eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
650 عکس
170 ویدیو
30 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
مبارزه با رژیم صهیونیستی واجب است بنا بر فقه اسلام _چه فقه مذاهب اهل‌سنّت، چه و شاید بقیّه مذاهب دیگر_ تردیدی وجود ندارد که وقتی دشمنی بر سرزمین مسلمین تسلّط پیدا کرد، وظیفه همه است که با او مبارزه کنند، با او جهاد کنند؛ به هر شکلی از که ممکن است. امروز مبارزه با رژیم صهیونیست برای همه دنیای اسلام و لازم است. چرا از این وظیفه سر باز می‌زنند؟ بحمدالله ملّت ما در این مورد بیدار و هشیار [است]؛ به‌هرحال دنیای اسلام احتیاج دارد به اتّحاد، احتیاج دارد به ائتلاف، احتیاج دارد به همدلی. ملّتها غالباً با یکدیگر همدلند؛ دولتها هستند که اینجا وظیفه دارند، دولتها هستند که می‌توانند نقش ایفا کنند. ۱۳۹۶/۰۴/۰۵ ⭕️بیانات امام خامنه‌ای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۱۲ از ۵۰ 🔹 نکته مهم در جذابیت این تفکر در جوامع اسلامی، تأکید بسیار زیاد بر عنصر مبارزه و جنگ اضداد در روابط بین الملل و تفسیر تقابلی از تاریخ است و در این مسیر، آموزه‌ی جهاد اسلام را مؤید می‌آورند و با برجسته کردن جهاد به عنوان یک عنصر دیالکتیکی و جنگ اضداد می‌توانند بخش‌هایی از جوانان جامعه‌ی اسلامی را جذب کنند: «دیالکتیک که مبارزه و جنگ اضداد را مادر همه چیز می‌داند، قهراً فلسفه‌ای است که در عمل هم انسان را به مبارزه دعوت می‌کند و مبارزه را یکی از مقدس‏ترین چیزها می‌شمارد، و ما هم در کتاب‏ قیام و انقلاب مهدی (علیه السلام) جز و اصولی که به عنوان نتیجه دیالکتیک ذکر کرده‌ایم یکی همین اصل قد است و است، و البته این فکر به مسئله‌ جهاد هم خیلی کمک می‌کند، یعنی یک فکر صد در صد ضد مسیحی است نه ضد اسلامی، چون از نظر اسلام خودش یکی از ارکان است و مبارزه اساساً در اسلام قداست دارد، و این را خودشان هم درباره اسلام قبول دارند، و مسیحی‏ها که صلح را به طور مطلق بر هر جنگی و مبارزه‏ای ترجیح می‌دهند، قهراً این فکر مخالف آنهاست. این جوانها هم بیشتر گرایششان به دیالکتیک و قهراً ماتریالیسم روی همین حساب است که این فلسفه، و است؛ جوان هم که اساساً آمادگی برای عمل دارد، یعنی در مرحله اول می‌خواهد فلسفه‌ای به او پیشنهاد بشود که فلسفه عمل باشد (به علت همان نیروی زیادی که در جوان هست)، بعد برایش توجیه درست می‌کند. اضافه بر این، اینها مدعی هستند ماتریالیسم دیالکتیک است (روی این کلمه خیلی باید دقت کرد) یعنی خود مبارزه اگر علمی داشته باشد که چطور باید مبارزه کرد و راهش چیست و در هر مرحله از مراحل مبارزه چه تاکتیکی باید به کار برد، آن همین دانش دیالکتیک است؛ البته ماتریالیسم دیالکتیک تاریخی دانش مبارزه است یعنی بینش مادی (اقتصادی) دیالکتیک تاریخ. این مطلب بزرگ‏ترین چیزی است که اینها به آن افتخار می‌کنند و چیزی هم که امروز مطالبه می‌کنند همین است، می‌گویند شما باید و را طوری برای ما تفسیر کنید که گذشته را تفسیر کند و راه برای آینده هم بگشاید، یعنی درسی باشد که به دست انسان بدهند و بگویند اگر به این درس عمل کنی موفق می‌شوی.»(نقدی بر مارکسیسم، ص۶۴) 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1867
📌 مقام عرفانی شهادت در مکتب عرفانی امام خمینی 🔸برخلاف اهل تصوف که بر تنقیص شهادت اهتمام دارند و شهادت را نتیجه عدم ارادت به مرشد خود می‌پندارند، در منطق قرآن کریم و معارف اهلبیت (علیهم‌السلام)، و اوج مقامات عرفانی و منازل سیر و سلوکی انسان سالک است. 🔹بر همین مبنا در مکتب عرفانی و تربیتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) «از شهدا که نمی‌شود چیزی گفت. شهدا شمع محفل دوستانند.‏‎ ‎‏شهدا در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصولشان ‏‏عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون‌اند؛ و از «نفوس‏‎ ‎‏مطمئنه ای» هستند که مورد خطاب ‏‏فَادخُلِی فِی عِبادِی وادخُلیِ جَنَّتِی پروردگارند. اینجا‏‎ ‎‏صحبت عشق است و عشق؛ و قلم در ترسیمش برخود می‌شکافد.» ✍صحیفه امام جلد ۲۱ ص ۱۴۷ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2080
📌 بلاغت امام خمینی (ره) ✍خاطره از دکتر جلیل تجلیل؛ استاد ادبیات و زبان فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران: یک روز خبر دادند ده نفر از استادان علوم انسانی قرار شده که با امام در جماران دیدار خصوصی داشته باشند، من هم جزو آنها بودم. ما طبق برنامه یک روز ساعت هشت صبح در جماران خدمت ایشان شرفیاب شدیم. شب قبل از دیدار من به فکر رفتم که خب، امام یک حالت مخصوصی دارند. صراحت و صرافتی هم دارند. در همان زمانی بود که  رزمندگان ما و ایثارگران ما در جبهه‌ها ایفای وظیفه می‌کردند، ما هم در سنگر دانشگاه بودیم‌؛ ولی ما دستمان خالی بود از فیض شهادت. اگر از بنده سؤال کنند آقای تجلیل شما چه کار کردید برای انقلاب؟ من چه بگویم؟ در فکر بودم که یک‌باره در ذهنم این جرقه که از سال‌ها پیش، از حدود سی سال پیش که بنده در مسائل بلاغت داشتم کار می‌کردم، متوجه شدم که ریشه‌های بلاغت و ادبیات به قرآن کریم برمی‌گردد و تمام منابعی که راجع به نقد ادبی و بلاغت و بدیع و عروض قافیه اینها متبرک به آیات است و علمای اسلام به زبان عربی و زبان فارسی این منابع را پرداخته‌اند. اما بنده که در دانشگاه ناظر بودم، می‌دیدم که قبل از انقلاب، همه در مسائل ادبی و نقد ادبی، از دیگران، از اروپایی‌ها و امریکایی‌ها می‌گویند و غرب هم کتاب‌هایشان را ترجمه می‌کنند، ولی از منابع خودمان هیچ اشاره‌ای حتی ضعیف و کمرنگ از بلاغت قرآنی نداشته‌اند! این بود که من تصمیم گرفتم تا به عرض ایشان برسانم و یک گزارشی بدهم که بنده و عده‌ای از دانشجویان با همراهی بعضی از استادان، بلاغت قرآنی را پیش گرفته‌ایم. مثلا خاقانی از دیدگاه بلاغت اسلامی، حافظ و سعدی هم که خود حافظ منشور و بیانیه صادر کرده و گفته که: ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ                                      به قرآنی که اندر سینه داری بنابراین، این را باید کشف کرد که کجای قرآن آمده و کلام سعدی را و حافظ را و مولوی را اینچنین پر اوج و موج داشته است. تصمیم گرفتم موضوع بلاغت را خدمت ایشان گزارش بدهم. این را یکی از معجزه‌های ایشان می‌دانم که وقتی خدمتشان رسیدیم، ایشان شروع کردند به رهنمودهایی و فرمودند: خوش آمدید شما استادان (به این مضمون). شما اساتید ادبیات فارسی و علوم انسانی ننشینید که دیگران برای شما ببرند و بدوزند و سبک‌ها و استیل‌های خودشان را پیاده کنند. خود شما منابع بلاغت دارید روی این اساس کار بکنید، با عزت تمام و نترسید. من روحیه گرفتم و پرواز کردم، به جهت اینکه آن خطی که من به یاری خداوند می‌خواستم، اجازه بگیرم، ایشان ارائه کردند و دیگران را در برابر عظمت‌های قرآنی و بلاغت منبعث از آیات قرآنی تحقیر کردند. اما بلاغت خود امام و کلماتی که ایشان بیان کرده‌اند، از روز اول همه امت اسلامی بیانات امام را می‌شنیدند و خطابه‌هایشان را می‌خواندند، این چگونه سخنی است که عوام می‌فهمیدند و خواص لذت می‌بردند. امام با کمال سادگی شیوه‌ای داشتند که من مجذوب می‌شدم. مثلا ایشان بدون اینکه به روی خودشان بیاورند که من دارم به شما آیه می‌گویم می‌فرمودند: با هم دعوا نکنید، اختلاف نکنید، نزاع نکنید، فشل می‌شوید، سست می‌شوید. من در یافتم که ایشان آیه قرآنی را ترجمه می‌فرمایند که: ولا تنازعوا، فتفشلوا و تذهب ریحکم.[1] یکی از سخنرانی‌های خیلی مهم امام که از نظر فنی باید کلمه به کلمه روی آن تحلیل ادبی بشود، سخنرانی ایشان در فیضیه قم در هفته شهادت مرحوم مطهری‏(ره)‏ بود.[2] در آن سخنرانی ایشان استعاره‌هایی به کار می‌بردند که از نظر متافرم و صورتگری ادبی ممتاز بود. مثلا می‌فرمودند: بکشید ما را، زنده می‌شویم. این بیان کشتن و مردن و زنده شدن، برخاسته از ادبیات و تبحر و تسلط ایشان به ادبیات فارسی و عربی است. چون در زبان مولوی ایشان غور کاملی داشتند و بدون آنکه شعری بخوانند،[3] از ترکیبات‌شان استفاده می‌فرمودند که در این رابطه: این غزل مولوی در باب دیوان شمس، در ذهن من تداعی کرد: مرده بُدَم زنده شدم                                             گریه بُدَم خنده شدم ✍منبع: امام به روایت دانشوران، صص 84-87 [1]. و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست شوید مهابت شما از بین می‌رود. (سوره انفال آیه 46). [2]. برای آگاهی از این سخنرانی نک: صحیفه امام، همان، جلد هفتم، صص 182-184. [3]. امام در همین سخنرانی این بیت از مثنوی را خواندند: آنکه مردن پیش چشمش تهلکه است                            نهی لاتلقوا بگیرد او به دست (مثنوی، دفتر سوم، بیت 3434) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2087
📌 اندیشه مقاومت و عشق به هستی اندیشه مقاومت، صرفا تفکری اعتراضی و سلبی نیست و برآمده از عشق به مرگ و نیستی نیست، بلکه اندیشه‌ای ایجابی برای زندگی عزتمندانه‌ و شرافتمندانه است که برآمده از فطرت عشق به هستی و کمال مطلق است که در سرشت انسان نهادینه شده است. در اندیشه مقاومت، بودن و ماندن بسیار مهم است چرا که در هستی، نیستی و فنا راه ندارد؛ مهم چگونه بودن و چگونه ماندن است. در اندیشه مقاومت، چگونه بودن و ماندن به نحوه‌ی اتصال به خداوند متعال وابسته است. انسان اگر خود را در مسیری قرار دهد که خداوند متعال طلب کرده است، بودن شرافتمندانه و ماندن عزتمندانه‌ای را در پی خواهد داشت که لحظه به لحظه در حال تحول معنوی، تکامل وجودی و صیرورت اشتدادی است و لحظه‌ای نیستی و توقف، جمود و تحجر، ارتجاع و عقب‌گرد در آن راه ندارد. در هستی، لذت نیست، ابتهاج است، حتی در غم و غصه، بلا و مصیبت. آنانکه که هستی محدود را انتخاب کرده‌اند به دنبال لذت، شادمانی، تفریح و سرگرمی (لهو و لعب) هستند، اما انسان بار یافته به هستی انسانی، به دنبال ابتهاج است. در ابتهاج، درک و معرفت، سرور و سعادت نهفته است و هرچه ادراک اَتمّ و خیریت مدرک اَشدّ باشد، عشق شدیدتر و متعالی تر است و ادراک تام نمی‌‏شود مگر با وصول تام و این لذت تامّ و ابتهاج تامّ است. جهاد و شهادت، انتخاب این نحوه از بودن و ماندن است. «جهاد» جاودانه شدن است و «شهادت» حیات یافتن است. شهید نماد و نمونه‌ی عالی مفهوم عشق در فرهنگ دینی و ضامن تداوم زندگی و پویایی هستی انسانی است. در فرهنگ اسلامی، خون شهید می‌جوشد و درخت هستی انسانی و ایمان باطنی و شجره طیبه‌ی الهی را آبیاری می‌کند. از این‌رو، حیات هستی انسانی به خون شهید وابسته است. رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند و در شرح این اشعار، شهید شاهد حاج قاسم سلیمانی گفت: «این حالت خیلی حالت زیبایی است. قطره‌ای که به دریا متصل می شود، دیگر قطره نیست؛ دیگر دریاست.» عطار نیشابوری نیز چه زیبا این حالت را شرح می‌دهد: عزم آن دارم که امشب نیم مست پای کوبان کوزهٔ دردی به دست سر به بازار قلندر برنهم پس به یک ساعت ببازم هرچه هست تا کی از تزویر باشم رهنمای؟ تا کی از پندار باشم خودپرست؟ پردهٔ پندار می‌باید درید توبهٔ تزویر می‌باید شکست وقت آن آمد که دستی برزنم چند خواهم بودن آخر پای‌بست ساقیا درده شرابی دلگشای هین که دل برخاست غم بر سر نشست تو مگردان دور تا ما مَردوار دور گردون زیر پای آریم پست مشتری را خرقه از بر برکشیم زهره را تا حشر گردانیم مست همچو عطار از جهت بیرون شویم بی جهت در رقص آییم از الست •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2212
📌 مقام عرفانی شهدا در مکتب عرفانی امام خمینی پیام به ملت ایران (تجلیل از مقام و منزلت شهیدان) ‏‏پیام‏ ‏‏زمان: 6 شهریور 1362 / 19 ذی القعده 1403‏ ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجش‌های بشری و انگیزه های‏‎ ‎‏عادی ارزیابی کرد. و شهید در راه حق و هدف الهی را نتوان با دیدگاه امکانی به مقام‏‎ ‎‏والای آن پی برد؛ که ارزش عظیم آن معیاری الهی و مقام والای این دیدی ربوبی لازم‏‎ ‎‏دارد؛ و نه تنها دست ما خاک نشینان از آن و این کوتاه است، که نیز از راه یافتن به‏‎ ‎‏کنه آن عاجزند؛ چه که آنها از است، و با آن مقام‏‎ ‎‏اسرارآمیز فاصله ها دارند. قلم اینجا رسید و سر بشکست. و ما بازماندگان و عقب افتادگان‏‎ ‎‏در آرزوی آن و این باید روز شماری کنیم، و حسرت شهادت و شهید و شهید پروران‏‎ ‎‏این‌چنانی را، که با ایثار ثمرۀ حیات خود عاشقانه به این شهیدان شاهد افتخار می کنند، به‏‎ ‎‏گور بریم؛ و از شجاعت‌های بی‌نظیر شهیدان و دوستان اسیر و مفقودشان و آسیب دیدگان‏‎ ‎‏و اشتیاق زایدالوصف اینان برای بازگشت به میدان شهادت احساس و ‏‎ ‎‏کنیم. زنان و مردان و کودکان نمونه‌ای که در زیر بمبارانها و از بستر بیمارستان‌ها ‏‎_‎‏شهادت سر می‌دهند و با دست و پای قطع شده بازگشت به جبهه‌های انسان ساز را آرزو‏‎ ‎‏می‌کنند، آنچه ما تصور می‌کنیم و و به رشته تحریر در می‌آورند و‏‎ #‎‏هنرمندان و عرضه می‌کنند، می‌باشند.‏ آنچه آنان با قدم‌های و و یافته‌اند، اینان با به آن‏‎ ‎‏رسیده اند و آنچه آنان در لابلای کتابها و صحیفه ها جستجو کرده‌اند اینان در ‏‎ ‎‏و در راه حق یافته اند.‏ بار الها، ما را به خدمتگزاری در راه آنان و برای هدف بزرگشان توفیق ده؛ و شهدای‏‎ ‎‏عزیزمان را در خوان معنوی خود از جلوه های خاص خویش ارزانی بخش؛ و‏‎ ‎‏خاندان بزرگوار آنان را با صبر و اجر قرین فرما؛ آسیب دیدگان عزیز ما را شفا‏‎ ‎‏مرحمت نما؛ و اسیران و مفقودان معظّم را هر چه زودتر به آغوش ملت عظیم الشأن‏‎ ‎‏برگردان؛ و به پدران و مادران و همسران آنان شکیبایی و پایداری عنایت فرما؛ و از‏‎ ‎‏برکات حضرت بقیة الله ـ أرواحنا فداه ـ همۀ آنان و ملت را نصیب وافر مرحمت فرما.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ ✍‏صحیفه امام ج18 ص74‎ ‎ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2282