💎 شعر فارسی فلسطین به دست عرب زبانان نمیرسد
🎙گفتاری از دکتر امیرحسین هدایتی، شاعر و نویسنده:
شعر فارسی که جدیترین شعر را درباره فلسطین در چهل سال گذشته یا حتی قبل از آن دارد، به دست عربزبانان نمیرسد.
تعریف اساسی شعر مقاومت، در واقع توضیح و تبیین شرایط مقاومت در مقابل فشارداخلی و خارجی در یک ملت است. ملتی که تحت فشار یک استبداد داخلی یا تحت فشار یک استعمار خارجی باشد، پدیده مقاومت ادبی از طرف روشنفکران، ادیبان و شاعران شکل میگیرد. مثل شعر مشروطه که در واقع و به نحوی یک نوع شعر مقاومت در مقابل استعمار خارجی و دیکتاتوری داخلی بود. ولی بعد از انقلاب اسلامی شعر مقاومت تعریف دیگری پیدا کرد. البته جدا از شعر انقلاب اسلامی که در واقع خودش یک تعریف خاصی از شعر مقاومت دارد، با شروع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس یک پدیده دیگری در ادبیات ما با عنوان شعر پایداری به وجود آمد.
اساساً در ادبیات جهان شعر مقاومت تعریف دیگری دارد. مثلاً شعرفدریکو لورکا در اسپانیا بر علیه استبداد داخلی و حکومت فرانکو یک شعر مقاومت محسوب میشود. محمود درویش هم در فلسطین به عنوان شاعر مقاومت مطرح است. او هم در اشعارش علیه اشغالگری و ستمی که بر مردم فلسطین رفته، صحبت میکند. مقاومت برای معیارها و مصداقهای متفاوتی مبارزه میکند اما معمولاً در اطراف چنین پدیدههایی شعر مقاومت شکل میگیرد. شعر مقاومت در هفتاد سال گذشته در حوزه و مساله فلسطین جایگاه خاصی دارد. شاعران مقاومت در فلسطین و به خصوص در میان جامعه عرب شهرت زیادی دارند. شاعرانی مثل معین بسیسو، محمود درویش و بدر شاکر السیاب از شاعران پایداری عرب در عراق و در مقابل دیکتاتوری حزب بعث که شهرت بسیاری دارند.
🔗متن کامل در خبرگزاری مهر
#شعر
#شعر_مقاومت
#فلسطین #غزه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
🎁 هدیه به مناسبت هفته گرامیداشت معلم 📚 کامل ترین لیست کتب شهید مطهری در ایتا 📣 ۶۰ عنوان کتاب رایگان
.
#معروف_مطهری_خوانی
یکی از واجبات طلبه این است که مطالب مرحوم آقای مطهری را یاد بگیرید. به عقیده من یکی از واجبات هر طلبهای این است که کتاب های آقای مطهری را یک دور از اول تا آخر با دقت بخواند و مباحثه کند.
● رهبر معظم انقلاب/ ۲۵ آذر ۸۲
#کتابخوانی
#شهید_مطهری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔹روز استاد
✍ حسین انجدانی
ن وَالْقَلَمِ وَمَایسْطُرُونَ
آری سوگند به قلم و آنچه که می نگارد؛ تا برای همیشه ماندگار بماند و یاریگر انسانها در گذرگاه زمان باشد.
به نام او که میآفریند انسان را در جوهره ذات انسانیت با شخصیت ملکوتی و انسانی تا طریقه ره یافتن به بارگاه دوست را چند صباحی در این کره خاکی بازجوید؛ تا شاید ره به سوی خیر و سعادت رهنمون نماید.
میخواهم از شخصیتی سخن گویم که قلم را یارای نوشتن نیست و زبان قاصر از بیان جملات است که اگر دریا مرکب شود و برگهای درختان قلم گردد، در مقابل آن به انتها خواهد رسید، اما به رسم ادب چند خطی می نگارم تا شاید جبران گردد.
شخصیتی که چهره ملکوتی به خود گرفته و یاریگرم در این دریای مواج زمانه و تلاطم، تشویشها و اضطراب بود، شخصیتی که روح زندگی و طراوت را در کالبد بیجان و بی روحم زنده کرد و با دم مسیحاییاش بار دیگر ضربان قلبم را به تپش انداخت. بند بند وجودشان لطافت بهار و لبخند ملیحشان محبت آفتاب را در ذهنم تداعی مینمود؛ امید را در برق نگاهشان مییافتم و آنگاه که در کوچه پس کوچههای تاریک زمانه میماندم، فانوس پندها و اندرزهایشان روشنایی بخش رهم میگردید و آنگاه که در تنهایی خود دور دستها را به امید نوری به نظاره مینشستم، ندای ملکوتیشان روحم را به نوازش میآورد و مرا به سوی قویترین قدرت و پناهگاه (خداوند) رهنمون میساخت و سخنانشان چون مرواریدی گردن آویز وجودم میگردید و آنگاه مرا به طواف خانه عشق میکشاند تا پروانهوار بالهایم را در شمع وجودشان بسوزانم.
#روز_معلم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🟢 اخلاق و سلوک استادی
🔸جامعیت داشتن استاد
✍ احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه بینالمللی قم
🔹دانشگاه محل تعلیم و تربیت علمی، مهارتی، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و بصیرتی است. به تعبیر مختصر دانشگاه پایگاه و جایگاه انسانسازی است.
استادی میتواند به این رسالت عمل کرده و در راستای فلسفه وجودی دانشگاه حرکت کند که انسانی تکبعدی نباشد؛ بلکه حتیالامکان از جامعیت لازم برخوردار باشد.
🔻فیالمثل کسی که جریانهای سیاسی، فرهنگی، و فکری را نشناسد و از پیچیدگیهای چنین موضوعاتی آگاهی نداشته باشد، چگونه میتواند به دانشجوی خود بصیرت دهد؟ چگونه میتواند او را به درستی تربیت کرده و راه درست را به او بنمایاند؟ کسی که خود از دنیای کوچک و خطی برخوردار باشد، چگونه میتواند چشمان دانشجویان خود را به دنیاهای بزرگ و چندوجهی و چند لایهای باز کند؟
«او خویشتن گم است که را رهبری کند»
#دانشگاه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
▫️نان و نانوا
✍ فاطمه دماوندی، نویسنده
آقا اجازه! بابای ما معلم است. بابای ما همیشه به ما میگوید: درس بخوانیم تا وقتی که بزرگ شدیم معلم شویم. چونکه نان توی معلمی است. اگر اینطوری نبود که تا هفت نسل قبل، معلم نمیشدیم. نمیتوانستیم همین لگن قراضه را بخریم و همین ۶۰،۵۰ را داشته باشیم و عروسی خواهرمان را بگیریم، اما ما میگوییم اگر نان در معلمی است پس نانواها در نانوایی چه کار می کنند؟ شاید نانواها در نانوایی درس میدهند شاید هم معلمها سر کلاس به جای درس دادن نان میپزند.
نمیدانم چرا وقتی این جمله را گفتیم بابایمان خیلی عصبانی شد. از روی زمین بلند شد و آمد روبهرویم ایستاد و گوشم را پیچاند تا قرمز شد. بعدش هم گفت حقت است. تا تو باشی که اینجوری حرف نزنی.
مامانمان هم سرش را تکان داد و گفت: تو چه میفهمی؟ هنوز دهنت بوی شیر می دهد و پا شد رفت توی آشپزخانه.
من هم دستم را جلوی دهانم گذاشتم و ها کردم اما دهانم بوی ترههایی میداد که با پنیر خورده بودم نه بوی شیر. نمیدانم مامانمان چهجوری نتوانسته بود بوی شیر را از تره تشخیص بدهد.
آقا اجازه ما از این انشا نتیجه می گیریم که معلمی شغل خوبی است و من وقتی بزرگ شوم میخواهم مثل بابایم شوم، چون خیلی شغل خُشمزهای است و وقتی بزرگ شوم میتواند من را سیرِسیر کند.
#روز_معلم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
☑️ قبر
✍️ علی ابراهیمپور
جای قبر مهمه؟ این دفعه که #امام_رضا مشرف بودم، رفتم برای شارژ گوشی. یک اتاقکی در صحن آزادی بود که دورتادورش قبر بود. چقدر قشنگ که آرامگاه ابدی آدم، جایی باشه که تا تاریخ هست، هست.
وقتی دیگه از فامیلها کسی نیست و نمیاد، حداقل افرادی هستن فاتحه بخونن؛ اونا هم نباشن، حداقل هر روز مثلا کنار آقایی.
همان روز پیش حضرت دعا کردم، قبرم در حرم باشه. بعد از آن روز هی به این فکر میکنم: یکی میگفت که اگه کسی تو حرم بمیره، تو حرم دفنش میکنن. بعد فکر میکنم خب چطور میشه اونجا مرد؟ خودکشی هم قبوله یا نه!؟ بعد حرم حضرت معصومه رو که دیدم میگم شاید باید عالم شد. ولی خوب پوستت کنده میشه آخرش معلوم نیست بیارنت اینجا یا نه؛ شاید شانست بشه مثل استاد مهدی پیشوایی که کسی بهش محل نداد. بعد اگه تو اون سطح عالم بشی، دیگه این چیزا برات مهم نیست. اگه دنبال قبر تو حرم باشی که هنوز عالم نشدی و اگه شدی دیگه دنبالش نیستی، اونا دنبالتن.
فعلا نمیدونم. ولی دوست دارم. از خود آقا خواستم در حرم و یک جای خوب دفن بشم.
ولی خب مگه قبر مهمه؟ #این_همه_پیامبر که قبرشان معلوم نیست! چیزی از ارزشهاشون کم شده؟ ملاکه؟ از کجا میدانی یک عدد صلواتفرستادن در همین لحظه که زنده هستی، از دفن در خود ضریح آقا امیرالمؤمنین، اثرش بالاتر نیست؟ استدلالی داریم؟
#روایت_زندگی
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔺جو غالب تودهایها در دهه ۲۰
خانم گوهرالشریعة دستغیب در کتاب خاطراتشان با عنوان گوهر صبر فضای فرهنگی و جو غالب تودهایها در جامعه را به خوبی توصیف میکنند:
تودهایها برای عضوگیری و جذب هوادار علاوه بر پخش اعلامیه در مدارس هرازگاهی در خیابان لطفعلی خان میتینگ هم میدادند، یادم هست دختر استاندار شیراز همت که در مدرسه ما درس میخواند جذب تودهایها شده بود و در میتینگهای آنها شرکت میکرد. من و اقدس یک بار او را در راه برگشت به خانه دیدیم که رفته پشتبام یکی از مغازهها ایستاده و با یک بلندگوی دستی صحبت میکند عدهای هم دور و برش ایستاده بودند و به حرفهایش گوش میدادند، من از اینکه میدیدم یک دختر خانم این طور جسورانه رفته آن بالا و حرف میزند خوشم آمد و در دلم گفتم بارک الله اما چون حرف تودهایها را قبول نداشتیم، خیلی سریع از کنار آنها رد شدیم و رفتیم. تودهایها چندین بار تا جلوی مدرسه ما هم آمدند و سر و صدا به پا کردند. یک بار هم با هیاهو ریختند به مدرسه. ما از کلاسمان که مشرف به حیاط و در ورودی مدرسه بود، دیدیم بعضی دخترها برای اینکه ببینند چه خبر است با آنها همراه شدهاند؛ اما چندتایی هم بودند که توده ایها به زور آنها را کشیدند و با خودشان بردند.
آن روز من و اقدس از ترس اینکه ما را هم به زور ببرند در کلاس را بستیم و دو سه تا نیمکت به صورت عمودی در گوشهای از کلاس قرار دادیم و پشت آن قایم شدیم. خیلی ترسیده بودیم؛ چون همراه شدن با آنها را عیب میدانستیم. … نگران این هم بودیم که اگر بفهمند ما از خانوادهای روحانی هستیم بیشتر اذیتمان کنند آن زمان تعداد خانوادههای روحانی که دخترشان را به دبیرستان میفرستادند، واقعاً انگشت شمار بود. ما همین طور که از ترس پشت نیمکتها میلرزیدیم، متوجه شدیم چند تا از تودهایها جلوی در کلاس رسیدهاند .یکی از آنها در را باز کرد و نیم نگاهی داخل کلاس انداخت؛ اما ما را ندید و رفت. نیم ساعت بعد ... به خانه برگشتیم در راه موقع ردشدن از خیابان لطفعلیخان باز همان جمعیت را دیدیم که پایینتر از مدرسه میتینگ تشکیل دادهاند روی هم رفته آن زمان جو جامعه بسیار نامساعد و تبلیغات کمونیستها بسیار گسترده بود نه تنها در مدارس بلکه در دانشگاه و ادارات هم آنها حرف اول را میزدند و از آنجا که هیچ گروه مذهبی وجود نداشت، اگر کسی میخواست فعالیتی بکند، حتماً باید عضو حزب توده میشد تودهایها به دلیل جذابیت کلام به خوبی خودشان را طرفدار کارگران و فقرا و توده مردم جا میزدند و مدافع حقوق آنها معرفی میکردند. با اینکه خیلیها تسلیم آنها نمیشدند؛ اما به هر حال توانسته بودند از بین خانواده های مذهبی افرادی را جذب کنند.
📖منبع: طیبه پازوکی، گوهر صبر(خاطرات گوهر الشریعة دستغیب)، چاپ اول، تهران، انتشارات سوره مهر، 1397ش، صص ۶۲-۶۳.
...
✔️ پینوشت: خواندن این خاطرات خوبیاش این است که میفهمیم در دوره پهلوی چه فضای سنگینی علیه مذهب و روحانیت بوده است اما از دل همین فضا باز روحانیت بود که موفق بیرون آمد و امروز دیگر نامی از تودهایها نیست، به تعبیر روایتی از امیر المؤمنین «لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ» و «لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ» حق دولت ثابت و همیشگی دارد و باطل فقط سر و صدایش زیاد است.
امروزه فضای فرهنگی و نفوذ روحانیت قابل مقایسه با آن زمانها نیست.
«الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَ
✍️ حمیدرضا باقری را در شرح حال دنبال کنید
#تاریخ
#انقلاب
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#قلمدون
🖌 شده یک بار برای یکی از مخاطبان خاص خودت نامهای بنویسی، در آن از خصوصیات اخلاقی او تمجید کنی و آرام آرام به یکی از خلأهای زندگیاش اشاره کنی؟
🖍این کار را اگر انجام ندادهایم، شاید نیاز پیدا نکردیم به چنین تعاملی با مخاطب تبلیغیمان...
💎 اما بدانیم نوشتن برای مخاطب خاصی که ما را می شناسد معجزه می کند.
✔️ نوشتن ساحتی از تفکر است و پس از آن تبلیغ خوبیها؛ این سالها به «پویش نوشتن» در بین استادان و طلاب فکر میکنم و هم عمل!
😔 خدا کمک کند؛ چون در بین مدیران سیاستگذار قلمنفهم کار کردن جهنم است.
#تبلیغ_مکتوب
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔰راهبرد ارتباطات مجازی در تحقق «جهش تولید با مشارکت مردم»
✍️ محمدجواد محسن زاده، دکتری فرهنگ و ارتباطات
با توجه به نامگذاری سال 1403 به نام «سال جهش تولید با مشارکت مردم» توسط رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی) ، انتظار است که تمامی مدیران، کارشناسان و فعالان حوزه ارتباطات، روابط عمومی و فرهنگ با شکل دهی به نگرش های عمومی در رایانه سپهر (فضای مجازی) در کمک به تحقق شعار سال، نقش آفرینی کنند.
حوزه شعار سال تأکید امام امت بر الزامات جهش تولید با یاری و حضور حداکثری هموطنان گرامی است.
روابط عمومی ها با اتخاذ تمهیدات مناسب در راستای بهره گیری از قدرت تبلیغات ، مبارزه با رانتهای اطلاعاتی و اقتصادی، فرهنگسازی برای تولید محتوا برای شناساندن و ترویج استفاده از تولید بومی و ملی و تعصّب و عِرق به عَرق کارگران؛ میتوانند تأثیرات شگرفی روی مخاطب بگذارند.
راهبرد یا اِستراتِژی ( به انگلیسی: Strategy ) به معنی تعیین اهداف و طرح برنامهای برای رسیدن به آنها است.
