میلاد شکافنده ی علوم مبارک باد
----------
آسمان می شکفد ، غنچه و گل می آید
پنجمین نور دل از ختم رُسل می آید
جلوه کرد آینه و ، دل به تماشا آمد
چون شکافنده ی هر علم به دنیا آمد
اوّل ماه رجب ، ماه تمام آمد باز
آخر ای عشق بیا نور مدام آمد باز
باز در پرتوی از تابش نور سرمد
آمد از آل رسول آینه ای چون احمد
نام او نام محمّد ، وَ مرامش چون او
سیرت و صورت و مصداق کلامش چون او
مادرش فاطمه و جدّه ی او فاطمه هم
نام او در همه جا بر لب ما زمزمه هم
اوّل ماه رجب ، ماه طلوعش باشد
آفتاب است و دَم صبح شروعش باشد
یثرب از آمدنش خنده به لب ها دارد
چه گهرهای نفیسی ست که دریا دارد
پدرش حضرت سجّاد بِدو می نگرد
ساقی عشق به گلجوش سبو می نگرد
مهر و ماه رخ او قابل هر تمجید است
مادرش فاطمه دلگرم از آن خورشید است
پنجمین نور که شد آینه بی تاب از او
باز شد پنجره های رخ مهتاب از او
او شکافنده ی هر عِلْم بُوَد می دانی
قلب او جلوه ای از حِلْم بُوَد می دانی
پنجمین فصلِ بهارِ دو جهان یعنی او
غنچه ی وا شده ی عطر فشان یعنی او
کُنیه ی اوست اَباجَعفر و جان قربانش
چشم عالَم همه جا محو رخ تابانش
عرشیان شوقِ تماشای رخش را دارند
آل احمد همگی چهره ی زیبا دارند
گوهری پاک تر از هرچه که طاهر آمد
نور چشمان علی ، حضرت باقر آمد
باقر آمد که علوم از دَم او بشکافد
هرچه علم است ازو مویْ به مو بشکافد
دانی ای پیرو حق کیست امام باقر
عالِم عِلم لَدُنّی ست امام باقر
علوی زاده ی دامان ولایت آمد
لَقَبش هادی و از بهرِ هدایت آمد
یا محمّد مددی کن که شوم بالایی
قطره ام ، موج بزن تا که شوم دریایی
هستی از گردش چشمان تو نورانی شد
عالَم از فیض حضور تو چراغانی شد
«یاسر» آمد به هوای کرمت امدادی
شده او سائل کُنج حرمت امدادی
**
محمود تاری «یاسر»
#امام_باقر_سرود
#سرود
مدینه امشب چقد زیبا شد
درای رحمت دوباره وا شد
شاده دله همه ی عاشق ها
امام سجاد ما بابا شد
ای مهر و مهتاب سلام
ای در نایاب سلام
ای عشق ارباب سلام سلام سلام
دوباره باز شب نزول کوثره
باز شب جشن آل پیمبره
ماه مدینه اومده با خنده هاش
داره دله اربابو میبره
حضرت باقر سلام
محبتش به دلم میشینه
اسم اقام چه قدر شیرینه
اگر عنایت کنه این آقا
ماه رجب کربلام تضمینه
عمریه من نوکرم
آقا ز لطف و کرم
من رو ببر تا حرم حرم حرم
ایشالا به زودی صحن تو آقا
شبیه صحن کرب و بلا کنیم
ایشالا جشن میلادو سال بعد
توی صحن بقیع به پا کنیم
حضرت باقر مدد
#مرتضی_کربلایی
#امام_باقر_سرود
...
نفس اول و/ نفس آخرم
ذکرمه من در این خونه نوکرم
از می عاشقی/پر شده ساغرم
گدای خونه ی حضرت باقرم
باز با شعف، باز با امید، باز با یقین
عیدی می گیرم از زین العابدین ۲
همونی که این دل می خواد اومده
تا که بشه باز دل آباد اومده
گل پسره سجاد اومده
یا سیدی یا سیدی یا باقر
هم آبروم اومد/ هم آرزوم اومد
چون شکافنده ی بحر علوم اومد
ستاره میخونه/ توو گوش آسمون
نگا بکن که یه ماه تموم اومد
نور خدا، نور نبی، نور علی
صورت زهرایی شو کرده منجلی ۲
برا عاشقا باز دلبر اومده
بگو آبروی منبر اومده
امام شاگرد پرور اومده
یا سیدی یا سیدی یا باقر
چه مه جبینی و/ چه بی قرینی و
چه نگاری و چه نور دو عینیه
دو طرفه شده/ نور سیادتش
چون نسبش حسنی و حسینیه
راه بهشت، راه بقیع، راه ولا
عیدی ما امشب رزق کربلا ۲
رو پر فرشته از راه اومده
با یه صورت مثل ماه اومده
نوه ی اباعبدالله اومده
یا سیدی یا سیدی یا باقر
...
#پن: مادر ایشان “فاطمه بنت حسن” و پدر ایشان “علی ابن حسین” ارواحنا فداهم هستند.به همین جهت نسبشان هم حسنی و هم حسینی
#محمدحسین_مهدی_پناه
#امام_باقر_سرود
در اول ماه رجب ؛ گردیده روشن عالمین
پسر آورد بنت الحسن ؛ بهرِ علی بن الحسین
آیینه دارِ حسن سرمدی
پنجمین یاس باغِ احمدی
ای نورِ چشم ِ زین العابدین
یا باقرالعلوم خوش آمدی
یا مولانا یا باقرالعلوم
.......
غوغا شده غوغا شده ؛ درهای رحمت وا شده
امشب علی بن الحسین بن علی بابا شده
آمد پاره قلب حسَنِین
بگیر عیدی از این دو نورِ عین
هم یک مدینه از امام حسن
هم یک مدینه از امام حسین
یا مولانا یا باقرالعلوم
.........
مظهرِ نور سرمد است ؛ چشم و چراغ احمد است
جابر اگر بیند رویش ؛ گوید خودِ محمد است
بلغَ العلی بِکمالِه
کشفَ الدُّجی بِجَمالِه
وقتی با جدش مو نمیزند
پس صلّوا علیه و آله
یا مولانا یا باقرالعلوم
#عبدالحسین
#امام_باقر_سرود
ماه اومده
نورِ دلِ فاطمه از راه اومده
آینه دار رسول الله اومده
حق اومده
بر آیه های علم ، رونق اومده
معنیِ زیبایی مطلق اومده
ای آینه ی دو نسل طاهر
یا حضرت باقر
از تو شده ظاهر
نورِ کردگارِ حیِ قیوم
شد از رخ تو مدینه گلشن
چشم همه روشن
ای وارث پنج تن
معصومی و از تبار معصوم
ای آمال و آرزوم ادرکنی
مولا باقر العلوم ادرکنی
رمزِ حیات
اومده همنام سلام و صلوات
اومده یادگار کشتیِ نجات
نور جلی
اومده نور چشم دومین علی
مژده که اومده ولی ابن ولی
اومد کسی که بی قرینه
خورشید زمینه
آقای مدینه
آقای تموم عالمینِ
اومد کسی که از ولادت
تا صبح قیامت
در صبر و شجاعت
مصداق حسن هست و حسینِ
ای آمال و آرزوم ادرکنی
مولا باقر العلوم ادرکنی
#میثم_مومنی_نژاد
ولی الله آمد
پهن شد سفره ی رحمت ، ولی الله آمد
آب و آیینه بیارید شهنشاه آمد
خیره شد چشم فلک ، ماه تر از ماه آمد
اولین مژده ماه رجب از راه آمد
از حسد دشمن این قوم به جان آمده است
پنجمین حیدر کرار جهان امده است
ای دل و دلبر و آرام و قرار حسنین
باقر آل عبا ، باغ و بهار حسنین
ماه دو فاطمه و دار و ندار حسنین
با تو سادات شدند ایل و تبار حسنین
می رسد بوی دل انگیز پیمبر از تو
ما ندیدیم حسینی حسنی تر از تو
ای بزرگ همه ، یاس دو علی بر تو سلام
شاه دین ، سرّ ِ خفی ، نور جلی بر تو سلام
پنجمین سید و سالار و ولی بر تو سلام
قبل میلاد تو داده است نبی بر تو سلام
پیش علم تو زده دشمنت آقا زانو
مدعی را نفس حق تو برده از رو
عشق یعنی ز همه غیر تو آزاد شدن
به فدای سر تو با همه اولاد شدن
کار تو سروری عالم ایجاد شدن
ای برازنده ی تو نایب سجاد شدن
ما مسلمان احادیث توایم و پسرت
مثل پروانه بگردیم فقط دور سرت
چون حسن دست بگیری ز همه بی منت
می دهی بر همه بی چون و چرا تو حاجت
می کند از کرمت حاتم طائی حیرت
همچو مهمان بگذاری سر سائل عزت
سیدی کوه وفای تو چه غوغایی کرد
هر که شد سائل تو تا ابد آقایی کرد
ای به میخانه عشقت دو جهان حلقه به گوش
موقع وصف تو شیرین سخنانند خموش
خط به خط زندگی ات برده جهان را از هوش
شاه دیده است کسی بیل بگیرد بر دوش
داده ای یاد به هر رهرو توحید و کمال
که بُوَد عین عبادت ، طلب رزق حلال
حب تو خیر العمل ، نوکریت آقایی
هیبتت حیدری و مرحمتت زهرایی
طینتت کرببلایی ، دلت عاشورایی
چون حسن قبلگه بی حرم دنیایی
قبر خاکی تو از هر دو جهان سیرم کرد
روضه کودکی تو به خدا پیرم کرد
گرچه ناپاک ترین سائل بیت الکرمم
گرچه نه سینه زن واقعی این علمم
گرچه نه دعبل و عمانم و نه محتشمم
نظری کن بشود مثل کُمِیتت قلمم
نظری کن برود بی سر و سامانی ها
کربلایی بشوم مثل سلیمانی ها
#محمد_حسین_رحیمیان
این الرجبیون
هلال ماه رجب مقدمت مبارکباد
دوباره پرتو رویت به شهر ما افتاد
سلام ماه خدا ماه عفو و بخشایش
ز یمن تو شده بیت گلین دل آباد
سلام بر دو محمد سلام بر دو علی
شرافت تو فزون تر شده است زین میلاد
بنات فاطمه هر یک ستاره ای رخشان
نبی ست از برکات وجود آنها شاد
امام باقر و پنجم تجلی افهام
ز شوق تشنه دانش به پای او افتاد
گشوده دیده به چشمان حضرت سجاد
اگر غلط نبود او حسین دیگر زاد
قرابتی که اجین گشته با علوم و کمال
ز پایه علم و فنون را نهاده او بنیاد
ز فیض ماه رجب باب توبه هم باز است
خدا دوباره به خلقش ز لطف فرصت داد
خجل ز کرده و خودکامگی و بار گنه
به جاست تا که ز اعمال خود زنی فریاد
مرجب است از آن رو که ماه خودسازی است
ذبیح نفس شدن خوش بود در این میعاد
اگر چه دم زدن از عشق بی تکلف نیست
غلام درگه تو هر که شد بود آزاد
ز فیض ماه رجب پر نما تو انبانت
که وِرز نیک بماند برای روز معاد
میان روزه و شب های آرزومندی
به قدر گوشه چشمی نما ز مهدی یاد
#جواد_کلهر
آقای من
روشن تر است این پسر از ماه،صورتش
گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش
ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته
معلول خیره ست به دقت به علتش
ماه تمام اول ماه رجب رسید
قد قامت الصلوه به قد و به قامتش
شد اولین محمد بعد از پیامبر
آمد ز دست های علی هم نبوتش
چون آفتاب وقت طلوع و غروب خویش
عمری نشسته کوه دو زانو به خدمتش
پلکش دلیل روز و شب است و به این دلیل
باید که کوک کرد زمان را به ساعتش
در آفتاب ظهر، زمین سایه اش کم است
خاص است قهر حجت و عام است رحمتش
از شرق تا به غرب جهان،نه بزرگتر
قلب من و تو است حدود حکومتش
قارون اگر شود همه ی عمر چون گداست
در محضر تو هرکه بنازد به ثروتش
این سو پدربزرگ حسن آن طرف حسین
باید که غبطه خورد به شکل سیادتش
بوده علی اگرچه پسرخوانده ی نبی
گشته محمد اِبْنِ علی با ولادتش
داییش قاسم است و رقیه ست عمه اش
از این مسیر رفته به زهرا شباهتش
همبازی رقیه و دلواپس عمو
شد شرح روضه مدت عُمر امامتش
در ظاهرش گرفتن مجلس برای علم
در اصل شرح روضه فقط بوده علتش
تا روضه ی حسین شود زنده، نُه امام
مسموم هم شوند می ارزد به قیمتش
#مهدی_رحیمی_زمستان