🍃 #سیره_شهدا
❣️تصور نمیکردم حزب اللهی ها این قدر شاد و شنگول باشند. اصلا آدم های ریشو را که میدیدم تصور میکردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند.
❣️محمدحسین یک میز تنیس گذاشته بود توی خانه دانشجویی اش وارد که میشدیم بعد از نماز اول وقت، بازی و مسخره بازی شروع میشد.
❣️لذت میبردم از بودن کنارشان از شادی میترکیدی بدون ذره ای #گناه.
🌷شهیدمدافع حرم
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
صلوات 🌷🍃
....•🌸°∞°❀
🌸❀°∞°
🌸•....
🍃🌷🍃🌷🍃
🌸✨مرامهای خاص زیاد داشت اما بعضی چیزها برایش قانون بود و #خط_قرمز داشت و یکی از آن خط قرمزها این بود:
محمد حسین همیشه یکی از دیوارهای خوش اندازه که چشمخورش از بقیه جاها بیشتر بود را به عکس #شهدا تعلق میداد و تو باید قبول میکردی که به واسطه عکس شهدا حرمت حضور شهدا را در خانه رعایت کنی و گرنه ... .
🌸✨قرارداد که تمام میشد و خانه را که میخواستیم عوض کنیم بعضأ عکسها هم نو میشد!
یادم هست وقتی پوسترهای کم عرض شهدا مد شده بود محمدحسین کلی ذوق زد که عکسهای بیشتری را میتواند در خانه جا بدهد.
راوی: همسر شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷 #شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹صلوات
🔸 #مداح بود. تمام روضهها را از بَر بود. انگار قسمت بود که همه روضه را از بر باشد؛ روزی به کارش میآمد. مخصوصا روضه #علی_اکبر(ع)🖤
🔹ماشین که منفجر💥 شد، همه مات و مبهوت مانده بودند. همین دو دقیقهی قبل #روحالله به رویشان لبخند زده و گفته بود: «اگر خدا بخواد همینجا، همین جلوی مقر #شهادت رو روزیم میکنه»
حالا چطور میتوانستند باور کنند😢 ماشینی که جلوی چشمانشان میسوزد، #قتلگاه رفقایشان است؟!
🔸صدایش که از شدت #بغض دورگه شده بود را در گلو انداخت و فریاد زد:
«خودتون رو جمع و جور کنید! همه ما #عاشق_شهادتیم...» رفت داخل مقر و دو تا پتو آورد! پهن کرد روی زمین تا گلهای پرپر اش🥀 را جمع کند.
🔹خب! فرمانده بود. #غیرتش اجازه نمیداد کسی جز خودش سربازانش را جمع کند. گلهایش🌷 را که از روی زمین جمع کرد هر کدام را بغل کرد. آنها را #بویید و بوسید. زیر گوششان نجوایی کرد که نکند ما را فراموش کنید😭
🔸اما، امان از آن لحظهای که میخواست برخیزد! باز هم #روضه:
« الان انکسر ظهری... اکنون کمرم شکسـ⚡️ـت» کمرش خم شده بود. دیگر نمیتوانست راست بایستد🚫 ۳ روز بیشتر طاقت نیاورد.پر کشید سوی #شهیدان ،سوی #سالار_شهیدان🕊
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃صلوات
✍ #عاشقانه_شهدا
💞اهل قهر و دعوا نبودیم، یعنی از اول قرار گذاشت. در جلسه ی خواستگاری به من گفت توی زندگیمون چیزی به اسم قهر نداریم، نهایتا نیم ساعت 🚫
💞وقتی قهر میکردم می افتاد به لودگی و مسخره بازی. خیلی وقت ها کاری میکرد نتوانم جلوی خنده ام را بگیرم 😂😃، میگفت آشتی، آشتی و سر قضیه را به هم میآورد...
💞اگر خیلی این تو بمیری هم از آن تو بمیری ها نبود، میرفت جلوی ساعت مینشست، دستش را میگذاشت زیر چانه و میگفت: وقت گرفتم، از همین الان شروع شد! باید تا نیم ساعت آشتی میکردم.😅
❣ میگفت ' قول دادی باید پاشم وایستی!❣
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
📚 قصه دلبری
🍃🌹🍃🌹صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_شـهدا
خاطـره اے بسیار زیبا و شنیـده نشده از
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
•••|شـهدا #خاص بودن که خدا خریدشون
ما هم باید برا #شهادت خاص باشیم که خدا بخردمون|••😔
🍃🌹🍃🌹صلوات
در ساحل قلبها ... ♥️
فقط ردپای👣 #خوبان می ماند
وگرنه ...
موج #روزگار
هر ردی را گم میکند ... ↜♥️
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
صلوات 🌷🍃
وصیت نامه شهید محمدحسین محمد خانی
سلام بر شما (ائمه معصومین) که بندگان خاص خدایند و از هر چه که داشتید د ر راه خداوند و معبود و معشوق خویش گذشتید.
سلام بر شما که متقیان راه اﷲ هستید.
با الها! از این که به بنده ی حقیرت توفیق دادی که در راهت گام بردارد. تو را سپاس می گویم و از این که توفیقم دادی که در جبهه در کنار خالصان و مخلصان راهت قدم بر دارم، تو را شکر و سپاس می گویم.
در این راه ، دیدار خودت را هم نصیبم گردان!
📚مناسبت مرتبط:
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
#عکس
#وصیتنامه
صلوات 🌷🍃
🔰 #رفیقی_که_آخرش_شهیدت_کند کجاست⁉️
⇜مگر نه این است که رفیقی خوب است که تو را یاد #خدا بیاندازد؟
حاجحسین یکتا میگفت: «رفیقی پیدا کن که آخرش شهیدت🌷 کنه.»
↶ "رفیق تا قیامت" ↷
💠«الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ»
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ قیامت، همه ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ با یکدیگر ﺩﺷﻤﻦ میشوند، ﻣﮕﺮ آنهایی که #باتقوا بودهاند.
⇜گاهی خدا #رفیق خوب را که رزق خاص خود می باشد، روزی میکند، چرا ما چشم باز نمیکنیم تا ببینیم و استفاده کنیم؟!
از راست:
#شهید_محمد_معینزاده
#شهید_وحید_زمانینیا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_محمد_کامران
🌹🍃صلوات
#فاطمیه…🏴
🌷ایام فاطمیه سال 92 بود.
قرار شد ماکت خونه حضرت زهرا (س) رو درست کنیم.
درو دیوار خونه رو گل زدیم.
🌷 موقع آتیش زدن در که شد، محمد حسین رفت بیرون، گفت:
" خودت این قسمتشو انجام بده، طاقت دیدن این قسمتو ندارم...😭"
🌷اون سال ایام فاطمیه با اون تمثال خونه حضرت زهرا (س)،
حالو هوایی داشت.…
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🍃🌹صلوات
گاهے
قصهها را باید از چشمها خواند..؛
همان چشمهایے ڪه جز عشـ♡ـق
چیزے ندیدند...!!
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
صلوات 🌷😊
به ما خرده نگیرید ڪه چرا
روز و شبمان
لبریز از یادشهداست
ڪه اگر یاد شھیدے در دل، خانه ڪرده
نه از پاڪیِ دلِ ما...
ڪه از لطف و عنایت شھیداست...☘
به ما اعتراض نڪنید
ڪه چرا
ثانیه هایمان را گـره زده ایم
با یاد شهدا
ڪه باور داریم
اثرِ وجودیِ شھید، به اذن خدا
بیشتر از زنده هاے انسان نماست...
به ما خرده نگیرید...😔
بگذارید همین تنها دلخوشے رسیدن به شھادت
در وجودمان ریشه ڪند
جوانه بزند🌱
و با خونمان، سیراب شود...
زیرا بر این باوریم ڪه:
#شھید_شھیدت_مےڪند🙃🥀
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
صلوات 🌷🍃
#دلتنگی_شهدایی ❤️😔
هوایم را داشته باش …🙏
وقتی
#تــــــــو ♥️
هوایم را داری ،
هوا 🌬 هم خوب می شود …😊
اصلا
هوا هم
به هوای #تـــــــو ♥️
خوب می شود …☺️
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#حاج_عمار
#رفیق_جانمـ
پنجشنبه و یاد #شهدا با #صلوات🌷🍃
🕊🌿💗
یکی از بی سیم های تکفیری ها افتاد دست ما. سریع بی سیم را برداشتم. می خواستم بد و بیراه بگویم. عمار گفت که دشمن را عصبانی نکن
پرسیدم پس چی بگم به اینا؟
_بگو اگر شما مسلمانید، ماهم مسلمانیم. این گلوله هایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود می آمد.
این جملات را چند بار به عربی تکرار کردم. در جواب به من فحش داد. #عمار اشاره کردبه خودت مسلط باش. دوباره همان حرف را تکرار کردم. وقتی دیدند حرف ما حق است کمی رام شدند. سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما می جنگید...
کتاب #عمار_حلب📚
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#حاج_عمار
#رفیق_جانم
صلوات 🌷🍃
#حࢪفدݪ❤️
باشُہداصحبَٺڪنید
آنہاصِداےشُماࢪابہخوبےمۍشِنوند
وبَرایتاݩدُعامیکُنند..
دوستےباشُهدادوطَرفہاست..:)
#بࢪادرشهیدم😍
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#حاج_عمار
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
شب میلاد حضرت زینب(علیه السلام) مادرش زنگ زد برای خواستگاری. نمی دانم پا فشاری هایش باد کله ام را خواباند یا تقدیرم؟شاید هم دعاهایش به دلم نشسته بود. باهمان ریش بلند و تیپ ساده همیشگی اش آمد؛ از در حیاط که وارد خانه شد، با خاله ام از پنجره اورا دیدیم. خاله ام خندید:((مرجان، این پسر چقدر شبیه شهداست!)) با خنده گفتم:((خب شهدا یکی مثه خودشون رو فرستادن برام!))
#برشی_از_کتاب
#قصه_دلبرى
#شهيد_محمدحسين_محمدخانى
به روايت همسر
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
ایستادن پای امام زمان خویش👥
💠شانزدهم آبان ماه #سالروز_شهادت
🔻شهدای مدافع حرم🔻
🌷#شهید_علی_تمام_زاده
🌷#شهید_هادی_زاهد
🌷#شهید_میثم_مدواری
🌷#شهید_سیداسماعیل_سیرت_نیا
🌷#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
- چرا ناراحتی⁉️
+خیلی #جامعه خراب شده، آدم به گناه🔞 می افته!
-خب #توبه رو گذاشتن واسه این جور موقع ها ...
+وقتی یه قطره💧 جوهر می افته روی آینه، شاید دستمال برداری و قطره رو پاک کنی, اما آینه #کدر میشه!
🌷اینجا بود که فهمیدم
این بشر چقدر جلوتر از ما می پرد🕊
#شهید_محمدحسین_محمدخانی😭🌷🍃
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
📖 #کتاب_بخونیم
✍ تسلیم شدن چند تڪفیری به خاطر گفتگوی جالب شهید با آنها...
یڪی از بیسیمهای تڪفیریها افتاد دست ما . سریع بیسیم را برداشتم . میخواستم بد و بیراه بگم . عمار (شهید محمدخانی) آمد و گفت ڪه دشمن را عصبانی نڪن .
گفتم : پس چی بگم به اینا ؟! گفت : «بگو اگه شما مسلمونید ، ما هم مسلمونیم . این گلولههایی ڪه شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد ...»
سؤال ڪردند شما ڪی هستید و چرا با ما میجنگید ؟! گفت : «به اونها بگو
ما همونهایی هستیم ڪه صهیونیستها رو از لبنان بیرون ڪردیم . ما همون هایی هستیم ڪه آمریڪایی ها رو از عراق بیرون ڪردیم .
ما لشڪری هستیم از لشڪر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست ها و آزادی قبله اول مسلمون ها مسجدالاقصی است...
بحث و جدل ما ادامه پیدا ڪرد تا وقت اذان . بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تڪفیریها تسلیم ما شدند . میگفتند : «از شما در ذهن ما یڪ ڪافر ساخته اند .»
📗ڪتاب عمّارحلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
🌷 شهید محمدحسین محمد خانی 🌷 معروف به حاج عمّار
🔸ولادت : ۶۴/۴/۹ تهران
🔹شهادت : ۹۴/۸/۱۶ لاذقیه، سوریه
🔸مزار : قطعه ۵۳ بهشت زهرا (س) تهران در جوار عموی شهیدش ، شهید ولی الله محمدخانی (شهید دفاع مقدس )
✍ تسلیم شدن چند تڪفیری به خاطر گفتگوی جالب شهید با آنها...
یڪی از بیسیمهای تڪفیریها افتاد دست ما . سریع بیسیم را برداشتم . میخواستم بد و بیراه بگم . عمار (شهید محمدخانی) آمد و گفت ڪه دشمن را عصبانی نڪن .
گفتم : پس چی بگم به اینا ؟! گفت : «بگو اگه شما مسلمونید ، ما هم مسلمونیم . این گلولههایی ڪه شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد ...»
سؤال ڪردند شما ڪی هستید و چرا با ما میجنگید ؟! گفت : «به اونها بگو
ما همونهایی هستیم ڪه صهیونیستها رو از لبنان بیرون ڪردیم . ما همون هایی هستیم ڪه آمریڪایی ها رو از عراق بیرون ڪردیم .
ما لشڪری هستیم از لشڪر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست ها و آزادی قبله اول مسلمون ها مسجدالاقصی است...
بحث و جدل ما ادامه پیدا ڪرد تا وقت اذان . بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تڪفیریها تسلیم ما شدند . میگفتند : «از شما در ذهن ما یڪ ڪافر ساخته اند .»
📗ڪتاب عمّارحلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
✍حضرت آقا که فرمودند تولید ملی،
فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت...
محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنش رو در بیاره شور میگرفت تو هیئت میگفت برا امام حسین کم نذارین حضرت آقا که فرمودند شعور حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو نکرد...
روز عید که بچهها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت کی گفته ما دیوونه حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل با شعوری هستیم عاقلانه عاشق حسینیم...
به قول خودش نمیذاشت حرف آقا شهید بشه بلافاصله اطاعت میکرد
توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر میگرفت و طرح میریخت و ولایت پذیری اعضا براش اولویت داشت...
راوی: دوست شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
عشق به شهدا و دفاع مقدس در زندگیاش جاری بود، هر کجای زندگیاش سرک میکشیدی، میدیدیشان.
خودش دیدترین و خوش قواره ترین جای خانه را که رو به قبله هم نباشد، انتخاب میکرد برای عکس شهدا.
در همان زیرزمین کوچه طه، خیلی خوشگل به ترتیب از امام و آقا شروع کرده بود تا همت و متوسلیان و بروجردی و کاوه و عکسها را چسبانده بود.
مقید بود در حضور شهدا گناه نشود، همیشه میگفت: شهدا اینجا هستند و خجالت بکشید، به عکس ها بیاعتنا نبود، سعی میکرد پایش را رو به عکسشان دراز نکند، حتی شبها که میخوابید.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷
#شادی روح مطهر شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃
عطــرِ تولــدِ شَهیـد میآیـد . . .
.
.
حاجعمار؟
چرا اینگونه است؟
من که یک بار هم تورا ندیده ام
پس این همه دلتنگی نشات گرفته از چیست؟؟
میدانی جان دل!
بر این باور معتقدم که کنون هستی
و مرا از آسمان ، آسمانی که تورا دربر گرفته نظاره گری....
دلتنگی متعلق به زمین است
همانجایی که تو با آن وداع کردی....
اصلا میدانی چیست؟؟
به گونه ای در احوالاتت غرق هستم که رمقی برای ماندن در جای شلوغ را ندارم
اکنون من هم دلم آسمان میخواهد...
وداع با گناه را میخواهد...
من در تمام این شلوغی ها پشتم به تو گرم است
اصلا میدانی چیست؟!
جنس تو با دیگران فرق میکند رفیق . . .
تولــــــدتمبــارکحاجعمـــار
دعاکنبرایم،رفیقِدلم ...
بهوقت۹تیر۹۸ .
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۰۴/۰۹
محل تولد: تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
محل شهادت: حلب_سوریه
وضعیت تأهل: متأهل
محل مزارشهید: بهشتزهرا(س)
#همسفر_من
#شادی روح مطهر شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃
میگفت حرم #امـام_رضــا
جاییه که هرچی بخوای
رو برات خیر میکنن
حتی اگه خیر نباشه..!
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شادی روح مطهر شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