eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
261 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
146 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 (ادامه سخن) 😈 این جا شیطان گفت «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ، إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» (ص/ 83-82) (جالب است) خدا را قبول داشت، قسم را قبول داشت، عزت حق را می‌شناخت! قسم جلاله خورد که با این قوایی که به من دادی، همه شان را می‌کنم «إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ» (اعراف/ 17) از جلو، عقب، چپ و راست، از همه‌ی اطراف بر آن‌ها 🗡 خواهم کرد، نمی‌گذارم کسی به برسد ... 🤼‍♂ شیطان هر چقدر باشد، نشانه‌ی انسان است! چون انسان بر او می‌خواهد غلبه بکند. اگر به شما بگویند با یک بچه‌ی کلاس اول دبستان مسابقه بدهید و برنده شوید، این مهم است؟ اما بگویند با کسی که قهرمان دو است، 🏆 بدهید و این را به شما داده باشند که بتوانید برنده شوید، این جا عظمت است! یعنی پهلوانی و قهرمان شدن آن جایی است که ، باشد. لذا قدر بودن شیطان، معرفی انسان است؛ یعنی هر چه شیطان قدر تر و عظیم تر باشد ... انسان این قدر عظیم است که می‌تواند بر او غلبه کند. 😔 لَمَّا أَعْطَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِبْلِیسَ مَا أَعْطَاهُ مِنَ الْقُوَّةِ قَالَ آدَمُ: یَا رَبِّ سَلَّطْتَهُ عَلَى وُلْدِی وَ أَجْرَیْتَهُ مَجْرَى الدَّمِ فِی الْعُرُوقِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَا أَعْطَیْتَهُ فَمَا لِی وَ لِوُلْدِی؟ وقتی خدا این قدرت را به ابلیس داد. حضرت آدم گفت: ابلیس را به فرزندان من کردی! مثل خون در رگ هایشان این را فرصت دادی! و خیلی چیزهای دیگری را هم دادی! 😞 (حالا) ما ؟ ... منتها آدم، است: نمی‌گوید این را بده، آن را بده مثل شیطان. بلکه آدم از عرض کرد: خدایا! به من چه می‌دهی؟ یعنی کرد به الهی! 🤩 خدا فرمود: (فرزندانت) هر که انجام می‌دهند، حساب می‌شود و هر یک ... مثل کسی می‌ماند که مسیر رودخانه‌ای که حرکت دارد، شنا 🏊‍♂ می‌کند. در یک دست که می‌زند، ده متر می‌زند جلو! اما کسی که در می‌خواهد حرکت بکند، خیلی باید بکشد تا یک دست برود جلو! ... هر سیئه، مسیر حرکت کردن است، هر حسنه در مسیر حرکت کردن است. اگر نیت حسنه کرد به او جزا می‌دهیم. نیت سیئه بکند، جزا نمی‌دهیم. 🤲 بعد آن جا (آدم) عرض می‌کند: خدایا! به من بیشترش بکن! می‌فرماید: اگر هم به سیئات شد، تا وقتی که است و از دنیا نرفته، راه را برای او باز گذاشتم. که تمام شیطان قابل باشد ... گفت: باز بیشتر بکن! گفت: اگر خودش را در مقابل من به (و عناد) قرار نداد، باز هم او را ، (در این حالت حتی) هم نمی‌خواهد. 😍 تا این را فرمود، آدم عرض کرد: است. اگر تا به حال موکول بود به از من، دیگر این جا مربوط شد به و شما که است. لذا آدم عرض کرد (مرا و فرزندانم) کافی است. 📚 منبع: جلسه 94/12/01 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: دو مرتبه از 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤭 آدم و حوا وقتی از شجره خوردند «بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا» (اعراف/ 22) این برایشان آشکار شد. حیوان عورت دارد اما برای خودش نمی‌بیند. چرا؟ چون اصلا به این مسئله، برایش توجه ویژه‌ای نیست. دست و پا برایش با عورت تفاوت نمی‌کند. این ویژگی است که نظام دارد، می‌داند بعضی اعضا و جوارح مخفی هستند، بعضی علنی هستند ... 🍁 تا این محقق شد «وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ» (اعراف/ 22) خودش را می‌خواست ... این مسئله برایش مشهود شد که حالا یک ‌هایی است که باید آن‌ها را بپوشاند. مسئله را دانست ... فرزند انسان هم تا مرتبه‌ی را طی می‌کند، این قبح را نمی‌یابد. کم کم به مرتبه‌ی که می‌رسد، این قبح برایش آشکار می‌شود ... یعنی انسان روحش بیاید، در بدن قرار بگیرد. هبوط این بود که انسان از آن مقام ، به بدن می‌کند. البته توجه به بدن فی نفسه نیست ... 