eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
570 عکس
155 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌پاسخی دوراندیشانه به نصیحت مشفقانه ⏹ بخش دوم. ❇️ نیاز امروز جامعه ما، و صریح و شفاف و عینی است. چرا که نقد، مقدمه گفتگو و طریق کشف حقیقت است. اگر فرد یا جریانی نقد می‌شود این نشانه احترام به او و ارزش‌گذاری به اندیشه و اثر است. از نقد صریح و شفاف و عینی و واقعی باید استقبال کرد. هرچند به اعتقاد فرد و جریان نقد شده، آن نقد وارد نباشد، در هر صورت نقد بهتر از نفاق است و انتقاد صریح بهتر از ماله کشی منافقانه است. 🔸در مکتب انقلاب اسلامی نقد بر پایه سه اصلِ اخلاق، آزادی و منطق استوار است. امروز، بزرگترین رسالت ما حوزویان و دانشگاهیان، گسترش عقلانیت و تفکر انتقادی در جامعه است. با عقلانیت و تفکر انتقادی، حقایق آشکار می‌شود، اهداف و جایگاه واقعی افراد و جریانها مشخص می‌شود، ظرفیت‌ها و محدودیت‌ها تبیین می‌شود. در این صورت، امکان همبستگی اجتماعی و همکاری و تعاون میان آحاد جامعه فراهم می‌شود. همچنان که بارها در نظریه «تشکیک انقلابی‌گری» از آن بحث شده است. 🔹 طبیعتا بسیاری از افراد و وابستگان جریان‌های تحریف‌گر و اضطرار اندیش، از انجام و گسترش این نهضت بزرگ، واجب، ضروری، عقلانی و اجتهادی، ناراحت و برافروخته می‌شوند زیرا منافع خود را در خطر می‌بینند؛ چون با پنهان‌کاری و نفاق، خود را بیش از آن چیزی نشان داده‌اند که هستند، خود را متفکر و فقیه نامیده‌اند که نیستند، خود را آینده شناس و محقق و تمدن‌ساز معرفی کرده‌اند که نیستند. معلوم است که ناراحت می‌شوند و به تخریب و تهدید و فشار روی می‌آورند، طبیعی است که بحث‌های علمی و نقدهای دقیق را لجن مالی کنند و با برچسب‌های غیر اخلاقی به حاشیه برانند و اجازه شنیده شدن را سخن منتقدان را ندهند. 🔸این حذف شدنها، تهدیدها و تخریب‌ها و نادیده‌گرفتن شدن‌ها چندان مهم نیست و اصلا اشکالی ندارد، حقیقت روزی آشکار خواهد شد... اما نکته مهم این است که باید براساس وعده‌ی الهی به میدان آمد، یعنی لازم است هر انسانی وظیفه و مسئولیت خود را در برابر جامعه و نظام اسلامی بشناسد، بنیان‌های فکری و نظری خود را براساس اسلام ناب محمدی و مکتب فکری انقلاب اسلامی تقویت کند و بر آن اساس عمل کند و حقیقت را بدون ملاحظه کاری و محافظه کاری و برای منطق و آزادی و اخلاق بگویی که حقیقتا موجب ارتقا و رشد جامعه و شکوفایی عقلانیت انقلابی در دراز مدت می‌شود. 🔹خلاصه باید همسخن با سعدی زبان پارسی، به این دوستان مشفق و ناصح عرض کرد: زبان در دهان ای خردمند چیست؟ کلید در گنج صاحب هنر چو در بسته باشد چه داند کسی که جوهر فروش است یا پیله ور؟ اگرچه پیش خردمند خامُشی ادب است به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی دو چیز طَیرهٔ عقل است؛ دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی 🔹 آخرین نکته اینکه، اگر شما دوستان حرف نزنید، ننویسید و از جریان‌ها و افراد نام نبرید و آنها را عالمانه و آشکار نقد نکنید و در این میدان رقابت نابرابر، فقط یک نفر تمذو تنها حرف بزند و نقد کند و هیچ کس از او حمایت نکند، طبیعی است که در فضای افسارگسیخته‌ی رسانه‌ای امروز، کلام علمی و نقد منصفانه او، تند و