#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
قاری، حسین و گریه کنِ فاطمه خداست
در خانهٔ علی چه عزاخانهای به پاست
جانم فدایِ مجلسِ ختمی غریب که
مهمان ندارد و پُر از اندوهِ بیصداست
شاید حسن به زینبِ آشفته حال گفت:
گریه نکن! که رفتنِ مادر خودش شفاست
در شهر، یک نفر به علی تسلیت نگفت
این رسم ناسپاسیِ دنیایِ بیوفاست
زهرا کجاست؟! تا که ببیند هنوز هم
ردّ طناب، دورِ دو دستانِ مرتضاست
حرفش نداشت هیچ خریدار بعد از این*
سنگِ صبورِ روز و شبِ مرتضی کجاست؟!
مادر کجاست؟ تا بشود حالِ خانه خوب
مادر که نیست، خانه نفسگیر و بیصفاست
عالَم عزا گرفته برایش ولی بدان
صدّیقةُ الشهیده عزادارِ نینواست
قلبش هنوز میشود آرام با حسین
آرامگاهِ مادرِ سادات، کربلاست
هر روزِ هفته بر لبِ گودالِ قتلگاه
گریانِ پیکریست که مابینِ بوریاست!
✍ #مرضیه_عاطفی
* وَكَانَ لِعَلِيٍّ وَجْهٌ مِنَ النَّاسِ حَيَاةَ فَاطِمَةَ؛ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ انْصَرَفَتْ وُجُوهُ النَّاسِ عَنْ عَلِيٍّ
ترجمه: تا فاطمه زنده بود، مردم به امیرالمؤمنین(ع) روی خوش نشان میدادند؛ پس با وفات [شهادت] فاطمه(س)، [مردم] به او پشت کردند.
📚 صحیح بخاری، ج ۴، ص ۱۵۴۹
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻔﺎﻕ، ﭼﻬﺮﻩﯼ ﺧﻮﺩ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ
ﺻﺒﺢ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻡ ﺗﺎﺭ ﮐﺮﺩ
ﻫﯿﺰﻡﺑﯿﺎﺭ ﻣﻌﺮﮐﻪ، ﺻﯿﺎﺩ سنگدل
ﺩﺭ ﺁﺷﯿﺎﻧﻪ ﺻﯿﺪ ﺣﺮﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ
ﭘﺸﺖ ﺩﺭِ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭼﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ
ﺯﻫﺮﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺜﺎﺭ ﮐﺮﺩ
ﮔﻠﻤﯿﺦ ﺩﺍﻍ ﻭ ﺿﺮﺏ ﻟﮕﺪ، ﺳﻮﺯ ﺷﻌﻠﻪها
ﺍﻭ را ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺳﯿﻨﻪ ﻭ ﭘﻬﻠﻮ ﺩﭼﺎﺭ ﮐﺮﺩ
ﺷﺐ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﻓﺘﺎﺏ، ﻏﺮﯾﺒﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ
ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺑﻘﯿﻊ ﺍﺳﺘﺘﺎﺭ ﮐﺮﺩ
ﺷﻤﺸﯿﺮِ ﺯﻫﺮ ﺧﻮﺭﺩﻩﯼ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻫﻢ ﻧﮑﺮﺩ
ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﻠﯽ، ﻏﻢِ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﯾﺎﺭ ﮐﺮﺩ
ﺩﺭ ﺣﯿﺮﺗﻢ "ﮐﻤﯿﻞ" ﮐﻪ آﻦ ﻗﻮﻡ ﻧﺎﺳﭙﺎﺱ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻔﺎﺭﺷﺎﺕ ﭘﯿﻤﺒﺮ چهکار ﮐﺮﺩ !
✍ #ﮐﻤﯿﻞ_کاشانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
لِماذا سُمّیَتْ زهراءُ بِاالزّهرا، نمیدانم
شب قدر است او یا لیلةُ الاسری؟! نمیدانم
رموز کاف و ها و یا و عین و صاد را حتی
اگر دانسته باشم، راز أعطینا نمیدانم
من از إنسیّه و حوریّه میفهمم عباراتی
ولی معنایی از إنسیّةُ الحَورا نمیدانم
امامان "حجّةُ اللهِ علَی خلقند"، سلّمنا
"وَ زهرا حجّة اللهِ علینا" را نمیدانم
نمیبود آفرینش، هم علی را، هم محمّد را
حدیث قدسی لولاک را اصلاً نمیدانم
کنار خانهی "لا تَرفعوا اصواتَکم" یارب
دلیل اینهمه بلوا و غوغا را نمیدانم
دلیل خلقت است او؛ معنی "عجّل وَفاتی" را
به هر تعبیر و هر تفسیر و هر معنا نمیدانم
شبانه دفن کردن را علی دانست، سلمان هم
شبانه غسل دادن را علی حتی... نمیدانم
چرا باید گلی مانند زهرا پشت در باشد
خداوندا خداوندا خداوندا نمیدانم
ندانمهای بسیار است در صدّیقهی کبری
نمیدانم نمیباید بدانم یا نمیدانم!
✍ #مهدی_جهاندار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#زبان_حال_سادات در #فاطمیه
#طلیعه_فاطمیه
فاطمیه برای ما سادات
غُصهی قِصههای ناگفتهست
دل ما در عزای مادرمان
بیشتر از مُحرم آشفتهست
✍ #سیدحسن_رستگار
↳ @hosenih
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
«لطفاً حق روضه ادا شود»
سوختن را بِعِینه معنا کرد
آنچه با یاس، هُرمِ گرما کرد
گُل در آتش اگر که جمع شود
دیگر آن را نمیتوان وا کرد
رُک بگوئیم...، مادرِ ما سوخت
شعله با صورتش چه بد تا کرد!
بانویی بیپناه و چل نامَرد...
قتلگاهی شلوغ برپا کرد
"دُوُّمی داد زد سر زهرا..."
یک نفر هم نگفت: بیجا کرد!
نَفَسش رفت...، تا لگد کوبید
فضّه او را دوباره إحیا کرد
صدف افتاد...، گوهرش افتاد
نسلِ سادات لطمه پیدا کرد
کاش میشد دروغ روضه نوشت:
چکمه با چادرش مُدارا کرد
تازیانه دخیلِ بالَش شد
مرگِ خود را از او تقاضا کرد
قنفذِ رذل پشت هم میزد...
حیدر این صحنه را تماشا کرد
فاطمه دست از علی نکشید
نقش خود را چهخوب ایفا کرد
آه! مانندِ یک شَبَحشُدَنَش
وضعِ این جسم را معما کرد
فاطمه سِرِّ خَلقِ عالم بود...
راز را میخِ داغ، افشا کرد
* *
تا ابد هیچکس نمیفهمد
آنچه مسمار با دل ما کرد
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
16.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون»
◾️روح ذاکر و پیرغلام امام حسین(ع)، #حاج_علی_مشکینی در شامگاه چهارشنبه به ملکوت اعلی پیوست.
◾️حسینیه، این ضایعه را به خانواده محترم آن مرحوم و به جامعه ستایشگری، تسلیت عرض میکند.
🏴 شادی روح ایشان، صلوات و فاتحهای قرائت بفرمایید.
«پایگاه حسینیه»
@hosenih
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#امام_حسین_ع_شهادت
دلپذیر است در آغوش تو بیدار شدن
در حسینیهی اشک تو گرفتار شدن...
