eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
537 دنبال‌کننده
232 عکس
57 ویدیو
133 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت سالگرد ازدواج حضرت مولی الموحدین امیرالمومنین یعسوب الدین علی بن ابی طالب علیه السلام و سیده نساء العالمین أم المومنین فاطمه الزهراء سلام الله علیها، بخشی از کتاب «بررسی سه تئوری تولید «قدرت-اطلاع-ثروت» در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی» اثر (رحمه الله علیه) تحت عنوان «تحلیل نهاد خانواده از منزلت تکوینیِ «مرد» و «زن» و سهم تأثیر «عقلانیت» و «عاطفه» در تکامل اخلاقی و رشد ایمانی » تقدیمتان می‌گردد.👇🏻 @hoseiniyehandisheh
🔰« تحلیل نهاد خانواده از منزلت تکوینیِ «مرد» و «زن» و سهم تأثیر «عقلانیت» و «عاطفه» در تکامل اخلاقی و رشد ایمانی » خانواده ابتدائاً از یک زن و یک مرد تشکیل می‌شود که‌: شاخصه مرد،‌«‌» و شاخصه‌ زن،«» است. این بدان معناست که برای پرستش خدای متعال به آفرینش یک قوه اکتفاء نشده بلکه دو قوه خلق گردیده تا با تجمیع آن دو، یک مجموعه کامل پدید آید. در این رابطه باید توجه داشت که قدرت مرد برای تصرف در عالَم (از یک شغل ساده در یک مغازه تا قرارگرفتن در منصب ریاست‌جمهوری) متّکی به اوست اما هوای نفس این امکان را به او می‌دهد که خود را با تجاوز و تعدّی آمیخته کند. لذا قوه‌ای در کنار او قرار داده شده تا او را در کنترل هوای نفس خود کمک کند و در برخورد با حوادث و خشم و عصبانیتِ ناشی از مشکلات و چالش‌ها، به او آرامش دهد. این قوه، همان زن است که می‌تواند به لباسی برای مرد مبدل شود. همان‌گونه که زن به دنبال پرستش خدا در محیط خانه و خانواده (همسر و فرزندان) و نظام ارحام است ولی ممکن است عواطف او با هوای نفس همراه شود و لذا به مرد نیاز دارد تا از این خطر رهایی یابد. پس برای هر یک از زن و مرد، قرار داده شده که با آن می‌توانند در مجموعه کنند و در جامعه اسلامی، تمامی ظرفیتِ آن را در راه پرستش خدای متعال صرف نمایند و به ظرف رحمت الهی برای یکدیگر تبدیل گردند. گرچه در این روند، نیاز جسمی و جنسی آنان نیز برطرف می‌شود اما رابطه‌ جنسی، نباید به‌عنوان در تعریف خانواده به حساب آید بلکه اثر و راندمان رابطه‌ جنسی نیز باید در روحی و ارتقای ایمانی ملاحظه شود. همان‌گونه که خوردن و آشامیدن باید در این چارچوب سنجیده شود که به چه میزان ایمان را افزایش داد و چه سهمی در کمک به فعالیت فکری و عقلانی داشت؛ گرچه بهره‌مندی از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها آثار جسمی نیز دارد و بدن را آرام می‌کند. در نتیجه، آثار خوردن و آشامیدن و روابط جنسی و... به بدن و جسم منحصر نمی‌شود بلکه و و نیز در این حضور دارد و در نهایت، تمامی عملکردهای انسان باید در جهت ارتقای و او قرار گیرد. @hoseiniyehandisheh
🔸ادامه: پس اولین سلولی است که در آن، مذکر و مؤنث در هم‌تنیده می‌شوند و هم‌افزایی می‌کنند تا ایمانی و روحیِ یکدیگر را ارتقاء بخشند. در این صورت، خانه به محلی برای استراحت و خواب و خوراک و تأمین نفقه تعریف نمی‌شود بلکه محلی برای عبادت و کسب نور است که در این راه، هم مردان به زنان محتاج است و هم بانوان به مردان نیاز دارد؛ زیرا یکی کمال بهره‌مندی از را داراست اما در عرصه‌ی به «نواقص‌العقول» توصیف شده و دیگری کمال بهره‌مندی از را داراست اما دچار نقص در است و ترکیب آنها با یکدیگر، زمینه‌ی تکامل هر دو را فراهم می‌آورد. مبحث فوق، در موضوع را بیان می‌کند و نشان می‌دهد که چرا این نهاد مهم به‌مثابه اولین پایه‌ی ایمان است که فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ» . به این صورت، در این سطح روشن می‌شود و دو مستقل از یکدیگر، هنگامی که با هم می‌شوند، یک مجموعه و منتجه‌ی واحد به نام را پدید می‌آورند که در عینیت، هویّت جداگانه‌ای از مرد و زن دارد. البته در عالَم خارج، هیچ زن و مردی حتی قبل از ازدواج نیز دارای هویتی منفکّ از خود نیستند بلکه هریک دارای مادر و پدر و خواهر و برادر و یک نظام از ارحام هستند و ازدواج در واقع، خروج از مجموعه و قبلی و ورود به یک مجموعه‌ دیگر و نظام ارحام جدید به شمار می‌رود. بنابراین در بحث ، به جای آن‌که نسبت به شهروندان مسؤول باشد، نسبت به و رشد ایمانی آنها مسؤول است. @hoseiniyehandisheh
🔸 یکی از دعاهایی که در تعقیب نماز صبح نقل شده، همان دعایی است که امیرالمومنین در لیله المبیت و در بستر پیامبر خواند؛ وقتی جانش را برای رضای خدا در معرض فروش گذاشته بود: و من الناس من یشری نفسه... علی به خدا پناه می برد در این دعا از شر هر بیدادگری اما پناهش یک سپر است که از جنس محبت و عشق به اهل بیت پیامبر ساخته شده و یک دژ محکم که آجرهای آن را چیز دیگری روی هم نگذارده جز اقرار به حق این خاندان و تمسک به ریسمان آنها: فی جنه من کل مخوف بلباس سابغه ولاء اهل بیت نبیک ... بجدار حصین الاخلاص فی الاعتراف بحقهم و التمسک بحبلهم و من هی فکر میکنم که در شب هجرت پیامبر، از خاندان او چه کسی مانده بود؟ خدیجه؟! ابوطالب؟! غم از دست رفتن اینها که چند وقتی می شد که پیامبر را گداخته بود. پس چه کسی جز فاطمه مانده بود که اهل بیت پیامبر باشد؟ علی هنگام فروختن جانش به خدا؛ وقت انجام یکی از بزرگترین عباداتش که از شدت عظمت، آیه قرآن برایش نازل شد؛ به عشق فاطمه پناه برده بود و به اخلاص در تمسک به او متوسل شده بود! و همه اینها قبل از امروز بود؛ یعنی قبل از شروع پیچیده ترین و عمیق ترین زندگی عاشقانه در تاریخ! گمان می کنم خیلی از روضه های فاطمیه را باید بر این اساس توضیح داد؛ اما فعلا روز جشن است... پ.ن: چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد؟ إن یکاد از نفس فاطمه بر تن دارد... @hoseiniyehandisheh
📝بازتاب انتشار «نقد و بررسی پیش نویس سند الگوی پایه پیشرفت» (ویرایش دوم و نهایی) توسط «حسینیه اندیشه» و تقدیم رسمی آن به «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» و متن نامه حسینیه اندیشه به دکتر واعظ زاده -رییس مرکز-👇🏻
khorafeh.mp3
3.07M
🎧 بخشی از سخنان مرحوم علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی در جلسه ای با موضوع: خرافات و موهومات در این قطعه صوت ایشان به دو مقوله تهتک و تنسک به عنوان دو خرافه علمی می پردازند مدت قطعه صوتی: 7 دقیقه و 19 ثانیه @hoseiniyehandisheh
سخت ترین خرافه چیست؟ 👇🏻👇🏻 @hoseiniyehandisheh
🔸مثلا شما می گویید که ما در فلان ده می بینیم که فلان درخت را نظرکرده می دانند و پارچه برای حاجت به آن می‌بندند ...یا یک چیزهایی را نحس می دانند... ؛ اینها را خرافه می دانید..... ❓اگر از من سوال کنند سخت ترین خرافه چه است؟ نمونه‌اش را مدل «کینز» می گویم و دلیل الهی هم برایش دارم. قرآن درباره ربا می فرماید: که ربا نخورید. بعد می گوید: «می گویند: ربا مثل بیع است». بعد می گوید کسانی که این طوری می گویند شیطان دیوانه شان کرده (است). بله، می شود الان ما در ضعف باشیم از نظر مدل ساختنِ واحد پولی و سازماندهیِ جریان اعتبارات اقتصاد اسلامی؛یعنی در تعریف ساختار بانک اسلامی، چرخش اعتبارات، توسعه و تکاملش، .... در ضعف باشیم(و) در اضطرار قبول کنیم(بلکه) اصلا دلیل هم بیاوریم که این ربا نیست ...... ◀️ این میزان تاثیری که دارد سهم تاریخی اش خیلی بیشتر از پارچه گره زدن به درخت برای حاجت است و این زیر بنایش، قرآن می گوید: مثل کسی است که شیطان او را خل کرده باشد. یتخبّطه الشیطان. خبط دماغ یعنی همان توهم پیدا شدن. خب البته خرافه ی بسیار متکامل تری است نسبت به آن خرافات. آن خرافات باهاش دعوا کردن سخت است؛ این خیلی سخت تر است. این قاعده مند شده(است). این قواعد کاربردی خودش را در جامعه پیدا کرده. این، دلهایی را به خودش اسیر کرده و بند شده(است) گردن دلها. 💢هرچند خرافه ها در هر زمانی مبارزه با آنها سخت بوده درزمان خودشان، ولی خرافه های علوم انسانی الان سخت ترین و متکامل ترین و پیچیده ترین(است).... @hoseiniyehandisheh
📝به مناسبت دهه اول ذی الحجه و ایام اقامه در مکه مکرمه سلسله یادداشت هایی در تبیین «جایگاه حج و مناسک آن در اقامه کلمه حق» که برگرفته از آثار می باشد؛ به زودی تقدیم می گردد. این مباحث در کتاب«بررسی سه تئوری تولید «قدرت-اطلاع-ثروت» در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی» مطرح شده است. @hoseiniyehandisheh
🔻 برش اول: سه قوه‌ی «، و » نعمت‌هایی نورانی هستند که در به بشر عطا می‌شوند و با کمک و های خاصی که از طریق عبادات برای رشد این قوا إعمال می‌شود، انسان می‌تواند از خطرها و انحرافاتی که در دار بلاء و امتحان وجود دارد نجات پیدا کند. اما احکامی مانند نماز و روزه و حج و...، تنها به آحاد مکلفین اختصاص ندارد بلکه آنها باید از منزلت و کلمه‌ی حق (جریان پرستش خدای متعال) نیز مورد ملاحظه قرار گیرد. بر همین اساس، به‌عنوان عبادتی که در پایان سال قمری قرار گرفته، برآیند تمام عبادت‌هایی است که نسبت به خدای متعال و انجام شده و در مقابل برآیند همه‌ی سجده‌هایی که برای واقع شده، قرار می‌گیرد. لذا تعبیر قرآن کریم پیرامون حج به «قیاماً للناس» به اجتماع بزرگ امت اسلام برای برائت از مشرکین و و تحقق اشاره می‌کند که لعن ابلیس و بیزاری از زشتی‌ها و سلام بر پاکی‌ها را با خود به همراه دارد. از این‌رو در احادیث وارد شده که ابلیس در روز ، در خشمناک‌ترین حالت خود قرار می‌گیرد و دستگیر می‌گردد و سپس در روز «رمی» می‌شود. @hoseiniyehandisheh
☑️تردیدهایی درباره یک صورت مساله ی معروف صورت مسأله، یک استاد شهیر و شاگردان متعدّد و کرسی تدریس معروفش نبود؛ چون حقیقتِ کار کسی که علم پیامبر را می‌شکافد و مرزهای دانش دین را جابجا می‌کند، به لزره درآوردنِ هویت یک جامعه و شکستن زنجیرهایی است که افکار عمومی را به بند کشیده است. قضیه برای اهل نفاق این‌قدر خطرناک بود که وقتی جابربن‌عبدالله انصاری در مسجد پیامبر می‌نشست و به امید وعده‌ی پیامبر و در انتظار دیدنِ محمدبن‌علی فریاد می‌کشید که: «یا باقر العلم... یا باقر العلم...»، مردم مدینه تمام‌قدّ جلویش ایستادند و گفتند: «صحابی پیامبر هم به هذیان‌گویی افتاده...» اما وقتی اباجعفر به امامت رسید، نه فقط نگرانیِ مردم مدینه که کابوس‌های دستگاه حاکم هم به یک واقعیت تمام‌عیار تبدیل شد. مردم در موسم حج هم محمدبن‌علی را حتی در حال دعا رها نمی‌کردند و به سوی او سرازیر می‌شدند و سوال می‌کردند و پاسخ می‌شنیدند. مسلمانان با این‌که در مقابل مکتب سقیفه و سلطنت اموی و دربار مروانی تسلیم شده بودند، اما در مقابل چشمان هشام‌بن‌عبدالملک هم از حضرت باقر جدا نمی‌شدند و خلیفه که برای نمایش قدرت به خانه‌ی خدا آمده بود، مسجدالحرام را دید که در سیطره‌ی علم محمدبن‌علی است. تمامی اهل اسلام در مکّه حاضر شده بودند اما او مجبور شد برچسب «پیامبر کوفه» و «فریب‌دهنده‌ی مردم عراق» را