#امام_عسکری_ولادت
امشب که کار و بار گدایان گرفته است
بوی بهشت عالم امکان گرفته است
حاجات ما روا شده باران گرفته است
عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است
شکر خدا که روزی من لطف مادری است
امشب حسن حسن حسنم جور دیگری است
شادند عرش و فرش به شادی اهل بیت
غوغای دیگری است به وادی اهل بیت
روح الامین شده است منادی اهل بیت
واکرد چشم ، نایب هادی اهل بیت
امشب چه عاشقانه عطا می کند خدا
حاجات را نگفته روا می کند خدا
هم نور چشم مادر عالم تویی حسن
هم جانشین حیدر عالم تویی حسن
پشت و پناه و سرور عالم تویی حسن
ابن الرضای آخر عالم تویی حسن
جان و دل نقی و جواد و رضا تویی
چشم و چراغ و آبروی سامرا تویی
نازد به خود خدا که تویی از مظاهرش
کعبه گرفته غم که نبودی تو زائرش
قرآن نموده فخر که هستی مفسرش
ایران بها گرفت ، تو گشتی مسافرش*
بالا نوشته اند عَلَم عزت تو را
هر جا رسیده پات شده سُرِّ مَن رَأیٰ
یوسف تو و زمین و سماوات مشتری
از هرچه گفته اند و نوشتند بهتری
دارد امامتت به جهان لطف دیگری
کار تو هست مهدی موعود پروری
ایل و تبار من به فدای مقام تو
منجی عالم است مرید مرام تو
آقا اجازه ! خاک درت می شویم ما ؟
پروانه های دور سرت می شویم ما ؟
مشمول ندبه سحرت می شویم ما ؟
یعنی فدایی پسرت می شویم ما ؟
قربان یک نگاه تو جان و جوانی ام
من را بغل بگیر که صاحب زمانی ام
مات از هنر نمایی تو مانده این زمین
بعد از هزار سال تویی محشر آفرین
لب تر کن ای امیر ، بیایند مومنین
پای پیاده ، کرببلا ، روز اربعین
آنانکه زیر سایه تو با خدا شدند
دیوانه مسیر نجف ، کربلا شدند
#محمد_حسین_رحیمیان
* طی الارض امام حسن عسکری علیه السلام به گرگان
در سال ۲۵۵ هجري قمري يكي از اهالي گرگان به نام جعفر بن شريف جرجاني عازم مكه شده و در بين راه به سامرا مي رود تا وجوهات شرعي مردم منطقه را به امام عسگری تحويل دهد، امام خطاب به او مي فرمايد كه به شهرت برگرد، ۱۹۰ روز بعد مصادف با صبح روز جمعه سوم ربيع الثاني به موطن خود مي رسي، به مردم اعلام كن من غروب همان روز نزد مردم آن منطقه خواهم آمد و اين امر محقق مي شود
حضرت پس از حضور در گرگان می فرمایند:
من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به اینجا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به سوی شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در میان شما هستم تا پرسش ها و حاجت های خود را مطرح سازید.
حضرت معصومه(س) - مناجات ، مرثیه
ما گدایان قم و شهر خراسان هستیم
عاشق و دربه در و بی سر و سامان هستیم
خاک زیر قدم ذریه ی زهراییم
نسل در نسل همه نایب سلمان هستیم
نوکر حلقه به گوشیم همه می دانند
خاکبوسان دَر ِ بیت کریمان هستیم
سائل طایفه ی حضرت کاظم شده ایم
فاطمه کرده نظر، شیعه ایران هستیم
عاقبت ، عاقبت ما بشود ختم ِ به خیر
حاجیان حرم خواهر سلطان هستیم
کفتر مشهد و قم شد دل آواره ی ما
زینب ضامن آهوست همه کاره ی ما
ما گدایان تو هستیم سعادت داریم
از کرامات تو بانوست که قیمت داریم
کرمت کاسه ی ما را نگذارد خالی
بده در راه خدا باز ، که حاجت داریم
ما گنه کار ،گنه کار ،گنه کار، اما
روز محشر ز تو امّید شفاعت داریم
بین این طایفه ی آینه ها بعد حسین
جور دیگر به رضای تو ارادت داریم
هر که دارد به جهان عادتی و اخلاقی
ما به بوسیدن درگاه تو عادت داریم
دل ِ وابسته به تو خانه امّید شود
هر که شد خادم تو مرجع تقلید شود
آمدی شد همه قم یاور تو ، شکر خدا
خاکی و پاره نشد معجر تو ، شکر خدا
آمد اشک تو ز دوری برادر اما
کس نخندید به چشم تر تو ،شکر خدا
مردم قم همه خوبند نریزند ز بام
آتش و سنگ به روی سر تو ، شکر خدا
به سری نیست درین شهر ولایی فکر ِ
غارت زیور و انگشتر تو ، شکر خدا
آمدی و کسی از مرد و زن شهر نداشت
قصد توهین به تو و دلبر تو ، شکر خدا
غصه ی زینب کبری و چهل روز عذاب
بین این شهر نیامد سر تو ، شکر خدا
زینب و کوفه و اشرار امان از این غم
