#سخنرانی #روز_پنجم #ماه_رمضان
🖇 (ادامه سخن)
😲 یک بزرگی گفته بود که من فکر میکردم اگر در کمالات به مقام عرش الهی برسم، دیگر در آن جا همه چیز آرام است! میگوید: وقتی رسیدم به آن جا، دیدم بلکه عرش الهی از من تشنه تر است به خدا؛ یعنی هر چه که انسان بالاتر میرود، وجودش سعه پیدا میکند ... تازه میفهمد چه خبر است.
🦁 (البته) حیوان، شکلش محدود است ... یک شیری در بیشهای آرام گرفته، همین طور دارد نگاه میکند، جلوی رویش آهوان 🦌 دارند با فاصلهی کمی راه میروند. اینها میدانند او سیر است. دیگر به اینها کاری ندارد. لذا با خیال راحت، دارند عبور میکنند ... همین قدر که حیوان شکمش سیر میشود (کاری به آنها ندارد). اما انسان مگر #سیری دارد؟
☠ در روایت به این مسئله اشاره شده که قبل از این آدم، آدمهایی در زمین زندگی میکردند. آنها مبتلا شدند به این مرتبهی فساد و خونریزی و نزاعها و نسلشان برانداخته شد. (این روایت هم مطرح شده است که بماند)
👀 ملائکه با هم گفتند: اگر قرار است خلافتی (وجود داشته) باشد، خلافت در جایی است که آن (خلیفه) #فقط ارتباطش با خدا باشد و هیچ #تعلقی به جای دیگری نداشته باشد ... #تعلق به #ارض در انسان، #غفلت از خدا ایجاد میکند.اگر قرار است جانشینی در کار باشد، جانشینی به ما سزاست! (البته) نه از باب این که اینها به خدا #اعتراض کردند یا نه از باب این که اینها #منیّت داشتند! ... «وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ» (نحل/ 50) هر چیزی خدای تبارک و تعالی امر میکند، این (ملائک) انجام میدهند و هیچ در آنجا #تخلف ندارند، #اعتراض ندارند. اینها تابع هستند. منتها برایشان این #سوال ⁉️ استیضاحی بود برای اینکه #بفهمند که چطور اینها جمع میشود؟ سوال برای رفع مشکلشان بود که بفهمند و بشناسند ...
🧚♂ خدای تبارک و تعالی، به آنها فرمود: این دیگر رتبهی #علم شما نیست ... اما (خداوند یک برهانی را) مطرح کرد با آنها، چرا مطرح کرد؟ (چون) میخواهد انسانی را خلق بکند که این انسان، همهی ملائکهی خدا جزء شأنش هستند، جزء خدم و حشم اش هستند، خدمتکاران او میشوند ... ملائکه خودشان در یک عالم قدسی زندگی میکردند که هیچ کسی به تنهی آنها نمیتوانست تنه بزند ... حالا میخواهند #متعلق شوند به یک موجودی که خلیفة الله است. از جهت این که او (آدم) پایش در #زمین است_پای در زمین یعنی با این #محدودیت_اینها (ملائک) میخواهند متعلق به این وجود شوند! خیلی برای اینها سنگین و سخت است که (این مساله) چگونه ممکن است؟ نه از باب این که مقاومت بکنند (بلکه برایشان سوال است).
📩 «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا » (بقره/ 31) خدای تبارک و تعالی تعلیم کرد به آدم همهی اسماء را که این اسماء چیست؟ #حقایق اشیاء که عند الله است، همهی اینها #اسماء هستند. همهی اینها را خدا دارد تعلیم میدهد به آدم ... «ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ» (بقره/ 31) حالا ملائکه هر کدام خودشان اسمی هستند و شأنی از یک اسم هستند ... (در ادامه فرمود) «فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» (بقره/ 31) اگر شما میگویید که ما لایق #خلافت هستیم، چون قدسی هستیم و ارضی نیستیم و زمینی نیستیم ... (خب) شما از این اسماء خبر بدهید! اینها وقتی که به اینجا رسیدند (گفتند) «قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» (بقره/ 32) خدایا ما غیر از آن مرتبهای که تو به ما یاد دادی، چیزی نمیدانیم. این #جامعیت در وجود هیچ کدام نبود. (گفتند که) «إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» علیم حکیم فقط تو هستی ... اینها اظهار #عجز کردند 😰، دیدند (این قابلیت را) ندارند ...
🎖 بعد از این، آدم امر شد که (ای) آدم تو حالا خبر بده تا این که معلوم شود که مقام تو چیست ... وقتی انباء کرد و خبر داد، اینها #فهمیدند که در برابر این حقیقت وجودیه، اینها چیزی محسوب نمیشوند ... « فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ» (بقره/ 33) خدا فرمود آیا نگفتم من چیزی میدانم که شما نمیدانید؟... ملائکه این جا فهمیدند... بعد خدا میفرماید آن چیزی که آشکار کردید و گفتید و آن چیزی که #پنهان کردید (آگاهم). این اشاره به آن #ابلیس بود که در بین آنها از #جنیان مانده بود. از سابق و در بین ملائکه بود و این، آنچه را که در وجودش بود (اما) #اظهار هنوز نکرده بود (خدا میدانست) که بعد از امر به سجده، این #تمرد شیطان 👺 آشکار شد ...
