eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
لغات ضروری زوار اربعین.pdf
5.71M
‌ 💢 زبان‌یار ویژه 🔻شامل: ✅ بیش از ۲۵۰ عبارت مفید و ضروری به زبان عربی فصیح و عراقی 📝 | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5994565608274923630.mp3
3.18M
؛ بند 1⃣ نور عین منی به خودم می‌بالم امام حسین منی لحظه‌های آخرم شهادتین منی نور عین منی بهترینِ منی بیشتر از خودم به فکر اربعین منی باورم نمیشه آقا همنشین منی بهترین منی کَرَم تو رو / می‌شناسم آقا هر جوری هس می‌بری، منو کربلا مایله دلم / سمت پرچمت اوج خوشبختی یعنی شدم آدمت (یا حسین مدد؛ یا حسین مدد) بند 2⃣ زندگی منی بهترین خاطره‌های بچگی منی تربتت یعنی دلیل بندگی منی زندگی منی دل پُر از شعفه بهترین مسیر دنیا، کربلا_نجفه زندگی بدون شور روضه بی هدفه دل پُر از شعفه دل نمی‌کَنَم / محشر از حسین کیو پیدا می‌کنم، بهتر از حسین؟ واسه نوکرا / چاره کربلا حکم مرگ و زندگی، داره کربلا (یا حسین مدد؛ یا حسین مدد) ✍ 📝 | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو را باران کنم چون اشک، یا جاری کنم چون رود؟! الا ای بغض دردآلود من! ای بغض دردآلود! اگر ابری‌ست چشمانم در این صبح فراموشی تو را گم کرده‌ام در سایه‌روشن‌های نامحدود به دنبالت نمی‌گردیم؛ ننگا بر من و ما، ننگ... تو را تنها رها کردیم _تنها مانده‌ی مطرود_* به زیبایی، تو هستی برتر از زیباییِ یوسف به آرامش، صدای توست سر از نغمه‌ی داوود بیا فرزند آدم! وارث موسی و ابراهیم که این دنیا پر است امروز از فرعون و از نمرود نیاز بودنت را دیر فهمیدیم، خیلی دیر تو اما می‌رسی از راه خیلی زود، خیلی زود من از این انتظار سخت می‌فهمم که می‌آیی تو ای آینده‌ی قطعی! تو ای آینده‌ی موعود! تو می‌آیی و چشمان جهان از این نظر روشن به این امید، روح عاشقان از هر نظر خشنود بشارت می‌دهد ابری که باران می‌رسد از راه جهان در انتظار لحظه‌ی موعود خواهد بود ✍ *اصبغ ابن نباته می‌گويد از حضرت علي (ع) شنيدم كه در مورد امام زمان (عج) فرمودند: «صاحب هذا الامر الشريد الطريد الفريد الوحيد» صاحب این امر آواره و طرد شده و تك و تنها است. 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این جُمعه هَم نَیامد و با گِریه سَر کنم باید دَر این فِراق، شبم را سحر کنم آخَر نمی‌شود، که فقط کُنجِ خَلوتی زانو بَغَل، زِ دوریِ او، دیده تَر کنم... تا کِی برای غُربتِ تنهایِ جمکران ماتَم بِگیرم و، هَمه را خونجِگَر کنم؟ یک بار هم نشد، که دَمی رُخصتم دهد تا از کنارِ خِیمه‌ی سبزش گذر کنم یا که به صَحنِ مسجدِ سَهله ببینمش یک عُمر، روشَن این دلم، اَز یِک نظر کنم دِل کَندَنَم، زِ غیرِ تو، کارِ مبارکی‌ست خوش آن دَمی که اَز هَمه جُز تو، حذر کنم ** این اَربعین بیا، زِ نجف کربلا رَویم تا جان، نثارِ مقدمِ تو، همسفر کنم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می‌خواست هرچه از تو خدایت، همان شدی عاشق شدی، شهید شدی، جاودان شدی باید بخوانمت، ششمین فرد پنج تن کبری‌ترین عقیلۀ این خاندان شدی صبر تو را چگونه بلا سر بیاورد؟ زینب تو قبل خلق شدن امتحان شدی دل‌شادی از شهادت عون و محمدت از این‌که چون حسین، تو هم بی‌جوان شدی وقت وداع و بوسۀ آخر چه بر تو رفت؟ آرام جان که رفت، تو هم نیمه‌جان شدی ‌آیینه‌دار و قافله‌سالار و بی‌قرار بعد از حسین، یک‌تنه یک کاروان شدی بار امانت است که بر دوش می‌کشی بیهوده نیست این‌که چنین قدکمان شدی جان را چه قابل است، که بی هیچ وحشتی صد بار پیش‌مرگِ امام زمان شدی سوزاند کوفه را رجز جانگداز تو وقتی که لب گشودی و آتشفشان شدی در خطبۀ تو شقشقیه شعله می‌کشید دیدند کوفیان که امیر بیان شدی از تو نداشت پاسخ دندان‌شکن‌تری تنها جواب سرکشی خیزران شدی منزل به منزل آمدی و هیچ‌کس ندید در خود شکستی از غم و زهرانشان شدی در شام، بهتر است نمانیم و بگذریم باید نگفت این‌که کجا میهمان شدی شهری که چشم بود سراپای مردمش آنجا شهید طعنه و زخم زبان شدی بزم شراب و سکر یزید و یزیدیان دیدی فریب معرکه را و بر آن شدی، تا بشکنی غرور هُبل‌های لات را آنجا تبر به دوش، خلیل زمان شدی باید گلوی مرثیه‌ها را فشرد و گفت کی بی‌قرار و مضطرب و ناتوان شدی؟ بی‌شک شده‌ست چوبۀ محمل به سر زنان آنجا که نوحه کردی و مرثیه‌خوان شدی ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نمی‌رسم من از این جاده‌ها به گرد شما به خاک پای گدایان کوچه گرد شما خدا کند که عنان‌گیرِ مرکبت باشم فدای پا به رکابان در نبرد شما ارادتی به تو و خانواده‌ات دارم منـم غـلامِ غـلامانِ فرد فردِ شما چرا شبیه گذشته مرا نمی‌خواهی؟ مگر نمی‌خورم آقای من به درد شما؟ ** غروب جمعه رسیده؛ زمان خجلتم از مرور نامه‌ی اعمال و آهِ سرد شما ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلتنگ و خراب آمده‌ام باز رو به راهم کن مسیح من بِدَم و عاری از گناهم کن   نیامدم به تمنای آب و نان سویت کمی به حُرمت ام البنین نگاهم کن   فدای جُون شوم، روسپید عالم شد نگاهِ لطف به ظرفِ دلِ سیاهم کن   عطا به جای خودش، جای این همه گریه... برای سینه زنت، ذوالکرم دعا هم کن   به زیر بارِ گران علامتت گفتم: گذر ز توشه‌ی سنگین اشتباهم کن   مُقدم است به کارم، همیشه کار شما بیا و پیرِ همین راه و دستگاهم کن   عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم برات کرب و بلای مرا فراهم کن   میان گودیِ قبرم، زمان تلقینم اسیرِ روضه‌ی گودیِ قتلگاهم کن   زمان تشنگیِ حشر، یاد تشنگی‌ات جواز گریه بده، غرقِ اشک و آهم کن ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما راهیان مست دل از دست داده‌ایم با چای داغِ موکبِ تو گرم باده‌ایم با هر زبان و رنگ به سوی تو آمدیم «در زیر بیرقت همه یک خانواده‌ایم» یا صاحب الزمان تو علمدار عالمی شکر خدا که پشت سرت ایستاده‌ایم وقتی که اربعین برسد قطره قطره ما با خانواده راهی دریای جاده‌ایم با خون هر شهید به راه آمدیم ما سر را به شاه‌راهِ شهیدان نهاده‌ایم پر زَرق و برق نیست اگر زندگی ما مانند اشک روضه‌ی تو صاف و ساده‌ایم چیزی نمانده است به نابودی خَسان مانند آب‌های روان با اراده‌ایم پُر می‌شود مشام جهان از شمیم ما ما نامه نامه عطر گلی سرگشاده‌ایم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هم آسمان به شوق حریمت پیاده است هم چشم، بی قرارِ زمین، سمت جاده است جان داده است این دل همچون کویر را این اشک‌ها که در غم تو بی اراده است ای نبض جان ما شده در هر طپش حسین این قلب بی ولای تو بی استفاده است من خانه‌زاد ایل و تبار شما شدم