eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
562 عکس
153 ویدیو
27 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تحول علوم انسانی، بایسته‌ها و راهبردها ✍ سید مهدی موسوی بخش اول: ۱. هر جامعه‌ای متناسب با شرایط و اقتضائات زیستی خود، به علوم انسانی متناسب با زیست بوم خود نیازمند است. انکار این اصل، ناشی عدم توجه به ذات «علوم انسانی» است که کاملا ناظر به انسان انضمامی و اکنونیت اوست. این همان وجه تمایز این علوم با علوم فلسفی و طبیعی است که به طبیعت و ذات فرا زمانی و فرامکانی می‌پردازد. انسان انضمامی، انسان در زمان و مکان و دارای وطن و فرهنگ است که ریشه در تاریخ و جغرافیای اختصاصی او دارد و علوم انسانی عهده‌دار توصیف و تبیین کنش‌های انسان است. کنش‌هایی که هویت آن را اگاهی، اراده، معنا، قصد و در موقعیت بودن تشکیل می‌دهد. ۲. جوامع اسلامی که شاهد یک دوره بزرگ از حکمت، علمیت و مدنیت بوده است متناسب با نحوه هستی و وجود خود و هماهنگ با مبانی الهیاتی و نیازهای اجتماعی انسان مسلمان، در یک فرایند چند صد ساله از نزول وحی تا عصر ترجمه و عصر تمدن اسلامی، مجموعه‌ای از علوم انسانی را تولید کرد و براساس آن توانست چند قرن استمرار فرهنگی و اتصال تمدنی داشته است. این علوم از تنوع و تکثر قابل توجهی برخوردار است. حکمت عملی، علم فقه و شریعت‌نامه، سیاست‌نامه‌ها، فتوت‌نامه‌ها، علم عمران و ... از جمله این علوم متناسب با زمانه تمدن اسلامی بوده است. هر چند ممکن است که این علوم با همان ساختار نتواند به همه نیازهای امروز جوامع اسلامی و انسان معاصر پاسخ کامل دهد، اما نمی‌توان وجود این علوم مهم و اساسی را انکار کرد. علوم انسانی موجود در تمدن اسلامی یک سرمایه‌ای عظیم و افق‌گشاست و می‌تواند به عنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ و هویت انسان مسلمان در و کنش‌گری آگاهانه، رشیدانه، منتقدانه و انتخاب‌گرایانه (سوژگی) او مؤثر واقع شود و از این طریق نسبتی جدید را با عالم و آدم، غرب و شرق برقرار کند که به پیشرفت و تعالی جوامع اسلامی بیانجامد. ۳. جوامع غربی نیز متناسب با عالَم وجودی خود، تدریجا به سمت تولید علوم انسانی متناسب با بنیادهای فلسفی و ارزشی خود رفت. قرن ۱۹ و ۲۰ قرن ظهور علوم انسانی‌های متناسب با بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و روانی انسان غربی است. مسئله این علوم، مسئله انسان غربی و جوامع اروپایی است. در حقیقت، اندیشمندان و عالمان غربی، با مشاهده دقیق کنش‌های انسان متجدد و ساختارهای تاریخی و فرهنگی جوامع غربی، به دنبال توصیف عمیق و تبیین چرایی کنش‌های انسانی و پدیده‌های واقعی در زندگی اجتماعی خود است تا از این طریق بتواند خیر عمومی و منافع بیشتر را کشف و در مسیر اکتساب آن حرکت کند. ۴. علوم انسانی موجود در غرب، همچون هر تجربه علمی و تاریخی بشر، یک فرآورده مهم و عظیم است و نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت. اما چند نکته مهم را باید توجه کرد: ✔️نکته اول: علوم انسانی موجود، محصول زمینه‌سازی بیش از ۴۰۰ سال اندیشه‌ورزی جمع کثیری از فیلسوفان، متفکران، سیاستمداران، عالمان و محققان غربی در عصر رنسانس و عصر روشنگری در کشورهای مختلف فرانسه، آلمان، انگلیس، آمریکا و ... است که بعد از آن در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم صورت علمی و روشی به خود گرفت. ✔️نکته دوم: علوم انسانی، یک پدیده‌ی سطحی و تک لایه نیست بلکه یک پدیده پیچیده و دارای ابعاد و حیثت‌های مختلف معرفتی و غیر معرفتی است؛ مانند: ۱. مبانی و مبادی فلسفی، ۲. روش‌ها و ابزارهای معرفتی، ۳. منابع و ادله اطلاعاتی، ۴. ساختار زبانی، مفاهیم و اصطلاحات تخصصی، ۵. پیش‌فرض‌ها و نظریه‌ها، ۶. اهداف و غایات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، ۷. سازوکارهای نهادی و اجتماعی. ✔️ نکته سوم: این علوم حاوی گزاره های اکتشافی و تجویزی فراوانی برای انسان امروزی و جامعه‌ی متجدد است که بر مبادی فلسفی متفاوت و روش‌شناسی‌های متنوع علمی استوار است و همین موجب شکل‌گیری مکاتب مختلف و متضاد در علوم انسانی شده است که علی‌رغم اشتراک در بنیادهای فلسفی اومانیستی و دغدغه‌های فرهنگی، تفاوت‌ها و تعارض‌های متکثری در توصیف‌ها، تبیین‌ها، پیش‌بینی‌ها و تجویزهای خود دارند و نمی‌توان در هیچ مسئله‌ای میان دانشمندان غربی، توافق و اجماع قابل توجهی یافت. 🛑 ادامه دارد... ۲۶ آذر ۱۴۰۳ (در آستانه شهادت آیةالله دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2256