به امام بچسباند و به خیال خودش نفوذ حضرت را به یک منطقه محدود کند اما وقتی در مناظره‌ای که وسط صحن مسجدالحرام به راه افتاد، از محمدبن‌علی شکست خورد، معلوم شد که شکافنده‌ی علم، هویت جامعه‌ی نفاق را به تزلزل درآورده است. صورت مسأله، یک استاد شهیر و شاگردان متعدّد و کرسی تدریس معروفش نبود؛ که اگر بود هشام، اباجعفر را تا شام نمی‌کشاند و یک نمایش اموی به راه نمی‌انداخت و به اطرافیان نمی‌گفت: «هر وقت تمام سرزنش‌هایم را نثار محمدبن‌علی کردم و ساکت شدم، تک‌تک شما شروع به توبیخش کنید.» اما اباجعفر وقتی وارد قصر شد، معادله را تغییر داد و در همان ابتدا ابهت مادّیِ خلیفه را مبهوت خود کرد: به جای آن‌که به خلیفه سلام دهد، به تمامی اهل مجلس سلام داد و بدون اجازه‌ی هشام‌بن‌عبدالملک، بر جای خود نشست. ضربه‌ای که هشام دریافت کرد، حقد و کینه‌اش را شعله‌ورتر کرد و بی‌ادبی‌های او و یارانش به امام بیشتر شد. اما حضرت باقر صبر کرد تا تک‌تک دشنام‌ها تمام شود و پاسخی داد که از قصر، راهی زندان شد. تاریخ گزارشی از مباحث علمیِ باقرالعلم در زندان دمشق برای ما نقل نکرده اما حال زندانیان در برابر اباجعفر را با یک کلمه‌ی عجیب توصیف کرده: هیچ مردی در زندان نبود مگر این‌که نسبت به محمدبن علی در «تَرشُّف» بود که در فارسی همان «مکیدن شدید» است. محبوسین طوری علمِ باقرالعلم را می‌مکیدند که رئیس زندان نزد خلیفه آمد و گفت: «می‌ترسم که اهل شام بین تو و تخت‌ت جدایی بیندازند.» هشام راهی نداشت جز این‌که امام و یارانش را به مدینه بازگرداند و همه‌ی بازارهای بین‌راه را تعطیل کند تا زلزله‌ی بنی‌هاشم بیش از این مروانیان را نلرزاند... در «کافی شریف باب مولد ابی‌جعفر» نقل شده که حضرت باقر با چه معجزه‌ای حتی بازارهای بین‌راه را هم از تعطیلی درآورد اما قضیه‌ی مهم‌تر آن است که وقتی علمِ حضرت باقر در پایتخت شرارت یعنی شام، انقلاب به راه انداخته و از زندان دمشق، قصر امپراطوری مروانی را تکان داده، باید قبول کنیم که تعریف‌مان از «علم دین» تجدیدنظرهایی اساسی لازم دارد... پی نوشت: امیدوارم که اباجعفر این متن دست‌وپاشکسته را ـ که ترکیبی از چند روایت در کافی و الارشاد و مناقب آل ابی‌طالب بود ـ به عنوان قصد و أمل و رجاء از من بپذیرد و نمی از یم علمش را صله‌ی امروزم قرار دهد؛ که درباره‌اش گفته‌اند: کان لایملّ من صله قاصدیه و مؤمّلیه و راجیه خسته نمی‌شد از بخشش به کسانی که قصد او را کرده بودند و به او امید بسته بودند... @hoseiniyehandisheh
🔻برش دوم: تحلیل از سه نوع برخورد با :«ابراهیمی،سنتی،گردشگری» اساساً حقیقی، همان است که را به دنبال دارد. در مقابل آن، قرار دارد که توسط منافقین، به مناسکی بی‌معنا و تهی از تبدیل شده و با جداکردن آن از اعتقادات و توحید، مکّه را به معبدی برای سنگ‌پرستان تنزّل داده است. چالش دیگری که در مقابل قرار گرفته، است که سیاحت و تفریح و خرید و عبادت را گردهم می‌آورد! اما حقیقت اولاً عبادتی است که مکان خاص در آن موضوعیت دارد و ثانیاً باید به شعار و فریاد و نمایش برای اسلام تبدیل شود و ثالثاً لعن و نسبت به بدی‌ها و زشتی‌ها ابراز شده و ابلیس به‌عنوان محور زشتی‌ها سنگسار می‌شود. البته طبق روایات، در رَمی ابلیس تنها سنگ‌های شیعیان و محبّین اهل‌بیت به او اصابت می‌کند و در این میان، اگر حاجیان پس از انجام اعمال و بازگشت به وطن دوباره مرتکب گناهان شوند، زخم‌هایی که از اصابت سنگ‌های آنان بر پیکر ابلیس وارد شده بهبود می‌یابد. اما آثار رَمی حضرت ولی‌عصر(عج) و اصحاب خاص آن حضرت که به عصمت اکتسابی رسیده‌اند، در بدن ابلیس باقی می‌ماند. @hoseiniyehandisheh