با خیالِ حرمت تشنهی دیدار شدن
تکیه در تکیه به عشق تو میاندار شدن
دل به دریای غمی تازه و دیرینه زدن
در غمت بر سر و بر صورت و بر سینه زدن
آسمان در غم تو، غرق ترنم شده است
خیمه یادآورِ آن کوچه و هیزم شده است
#دودمه وردِ زبان همه مردم شده است
(باز هم طفل یتیمی ز حرم گم شده است)
آخرین بار شنیدند که نجوا میکرد
طلب از گم شدهگانِ لب دریا میکرد
کم کم از تشنگی او دل دریا خون شد
از غم اکبر لیلا دو جهان مجنون شد
دشت ماتم زده از خون تنش گلگون شد
کفر اگر نیست، بگویید: خدا محزون شد
او که بر دست جوانان بنی هاشم بود
موقع بردنش آن روز، عبا لازم بود
هرکه مجنون بشود، خانهی ما خانهی اوست
زینب آن کوهِ صبور است که پروانهی اوست
بارِ اندوهِ جهان است که بر شانهی اوست
(این حسین کیست که عالم همه دیوانهی اوست)
شده زیر علمش امنترین جای جهان
هیچ کس نیست به اندازهی زینب نگران
(یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش)
بوریا گشت در این غربت صحرا کفنش
جگرم سوخته از کهنهگی پیرهنش
جان به قربان حسین و پسرانِ حسنش
دوش وقت سحر از روضهی قاسم میخواند
روضه آن بود که حاج اکبر ناظم میخواند
عاشقم عاشق آن درد که بی درمان است
آسمان با خبر از تشنگی طفلان است
پس بخوان نوحه از آن داغ که بی پایان است
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است)
ظهر فردا، شود آشوب در این دشت، شروع
ای شب تیره بمان و مکن ای صبح طلوع
تشنهی علقمه هستیم که دلدار آنجاست
ماه بیتِ غزلِ حیدر کرار آنجاست
ساقیِ تشنه لبان، سید و سالار آنجاست
آه، ای اهل حرم! میر و علمدار آنجاست
سالها بر سر این سفره نمکگیر شدیم
ما غلامیم و درِ خانهی او پیر شدیم
آه ای قلهی سر سختِ بی اندازه بلند
ای تبرخوردهترین سروِ سرافرازِ بلند
باز هرگز نهراسیده ز پرواز بلند
(چه شد آن دست بلندی که به آواز بلند
دعویاش بود که من بازوی حیدر دارم)
پدری مثل علی، فاتح خیبر دارم
ای رباب! آب در این معرکه نایاب شده
تیر از چله به یک چلچله پرتاب شده
دل سنگ از غم ششماههی تو آب شده
به روی دست پدر بوده و سیراب شده
نکند حرمله و با تیر و کمان آمده است!
اصغرت از چه زمانی به زبان آمده است؟
حُر که سرمست شد و نعره کشید از شادی
بود بر روی لبانش، چه مبارکبادی
حضرت عشق به او گفت که تا جان دادی
بندهی عشقی و از هر دو جهان آزادی
نینوا بین که عجب شور و نوایی دارد
مطرب عشق عجب کرببلایی دارد
رو بهسمت حرم قبلهی حاجات کنید
با «قمر» ساده و بیپرده ملاقات کنید
به طواف حرم عشق، مباهات کنید
آخر روضه به این شکل مناجات کنید:
بِنَبیٍ عَرَبیٍ وَ رَسولٍ مَدَنی
وَ اَخیهِ اَسَدِالله مُسَمّیٰ بِعَلی...