زینب و تشت و سر یار امان از این غم
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_معصومه_شهادت
دل شده راهی دوباره سوی قم
بر مشام جان رسیده بوی قم
پر زدم تا کعبه دلجوی قم
سائلم من سائل بانوی قم
فاطمه اینجا پناهم داده است
حضرت معصومه راهم داده است
این حرم بوی خراسان می دهد
بوی الطاف فراوان می دهد
بهترین ها را به مهمان می دهد
مردگان را خادمش جان می دهد
تا ابد قم خانه امید ماست
کاظمین و مشهد و کرببلاست
چون نگینی در جهان پیداست قم
مرکز فقه و اصول ماست قم
شعبه ای از عالم بالاست قم
یار ما در شادی و غم هاست قم
جای جای قم معطر گشته است
مرجع تقلید پرور گشته است
واشده از قم دری سوی جنان
گشته قم سنگ صبور عاشقان
دارد این شهر ملائک پاسبان
از مزار مخفی زهرا نشان
حضرت معصومه از روز الست
فاطمه در فاطمه در فاطمه است
اوست که اعجاز عیسی می کند
درد را نامش مداوا می کند
مثل بابایش گره وا می کند
دخت موسی کار موسی می کند
در قیامت هم قیامت می کند
خوب و بدها را شفاعت می کند
بود آن نور دو چشمان رضا
سخت دلتنگ و پریشان رضا
روز و شب دلواپس جان رضا
پیر شد از داغ هجران رضا
از مدینه تا به قم بی تاب بود
چشم او از غصه ها پر آب بود
گرچه بار غم روی شانه کشید
پای دوری رضا قدش خمید
جز ادب چیزی ازین مردم ندید
پیش دنیا شهر قم شد رو سفید
خیره بر قم بود چشم آسمان
احترامش کرد هر پیر و جوان
حرف مهمان است و حرف احترام
آی مردم هست ناموس امام
واجب التعظیم چون بیت الحرام
داد قم مهمان نوازی یاد شام
قبر خانم بین ویرانه نبود
دفن و تشییعش غریبانه نبود
بین ویرانه رقیه پیر شد
با لگد با تازیانه سیر شد
خسته از زخم غل و زنجیر شد
غیر زینب از همه دلگیر شد
زنده کرد او داغ هجده ساله را
کشت غسل او زن غساله را
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#وفات
#محاوره
#چارپاره
ای آسمون بی ستاره
خون گریه کن توو این شب تار
شال عزاس روو دوش گنبد
امام رضا شده عزادار
بارونی میشه همه چشما
با ذکر یا فاطمه امشب
توو آسمونا داره وعده
فاطمه با فاطمه امشب
داره بازم یه داغ کهنه
میون سینه ها میشینه
باز فاطمه رفت و علی موند
گرفته قم بوی مدینه
از سر این زمین زیادن
فاطمه های آسمونی
ریحانه ها همیشه انگار
رسمه برن توی جوونی
شکر خدا مهمون نوازی
خاصیت کشورمونه
فاطمه ی موسی بن جعفر
غسل و کفن نشد شبونه
قم خیلی داره فرق با شام
قم عاشق ابوترابه
حضرت معصومه نشد دفن
شکر خدا کنج خرابه
برای قم خیلی مهمه
رضایت زهرای اطهر
نمیزنن نمک به زخمه
خواهره دلتنگ برادر
برعکس شام ِ روسیا قم
تا روز محشر رو سفیده
اینجا کسی جواب سلام و
اصلا با کعب نی نمیده
#محمد_حسین_رحیمیان
سلام ای دختر موسی ، سلام ای فوق باورها
سلام ای سرو ِ در سایه ، سلام ای سایه ی سرها
چه در غیرت ،چه در عفت ، چه با این عمر کوتاهت
تو دادی پیروی از مادران را یاد دخترها
کریمه گر تویی بانو ،کجا دستی شود خالی
شفیعه گر تویی بانو ، ندارد ترس محشرها
پناه آرند بر صحن و سرای با صفای تو
همین که می شود بی تاب زهرا قلب نوکرها
دری در شهر قم باز است از جنت به روی ما
چه غم داریم اگر بسته شود بر ما همه درها
دل ما لحظه ای در قم ، دل ما لحظه ای مشهد
که گفته جَلد یک بامند در عالم کبوترها
فقط کار دعاهای رضاجان و شما باشد
اگر که گشته این کشور، حریف کل کشورها
یکی دلتنگ در طوس و یکی دلتنگ تر در قم
امان از این جدایی ِ برادر ها و خواهر ها
ندارد درد تو اصلا ، طبیبی جز رضا آری
دوای درد خواهر هاست ، دیدار برادر ها
سرت بالاست تا محشر ، ندیدی گر چه سلطان را
ولی آورده ای بهرش ، به همراهت تو یاور ها
هزاران بار شکر حق ، چه جایی آمدی بانو
همه زنها و مردانش ،کنیزانند و نوکرها
در این شهر ولایی نیست حرف کینه ی حیدر
به جز فضل علی را کس نمی گوید به منبر ها
صدایت کس نکرده خارجی یا خارجی زاده
ندارد قصد تکفیر ِ تو را الله اکبر ها
تو مهمانی ، تو مهمانی ، تو مهمانی ، تو مهمانی
نباید در خرابه دفن گردی مثل کافر ها .....