تیز تلقی شود و بر آن برچسب‌های مختلف اخلاقی و سیاسی بزنند و به تخریب و حذف روی آورند تا جایی که دوستان هم، باور کنند و همسو شوند. اما اگر شما دوستان به میدان می‌آمدید و به تعهدات توحیدی خود (که بارها در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی تدریس کرده‌اید) در قبال جامعه و نظام اسلامی عمل می‌کردید، امروز وضعیت دیگری داشتیم و از موضع قدرت و قوت از مکتب فکری انقلاب اسلامی و عقلانیت و آثار متفکران اصیل انقلاب اسلامی دفاع می‌کردیم و مخالفین و تحریف‌گران بودند که خودشان را با جبهه انقلاب اسلامی تطبیق می‌دادند و خود را به سکوت و توقف و محافظه کاری دعوت می‌کردند. ✍ سید مهدی موسوی اذان مغرب روز یک‌شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2296
✔️ پنج ویژگی مهم «نظریه مقاومت» 🖌 بخشی از گفتارهای دکتر سیدمهدی موسوی درباره نظریه مقاومت 1- در مقاومت، شناخت حق است. در اولین عنصر نظریه مقاومت این که ما باید حق را بشناسیم و حق را انتخاب کنیم. ما دنبال حقیقت و واقعیت هستیم؛ آن چیزی که حقیقت هست، آن چیزی که واقعیت است و مبنا و اساس دارد برای ما مهم است. صرف اینکه مثلا یک قدرت طلبی یا صرف اینکه چون ما ایرانی هستیم، صرف اینکه چون مسلمان هستیم، نه؛ چون حق هستیم و از حق بودن خودمان دفاع می‌کنیم مهم است. پس شاخصه اول حق بودن است. 2- شاخصه دوم حرکت به سمت حق است. در نظریه مقاومت حرکت نهفته است. حرکت، تلاش و کوشش است. 3- سومین شاخصه‌ای که رهبر انقلاب برای تعریف مقاومت ارائه می‌دهد، ایستادگی و استقامت در راه حق است. گاهی وقت‌ها لذایذ، جاذبه‌ها، موانع و دشمنی‌ها انسان را از راه، باز می‌دارد. اما ما چه کار می‌کنیم؟ ما باید در راه حرکت به سوی حق ایستادگی کنیم. 4- چهارمین ویژگی نظریه مقاومت، کوتاه نیامدن در برابر موانع هست. هم پافشاری، هم کوتاه نخواهیم آمد. 5- پنچمین ویژگی نظریه مقاومت، عنصر مهم مقاومت، بازدارندگی است. ما چرا اهل مقاومت هستیم؟ چرا مقاومت را به عنوان یه یک اصل ازاصول عقلانی خودمان ایجاد می‌کنیم؟ می‌خواهیم با دنیا بجنگیم؟ نه؛ می خواهیم دنیا را نابود کنیم؟ نه؛ می‌خواهیم کشورگشایی کنیم؟ نه؛ می‌خواهیم مثلا زمینه ظهور را ایجاد کنیم؟ نه؛ این‌ها نیست. 🔗 متن کامل •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2297
📌تحلیلی بر عناصر قدرت یادداشت شفاهی حجةالاسلام دکتر سیدمهدی موسوی دولت‌ها و جوامعی قدرتمند هستند که واجد سه ویژگی باشند. ویژگی اول، پایبندی مردم به مرام و آرمان و وطن است؛ حالا هر آرمانی که برای خودشان تعیین کردند. دومین ویژگی، علم و فناوری است که در تولید قدرت، نقش بی‌بدیلی دارد. سومین ویژگی، عنصر رهبری و مدیریت اجتماعی است. دولت‌ها و جوامعی قدرتمند هستند که واجد سه ویژگی باشند. ویژگی اول، پایبندی مردم به مرام و آرمان و وطن است؛ حالا هر آرمانی که برای خودشان تعیین کردند. دومین ویژگی، علم و فناوری است که در تولید قدرت، نقش بی‌بدیلی دارد. سومین ویژگی، عنصر رهبری و مدیریت اجتماعی است. ❇️ متن کامل •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2298
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 جریان‌های اضطرار اندیش در ایران بعد از انقلاب اسلامی 🛑 پرسش: سلام ممنون از مطالب مفید و راهگشای کانالتان چند بار از سه جریان یاد کردید که معتقد به و و هستند. لطف کنید این سه جریان را معرفی کنید و خطرات آنها را برای نظام و جامعه تبیین کنید. ❇️پاسخ: سلام و سپاس سه جریان یاد شده علی رغم تفاوتهای مبنایی اما یک نقطه اشتراک دارند و آن، اضطرار اندیشی است که در تضاد با مکتب حقیقت بنیان و عقلانیت انقلاب اسلامی است. هر کدام از این سه جریان، طیف‌های متنوع و متکثری دارند لذا تفصیل جریانات و افکار آنها مجال موسعی می‌طلبد اما اجمالا این سه جریان معرفی می‌شود تا در وقت مناسب، به تفصیل از افکار آنها و ظرفیت‌ها و محدودیت‌های فکری و عملی آنها بحث شود. ، تعبیری است که شاگردان آقای احمد فردید و رضا داوری اردکانی به کار می‌برند. جریانی که متأثر از افکار هگلی و هایدگری سعی در تفسیر پدیدارشناسی و هرمنوتیکی از وقایع دارد. تلقی جریان تفکیک و ضد حکمت مشهد از آخر الزمان است و توسط مهدی نصیری رواج یافته است. جریانی که ریشه در تاریخ ظاهرگرایی و اخباری‌گری دارد و هدف آن نفی حکمت و اجتهاد اصولی و بازگشت به روایات فضایل و کرامات است. تعبیری است که توسط محمد مهدی میرباقری و جریان دفتر فرهنگستان به کار گرفته می‌شود. جریانی که ریشه در چپ اسلامی و تفسیرهای دیالکتیکی و تضادگرایانه و ساختارگرایانه از هستی و حوادث دارد. این سه جریان ، با نفی حجیت عقل و منطق و تردید در واقع نمایی معرفت و اذعان به تقدم اراده بر معرفت، همه‌ی مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی را در فضای عسرت و‌ حیرت و اضطرار تفسیر می‌کنند. در این نگاه هر حکم و نظریه‌ای در باب سیاست و اقتصاد و عدالت، از باب اکل میته و ناچاری قابل پذیرش است نه از باب حقیقت و واقعیت، حتی دستگاه معرفت دینی و حکومت دینی. تعبیر محترمانه این سخن بسیار خطرناک است. چون هیچ اصالت و حقیقتی در این زمانه نیست و صرفا باید از آن گذر کرد. برای اطلاع بیشتر به این متن هم بنگرید (اینجا) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2301
📌 ظرفیت آثار شهید مطهری برای رویارویی خردمندانه با غرب ✍یادداشت‌های وارده از استاد حوزه علمیه تهران: بیش از پانزده سال است که تمام مطالعات حقیر، حول مسئله ی سنت و تجدد متمرکز است. اگر هم به تاریخ، جامعه شناسی، فلسفه و ... مراجعه کرده ام، در صدد تامین مصالح برای ساختن پروژه ی فکری ام حول این مسئله بوده است‌. سالهاست به این نتیجه رسیده ام که خواندن تاریخ بدون نظریه، نتیجه ای جز سرگردانی ندارد. از سال ۸۴ که با دکتر داوری اردکانی آشنا شده ام، همواره از نظرات ایشان برای فهم غرب بهره برده ام؛ تا جایی که احساس می کردم به رغم برتری بی رقیب استاد مطهری در شناخت اسلام، شناخت داوری اردکانی از غرب، بسی فراتر از شناخت استاد مطهری است. کار بزرگ طرح اما این بود که با تقریر عمیق خود از اندیشه‌های شهید مطهری و دیگر متفکرین انقلاب از سویی، و با نشان دادن فاصله ی جدی تفکرات فردید و شاگردانش با مکتب فکری امام از سوی دیگر، من را متقاعد کرد که ظرفیت های این مکتب، بیش از اندیشه های مذکور امکان رویارویی خردمندانه با غرب را در اختیار جامعه ی ایرانی می گذارد. و این کار کمی نبود. شاید اولین بار است که می خواهم این مطلب را بیان کنم؛ من سالها در