1402-09-07-event_ai_philosophy2.mp3
36.55M
#فلسفهی_هوش_مصنوعی
مهدی #همازاده
••••••••••••••••••••••••••••••••••••
▪️مقالهی #تامس_نیگل ؛ #علوم_شناختی به جنبهی اول شخص دسترسی ندارد، #چالمرز این مشکل را در همهی #علومتجربی وارد میداند اما در #علومشناختی ظهور پیدا کرده بنابراین بدلیل دسترسینداشتن ما به آگاهی ( جنبهی اول شخص) #تقلیلگرایی به سومشخص صورت میگیرد
▪️مقالهی #تورینگ و ترسیم آیندهی ماشینها
▪️معنا ،واژگانِمتناظر با معنا و متحقق ساز فیزیکی
▪️#هوش_مصنوعی_قوی و #هوش_مصنوعی_ضعیف
▪️شکست وعدهی هوش مصنوعی قوی در دههی ۱۹۸۰
▪️#دریفوس : درک کانتکسها فنومنال است
▪️#جانسرل و استدلال #اتاق_چینی
▪️بازسازی دوباره اتاق چینی در سال ۱۹۹۷ - نحو و ساختار نه معادل با جنبهی معناست و نه کافی برای آن _ بسندگی به رویکرد محاسباتی برای آگاهی کافی نیست
▪️#توتالی_تورینگ_تست ( TTT) و اشکال جان سرل
▪️تلاش برای تولید #تخیل جهت رسیدن به #آگاهیمصنوعی
▪️آگاهی ماشین با دویکرد متفاوت روبروست: مدل کردن ماشینی آگاهی ، خلق مصنوعی آگاهی
▪️بازسازی مصنوعی سیستم بایولوژیک
تولید آگاهی فنومنال در انسان
▪️ رویکرد #فلسفه_اسلامی ( صدرایی ) در #جسمانیت_الحدوث_بودن_نفس و پیدایش آگاهی از سطح #ماده
▪️شاید بر اساس همین دیدگاه #صدرا بشود آزمایشگاه هایی را احداث کرد که بشود به سطوحی از #آگاهی_مصنوعی دست یافت
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
@hoomas
فراز و فرود هوش مصنوعی ۲
🚩 در اواسط دهه 1980 حداقل چهار گروه مختلف، نوعی #الگوریتم_یادگیری را بازتولید کردند که اولینبار در 1969 پایهگذاری شده بود. این الگوریتم برای بسیاری مسائل #یادگیری_ماشین و انتشار گسترده نتایج در مجموعه پردازش توزیعشده موازی (Parallel Distributed Processing) بکار گرفته شد که موجب شور و هیجان فراوان گردید.
این مدلهای هوش که «پیوندگرا: Connectionist» خوانده میشوند، بعنوان رقیب مستقیم برای دو مدل نمادی (که توسط نوِل و سیمون ارتقاء یافت) و رویکرد منطقی (که بوسیله مککارتی و دیگران مطرح شد) تلقی میگردید.
🚩 شاید واضح بنظر برسد که انسانها نیز در برخی سطوح با دستکاری نمادها کار میکنند، اما طرفداران پیوندگرایی میپرسیدند آیا دستکاری نمادها هیچ نقش تبیینی واقعی در مدلهای جزئیشده شناخت دارد؟
این سؤال بدون پاسخ باقی مانده بود، هرچند دیدگاه اخیر این است که رویکردهای نمادین و پیوندگرا، مکمل همدیگر - و نه در رقیب با هم – هستند.
🚩 با جداسازی #هوش_مصنوعی از رویکرد دیجیتال، تحقیق در شبکههای نورونی مدرن به دو حوزه تقسیم شد که یکی با خلق ساختار مؤثر شبکه و الگوریتمها و ویژگیهای ریاضیاتی آنها سروکار داشت، و دیگری با مدلسازی دقیق ویژگیهای مجموعه نورونهای واقعی.
دیگر مشخص شده بود مسائلی که ما فکر میکردیم مشکل باشند، از حل قضایای ریاضیاتی و بازی آبرومندانه شطرنج گرفته تا استدلال در علوم مختلف، آسان بودند و کامپیوترهای دهه 60 و 70 با چندهزار فرمان در ثانیه، غالباً میتوانستند نتایج رضایتبخشی را در این زمینهها فراهم آورند. مسئله گریزپا اما مهارتهایی بود که هر بچه پنجساله هم داراست؛ مثل بیان تفاوت بین یک سگ و یک گربه، یا درک یک کارتون انیمیشینی.
🚩 اواسط دهه 90 شاهد نفوذ سیستمهایی در مؤسسات مالی بودیم که از تکنیکهای قدرتمند آماری و انطباقی استفاده میکردند. نه تنها فروشگاههای بزرگ توسط شبکههای کامپیوتری مدیریت میشدند، بلکه عمده تصمیمات خرید و فروش نیز بوسیله برنامههای نرمافزاری که بنحوی فزاینده شامل مدلهای پیچیده دادوستد بودند، گرفته میشد.
🚩 با نقش مهم و روزافزون ماشینهای هوشمند در تمامی جنبههای زندگی امروزه (نظامی، پزشکی، اقتصادی، مالی، سیاسی)، عجیب است کسی در اینباره تردید داشته باشد که: «چه اتفاقی با هوش مصنوعی رخ داده است»؟
اگر تعریف ما از AI شبیه تعاریف امثال اِلین ریچ (Elaine Rich) باشد که هوش مصنوعی را معادل ماشینهایی میداند که «اعمالی را به انجام میرسانند که فعلاً افراد انسانی در انجام آنها بهتر هستند»، باید اذعان کرد که حوزه AI به موفقیتهای بزرگی دست یافته و آینده روشنتری را هم نوید میدهد.
🚩 اما اگر علاوه بر جنبه کارکردی که بر یکسری خروجیهای از سنخ داده و رفتار و گفتار تکیه دارد، جنبه پدیداری و سابجکتیو هوش و آگاهی نیز مدنظر باشد، ماجرا کاملا فرق میکند.
رویکردهای معاصر #بدنمندی (#Embodiment) و #پیوندگرایی (#Connectionism) هرچقدر که در ارائه رفتارها و کارکردهای ایدهآل یا شبیه انسان، پیشرفت داشتهاند، اما اساسا برای تولید و توسعه عالَم درونی و #آگاهی_پدیداری در ماشینها تاسیس نشدهاند.
🚩 امروزه البته بسیاری از مهندسان علوم کامپیوتر اصلا کاری با ساخت جنبه اولشخص و #تجربه_پدیداری در ماشینها ندارند و صرفا بر توسعه #هوش_مصنوعی_ضعیف تمرکز دارند؛ هوشی که البته در تسهیل و تحول زندگی بشر میتواند نقشی بسیار اساسی ایفا نماید و کارکردهای مهمی را به منصه ظهور رساند.
اما بنظر میرسد چشمانداز #هوش_مصنوعی_قوی که توسط لیدرهای این حوزه از اواسط قرن بیستم نوید داده میشد و همچنان از سوی برخی مهندسان و نظریهپردازان دنبال میشود، قابلیت تحقق در قالب رویکردهای رایج را ندارد.
و این البته بمعنای عدم امکان علیالاصول تحقق چشمانداز مذکور از هیچ طریق دیگر نیست.
@PhilMind
〰〰〰〰〰〰〰〰
📮@hoomas