چه در شام و چه در کوفه ، چه در قم گشت این ثابت
که در این سلسله هستند زهرا ، کل دختر ها
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_زینب_ولادت
چه خوب شد که ذکر دل ، علی علی است روز و شب
پناه اول آخرم ، فاطمه شد به لطف رب
چه خوب شد که گشته ام غلام قنبر کسی
که عالم از شجاعتش ، هنوز مانده در عجب
فراری اُحُد کجا ، دلاور احُد کجا
کجاست شان مصطفی ، نایب عافیت طلب
امان از آن که حُرمت ِ امین وحی را شکست
کشیده دین چه ها ازین ، خلیفه های بی ادب
به زیر دین ِ حضرت خدیجه ایم و فاطمه
اگر علی علی علی ، نشسته است روی لب
بناز شیعه تا ابد ، به دین آسمانی ات
سهم کدام مکتبی ، شده عقیله العرب
چه همتی ، چه غیرتی ،چه کرده است پای دین
فاطمه ی کرببلا ، زینب صبر آفرین
سلام ای عقیله ی ، تمامی زمانه ها
کسی نداشت مثل تو ، ز فاطمه نشانه ها
تو بی معلم عالمه ، فهیمه ای و فاضله
تو جاودنه گوهری ، در یم بی کرانه ها
نشانده کوه غیرتت ، وقار و صبر و هیبتت
حماسه ی حسین را ، به صدر جادوانه ها
تو دست بسته بسته ای ، دست بنی امیه را
حریف عزم راسخت ، نمی شود بهانه ها
چه گویم از کرامتت ، سرم فدای قدرتت
تو روضه ات بهشت را ، می آورد به خانه ها
سلام سایه ی سر و ، ملیکه ی حسینیان
سلام مطمئن ترین، پناه آخر الزمان
در آسمان عاشقی ، تو سرترین ستاره ای
سرآمد حسینیان ، میان هر زمانه ای
زمین و آسمان همه ، فدای آن خدای که
نکرد خلق غیر تو ، فاطمه ی دوباره ای
توسلی به حضرت ِ خطیبه ی فدک نما
بهم بریز کوفه را ، فقط به یک اشاره ای
علی حسین مجتبی ، فاطمه و محمدی
برای جمع پنج تن ، فقط تو استعاره ای
خطبه شام و کوفه ات ، شبیه خطبه فدک
نهیب زد سر ِ ستم :" هنوز هیچ کاره ای"
بت شکنی و دخترِ بت شکن مدینه ای
شیر زنی و دختر ِشیر زن مدینه ای
حماسه های حیدری، نشسته در کلام تو
به ظلم پشت پا زده ، فاطمه مرام تو
همیشه بهر یاورش ، امام می کند دعا
بود ولی ملتمس ِ دعای تو امام تو
به غیر چارده نفر ، خدا به کس نمی دهد
اجازه ورود را ، به کعبه ی مقام تو
تو قبله ی فضیلتی ،تو منتهای عزتی
بلند می شود حسین ، ز جا به احترام تو
گفته خدا تو زینت ِ شیر دلاور منی
مادر حیدری تو ، فخر کُنَد به نام تو
معجزه مانده عاجز از ، نامگره گشای تو
کار مسیح می کند ،بنده ی بنده های تو
تویی که حسرت همه ، ملائک است خدمتت
تهمت و سنگ و کعب نی ، نبود حق عصمتت
رواست کل سال ما ، محرم و صفر شود
گرفته جان شیعه را ، مصیبت اسارتت
مطهره ترین چرا ، تو را زدند با وضو
کاش نداشت نام دین ، قصه ی هتک حرمتت
کوری چشم حرمله ، فاتح شام و کوفه ای
معجر پاره پاره ات ،نکرد کم ز عزتت
تو در میان سلسله ، بخوان نشسته نافله
بخوان که باز هم خدا ، فخر کند به خلقتت
شکست پیش چشم تو ، غرور نازدانه ها
چه قدر داده غصه ی ، حرم تو را خجالتت
خدای صبر با دلت ، چه کرده اند شامیان
که بی رقیه روز و شب ، مرگ شده است حاجتت
تو از زمانه دیده ای ، چه غیر داغ پشت داغ
بگو که جز تو این همه ،کشیده است از فراق ؟!
#محمد_حسین_رحیمیان
ما همیشه ریزه خوار خوان مولاییم و بس
از عناوین جهان مجنون و شیداییم و بس
تا خدا باشد خدا ممنون زهراییم و بس
بنده ی زینب سلام الله علیهاییم و بس
بانوی آزادگان ، آزادمان کرد از جهان
بیشتر مدیون او هستیم در این دودمان
ای مسلمانان مسلمانی ما از زینب است
هم قرار و هم پریشانی ما از زینب است
بین میدان ها رجز خوانی ما از زینب است
نام جاوید سلیمانی ما از زینب است
زینبی ها پای حق تا پای جان می ایستند
مانده عالم تا بفهمد زینبی ها کیستند
هر که دارد در دلش شوق شهادت زینبی است
هر که در عمرش نداده تن به ذلت زینبی است
در جهان هر زن که باشد اهل عفت زینبی است
مرد اگر شد فاتح میدان غیرت زینبی است
آی مردم هر چه آید پیش ، میزان زینب است
چون خداوند اشتراک کل ادیان ، زینب است
افتخار دین و قرآن است بانوی دمشق
چون خدا پیدا و پنهان است بانوی دمشق
تکیه گاه شیرمردان است بانوی دمشق
جان و جانان حسن جان است بانوی دمشق
از جمل تا کربلا میدان به دست زینب است
آرزوی باطل دشمن شکست زینب است
زینب آزاده است مردم ، در عمل نه در شعار
او قیامت آفریده با حیا و با وقار
خطبه هایش بود برّان مثل تیغ ذوالفقار
زن به این مردی ندیده است و نبیند روزگار
هر چه از خوبان شنیدی هست در او جلوه گر
اوست زهرا یا علی یا که خدا یا که بشر ؟
او پیامش را به گوش کل این دنیا رساند
او اگر مظلوم واقع شد ولی ساکت نماند
ایستاد و دشمن حق را سر جایش نشاند
بی جهت او را خدایش زینت مولا نخواند
حیدری که زینت ِ از عرش تا فرش ِ خداست
زینتش تنها در عالم بانوی کرببلاست
زینب آمد راه را بر ما نمایان کرد و رفت
زینب آمد عاشقی ها را دو چندان کرد و رفت
زینب آمد کربلا را شهر شیران کرد و رفت
"زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت"
زینب آمد عشق را جور دگر تفسیر کرد
زینب آمد راه و رسم عاشقی تغییر کرد
زینب کبراست فخر عترت و قرآن و دین
زینب کبراست بانوی رقیه آفرین
در مقامات جنابش بس بُوَد تنها همین
در رهش عباس قربان می کند ام البنین
هر کسی گشته حسینی ، هست زینب مرجعش
ملجاء اهل حرم عباس و زینب ملجأش
گریه کن ای شیعه بر او ، گریه کن با مادرش
بی حسینش ماند ... این اصلا نمی شد باورش
بر سرش آمد چه ها ، نشناخت او را همسرش
بود باران ، دم به دم ، یکسال و نیم آخرش
آمدم دنیا که بر زینب عزاداری کنم
مانده ام که بر کدامین غصه اش زاری کنم
#شعر_ولادت_حضرت_زینب_س
#محمد_حسین_رحیمیان
ای رفیق روز تنهایی ، تو تنهایی چه قدر
تو کجا و ما کجا دلواپس مایی چه قدر
راه معلوم است و ما بیراهه گردی می کنیم
خسته از بی دردی ما اهل دنیایی چه قدر
راه را اصلا نبستی بر رفیق نیمه راه
من که از شرمندگی مُردم ، تو آقایی چه قدر
تو طلبکاری از این چشمانکور من چه قدر
من بدهکارم بر آن چشم مسیحایی چه قدر
من ندیده دیدمت در جای جای این جهان
یوسف گمگشته ی زهرا تو پیدایی چه قدر
در زدی خانه به خانه ، هیچ کس یارت نشد
آه آقای غریب ما تو زهرایی چه قدر
آخرش جان می دهم از غسل روز آخرت
مادر بازو شکسته ! فکر مولایی چه قدر
#فاطمیه
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_زهرا_زمینه
شبای بی مادریه ، شبای گریه و عزاست
شبای بی مادریه ، شبای دلتنگی ماست
شبای بی مادریه ، چه سخته آدم ندونه ، مزار مادرش کجاس
همه دردام و میگه ، التماس توو چشام
کار این شبای من ، بی قراریه مدام
مادر بی حرمم ، تو کجای عالمی
مادر بی حرمم ، به تو از دور سلام
مادر بمیرم برات ......