📚 منبع: جلسه 94/11/17 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386
#سخنرانی #روز_دهم #ماه_رمضان
🖇 (ادامه سخن)
😳 هروی از امام رضا سوال کرد که از آن شجره که آدم و حوا از آن خوردند، مردم اختلاف کردند که بالاخره چیست ... حضرت میفرماید: درختان جنتی، همهی انواع میوهها را حمل میکنند ... مثل #تنگنای عالم دنیا نیست که اگر این میوه گندم باشد، گندم از گندم بروید، جو ز جو! آن جا این طور نیست! آن جا انسان بذری را که از #عملصالح میکارد، نتایج عظیمی که اصلا برای او قابل تصور نبوده، آن چیزی که اصلا نه در ذهنش خطور کرده، نه چشمش دیده، نه گوشش شنیده، نتایج همین اعمالش را برداشت میکند ...
🙍♂ تعبیری که مرحوم علامه دارند خیلی زیباست. ایشان میفرماید: ما عالم دنیا را #اصل میدانیم و تمام عوالم دیگر را #قیاس میکنیم با دنیا ... میگوییم بهشتِ دنیا چگونه است؟ میگوییم جایی است که درختان زیبا دارد، آب جاریست، صدای پرندگان جاریست. این را #اصل میگیریم، میگوییم جنت آخرت از این سنخ است ... اما عالم دنیا فقط #مثال آن عالم است، #مثال همیشه #یک جهت کوچک را نشان میدهد ... نسبت عالم دنیا به آخرت یا به عالم ملکوت که همین جا هم الآن است، نسبت یک انگشتر است به بیابانها ... ما چقدر خودمان را ارزان #فروختیم ... تعبیر حضرت علی این است که خودت را ارزان نفروشی! بهشت قیمت #بدنهای شماست! نظام روح شما و مراتب عالی شما، #جزایش حتی از بهشت بالاتر است! که اینها خیلی برای انسان #حسرت زاست ...
🤦♂ انبیا و اولیا چقدر #حرص میخورند، چقدر برایشان #سخت است که میبینند این عظمتها در انتظار انسان است ولی انسان ها حاضر به #حرکت نیستند! اینها ثمرهی #غفلت است ... #منکیستم؟ من این #بدن هستم؟ من این #خیال هستم؟ من #حقیقتی هستم که این همه عظمت در انتظارش است؟ آنها، من هستم؟ جایی میرسد که بدنی نیست ولی آنها و حقیقتشان هستند. از این معلوم میشود من هستم اما بدن نیست. پس من، #بدن نیستم ...
😵 شیطان از این مراتب وجودی انسان که آدم سلام الله علیه داشت استفاده کرد ... #بدنش را به او نشان داد، گفت: تو این هستی! این #زوال دارد، این #پوسیدگی و #مردن ☠ دارد. میخواهی دلالت بکنم تو را به چیزی که دیگر مردن نداشته باشد؟ میخواهی دلالت بکنم تو را به چیزی که سلطنت تو زایل نشود، قدرتت کم نشود؟ نگاه بکن به این درخت ... شیطان آمد، نشان داد که تو، بدن هستی! به او گفت منِ تو، #تنِ تو است.... این توجه به #کل دنیا بود ...
📍 وقتی که ادم توجه به #بدن کرد که #زوال دارد و برای جلوگیری از زوالش از این درختها باید تناول بکند، این #توجه بدن محقق شد که البته باید این توجه برای آدم محقق میشد. چرا؟ چون از ابتدا قرار بود این بیاید در ارض، #راهش هم #همین بود ... منتها اگر این درخت در #دنیا بود و آدم در دنیا توجه میکرد، انسان در مرتبهی حیوان یا نبات #میماند اما چون در جنت، در مرتبهای که مقام #روح و نفس او آن جا است #توجه به بدن کرد_یعنی از مقام #روحانیتش ، بدن را دید_چون از این مقام، بدن را دید، بدن، #شأنی از شئونش شد! خواستند #تعلق روح به بدن را نشان بدهند ... لذا تا از شجره خورد ...
📚 منبع: جلسه 94/12/08 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386
#سخنرانی #روز_بیست_و_چهارم #ماه_رمضان
موضوع: سلام بر نوح
😇 حاجآقاعابدینی:
👘 ادریس اولین کسی بود که #خیاطی و #دوختن را ابداع کرد. قبل از او مردم از پوست حیوانات و برگ درختان بدون این که دوختنی در کار باشد استفاده میکردند اما از زمان ادریس او اولین کسی بود که لباس دوخت و دوختن لباس را ابداع کرد. ادریس هر سوزنی که میزد حال #عبادت و #ذکر در وجودش بود یعنی تمام وجودش حتی حین اشتغالش میگفت لا اله الا الله یعنی سوزن زدنش را در یک راه تهلیل و تمجید حق میدید.
🙌 تمام زندگی انسان با این نگاه باشد. میگویم خدایا به قصد این که امر توست که باید آدم برود دنبال کار راه میافتم میروم دنبال کار. در انجام کارش میگوید خدایا من قصدم این است که اطاعت تو کرده باشم. این #توجه از #غفلت جلوگیری میکند. من در میان جمع و دلم جای دیگر است. یعنی بدن اینجا با بقیه است مشغول گفتگوست اما حقیقت این شخص جای دیگری در مراتب معراجیه سیر میکند.
🏘 ادریس نبی از انبیاء یونانی بوده است. یکی از معجزاتش علم حکمت و نجوم و حساب و علم هیئت بوده است. نسبت به علم نجوم یک تسلط ویژهای داشت که افلاک وقتی کنار هم قرار میگیرند چه آثاری ایجاد میشود. #شهرسازی را ابداع کرده است لذا دارد به دستور ایشان شهرها با شهرسازی بنا شد یعنی #علم_مُدُن داشت چه در #ادارهی شهر و چه در #ساختمان_سازی شهر. این لذا شهر از دورهی ایشان آغاز شد معماری شهرها شکل گرفت. اولین کسی بوده که با قلم نوشته است. سی صحیفه داشت. هر کدام از این صحیفهها اسمی دارد که در کتاب شریف بحار آمده است.
🙋♂ با سلام بر نوح نبی وارد زندگی ایشان میشویم. که «سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ». دوران عمر نوح را مختلف ذکر کرده اند. دورهی اول عمر نوح دورانی بوده است که در زمان انبیا قبل بوده است و هنوز به نبوت مبعوث نشده بوده است. این دوره را از حدود چهارصد تا هشت صد و پنجاه سال ذکر میکنند. نوح نبی با دو واسطه به ادریس نبی از فرزندان ادریس نبی میشود. نوح شغلش هم نجاری بوده است یعنی از ابتدا نوح نجار بود و بعد در جریان ساختن کشتی خداوند نجاتش را از طریق همان شغلی که از ابتدا داشت قرار داد. زبان نوح زبان سریانی بوده است. دوران دعوت نوح حدودا 950 سال در قرآن قبل از وقوع طوفان است و بعد از طوفان دوباره نبی بوده است.
🏃♂ نوح در دوران سلطهی جبارین زندگی میکرد که فرزندان قابیل بودند. او از فرزندان شناخته شدهی حضرت ادریس بود و جزء کسانی بود که تحت تعقیب بود به کوهها فرار کرده بود و قبل از نبوتش در آن جا مشغول #عبادت بود. از همان روییدنیهایی که از گیاهان بود استفاده میکرد. یک روز جبرئیل سراغش آمد و به او عرض کرد چرا #گوشه_گیری کرده ای؟ گفت اینها #اهل خداشناسی نیستند. جبرائیل گفت با اینها #مجاهده بکن. گفت من تحت تعقیب هستم. اگر من را بشناسند میکشند. آن وقت دیگر جایی نمانده من بروم #تبلیغ بکنم. گفت اگر به تو خدا #قوت بدهد حاضر هستی #مجاهده بکنی؟ قَالَ وَاشَوقًا اِلَی ذَلِک چقدر #مشتاق هستم به این که #دین_خدا را بخواهم #توسعه بدهم.
👀 گفت تو کیستی که با من این گونه صحبت میکنی؟ جبرئیل صدایی زد که همهی ملائکه جوابش را دادند. در اثر این جواب آنها زمین لرزید. نوح او را شناخت. جبرئیل گفت خدا به تو سلام میرساند و برای تو بشارتی دارم. اولش #صبر است. لباس صبر، لباس یقین لباس نصرت خدا. لباس رسالت و نبوت را برای تو از جانب خدا آوردم و خدا امر کرده که تو ازدواج بکنی با اموره بنت زمران بن اخنوخ. اموره نوهی حضرت ادریس بوده او اولین کسی است که به تو ایمان آورده است.
🧕👩🎤 این خانم غیر از آن خانمی است که جزء زنان شرّ عالم بود که در قرآن است. این خانم اولین کسی بود که به حضرت نوح ایمان آورد و مادر سام نبی است سامی است که وصی نوح قرار میگیرد. وقتی نوح دعوت کرد این خانم به نوح ایمان آورد. یک سال زندانی اش کردند اما بعد یک سال آزادش که کردند همسر نوح نبی شد و سام از او به دنیا آمد که همراه نوح در کشتی بود و بعد هم این همسرش در مقابل اهل کفر و نفاق بود در مقابل با آن همسری است که با کفار و منافقین بود.
📚 منبع: جلسه 95/03/08 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386