یک گواهی همه‌جانبه یک فراز از دعای هست که عبارات سختی دارد و آدم را مجبور می‌کند که به سراغ ترجمه برود. همان تکه‌ای که حضرت می‌خواهد شهادت بدهد به این‌که اگر در تمام طول عمر هم تلاش کند تا شکرِ فقط یکی از نعمتهای خدا را انجام دهد، باز هم موفق نمی شود و اصلا این کار، محال است. گواهی به این ناتوانی را از «حقیقت ایمان و یقین و توحید صریح و بی‌شائبه»اش آغاز می‌کند و بعد آن را در سرتاسر جسمش جریان می‌دهد: راه‌های نور چشم/چین‌های صفحه‌ی پیشانی/روزنه های تنفس/پره‌های نرمه‌ی بینی/حفره‌های پرده‌ی شنوایی/حرکت‌های زبان/ فرورفتگی سقف دهان/محل روییدن دندان/مغز سر/رگ‌های طولانی گردن/آنچه قفسه‌ی سینه را در بر گرفته/بندهای پی شاهرگ/پرده‌ی قلب/کناره‌های کبد/سرِ انگشتان/جایگاه‌های مفاصل/آنچه را دنده‌ها در برگرفته /گوشت و خون و مو و پوست و عصب و رگ‌ها... در عصر روزعرفه به خدا می گوید: «من با همه‌ی این اعضای بدنم گواهی می دهم که نمی‌توانم از پس شکر یکی از نعمت‌هایت هم بر بیایم» ولی بعید است که بهترین بنده‌ها برای اعتراف به عجز خودشان فقط به دعا اکتفا کنند. یعنی گمان می‌کنم شهادت دادن و گواهی کردن، فقط با زبان نیست چون بعضی موقعها هم هست که عمل انسان بهترین گواه است و سیدالشهدا احتمالا داشته درصحرای عرفه از رفتار آینده‌اش خبر می‌داده و گواهیِ عملی‌ش را حکایت می‌کرده. چون یک ماه بعد در یک عصرگاه ِ غبار آلود و داغ و حوالی یک گودال در ... ـ اصلا تقصیر من است که سراغ ترجمه‌ی دعا رفتم. بعضی روضه‌ها را باید عربی خواند تا همه نتوانند بفهمند. چه کسی فکر می‌کرد ربط بین دعا در صحرای عرفه و عمل به آن در بیابان غاضریه را بتوان در لابه‌لای سطور «لهوف» پیدا کرد: «وُجد فی قمیص الحسین مائه و بضع عشره ما بَيْنَ رَمْيَةٍ وَ طَعْنَةٍ وَ ضَرْبَةٍ» @msnote @hoseiniyehandisheh
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🕋 پیام رهبرانقلاب اسلامی به کنگره عظیم حج | ۹۸ 🔻 بسم‌الله الرّحمن‌الرّحیم والحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی رسوله الکریم الامین، محمّد خاتم النّبیّین، و علی آله المطهّرین سیّما بقیّة الله فی الارضین، و علی اصحابه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین. 🔸️ موسم در هر سال، میعاد رحمت پروردگار بر امّت اسلامی است. فراخوان قرآنیِ «وَ اَذِّن فِي النّاسِ بِالحَج»، دعوت همگان در طول تاریخ بر سر این سفره‌ی رحمت است تا هم دل و جان خداجوی و هم نگاه و اندیشه‌ی خردورز آنان از برکات آن بهره‌مند گردد و هر سال درسها و آموخته‌های حج، به وسیله‌ی جماعاتی از مردم به سراسر جهان اسلام برسد. 🔹️ در حج، و عبودیّت که عنصر اصلی در تربیت و پیشرفت و اعتلای فرد و جامعه است، در کنار اجتماع و که نماد امّت واحده است، و همراه با حرکت بر گرد مرکز واحد و در مسیری با هدف مشترک که رمز تلاش و تحرّک امّت بر پایه‌ی توحید است، و با یکسانی آحاد حج‌گزار و نبود تمایز که نشانه‌ی برداشتن تبعیض‌ها و همگانی کردن فرصتها است، مجموعه‌ای از پایه‌های اصلی جامعه‌ی اسلامی را در نمایی کوچک نشان میدهد. هر یک از احرام و طواف و سعی و وقوف و رمی و حرکت و سکون در اعمال حج، یک اشاره‌ی نمادین به بخشی از بدنه‌ی تصویری است که اسلام از اجتماع مطلوب خود ارائه کرده است. 🔸️ تبادل دانسته‌ها و داشته‌ها میان مردم کشورها و مناطق دور از هم، و تعمیم آگاهی‌ها و تجربه‌ها، و خبرگیری از وضع و حال یکدیگر، و زدودن بدفهمی‌ها و نزدیک کردن دلها و انباشتن توانها برای مقابله با دشمنان مشترک، دستاورد حیاتی و بسی بزرگ حج است که با صدها گردهمایی مرسوم و معمول نمیتوان آن را به دست آورد. 