😩 خطاب «اِهْبِطُوا» (بقره/ 36) متوجه شد به او که هبوط بکن. در سوره‌ی بقره، دو هبوط ذکر می‌شود: اول می‌گوید اِهْبِطُوا بعد می‌گوید «بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» (بقره/ 36) این اِهْبِطُوا چرا است؟ چون هم شامل آدم می‌شود، هم شامل حوا می‌شود، هم شامل شیطان می‌شود که به هر سه خطاب شد. آدم دو هبوط دارد، هبوط اول این است که «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ» (بقره/ 36) شیطان این‌ها را زد. بعد فرمود «اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ» (بقره/ 36) تا یک در باید بمانید، هم در ارض نیستید. بعد «فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ» آدم از خدای تبارک و تعالی تلقی کرد که آن کلمات بعضی‌ها گفتند حضرات معصومین و اولیاء صلوات الله علیهم هستند که آدم در آن حالت دید که این‌ها مقربان عند الله هستند و را به این‌ها قرار داد و باعث شد اش شود. ✅ خدای تبارک و تعالی اش را قبول کرد «فَتَابَ عَلَيْهِ» اما وقتی خدا توبه اش را قبول کرد، آیا برگشت به سر جای قبلش؟ نه! دیگر به آن جا برنگشت! «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بقره/ 38) این هبوط دوم است که فرمود همه‌ی شما هبوط کنید ... در آن هبوط قبلی گفت که این هبوط در مرتبه‌ی ، سبب است، بدن‌ها با هم نمی‌سازند ... اگر انسان تن اش را خودش دید، همه‌ی می‌خواهد در تن جا پیدا بکند، به برسد. اما عالم مادی است. لذا تمام یک نفر هم این جا نمی‌شود، چه برسد به این که این همه آدم باشند ... لذا می‌گوید «بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» این هبوط با همراه است. اما آدم کرد. 🙇‍♂ «فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» این هبوط، هبوط برگشت پذیر است. فرمود: از جانب من به سوی شما می‌آید که اگر کردید، دارید. و و برای شما دیگر در کار نیست. این برگشت برگشت به مقامی است که الی الله است. همان «إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» (بقره/ 156) منتها از آن مقام جنتی که قبلا در آن بود هم اعظم است ... همه‌ی ملائکه در این مسیر می‌شود انسان. این سجده برای این محقق شد. سجده برای انسان محقق شد، نه تن انسان! شیطان کدام مرتبه از انسان را دید؟ را گفت «خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ» (اعراف/ 12) شیطان نگاهش و بود. 🤯 ارض هفت لایه است. هر مرتبه‌ای که انسان بیشتر هبوط بکند به یکی از این ارض‌های پایین تر، می‌کند. منتها ارض‌های پایین تر لایه‌های زمین نیست بلکه لایه‌های به زمین است. این به ارض است «وَلَـكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ» (اعراف/ 176). (این انسانی که به تن توجه کرده) فقط نمی‌شود که همه‌ی اموال و زمین‌ها و دارایی‌ها مال او باشد بلکه می‌خواهد هر چه افراد است و هر چه شیئ هست باشد. که فرعون می‌گوید «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى» (نازعات/ 24) اما این هبوط‌هایی که عرض شد، از آمدن به زمین، رخ میدهد (و سقوط ها اتفاق میافتد.) و و که در این مراتب رخ میدهد، دیگر به این راحتی برگشت نیست. 😰 آیت الله بهجت می‌فرمود: تمام این هبوط‌ها برای ما امکان پذیر است. 📚 منبع: جلسه 94/12/08 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: شروع زندگی در زمین 😇 حاج‌آقاعابدینی: 👨‍👩‍👧‍👦 اگر انسان با این نگاه که خدای تبارک و تعالی زن و شوهر را خلق کرده برای «لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا» تا این‌ها سکونت پیدا بکنند، این خانواده هر چقدر پیدا بکند، قوام پیدا کرده، الهی قوام پیدا کرده است. شخصیت‌ها شکل می‌گیرد و این باعث می‌شود همه‌ی وجودی بکند. 