گناه مادرم چی بود ، حروم شد بهش فدک
گناه مادرم چی بود ، که خورد بی هوا کتک
گناه مادرم چی بود ، دیدن توو آتیشه ولی ، نیومدن برا کمک
خون دل شد شب و روز ، قسمتت جوان ننه
چرا این جوری شده قامتت ،جوان ننه
چرا از دخترتم ، تو همش روو می گیری
جای دست کیه روو ،صورتت جوان ننه
مادر بمیرم برات
#محمد_حسین_رحیمیان
#امام_زمان_عج
#فاطمیه
#غزل
ای رفیق روز تنهایی ، تو تنهایی چه قدر
تو کجا و ما کجا دلواپس مایی چه قدر
راه معلوم است و ما بیراهه گردی می کنیم
خسته از بی دردی ما اهل دنیایی چه قدر
راه را اصلا نبستی بر رفیق نیمه راه
من که از شرمندگی مُردم ، تو آقایی چه قدر
تو طلبکاری از این چشمانکور من چه قدر
من بدهکارم بر آن چشم مسیحایی چه قدر
من ندیده دیدمت در جای جای این جهان
یوسف گمگشته ی زهرا تو پیدایی چه قدر
در زدی خانه به خانه ، هیچ کس یارت نشد
آه آقای غریب ما تو زهرایی چه قدر
........
آخرش جان می دهم از غسل روز آخرت
مادر بازو شکسته ! فکر مولایی چه قدر
#محمد_حسین_رحیمیان
.
#زمینه
#حضرت_زهرا_س
شبای بی مادریه ، شبای گریه و عزاست
شبای بی مادریه ، شبای دلتنگی ماست
شبای بی مادریه ، چه سخته آدم ندونه ، مزار مادرش کجاس
همه دردام و میگه ، التماس توو چشام
کار این شبای من ، بی قراریه مدام
مادر بی حرمم ، تو کجای عالمی
مادر بی حرمم ، به تو از دور سلام
یا زهرا مددی یا زهرا
یا زهرا مددی یا زهرا
گناه مادرم چی بود ، حروم شد بهش فدک
گناه مادرم چی بود ، که خورد بی هوا کتک
گناه مادرم چی بود ، دیدن توو آتیشه ولی ، نیومدن برا کمک
خون دل شد شب و روز ، قسمتت جوان ننه
چرا این جوری شده قامتت ،جوان ننه
چرا از دخترتم ، تو همش روو می گیری
جای دست کیه روو ،صورتت جوان ننه
یا زهرا مددی یا زهرا
یا زهرا مددی یا زهرا
شاعر:#محمد_حسین_رحیمیان
https://eitaa.com/madhanshora
#حضرت_زهرا_زمینه
اللهم عجل وفاتی سریعا
چه قد آخه از علی روو بگیرم
اللهم عجل وفاتی سریعا
چه قد آخه دست بی جون و به پهلو بگیرم
اللهم عجل وفاتی سریعا
جان این خستگی زینب من
اللهم عجل وفاتی سریعا
شاکیه مدینه از گریه ی روز و شب من
شهر بی بابا ، غربت مولا ، ناله پشت ناله
وقت راه رفتن ، دس به دیواره ، زن هیجده ساله
وای ازین شبایی که بی سحره
زندگی برای من درد سره
هر چی میکشم ازین میخ دره
واغربتا .....
اللهم عجل وفاتی سریعا
قاتلم می خواد بیاد عیادتم
اللهم عجل وفاتی سریعا
نمیخوام زندگی و ، دیگه تمومه طاقتم
اللهم عجل وفاتی سریعا
وای ازین زخم غلاف بی هوا
اللهم عجل وفاتی سریعا
منو داره میکشه موی سفید مجتبی
حسن و کوچه ، حسن و سیلی ، حسن و گوشواره
حسن و حسرت ، تا سحر هر شب ، بی صدا می باره
کوچه و یه بی حیای بددهن
ای خدا کاش نمیزد سیلی به من
لا اقل جلوی چشمای حسن
واغربتا.....
