.
استکبار جهانی در نقاب سکولاریسم
✍️زينب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین
[1] امروزه برای جدایی دین از سیاست تلاشهای مضاعفی صورت میگیرد. البته این صدایی است که عمدتاً از حنجرهی مستبدان عالم به گوش میرسد. آنها با تفسیر دین بهزعم خویش، سعی میکنند دایره حضور دین در زندگی بشر را کوچک و کوچکتر کنند و محدودهی آن را به مسائل شخصی و فردی کاهش دهند. چراکه دین اسلام بهحق قدرتی است در مقابل آنها. دینی که برای همه ابعاد زندگی انسان برنامه دارد و هدف و غایت خداوند از آفرینش انسان را حاکمیت تفکر توحیدی، نفی عبودیت از غیر خدا، اقامه عدل، مبارزه با استبداد و استکبار، تحقق کرامت انسانی و تعظیم شعائر دینی تعریف میکند و برای احقاق همه اینها با حکمت خود قوانینی وضع نموده است. مسلماً چنین دینی حریفی تمامعیار در مقابله با طواغیت عالم است. لذا دشمنی با چنین دینی آشکار است، اما این دشمنی نه از جنس نفی کامل آن، بلکه به سبک حداقلیکردن آن یا بهعبارتی قطعِ دست قدرتمند آن یعنی سیاست است. اگر سیاست از دین گرفته شود چیزی جز کنج محراب برای تنفس آن نمیماند و این دین چگونه میتواند ادعای عبادت پروردگاری حکیم را داشته باشد؟ حالآنکه عقل، میداند، پروردگاری، شایستهی پرستش است که کمال مطلق باشد و چنین خدایی منهای حکمت دیگر خدا نیست. دینی که غایتش فقط نمازی با رکوع و سجود ظاهری باشد و سی روز گرسنگی و یکعمر دغدغهی طهارت، اما ابایی از تنفس و حیات زیر سایه دشمن و مستکبر نداشته باشد؛ چگونه میتواند ادعای «اتمَمتُ» و «اَکمَلتُ» بر زبان جاری کند؟ آیا وضوی چنین دینی آببازی نیست؟
[2] «آنچنانکه در طول تاریخ شاهد هستیم سیرهی همه انبیای الهی و ائمه معصومین حاکی از آن است که ایشان در جهت تحقق حکومت حق کوشیدهاند و در دورههایی حکومت را از دست طاغوت زمانشان گرفته و خود عهدهدار آن شدهاند» (سید روحالله موسوی خمینی،البیع،ج2،ص617) اصرار فرستادگان خدا در تشکیل حکومت چیزی نیست که برکسی پوشیده باشد و نفی آن نفی تاریخ است اما باز شاهد آن هستیم که برخی در آثار، نوشتهها و گفتارهای خود در آن تشکیک میکنند و در تلاش برافراشتن پرچم سکولار برمیآیند. اینان دلایلی مطرح میکنند؛ از آن جمله که میگویند؛ در رسالت اسلام امور حکومتی در نظر گرفته نشده است...
#ادامه_دارد
🔗متن کامل در صفحه نویسنده
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#افکار_بانوان_حوزوی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@AFKAREHOWZAVI
.
دختران ایران
(قسمت اول)
سخنی به مناسبت افتخار آفرینی بانوان این سرزمین:
✍🏻مریم زارعی
۱.در فرایند مهاجرت نخبگان و ورزشکاران، تفکیک دو نکته مهم است:
اول توانایی ایران در پرورش نخبگان و ورزشکاران. چیزی که در سال های قبل از جمهوری اسلامی، کمتر دیده میشد یا اصلا وجود نداشت.
دوم توانایی یا عدم توانایی در نگهداری نخبگان و ورزشکاران.
اینکه جمهوری اسلامی ایران توانایی پرورش استعدادهای علمی، ورزشی را دارد، بی شک غیر قابل انکار است. جوانانی که در این مرز و بوم رشد میکنند و توانایی کسب امتیاز بالا در آوردگاههای مهم جهانی را دارند.
به دلیل اینکه آسیب شناسی یک مشکل باید از درون خودمان شکل بگیرد، بایسته است به دنبال این مهم بود که چرا جوانان ما، بعد از کسب مهارت و علم از ایران خارج میشوند؟ حتی در مواردی با لگد پراکنی نسبت به جمهوری اسلامی، خاک وطن را ترک میکنند؟ در کدام مورد نقطه ضعف داریم که موجب این مسئله میشود؟
در رسیدگی مالی به نخبگان و ورزشکاران؟
در پرورش روح معنوی و اعتقادی آنان؟
در عدم جذب حداکثری و خط کشی های واهی؟
و یا در اثر آموزشهای ناکارآمد در آموزش و پرورش که عرق ملی را در جان فرزندانمان نمینشاند؟
و یا پیروزی دشمن در ایجاد جنگ روانی و خودتحقیری نسبت به ایران و ایرانی در رسانه ها؟
۲.کیمیا علیزاده بعد از کسب اولین مدال المپیک، مورد توجه و استقبال بسیارِ مسئولان قرار گرفت؛ اما او به دلیلی که هنوز مشخص نشده است، از ایران خارج شد. تقریبا همه ،حتی خود کیمیا میدانند که دلیلی که در بیانیه آورد، دروغی بیش نبود چرا که اگر راست بود و ایران، زنان خود را سرکوب میکرد، امثال کیمیا و مبینا و ناهیدها نباید به آوردگاه مهم المپیک، دست پیدا میکردند.
۳.با مختصر مطالعهی تاریخ معاصر ایران، متوجه خواهیم شد که جمهوری اسلامی ایران، تنها حکومت ایرانی است که بیشترین اهتمام و توجه را به زن داشته و دارد. هم شرایط تحصیلی و ورزشی و هنری زنان را فراهم کرده است و هم به زن به عنوان فردی موثر در مسائل سیاسی، اجازه ی حق رأی داده است. چیزی که حتی در انقلاب مشروطه دربارهی زنان اتفاق نیفتاد.* با وجود آنکه بانوان در شکلگیری این انقلاب نقش پررنگی داشتند!
۴.فرق مبینا و ناهید، با کیمیا در این است که مبینا و ناهید برای پرچم کشورشان تلاش کردند وگرنه چه کسی تمایل دارد دختر و ناموسش در دست دیگران بیفتد و از این بابت خوشحال باشد؟!
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد.
#ادامه_دارد...
➖➖➖➖
*در انقلاب مشروطه زنان حق رأی نداشتند فقط طبق فرمان مظفرالدین شاه قاجار، مجلس شورای ملی می بایست از منتخبین شاهزادگان، علما، قاجاریه، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف تشکیل گردد.(صفایی، ابراهیم(1381) تاریخ مشروطیت به روایت اسناد، تهران، ایران یاران، صص 247-248)
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI