📷 دیدار با مادران شهدا در سبزوار به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) و عرض تبریک #روز_مادر به نیابت از فرزند شهیدشان
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
📷 عکاس: مریم لاهوتی
🚩 همراه حسینیه هنر سبزوار باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
♨️ «زنها هستند که ملتها را تقویت و شجاع میکنند» امام خمینی(ره) 🔹 خیرالنساء؛ طرحی از یک زندگی ب
❤️ مادری برای بچههای لبنان و غزه
🔻 به مناسبت روز مادر
#روایت_مقاومت_سبزوار
#روز_مادر
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
✳️ «اینجا مادران از کویر میآیند
اما دریا میزایند»
سلمان هراتی
🌸 به مناسبت «روز مادر» و ولادت حضرت فاطمه(س)
- جنگ ویران میکند، کمرها را خم میکند...جنگ خانه میسوزاند...جنگ تلخ است...جنگ سیاه است...
چادرش را به کمرش بست، وقت کمر خم کردن نبود...وقت گریه و ناله نبود...باید کاری میکرد در کارزاری که یک سویش دیو دو سری به اسم صدام بود و سوی دیگرش بهترین جوانان کشور. آستین بالا زد، تنور را روشن کرد...باید با گندم و نان به جنگ گلوله و آتش میرفت! جنگ آمده بود ویران کند، آمده بود کمرها را خم کند...خیرالنساء ایستاد...آن قدر ایستاد تا جوانان رزمندهاش، کمر دشمن را خم کنند و پشت دیو دو سر را به خاک بزنند.
- جنگ خانه میسوزاند!
خانهاش را کرده بود مرکز و ماوا...خانهاش شده بود چشم و چراغ اهالی ده...یکی پسرش توی جبهه بود، خودش را میرساند خانه خیرالنساء و نان میپخت...یکی حیاط را جارو میزد...یکی خمیر آماده میکرد...یکی چاووشی میخواند برای سلامتی رزمندهها و زنانی که پای تنور نان میپختند...صدای صلوات حیاط را پر میکرد...صدای در میآمد...یکی برای زنان ناهار درست کرده بود. جنگ آمده بود خانه بسوزاند اما خانه خیرالنساء شده بود مرکزی برای پشتیبانی از جنگ. دشمن آتش میسوزاند اما خیرالنسا و زنان هم تنور آتش میزدند؛ یکی برای ویرانی و یکی برای آبادی.
- جنگ تلخ است!
جنگ تلخ است آنقدر تلخ که یکی از کسانی که حمله مغولان به بلخ را دیده بود گفته: «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند.» جنگ مگر چیزی جز تلخی و خون و کشتار است؟ خیرالنساء آمده بود تا این نظریهها را به کل از بین ببرد! خیرالنساء و زنان روستایی قیامی هستند علیه یک تاریخ مطول پر از سوختن و مردن و دم برنیاوردن. خیرالنساء برای شیرینی کام رزمندگان مربا درست میکرد، مربای سیب...خیرالنساء برای رزمندگان کلیچه درست میکرد. خیرالنساء با مربا و کلوچههای روستا میجنگیدند با هر چه تلخکامی جنگ بود.
- جنگ سیاه است!
جنگ سیاه است و پر از دود و خون و سیاهی...خیرالنساء به زنان روستا کامواهای رنگارنگ میداد تا برای فرزندانشان در جبهه شال و دستکش و کلاه ببافند تا در برابر دو دیو سرما و دشمن بعثی بجنگند. خیرالنساء آمده بود تا پشت رزمندگان خالی نباشد!
***
جنگ ما کم برکت نداشت، یکی از برکت هایش خیرالنساء است. مادر مهربان جبههها که نام یک روستا را در طول تاریخ جاودانه کرد. مادری که به قول سلمان هراتی از دل کویر آمد اما دریا زایید. این که همیشه تنور زنان روستا روشن باشد برای پخت نان و کلوچه برای رزمندگان، این که زنان روستا را پای کار بیاوری تا برای رزمندگان لباس بدوزند یا ژاکت و کلاه و دستکش درست کنند آیا چیزی جز حماسه و دریاست؟ خیرالنساء از کویر آمده بود اما دلی آسمانی داشت... روحش قرین رحمت و غفران الهی...
🖊 محمود شمآبادی؛ نویسنده کتاب «نان سالهای جنگ»
🏷 تهیه کتاب «خیرالنساء» و «نان سالهای جنگ» 🔻
🔗 از غرفه باسلام
📍 از حسینیه هنر سبزوار
#روز_مادر
#مادر_جبههها
#خیرالنساء_صدخَروی
#زنان_پشتیبان_جبهه
#روایت_مقاومت
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
✌️ قدمهای کوچک 🖋 مهناز کوشکی 🔷 صدیقه با شروع انقلاب، با فرمان امام خمینی «ره» وارد بسیج میشود
❤️ مثل مادرم
🌸 به مناسبت «روز مادر» و ولادت حضرت فاطمه(س)
🎙گفتوگو با صدیقه گودآسیایی، زنی که در روزهای جنگ و جهاد، برای رزمندهها #مادری کرد.
🔻صدیقه گودآسیایی: یک بار از جهاد آمدند و گفتند: «کلوچه نپزید، تعدادی از رزمندهها مسموم شدهاند! شاید خوردن کلوچه وضعشان را بدتر کند». تا این خبر را شنیدم همراه همسایهها خودمان را به کوههای اطراف روستا رساندیم و شروع به جمعآوری داروهای گیاهی کردیم. داروهای گیاهی را به خانه آوردیم و شستیم و پهن کردیم. گیاهان را روی پارچه خشک کردیم و با آسیاب سنگی آنها را پودر و بعد همراه با نباتهای ریز و پودرشده مخلوط کرده و داخل قوطی شیر خشک ریختیم. حدود صد و خردهای قوطی را که در آن داروی ضد مسمومیت بود به جهاد بردم. وقتی مسئولان جهاد دیدند، بسیار تعجب کردند که چطور فکر ما به اینجا رسیده است.
📜 ادامه روایت را از اینجا بخوانید:
http://www.Javann.ir/004ynv
#روز_مادر
#روایت_مقاومت_سبزوار
#زنان_پشتیبان_جبهه
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar