eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
267 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
155 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 (ادامه سخن) 🙅‍♀ اگر این ساختار در وجود نظام فطری و طبیعی انسان‌ها قرار داده نشده بود وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَكَانَ النِّسَاءُ هُنَّ يَذْهَبْنَ إِلَى الرِّجَالِ آن موقع زن‌ها به مرد‌ها می‌رفتند. ولی این یک طبیعتی است که خدای تبارک و تعالی قرار داده. البته اگر کسی این ساختار را تغییر بدهد، این مطابق با نیست. ارزش زن در آن است که مرد به خواستگاری اش برود تا ارزشمندی زن محقق شود. 👰 وقتی حوا در جنت وارد شد، در همان بهشتی که با آدم بودند، از همان جا شروع کرد به کردن خودش. برای خودش از آن گیاهان بهشتی 👑 درست کرد و ⚱ پیدا کرد. خودش را با عطر آراست و به تاج خودش را آراست که نشان می‌دهد از همان ابتدا در زن این کردن 💅 و این تنوع و این نوع نگاه را خدای تبارک و تعالی قرار داده. این در ساختار وجودی حوا بود که از همان جا آرایش کردن را شروع کرد. لذا دارد وقتی که هبوط کردند، بعضی از زینت آلات و طیب عطر آن جا را همراه خودش به دنیا آورده بود که هر جا وارد می‌شد، بوی بهشتی را خیلی‌ها احساس می‌کردند و موجودات دیگر هم احساس می‌کردند. 👩‍🎤 این ارایش اگر به صورت شد، انگیز می‌شود اما اگر به صورت شده و شده باشد در آن چهارچوب، این باعث و استحکام می‌شود. باعث می‌شود هم زن تجلی پیدا بکند، هم خانواده پیدا می‌کند. لذا اگر زنی، خانمی از این خودش را بخواهد بکند یا بگوید این‌ها جزء ضروریات نیست یا جزء کارهای است، معلوم می‌شود با خودش تا حدی کرده ... 🏡 پیغمبر اکرم گاهی رفته بود در منزل یکی از یارانش، بعد دیده بود این خانم خیلی معطل است ... سوال کرد. (طرف) گفت: همسر من آن چنان به مشغول است که میگوید دیگر من ضرورتی ندارد این کار را بکنم. کرد 😡 همسر او را که چرا این طور رفتار می‌کنی؟ احضارش کرد، توبیخش کرد او را. دستور داد که توجه به این مسئله برای خودش هم است ... این‌ها جزء فطریات و طبیعیاتی است که خدا در نظام خانواده قرار داده لذا استحکام نظام خانواده هر چه قوی تر شود، این استحکام آن الهی را به دنبال خودش می‌آورد. 🌄 وقتی آدم و حوا هبوط کردند، بر کوه هبوط کردند. یکی بر و یکی بر هبوط کردند. آدم وقتی دید هبوط در دو جا اتفاق افتاد_حوا در جایی و آدم در جایی_فهمید که این نزدیک شدن به شجره (همان توجه به تن) برای این‌ها دارد: یکی که آمدن به دنیا و هبوط به ارض بود، یکی اش هم 💔 بود که این جدایی نشان می‌داد اذن جدید نیاز است. لذا آدم از خدا اجازه گرفت. گفت: خدایا! در دنیا برایم خیلی سنگین و سخت است. غیر از این که دور شدم از جوار شما که این برایم سنگین است، غیر از این که دور شدم از بهشت_آن جا در محضریت شما بودیم و ملائکة الرب آن جا با ما هم سخن بودند_غیر از اینها، من در آن جا که حوا بود داشتم. این جا شدیم از هم. 😭 خدا بعد از هایی که آدم کرد، هم به لحاظ فراغ از جوار رب و هم به لحاظ دوری از حوا ... اذن داد به که به سمت حوا حرکت بکند. باز هم این جا اذن داد که آدم به سمت حوا حرکت بکند ... حوا در بود، آدم در ! آدم حرکت کرد 🏃‍♂ از صفا به مروه تا به سمت حوا رفت ... جریان ازدواج آدم و حوا و همچنین خلقت آدم و حوا برای همدیگر و انسشان با یکدیگر، یک حقیقت انسانی است ... بعضی فکر می‌کنند رابطه، رابطه‌ی است! اصلا این گونه نیست. بلکه یک حقیقت قوی و خیلی شریف است که خدا در نظام وجودی انسان‌ها قرار داده. البته در هر چیزی است. در خوردن، افراط مضر است. در خوابیدن، افراط مضر است و هر چیز دیگری که افراط باشد مضر است. اما و اساسش یک حقیقت است و خودش است. 🙌 📚 منبع: جلسه 94/12/15 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 شهید محمدحسین علم الهدی 🌹 دلنوشته در سنگر من در سنگر هستم. در این خانه محقّر. در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت، در این سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون، در این خانه ساکن و پرجوش و خروش. سکون در کنار رودخانه و هیجان قلب و شور شهادت، خانه نمناک و شیرین، کوچکی قبر و عظمت آسمان. امشب پاس دارم. ساعت 1:39 چه شب باشکوهی! چه شب با شکوهی است! من به یاد انس علی ابن ابی‌طالب با تاریکی شب و تنهایی او می افتم. او با این آسمان پرستاره سخن می گفت. سر در چاه نخلستان می کرد و می گریست. در همین تاریکی شب، علی برمی خاست و به نخلستان می رفت. فاطمه وضو میگرفت، پیامبر به سجده می رفت و حسن و حسین به میپرداختند. این خانه کوچک است، این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونی های بر هم تکیه داده شده پر از حرف است، فریاد است، غوغاست ... صدای پر محبت اصغر و حرف زدن آرام رضا و خوش زبانی منصور؛ بغض گلویم را گرفته، قطرات اشکم هدیه تان باد. تنهایی، عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است. 📚 فریادسکوت - دست نوشته‌ی ششم ........................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: سنت ضلالت و ترک وظیفه 😇 حاج‌آقاعابدینی: 💭 از سنن الهی را تا این جا یک بحثی را میفهمیم که ایه قران فرمود «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (مائده/ 30) این مطلب، را می‌رساند؛ یعنی قابیل از همین جا آغاز نکرده بود، دشمنی اش از قبل شروع شده بود. کار شیطان این گونه است. در همه‌ی ما را از یک جایی شروع نمی‌کند که برای ما سخت و باشد. به همین مقدار که یک خطور در ذهن شکل بگیرد، راضی است. بعد این خطور را می‌پروراند. این خطور مکررا در ذهن می‌آید. دفعه‌ی اول مثل یک رعد و برق می‌آید و می‌رود. اما دفعه‌ی بعد که می‌آید اش بیشتر است. دفعه‌ی بعد انسان به آن می‌کند. دفعه‌ی بعد احساس می‌کند یک ‌ای در درونش به آن خطور پیدا کرده. دفعه‌ی بعد احساس می‌کند پیدا کرده و شده دنبال تهیه‌ی برمی‌آید. 🤕 پایگاه شیطان است که «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» (یوسف/ 53) این طور نیست انسان از ابتدا یک مرتبه قصد مرتبه را بکند، لذا خیلی از گناهان را که آدم می‌شنود، اش را ابتدائا می‌فهمد اما این خطور که آمد، دفعه‌ی بعد بیزاری می‌شود. راهش این است که از نگذاریم آن خطورات قوی شود. 😈 این خطور در قابیل چه کرد؟ اول او را در مقابل خدا قرار داد. بعد به قتل برادرش پرداخت. شیطان نمی‌شود به این حدود. یعنی این طور نیست که شیطان احساس بکند که اگر برای انسان یک مقصودی داشت تمام شد. خیر! شیطان آمد برای او داد که این که هابیل قربانی اش مورد قبول آتش 🔥 قرار گرفت. گفت این آتش را هابیل می‌کرد و اگر تو آتش را مورد عبادت 🙇‍♂ قرار بدهی باعث می‌شود قربانی تو هم بعد از این مورد قبول واقع شود. به جایی رسید که قابیل شد و اولین کسی که خانه‌ی آتش تشکیل داد و او را عبادت می‌کرد قابیل بود. منتها با کینه‌ای که قابیل داشت، گفت این آتشی که من می‌پرستم، غیر از آن آتشی که برادرم هابیل مثلا می‌پرستید. 👺 لذا تا این جا شیطان، او را برد که را در مقابل در دلش قرار داد یعنی به هیچ اندازه‌ای که در قتل برادر باشد نشد. «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ» (روم/ 10) یعنی با یک آغاز می‌شود، با یک آغاز می‌شود. کسانی که این بدی را انجام می‌دهند، اگر به منجر نشود، اگر به منجر نشود، می‌رسد تا خدا. 🤔 راه شیطان از راه و همین فکر است. شیطان این فکر را پر و بال می‌دهد تا به جایی که به هیچ چیز هم راضی نمی‌شود. این گناه و اطاعت خودش را یک مقدمه قرار می‌دهد. اگر برای انسان نسبت به این محقق نشود یا اگر عمل صالحی که بِالحَسَنَاتِ السَّیِّئَةِ فَادرَئُوا اعمال که اعمال سیئه را دور می‌کند محقق نشود، این سیئه می‌شود. اعمال ما، چه حسنه چه سیئه، اینگونه نیست که گذشته باشد. اعمال ما همه شان همین الآن مشغول گذاری هستند. چه عملی که من بیست سال گذشته انجام دادم، چه عملی که امروز انجام دادم. همان عملی که سی سال پیش من انجام دادم و یادم هم رفته، آن الآن است و دارد می‌گذارد. 😮 همه‌ی عالم، خدا هستند، همه‌ی عالم خدا هستند. ما چون را احساس نمی‌کنیم، پیامی هم نمی‌گیریم. نه این که آن جا پیام نیست بلکه ما نیاز نداریم و پیام را نمی‌گیریم. اگر انسان از این که آن و را بچشد پیام را بگیرد و بعد توانست اش عمل بکند، احتیاج به و ندارد. اما اگر پیام را نگرفت، باید مبتلایش بکنند. مثل کسی است که خوابش سنگین است؛ با یک صدای آرام بیدار نمی‌شود. باید گاهی با صداهای بلندی صدایش کنند و یا حتی تکانش هم بدهند. این‌ها پیام دارد برای ما که خیلی از که برای ما ایجاد می‌شود، مال یک است که انجام دادیم که اگر آن ترک وظیفه را بکنیم، در حقیقت مشکلات جبران می‌شود و پیش نمی‌آید. 📚 منبع: جلسه 95/01/28 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: سلام بر نوح 😇 حاج‌آقاعابدینی: 👘 ادریس اولین کسی بود که و را ابداع کرد. قبل از او مردم از پوست حیوانات و برگ درختان بدون این که دوختنی در کار باشد استفاده می‌کردند اما از زمان ادریس او اولین کسی بود که لباس دوخت و دوختن لباس را ابداع کرد. ادریس هر سوزنی که می‌زد حال و در وجودش بود یعنی تمام وجودش حتی حین اشتغالش می‌گفت لا اله الا الله یعنی سوزن زدنش را در یک راه تهلیل و تمجید حق می‌دید. 🙌 تمام زندگی انسان با این نگاه باشد. می‌گویم خدایا به قصد این که امر توست که باید آدم برود دنبال کار راه می‌افتم می‌روم دنبال کار. در انجام کارش میگوید خدایا من قصدم این است که اطاعت تو کرده باشم. این از جلوگیری می‌کند. من در میان جمع و دلم جای دیگر است. یعنی بدن اینجا با بقیه است مشغول گفتگوست اما حقیقت این شخص جای دیگری در مراتب معراجیه سیر میکند. 🏘 ادریس نبی از انبیاء یونانی بوده است. یکی از معجزاتش علم حکمت و نجوم و حساب و علم هیئت بوده است. نسبت به علم نجوم یک تسلط ویژه‌ای داشت که افلاک وقتی کنار هم قرار می‌گیرند چه آثاری ایجاد می‌شود. را ابداع کرده است لذا دارد به دستور ایشان شهر‌ها با شهرسازی بنا شد یعنی داشت چه در شهر و چه در شهر. این لذا شهر از دوره‌ی ایشان آغاز شد معماری شهر‌ها شکل گرفت. اولین کسی بوده که با قلم نوشته است. سی صحیفه داشت. هر کدام از این صحیفه‌ها اسمی دارد که در کتاب شریف بحار آمده است. 🙋‍♂ با سلام بر نوح نبی وارد زندگی ایشان می‌شویم. که «سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ». دوران عمر نوح را مختلف ذکر کرده اند. دوره‌ی اول عمر نوح دورانی بوده است که در زمان انبیا قبل بوده است و هنوز به نبوت مبعوث نشده بوده است. این دوره را از حدود چهارصد تا هشت صد و پنجاه سال ذکر می‌کنند. نوح نبی با دو واسطه به ادریس نبی از فرزندان ادریس نبی می‌شود. نوح شغلش هم نجاری بوده است یعنی از ابتدا نوح نجار بود و بعد در جریان ساختن کشتی خداوند نجاتش را از طریق همان شغلی که از ابتدا داشت قرار داد. زبان نوح زبان سریانی بوده است. دوران دعوت نوح حدودا 950 سال در قرآن قبل از وقوع طوفان است و بعد از طوفان دوباره نبی بوده است. 🏃‍♂ نوح در دوران سلطه‌ی جبارین زندگی می‌کرد که فرزندان قابیل بودند. او از فرزندان شناخته شده‌ی حضرت ادریس بود و جزء کسانی بود که تحت تعقیب بود به کوه‌ها فرار کرده بود و قبل از نبوتش در آن جا مشغول بود. از همان روییدنی‌هایی که از گیاهان بود استفاده می‌کرد. یک روز جبرئیل سراغش آمد و به او عرض کرد چرا کرده ای؟ گفت این‌ها خداشناسی نیستند. جبرائیل گفت با این‌ها بکن. گفت من تحت تعقیب هستم. اگر من را بشناسند می‌کشند. آن وقت دیگر جایی نمانده من بروم بکنم. گفت اگر به تو خدا بدهد حاضر هستی بکنی؟ قَالَ وَاشَوقًا اِلَی ذَلِک چقدر هستم به این که را بخواهم بدهم. 👀 گفت تو کیستی که با من این گونه صحبت می‌کنی؟ جبرئیل صدایی زد که همه‌ی ملائکه جوابش را دادند. در اثر این جواب آن‌ها زمین لرزید. نوح او را شناخت. جبرئیل گفت خدا به تو سلام می‌رساند و برای تو بشارتی دارم. اولش است. لباس صبر، لباس یقین لباس نصرت خدا. لباس رسالت و نبوت را برای تو از جانب خدا آوردم و خدا امر کرده که تو ازدواج بکنی با اموره بنت زمران بن اخنوخ. اموره نوه‌ی حضرت ادریس بوده او اولین کسی است که به تو ایمان آورده است. 🧕👩‍🎤 این خانم غیر از آن خانمی است که جزء زنان شرّ عالم بود که در قرآن است. این خانم اولین کسی بود که به حضرت نوح ایمان آورد و مادر سام نبی است سامی است که وصی نوح قرار می‌گیرد. وقتی نوح دعوت کرد این خانم به نوح ایمان آورد. یک سال زندانی اش کردند اما بعد یک سال آزادش که کردند همسر نوح نبی شد و سام از او به دنیا آمد که همراه نوح در کشتی بود و بعد هم این همسرش در مقابل اهل کفر و نفاق بود در مقابل با آن همسری است که با کفار و منافقین بود. 📚 منبع: جلسه 95/03/08 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386