eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
267 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
155 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 (ادامه سخن) 😲 یک بزرگی گفته بود که من فکر می‌کردم اگر در کمالات به مقام عرش الهی برسم، دیگر در آن جا همه چیز آرام است! می‌گوید: وقتی رسیدم به آن جا، دیدم بلکه عرش الهی از من تشنه تر است به خدا؛ یعنی هر چه که انسان بالاتر می‌رود، وجودش سعه پیدا می‌کند ... تازه می‌فهمد چه خبر است. 🦁 (البته) حیوان، شکلش محدود است ... یک شیری در بیشه‌ای آرام گرفته، همین طور دارد نگاه می‌کند، جلوی رویش آهوان 🦌 دارند با فاصله‌ی کمی راه می‌روند. این‌ها می‌دانند او سیر است. دیگر به این‌ها کاری ندارد. لذا با خیال راحت، دارند عبور می‌کنند ... همین قدر که حیوان شکمش سیر می‌شود (کاری به آنها ندارد). اما انسان مگر دارد؟ ☠ در روایت به این مسئله اشاره شده که قبل از این آدم، آدم‌هایی در زمین زندگی می‌کردند. آن‌ها مبتلا شدند به این مرتبه‌ی فساد و خونریزی و نزاع‌ها و نسلشان برانداخته شد. (این روایت هم مطرح شده است که بماند) 👀 ملائکه با هم گفتند: اگر قرار است خلافتی (وجود داشته) باشد، خلافت در جایی است که آن (خلیفه) ارتباطش با خدا باشد و هیچ به جای دیگری نداشته باشد ... به در انسان، از خدا ایجاد می‌کند.اگر قرار است جانشینی در کار باشد، جانشینی به ما سزاست! (البته) نه از باب این که این‌ها به خدا کردند یا نه از باب این که این‌ها داشتند! ... «وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ» (نحل/ 50) هر چیزی خدای تبارک و تعالی امر می‌کند، این‌ (ملائک) انجام می‌دهند و هیچ در آنجا ندارند، ندارند. این‌ها تابع هستند. منتها برایشان این ⁉️ استیضاحی بود برای اینکه که چطور اینها جمع می‌شود؟ سوال برای رفع مشکلشان بود که بفهمند و بشناسند ... 🧚‍♂ خدای تبارک و تعالی، به آن‌ها فرمود: این دیگر رتبه‌ی شما نیست ... اما (خداوند یک برهانی را) مطرح کرد با آن‌ها، چرا مطرح کرد؟ (چون) می‌خواهد انسانی را خلق بکند که این انسان، همه‌ی ملائکه‌ی خدا جزء شأنش هستند، جزء خدم و حشم اش هستند، خدمتکاران او می‌شوند ... ملائکه‌ خودشان در یک عالم قدسی زندگی می‌کردند که هیچ کسی به تنه‌ی آن‌ها نمی‌توانست تنه بزند ... حالا می‌خواهند شوند به یک موجودی که خلیفة الله است. از جهت این که او (آدم) پایش در است_پای در زمین یعنی با این (ملائک) می‌خواهند متعلق به این وجود شوند! خیلی برای این‌ها سنگین و سخت است که (این مساله) چگونه ممکن است؟ نه از باب این که مقاومت بکنند (بلکه برایشان سوال است). 📩 «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا » (بقره/ 31) خدای تبارک و تعالی تعلیم کرد به آدم همه‌ی اسماء را که این اسماء چیست؟ اشیاء که عند الله است، همه‌ی این‌ها هستند. همه‌ی این‌ها را خدا دارد تعلیم می‌دهد به آدم ... «ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ» (بقره/ 31) حالا ملائکه هر کدام خودشان اسمی هستند و شأنی از یک اسم هستند ... (در ادامه فرمود) «فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» (بقره/ 31) اگر شما می‌گویید که ما لایق هستیم، چون قدسی هستیم و ارضی نیستیم و زمینی نیستیم ... (خب) شما از این اسماء خبر بدهید! این‌ها وقتی که به اینجا رسیدند (گفتند) «قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» (بقره/ 32) خدایا ما غیر از آن مرتبه‌ای که تو به ما یاد دادی، چیزی نمی‌دانیم. این در وجود هیچ کدام نبود. (گفتند که) «إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» علیم حکیم فقط تو هستی ... این‌ها اظهار کردند 😰، دیدند (این قابلیت را) ندارند ... 🎖 بعد از این، آدم امر شد که (ای) آدم تو حالا خبر بده تا این که معلوم شود که مقام تو چیست ... وقتی انباء کرد و خبر داد، این‌ها که در برابر این حقیقت وجودیه، این‌ها چیزی محسوب نمی‌شوند ... « فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ» (بقره/ 33) خدا فرمود آیا نگفتم من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید؟... ملائکه این جا فهمیدند... بعد خدا می‌فرماید آن چیزی که آشکار کردید و گفتید و آن چیزی که کردید (آگاهم). این اشاره به آن بود که در بین آنها از مانده بود. از سابق و در بین ملائکه بود و این، آنچه را که در وجودش بود (اما) هنوز نکرده بود (خدا میدانست) که بعد از امر به سجده، این شیطان 👺 آشکار شد ... 