eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
209 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃 " دمی با آقا ابراهیم هادی "
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸🍃 " دمی با آقا ابراهیم هادی " #خمس
🍃🌸🍃 " دمی با آقا ابراهیم هادی " از علمائــي كه "ابراهيم" به او ارادت خاصي داشــت "مرحوم حاج آقا هرندي" بود. اين عالم بزرگوار غير از ساعات نماز مشغول شغل پارچه فروشي بود. اواخر تابســتان 1361 بود. به همراه "ابراهيم" خدمت "حاج آقا" رفتيم. مقداري پارچه به اندازه دو دست پيراهن گرفت. هفته بعد موقع نماز ديدم كه آمده مسجد و رفت پيش حاج آقا. من هم رفتم ببينم چي شــده. مشــغول حســاب ســال بود و خمس اموالش را حساب ميكرد! خنده ام گرفت! او براي خودش چيزي نگه نميداشت. هر چه داشت خرج ديگران ميكرد. پس ميخواهد خمس چه چيزي را حساب كند؟! حاج آقا حساب ســال را انجام داد. گفت 400 تومان خمس شما ميشود. بعد ادامه داد: من با اجازه اي كه از آقايان مراجع دارم و با شناختي كه از شما دارم آن را ميبخشم. امــا اصرار داشــت كه اين واجب دينــي را پرداخت كند. بالاخره خمس را پرداخت.كار مرا به ياد حديثي از "امام صــادق(علیه السّلام)" انداخت كه ميفرمايد: "كســي كه حق خداوند (مانند خمس) را نپردازد دو برابــر آن را در راه باطل صرف خواهد كرد." بعــد از نماز با به مغازه "حاج آقا" رفتيم. به حاجي گفت: دو تا پارچه پيراهني مثل دفعه قبل ميخوام. حاجي با تعجب نگاهي كرد وگفت: پســرم، تــو تازه از من پارچه گرفتي. اين ها پارچه دولتيه، ما اجازه نداريم بيش از اندازه به كسي پارچه بدهيم. چيزي نگفت. ولي من قضيه را ميدانستم وگفتم: "حاج آقا"، اين ابراهيم پيراهن هاي قبلي را انفاق كرده! بعضي از بچه هاي زورخانه هستند كه لباس آستين كوتاه ميپوشند يا وضع ماليشان خوب نيست. براي همين پيراهن را به آنها ميبخشد. حاجي در حالي كه با تعجب به حرفهاي من گوش ميكرد، نگاه عميقي به صورت انداخت وگفت: اين دفعه براي خودت پارچه را ميبرم، حق نداري به كسي ببخشي. هرکسی كه خواست بفرستش اينجا. @hekayate_deldadegi