👳‍♂ من یک آدم بزرگواری را می‌شناختم که ازدواج نکرده بود. با این که خیلی بزرگی بود اما گاهی ‌هایی درون آدم است که می‌شود. این آقا مثلا شب، آخر وقت می‌گفت: من لازم است که بروم مرغ و خروس‌هایی 🐓 که در خانه دارم، یک چیزهای تندی 🤬 به آن‌ها بگویم! را می‌کنم که خالی بشوم. این نشان می‌دهد که وجود تخلیه نشده! با این که زاهد بود ... 💑 غیر از دو نبی الهی که ذکر شده که ازدواج نکردند همه انبیا ازدواج کردند. یکی حضرت عیسی و یکی یحیی سلام الله علیهما، هر چند در مورد خضر نبی هم این وارد شده اما خضر نبی مسئله اش پیچیده تر است ... حضرت یحیی خیلی 😫 بود، به طوری که اصلا توقف در دنیا برای او خیلی سنگین بود و سخت بود و حضرت عیسی هم به لحاظ این که از مادر فقط زاده شده بود 🤱، یک نوع وجود خاصی بود. اما نقل شده که همه‌ی انبیا ازدواج کرده بودند و وجودی در همه‌ی انبیا محقق بوده است. لذا بحث به عنوان یک نگاه است، به عنوان یک ایجاد است. 🚶‍♂ آدم به سمت مروه حرکت کرد. آدم برای عباداتش برمی‌گشت، اما به حوا سر می‌زد. هنوز خودش را ماذون نمی‌دید که در کنار هم زندگی بکنند. به او سر می‌زد قدری که از آن و حالت اش 🙍‍♂ تسکین پیدا می‌کرد. بعد از مدتی عبادت، از خدای تبارک و تعالی تقاضا کرد در کنار هم زندگی بکنند. 🐳 جریان قوم یونس را ببینید، وقتی که ☄ متوجه قوم شد، آن یونس که مانده بود، مردم را، زن و مرد را گفت از هم🤞 ✌️ شوند. حتی گفت بچه‌ها را جدا بکنند. حتی آن جا گفت گوسفندان و حیوانات را از هم جدا بکنند. از شدت این 😩 که پیدا شد در و ، این حالت غربت و مفارقت در حالت و شدت تضرع خیلی داشت در قوم یونس. لذا حضرت آدم و حوا هم این جا به صورت هبوط کردند. این در این‌ها به درگاه الهی و آن خطایی که محقق شده بود داشت. لذا گاهی انسان می‌بیند در هایش می‌تواند یک تضرع داشته باشد. 🕋 خدا اجازه داد این‌ها در کنار مکان کعبه که بعدا کعبه شد استقرار پیدا کنند. خدا توسط ملائکه خیمه‌ای 🏕 به پا کرد. در آن جا زندگی شان را از مکه، بیت الله کعبه شروع کردند. بعد، در کنار کعبه خانه‌ای 🏡 ساختند. کعبه شد . اولین دستوری هم که برای آدم آمد به پا کردن بود و که دستور حج آمد. که از همان موقع حج محقق بود. 👴 عمر آدم طولانی بوده است. نوح که شاید چند نسل بعد از آدم آمده حدودا 2500 سال عمر کرده است. قرآن می‌فرماید قبل از طوفان🌪🌊، دوران دعوت نوح از مردم 950 سال بوده. آدم در بعضی از روایات دارد که 200 سال طول کشید. یعنی پدویست سال در جنت می‌نالید در جوار رب می‌نالید. در بعضی از روایات دارد شبانه روز یک جا در اولین موقعی که هبوط کرده بود می‌کرد. به طوری که در آن چهل شبانه روز چیزی ،فقط می‌گریست از فراق! خیلی سخت و سنگین است. لذا آدم جزء پنج گانه بوده که در طول تاریخ گفتند. حضرت و و که یعقوب در فراق یوسف و یوسف در فراق یعقوب بوده. گریه‌های حضرت یعقوب معروف شده اما گریه‌های حضرت یوسف خیلی نقل نشده. گریه‌های یوسف، گریه‌های سنگین تر و سخت تری بوده است. و چهارمی حضرت و پنجمی امام بودند ... 🖇 ... (قسمت اول) 📚 منبع: جلسه 94/12/15 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: شروع زندگی در زمین 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🧚‍♂ وقتی آدم هبوط کرد به زمین هفتاد هزار ملک همراه او بودند. هم برای انس آدم هم برای این که آمده بودند طواف بکنند. هفتاد هزار ملک، صفات انسان، وجودی انسان است. لذا هیچ کدام از ما فکر نکنیم که تنها هستیم. بسیاری از ملائکة الله به وجود ما هستند. هر خوبی که در وجود ما محقق است، ملکی از ملائکة الله است. در روایت دارد: هر که از انسان صادر می‌شود و نشئت می‌گیرد، ملکی از او می‌شود؛ یعنی ما دائما داریم ملائکة الله می‌کنیم. که این ملائکة الله ابدی هستند. خصوصیت ملک این است که دارد. بدانیم که هر عملی انجام می‌دهیم ملکی خلق می‌شود و این ملک ثبات دارد و ابدی است. 🚯 روایت دارد که انسانی که نشسته، دارد پوست میوه را خرد می‌کند، از او سوال می‌شود: این کار را کردی؟ می‌خواهد بگوید: از هر کار عبثی می‌شود، که تو برای پیدا کردن قرار داده شده. هر لحظه را بکنی، باید بدهی که در راه ابدیت مصرف نکردی. هر مقدار عمر را انسان اگر از بین ببرد، تلف بکند، باید باشد. این اعمال باید داشته باشد. مسیر برای انسان باید معلوم باشد، باید مرتبط باشد با آن هدف خلقت انسان. لذا امام صادق می‌فرماید: اگر من ببینم جوانی که دیروزش با امروزش نکرده او را می‌زنم. 😓 وقتی که آدم هبوط کرده بود، جبرئیل سر می‌زد به او. هر گاه فاصله می‌افتاد، آدم خیلی غم و اندوه او را فرا می‌گرفت. به جبرئیل عرض کرد که من چنین حالتی از غم را دارم. آن جا جبرئیل گفت: هر گاه برای تو حزن و سختی و سنگینی عارض شد، این ذکر مبارک را بگو لاحَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ 🔄 آدم وقتی که به حیات ارضی آمد، حیات ارضی او، دو راه در مقابلش قرار داد: یکی به سوی برگشتن به آن جنت و فوق جنتی که در آن بود و یکی هم از حیات ارضی به اسفل السافلین و ارضین سفلی و بلکه ارضین سبع؛ یعنی هفت زمین. همان جایی که شیطان هبوط کرد. شیطان به پایین ترین مرتبه‌ی ارض که همان شدید است، سقوط کرد. اما آدم به سطح ارض حیات دنیا که نقطه‌ی عالم وجود است، هبوط کرد و این هبوط قابلیت داشت. چرا؟ چون بلافاصله و در این هبوط محقق شد. یعنی توبه ایجاد هدایت کرد. 🤲 هر گاه در زندگی انسان پس از محقق شود، راه برای انسان باز می‌شود. راه را باز می‌کند. گناه برای انسان ‎بندان ایجاد می‌کند و توبه راه را باز می‌کند. در دستورات داریم که هرگاه دیدید که فشار زندگی زیاد می‌شود. دنبال جدید باشید. لزوم هم ندارد که انسان بگوید حتما توبه مربوط به گناه است!!! اصلا توبه راه را باز می‌کند. لذا انبیا با این که گناه در زندگی شان راه ندارد، همه بودند. 🚯 آدم سلام الله علیه در جایی توبه کرده که هنوز به زمین نیامده بود. تعبیر خود قرآن این است که تا و نیامده، معنا نمی‌دهد. یعنی باید دین بیاید تا گناه معنا بدهد. با تعلیم اسماء الهی ادم ارتباط با خدا را بلد شد. لذا وقتی که آن خطا محقق شد، می‌دانست که باید به چه رجوع بکند. لذا آدم سلام الله علیه و حوا «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (اعراف/ 23) هر دو توبه کردند. لذا توبه مربوط به همه‌ی انسان‌ها است. انسان می‌تواند برگشت بکند به آن مراتب عالی و حتی از آن جنتی که بود بالاتر برگردد. این از راه همان توبه‌ای بود که بعد از هبوط اول محقق شد. خاصیت این هبوط این بود که وقتی انسان به زمین می‌آید، امکان برگشت داشته باشد، چون توبه کرد! اگر توبه نکرده بود، می‌شد مثل شیطان که توبه نکرد. 📚 منبع: جلسه 94/12/22 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
🖇 (ادامه سخن) ⚖ گاهی انسان می‌شنود که مثلا ماشین می‌رود روی این باسکول‌های سنگین، ممکن است این ماشین گازوئیلش پر باشد، آنوقت این نوسان در وزن او عادی است. در هزار کیلو، صد کیلو چیزی حساب نمی‌شود. اما یک موقعی می‌روند طلا فروشی، آن جا اگر پنکه روشن است، باید حساب بکنند. بادی که در کفه‌ی این ترازو می‌خورد می‌گذارد. در آن روایت می‌فرماید: اگر کسی بین خوب و خوب تر و بین بد و بدتر داد، او است. اگر بین خوب و خوب تر و بین بد و بدتر تشخیص داد؛ یعنی قدرت تشخیصش خیلی داشت، او به می‌رسد. پس اگر ما می‌خواهیم در نظام وجودی، قدرت برایمان شود، نظام ایمنی روحی مان قوی تر شود باید های خوبی و بدی در وجودمان تر شود. 😧 ذره ذره انسان می‌شود. باید حواسمان باشد در نسبت به بدی‌ها نگذاریم کم‌رنگ شویم. مقابلش این است که «وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ» (قصص/ 54) گاهی انسان حواسش باشد اگر سیئه‌ای از او سر زد، دنبال جبرانش باشد، به خصوص حسنه‌ای که نقطه‌ی مقابل این سیئه است. مثلا اگر انسان نعوذ بالله مبتلا شده به این که مال حرامی در مالش داخل شده یا خورده، روزه بگیرد که تن پاک شود. ⬜️◻️◽️▫️آدم یک موقعی است احساس می‌کند یک عمل بدی را در مقابل یک بچه انجام می‌دهد، یک موقع در مقابل آدم بزرگ انجام می‌دهد، یک موقع می‌بیند در مقابل امام زمان انجام می‌دهد، یک موقع می‌بیند در مقابل خدا انجام می‌دهد، بدی است که در جاهای مختلف متفاوت می‌شود. جلوی بچه، جلوی آدم بزرگ، جلوی امام زمان، جلوی خدا، شدت عمل است که یعنی قدرت تشخیصش آن جا می‌رود بالاتر. ⚔ انسان فکر نکند حتما باید تمام عالم را کن فیکون بکند. اگر در گناه توانستیم شیطان و نفس را بدهیم، نگوییم این صغیره است، چه ارزشی دارد؟ هر باری که من بتوانم ولو در یک عمل کوچکی او را بزنم، به همین مقدار بر قدرت خودم . از ‌ها، از آن جاهایی که برایش پیش آمده انسان باید کند. اگر اینکار را نکند، انسان می‌فهمد کم کم دارد و نقطه ایمنی اش می‌شود. لذا باید جبرانش بکند، برای خودش قرار بدهد. 📚 منبع: جلسه 94/12/22 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: سنت ضلالت و ترک وظیفه 😇 حاج‌آقاعابدینی: 💭 از سنن الهی را تا این جا یک بحثی را میفهمیم که ایه قران فرمود «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (مائده/ 30) این مطلب، را می‌رساند؛ یعنی قابیل از همین جا آغاز نکرده بود، دشمنی اش از قبل شروع شده بود. کار شیطان این گونه است. در همه‌ی ما را از یک جایی شروع نمی‌کند که برای ما سخت و باشد. به همین مقدار که یک خطور در ذهن شکل بگیرد، راضی است. بعد این خطور را می‌پروراند. این خطور مکررا در ذهن می‌آید. دفعه‌ی اول مثل یک رعد و برق می‌آید و می‌رود. اما دفعه‌ی بعد که می‌آید اش بیشتر است. دفعه‌ی بعد انسان به آن می‌کند. دفعه‌ی بعد احساس می‌کند یک ‌ای در درونش به آن خطور پیدا کرده. دفعه‌ی بعد احساس می‌کند پیدا کرده و شده دنبال تهیه‌ی برمی‌آید. 🤕 پایگاه شیطان است که «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» (یوسف/ 53) این طور نیست انسان از ابتدا یک مرتبه قصد مرتبه را بکند، لذا خیلی از گناهان را که آدم می‌شنود، اش را ابتدائا می‌فهمد اما این خطور که آمد، دفعه‌ی بعد بیزاری می‌شود. راهش این است که از نگذاریم آن خطورات قوی شود. 😈 این خطور در قابیل چه کرد؟ اول او را در مقابل خدا قرار داد. بعد به قتل برادرش پرداخت. شیطان نمی‌شود به این حدود. یعنی این طور نیست که شیطان احساس بکند که اگر برای انسان یک مقصودی داشت تمام شد. خیر! شیطان آمد برای او داد که این که هابیل قربانی اش مورد قبول آتش 🔥 قرار گرفت. گفت این آتش را هابیل می‌کرد و اگر تو آتش را مورد عبادت 🙇‍♂ قرار بدهی باعث می‌شود قربانی تو هم بعد از این مورد قبول واقع شود. به جایی رسید که قابیل شد و اولین کسی که خانه‌ی آتش تشکیل داد و او را عبادت می‌کرد قابیل بود. منتها با کینه‌ای که قابیل داشت، گفت این آتشی که من می‌پرستم، غیر از آن آتشی که برادرم هابیل مثلا می‌پرستید. 👺 لذا تا این جا شیطان، او را برد که را در مقابل در دلش قرار داد یعنی به هیچ اندازه‌ای که در قتل برادر باشد نشد. «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ» (روم/ 10) یعنی با یک آغاز می‌شود، با یک آغاز می‌شود. کسانی که این بدی را انجام می‌دهند، اگر به منجر نشود، اگر به منجر نشود، می‌رسد تا خدا. 🤔 راه شیطان از راه و همین فکر است. شیطان این فکر را پر و بال می‌دهد تا به جایی که به هیچ چیز هم راضی نمی‌شود. این گناه و اطاعت خودش را یک مقدمه قرار می‌دهد. اگر برای انسان نسبت به این محقق نشود یا اگر عمل صالحی که بِالحَسَنَاتِ السَّیِّئَةِ فَادرَئُوا اعمال که اعمال سیئه را دور می‌کند محقق نشود، این سیئه می‌شود. اعمال ما، چه حسنه چه سیئه، اینگونه نیست که گذشته باشد. اعمال ما همه شان همین الآن مشغول گذاری هستند. چه عملی که من بیست سال گذشته انجام دادم، چه عملی که امروز انجام دادم. همان عملی که سی سال پیش من انجام دادم و یادم هم رفته، آن الآن است و دارد می‌گذارد. 