eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
267 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
155 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 (ادامه سخن) 🤲 در دعا ما باورمان در یک حدی است. لذا هم در حد است. لذا وقتی می‌رسیم مریض را می‌بینیم، دعا می‌کنیم برای شفایش، اما (وقتی) مرده می‌بینیم، برای زنده شدن مرده دعا نمی‌کنیم. چون باورمان نمی‌شود که مرده زنده شود با دعای ما! برای همین، دعا کردن برای زنده شدن مرده را هم نمی‌کنیم. اما انبیا باورشان به قدرت الهی این گونه نیست که ما باور داریم. لذا می‌بینید که دعا می‌کنند، به اذن الله، عیسی علیه السلام می‌شود مظهر احیای حق. احیا می‌کند، چون دارد. چون خودش را ، (چون خودش را) کاره‌ای نمی‌بیند. ... 😔 حضرت آیت الله بهجت می‌فرمود: خدا چه کند با ما؟ که اگر زود اجابت بکند، گاهی ما رو به می‌کنیم! خیلی تعبیر زیباست. *چه کند با ما؟ که ما باور نداریم که خدا اجابت کردنش، نه بردار است، نه بردار است. لذا وقتی که می‌خواهد اجابت بکند ... روایت هم نقل می‌کند که فإنَّ العطيَّةَ على قَدْرِ النِّيَّةِ (غررالحکم ، ص ۲۳۸) عطیه‌ای که خدا به انسان می‌دهد و عطا می‌کند، به اندازه‌ی و است که او کرده. اگر باورش این باشد که خدا، قدرت مطلق است (و) هیچ چیزی برای او نیست، این یک نوع اجابت محقق می‌شود. 🎬 لذا ابراهیم سلام الله علیه آن پرندگان 🐤 را قطعه قطعه می‌کند «ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا» (بقره/ 260) سعی زنده می‌شوند و به سوی او می‌آیند. حضرت عیسی «وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّـهِ» (آل عمران/ 49) زنده می‌کند مردگان را و جزء معجزات عیسی علیه السلام این بوده که مردگان زنده می‌شدند. 🙇‍♂ لذا می‌بینید که برای انبیا این مسئله چون پذیر است، تحقق هم محقق میشود. چون به خدا دارند، به که نمی‌خواهند نگاه بکنند. قدرت خودش را که نمی‌خواهد ببیند. درست است که معجزات به نفسِ نبی، قائم است اما نفسِ نبی به چه قائم است؟ به خدای تبارک و تعالی این‌ها می‌بینند. قدرت الهی را که از وجود آن‌ها دارد خودش را نشان می‌دهد. هایشان را بر همان تنظیم می‌کنند. ✊ لذا می‌بینید موسی به تنهایی می‌رود سراغ فرعون، با همه‌ی دبدبه و کبکبه‌ی فرعون و عظمتی که می‌گوید «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى» (نازعات/ 24) شش صد هزار نظامی تحت فرمان فرعون و تخت و بارگاه او به گونه‌ای است که می‌گوید: هر جا بروی، باران در هر جای این مکان ببارد، در مملکت من می‌بارد. اما به تنهایی خدا می‌گوید «اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى» (نازعات/ 17) نمی‌گوید ؟ می‌گوید ! چون می‌داند وقتی خدا است، یکنفری در مقابل همه‌ی این‌ها، یک نفر نیست. خداست اراده‌ی او، رفتار او، (اینها) تحت الهی است. فرعون هم تحت اراده‌ی الهی است. این را باور دارد ... 💯 مهم: این بالاترین کمال است که انسان در زندگی اش و رفتارش به جایی برسد که خدا در همه‌ی وجودش حاکم است. چطوری این بر ما ایجاد می‌شود؟ ... هر امری که در وجود ما محقق می‌شود، هر جایی که (برای) ما امر الهی آمده (و) ما اطاعت کردیم، این یک مرتبه از فناست. فنای اراده‌ی در اراده‌ی . یعنی من اراده‌ی خودم را گذاشتم کنار، اراده‌ی الهی را در وجودم حاکم کردم. همین انجام واجبات! از اینجا، آن توحیدِ مجسم، شروع می‌شود! 👣 چرا انبیا توحید مجسم شدند؟ از کجا آغاز کردند؟ چطوری شد؟ آیا این‌ها تافته‌ی جدا بافته هستند یا نه؟ این‌ها «لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب/ 21) این‌ها های زنده هستند. این‌ها حقایق قابل هستند... ⤴️ فرمان‌های الهی در وجود انسان وقتی محقق می‌شود، انسان دارد به توحید نزدیک می‌شود... لذا اولیا الهی هر چه بالاتر می‌آیند وجودشان تر می‌شود... منتها با به این جا می‌رسند این می‌شود کمال ملائکه ... اما انسان ... با اختیار می‌آید بالا. تفاوت انسان با مَلَک ... (در) تعبیر قرآن این است که «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ، ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ» (تین/ 5-4) ما انسان را در بهترین بنیه خلق کردیم اما کجا قرارش دادیم؟ در پایین ترین مرتبه‌ی وجود. پایین ترین مرتبه‌ی فعلیت. اما بنیه و توانش، احسن تقویم است. اما از کجا آغاز می‌کند؟ از نقطه‌ی صفر. از این جا باید آغاز بکند. (حالا) یا می‌آید بالا، یا می‌رود پایین. نقطه‌ی صفر یعنی استعداد تام و کامل انسان که (در) این مسئله هر چقدر، انسان سیرش، سریع تر باشد، زودتر به آن نقاط کمال می‌رسد و (برعکس). 📚 منبع: جلسه 94/11/10 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: را دوست بداریم 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤴 حاکم ظالمی در دوره ادریس نبی وجود داشت. یک روز از یک زمینی داشت عبور می‌کرد. دید این زمین خیلی سرسبز و خوب است گفت این باید مال من باشد. گفتند صاحب دارد. صاحبش موحد هم بوده؛ یعنی یکی از یاران ادریس نبی بوده است. می‌گوید این زمین را بده به من. می‌گوید همه‌ی خرج زن و بچه ام از همین است. می‌گوید پس بفروش. می‌گوید اگر بفروشم راه معاشی غیر از این ندارم. شاه میاید به خانه درحالیکه غمگین بوده است. همسرش که خیلی بود. گفت چرا ناراحتی؟ می‌گوید این طور شده است. می‌گوید کاری ندارد. من یک برایش می‌کنم که این از دین مَلِک خارج است و عده‌ای شهادت می‌دهند و می‌توانی او را بکشی و زمینش را مالک شوی. همین طور هم شد. 😥 فکر نکنیم ما پادشاه نیستیم. گاهی همین ‌های ما هم بوی همین را می‌دهد. به قول ایت الله بهجت ما و پیدا نکردیم. ولی در همین حیطه‌ای که هستیم، در همین مقداری که دستمان باز است به اندازه‌ی خودمان همین کارها را می‌کنیم؛ در همسایگی مان، گاهی در دوستانمان، در خانه‌ی خودمان، بین همسر و فرزندان، گاهی در اداره یک کاری می‌کنیم که طرف ساقط شود تا من به جایش بروم. 😡 در این مرحله خداوند آنقدر غضبش بالا میگیرد که ادریس را می‌فرستد سراغ آن پادشاه. خطاب می‌کند تو شدی از این که من می‌کنم. بگو به او که به زودی از تو می‌گیرم. در روایت دارد که قدرت ندارد و علیه اش پرونده سازی کردی به سرعت الهی محقق می‌شود. این مطلب انحصار به دوران خاصی ندارد. 🙌 حضرت ادریس یک نفری رفته سراغ این ظالمی که از هیچ ظلمی ابا ندارد. چقدر باید در وجود انسان حاکم باشد. می‌گوید ! نمی‌گوید من تنهایی بروم؟ خداوند خطاب میکند اینکه من به خرج می‌دهم برای این است که تو بلکه یک جا سیر شوی، بگویی کردم، کردم. اصحاب نشسته بودند همه دور تا دور ادریس به تنهایی آمد همین را گفت. بعد وقتی که برگشت شاه به او گفت زود برو از جلوی چشمم دور شو وگرنه تو را هم می‌کشم. یعنی معلوم بود از این پیام ترسی هم بر دلش ایجاد شده که همان جا او را نکشت. ادریس رفت. شاه همسرش را صدا زد. همسر شاه وارد شد گفت چه شده؟ گفت چنین مسئله‌ای بوده است. گفت تو مالک هستی، تو پادشاه هستی، چطور جرئت کرده در مقابل تو این حرف‌ها را بزند؟ خودم می‌فرستم او را با لشکر نابود کنند چهل نفر را فرستاد که دنبال ادریس گشتند وقتی به ادریس رسیدند حضرت ادریس به اذن الهی خطاب کرد که مُت یعنی بمیرید. مردند. 🖇 ادامه دارد ... 📚 منبع: جلسه 95/02/18 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386