اللهم عجل وفاتی سریعا
چش به راهه محسنم توو آسمون
اللهم عجل وفاتی سریعا
میخ در برای فاطمه دیگه نزاشته جون
اللهم عجل وفاتی سریعا
به پریشونی موهای حسین
اللهم عجل وفاتی سریعا
من زمین گیرم و بارونیه چشمای حسین
وای ازین دنیا ، زندگی من ، شده غم پشت غم
وای ازین دنیا ،کاش حسینم رو ، با خودم می بردم
داره میکشه من و پیرهنش
خاک و خون میشه یه روزی کفنش
مثل مادرش غریب می کشنش
#محمد_حسین_رحیمیان
می زنم جار که غمخوار فقط فاطمه است
تا ابد ماه شب تار فقط فاطمه است
دشمن ما همه دنیا بشود یا نشود
غم نداریم اگر یار فقط فاطمه است
بانویی که نظرش علت آرامش ما
شده در لحظه ی دشوار فقط فاطمه است
آن که وقتی ز کسی کار نیاید اصلا
وا نماید گره از کار فقط فاطمه است
آن که بر مردم عالم ، همه دم خیر رساند
چه به خلوت چه به انظار فقط فاطمه است
دست پرورده ی زهراست اباعبدالله
تا ابد مادر احرار فقط فاطمه است
محرم و مادر و عمخوار حسن نصرالله
قبله ی قاسم ِ سردار فقط فاطمه است
عشق حیدر نشود قسمت هر بی سر و پا
عاشق حیدر کرار فقط فاطمه است
همه دیدند که او یک تنه شد لشکر حق
همه دیدند علمدار فقط فاطمه است
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_زمینه
من دل به علی دادم
ان معی امی
از عالمی آزادم
انمعی امی
عاشقیه قانونم
ان معی امی
درمونده نمی مونم
ان معی امی
عقبامه علی
دنیامه علی
من مادری ام مردم ، بابامه علی
من قطره ام و
دریامه علی
چشمای حسودا کور ، مولامه علی
دستی به دل خون جگرم نگذارید
من حیدری ام سر به سرم نگذارید
یا علی مدد ، حیدر یا علی مدد حیدر
داره دین من ریشه
ان معی امی
کی حریف من میشه
ان معی امی
اینه اولین درسم
ان معی امی
از چیزی نمی ترسم
میزان علیه
ایمان علیه
اول آخره حرف قرآن علیه
عالی علیه
اعلا علیه
هر چی پیش بیاد بازم حق با علیه
دست از سرم ای خیره سران بردارید
من حیدریم سر به سرم نگذارید
#محمد_حسین_رحیمیان
ای همیشه سایه ات روی سر ما فاطمه
ما نبودیم و تو بودی مادر ما فاطمه
بعد بسم الله تنها بوده اسم اعظمت
صفحه صفحه زینت هر دفتر ما فاطمه
جان مولا لحظه ای هم چشم از ما برندار
تو فقط هستی در عالم یاور ما فاطمه
زندگی ما پر از بنده نوازی های توست
ای دوای درد اول آخر ما فاطمه
ترس از روز قیامت با تو بی معنا بُوَد
ای تمامی دلخوشی محشر ما فاطمه
ما از اول شغلمان بوده گدایی درت
تو بیا در لحظه های آخر ما فاطمه
ما کجا خدمت به آقازاده های تو کجا
نوکران خانه ی تو سرور ما فاطمه
بر رضای دیگران اصلا نداریم احتیاج
تا رضای توست شاه کشور ما فاطمه
ما کجا و وصف تو وقتی که پیش حضرتت
تا کمر خم می شده پیغمبر ما فاطمه
شیعه خیلی زیر دین بازوی مجروح توست
ای دلیل ذکر حیدر ، حیدر ما فاطمه
#فاطمیه
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#محمد_حسین_رحیمیان
باز لبریز درد و غم شده ایم
خسته از داغ ِ دم به دم شده ایم
ای پناه حرم به داد برس
همه دلواپس حرم شده ایم
#عمه_جان_زینب
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
السلام ای مادر ایثار یا ام البنین
دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین
وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد
مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین
جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است
بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین
تو همانی که به عشق قبله عالم حسین
تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین
خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین
تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین
مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر
دست از شرمندگی بردار یا ام البنین
جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست
گریه با این چشم های تار یا ام البنین
بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را
پیری زینب دهد آزار یا ام البنین
خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود
بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس
از حرم تا قتلگه صد بار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در
آتش بین در و دیوار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین
در میان کوچه و بازار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای
خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر
اهل بیت احمد مختار یا ام البنین
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_امالبنین_زمینه
یا حضرت ام البنین
ای دومین فاطمه ی بیت امیرالمومنین
مادر ایثار و ادب
عشق حسین و حسن و زینب عقیله العرب
ای بهترین نامادری
سنگ صبوره همه ی ایل و تبار حیدری
ام البنین.....
......
شکر خدا که نوکرم
به سفره ی ام البنین من و سپرده مادرم
دل من این باورشه
هر کی اباالفضلی بشه ، ام بنین مادرشه
قسم به این شور و جنون
ام البنین گریه برا حسین و داده یادمون
.......
ماه شب سکینه ای
تو دومین فاطمه ی بی حرم مدینه ای
ای مادر صاحب علم
گذشت جوونی من و هنوز نداری تو حرم
حضرت صاحب الزمون
یاد عمو سر مزار تو میریزه اشک خون
........
شکر خدا شکر خدا
نبودی کربلا ببینی کعبه رو به زیر پا
ندیدی حرمتا شکست
ندیدی شمر بی حیا روو سینه حسین نشست
فاطمه بنی کلاب
خبر داری عقیله چی کشید توو مجلس شراب
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#غزل
او حضرت خاتون عالم ما گدایش
شد دستگیر عالمی دست دعایش
باید بگیرد چادر ام البنین را
هر کس که افتاده عقب کرببلایش
پیر و جوان کربلا را داده حاجت
شنبه به شنبه سفره های بی ریایش
مادربزرگم بچه هایش را سپرده
بر معجزات سفره ی مشکل گشایش
هر سال می گیرند اجر نوکری را
گریه کنان فاطمیه در عزایش
دار و ندار او فدای کربلا شد
دار و ندار کربلایی ها فدایش
عباس در دامان او رب ادب شد
رحمت به شیر پاک و شیر با وفایش
این شیر زن با گریه دنیا را به هم ریخت
مروان کشد آه از جگر با های هایش
تازه نکن داغ دلش را ای مدینه
دیگر نزن ام البنین او را صدایش
ای آسمان خون گریه کن بر غربت او
این پیر زن در علقمه مانده عصایش
اشک بشیر از این همه ایمان در آمد
او نیست اصلا فکر آقازاده هایش
ای کاش او پیری زينب را نمی دید
شد مرگ ، بعد از کربلا تنها دعایش
ام البنین ِ بی بنین را عاقبت کشت
داغ حسین و راس از پیکر جدایش
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_امالبنین_نوحه
السلام علی حضرت ام البنین
تا قیامت فقط تویی قمر آفرین
فخر شاه عرب
کوه عشق و ادب
ام عباس ، ام عباس
محشری شد به پا ، در آسمان و زمین
بی بنین گشته آه ، حضرت ام البنین
قامتش شد دو تا
از غم کربلا
ام عباس ، ام عباس
از فراق حسین ، جان به لبش آمده
تا ابد از رباب ، شده خجالت زده
شده ام البنین
خسته و دل غمین
ام عباس ، ام عباس
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_امالبنین_زمینه
یا حضرت ام البنین
ای دومین فاطمه ی بیت امیرالمومنین
مادر ایثار و ادب
عشق حسین و حسن و زینب عقیله العرب
ای بهترین نامادری
سنگ صبوره همه ی ایل و تبار حیدری
ام البنین.....
شکر خدا که نوکرم
به سفره ی ام البنین من و سپرده مادرم
دل من این باورشه
هر کی اباالفضلی بشه ، ام بنین مادرشه
قسم به این شور و جنون
ام البنین گریه برا حسین و داده یادمون
ام البنین.....
ماه شب سکینه ای
تو دومین فاطمه ی بی حرم مدینه ای
ای مادر صاحب علم
گذشت جوونی من و هنوز نداری تو حرم
حضرت صاحب الزمون
یاد عمو سر مزار تو میریزه اشک خون
ام البنین.....
شکر خدا شکر خدا
نبودی کربلا ببینی کعبه رو به زیر پا
ندیدی حرمتا شکست
ندیدی شمر بی حیا روو سینه حسین نشست
فاطمه بنی کلاب
خبر داری عقیله چی کشید توو مجلس شراب
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_زهرا_مدح
هر کس به کسی نازد و ما فاطمه داریم
گفتیم همیشه ، همه جا فاطمه داریم
ننگ است بکوبیم درِ خانه هر کس
دنبال سرابیم چرا فاطمه داریم
ما ترس نداریم ز سیلاب حوادث
مانند علی بعد خدا فاطمه داریم
ما چشم طمع تا ابدالدهر نداریم
بر ثروت هر بی سر و پا ، فاطمه داریم
رو کن به مسیر دگری ای غم دنیا
بیهوده به این سمت نیا ، فاطمه داریم
زهراست که داده است به ما جرات طوفان
در دل نبُوَد واهمه تا فاطمه داریم
#محمد_حسین_رحیمیان
#مدح_حضرت_زهرا
المنت لله که من هستم گدای فاطمه
شد خانه ی امّید من ، دولت سرای فاطمه
شرمنده ام از این همه ، لطف و عطای فاطمه
اسباب زحمت بوده ام عمری برای فاطمه
هستیم عمری پشت این ، باب نجات فاطمه
ما کیشمان این است که ، باشیم مات فاطمه
شکر خدا نان مرا ام ابیها می دهد
او آبرو و عزتم در هر دو دنیا می دهد
در دین ما با فاطمه هر چیز معنا می دهد
من عاشق جنت شدم ، چون بوی زهرا می دهد
از قبل میلادم شدم سایه نشین چادرش
از من خریده آبرو ، حبل المتين چادرش
مثل خدایت برتر از درک همه دنیا تویی
آن که حکومت می کند بر عالم بالا تویی
آنکه ز نورش دیدنی شد جنت الاعلا تویی
حورا ترین انسان تویی ،انسان ترین حورا تویی
ای خاکیان را فاطمه ، منصوره افلاکیان
تو کیستی که مدح تو اصلا نچرخد در زبان
آنکه ز خلق آدم و حوا خبر دارد تویی
آن دختری که دست در خلق پدر دارد تویی
آن کس که جا روی سر ِ خیر البشر دارد تویی
آن آسمان که یازده ، قرص قمر دارد تویی
آنکه حسینش عشق را داده است بال و پر تویی
رحمت به شیر پاک تو ، شیر جمل پرور تویی
آن زن که دارد قبه ای در آسمان هفتمین
آن زن که دارد خادمی مانند جبریل امین
آن زن که در عالم بُوَد صدیقه کبری ترین
باید که باشد شوهرش ، تنها امیرالمومنین
مولود کعبه خلق شد تا شوهر زهرا شود
هیهات اگر این شیر زن ، سهم فراری ها شود
تو هم ستاره گشته ای ، هم مهر و ماه مرتضی
تا روز محشر یک تنه ، هستی سپاه مرتضی
تکیه گه عالم علی ، تو تکیهگاه مرتضی
بعد از خدا مثل نبی ، هستی پناه مرتضی
در وصف حیدر بس بُوَد ، اینکه هوادارش تویی
ماه شب تارش تویی ، گرمی بازارش تویی
ای همدم ِ بی همدمی ، ای چاره درد ِ مگو
دیدم من از تو معجزه، منزل به منزل کو به کو
من با تو تنها می رسم بر قله های آرزو
ای ذکر تسبیحات تو ، بر هر نمازم آبرو
سبحانَ سبحان مرا ، حب تو معنا می کند
این قطره را الطاف تو ، راهی دریا می کند
ای شیر بانوی علی ، ای قهرمان جاودان
عمر کم تو آبرو ، برد از سقیفه در جهان
از جان گذشتی فاطمه، تا که نیاید دین به جان
تو با مزار بی نشان ، دادی به ما حق را نشان
تشییع سوت و کور تو ، فریاد زد حق با علیست
ای مردم عالم فقط ، آقای این دنیا علیست
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_زهرا_مدح
هر کس به کسی نازد و ما فاطمه داریم
گفتیم همیشه ، همه جا فاطمه داریم
ننگ است بکوبیم درِ خانه هر کس
دنبال سرابیم چرا فاطمه داریم
ما ترس نداریم ز سیلاب حوادث
مانند علی بعد خدا فاطمه داریم
ما چشم طمع تا ابدالدهر نداریم
بر ثروت هر بی سر و پا ، فاطمه داریم
رو کن به مسیر دگری ای غم دنیا
بیهوده به این سمت نیا ، فاطمه داریم
زهراست که داده است به ما جرات طوفان
در دل نبُوَد واهمه تا فاطمه داریم
#محمد_حسین_رحیمیان
یا ام کلثوم
آه زینب باز هم باید عزاداری کند
ام کلثومم که بعد از تو مرا یاری کند؟
آه ای آیینه ی زینب در عالم الوداع
مونسم ، دلگرمی ِ پنجاه سالم الوداع
رفتی و من همچنان با کوه غم ها مانده ام
ای عصای دست زینب ، دست تنها مانده ام
محرم اسرار من ، دار و ندارم ، خواهرم
با که بعد از تو کنم گریه برای مادرم ؟
شاهد خون گریه ی مسمار آن در الوداع
میزبان آخرین افطار حیدر الوداع
ای دل ِ از دست این دنیا پریشان الوداع
شاهد پیری ِ آنی ِ حسن جان الوداع
آه پاره معجر شام غریبان الوداع
بی برادر مانده در بر و بیابان الوداع
من خبر دارم چه آمد بی حسینم بر سرت
من خبر دارم چه کرده کعب نی با پیکرت
آه خواهر حرمت ما بی برادر ها شکست
پیش سرهایی که شد نیزه نشین، سرها شکست
در بنی هاشم کسی جز ما اسارت دیده بود ؟
در بنی هاشم کسی چون ما جسارت دیده بود ؟
خواهرم ما دو علی را دست بسته دیده ایم
هیجده دسته گل ِ در خون نشسته دیده ایم
ما دو تا را که ندیده بود حتی آفتاب
همسفر با حرمله کردند آن هم بی نقاب
ای بمیرد حرمله از عمر سیرت کرده است
دوری شش ماهه ، این شش ماهه پیرت کرده است
شیر دخت ِ شیر یزدان شد غرورت پایمال
ای زبان آن اراذل های شام و کوفه لال !
مُردم و زنده شدم آن لحظه که شمر لعین
زد سر دروازه ی ساعات رویت را زمین
ای بهاری که شدی رنگ زمستان الوداع
ای شنیده طعنه ها در بزم مستان الوداع
پا به پای من کشیدی ، درد پشت درد آه
نان خیراتی غرورت را به جوش آورد آه
#محمد_حسین_رحیمیان
یا ام کلثوم
آه زینب باز هم باید عزاداری کند
ام کلثومم که بعد از تو مرا یاری کند؟
آه ای آیینه ی زینب در عالم الوداع
مونسم ، دلگرمی ِ پنجاه سالم الوداع
رفتی و من همچنان با کوه غم ها مانده ام
ای عصای دست زینب ، دست تنها مانده ام
محرم اسرار من ، دار و ندارم ، خواهرم
با که بعد از تو کنم گریه برای مادرم ؟
شاهد خون گریه ی مسمار آن در الوداع
میزبان آخرین افطار حیدر الوداع
ای دل ِ از دست این دنیا پریشان الوداع
شاهد پیری ِ آنی ِ حسن جان الوداع
آه پاره معجر شام غریبان الوداع
بی برادر مانده در بر و بیابان الوداع
من خبر دارم چه آمد بی حسینم بر سرت
من خبر دارم چه کرده کعب نی با پیکرت
آه خواهر حرمت ما بی برادر ها شکست
پیش سرهایی که شد نیزه نشین، سرها شکست
در بنی هاشم کسی جز ما اسارت دیده بود ؟
در بنی هاشم کسی چون ما جسارت دیده بود ؟
خواهرم ما دو علی را دست بسته دیده ایم
هیجده دسته گل ِ در خون نشسته دیده ایم
ما دو تا را که ندیده بود حتی آفتاب
همسفر با حرمله کردند آن هم بی نقاب
ای بمیرد حرمله از عمر سیرت کرده است
دوری شش ماهه ، این شش ماهه پیرت کرده است
شیر دخت ِ شیر یزدان شد غرورت پایمال
ای زبان آن اراذل های شام و کوفه لال !
مُردم و زنده شدم آن لحظه که شمر لعین
زد سر دروازه ی ساعات رویت را زمین
ای بهاری که شدی رنگ زمستان الوداع
ای شنیده طعنه ها در بزم مستان الوداع
پا به پای من کشیدی ، درد پشت درد آه
نان خیراتی غرورت را به جوش آورد آه
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
آه زینب باز هم باید عزاداری کند
ام کلثومم که بعد از تو مرا یاری کند؟
آه ای آیینه ی زینب در عالم الوداع
مونسم ، دلگرمی ِ پنجاه سالم الوداع
رفتی و من همچنان با کوه غم ها مانده ام
ای عصای دست زینب ، دست تنها مانده ام
محرم اسرار من ، دار و ندارم ، خواهرم
با که بعد از تو کنم گریه برای مادرم ؟
شاهد خون گریه ی مسمار آن در الوداع
میزبان آخرین افطار حیدر الوداع
ای دل ِ از دست این دنیا پریشان الوداع
شاهد پیری ِ آنی ِ حسن جان الوداع
آه پاره معجر شام غریبان الوداع
بی برادر مانده در بر و بیابان الوداع
من خبر دارم چه آمد بی حسینم بر سرت
من خبر دارم چه کرده کعب نی با پیکرت
آه خواهر حرمت ما بی برادر ها شکست
پیش سرهایی که شد نیزه نشین، سرها شکست
در بنی هاشم کسی جز ما اسارت دیده بود ؟
در بنی هاشم کسی چون ما جسارت دیده بود ؟
خواهرم ما دو علی را دست بسته دیده ایم
هیجده دسته گل ِ در خون نشسته دیده ایم
ما دو تا را که ندیده بود حتی آفتاب
همسفر با حرمله کردند آن هم بی نقاب
ای بمیرد حرمله از عمر سیرت کرده است
دوری شش ماهه ، این شش ماهه پیرت کرده است
شیر دخت ِ شیر یزدان شد غرورت پایمال
ای زبان آن اراذل های شام و کوفه لال !