📚 منبع: جلسه 94/11/17 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: کشتن هابیل 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🔆 خدای تبارک و تعالی امر کرد به آدم که هابیل را خودت در قرار بده. علیرغم این که قابیل بزرگ‌تر بود. همین که این خبر به قابیل رسید او نتوانست امر الهی را تحمل بکند. روایات متعددی آمده که این ایه قربانی کردن، در امر است نه در امر . روایت ازدواج، یک روایت از قربانی کردن بود اما روایات دیگری است که نشان میدهد این گونه نبوده. بلکه حتی حضرات نفی می‌کنند. به شدت این را نفی می‌کنند که ازدواج ها از برادر و خواهر بوده باشد. 👹 روایتی است که می‌فرماید یکی از به صورت ظاهر شده بود و دیده می‌شد. قابیل وقتی که او را دید عاشق او شد و آدم او را خواستگاری کرد برای قابیل. بعد یک هم ظاهر شده بود که هابیل عاشق او شد و از پدر خواست خواستگاریش کند. این ها به عقد هم درآمدند و از نسل این‌ها، نسل ادامه پیدا کرد. این یک روایت بود، روایت اول هم بیان کردیم که می‌گویند که خدا وحی کرد به آدم که پسران آدم با دخترانش ازدواج بکنند و نسل آدم از ازدواج خواهر‌ها و برادر هاست. البته امام صادق روایتی دارد که میفرمایند این نوع ازدواج است لذا این داستان دروغ است. ما الآن نمی‌توانیم حکم قطعی بکنیم که کدام یک از این هاست. ⚔ به طور کلی اصل بین هابیل و قابیل بر سر یکی از دو جریان بود. هابیل این جواب را داد که اگر تو بخواهی قصد من را بکنی من دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم. این یک عظیمی است. این نشان می‌دهد این که در او بوده است. الهی این است که اگر ظالمی مظلومی را کشت، گناهان مظلوم به گردن ظالم می‌افتد. دنبال آیه این است که «إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ» (مائده/ 29) من در حقیقت می‌دانم که آن گناهانی که به گردن من است می‌افتد به گردن تو. البته اگر او می‌خواست این را بکشد و این نمیکرد، این در ظلم اوست، یعنی اگر دفاع می‌کرد، خب او نمی‌زد. 👊 قابیل در روایت است که منتظر بود. یک بار که هابیل دام هایش می‌چریدند، او در زمین استراحت می‌کرد. یک کودک را در نظر بگیرید که تا به حال تصویری از کشتن نداشته باشد. چطوری می‌شود یک چیزی را بکشد؟ لذا شیطان به قابیل یاد داد. پرنده‌ای را که گرفته بود با سنگ کوبید به سر آن پرنده. یاد گرفت که کشتن یعنی کوبیدن با سنگ سنگین که سر را له بکند. لذا وقتی هابیل استراحت می‌کرد، سنگ بزرگی را آورد و بر سر هابیل زد و او را کشت. وقتی او را کشت، ماند این جنازه را چه کار بکند. الآن برای ما کردن، کردن خیلی ساده است اما او تا به حال این مخفی کاری را ندیده است. 🤫 هر که انسان بخواهد پنهانش بکند، طولی نمی‌کشد که در رسوا می‌شود. این خداست که ظلم حتی اگر پنهانش کردی در مظالم اجتماعی، پنهان نمی‌ماند. چون خلاف سنت الهیه است. 🐧 «فَبَعَثَ اللَّـهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَى أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَـذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ» (مائده/ 31) خدا کلاغی را فرستاد. اینها سنتشان این است که غذایی یا چیزی را که به دست می‌آورند، زیر خاک دفن می‌کنند. آن کلاغ زمین را زیر و رو کرد و شیئی را در آن جا مخفی کرد و خاک ریخت. قابیل گفت: من کمتر از اویم؟ تمام عالم برای است. منتها انسان در وقت ، در وقتی که پیدا می‌کند، می‌شود، این تعلیم را می‌گیرد. اما کسانی که هستند، می‌دانند که هر واقعه‌ای که در عالم دارد اتفاق می‌افتد، برای تعلیم اوست. لذا از این که به مرتبه‌ی برسند این را می‌یابند. 💪 تعبیر قرآن این است که ای شیطان تو سلطه نداری «إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ» (حجر/ 41) تو بر انسان‌ها نداری مگر کسی که بخواهد. لذا شیطان با قابیل ماجراها داشت. قابیل شد رفت به یمن. 🤰هابیل وقتی که از دنیا رفت همسرش حامله بود و فرزندی به دنیا آمد و خدا که را بعد از هابیل به آدم داد. برادر دیگر هابیل بود. او هم ازدواج کرد، فرزندی از او به دنیا آمد. فرزند شیث که نبی بعد از آدم شد و هم چنین فرزند هابیل مبدا انسان‌ها شدند. مبدا نسل انسان‌ها دو نفری بودند که پاک و بودند. 📚 منبع: جلسه 95/01/21 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386