😮 همه‌ی عالم، خدا هستند، همه‌ی عالم خدا هستند. ما چون را احساس نمی‌کنیم، پیامی هم نمی‌گیریم. نه این که آن جا پیام نیست بلکه ما نیاز نداریم و پیام را نمی‌گیریم. اگر انسان از این که آن و را بچشد پیام را بگیرد و بعد توانست اش عمل بکند، احتیاج به و ندارد. اما اگر پیام را نگرفت، باید مبتلایش بکنند. مثل کسی است که خوابش سنگین است؛ با یک صدای آرام بیدار نمی‌شود. باید گاهی با صداهای بلندی صدایش کنند و یا حتی تکانش هم بدهند. این‌ها پیام دارد برای ما که خیلی از که برای ما ایجاد می‌شود، مال یک است که انجام دادیم که اگر آن ترک وظیفه را بکنیم، در حقیقت مشکلات جبران می‌شود و پیش نمی‌آید. 📚 منبع: جلسه 95/01/28 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: را دوست بداریم 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤴 حاکم ظالمی در دوره ادریس نبی وجود داشت. یک روز از یک زمینی داشت عبور می‌کرد. دید این زمین خیلی سرسبز و خوب است گفت این باید مال من باشد. گفتند صاحب دارد. صاحبش موحد هم بوده؛ یعنی یکی از یاران ادریس نبی بوده است. می‌گوید این زمین را بده به من. می‌گوید همه‌ی خرج زن و بچه ام از همین است. می‌گوید پس بفروش. می‌گوید اگر بفروشم راه معاشی غیر از این ندارم. شاه میاید به خانه درحالیکه غمگین بوده است. همسرش که خیلی بود. گفت چرا ناراحتی؟ می‌گوید این طور شده است. می‌گوید کاری ندارد. من یک برایش می‌کنم که این از دین مَلِک خارج است و عده‌ای شهادت می‌دهند و می‌توانی او را بکشی و زمینش را مالک شوی. همین طور هم شد. 😥 فکر نکنیم ما پادشاه نیستیم. گاهی همین ‌های ما هم بوی همین را می‌دهد. به قول ایت الله بهجت ما و پیدا نکردیم. ولی در همین حیطه‌ای که هستیم، در همین مقداری که دستمان باز است به اندازه‌ی خودمان همین کارها را می‌کنیم؛ در همسایگی مان، گاهی در دوستانمان، در خانه‌ی خودمان، بین همسر و فرزندان، گاهی در اداره یک کاری می‌کنیم که طرف ساقط شود تا من به جایش بروم. 😡 در این مرحله خداوند آنقدر غضبش بالا میگیرد که ادریس را می‌فرستد سراغ آن پادشاه. خطاب می‌کند تو شدی از این که من می‌کنم. بگو به او که به زودی از تو می‌گیرم. در روایت دارد که قدرت ندارد و علیه اش پرونده سازی کردی به سرعت الهی محقق می‌شود. این مطلب انحصار به دوران خاصی ندارد. 🙌 حضرت ادریس یک نفری رفته سراغ این ظالمی که از هیچ ظلمی ابا ندارد. چقدر باید در وجود انسان حاکم باشد. می‌گوید ! نمی‌گوید من تنهایی بروم؟ خداوند خطاب میکند اینکه من به خرج می‌دهم برای این است که تو بلکه یک جا سیر شوی، بگویی کردم، کردم. اصحاب نشسته بودند همه دور تا دور ادریس به تنهایی آمد همین را گفت. بعد وقتی که برگشت شاه به او گفت زود برو از جلوی چشمم دور شو وگرنه تو را هم می‌کشم. یعنی معلوم بود از این پیام ترسی هم بر دلش ایجاد شده که همان جا او را نکشت. ادریس رفت. شاه همسرش را صدا زد. همسر شاه وارد شد گفت چه شده؟ گفت چنین مسئله‌ای بوده است. گفت تو مالک هستی، تو پادشاه هستی، چطور جرئت کرده در مقابل تو این حرف‌ها را بزند؟ خودم می‌فرستم او را با لشکر نابود کنند چهل نفر را فرستاد که دنبال ادریس گشتند وقتی به ادریس رسیدند حضرت ادریس به اذن الهی خطاب کرد که مُت یعنی بمیرید. مردند. 🖇 ادامه دارد ... 📚 منبع: جلسه 95/02/18 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: سنتی برای و یا برای ابدی 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🙌 خدا نوح را فرستاد تا اینها را نجات بدهد. بعد نوح اینها را دعوت به اطاعت الهی کرد. بعد از اینکه آنها را به تقوا و اطاعت الهی دعوت کرد فرمود: اگر شما تقوا پیشه کنید و اطاعت الهی کنید، عذاب برای شما محقق نمی‌شود. اما اگر اطاعت نکنید، عذاب قطعی است. اما چون تاکنون عذاب نازل نشده بود، اینها نمی‌کردند. لذا نوح 150 سال این کار را طول داد تا دعوت کرد. ☹️ خدای متعال چقدر مهلت داد و چقدر دادن خدا سبب شد. قوم نوح به نوح می‌گفتند: آنچه به ما وعده داده بودی، کجاست؟ بیاور! هرچه خدا از روی ، این را به تأخیر می‌انداخت که بلکه یک عده‌ای باشند اما اینها می‌شدند. اگر نتیجه گناهمان را ندیدیم، اگر خبری نشد فکر نکنیم خبری نیست. بگوییم: پس معلوم است این کارها نتیجه بدی ندارد!!! اگر خبری بود می‌شد پس معلوم است خبری نیست!!! این سوء استفاده از حلم خداست. بلکه خدا باید ما را کند. به ما دادند. ما همیشه باید خودمان را ببینیم. این آخرین ذره گناهی که حتی ممکن است یک صغیره باشد، اگر در دلمان نسبت به یک حالت پیدا کنیم، انسان از خارج میشود. 🤯 😱 هر ذره‌ای از عمل من که ممکن است یک عمل کوچک و ساده‌ای باشد، در حقیقت ممکن است کفه ترازو را بچرباند و دیگر کفه سیئات من بر حسنات من غلبه کند و جزء شوم. «وَ إِنْ عُدْتُمْ‏ عُدْنا» (اسراء/8) اگر انسان برگشت، ما هم برمی‌گردیم. در روایات دارد اگر کسی گناه کرد او کوتاه می‌شود. لذا هر گناه نه فقط یک از دست دادن نسبت به آن زمان است بلکه مدتی از عمر را که در آنجا می‌توانست برای استفاده کند را از دست میدهد لذا داریم که کسانی که به عمر غیر طبیعی از دنیا می‌روند بیش از کسانی هستند که با اجل مسمی از دنیا می‌روند. چرا؟ چون برایشان پیش آمده که این معاصی به منجر نشده است. خداوند در قبال بعضی از اعمال و طاعات، عمر را زیاد می‌کند مثل صله رحم. قطع رحم عمر را به سرعت کوتاه می‌کند. 😨 البته گاهی کسانی عمر طولانی می‌کنند، افراد فاسق و فاجری هستند. لذا فرعون عمرش خیلی طولانی بود. چهارصد سال عمر کرد. اگر کسی به شقاوت رسید، خدای تبارک و تعالی اجل مسمی می‌دهد تا به شقاوتش برسد. البته اینطور نیست هرکس عمرش کوتاه بوده گناهکار بوده است. ما نمی‌دانیم عمر چقدر است. ممکن است کسی یک روز بعد از بلوغش از دنیا برود. همان یک روز برای کمالش می‌کرده است. اصلاً در این رابطه ملاک نیست. هیچکس نمی‌تواند قضاوت کند چه کسی گناهکار است. 🤲 بعد خطاب می‌کند: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‏» (نوح/10) نسبت به رب خودتان کنید. «إِنَّهُ كانَ غَفَّارا» (نوح/10) اگر استغفار کردی، خدای تبارک و تعالی می‌آمرزد. می‌کند، مغفرت فقط پوشاندن نیست بلکه دادن هم هست. خدا هم عفو است، هم غفور است. اول عفو خدا شامل حال ما می‌شود. بعد مغفرت و غفرانش. یا علی و یا عظیم! یا غفور و یا رحیم! تازه رحمت رحیمیه فوق مغفرت است. نوح می‌فرماید: اگر شما استغفار کردی «يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً» (نوح/11) آسمان برای شما در رزقش را به بهترین وجه باز می‌کند. استغفار رفع مانع می‌کند. برای این مشرکین قطحی آمده بود تا به خدا رو کنند، تا شوند. اما به ابر و خورشید و ربوبیت‌های غیر خداوند رو می کردند. این ها در دوران خودشان به عقیم شدن رسیده بودند. نوح میگفت: «وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ» اگر استغفار کردید هم باران به موقع می‌آید و هم قحطی برداشته می‌شود. هم اموال شما زیاد می‌شود و هم اولاد شما زیاد می‌شود. «وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً» (نوح/12) باغ‌های شما آباد می‌شود. نهرهای شما جریان پیدا می‌کند. قوم نوح باران می خواستند و فرزند می‌خواستند و باغات می‌خواستند، می‌فرماید: اینها را به شما می‌دهیم. منتها شما اول باید استغفار کنید. بودن حق یک مستمر است. خدای متعال با استغفار راه را برای ما باز می‌کندو حتی منافع مادی فراوانی به دنبال دارد. لذا کسانی که دنبال رزق زیاد هستند، استغفار کنند. 🤝 استغفار هم فقط به گفتن کلمه «استغفرالله» نیست. یعنی انسان نسبت به گناهان کند.
تدارک مافات است