🔹️ آئین برائت که به معنی بیزاری از همه‌ی بی‌رحمی‌ها و ستمها و زشتی‌ها و فسادهای طواغیت هر زمان و ایستادگی در برابر زورگویی و باج‌گیری مستکبران دورانها است، یکی از برکات بزرگ حج و فرصتی برای ملّتهای مظلوم مسلمان است. 🔸️ امروز برائت از جبهه‌ی شرک و کفر مستکبران و در رأس آن آمریکا، به ‌معنی برائت از مظلوم‌کشی و جنگ‌افروزی است؛ به ‌معنی محکوم کردن کانونهای تروریسم از قبیل داعش و بلک‌واتر آمریکایی است؛ به ‌معنی نهیب امّت اسلامی بر سر رژیم کودک‌کش صهیونیست و پشتیبانان و کمک‌کنندگان آن است؛ به ‌معنی محکومیّت جنگ‌افروزی‌های آمریکا و دستیارانش در منطقه‌ی حسّاس غرب آسیا و شمال آفریقا است که رنج و مرارت ملّتها را به نهایت رسانده و هر روزه مصیبت‌های سنگینی بر آنان وارد کرده است؛ به معنی بیزاری از نژادپرستی و تبعیض بر اساس جغرافیا و نژاد و رنگ پوست است؛ به‌ معنی بیزاری از رفتار استکباری و خباثت‌آمیز قدرتهای متجاوز و فتنه‌انگیز دربرابر رفتار شرافتمندانه و نجیبانه و عادلانه‌ای است که اسلام، همه را به آن دعوت میکند. 🔹️ اینها اندکی از برکات حجّ ابراهیمی است که ، ما را به آن فراخوانده است؛ و این، نماد مجسّمِ بخش مهمّی از آرمانهای جامعه‌ی اسلامی است که هر سال به وسیله‌ی آحاد مردم مسلمان، به کارگردانی حج، نمایشی عظیم و پُرمضمون پدید می‌آورد و با زبانی گویا، همه را به تلاش برای ایجاد چنین جامعه‌ای فرا میخواند. 🔸️نخبگان جهان اسلام که جمعی از آنان از کشورهای مختلف هم‌اکنون در مراسم حج حضور دارند، وظیفه‌ای سنگین و خطیر بر دوش میکشند. این درسها باید به همّت و ابتکار آنان به مجموعه‌ی ملّتها و افکار عمومی منتقل شود و دادوستد معنوی اندیشه‌ها و انگیزه‌ها و تجربه‌ها و آگاهی‌ها به‌دست آنها تحقّق یابد. امروز یکی از مهم‌ترین مسائل جهان اسلام، مسئله‌ی فلسطین است که در رأس همه‌ی مسائل سیاسی مسلمانان با هر مذهب و نژاد و زبان قرار دارد. 🔹️ بزرگ‌ترین ظلم قرنهای اخیر در فلسطین اتّفاق افتاده است. در این ماجرای دردآور، همه چیزِ یک ملّت ــ سرزمینش، خانه و مزرعه و دارایی‌هایش، حرمت و هویّتش ــ مصادره شده است. این ملّت به توفیق الهی شکست را نپذیرفته و از پا ننشسته و امروز از دیروز پُرشورتر و شجاعانه‌تر در میدان است؛ ولی نتیجه‌ی کار نیازمند کمک‌ همه‌‌ی مسلمانان است. 🔸️ ترفند معامله‌ی قرن که به ‌وسیله‌ی آمریکای ظالم و همراهان خائنش زمینه‌سازی میشود، جنایتی در حقّ جامعه‌ی بشری و نه ‌فقط ملّت فلسطین است. ما همگان را به حضور فعّال برای شکست این کید و مکر دشمن فرا میخوانیم و به حول و قوّه‌ی الهی آن را و همه‌ی ترفندهای دیگر جبهه‌ی استکبار را در برابر همّت و ایمان جبهه‌ی مقاومت، محکوم به شکست میدانیم. 🔺️ قال الله العزیز: اَم يُ‍ريدونَ كَيدًا فَالَّذينَ كَـفَروا هُمُ ال‍مَكيدون. صدق الله العلیّ العظیم. توفیق و رحمت و عافیت و قبولی طاعات را برای همه‌ی حجّاج محترم از خداوند مسئلت میکنم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴مردادماه۱۳۹۸ مصادف با ۳ذی‌الحجّه۱۴۴۰ 🔖 هشتگ‌ اختصاصی:
10.docx
32.2K
این فایل، بحثی است از کتاب «بررسی سه تئوری تولید «قدرت-اطلاع-ثروت» در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی» اثر ؛ که به تبیین «جایگاه حج و مناسک آن در اقامه کلمه حق و جریان آیات الهی برای هدایت انسان‌ها با شروع از «عبادات» و ختم به «زیارات» در منزلت تمدن اسلامی » می پردازد و می توان در آن نکات قابل توجهی در تبیین پیام سالانه حج رهبری یافت.
13980518-S_Allameh-ImamBaqer-01Heydari_0.mp3
21.18M
✅ سخنرانی پیرامون سیره امام محمدباقر علیه السلام در درگیری با و نکاتی پیرامون ◀️ 18 مردادماه 1398 شهادت امام محمد باقر صلوات الله علیه و سالگرد قمری ارتحال @hoseiniyehandisheh
🔰 : زمانی که ، سرعت جریان پیدا می کند نمی تواند از عهده آن برآید. لذا کنترل را از دست خواهد داد. شما تصور نکنید که با بالا رفتن توسعه ، قادر خواهد بود به ارتقاء حضور خود در جهان همپای توسعه مزبور اقدام کند. اصولا کلمه‌ی دارای ظرفیت مشخصی است لذا زمانی که در چنین شرایطی واقع می‌شود با همان ابزاری که ساخته نظام اوست شکست خواهد خورد. به بیان بهتر عملی او نیز همچون نظریش ظهور پیدا می کند و وقتی که چنین شد انفجار از درون آن صورت می‌گیرد. لذا مطمئن باشید که پیروزی کامل، از آن شماست. @hoseiniyehandisheh
مرحوم استاد صدوق رحمه الله علیه: حسینیه اندیشه یعنی کسانی که وقف هستند برای این که پرچم عاشورا را بخواهند در افق یک نظام زنده نگه دارند. کانال حسینیه اندیشه مجالی برای مطلع کردن نخبگان، مسئولین و مردم از محصولات علمی( کتب تدوین شده، بیانیه ها...) ، فعالیت ها و برنامه های حسینیه اندیشه و همچنین مجالی برای آشنایی اجمالی با اندیشه ی مرحوم علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی(رحمه الله علیه) و شاگرد بزرگوارشان مرحوم استاد صدوق (رحمه الله علیه) @hoseiniyehandisheh
🔸دو گفتار زیبا از مرحوم ، در توضیح شاخصه‌های تقدیمتان می گردد.👇🏻 @hoseiniyehandisheh
🔰ولی اجتماعی چه شاخصه هایی باید داشته باشد؟ 🔻گفتار اول: ظرفيت يا بايد در مرتبه اي باشد كه لازم را در هدايتِ نتيجه بتواند بدست بگيرد. يعني چه؟ يعني آنجا آدميزاد است نه كامپيوتر-در باب صحبت مي‌كنيم- يعني در آنجا، خوف و طمع برابر با فشارِ مواجه شدنِ كل(نظام اسلام) با كل ديگري(نظام کفر) است. نه تنها(باید) شهوت و غضبش بر محور خود گرائي نباشد(بلکه باید) بر محور گرايش او برمحور و عظمت بر ، و پيروزي بر (باشد). بلكه يك چيز ديگري هم هست. در آن منزلت-نه در منزلتهاي كوچك- اگر(او) ملكه‌ي اصل بودن نسبت به همه شئون در او حصول پيدا نكرده باشد يعني نظرش به رأي مردم و برگزيدن خودش باشد نمي‌تواند موضوعاً منتجه كل(یعنی نظام اسلام) را در برابر كل(نظام کفر) نگهداري كند. مثال: شما در قله يك كوهي مي‌خواهيد يك نفر را وادار به ماندن كنيد. سوز سرمايي كه در آنجاهست ديگر سوز دامنه نيست. جريان هوايي كه آنجا هست جريان هواي در دامنه نيست. شدتي را كه براي گرفتن آن پرچم در قله آن كوه لازم است مثل گرفتن پرچم در دامنه نيست. اين، (درمورد) امر. (اما) امر در تصميمش، وابسته به اوست يعني در او منشأ نشود. @hoseiniyehandisheh
میلاد پربرکت حضرت هادی علیه السلام را به تمامی محبین و شیعیان حضرتش تبریک عرض می کنیم.
برای حضرت علیه السلام مکاتبه با قطب قدرت یا نامه ای از یک خلیفه ی مستأصل مرحوم کلینی در کافی نقل کرده از یکی از اصحاب که: نسخه ای از نامه متوكل به عليه السلام را در سال 243 از يحيى بن هرثمه گرفتم. اينست متن آن نامه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ اما بعد، همانا امير المؤمنين، قدر تو را ميشناسد و خويشاوندى تو را رعايت ميكند و حق تو را لازم ميداند و براى اصلاح حال تو و خاندانت و عزت و خوشبختى و آسودگى تو و ايشان هر چه لازم باشد، فراهم ميكند و از اين رفتار خشنودى پروردگار و انجام دادن حقى كه از تو و ايشان بر او واجب است، طلب ميكند. امير المؤمنين عقيده دارد «عبد اللَّه بن محمد» را از توليت جنگ و نماز در مدينه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله عزل كند، زيرا چنان كه تذكر داده بودى، حق شما را نشناخته و ارزشت را سبك گرفته و شما را بكارى متهم ساخته و نسبت داده كه امير المؤمنين بركنارى و درستى نيت شما را در عدم اراده براى آن كار ميداند و امير المؤمنين منصب و مأموريت عبد اللَّه را به «محمد بن فضل» داد و او را باحترام و تعظيم و شنوائى از شما و اينكه با اين رفتار تقرب بخدا و امير المؤمنين جويد دستور داد. امير المؤمنين مشتاق ديدار و تجديد عهد با شماست. شما هم اگر ديدار و اقامت نزد او را تا هر مدتى كه خواهى، حركت كن و هر كس را كه دوستدارى از خانواده و غلامان و اطرافيانت همراه بياور، و مسافرتت با مهلت و آرامش باشد، هر زمان خواهى كوچ كن و هر زمان خواهى بار انداز و هر گونه خواهى راه بپيما. و اگر دوست دارى «يحيى بن هرثمه»، پيشكار امير المؤمنين و سربازانى كه همراه او است، پشت سرت بيايند و در كوچ كردن و راه پيمودن دنبال شما باشند، باختيار و دستور شماست، هر گونه خواهى حركت كنيد تا نزد امير المؤمنين برسيد. كه هيچ يك از برادران و فرزندان و اهل بيت و ويژگانش منزلتى پرمهرتر و حسب و شرافتى پسنديده‏تر از تو ندارند و امير المؤمنين نسبت بايشان دلسوزتر و مهربانتر و خوش رفتارتر و خاطرجمع‏تر از تو نيست. ان شاء اللَّه تعالى و السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته. نويسنده ابراهيم بن عباس و صلّى اللَّه على محمد و آله و سلم. ـ در حدیث دیگری در کافی هم نقل شده که متوکل به اطرافیانش گفت: «لقد اعیانی امر ابن الرضا...؛ مساله ی ابن الرضا [] مرا درمانده کرده است!» معلوم است که ائمه معصومین در طول زمان و برآیند ، پیروز بوده اند اما مهم این است که گزارشهای تاریخی را بر این اساس تحلیل کنیم که در وهله و در زمان حیات خودشان هم، بزرگترین ضربه ها را به نقاط ثقل ِ وارد کرده اند و بارها و بارها در مقابل چشم همه، آنان را به افتضاح و کشانده اند در موضوعات و قضایای مختلف. و با موضع گیری های رسوا کننده، کرده اند برای همه. چنین ی را که در مقابل داشته باشی، باید هم در مقابل ، اینطور نامه بنویسی؛ حتی اگر به یک خطش هم ایمان نداشته باشی و سرتاسرش را دروغ گفته باشی! اگر این نگاه بعنوان یک اصل قرار گیرد باید گزارشهای تاریخی از زندگی را دوباره و بسیار دقیقتر از اینها معنا کرد.... راستی چقدر عبارات نامه‌های جدیدشان به ادبیات پر از استیصال و درماندگیِ متوکل شبیه است: «امریکا قصد تغییر رژیم در ایران را ندارد؛ آماده‌ی صادقانه با ایران است و با آمریکا موجب ایران خواهد شد.» سپاسگزار ساحت مقدس حضرت که نور قدرت و هدایتش از فراز و و فراتر از ، بر قلب می‌تابد و و را به قطب تبدیل می‌کند که سلاطین در برابرش زانوی عجز به خاک می‌سایند... @hoseiniyehandisheh