سرمایه‌ام محبت این خانواده است دیگر کسی شبیه تو پیدا نمی‌شود همچون حسین، مادر گیتی نزاده است وقتی که فاطمه‌ست خریدار اشک‌ها مُردن برای نم نم این غم، چه ساده است شهد وصال جای خودش، تحت قبه‌ات طعم دعا برای فرج فوق العاده است ذکر فرج زیاد بخوانید چون ظهور در ایستگاه سبز دعا ایستاده است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ برا جاده‌ی عشق، دل تنگمو... دارم با غم و درد، می‌جنگمو... زدم سینه تا کربلایی بشم زده کربلا رو سینه سنگمو حسین، عاشقای اسیرو می‌خواد بهش دل میده هر کسی رو می‌خواد شبا راه می‌رم توی خلوتم دلم ازدحام مسیرو می‌خواد منو برده تا کوچه‌های نجف نفس می‌کشم تو هوای نجف هلابیکُمِ خادما یادمه عجب مزّه‌ای داشت چای نجف عمودای راهو شمردم حسین خودم رو به دستت سپردم حسین ابومهدی و حاج قاسم دیدن علم رو روی شونه بُردم حسین همه تشنه اَن، تشنه‌ی شهدی‌اَن مث رود، دنبال هم عهدی‌اَن پیاده نظامِ علمدارن و همه راهی لشکر مهدی‌اَن دیدم خیر از این جاده...، خیرِ کثیر نمی‌شم من از آبِ این چشمه سیر برا اینکه واشه مسیر حرم چه سرها که افتاده بین مسیر کسی میشه عاشق که دلخون‌تره منم آهِ جابر که مجنون‌تره پریشون زیاد اومده تا حرم ولی حال زینب، پریشون‌تره ** یه‌جا کوفه و شام رو کرده طی یه‌جا رفته با حرمله بزم می یه جا دیده وقت نمازِ شبش هلال شب مادرو روی نی دل عالمو مادری آب کرد روی نی رباب اصغرو خواب کرد بغل کرد علی رو تو خواب و خیال دو تا دستای خالی‌شو تاب کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دو دستم بسته و سوی تو چشمی چون سبو دارم بریز آبی بر این آتش که از سرخیِ رو دارم سخن‌هایم اگر محکم ولی در خویش می‌گریم که از غم، ذولفقار آبداری بر گلو دارم سرت افتاد و افتادم، روان گشتی، روان گشتم که من با هم‌قدم بودن، از اول با تو خو دارم هرآنچه بر سرت برنیزه آمد، برسرم آمد چنین در آینه با خویش هر دم گفتگو دارم تمام کوچه‌ها سد شد اگر، من سد شکن هستم به هر مژگان ز اشک خویش سیلابی به جو دارم سرت را تا در آغوشم نگیرم که نمی‌میرم چهل منزل اگر جان کنده‌ام، این آرزو دارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من نیمه جان زِ داغِ تو در این سفر شدم یک اربعین گذشته و من پیرتَر شدم من آب رفته‌ام! تو مَرا می‌شناسی‌اَم؟ من زِینبم! اگر چه کَمی مختصر شدم آن زینبم که بی تو نکردم شبی سحر چون شَمع، آب، بی تو به شام و سحر شدم سنگین‌تَرین مُصیبتم این بود، بَعدِ تو با قاتِلانِ سَنگ‌دِلَت، همسفر شدم از کوچه‌های شام چه گویم برای تو؟ آماجِ سَنگ و طَعنه‌ی هَر رهگذر شدم هَر جا که تازیانه به اَطفال می‌زدند با یادِ مادرم، تنشان را سپر شدم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رونق گرفت از غم تو زندگانی‌ام ای یار مهربان! به کجا می‌کشانی‌ام؟ حالا که پیرمرد شدم کیف می‌کنم چون وقف روضه بود تمام جوانی‌ام خواب و خوراکِ زندگی‌ام را گرفته است حتّی خیال اینکه بخواهی برانی‌ام زهرای مرضیه به سرم دست می‌کشد وقتی سیاه لشگر هیئت بدانی‌ام از برکت زیارت تو باخدا شدم من در زمین کرببلا آسمانی‌ام شرمنده‌ام گناه مرا از تو دور کرد شرمنده‌ام حسین! که من از شما نی‌ام برسینه می‌زنم که مُطهر کنی مرا مشغول گردگیری و خانه تکانی‌ام مارا نمی‌خرید کسی جزتو یاحسین مبهوت ازین بزرگی و این مهربانی‌ام هیئت کلاس درس ولایت شناسی است با گریه بر حسین، امام زمانی‌ام چیزی نمانده است دگرتا به اربعین! یعنی مرا پیاده حرم می‌رسانی‌ام ؟ مثل امام عصر عزادار روضه‌ی غم‌های قلب زینب قامت کمانی‌ام یاد دمی که روی تل آمد نگاه کرد پای برهنه رو بسوی قتلگاه کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین جان! کم برایت گریه کردم محرم فرصتم را دادم ارزان فدای زائران اربعینت پیاده راه افتادند از الان... ✍ @hosenih
ای غبار حرمت تاج سر نوکرها نوکری‌ات شده تنها هنر نوکرها ”بابی انت و امی یا اباعبدالله” به فدایت همه مادر پدر نوکرها در قیامت تو به فکر من و امثال منی می‌شوی سنگ صبور و سپر نوکرها عده‌ای را طلبیدی به زیارت اما نشده قسمتشان بیشتر نوکرها کشته‌ی اشک! چه داریم برایت بدهیم ای به قربان تنت چشم تر نوکرها کاش مانند شهیدان خودت آخر عمر بگذاری سر زانوت سر نوکرها ای که در علقمه خم شد کمرت! میبینی از مصیبات تو خم شد کمر نوکرها اربعین پای پیاده به حرم می‌آییم می‌شود پخش در عالم خبر نوکرها ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قطعه‌هایی از تنش قطع یقین پیدا نشد دشت را گشتند و اکبر بیش از این پیدا نشد تیرها اجزای اکبر را به صحرا دوختند اسب زخمی شد، رکاب افتاد، زین پیدا نشد تا عقیقی که سلیمان داشت افتاد و شکست بر رکابِ سبزِ پیغمبر، نگین پیدا نشد ناگهان شیرازه‌اش پاشید از هم، بعد از آن شرحی از آیات قرآنِ مبین پیدا نشد ** هر دو عالم را ملائک زیر و رو کردند و هیچ- سرزمینی بهتر از این سرزمین پیدا نشد گشته‌ام، اما برای زائر کویش شدن بهتر از حال و هوای اربعین پیدا نشد کربلا را از علی هایش فقط باید شناخت جز علی، در این جهان حبل المتین پیدا نشد صفحه صفحه بارها تاریخ را خواندم ولی غیر حیدر یک امیرالمؤمنین پیدا نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دست منو زنجیر، فکرش را نمی‌کردم چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی‌کردم بالای تل بودم، خودم دیدم که شد خنجر باحنجرت درگیر، فکرش را نمی‌کردم من باتو بودم، بی تو از عمرِ بدون تو... ...اینقدر باشم سیر ! فکرش را نمی‌کردم مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم اما گلو و تیر، فکرش را نمی‌کردم دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی‌کردم بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد آن دستِ پرچم‌گیر...، فکرش را نمی‌کردم تا بود عباسم کنارم، شمر می‌لرزید حالا که گشته شیر...، فکرش را نمی‌کردم شمشیر بالا رفت و پایین آمد و اکبر... مُردم از آن تصویر، فکرش را نمی‌کردم در کوچه‌های کوفه در پیشِ کنیزانم خیلی شدم تحقیر، فکرش را نمی‌کردم حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه ای وای از این تقدیر، فکرش را نمی‌کردم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ملجاء کُلّ اولیا نجف است دومین خانه‌ی خدا نجف است جز درِ خانه‌اش مرو جایی باطن عرش کبریا نجف است جان‌ پیغمبر است در اینجا مرقد ختم انبیا نجف است خبری نیست جز در این ایوان که خبرها از ابتدا نجف است در نجف می‌شود خدا را دید انتهای سلوک ما نجف است اربعین روزیِ زیارت اوست اوّلِ راه کربلا، نجف است ✍حجت‌الاسلام 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از عمق جان بگو: لبیک یاحسین با هرتوان بگو: لبیک یاحسین با یاد نغمه‌ی هل من معین او با عرشیان بگو: لبیک یاحسین گرکه زمین شود پُر از یزیدیان با آسمان بگو: لبیک یاحسین بریاری امام فرقی نمی‌کند با هر زبان بگو: لبیک یاحسین درس نماز را، از او فرابگیر وقت اذان بگو: لبیک یاحسین گاهی حبیب باش، گاهی زهیر باش گه توأمان بگو: لبیک یاحسین سوریه و عراق، ایران و یا یمن در هر مکان بگو: لبیک یاحسین مثل مدافعان، جان را به‌کف بگیر با نقدِ جان بگو: لبیک یاحسین با یاد غربتش در دشت کربلا گریه کنان بگو: لبیک یاحسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سال ها طی شد و دل، زائرِ محبوب نبود این همه سال نشستن به دعا خوب نبود نه غم قحطی و نان داشت، نه داغ پیری جز غم دوری یوسف، غم یعقوب نبود هرچه گشتم عملی هدیه به آقام کنم بین بار عملم، توشه‌ی مرغوب نبود حاجت از چشم ترم خواند و دعایم فرمود گرچه حاجت به دلم مانده‌ و مکتوب نبود از ازل سینه‌ی زهرایی ما سینه زنان جز به آقای نجف، ملحق و منسوب نبود نکند قسمت من نیست براتِ عتبات سال‌ها بود دلم این همه آشوب نبود چشم خشکیده‌ی از معصیتم، جز به غم و... روضه‌های پسر فاطمه مغلوب نبود ** نیزه‌ها در بدنش بود؛ ولی حداقل کاش جسمش ته گودال لگدکوب نبود چقدر بوسه زدش پیش همه ختم رسل حق آن صورت و دندان به خدا چوب نبود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 خدمت کردن به زوار سید الشهدا (ع)، دست نمی‌خواد! دلِ بزرگ می‌خواد؛ لیاقت می‌خواد... بـا گریـه و آهِ آتشین می‌آیم با لعن به دشمنان دین می‌آیم نــذر فــرج و ظهـور، ان‌شاء‌الله با شرط حیات، اربعین می‌آیم 📝 | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه پایِ فراقِ تو پیرتر گشتم مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم شبیه شعله‌یِ شمعی اسیر سوسویم رسیده‌ام سرِ خاکت؛ ولی به زانویم بیا که هر دو بگِرییم جایِ یکدیگر برای روضه‌ی‌مان در عزای یکدیگر من از گلوی تو نالم...؛ تو هم زِ چشم ترم من از جبین تو گِریم...؛ تو هم به زخم سرم من از اصابت آن سنگ‌های بی احساس و از نگاه یتیمت به نیزه‌یِ عباس بر آن صدایِ ضعیفت بر این نفَس زدنم برای چاکِ لبانت به جای جایِ تنم من از شکستن آن اَبروی جدا از هم تو از جسارتِ آن دست‌های نامحرم به زخمِ کاری نیزه که بازی‌ات میداد به نقش‌های کبودی که بر تنم اُفتاد چهل شب است که با کودکان نخوابیدم چهل شب است که از خیزران نخوابیدم چهل شب است نه انگار چهار‌صد سال است... ...هنوز پیکرِ تو در میانِ گودال است هنوز گِردِ تنت ازدحام می‌بینم به سمتِ خیمه نگاهِ حرام می‌بینم هر آن چه بود کشیده زِ پیکرت بُردند مرا ببخش که دیر آمدم سرت بُردند مرا ببخش نبودم سرِ تو غارت شد کنارِ مادرم انگشتر تو غارت شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ گل و آیینه و اسپند این‌جاست غمِ اشک و دمِ لبخند این‌جاست همان جایی که فرقی نیست بینِ تهی دستان و ثروتمند این‌جاست ز یک سو گنبد خورشید خاتم ز یک سو مرقد ماه مجسم همان جایی که مخلوقات عالم به سویش باز می‌گردند، این‌جاست شده دست خدا پشت و پناهش که راه جنت الاعلاست راهش همان جایی که هر