eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
537 دنبال‌کننده
233 عکس
57 ویدیو
133 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰« تحلیل نهاد خانواده از منزلت تکوینیِ «مرد» و «زن» و سهم تأثیر «عقلانیت» و «عاطفه» در تکامل اخلاقی و رشد ایمانی » خانواده ابتدائاً از یک زن و یک مرد تشکیل می‌شود که‌: شاخصه مرد،‌«‌» و شاخصه‌ زن،«» است. این بدان معناست که برای پرستش خدای متعال به آفرینش یک قوه اکتفاء نشده بلکه دو قوه خلق گردیده تا با تجمیع آن دو، یک مجموعه کامل پدید آید. در این رابطه باید توجه داشت که قدرت مرد برای تصرف در عالَم (از یک شغل ساده در یک مغازه تا قرارگرفتن در منصب ریاست‌جمهوری) متّکی به اوست اما هوای نفس این امکان را به او می‌دهد که خود را با تجاوز و تعدّی آمیخته کند. لذا قوه‌ای در کنار او قرار داده شده تا او را در کنترل هوای نفس خود کمک کند و در برخورد با حوادث و خشم و عصبانیتِ ناشی از مشکلات و چالش‌ها، به او آرامش دهد. این قوه، همان زن است که می‌تواند به لباسی برای مرد مبدل شود. همان‌گونه که زن به دنبال پرستش خدا در محیط خانه و خانواده (همسر و فرزندان) و نظام ارحام است ولی ممکن است عواطف او با هوای نفس همراه شود و لذا به مرد نیاز دارد تا از این خطر رهایی یابد. پس برای هر یک از زن و مرد، قرار داده شده که با آن می‌توانند در مجموعه کنند و در جامعه اسلامی، تمامی ظرفیتِ آن را در راه پرستش خدای متعال صرف نمایند و به ظرف رحمت الهی برای یکدیگر تبدیل گردند. گرچه در این روند، نیاز جسمی و جنسی آنان نیز برطرف می‌شود اما رابطه‌ جنسی، نباید به‌عنوان در تعریف خانواده به حساب آید بلکه اثر و راندمان رابطه‌ جنسی نیز باید در روحی و ارتقای ایمانی ملاحظه شود. همان‌گونه که خوردن و آشامیدن باید در این چارچوب سنجیده شود که به چه میزان ایمان را افزایش داد و چه سهمی در کمک به فعالیت فکری و عقلانی داشت؛ گرچه بهره‌مندی از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها آثار جسمی نیز دارد و بدن را آرام می‌کند. در نتیجه، آثار خوردن و آشامیدن و روابط جنسی و... به بدن و جسم منحصر نمی‌شود بلکه و و نیز در این حضور دارد و در نهایت، تمامی عملکردهای انسان باید در جهت ارتقای و او قرار گیرد. @hoseiniyehandisheh
🔸ادامه: پس اولین سلولی است که در آن، مذکر و مؤنث در هم‌تنیده می‌شوند و هم‌افزایی می‌کنند تا ایمانی و روحیِ یکدیگر را ارتقاء بخشند. در این صورت، خانه به محلی برای استراحت و خواب و خوراک و تأمین نفقه تعریف نمی‌شود بلکه محلی برای عبادت و کسب نور است که در این راه، هم مردان به زنان محتاج است و هم بانوان به مردان نیاز دارد؛ زیرا یکی کمال بهره‌مندی از را داراست اما در عرصه‌ی به «نواقص‌العقول» توصیف شده و دیگری کمال بهره‌مندی از را داراست اما دچار نقص در است و ترکیب آنها با یکدیگر، زمینه‌ی تکامل هر دو را فراهم می‌آورد. مبحث فوق، در موضوع را بیان می‌کند و نشان می‌دهد که چرا این نهاد مهم به‌مثابه اولین پایه‌ی ایمان است که فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ» . به این صورت، در این سطح روشن می‌شود و دو مستقل از یکدیگر، هنگامی که با هم می‌شوند، یک مجموعه و منتجه‌ی واحد به نام را پدید می‌آورند که در عینیت، هویّت جداگانه‌ای از مرد و زن دارد. البته در عالَم خارج، هیچ زن و مردی حتی قبل از ازدواج نیز دارای هویتی منفکّ از خود نیستند بلکه هریک دارای مادر و پدر و خواهر و برادر و یک نظام از ارحام هستند و ازدواج در واقع، خروج از مجموعه و قبلی و ورود به یک مجموعه‌ دیگر و نظام ارحام جدید به شمار می‌رود. بنابراین در بحث ، به جای آن‌که نسبت به شهروندان مسؤول باشد، نسبت به و رشد ایمانی آنها مسؤول است. @hoseiniyehandisheh
ولتنصرنه خدا که برای بنده‌هایش جز لذّت و سرور و ، چیز دیگری نخواسته. برای همین از همه‌شان خواسته تا زیر بار هر کسی نروند و بارکشِ دیگران نشوند. «» را برای‌شان خواسته که یک‌تنه به دل طوفان‌ها و بحران‌ها می‌زد و به جای این‌که باری به دوش بقیه بگذارد، راه را برای بقیه باز می‌کرد و بعد دست‌شان را می‌گرفت تا به راه بیایند. البته که نگذاشتند مردم طعم را بچشند و به جایش جرعه‌جرعه در حلقوم‌شان ریختند. اما مردتر و امیرتر از این حرف‌هاست. خودش گفت: «ما یزیدنی کثره الناس حولی عزّه» جمع‌شدن مردم دور من، چیزی به عزّتم اضافه نمی‌کند. با کم و زیاد شدن مردم، نه کم می‌شود نه اضافه می‌شود و نه حتی هرز می‌رود. مگر می‌شود خدا همچین و برای بشریت بفرستد و بعد نافرمانی مردم، جلوی تابیدنِ نور علی را بگیرد؟! و مؤمنین زیر سایه‌ی او باشند اما به لذت و بهجت و سرور نرسند؟! اگر شک دارید، بیایید برویم سراغ تفسیری که حضرت صادق از آیه‌ی هشتادویکِ سوره‌ی آل عمران به یادگار گذاشته. همان‌جایی که خدا برای‌مان از میثاق و عهد انبیائش حرف می‌زند و خبر می‌دهد که «و اذ اخذالله میثاق النبیین... ثم جاءکم رسول مصدّق لما معکم لتؤمنّن به و لتنصرنّه» «اباعبدالله این آیه را خواند و گفت: همه‌ی انبیاء پیمان بستند که به محمّد ایمان بیاورند و وصیّ او را یاری کنند... والله که خدا هیچ نبیّ و رسولی را نفرستاده مگر این‌که همه را به دنیا باز می‌گرداند تا در رکاب علی‌بن‌ابی‌طالب بجنگند.» مومنین که هیچ؛ حتی رشد و هم، کنار رکاب و در جوار نعلینِ پُر وصله‌ی او رقم خورده تا علی به رخ تمامی کشیده شود. خدا «عالَم » را به راه انداخته تا بندگانش ذرّه‌ای از «» را بچشند و زندگی با او و فرزندانش را کنند. خدا که برای بنده‌هایش جز لذّت و سرور و ، چیز دیگری نخواسته... ـ در این دنیای و ، آدم خوش‌سلیقه باید به چه عشقی زندگی کند جز عشقِ حضور در عالم و شمشیر زدن در رکاب ؟! این بزم برای اهل رزم است و می‌گویند فقط «مؤمنین محض» را به آن لشگرِ رجعت‌کرده راه می‌دهند... به امید گرفتن یک عیدی بزرگ در این روز عید، صلواتی هدیه می‌کنم به روح پرفتوحِ «سعد بن عبدالله قمی» که با کتاب «»، این حدیث و بسیاری از روایات کم‌نظیر در وصف مقامات حضرت حیدر و آقازاده‌هایش را برای‌مان باقی گذاشت و مثل بقیه‌ی ی عظام شیعه ثابت کرد که نور علی از طریق پیرغلام‌هایش به دیگران می‌رسد... عیدتون مبارک التماس دعا @msnote @hoseiniyehandisheh
💢تأثیر و ، در سلوک انسانی و ایجاد الهی آيا بدون گذرانيدن مراحل و تهذيب و تصرفِ اراده خود فرد نسبت به حالات خودش، آيا هماهنگ با فرهنگ فرد، مي‏تواند « » ايجاد كند؟ براي فرد مي‏تواند ايجاد شود كه بدون اراده فرديش در تهذيب، در اعمالي حضور پيدا كند كه اگر مي‏خواست اين حضور با اراده فردي واقع شود بايد مراحل زيادي را طي نمايد و زمان زيادي طول بكشد؛اينكه اين شخص بتواند يك چنين را در تصميم‏گيري پيدا كند و حضور پيدا كند و بگونه‏اي خاص حرف بزند. مثلاً سال 1334 كه نواب صفوي شهيد شد در آن ايام كار مرحوم نواب براي جامعه پذيرفته نمي‏باشد درست است كه جامعه متدين و خداپرست و موحد مي‏باشد وليكن مي‏گويند كار او مشت روي سندان كوبيدن مي‏باشد. يك كار ديگري نيز در سال 1364 در مشاهده مي‏كنيد كه جمعيت فوج فوج برابر آتشي كه بالمعاينه آنرا مي‏ديدند جلو مي‏رفتند؛ روی زمين در يك فاصله بسيار زياد مثل شخم زدن گاو، هر چند متر جلویشان گلوله توپ، خمپاره، چلچله و تمامي وسايل آتش فرو مي‏ريخت، اما اين افراد در ميان اين آتشها با موتورسيكلت جلو مي‏رفتند و كسي هم سؤال نمي‏كرد كه اين فرد عقل دارد يا نه؟! اين افراد كه سير نكرده بودند. اينها كه اراده در اوصاف خودشان بوسيله اراده خودشان پيدا كند، كه نداشته‏اند! چرا كه در بسيج مسجد محله ثبت نام كرده بودند و يك دوره كوتاه مدت را گذرانده بودند، بعد از آن به آمده بودند. از روزي كه وارد بسيج شده تا روزي كه به مي‏آمد از اول تا آخرش در حدود 6 ماه طول مي‏كشيد حالا اگر اين فرد مي‏خواست به وسيله تهذيب اوصاف و علايم و شاخصه‏هايي كه در روانشناسي اسلامي يا بيان مي‏شود، سير كند محال بود كه در فاصله 6 ماه يك اخلاق را ترك كند و يك ديگري پيدا كند. پيدايش ، دير واقع مي‏شود. مانند قضيه درس خواندن هم مي‏باشد. مسئله از نظر با فرد، و بستر پرورشي‏اي را ايجاد مي‏كند كه در پيدا مي‏شود. ـــــــــــــ پی نوشت: تفصیل این بحث در مباحث آکادمیک اثباتی مرحوم علامه حسینی الهاشمی در ضمن بحث یقین اجتماعی طرح گردیده است. 📚منبع: جلسه 44 مبادی اصول فقه احکام حکومتی @hoseiniyehandisheh