eitaa logo
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد قم
261 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
39 فایل
﷽ ‌جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم ‌دانشجو مؤذن جامعه است. "شهید آیت‌الله دکتر بهشتی" ارتباط با واحد روابط عمومی: @shahab_bahram
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴سیاست یعنی بهترین واکنش برای هر کنش! 🔻 برای شرط گذاشت! کرد! ایران را متهم به نقض کرد! با دیپلماسی عمومی محاسبات را نشانه گرفت! حمایت ایران از آزادیبخش خود را به چالش کشید. 🔷 درست در نقطه مقابل: رهبر انقلاب گذاشت، کرد! رفتار جنایت بار با خود (سیاهپوست ها، اقلیت ها، زندانیان) و نقض حقوق بشر در داخل و خارج آمریکا را نشانه گرفت. و حمایت آمریکا از متحدان جنایتکار یعنی اسرائیل، عربستان و بحرین را به چالش کشید.. 🔹این ترجمه ای است از آیه شریفه کریم که میفرماید: فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ : در هر سطحی به شما تعرض کنند، در همان سطح پاسخ دهید. تاریخ خواهد نوشت وقتی مدعیان گرایی در رویای آمریکا می زیستند، فقیهی شیعه با همه توان پای ملی و قدرت ایستاد.. 💠سلامتی وجود نازنینش صلوات💠 ◽️ @JADAZADQOM
نقطه ی اساسی هر و کشوری است. اگر دانشگاه بشود ، آینده ی آن جامعه اصلاح خواهد شد. اگر دانشگاه بشود ، سرنوشت آن جامعه فساد است. این فساد ، ممکن است باشد یا . فساد علمی معنایش این است که در دانشگاه نه برای درس دادن و یاد دادن دلسوزی کند ، نه متعلم و برای یادگرفتن دلسوزی کند. نتیجه ، بار آمدن ، بدفهمیدن و نفهمیدن و عدم رشد هاست. فساد اخلاقی ، معنایش این است که آن که میخواند یا نمیخواند ، از نظر ، و و و لازم را در خود پرورش ندهد. این هم نتیجه اش با شق اول یکی است ؛ شاید هم گاهی بدتر. آن که نباشد ، و غیرت از کشور و ملت و و ی و خود را نداشته باشد ، آن عالمی که را بر خودی ترجیح بدهد و خود را در اختیار دشمن قرار بدهد ، آن عالم از هر بدتر است ؛ همان است که با به دزدی می رود و بیشتر صدمه میزند. @JADAZADQOM
📙 زنگ اول ۹ 🔹️ ... که آیا حضورم را دوست دارید یا نه؛ و آن این است که همین الان برای سلامتی من یک صلوات مشدی بفرستید. همه خنده‌کنان فرستادند و گارد بسته‌ی بعضی‌ها باز شد. کف دستهایم را محکم به هم زدم و گفتم خب رفقای با صفای من کمربندها را سفت ببندید میخواهیم راه بیفتیم. به این سؤال من خوب دقت کنید؛ اگر منِ یا یک و یا هر فرد دیگری نسبت به این شدید دارد آیا معنایش این است که این نظام به هیچ‌وجه به درد نمیخورد و باید بیخیالش شویم و نظام خود باشیم؟ آیا باید درش را تخته کنیم؟ آیا میتوانیم نتیجه بگیریم که من باید دشمن انقلاب و نظام باشم و نباید هیچ میل و علاقه‌ای به ی و مملکتم داشته باشم؟ صدای آن چند نفر ،کلاس فضا را پر کرد که «نه». سرها به طرفشان برگشت گفتم بگذارید یک مثال ساده بزنم؛ اگر کشورمان دارد برای مقدماتی آماده میشود، اما من به عنوان کسی که به عملکرد مربی یا برخی بازیکنان تیم ملی انتقاد شدید دارم، آیا آرزوی شکست تیم ملی را میکنم؟ آیا هنگامی که تیم دارد بازی مهمی انجام میدهد با اینکه دل خوشی از کادر تیم ملی ندارم، علاقه و عرق ملی من باعث نمیشود داخل یا پای تلویزیون، تیم ملی را تشویق کرده و برای پیروزی‌اش دعا کنم؟ آیا موقع بازی حرص نمیخورم؟ آیا با صعود تیم ملی به جام جهانی به وجد نمی‌آیم و اشک شوق نمیریزم؟ تعداد زیادی سر خود را به نشانه تأیید تکان دادند. گفتم سرنوشت تیم ملی برای همه‌ی ما مهم است خب حالا ملاحظه کنید اگر منِ نوعی، به عملکرد برخی مسئولین این نظام اِن‌قُلت دارم آیا میتوانم نتیجه بگیرم پس سرنوشت و سرانجام نظام و کشورم برایم مهم نیست و با پیروزی یا شکست کشورم در عرصه‌های مختلف جهانی رگ و غیرتم تکان نمی‌خورد؟ کلاس بدجور خاموش شده بود در چشمان چند نفر خیره شدم. صدایم را بالاتر بردم و پرسیدم آیا بودنِ من معنایش این است که دشمن و نظام هستم؟ جواب بدهید این را قبول دارید یا نه؟ چند نفر از بچه‌ها به نوبت اظهار نظر کردند و خلاصه‌ی حرفشان این بود که حق با شماست. ما اگر انتقادی هم داریم اما علاقه و حبّ وطن هم داریم و دشمن انقلاب و نظام نیستیم. این اقرار و اعتراف به عنوان زیربنای مرحله‌ی بعدی بحثمان خیلی لازم بود لذا با تأکید فراوان پرسیدم آیا در این مطلبی که دوستانتان اشاره کردند نظر مخالفی دارید یا نه؟ بچه‌ها مُتّفق القول گفتند نه ما همگی بالاتفاق، کشور و وطنمان را دوست داریم؛ اگرچه به برخی سیاستهایش انتقاد جدی داریم. نگاهی به مبصر کلاس انداختم و گفتم خب آقا! خوشبختانه در مرحله‌ی اول پنج به اضافه‌ی یک بدون اینکه به سر وکله‌ی هم بزنیم و گیس و گیس‌کشی راه بیاندازیم و یقه‌ی همدیگر را پاره کنیم، به نقطه‌ی اشتراک خوبی دست یافتیم. لبخندی کوتاه زدم و گفتم بنده خصلت و دأبم این است که به هر نقطه‌ی مشترکی رسیدیم آن را روی تخته، سیاهه میکنم تا بعداً کسی دَبّه نکند به امید خدا پله پله و گام به گام میرویم جلو تا ببینیم سر از کجا در می‌آوریم. شیرفهم شد؟ پاسخ «بله» را از بچه‌ها گرفتم و چرخیدم به سمت تخته. ماژیک را برداشتم و گفتم پس بگذارید مطلب اوّلِ توافق شده را اینجا بنویسیم. نوشتم اوّل: اگرچه ما به عملکرد برخی مسئولین انتقاد داریم اما به کشور و انقلاب خود علاقه‌مندیم و طرفدار آن هستیم. - بچه‌ها! پیشنهادم این است که از همین اوّل بسم الله و شروع کار مطالبی را که روی تخته درج میشود داخل دفترتان بنویسید. قرار است در آینده اتفاق خیلی خوبی بیفتد. منتها فعلاً ترجیح می‌دهم این اتفاق مبارک، مکتوم و پوشیده بماند تا انگیزه‌ی نوشتن داشته باشید. فقط سربسته بگویم، آنهایی که نمی‌نویسند مطمئناً در آینده تأسف خواهند خورد. خیلی‌ها با این حرفم دفتر و قلمشان را درآوردند و به حالت آماده باش نشستند. - بچه‌های خوب! میخواهیم گام بعدی مذاکرات را شروع کنیم؛ حالا به سؤال بعدی این حقیر دقت کنید؛ ما پذیرفتیم که اگر به طور مثال، منتقد تیم ملی کشورمان هستیم اما در بزنگاهها و مسابقات حسّاس، طرفدار پروپاقرص و مشوّق آن هستیم. خب آیا این طرفداری، معنایش این نیست که دوست داریم تیم ملی کشورمان پیشرفت کند و تیم قَدَری شود؟ حتماً جواب هر ایرانی مثبت است؛ اما بچه‌ها! پرسش محوری من در اینجا این است اگر تمایل داریم که تیم ملی کند آیا این علاقه و میل ما به پیشرفت و قدرتمند شدن تیم ملی، برای ما ایجاد نیز میکند یا نه؟ چند نفر جسته گریخته «بله» گفتند. من هم با علامت سر، تأییدشان کردم گفتم ممکن است کسی بپرسد چه مسئولیتی؟ سؤال خوب و قشنگی است ... http://Eitaa.com/jadazadqom