دو پادشاهش به یک اقلیم می‌گنجند، این‌جاست حرم نه، بلکه باب عشق و حاجات حرم نه، بلکه آفاق عنایات بهشتی را که یک عمر ست آیات به خلق الله می‌گویند، این‌جاست حرم نه، بلکه اقیانوسِ رحمت حرم نه، بلکه دریایِ محبت حرم نه، بلکه بحر نور و نعمت سرای هر سعادتمند این‌جاست حریمی که سر از هفت آسمان است حریمی که پناه این و آن است حریمی که شفیع شیعیان است به زهرا می‌خورم سوگند این‌جاست همان‌جا که عموی با وفا را همان‌جا که امید مرتضی را همان‌جا که عمود خیمه‌ها را عمودی بر زمین افکند، این‌جاست همان‌جا که یکی تیر سپر داشت همان‌جا که یکی شوق پسر داشت همان‌جا که یکی تا نیزه برداشت پدر ماند و غم فرزند، اینجاست ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تشنه‌ی چای عراقم ای اجل مهلت بده تا بیایم اربعین موکب به موکب کربلا! @dobeity_robaey
فرشِ سیاهِ جاده، نقشِ ردِّپا داشت آئینه‌ی روحی ترک خورده جلا داشت این خاک، خاک پاک، عطری آشنا داشت انگار بویِ تربتِ مُهر مرا داشت راه نجف تا کربلا آغاز می‌شد بال کبوترها یکایک باز می شد چشمان دنیا محو این پرواز می شد این کوچ، یک مقصد به نام "کربلا" داشت حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن شب..، جاده..، خیلی عابر سر به هوا داشت این عشق، مجنون را به لیلا می‌رساند شاه و گدا را پای سفره می‌نشاند آهن‌دلی را تا حریمش می‌کشاند انگار که شش‌گوشه‌اش آهن‌رُبا داشت موکب به موکب ناله‌ی جانکاه خوب است با سینه‌زن‌هایش شَوی همراه..، خوب است آن‌قَدر طعم روضه، بین راه خوب است زائر همیشه قَدر آهی، اشتها داشت هر موکبی که پابرهنه می‌رسیدم بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم طعم خوش چای عراقی را چشیدم آن استکان‌هایی که طعم باده را داشت ما آیه‌های روشن فتح المبینیم فرزند خاکی امیرالمؤمنینم ما سینه‌زن‌های یل ام البنینیم آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت بی دغدغه..، بی دردسر..، ساده..، همیشه با گریه کارم راه افتاده همیشه زهرا هر آنچه خواستم، داده همیشه مادر هوای کودکش را هر کجا داشت موکب به موکب با برادر‌های دینی با همسفرهای شریف اربعینی تا صبح، گرمِ گفتگو و شب نشینی الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد نام و نشان‌ها نیز کارایی ندارد در عشق‌بازی مُدَّعی جایی ندارد در راه می‌مانَد کسی که ادعا داشت شب‌گریه‌ها بغض‌ِ گلو را حفظ می‌کرد با یار، حالِ گفتگو را حفظ می‌کرد این آبله‌ها آبرو را حفظ می‌کرد هر سربلندی در کفِ پا، زخم‌ها داشت یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم در نیمه‌شب..، با زخمِ پا..، دشوار رفتم با رختِ پاره در دل انظار رفتم امّا مگر این راه، چشمی بی حیا داشت!؟ این‌ روزها از درد می‌بارم دوباره از هجر تو گریه شده کارم دوباره قصد گریز روضه را دارم دوباره می‌گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت ** با قامتی خم، خانمی از حال می‌رفت تا سمت جسمی درهم و پامال می‌رفت آن روضه‌خوانی که تهِ گودال می‌رفت روی سر خود چادر خیرالنسا داشت اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند انگشت بی انگشترش را جمع کردند شکرخدا که روستاشان بوریا داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e