مُردم و زنده شدم آن لحظه که شمر لعین
زد سر دروازه ی ساعات رویت را زمین
ای بهاری که شدی رنگ زمستان الوداع
ای شنیده طعنه ها در بزم مستان الوداع
پا به پای من کشیدی ، درد پشت درد آه
نان خیراتی غرورت را به جوش آورد آه
#محمد_حسین_رحیمیان
ولی الله آمد
پهن شد سفره ی رحمت ، ولی الله آمد
آب و آیینه بیارید شهنشاه آمد
خیره شد چشم فلک ، ماه تر از ماه آمد
اولین مژده ماه رجب از راه آمد
از حسد دشمن این قوم به جان آمده است
پنجمین حیدر کرار جهان امده است
ای دل و دلبر و آرام و قرار حسنین
باقر آل عبا ، باغ و بهار حسنین
ماه دو فاطمه و دار و ندار حسنین
با تو سادات شدند ایل و تبار حسنین
می رسد بوی دل انگیز پیمبر از تو
ما ندیدیم حسینی حسنی تر از تو
ای بزرگ همه ، یاس دو علی بر تو سلام
شاه دین ، سرّ ِ خفی ، نور جلی بر تو سلام
پنجمین سید و سالار و ولی بر تو سلام
قبل میلاد تو داده است نبی بر تو سلام
پیش علم تو زده دشمنت آقا زانو
مدعی را نفس حق تو برده از رو
عشق یعنی ز همه غیر تو آزاد شدن
به فدای سر تو با همه اولاد شدن
کار تو سروری عالم ایجاد شدن
ای برازنده ی تو نایب سجاد شدن
ما مسلمان احادیث توایم و پسرت
مثل پروانه بگردیم فقط دور سرت
چون حسن دست بگیری ز همه بی منت
می دهی بر همه بی چون و چرا تو حاجت
می کند از کرمت حاتم طائی حیرت
همچو مهمان بگذاری سر سائل عزت
سیدی کوه وفای تو چه غوغایی کرد
هر که شد سائل تو تا ابد آقایی کرد
ای به میخانه عشقت دو جهان حلقه به گوش
موقع وصف تو شیرین سخنانند خموش
خط به خط زندگی ات برده جهان را از هوش
شاه دیده است کسی بیل بگیرد بر دوش
داده ای یاد به هر رهرو توحید و کمال
که بُوَد عین عبادت ، طلب رزق حلال
حب تو خیر العمل ، نوکریت آقایی
هیبتت حیدری و مرحمتت زهرایی
طینتت کرببلایی ، دلت عاشورایی
چون حسن قبلگه بی حرم دنیایی
قبر خاکی تو از هر دو جهان سیرم کرد
روضه کودکی تو به خدا پیرم کرد
گرچه ناپاک ترین سائل بیت الکرمم
گرچه نه سینه زن واقعی این علمم
گرچه نه دعبل و عمانم و نه محتشمم
نظری کن بشود مثل کُمِیتت قلمم
نظری کن برود بی سر و سامانی ها
کربلایی بشوم مثل سلیمانی ها
#محمد_حسین_رحیمیان
#امام_هادی_زمینه
آقای سامرا
یا امام هادی یا ابن الرضا
یادگار مولا و خیرالنسا
آقای سامرا
ای والا منزلت
ما ندیدیم غیر آقایی ازت
ما همه هستیم مدیون جامعه ات
ای والا منزلت
من گدای توام
زیر دین وفای توام
عاشق سامرای توام
......
آه بازم ازدحام
پره نامحرم شد توو بیت الحرام
کوچه و دستای بسته و امام
آه بازم ازدحام
آه از این غربت
مثل مادر شد خون دل قسمتت
کسی اینجا نیستش فکر حرمتت
آه از این غربتت
سیری از زندگی
هس شب و روز دلت بی قرار
خسته ای خیلی از روزگار
......
آه از بزم شراب
یاد چی افتادی یابن بوتراب
شده غم های قلب تو بی حساب
آه از بزم شراب
آه از بزم شراب
گریه کن یاد دستای توو طناب
گریه کن یاد عمه ، یاد رباب
آه از بزم شراب
کاشکی بیشتر از این
بی وفایی به آقا نشه
باز پای خیزران وا نشه
#محمد_حسین_رحیمیان
#امام_هادی_زمینه
منم علی سامراییا
ماه جوادم و امام رضا
راه و خودم میدم نشونتون
آهای آخرالزمانیا
عمری نشون همه دادم کرم و
تو دل آسمونا دارم حرم و
اگه میخوای به سمت بیراهه نری
شیعه بخون زیارت جامعه مو
من نفس سقیفه رو ، شبیه مادر میگیرم
برا غدیریا بسه ، زیارت غدیریم
انا علی بن جواد....
یه عده بی حیای بد دهن
نیمه ی شب توو خونه ام اومدن
دستای من رو بست یه ظالمی
مگه ، بوده چی گناه من
بهارم و اسیر دستای خزون
فاطمه گریون منه ، توو آسمون
آخه با این همه غریبی چه کنم
قبرم و کنده دشمنم توو خونمون
یه دنیا درد و غربته ، میون چشمای ترم
خیلی دلم هواییه ، برا مزار مادرم
من و مصیبتای بی حساب
چیا دیدم توو مجلس شراب
گوشه به گوشه اش همه روضه بود
شدم ، ذره ذره ذره آب
شد اشک چشم من به رنگ ارغوان
حسین حسین نوحه ی دل ، هر ضربان
گاهی بودم به یاد عمه و رباب
گاهی به یاد لب خشک و خیزران
گریه کنید به جای من ، فقط برای کربلا
برای اون سری که رفت ، یه اربعین روو نیزه ها
#محمد_حسین_رحیمیان