به گفتاری دیگر جدای از اهمیت پیام شعار سال 1403، هنگامی که این شعار و پیام در فرهنگ دیجیتال و رایانه سپهر (فضای مجازی: Cyberspace) به درستی با ابعاد مختلف آن انتشار یابد، ارتباطات راهبردی فراهم می شود و مخاطب فرصت بیشتری برای هم اندیشی و مجالی برای همکاری می یابد که در تحقق عملی شعار سال، کمک شایانی میکند.
#سایبر
#جهش_تولید
#فضای_مجازی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
21.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🔘 غیرت
✍️محمدجوادمحمودی
حقیقت آنست که مرد،
هر چه را بیشتر دوست بدارد،
آنرا بیشتر در انحصار خویش میگیرد!
و برای همین نمیگذارم،
حتی به قدر نگاهی،
سهم کسی باشی.
بگذار هر چه میخواهند بگویند؛
متعصب،
متحجر،
افراطی
و هر آن لقبی که از حسادتشان شعله میکشد.
مهم آن است که "من"،
"تو" را بیش از همه دوست دارم...
#غیرت
#محبت
#حجاب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
13.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 #ببینیم
دومین کنگره شهدای سرافراز دیار علویان
💠 یادواره ۴۰۰ #شهید طلبه و روحانی استان مازندران با محوریت دانشمند فاضل شهید آیت الله هاشمینژاد(ره) برگزار میگردد.
🕙 شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۰ صبح
🔰شهرستان بهشهر، مصلای حضرت آیتالله جباری (ره)
♻️ ستاد بزرگداشت
🌷 ۴۰۰ #شهید_روحانی مازندران
#شهدای_روحانی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@RadioMaVa
☀️ از آنانی که آموختم...
✍️ سیدمحمدباقر میرصانع
نزدیک به 15 سال پیش، من و سه نفر از رفقا، داخل اتاقک هشتم سالن 15 قطار تهران-مشهد نشسته بودیم که پیرمردی لاغر اندام، خوشپوش و خوشرو وارد شد. برق چشمانش در همان ابتدای ورود نشان از خوشحرفی و خوشمجلسیاش میداد.
دربارۀ همه چیز حرفی داشت و برای هر متنی حاشیهای. به ویژه با غذا خوردن من خیلی حال کرده بود و میگفت: «جوری میخوری که آدمِ سیر به هوس میافته» (اون موقع بود که فهمیدم با چه حرصی و ولعی لقمهها را میخورم! از آن پس شیکتر خوردم. )
همسرش را به تازگی از دست داده بود و از عشقاش به او حکایتها داشت.
اما مهمتر از همۀ اینها دیدگاهاش دربارۀ دنیا بود: «دنیا #دانشگاه_آزاد است. دانشگاهی که هرکسی یا هر چیزی در آن میتواند #معلّم و #استاد باشد، به شرط اینکه شاگرد و دانشجو اهل دیدن، دقّت کردن و درس گرفتن باشد.»
با این پیشدرآمد قصد دارم از برخی معلمان و اساتیدِ خودم در این دانشگاه آزاد تشکر کنم:
1. همان پیرمرد لاغراندمِ خوشپوشِ خوشروی خوشسخنِ خوشمجلس که به واژۀ دانشگاه آزاد آبرو داد.
2.معلم کلاس دومِ ابتداییام مرحوم پیشوا که با اینکه متوجه شد کلاس را نجس کردهام عیبپوشی کرد و دروغ من را راست پنداشت و ضایعام نکرد. (اما خداییش جوری با اعتماد به نفس گفتم: «قبل از اینکه ما بیایم بود» که همۀ بچهها باور کردند)
3. داییام که با شُل بستنِ پالان الاغ و سوار کردنِ من، برادرم، پسردایی و پسرخاله بر روی الاغِ بیچاره به من آموخت، کار از غیرمحکمکاری خیلی عیب میکنه. (هنوزم احتمال میدم دایی بنده قصد ترور دستهجمعیِ ما رو داشت)
4. آن سنگ بزرگی که در مسیر خانۀ پدربزرگم بود و به منِ سر به هوا، سر به زیری را آموخت. (البته کمی بد اخلاق بود چون هم شلوارم پاره شد و هم صورتم زخمی.)
و بسیار معلم دیگری که به من بسیار درس آموختند و الان فرصتِ بازگو کردنشان نیست.
#روایت_نویسی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN