eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
690 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دیشب از درد و دل من با خدایم گریه کردی امشب اما از سکوت غم فزایم گریه کردی اشکها را با مشقت پاک کردم از نگاهت پا به پایت گریه کردم ،پا به پایم گریه کردی سوختم از غربت تو سوختی از قسمت من من برایت غصه خوردم تو برایم گریه کردم مرد من، کوه غیورم کاش زهرا را ببخشی من بمیرم پیش چشم بچه هایم گریه کردی گفته بودی درد و دل کن سعی کردم پس چرا تو تا سخن آغاز کردم از صدایم گریه کردی پیشوازت آمدم تا در به لبخندت گشایم وقت برگشتن چه شد که در قفایم گریه کردی
حیدر و هرکس داره بی نیازه عالمیه عالم بی نیازی ... نه ساله من چیزی ازت نخواستم الان میخوام تابوتمو  بسازی بهت نگفتم چرا رو گرفتم به غیرتت بر نخوره عزیزم از رو لباسم منو غسل بدی کاش پیکرم از زخمه پره عزیزم ... مرگم رو خواستم با دله شکسته خدا هم این حاجتو زود بهم داد النگوهامو به فقیرا دادم ... غلاف یه دستبند کبود بهم داد وصیتای فاطمه زیاد نیست خبر دارم آخه دل تو خونه تابوتمو یه کم هلال درست کن کسی نبینه قامتم کمونه .... از پر کاه سبکترم  می خواستم به شونه هات فشار نیاره جسمم ببخش اگه موقع غسلم علی اشک چشاتو در میاره جسمم ... دستای من بالا نمیاد امروز مشکل دست منو حل کن علی دلش برای بغلام تنگ نشده دخترمو به جام بغل کن علی بالا سر حسین شبا آب بزار شونه ی موهای سرش با زینب ... بوسه گرفتن از چشاش با توئه  بوسه ی زیر حنجرش با زینب ....
مردی یگانه بود و بانویی یگانه آهسته می‌رفتند از خانه شبانه همراه هم بودند مثل دو غریبه پهلو به پهلو، پا به پا، شانه به شانه سر می‌زدند انصار را کوچه به کوچه در می‌زدند انصار را خانه به خانه مظلومشان دیدند، در را وا نکردند وای از زمانه، وای از دست زمانه چل شب تمام شهر را گشتند با هم اما بدون یار برگشتند خانه . . وقتی عزادار رسول الله بودند از درب خانه می‌کشید آتش زبانه در باز شد وقتی که زهرا پشت در بود دخت نبی افتاد بین آستانه دستی ورم کرده‌ست و دستی هم شکسته هم با غلاف تیغ... هم با تازیانه.... حتی نگاهی هم به پهلویش نینداخت محو علی بود عاشقانه، عارفانه . . دامانِ در می‌سوخت، اما داشت می‌سوخت... ...در کربلا دامان چندین نازدانه افتاد یک دانه از آن دو گوشواره در کربلا افتاد اما دانه دانه شب‌های جمعه فاطمه بالای گودال با ناله، آن‌هم ناله‌های مادرانه... ...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد
بعد از آن آتش زدن در آن در سابق نشد نه فقط در بلكه منبر منبر سابق نشد محضر قرآن ناطق كوثرش را مي زدند پس اين ترتيب كوثر كوثر سابق نشد فاطمه شد يك تنه لشگر ولي،رد ميشوم لشگر حيدر دگر آن لشگر سابق نشد حضرت صديقه ي كبري دوچندان شد غم اش دست او وقتي كه يار و ياور سابق نشد دست بالا بردنش سخت است حتي در قنوت حضرت ام ابيها مادر سابق نشد تا قيامت مرتضي شد داغدار فاطمه حال و روزش حال و روز حيدر سابق نشد...
ای گل که ز چشم روزگار افتادی با ضرب لگد ز شاخسار افتادی من دست خدایم و تویی بازویم بازوی علی! چرا ز کار افتادی مرحوم
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان غم به دل نهفته را راز به کس نگفته را مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان بگو که دل شکسته ای از این زمانه خسته‌ای ز فتنه‌های این زمان بگو به صاحب الزمان دلت که بی‌قرار شد و بی‌قرار یار شد دعای ندبه را بخوان بگوبه صاحب الزمان گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد گفت غمم تو عمه جان بگوبه صاحب الزمان
الهی کسی و طبیب جوابش نکنه الهی مادری و غصه ابش نکنه گریه عدابش نکنه.... الهی سر مادره کسی داد نزنن دیگه مادری و جلوی اولاد نزنن الهی فریاد نزنن... من بودم و مادر خوردش زمین با سر ای وای ...ای وای.... خیلی شدم شاکی شد چادرش خاکی ای وای ای وای.... از دست اون نامرد گوشواره شو گم کرد ای وای ای وای.... وای مادرم زهرا....ای وای ،  ای وای.... الهی کسی و داغ جوون پیر نکنه غم و غصه دلت رو از همه سیر نکنه تو رو زمین گیر نکنه.... چجو ی میتونن داد بزنن؛  در نزنن؟ الهی یه زن و جلوی شوهر نزنن لگد به مادر نزنن.... خونی شده دیوار وای از نوک مسمار ای وای ای وای.... اتیش و خونابه زینب نمی‌خوابد ای وای ای وای... خونه پر از دوده مادر نرو...زوده ای وای ای وای وای مادرم زهرا...ای وای ، ای وای ... میگن ارثیه ی مادر و دختر میبره داره هلهله ها حوصله شو سر میبره پناه به اون سر میبره..... خاک چادره شو کسی نبود پاک بکنه یا که رحمی به اون پیکره صدچاک بکنه حسینشو خاک بکنه... زهرا ترین زینب تنها ترین زینب ای وای ای وای ... دیدی سر و بردن انگشتر و بردن ای وای ای وای.... دیر اومدی گودال رفت مادرش از حال ای وای ای وای.... ای وایِ من ای وای.....ای وای ای وای....
صاحب عزا یابن‌الحسن خیر الوری یابن‌الحسن در پشت در، خیر النسا میزد صدا یابن‌الحسن مهدی مادر بیا کمک! به زخم ما زدن نمک تا پاره کرد قباله را پژمرده شد باغ فدک عَظَّمَ اللهُ لک الأجر یا سیدنا صاحب‌الزمان صاحب‌الزمان عَجّلَ اللهُ تعالی فرَجَک منجی‌جهان منجی‌جهان به عجل وفاتی زهرا عجل لولیک الفرج ای هستی و، دنیای من! إنسیّةَ الحَوراي من! حرفی بزن، جان علی من حیدرم، زهرای من! من همان شیر بیشه ام آتش خورده به ریشه ام بی‌پاسخ شد سلام من تنها تر از همیشه ام بخدا که شده بیتاب ایوب نبی از صبر علی، از صبر علی اینکه نامش شده تابوت حالا بنگر شد قبر علی، شد قبر علی به حال پریشان مولا عجل لولیک الفرج ای جان من، بر لب بیا آه ای اجل، امشب بیا قلب مرا آتش مزن ای دخترم زینب بیا جان بابا گریه نکن سخت‌‌ست اما گریه نکن صبر کن تو هم شبیه من تا عاشورا گریه نکن وای از آن لحظه‌ی جانسوز، شیون زنان وا محمداه وا محمداه روی تل عمه‌ی سادات فریاد زنان وا محمداه وا محمداه
صاحب عزا یابن‌الحسن خیر الوری یابن‌الحسن در پشت در، خیر النسا میزد صدا یابن‌الحسن مهدی مادر بیا کمک! به زخم ما زدن نمک تا پاره کرد قباله را پژمرده شد باغ فدک عَظَّمَ اللهُ لک الأجر یا سیدنا صاحب‌الزمان صاحب‌الزمان عَجّلَ اللهُ تعالی فرَجَک منجی‌جهان منجی‌جهان به عجل وفاتی زهرا عجل لولیک الفرج ای هستی و، دنیای من! إنسیّةَ الحَوراي من! حرفی بزن، جان علی من حیدرم، زهرای من! من همان شیر بیشه ام آتش خورده به ریشه ام بی‌پاسخ شد سلام من تنها تر از همیشه ام بخدا که شده بیتاب ایوب نبی از صبر علی، از صبر علی اینکه نامش شده تابوت حالا بنگر شد قبر علی، شد قبر علی به حال پریشان مولا عجل لولیک الفرج ای جان من، بر لب بیا آه ای اجل، امشب بیا قلب مرا آتش مزن ای دخترم زینب بیا جان بابا گریه نکن سخت‌‌ست اما گریه نکن صبر کن تو هم شبیه من تا عاشورا گریه نکن وای از آن لحظه‌ی جانسوز، شیون زنان وا محمداه وا محمداه روی تل عمه‌ی سادات فریاد زنان وا محمداه وا محمداه
زبان حال امیرالمومنین علیه السلام با صدیقه طاهره سلام الله علیها  داره دل جوون تو یک دنیا آرزو درد و دلاتو این دم آخر بهم بگو حتی رمق نداری که از من بگیری رو  از این شکستنت ، جونم بدم کمه زخم تومرهمی نداشت ای مرهم همه ای زخمیه  غلاف،  کارم کشید به آه درده بگن که زهرا رو زد یه غلام سیاه دستای یه حوریه مگه چقد تاب داره یکی نگفت ای قنفذ ، زدن هم آداب داره شرمنده ی چشات شده این صورت کبود اگه تو بستر افتادم تقصیر من نبود شرمنده ام دل می کنم از خونه ی تو زود گریه نکن علی ، به گریه هام بخند من سر به زیر شدم که تو باشه سرت بلند شرمنده ام اگه اشک تو آتیشه آقا سر غسل تنم ،موهات سپید میشه میگم به پیغمبر که توو کوچه تنها بودی با دستای بسته ت هم پناه زهرا بودی