فضای فقه زده ی حوزه، از این همه وقتی که در مطالعه ی تاریخ گذاشته بودم احساس خسران می کردم و حتی سعی در کتمان اطلاعات تاریخی داشتم تا متهم به بی سوادی نشوم. شاید حدود ۵ یا ۶ سال است که تدریجا اعتماد به نفس از دست رفته ی خود را بازیافته ام و هر چه می گذرد بیشتر در درستی راهی که به طور غریزی و اکتشافی رفته ام مصمم می شوم. بدون تردید اگر ۱۰ سال قبل با فردی چون استاد موسوی آشنا شده بودم، وضعیت امروزم خیلی تفاوت می کرد. ببخشید مصدع شدم؛ تلک شقشقه هدرت... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2302
📌 غفلت همگانی و ضرورت جهاد تنهایی پیرو یادداشت «پاسخی دوراندیشانه به نصیحت مشفقانه» (اینجا) با یکی از دوستان و اساتید محترم حوزه، گفتگوهای کوتاهی در فضای ایتا رد و بدل شد که متن کامل آن اینجا منتشر می‌شود: 🛑اشکال: تنهایی وارد شدن نفله شدن علمی است ❇️پاسخ: نفله شدن نیست حسینی‌وار حرکت کردن و جهاد بزرگ در زمانه خفقان است. خوب همه بیاییم وسط و اجازه ندهیم یک نفر تنها شود 🛑اشکال: عرضم اینه که رسانه و گفتمان غالب بدنه انقلابی به دست اونها مدیریت میشه. همین ایتا بستر خوبی برای شناخت تفکر غالب جریان انقلابی است. ببینیم الان شعارهای عدالت خوارانه و تندروی های باصطلاح انقلابی متاثر از تعطیل عقلانیت و پذیرش رویکرد نسبیت گرا و نواخباری و ظاهرگرای امثال فرهنگستان در کانال ها و گروه ها رواج بیشتری داره، یا گفتمان امام و آقا که جمع بین عقلانیت و انقلابی گری کرده؟ الان وضعیت جوری است هر حرفی از امام و رهبری هم نقل می‌شود با تحریف معنوی به نفع نگاه تندرو خودشون مصادره می‌کنند. در این وضعیت باید یک جمع نخبگانی شکل بگیره تا بتونه هیمنه رسانه‌ای اینها رو بشکونه و ورود افراد به تنهایی خون علمی فرد رو به هدر میده؛ ❇️پاسخ: کاملا تحلیل شما از صحنه درست است و بخش وسیعی از ظرفیت سکوی به یک جریان اصیل تفکر انقلاب اسلامی و ترویج اندیشه‌های التقاطی و تقلیل‌گرایانه تبدیل شده است. بر همین اساس باید بگوییم: بسم الله براساس تعهدات توحیدی آغاز کنیم و به تدریج یک رسانه قوی برای تبیین عقلانیت انقلاب اسلامی بسازیم که بر یه پایه مسئولیت‌پذبری، آزادی، اخلاق و منطق و به دور از احساسات، به نقد منصفانه و بررسی حکیمانه هر فکر و اندیشه و هر جریان اجتماعی بپردازد. از ما حرکت از خدا هم و و (عصاره کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن) این جمع نخبگانی کی و کجا ساخته می‌شود چگونه جمع می‌شوند؟ چند سال است که به صدها نفر گفته ام که بیایید کاری بکنیم تحقیقا همه می‌گویند ما تنها هستیم و اقدام نکنیم. آنهایی که جا و مکان و پول و امکانات دارند که محافظه‌کاری پیشه کرده‌اند و اصلا درکی از صحنه و مخاطرات پیش رو ندارند و با تلقی غلط از جبهه‌سازی و وحذت اصلا نمی‌خواهند بشنوند بلکه خود، ابزاری برای شهرت و گسترش آنها شده‌اند. قطعا جمع لازم است اما در غفلت همگانی و حاکمیت محافظه‌کاری و منفعت‌طلبی شخصی و قبیله‌گرایی سیاسی، باید تنهایی حرکت کرد و قیام علمی کرد و به مسئولیت علم پایبند بود. همچنان که خداوند متعال فرمان داده است: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ (سبأ ٤٦) براساس همین فرمان الهی بود که امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به تنهایی قیام کرد اما به تدریج مجاهدان تربیت شدند و مردم را به میدان آوردند، علامه طباطبایی به تنهایی در برابر جهل و جمود فکری، ایستاد و یک جریان خلاق حوزوی به وجود آورد. شهید مطهری مجبور به هجرت از قم و تبعید به تهران شد؛ ولی در این تبعیدگاه، نهضت عظیم فکری را هدایت کرد و توانست جریان را مهار کند و در این راه به شهادت رسید. حاج قاسم سلیمانی، علی رغم مخالفت شدید دولت احمدی نژاد و ... به تنهایی توانست، جبهه مقاومت را تقویت کند و به تدریج نیروها را بسیج کند جهان را از سر عظیم داعش نجات دهد. اگر ما استادان حوزه به میدان بیاییم و به تعهد توحیدی و تاریخی خود عمل کنیم و زیر بار مسئولیت اجتماعی جهاد تبیین و ترویج عقلانیت انقلاب اسلامی برویم و از تهدیدها و تخریب‌ها و توهین‌ها نترسیم قطعا عموم مردم و انقلابیون همراهی می‌کنند. چرا که فطرت آنها حقیقت طلب است و به عقلانیت انقلاب اسلامی تمایل دارند. وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﻭ (آل عمران ١٣٩) بنده دیده‌ام که همین یادداشت‌های تنهایی و غریبانه چه آثار فراوانی دارد و چگونه موجب آگاهی بخشی به جامعه و طیف‌های مختلف شده است. نکته آخر اینکه، این حرکت یک حرکت علمی و منطقی و مسئولانه و دردمندانه است و حتما باید در چارچوبهای صحیح اخلاقی، منطقی و باشد و از هرگونه و به دور باشد چرا که این میدان، میدان هم آوردی اندیشه‌ها و رقابت نظریه‌هاست. این ، نقد منصفانه و انتقاد جدی، صریح، شفاف و عینی با تعیین مصادیق موجب بالندگی جامعه، تعدیل جریان‌ها و اصلاح اندیشه‌ها خواهد شد. ببخشید که طولانی شد ✍سید مهدی موسوی صبح روز سه شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 درد، علم، مسئولیت هر که دردش بیش، درکش بیشتر زین قرابت می‌شود پُر خویش‌تر آنکه دارد بهره‌ای از درک خویش می‌طراود از درونش ریش ریش هر کجا دل ریش شد آنجا ببین فکر و دانش، علمِ تقوا آفرین مرده‌شور است عالِم بی‌درد و کین حرف را گوید بدونِ روح دین عالِم خلوت‌نشین بیگانه است حرف او از جان تهی، افسانه‌ است دینِ حق با درد و درمان هست عجین بهر بیماری بود سرکانگلبین هر کجا مشکل ببیند، ژرف‌بین می‌دهد در حل آن، حکمی متین گوید او بر عالمان راستین راه جو از بهر درد مسلمین بلکه بالاتر نظر کن، ژرف‌تر حال انسان را ببین، ای دادگر بی‌مهابا مگذر و یک دم نشین جان آدم را به حالِ غم ببین این جهان پر درد و غم گشته اسیر چون هوا بر عقل و دین گشته امیر این جهان، زندانیِ اندوه شد بی‌نفس، چون سخره‌ای در کوه شد بی‌هنر گشته سیاست، ظلم و کین گشته ناموس جهان ظالمین لایه‌های زندگی پر چین شده مردمان این جهان غمگین شده زندگی دُردانه اما در غبار دیده‌ها گم، در گذار روزگار زندگی لایِ غبار افتاده است یا که در جایی ز ما جا مانده است کنده از جا هم زمان و هم مکان اعتباری گشته قانون جهان اعتبار است و ندارد وحدتی کل عالم در هوای کثرتی چون تکثر با تمایز هست قرین گشته ارزش هر چه باشد در زمین علم و دانش در طبیعت شد اسیر زندگی از روح معنا شد فقیر ریشه‌ی درد جهان پیچیده است کس به تاریخ جهان این دیده است؟ در علاجش عالمان کوشیده‌اند صد نظر در علم و دانش چیده‌اند ناامیدند اهل دانش از علاج مردمان هستند چنین در هاج و واج عالِم درد آشنا هست احتیاج تا ببیند دردهای لاعلاج هر که بیند درد، دل بی‌تاب‌تر هر چه دل لرزد، خرد پایاب‌تر هر که دردش بیش، علمش بیشتر درد و علمش می‌کنندش خویش‌تر هر که باشد خویش، قلبش ریشتر هر که قلبش ریش، چشمش تیزتر هر که باشد قلب او اهل نظر علم و دردش می‌کند او را اثر عالِم دردآشنا نجم زمین چون چراغی روشن و راه‌آفرین علم او مسئول و امید آفرین راه این شب شد به نورش بهترین او رهایی بخش خلق از غافلین این چنین عالِم بود مسئول دین غیر این بازیگر است او را مَبین در ره قرآن و آیین مُبین ✍ سید مهدی موسوی سه شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2305
📌 حیرت ‌اندیشی عسرت اندیشان بارها گفته شد که جمعی در ایران و در جبهه انقلاب، به دنبال در هستند که روی سکه دیگر است. این هم یک نمونه: تجربه نشان داده آنهایی که بر این باورند که حقیقت را در مشت دارند، گرفتار روحیه ای "تحکم آمیز و دیگر ستیز" هستند و با سلب آزادی دیگران، زندگی را به کام آنها تلخ میکنند. ولی انسانهایی که در نسبت با حقیقت در حیرت‌اند افرادی فروتن و گشوده میباشند و می‌توانیم زندگی را در نزد آنان مشاهده کنیم. اگر هنر پرسیدن که نوعی پارسایی در اندیشیدن است را نیاموزیم، هنر اندیشیدن را از دست می‌دهیم و در نتیجه در جهان سیطره کمیت، هیچ گشایشی نسبت به هم نخواهیم داشت و "محبت" و "دیگر پذیری" می‌میرد. چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم که دل به‌دست کمان ابرویی‌است کافرکیش ▪️از کتاب: صد پرسش از حکمتهای حضور در جهان بین دو جهان •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2306
⭕ کار خطرناک دفتر فرهنگستان آیت الله العظمی امام خامنه ای ❇️ بیانات بسیار مهم و تذکرات جدی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای به حجت‌الاسلام میرباقری و اعضای دفتر قم در ۱۳۸۹/۴/۱۴ : ❗️در آموزش‌های بنیانی با طلبه ها سر و کار دارد، دست زدن به پایه های اساسی است، می‌کنید؟ ❗️چه در زمینه‌ی منطق، چه در زمینه‌ی اصول، چه حتی گاهی در زمینه‌ی نحو و ادبیات. ❗️یک وقت آدم می‌بیند که به یک پایه‌ای دست می‌زنند و یک چیزی کنارش درست می کند این پایه‌ها طاقت نمی آورد و سقف می‌آید پایین. یعنی خیلی باید به این داشت. ❗️چون پایه‌ها هم در طول سال‌های متمادی و با تراکم اذهان بسیار برجسته و پیچیده و والا به وجود آمده. 🔆یعنی واقعاً "" را هیچ نمی شود دست کم گرفت، 🔆یا فرض کنید "" را 🔆یا مثلاً فرض کنید در زمینه مسائل عقلی منطق "" را 🔆یا "" را 🔆یا "" را. 🔆اینها بودند 🔆آنی هم که الان دست ماست این محصول و این کار متراکم و در هم تنیده مجموعه‌ی این هاست. ❗️اگر چنانچه بنا کنیم این پایه ها را کردند یک وقتی می‌بینیم که نتوانستیم آن پایه‌ی مناسب محکم را کنارش درست کنیم آن وقت سقف می‌آید پایین؛ یعنی به این باید بشود! ❗️دو سه سال قبل از این، بعضی از این نوشته ها را (که نمی دانم مربوط به منطق بود یا چی بود) آوردند پیش من، به نظرم این معنا آمد و منتظر بودم یک وقتی با جنابعالی ملاقات بشود و این را عرض بکنم. خیلی خوب، حالا غرض همین؛ مهم است؛ این که این را بکنید. منشور حوزه و روحانیت ج۵ ص۶ و۷. ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1505