. لذا بین مجتمع و فرد و بین استغفار و عمل صالح یک رابطه مستقیم است. 📚 منبع: جلسه 95/04/12 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: ها زودتر میخورند 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤢 حقیقت عمل صالح و کلام صالحی که در وجودی تحقق پیدا می‌کند و وارد می‌شود، بستگی دارد به اینکه این وجود چگونه خودش را تاکنون کرده باشد. یعنی زمانی که عمل صالح انجام دهد اگر این وجود جان، جان خرابی باشد، جان ناصالحی باشد، در مقابل این عمل صالح مقاومت می‌کند. این عمل صالح در وجود این تبدیل به سم می‌شود. نه اینکه فقط نفعی ایجاد نمیکند بلکه سم میشود. 🙈 قوم نوح اینگونه با نوح برخورد کردند. اینها دست‌هایشان را در گوششان می‌کردند. چشم‌هایشان را می‌بستند. یعنی حواس ادراکی‌شان را نسبت به نوح می‌بستند که حتی به نوح گفتند: عذابی را که وعده دادی، بیاور. گاهی تکذیب با زبان است، گاهی تکذیب با است.وتکذیب با زبان این است که انسان بگوید: من نمی‌خواهم. البته ممکن است منِ گوینده و مبلغ گاهی بد صحبت کنم یعنی این جوان با من مشکل دارد نه با دین خدا. اما گاهی خود دین را نمیپذیرد. لذا میگوید اگر خدا هم بگوید، من قبول ندارم. البته اگر جوان از روی جهل این حرف را بزند خدای تبارک و تعالی گذشت می‌کند. چون خدای تبارک و تعالی که محل انفعال نیست. یعنی کاسه‌اش را با این وارونه نمی‌کند. لذا با یک تلنگر او را برمی‌گرداند. اما یک تکذیب عملی داریم. 👣 «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن» (روم/10)‏ کسانی که گناه می‌کنند، این تکذیب عملی است. گناه یعنی اینکه من این عمل را که خدا فرموده نمی‌کنم. خلافش را انجام می‌دهم. منتهی گناه هم گاهی از روی جهل است. «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَة» (نساء/17) وقتی با گناه محقق می‌شود، باب باز است. اما اگر گناه با محقق شود، خیلی سخت است. این «أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ» است. تکذیب خدا یعنی راه کمال برای این شخص بسته می‌شود. اگر گناه عملی هم ادامه پیدا کرد، و به توبه و شرمندگی منجر نشد، ادامه و اصرار بر آن، انسان را به تکذیب خدا و آیات الهی می‌کشاند. 🤯 محاربه با خدا آغاز می‌شود. با و آغاز می‌شود. شیطان هیچ موقع نمی‌گوید: در مقابل خدا یکباره بایست. یواش یواش از بی‌حالی و تنبلی و اینها آغاز می‌شود. اما به اینجا خلاصه نمی‌شود. لذا اینجا باید جلویش را گرفت وگرنه به «کذبوا بآیات الله» میرسیم. تکذیب آیات الهی ذره ذره است. همین گناه عملی که از روی جهالت هم هست ذره‌ای از تکذیب است. اما این ذره‌ای از تکذیب با ندامت و پشیمانی و جبران می‌شود. اما اگر گناه در وجود انسان نعوذ بالله شد، همان می‌شود که به صورت درمی‌آید. به صورت عناد درمی‌آید. 😒 بعضی در زمان امیرالمؤمنین (ع) گاهی به امیرالمؤمنین داشتند، اما حاضر نبودند با حضرت در جنگ‌ها شرکت کنند. بعضی هم اصلاً نسبت به جنگهای حضرت میلی نداشتند. کم کم به جایی می‌رسید که می‌دیدند در لشگر مقابل قرار گرفتند و دارند تشویق می‌کنند و کم کم به جایی که در لشگر مقابل می‌جنگیدند. 🚷 باید حواسمان باشد. نقطه‌های آغاز همیشه خیلی پیچیده نیست که انسان بگوید: من می‌فهمم. لذا در اینجا زودتر می‌خورند. یعنی کسانی که فکر می‌کنند خیلی حواسشان جمع است، و مراقب هستند زودتر گول میخورند. میگویند کسی نمی‌تواند ما را کند. اما می‌بیند کم کم به جایی رسید که اگر می‌خواهد ترک کند اما از درد این کار اشکش درمی‌آید. لذا انسان باید مراقبتش کامل باشد و هم بترسد. کسانی که خودشان را در یک نقطه‌ای خیلی قوی می‌بینند، شیطان از همین وارد می‌شود تا از همین ناحیه او را زمین بزند. نقطه ضعف را می‌شود جبران کرد ولی نقطه قوت را نمیشود. شیطان در نقطه‌های قوت ذره ذره وارد می‌شود. 📚 منبع: جلسه 95/05/02 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386