📌 تحول علوم انسانی، بایسته‌ها و راهبردها ✍ سید مهدی موسوی بخش دوم: ۵. بر این اساس نمی‌توان سطحی‌انگارانه و ظاهرگرایانه و به سهولت و سادگی، حکم به تأیید یا رد همه‌ی علوم انسانی غربی کرد و از تولید سریع و آسانِ علوم انسانی بدیل سخن گفت. چرا که اولا علوم انسانی غربی یک کل منسجم و هماهنگ نیست بلکه مجموعه‌ای مکاتب و نظریه‌های مختلف و متضاد است و ثانیا تولید علم یک طرح بلند مدت چند صدساله است همچنان که در تمدن غرب چند صد سال به طول انجامید. ۶. بنابراین مواجه با علوم انسانی موجود، به یک عقلانیت و دستگاه محاسباتی دقیق و اجتهادی نیازمند است تا جوانب مختلف این علوم شناسایی شود و متناسب با زیست بوم جوامع مسلمان و انسان ایرانی، سنجیده و ارزیابی شوند، سره از ناسره شناخته شود و نظریه‌های معتبر برگزیده و در ساختار وجودی و معرفتی خود بازسازی شود. تحقق این مهم متوقف بر شرایط و پیش نیازهای متعدد ۱. معرفتی، ۲. اخلاقی و ۳. اجتماعی است و در بستری ممکن است که در آن ، و مبتنی بر ۱. منطق، ۲. اخلاق و ۳. آزادی یک ارزش بنیادین باشد. ۷. تفصیل این نگرش را می‌توان در کلان نظریه متفکران انقلاب اسلامی از جمله حضرت آیةالله العظمی خامنه‌ای پیگیری کرد و برای مهم لازم است به کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه حضرت آیةالله العظمی خامنه‌ای» مراجعه شود تا به جزییات این نظریه واقف شد. 🛑 پایان ۲۶ آذر ۱۴۰۳ (در آستانه شهادت آیةالله دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2257
📌 ادوار متفکران هر متفکری ۴ دوره را طی می‌کند: ۱. دوره تحصیل و یادگیری در این دوره متفکر با استفاده از استادان و مطالعات فراوان بر ذخیره دانایی خود می‌افزاید و افق‌های نگاه خود را گسترش می‌دهد و از این طریق با مشکلات و مسائل جدیدی زمانه خود آشنا می‌شود. ۲. دوره تفکر و خلاقیت در این دوره، متفکر سعی می‌کند درباره مشکلات و مسائل بیشتر بیاندیشد و راه حلی برای خروج از فروبست‌ها را قالب یک طرح و نظریه کشف و صورت‌بندی کند. در این دوره این که متفکر، به یک طرح و نظریه بنیادین می‌رسد و آن را محور همه‌ی پژوهش‌ها و اظهارات خود قرار می‌دهد. ۳. دوره تثبیت و توسعه در این دوره، متفکر تلاش می‌کند تا اندیشه‌ی خود را به دیگران عرضه کند و بر این اساس به حل مسأله بپردازد از این رو، نظریه خود را وارد عرصه‌های مختلف عینی می‌کند. ۴. دوره تجمیع و تکرار این دوره، دوره تجمیع و تکرار نظریه‌ها و اندیشه‌های خود در قالب یک منظومه فکری است و از طریق تدریس و تألیف به این مهم می‌پردازد. ✍سید مهدی موسوی پنج شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2258
📌 اگر جامعه را نمی‌شناسیم وارد نشویم 🔹جامعه پدیده‌ای بسیار پیچیده و چندلایه‌ای است که حضور و مشارکت در آن نیازمند شناخت عمیق اجتماعی و ادراک ساحت‌های متنوع و متکثر آن است و این جز با مطالعات فراوان کتب «حکمت عملی»، «فلسفه تاریخ» و «جامعه‌شناسی» ممکن نیست. بدون «معرفت اجتماعی» عمیق و دقیق، کنش‌گری‌های اجتماعی فاقد پشتوانه معرفتی و آگاهی‌های افق‌گشا و راهبردی است و محکوم به شکست و سرخوردگی است. شناخت ماهیت، قوانین و بایسته‌های «کنش‌اجتماعی»، «نظم اجتماعی»، «تغییر اجتماعی»، «ساختارها و هنجارها»، «رقابت‌ها و تضادها» و ده‌ها مسئله دیگر شرط حضور و مشارکت سازنده در جامعه‌ی پیچیده و چند لایه و ساختارمند است. شهید مطهری مطالعه این‌گونه امور را توجیه واجبات علما، فضلا و طلاب می‌داند. (ر.ک: جامعه و تاریخ در قرآن ص ۲۲۱ ( در اینجا ببینید) و امام خمینی این امور را از شرایط اجتهاد در عصر جدید معرفی می‌کند. «زمان و مكان دو عنصر تعیین كننده در اجتهادند. ... مجتهد باید به مسایل زمان خود احاطه داشته باشد. برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست كه مرجع و مجتهدش بگوید من در مسایل سیاسی اظهارنظر نمی‌كنم. آشنایی به روش برخورد با حیله‌‌ها و تزویر‌‌های فرهنگ حاكم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از كیفیت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، شناخت سیاست‌ها و حتی سیاسیون و فرمول‌‌‌های دیكته شده‌ی آنان و درك موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه‌داری و كمونیزم كه در حقیقت استراتژی حكومت بر جهان را ترسیم می‌كنند، از ویژگی‌‌‌های یك مجتهد جامع است. یك مجتهد باید زیركی و هوش و فراست هدایت یك جامعه‌ی بزرگ اسلامی و حتی غیراسلامی را داشته باشد وعلاوه بر خلوص و تقوا و زهدی كه در خور شأن مجتهد است، واقعاً مدیر و مدبّر باشد. حكومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه‌ی عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است؛ حكومت نشان دهنده‌ی جنبه‌‌ی عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است؛ فقه تئوری واقعی و كامل اداره‌ی انسان و اجتماع از گهواره تا گور است.» (منشور روحانیت/ صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۹) 🔸 برخی از طلاب و روحانیون دغدغه‌مند که با انگیزه‌های کار تبیینی و جهادی وارد عرصه‌های اجتماعی می‌شوند و حتی به تهران و شهرهای دیگر، هجرت می‌کنند تا بتوانند نقش‌افرین باشند اما پس از مدتی که با مشکلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مواجه می‌شوند و کمبودها و بی‌عدالتی‌ها را نزدیک مشاهده می‌کنند به‌تدریج از اصلاح اجتماعی ناامید می‌شوند و عموما رویکردشان نسبت به وضع موجود، رادیکال، تضادگرایانه و ساختارسکنانه می‌شود و چون با مقاومت ساختارها و قوانین روبرو می‌شوند محیط را آماده ساختارشکنی و تغییرات بنیادی نمی‌بینند با ناامیدی از تغییر و سرخوردگی از جامعه و نظام، به قم بر می‌گردند و مشغول درس و بحث می‌شوند. 🔹 این اتفاق محصول نشناختن جامعه و پیچیدگی‌های آن و مقاومت ساختارها و تضاد منافع گروها و سازمانها است که خود معلول نبود «شناخت اجتماعی» در فرایند آموزشی و مطالعات طلاب و روحانیون است. 🔸 این نکته را باید بدانیم که جامعه تغییرات گسترده‌ای کرده است. کنش‌گران مختلفی در جامعه حضور دارند. ساختارهای بسیار متصلب و آهنین در رفتارهای انسانی و تعاملات اجتماعی به وجود آمده است که متاسفانه تابع منافع شخصی افراد و قبیله‌گرایی سیاسی است و چندان هماهنگ با اصول اخلاق انسانی و شریعت اسلامی نیست. به راحتی و به نحو دستوری هم نمی‌توان آنها را تغییر داد. 🔹 مواجهه بااین پدیده بسیار پیچیده و متصلب درعصر انفجار اطلاعات و غلبه‌ی شبکه‌های اجتماعی بادانش‌های سنتی ما حوزویان -علیرغم اهمیت و ضرورت آنها- اصلا ممکن نیست وبه جهات مختلفی نتیجه معکوس می‌دهد. چون در متن دانش‌های سنتی مااعم از فقه واصول، فلسفه وکلام، اخلاق وعرفان، ذهنیتی میان‌فردی، کوتاه‌مدت و ناظر به صواب و عقاب صرفا اخروی حاکم است و رویکرد‌های کلان اجتماعی، سازمانی وحکومتی اصلا لحاظ نشده است. 🔸درحالیکه، بخش زیادی از آیات قرآن کریم، سیره و روایات معصومین (علیهم‌السلام) ناظر به «شناخت اجتماعی» است وبه بیان سنت‌های تاریخ، قوانین اجتماعی، بایسته‌های تعاملات انسانی درجامعه اختصاص دارد که ازیک شبکه‌ی مفهومی و نظام معرفتی منسجمی برخوردار است که اگر به درستی شناخته وصورت‌بندی علمی شود. می‌تواند نظریه‌ای کارآمد برای ورود به جامعه وکنش‌گری سازنده‌ی اجتماعی باشد. 🔹 متفکران انقلاب اسلامی، امام خمینی، علامه طباطبایی، شهیدمطهری، آیت‌الله خامنه‌ای، شهیدبهشتی و شهیدصدر، هرکدام تلاش ارزشمندی دراین زمینه انجام داده‌اند که متاسفانه درنظام آموزشی حوزه به آنها توجه نمی‌شود. ✍سید مهدی موسوی جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۲ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2259
📌شب یلدا، شب خانواده ایرانی شب یلدا، شب کنار خانواده بودن و بهره‌مند بودن از لطف و صفای خانواده است. خواندن شعری از حافظ برای انکشاف معنای زندگی در حاشیه‌ی رنگ سُرخ هندوانه و انار می‌تواند یک جهان معنایی متعالی را به وجود آورد. در مرکز این جهان معنایی، مفهوم مهر و امید در شب سرد و سیاه زمستان قرار دارد که نشانگر اندیشه مقاومت و پایداری ملت ایران است. شاید این، معنای سهروردی باشد. برای این شب با این جهان معنایی سرخ رنگ، در هیچ کجای جهان نمی‌توان نمونه آن را یافت. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2260
📌شب سرخ انار و هندوانه، رنگ سرخی نمادی از برین مهمانی ماست شب سرخی به سرمای زمستان شب یلدا، شب ایرانی ماست کنار خانواده زیر کُرسی چه گرمایی ز حافظ خوانی ماست جهانِ سرخ رنگ و شعر حافظ تعالی بخشِ روح دانی ماست مقامِ عقل سرخ شیخ اشراق در این شب موطن انسانی ماست طلوعِ پایداری، مهر و امّید سرود این شب طولانی ماست در این چلّه ببین نوروز پیداست ظهورِ وعده‌ی یزدانی ماست ✍سید مهدی موسوی و محسن امامی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2262
📌سرمایه شیعه‌ (انسان ۲۷۳ ساله) ✍فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری: 🔹ما شیعیان سرمایه‌ای داریم که اهل تسنن این سرمایه را ندارند و آن این است که برای آنها دوره معصوم یعنی دوره‌ای که یک شخصیت معصوم در آن وجود داشته است که از سیره او می‌شود به طور جزم بهره برد، بیست و سه سال بیشتر نیست چون‌ تنها معصوم را پیغمبر اکرم می‌دانند. و درست است که پیغمبر در طول بیست و سه سال با شرایط مختلف بوده است و در شرایط مختلف، بسیار سیره پیغمبر آموزنده است، 🔸ولی ما شیعیان همان بیست و سه سال را داریم به علاوه تقریباً 250 سال دیگر. یعنی ما مجموعاً در حدود 273 سال دوره عصمت داریم و از سیره معصوم می‌توانیم استفاده کنیم، از زمان بعثت پیغمبر اکرم تا زمان وفات حضرت امام عسکری علیه السلام یعنی سال 260 هجری. 260 سال که از هجرت می‌گذرد ابتدای غیبت صغری است که عموم دسترسی به امام معصوم ندارند. آن 260 سال به علاوه 13 سال از بعثت تا هجرت، تمام برای شیعه دوره عصمت است. در این 273 سال شرایط و اوضاع چندین گونه عوض شده و در تمام این دوره‌ها معصوم وجود داشته است و لهذا ما در شرایط مختلف می‌توانیم روش صحیح را استنباط کنیم. مثلاً امام صادق در دوران بنی العباس هم بوده است در صورتی که دوره‌ای شبیه دوره بنی العباس برای پیغمبر اکرم رخ نداده است. از این جهت سرمایه‌های ما غنی‌تر و جامعتر است. شهید مطهری، سیری در سیره نبوی ص ۲۸۱ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2264
26.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 سنگر کفرست در احاطه سنگر ایمان 📹 نوای دایه دایه وقت جنگه در بیت رهبری فیلم کامل مداحی آقای مهدی ترکاشوند به زبان لری در دیدار مداحان و شاعران اهل بیت(ع) با رهبر انقلاب به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا(س). ۱۴۰۳/۱۰/۲ https://eitaa.com/hekmat121/2265
📌 تذکر یک اشتباه راهبردی کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» صرفا یک کتاب ادبی و شور افکن و هیجان انگیز نیست که برخی بر آن تأکید دارند و انتظار موج آفرینی و آتشفشانی رادیکالی و ضربتی از آن دارند و هر چه غیر این را بخصوص آتش‌نشان می‌خوانند. بلکه در درجه اول یک کتاب معرفتی و علمی است که در ادامه سنت کلامی، فلسفی و الهیاتی متفکران مسلمان تا دوران معاصر و بخصوص دستگاه الهیاتی و مکتب فکری انقلاب اسلامی به وجود آمده است و یک صورت و شیوه‌ی جدید در نظام معرفت دینی را عرضه می‌کند و همین نظام واره‌ی معرفتی بدیع، این کتاب را برجسته ساخته است و موجب اقبال نسل جوان شده است. بنابراین کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی» یک کتاب نظری و علمی و عقلانی نظام واره است و می‌تواند بنیاد فکری عقلانیت و خلاقیت کنش‌گران انقلاب اسلامی باشد. نتیجه این طرح‌واره حکیمانه و فقیهانه، موج آفرینی و حرکت مسئولانه و متعهدانه برای بسط ولایت و همبستگی اجتماعی و سازندگی همه‌جانبه‌ای ایران عزیز است. نهضت نرم‌افزاری و جنبش تولید علم و رسیدن به قله‌های بلند علم و فن‌آوری، از مهمترین ابعاد موج آفرینی و حرکت پرتلاش الهیات صاحب کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است. ✍ سید مهدی موسوی دوشنبه ۳ دی‌ماه ۱۴۰۳ ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1793
📌 استثناانگاری و کتاب‌نخوانی (درآمدی بر فهم و تفسیر آثار متفکران انقلاب اسلامی) 🔹 یکی از پدیده‌های مکرری که در ایران به طور عام و حوزویان به‌طور خاص دیده می‌شود پدیده «استثناانگاری» و «معجزه‌پنداری» افراد یا آثار است. یعنی بعد از آنی که یک شخص با یک متفکر و گوینده آشنا می‌شود و یا کتابی را خوب و دقیق می‌خواند و با حرف‌ها و نظرات جدیدی آشنا می‌شود که تا قبل آن نخوانده و نشنیده است به سرعت حکم بر فوق‌العاده بودن، استثنابودن و معجزه بودن آن متفکر، گوینده و یا کتاب و نظریه می‌کند و معتقد می‌شود که هیچ فرد دیگری مثل او وجود ندارد و هیچ شخص دیگری چنین نظریه‌ای نداده است. 🔸 این یک پدیده رایج و متداول میان ما ایرانیان و حوزویان است. نتیجه این نگاه هم، اثبات یک نفر و نفی دیگران است، یعنی «اثبات شئ، نفی ماعدا می‌کند»!!! 🔹 این پدیده‌ی استثناانگاری، معحزه‌پنداری و نفی دیگران، اگر چه ریشه در «حبّ الشئ یعمی و یصم» دارد؛ اما اگر خوب بنگریم ریشه عمیق‌تری دارد و آن هم «کتاب نخواندن» و گستره‌ی اطلاعاتی و مطالعاتی کم آنها از تاریخ اندیشه، متفکران، کتابها و نظریه‌هاست. 🔸 افرادی که زیاد کتاب نمی‌خوانند و با کتابهای متفکران و نویسندگان آشنا نیستند و از تاریخ فکر و اندیشه مطلع نیستند، زمانی که به یک فرد و یا کتابی بر می‌خورند که نکات جدیدی دارد سریع جذب می‌شوند و به همان اکتفا می‌کنند و حاضر نیستند به تاریخ اندیشه مراجعه کنند و ریشه های فکری و استادان و‌هم‌عصران آن متفکر را مطالعه و مقایسه کنند و وجه شباهت‌ها و تمایزهای میان آنها را به دقت بررسی کنند.‌ نتیجه این ضعف مطالعاتی، محدود شدن و بسته شدن ذهن‌ها و قضاوت‌های زودهنگام و از سرِ حبّ و بغض سطحی است. 🔹 والا افرادی که اهل مطالعه‌ی جدی و واقعی تاریخ اندیشه هستند و با متفکران و کتابها مأنوس هستند و از تازه‌های چاپ و نشر مطلع هستند و کتابهایی که از متفکران گذشته تا امروز هست را مطالعه و تحقیق و مقایسه کنند، می‌یابند که هیچ متفکری استثنا نیست، هیچ کتاب بشری، معجزه نیست و هیچ نظریه‌ی علمی در خلأ به وجود نمی‌آید و بدون سابقه و پیشینه نیست. بلکه همه‌ی متفکران بر دوش متفکران قبل از خود ایستاده‌اند و به نحو حداکثری از آثار و اندیشه‌های آنان بهره برده‌اند. در خط به خط هر اثر و نظریه‌ای، متفکران پیشین و نظریه‌های دیگران به نحو آگاهانه و یا غیر آگاهانه حضور دارند. 🔸 افراد أهل مطالعه‌ی حقیقی و تحقیق واقعی (یعنی مأنوس به کتاب‌های قدیم و جدید، داخلی و خارجی، عمومی و تخصصی)، خوب می‌دانند که در هر عصر و دورانی - که گاه سیصد چهارصد سال طول می‌کشد- متفکران و نویسندگان، دغدغه‌های مشترکی دارند و از روح زمانه و دردهای مشترکی برخوردارند و در افق‌های نزدیک به یکدیگر می‌اندیشند. با هم گفت‌وگوی مستقیم و غیرمستقیم دارند، از آثار یکدیگر استفاده می‌کنند؛ به نحوی که اگر خوب در آثار و اندیشه‌های آنها نگاه شود و مقایسه شود، بخش اعظم تولیدات آنها شباهت زیادی به هم دارد؛ هرچند که تمایزهای آنها در واژه‌پردازی، اصطلاح‌سازی، نحوه استدلال و نتیجه‌گیری و ... نیز غیر قابل انکار است. 🔹 هنر معلمان، مروجان و مفسران یک متفکر و یک اندیشه این نیست که استثناانگاری کند و یا معجزه‌پنداری، ذهن مخاطب را محدود کند و آنها را نسبت به سایر متفکران و اندیشه‌ها بدبین کند و آنها را در جهل مرکب فرو ببرد، بلکه هنر این است‌که ذهن مخاطبان را باز کرد، آنها را با تاریخ فکر و اندیشه و حیات متفکران مختلف آشنا کند، تطورات و تحولات فکر و اندیشه را به درستی تحلیل کند، ریشه های فکری متفکر و کتاب مورد نظر خود را نشان دهد، اشتراکات و شباهت‌های آنها را با دیگر متفکران هم‌عصر آشکار کند و بعد همه‌ی اینها، تمایزها و نوآوری‌های متفکر و کتاب مورد نظر را تبیین کند. 🔸 در عقلانیت انقلاب اسلامی، هرگونه استثناانگاری، معجزه‌پنداری و نفی دیگران، مردود است. متفکران انقلاب اسلامی در ادامه متفکران و اندیشمندان مسلمان از صدر اسلام تا دوران معاصر، حرکت کرده‌اند. تحولات گسترده علمی و اجتماعی در دوران معاصر را مطالعه کرده‌اند و از بخشهای مثبت آن تأثیر پذیرفته‌اند و به بازخوانی اندیشه اسلامی و پاسخ به پرسش‌های پرداخته‌اند. متفکران انقلاب اسلامی در ادامه الهیات اجتماعی دو سده اخیر جهان اسلام، اندیشیده‌اند و به صورت یک جبهه واحد متصل و هماهنگ به تولید فکر پرداخته‌اند و از آثار و اندیشه‌های یکدیگر و سایر مصلحان، روشنفکران و نویسندگان بهره برده‌اند و بعداز آن به نگارش کتاب پرداخته‌اند. 🔹متفکران انقلاب اسلامی همچون امام‌خمینی، آیت‌الله‌خامنه‌ای، علامه‌طباطبایی، شهیدان مطهری، بهشتی، باهنر، آیت‌الله طالقانی و... یک جبهه فکری مکمل و‌ مؤید هم هستند. ✍ سید مهدی موسوی سه شنبه ۴ دی ماه ۱۴۰۳ ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1794
📌 راهبرد تحول در جامعه اسلامی حضرت آیت الله جوادی آملی: ❇️ جامعه ما در دالان ورودی یک تحول است. الآن در این شرایطی که این سال های اخیر پیش آمد، جامعه ما در دالان ورودی یک تحول است؛ ما چه بخواهیم چه نخواهیم در دالان انتقالیم. چون در دالان انتقالی هستیم، باید از نظر فکر هم یک خانه تکانی بکنیم و انتقال ذهنی داشته باشیم. بدون خانه تکانی فکری، در جامعه انتقالی، انسان موفق نیست. ❇️ عقل محور جامعه است .... ما الآن تقریباً در دوران علم و عقلیم! _ما نباید غرب و فرورفتگان در امور مادی و امثال اینها را نگاه بکنیم_ الآن ما تقریباً در صدریم یعنی اگر کسی بخواهد نسبت به معارف الهی تلاش و کوشش بکند راه باز و میدان باز است. فرمودند سخنان و گفتار ما ائمه، عامل پیوند است. همه ما می دانیم و شنیدیم و گفتیم که سنگ روی سنگ بند نمی شود؛ کسی می خواهد یک ساختمان بسازد، اول سنگ می گذارد، بعد سنگ دیگری روی این سنگ باشد سنگ روی سنگ بند نمی شود! فرمود گفتار ما ملاتی است که افراد را با هم جمع می کند؛ وقتی که ملات باشد ساختمانی باعظمت پیدا می شود. این زن با این مرد چگونه با هم یکی بشوند؟ چیزی باید باشد اصولی باید باشد مبادی ای باید باشد اخلاقی باید باشد سنتی باید باشد تا اینها را با هم جمع بکند. حضرت فرمود گفتار ما آن ملات نرم است که اینها را با هم جمع می کند. جامعه هم همین طور است؛ جامعه هم بدون ملات، زندگی نمی کند. یکی اصولگرا است یکی اصلاحطلب است از این حرفها هست؛ تا ملات نرم عقل نباشد نمی شود. عقل را عقل گفتند برای اینکه عقال می کند. شتر معمولاً چموشی می کند؛ این زانوبندی که زانو را محکم می بندد و ساربان ها آن زانوبند را محکم به پای شتر می بندند، به این کار می گویند عقال کرده است و آن شتر آنجا می ایستد. شما هوس دارید گرایش دارید شهوت دارید غضب دارید و همه اینها شما را به طرف کاری می کشند، بسیار خوب، از آن طرف هم عقل دارید فطرت دارید دین دارید برنامه های دینی دارید که اینها هم شما را به طرف دیگر می کشند؛ این جنگ داخلی است بین خواسته های انسان که می شود جهاد نفس. در جهاد، اسلحه ای هست و طرفین دارند دعوا می کنند. ❇️ طلبه امروز الا و لابد باید فلسفه غرب را بداند! ... خدا به پیغمبر فرمود این سه کار یادت نرود: ﴿أدع إلی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی أحسن﴾؛ برنامهات همین است. حکمت، همین قرآن و روایات و اینهاست که سر جایش محفوظ است و موعظه حسنه، اخلاقیات و روایات هستند که اینها را ما طلبهها داریم. بعد فرمود: ﴿و جادلهم بالتی هی أحسن﴾؛ طلبه امروز الا و لابد باید فلسفه غرب را بداند! چون آنچه آنها را شوراند افکار غربی است. باید بدانید اینها چه هستند و چه میگویند. فرمود: ﴿و جادلهم﴾؛ جدال غیر از حکمت است جدال غیر از موعظه است جدال غیر از تفسیر است. جدال یعنی مقبولات دیگری را (یک)، خوب بفهم (دو)، خوب استدلال کن (سه) و در محاجه به کار ببر (چهار). فرمود: ﴿و جادلهم بالتی هی أحسن﴾؛ این را به پیغمبر گفت؛ ما وارث او هستیم. جدال احسن این است که مقبولات آنها معتقدات آنها پذیرفته های آنها را خوب بفهم و مطابق همان ها استدلال بکن. فرمود این اعراب جاهلی، مقبولاتی دارند مستنداتی دارند، با همه که نمیشود شما حرف خودت را بزنی، حرف اینها را باید گوش بدهی، بعد طبق همان حرف هایی که اینها دارند، می شود نتیجه صحیح گرفت. ✍بخش‌هایی از پیام آیت الله جواد آملی به هشتمین همایش ملی ریحانه النبی ۴ دی ۱۴۰۳ •┈.....┈•...•✾•...•┈.....┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2268
📌نسبت ما با قانون (روایت داستانی از یک سفر و گفتگوهای علمی_ماکسیمی) ⏹ بخش اول https://eitaa.com/usul121/1795 ⏹ بخش دوم https://eitaa.com/usul121/1796 ⏹بخش سوم https://eitaa.com/usul121/1797 ⏹ بخش چهارم https://eitaa.com/usul121/1798 ⏹ واکنش‌ها https://eitaa.com/usul121/1800
rooh-tohid.pdf
576.6K
📌 روح توحید نفی عبودیت غیر خدا (متن کامل) تألیف: آیت الله العظمی خامنه‌ای ۱۳۵۳ ❇️بخشی از کتاب: ... برای بازشناسی اسلام و به‌ویژه که باید سخن اول و آخر اسلامش دانست - در خور دقت بسیار است. در روزگار ما یکی از تأسف‌انگیزترین چیزها که باید برای همه پیام‌آوران رهاسازی انسان همچون فاجعه‌ای تلقی شود مفهوم توحید است؛ یعنی تحریف اصولی‌ترین محتوای ادیان؛ زیرا هیچ مفهوم دیگری را نمی‌توان نشان داد که در سراسر تاریخ بدین اندازه به کار رهاسازی انسان آمده و مبشر نجات خلق‌های ستم‌دیده باشد. در تاریخ تا آنجا که دانسته‌ایم بعثت‌ها و نبوت‌ها عموماً تحولاتی بوده‌اند در جهت سودمندی انسان و نجات مستضعفان و فرودستان و برضد ستم‌ها و تبعیض‌ها و تجاوزها •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2270
📌 نقد منصفانه مسئولان و فلسفه نهم دی آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔸همه‌ی مدیران جمهوری اسلامی، از اوّل جمهوری اسلامی تا امروز، خدمات مهمّی انجام دادند. خب ما دیدیم، بودیم؛ نزدیک بودیم، دیدیم خدماتی انجام دادند؛ البتّه صدماتی هم بعضاً زدند؛ خدمات هم بوده، صدمات هم بوده. خدمات دولتی‌ها و قضائی‌ها و مجلسی‌ها را در طول این زمان هرچه بوده، باید انسان سپاسگزاری کند، شکرگزاری کند؛ غالب [آنها] هم خدمتگزاران هستند. صدمات را هم بایستی انتقاد کرد، نقد کرد؛ منتها نقد منصفانه و نقد مسئولانه، نه نقد همراه با فحّاشی و تهمت. نقد و نقدپذیری واجب است، تهمت و لجن‌پراکنی حرام است؛ نقد با تهمت‌زنی فرق میکند، با لجن‌پراکنی فرق میکند، با تکرار حرف دشمن فرق میکند؛ نقد باید منصفانه باشد، باید باشد، باید مسئولانه باشد. سیاه‌نمایی هنر نیست؛ اینکه برداریم همین‌طوری بی‌هوا، این دستگاه را، آن دستگاه را، این قوّه را، آن قوّه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم؛ خب هر کسی، هر بچّه‌ای هم میتواند سنگ دستش بگیرد شیشه‌ها را بشکند، اینکه هنر نیست. 🔹هنر این است که انسان، منطقی حرف بزند، منصفانه حرف بزند، برای خاطر هوای نفْس حرف نزند، برای خاطر جهات شخصی حرف نزند، برای خاطر قدرت‌یابی حرف نزند، خدا را در نظر داشته باشد؛ اِنَّ السَّمعَ‌ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ کُلُّ اُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً، بدانید خود این حرفی که میزنید، در روز قیامت عملی است که مجسّم میشود در مقابل شما، و خدای متعال مؤاخذه میکند، سؤال میکند؛ نمیشود هر حرفی را انسان به‌خاطر میل دل خودش بزند. انقلابی‌نمایی غیر از انقلابی‌گری است؛ انقلابی‌نمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابی‌گری کار سختی است؛ پابندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد. نمیشود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد، بعد یک دهه‌ی بعدی تبدیل بشود به مخالف‌خوان کشور؛ این[طور] که نمیشود. 🔸نهم دی که این‌قدر عظمت دارد، پاسخ ملّت به همین بازی‌ها بود. نُه دی دفاع از ارزشهای انقلاب بود، از ارزشهای دین بود. آنجا ایستادگی‌ای که ما کردیم، ایستادگی در دفاع از انتخابات بود. بنده صریحاً گفتم فشار می‌آورند که باید انتخابات را ابطال کنید، من زیر بار ابطال انتخابات نخواهم رفت؛ این را من اعلان کردم. بحث سرِ ارزشهای انقلاب و ارزشهای نظام اسلامی است؛ آن‌روز هم بود، امروز هم هست. ما خیلی باید مراقب خودمان باشیم، خیلی باید مراقب باشیم. 🔹امام فرمودند که ملاک، حال فعلی افراد است؛ معنای این حرف چیست؟ امام حکیم بود؛ معنایش این است که هیچ‌کس ضمانتِ درست ماندن تا دمِ مرگ را ندارد، باید مراقب خودش باشد؛ حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است. 🔸ما در این چهل پنجاه سالِ بعد از شروع نهضت امام -از سال ۴۰، ۴۲ به این طرف- چه چیزها دیدیم! بالارفتن‌ها، پایین‌آمدن‌ها؛ تُندی‌ها، کُندی‌ها؛ افراط‌ها، تفریط‌ها؛ چیزهای عجیبی دیدیم در این مدّت! خیلی باید مواظب خودمان باشیم. ⏹بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی1396/10/06 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2271
📌 دو انسان شناسی 🔹دو گونه‌ی انسان شناسی داریم که دو گونه آثار سیاسی و نتایج رفتاری در پی دارد: ۱. انسان‌شناسی خوش‌بینانه انسان شناسی مشایی و عرفانی بر این اصل استوار است که همه انسانها پاک به دنیا می‌آیند، صاحب عقل هستند و اگر موانع بیرونی نباشد هر انسانی دیگر خواه است و مسیر طبیعی خیر و سعادت را می‌پیماید. انسانیت انسان به قوای درونی او وابسته است و اصلا ربطی به اجتماعی بودن او ندارد. هر انسانی به صورت شخصی و مستقل، انسان است و به طور طبیعی رشد انسانی خود را دارد. در این نگرش، هر انسانی صاحب عقل است و به طور مستقل توان شناخت حسن و قبح امور و افعال را دارد لذا انتظار اولیه از هر انسانی، معرفت طبیعی به خوبی‌ها و فضایل، انجام رفتارهای صحیح اخلاقی و رعایت قواعد زندگی انسانی و پایبندی به هنجارهای اجتماعی است و هر کس غیر از این عمل کند از وضعیت طبیعی خارج شده است، عقل را به گرفته است لذا انسان غیراخلاقی است و باید توبیخ شود. بنابراین نمونه‌ی انسانی که همه باید خود را با آن بسنجند انسان کامل اخلاقی و فضیلت‌مدار است. (دراین نگاه، تربیت، شناخت نواقص است ومهمترین راه‌کار تربیت، موعظه و سرزنش ویا تشویق و تعریف است) نتیجه سیاسی این اندیشه، خوش‌بینی مفرط به انسانها واحساس راحتی و امنیت طبیعی وکم‌نیازی به قانون اجتماعی است بلکه بیشتر به حالات خوش شخصی دلبسته است. براین اساس اگرمشکلی هم احساس می‌شود امر عارضی است و حکومت‌ها مقصر هستند نه انسانها. رسیدن به عدالت و امنیت و رفاه، نیاز به تلاش و کوشش ندارد بلکه چون منابع طبیعی کافی هست وچون همه انسانها، موجودات خوب و سر به راهی هستند، بطور خودکار عدالت، امنیت و رفاه عمومی ایجاد می‌شود مگر آنکه مسئولان ظالم مانع شوند. پس همواره قدرت مانع است. در جایی هم که عمل به مسئولیت نیست ریشه در ضعف اخلاقی دارد و صرف سخنرانی کردن، تذکر و هشدار دادن و بیدار کردن وجدان اخلاقی مردم کافی است و مردم چون انسانهای اخلاقی هستند با آگاه شدن از فضیلت و‌ مسئولیت به آن عمل خواهند کرد. ۲. انسان‌شناسی بدبینانه عموم نظریه پردازان جدید غربی، معتقدند که انسانها ذاتا موجودات خودخواه، شرور و منفعت طلب است و اساس زندگی او را تضاد و درگیری، رقابت و سبقت تشکیل می‌دهد. رفتار انسان در وضعیت طبیعی، زیاده‌خواهانه و منفعت طلبانه و شرورانه است و فقط در وضعیت مدنی و سیاسی است که تن به قانون می‌دهد تا از زیاده‌خواهی‌ها کم کند و امکان زندگی عادلانه را فراهم سازد. بنابراین انسانیت انسان در گرو ورود به زندگی اجتماعی و سیاسی است. انسان حیوان سیاسی است و در تحت حکومت و در جامعه، می‌تواند با استفاده از عقل از حیوانیت و سبعیت طبیعی خلاص شود و وارد مدنیت شود. اما این عقل، عقل فردی کامل بالفعل متافیزیکی نیست، بلکه عقل فردی محدودیت‌های فراوانی دارد و این عقل جمعی است که بواسطه تجربه، به تدریج رشد می‌کند و توان تشخیص مصالح عمومی و اصول مدنیت و قواعد زندگی را دارد. در این نگرش، انسانها موجودات گناهکاری هستند که طبیعت آنها گناه، جرم و کار غیر اخلاقی است و نباید انتظار زیادی از آنها داشت مگر آنکه تحت قانون و حاکمیتی قرار گیرند و جامعه‌پذیر و فرهنگ‌پذیر بشوند و این هم یک روند تدریجی و طولانی مدت است که از طریق آموزش و پرورش و انتقال مهارت‌ها و شیوه‌های زندگی و عمل صحیح باید محقق شود. (تربیت، شناخت مراحل رشد است و مهمترین شیوه تربیت هم خطابه، برانگیختن و ایجاد احساس حمیت و کار و کوشش است). نتیجه سیاسی این نگاه این است که عدالت و امنیت و رفاه، اموری طبیعی نیستند که به راحتی ایجاد شوند؛ بلکه بسیار سخت و دیریاب هستند و نیاز به تلاش گسترده و مراقبت همگانی و عمل حداکثری به قانون و اعمال قدرت دارد. اگر ضعف و نقص، بی‌عدالتی و ناامنی هم وجود دارد معلول طبیعت آدمی و رفتار همه‌ی افراد جامعه است نه صرفا دولت‌ها. برای جبران ضعف‌ها و نقص‌ها، همه افراد جامعه مسئول هستند و باید از خودخواهی‌ها و منفعت طلبی شخصی خود کم کنند و به منافع عمومی و سرنوشت جمعی خود بیاندیشند که اساس انسانیت آنهاست. تجمیع اراده‌ها و ایجاد یک قدرت برتر راه خروج از فروبسته‌هاست. در جایی که مردم به مسئولیت خود عمل نمی‌کنند مشکل در فرایند جامعه‌پذیری آنها و ضعف در مهارتها و شیوه‌های رفتاری است که باید آموزش‌های فراگیر لازم به آنها داده شود تا با فنون و روش‌های بهتر عمل‌کردن آشنا بشوند. ❇️ انسان‌شناسی صحیح اما به نظر می‌رسد که این دو نظریه، هر کدام دارای اشکال است و فقط یک جنبه انسان را دیده‌اند. انسان‌شناسی قرآنی، انسان را دو بعدی می‌بیند. از جهت بعد مادی و زندگی طبیعی به رأی دوم نزدیک است. اما به لحاظ جنبه‌های معنوی به رأی اول عنایت دارد. تفصیل این مهم در مطلب دیگری تقدیم می‌شود. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2272
📌 مکتب تربیتی و عرفانی امام خمینی درباره مکتب تربیتی و عرفانی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) کتابهای مختلفی نوشته شده است. برخی از آنها از این قرار است. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2279
📌 مقام عرفانی شهدا در مکتب عرفانی امام خمینی پیام به ملت ایران (تجلیل از مقام و منزلت شهیدان) ‏‏پیام‏ ‏‏زمان: 6 شهریور 1362 / 19 ذی القعده 1403‏ ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجش‌های بشری و انگیزه های‏‎ ‎‏عادی ارزیابی کرد. و شهید در راه حق و هدف الهی را نتوان با دیدگاه امکانی به مقام‏‎ ‎‏والای آن پی برد؛ که ارزش عظیم آن معیاری الهی و مقام والای این دیدی ربوبی لازم‏‎ ‎‏دارد؛ و نه تنها دست ما خاک نشینان از آن و این کوتاه است، که نیز از راه یافتن به‏‎ ‎‏کنه آن عاجزند؛ چه که آنها از است، و با آن مقام‏‎ ‎‏اسرارآمیز فاصله ها دارند. قلم اینجا رسید و سر بشکست. و ما بازماندگان و عقب افتادگان‏‎ ‎‏در آرزوی آن و این باید روز شماری کنیم، و حسرت شهادت و شهید و شهید پروران‏‎ ‎‏این‌چنانی را، که با ایثار ثمرۀ حیات خود عاشقانه به این شهیدان شاهد افتخار می کنند، به‏‎ ‎‏گور بریم؛ و از شجاعت‌های بی‌نظیر شهیدان و دوستان اسیر و مفقودشان و آسیب دیدگان‏‎ ‎‏و اشتیاق زایدالوصف اینان برای بازگشت به میدان شهادت احساس و ‏‎ ‎‏کنیم. زنان و مردان و کودکان نمونه‌ای که در زیر بمبارانها و از بستر بیمارستان‌ها ‏‎_‎‏شهادت سر می‌دهند و با دست و پای قطع شده بازگشت به جبهه‌های انسان ساز را آرزو‏‎ ‎‏می‌کنند، آنچه ما تصور می‌کنیم و و به رشته تحریر در می‌آورند و‏‎ #‎‏هنرمندان و عرضه می‌کنند، می‌باشند.‏ آنچه آنان با قدم‌های و و یافته‌اند، اینان با به آن‏‎ ‎‏رسیده اند و آنچه آنان در لابلای کتابها و صحیفه ها جستجو کرده‌اند اینان در ‏‎ ‎‏و در راه حق یافته اند.‏ بار الها، ما را به خدمتگزاری در راه آنان و برای هدف بزرگشان توفیق ده؛ و شهدای‏‎ ‎‏عزیزمان را در خوان معنوی خود از جلوه های خاص خویش ارزانی بخش؛ و‏‎ ‎‏خاندان بزرگوار آنان را با صبر و اجر قرین فرما؛ آسیب دیدگان عزیز ما را شفا‏‎ ‎‏مرحمت نما؛ و اسیران و مفقودان معظّم را هر چه زودتر به آغوش ملت عظیم الشأن‏‎ ‎‏برگردان؛ و به پدران و مادران و همسران آنان شکیبایی و پایداری عنایت فرما؛ و از‏‎ ‎‏برکات حضرت بقیة الله ـ أرواحنا فداه ـ همۀ آنان و ملت را نصیب وافر مرحمت فرما.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ ✍‏صحیفه امام ج18 ص74‎ ‎ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2282
حاج اقا کسی خواست از اطرافیان و اشنایان تون خواست کتاب رو بخره از نرم افزار بازار کتاب بخره که هم تخفیف داره هم ارسال رایگان 🙏🏼
📌 درس عرفان علوی استاد اخلاق و عرفانی داشتیم که همواره این شعر مرحوم حسان را در درس و منبر خود برای ما تکرار می‌کرد و به شاگردان یاد می‌داد که تمام عرفان، قدرشناسی از وقت و زمان است: شیعه مرتضی علی عمر هدر نمی کند از لحظات فرصتش صرف نظر نمی کند راه امیر مومنان راه خداست بی گمان شیعه ز راه دیگران هیچ گذر نمی کند تا نرسیده مرگ تو توبه کن از خطای خویش چونکه اجل فرا رسد توبه اثر نمی کند وقت سفر برای ما توشه راه لازمه است بار سفر چه بسته ای مرگ خبر نمی کند تا به دلت کند اثر بار دگر حسان بگو شیعه مرتضی علی عمر هدر نمی کند •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2286