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت
مرا بِبر به کنارت؛ به کربلایِ خودت
من آشنایِ توأم؛ خانهزادِ مادرتان
نصیبِ دربهدرت کن شبی دعایِ خودت
نفَس بزن که مذابم کنی در این شبها
نفَس بده که بسوزم فقط برایِ خودت
دلم کتیبهیِ اشعار محتشم شده است
بزن به سینهام آتش، به روضههایِ خودت
ببین که نذرِ درِ زینبیهات شدهام
بکِش به دیدهام از گرد و خاک پایِ خودت
از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده
نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت
وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند
مگر به پیرهن مشکی عزای خودت
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
به ساغر غمت ای شاه! تا حواله شدم
خراب بادهی عشقت به یک پیاله شدم
گناه، از من اگر ساخت یک بُتِ سنگی
به هیأت آمدم و در دم استحاله شدم
همیشه آه کشیدم غم فراقت را
از این که وصل ندیدم، همیشه ناله شدم
به دوش بردم از این داغ، سوزنی! امّا
شکسته شد کمرم، از غمت مچاله شدم
"حسین" گفتنِ من ناگهان و آنی نیست
من از قدیم گرفتار این سلاله شدم
غلام حلقه به گوشم، مرا مران از خود
بس است هرچه در این راه بی قباله شدم
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
چِقَدر خیر دیدهایم از محبّت حسین
به روی شانههای ماست دست رحمت حسین
زبانزدِ تمام عالم است مهربانیاش
دل مرا که بُرده است این عطوفت حسین
روایت است این که هر سحر فرشته میبَرد
سلام صبحگاهی مرا به خدمت حسین
شفیعِ روز محشر است، آجُرِ «حُسینیه»
به این بهانه که در آن شدهست صحبت حسین
چه بهتر است با وضو، میان روضه گریه کرد
عبادت است گریههای بر مصیبت حسین
رفیق! روضهخانه سنگرِ ولایت علیست
هزینه داده است شیعه پایِ هیئت حسین
رضایت حسین باطناً رضایت خداست
رضایت خداست باطناً رضایت حسین
به یک نظر دلِ خراب را درست میکند
خدا کند شویم شامل عنایت حسین
نترس! ظرفیت برای حُر شدن هنوز هست
رسول ترک، حُر شده است با هدایت حسین
گناهکار تا دو قطره اشک، حِین روضه ریخت
خدا هم از گناه او گذشت بابت حسین
«حسین» بانی قبولِ توبههای «آدم» است
همین هزار و چند ساله نیست قِدمَت حسین
به گرد و خاک معجر سه ساله دخترش قسم
برای دردهای ما دواست تربت حسین
* *
به حشر هم قدم که مینَهَد هنوز بی سر است
قیامتیست لحظهی ورودِ حضرتِ حسین
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
کرامت پیشهای بیمِثل و بیمانند میآید
که باران تا ابد پشت سرش یکبند میآید
کسی که نسل او را میشناسد، خوب میداند
که او تنها نه با شمشیر، با لبخند میآید
همان تیغی که برقش میشکافد قلب ظلمت را
همان دستی که ما را میدهد پیوند، میآید
همه تقویمها را گشتهام، میلادی و هجری
نمیداند کسی او چَندِ چَندِ چَند میآید
جهان میایستد با هرچه دارد روبروی او
زمان میایستد، بوی خوش اسفند میآید
ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله
علی را گرچه بعضی بر نمیتابند، میآید
بله! آن آیتاللهی که بعضی خشک مذهبها
برای بیعتِ با او نمیآیند، میآید
برای یک سلام ساده تمرین کردهام عُمْری
ولی میدانم آخر هم زبانم بند میآید!
بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست
کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند میآید
* *
به در میگویم این را تا که شاید بشنود دیوار
به پهلوی کبود مادرم سوگند... میآید
✍ #محمدحسین_ملکیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
گرچه فقط بی آبرویی کردهام، باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز
عُمْر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز
سائل رسیده! تشنهی احسان و جود است
دریای لطفت را نما ای یار ابراز
ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت میشود قفل دلم باز
خالیست دستانم، چه سازم در قیامت
بی توشهی اعمالِ صالح، بی پسانداز
داراییام اشک است، شاید این عنایت
سازد مرا در دیدهی زهرا سرافراز
روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن، پشت در، ای مَحرمِ راز
در وصفِ «دَر»، در وصفِ «میخِ در»، چه گویم؟!
«در» سنگدل، «در» بیحیا، «مسمار» لجباز
آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز...
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e