#حضرت_زینب_س_شهادت
#محاوره
دم دمای آخر عمر منه
چشامو نمیتونم تکون بدم
زیر آفتاب بذارید بسترمو
روا نیست من زیر سایه جون بدم
کاش میشد برادرم بیاد پیشم
غمامو بهش بگم دونه دونه
راضیام به اینکه بازم برا من
با سر بریده قرآن بخونه
غم کربلا رو من میگم، شما
هر کس و دیدید بهش بگید چی شد
آخه از بالای تل تو قتلگاه
هیشکی اندازهی من ندید چی شد
یکی با نیزه به پهلوهاش میزد
یه نفر عصا میزد روی تنش
تنها بین یه سپاه افتاده بود
بدجوری غریب گیر آوردنش
لحظه لحظه تو هوای قتلگاه
شبیه برگای پاییز شدم
برا اینکه کمتر اونو بزنن
حتی با شمر گلاویز شدم
کی دیده بچههای انبیا رو
با چنین وضعی اسارت ببرن
سر شیشماهه رو میبرن که هیچ
حتی گهوارهشو غارت ببرن
سری که رو نیزه رفته رو کجا
اینهمه با سنگ نشونه میگیرن
دختر بی پناهو آخه کجا
راهشو با تازیونه میگیرن
کجای دنیا دیدید که مردمی
توی جشنشون عزادار ببرن
کی دیده با لباس پاره زنو
برا تحقیر به بازار ببرن
اونروزا خیلی زیاد دقم دادن
بدجوری تو غصه آبم کردن
هیشکی سایهمم ندیده بود ولی
راهی بزم شرابم کردن
توی گودال، سر نی، بزم شراب
هرجا رفت حسین، منم پشت سرش
دل من تنگشه کاش این آخرا
داداشم بیاد کنار خواهرش
شاعر: #وحید_عظیم_پور
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#شب_جمعه
#چارپاره
#محاوره
خو گرفتم با غم در به دری
این روزا سهم منه خونجگری
من دیدم..،بَسّه دیگه..،خدا کنه
داغ شیرخواره نبینه مادری
غم تو پامو توو این بلا کشید
کارِ من ببین که تا کجا کشید
من چجوری تووی سایه بشینم
بدن بابات سه روز گرما کشید
منو سوزوندی با آتیشِ خودت
دعا کن..،منم بیام پیش خودت
چی می شد فقط یه بار می خندیدی
با همون دندونای نیش خودت!
کاشکی می شد بزنم صدات،علی
الهی رباب بشه فدات،علی
یه بارَم شده به خواب من بیا
دل من یه ذرّه شد برات،علی!
گریه هات هنوز تووی گوش منه
انگاری سرت رویِ دوش منه
قدر یک لحظه ازم دور نمیشی
قنداقِ خونیت توو آغوش منه!
یادمه توو خیمه آشوب شده بود
یادمه لبت مثه چوب شده بود
وقت دست و پا زدنهات..،پسرم!
دل مادرت لگدکوب شده بود
مادر تو آرزومنده هنوز
رو لبت حسرت لبخنده هنوز
شب به شب ذبح تو ، کابوس منه...
سر تو به تار مو بنده هنوز
مثه شیشهخرده له شده تنم
اونکه اشکش دمِ مشکشه ،منم!
اگه رو نیزهای..،تقصیر منه
قبر تو نشد عمیقتر بکَنم
حتی دیدنت منو راضی می کرد
دست باد موهاتو نازنازی می کرد
تا منو دقم بده..،جلو چشام
حرمله با گهوارهات بازی می کرد
چه بلایی که نیومد سر تو
جلوی تو میزدن خواهرتو
چشم نیمهبازتو می بستی کاش!
سر بازار نبینی مادرتو
دوس ندارم تو رو مأیوست کنم
با هزار گلایه مأنوست کنم
حالا قدِّ تو ازم بلندتره...
میشه خم بشی..،میخوام بوست کنم!
#بردیا_محمدی
#حضرت_علی_اصغر_شهادت
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#محاوره
دست و پا میزنه تقصیر نداره
شیرخواره تحمل تیر نداره
تقصیر منه که منت کشیدی
بمیرم که مادرش شیر نداره
اونیکه میره دلم براش میاد
آبو خورده داره با باباش میاد
واسه اینکه زیر آفتاب نباشه
بچه مو گرفته توو عباش میاد
تشنگی برده قرار و توونم
سخته راه برم با قد کمونم
یکمی زمان بده منم بیام
تا براش نماز میت بخونم
عرق پیشونیت از شرمه حسین
خون بچه مون هنوز گرمه حسین
خاکو آروم رو تنش بریز آخه
استخون شیش ماهم نرمه حسین
الهی براش بمیره مادرش
جای دستم خاک اومد زیر سرش
نگا کن که روی صورتش هنوز
مونده جای بوسه های خواهرش
خاک میگن سرده، نه خاک اصغرم
تشنه کشتنش، نمیشه باورم
روی میوهی دلم خاک نریزی
خاکو باید بریزی روی سرم
#یامظلوم
#حضرت_زینب_اسارت
#روز_یازدهم
#محاوره
شبِ این قافله بی تو سخت گذشت
جنگِ با حرمله بی تو سخت گذشت
بین دشمن سوار ناقه شدم
خیلی این مرحله بی تو سخت گذشت
مُردَم از تب بی تو خیلی سخت گذشت
جانِ زینب بی تو خیلی سخت گذشت
سیلی و آتیش و تازیانه ها...
اولین شب بی تو خیلی سخت گذشت
رو خاکه برهنه پیکرت حسین
الهی بمیره خواهرت حسین
سر تو که روی نیزه ها زدن
افتاد از رو ناقه دخترت حسین
میدونی که خیلی دلخونم حسین
میدونی به لب رسید جونم حسین
با اینا که کشتنت، برم سفر؟
من بدون تو نمیتونم حسین
بعد تو پشت و پناه ما کیه
سر و کار دختر تو با کیه
تو که شیرخواره اتو خاک کرده بودی
پس سرِ کوچیک، رو نی برا کیه
بی تو زینب تو بی پناه میره
با کتک از دلِ قتلگاه میره
چشماتو ببند رو نیزه نبینی
شمر کنار خواهر تو راه میره
#عبدالزهرا
#حضرت_زینب_اسارت
#روز_یازدهم
#محاوره
شبِ این قافله بی تو سخت گذشت
جنگِ با حرمله بی تو سخت گذشت
بین دشمن سوار ناقه شدم
خیلی این مرحله بی تو سخت گذشت
مُردَم از تب بی تو خیلی سخت گذشت
جانِ زینب بی تو خیلی سخت گذشت
سیلی و آتیش و تازیانه ها...
اولین شب بی تو خیلی سخت گذشت
رو خاکه برهنه پیکرت حسین
الهی بمیره خواهرت حسین
سر تو که روی نیزه ها زدن
افتاد از رو ناقه دخترت حسین
میدونی که خیلی دلخونم حسین
میدونی به لب رسید جونم حسین
با اینا که کشتنت، برم سفر؟
من بدون تو نمیتونم حسین
بعد تو پشت و پناه ما کیه
سر و کار دختر تو با کیه
تو که شیرخواره اتو خاک کرده بودی
پس سرِ کوچیک، رو نی برا کیه
بی تو زینب تو بی پناه میره
با کتک از دلِ قتلگاه میره
چشماتو ببند رو نیزه نبینی
شمر کنار خواهر تو راه میره
#عبدالزهرا
#امام_حسین_ع_مناجات
#محاوره
با اسمت عالمو دیوونه کردی
چقد دل میبره آوازهی تو
واسَهت فرقی نداره خوب یا بد
فدای لطف بی اندازهی تو
همین که اشک میریزم به یادت
عزیز چارده معصوم میشم
بدونِ تو به هم میریزم اما
صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی
میگیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده
خودمونیم آقا کی بهتر از تو؟!
به این امّید جون دادی گمونم
که قلب مُردهی ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی
که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوستت دارم که میخوام
اگه نباشی تو، دنیا نباشه
بعیده واسهی بی سرپناها
تو کشتیِ نجاتِت جا نباشه
هنوزم تشنهی "یاری" میدونم
هنوزم بازه راه خونهت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک
((گلی گُم کردهام میجویم او را))
#مجید_تال
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#محاوره
با اسمت عالمو دیوونه کردی
چقد دل میبره آوازهی تو
واسهت فرقی نداره خوب یا بد
فدای لطف بی اندازهی تو
همین که اشک میریزم به یادت
عزیز چارده معصوم میشم
بدون تو به هم میریزم اما
صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی
میگیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده
خودمونیم آقا کی بهتر از تو ؟!
به این امّید جون دادی گمونم
که قلب مردهی ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی
که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوستت دارم که میخام
اگه نباشی تو، دنیا نباشه
بعیده واسهی بی سرپناها
تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنهی یاری میدونم
هنوزم بازه راه خونهت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک
(گلی گُم کردهام میجویم اورا )
✍ #مجید_تال
#امام_حسین_ع_مناجات
#محاوره
با اسمت عالمو دیوونه کردی
چقد دل میبره آوازهی تو
واسَهت فرقی نداره خوب یا بد
فدای لطف بی اندازهی تو
همین که اشک میریزم به یادت
عزیز چارده معصوم میشم
بدونِ تو به هم میریزم اما
صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی
میگیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده
خودمونیم آقا کی بهتر از تو؟!
به این امّید جون دادی گمونم
که قلب مُردهی ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی
که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوستت دارم که میخوام
اگه نباشی تو، دنیا نباشه
بعیده واسهی بی سرپناها
تو کشتیِ نجاتِت جا نباشه
هنوزم تشنهی "یاری" میدونم
هنوزم بازه راه خونهت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک
(گلی گُم کردهام میجویم او را)
#مجید_تال
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#وفات
#محاوره
#چارپاره
ای آسمون بی ستاره
خون گریه کن توو این شب تار
شال عزاس روو دوش گنبد
امام رضا شده عزادار
بارونی میشه همه چشما
با ذکر یا فاطمه امشب
توو آسمونا داره وعده
فاطمه با فاطمه امشب
داره بازم یه داغ کهنه
میون سینه ها میشینه
باز فاطمه رفت و علی موند
گرفته قم بوی مدینه
از سر این زمین زیادن
فاطمه های آسمونی
ریحانه ها همیشه انگار
رسمه برن توی جوونی
شکر خدا مهمون نوازی
خاصیت کشورمونه
فاطمه ی موسی بن جعفر
غسل و کفن نشد شبونه
قم خیلی داره فرق با شام
قم عاشق ابوترابه
حضرت معصومه نشد دفن
شکر خدا کنج خرابه
برای قم خیلی مهمه
رضایت زهرای اطهر
نمیزنن نمک به زخمه
خواهره دلتنگ برادر
برعکس شام ِ روسیا قم
تا روز محشر رو سفیده
اینجا کسی جواب سلام و
اصلا با کعب نی نمیده
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_زینب_س_شهادت
#محاوره
دم دمای آخر عمر منه
چشامو نمیتونم تکون بدم
زیر آفتاب بذارید بسترمو
روا نیست من زیر سایه جون بدم
کاش میشد برادرم بیاد پیشم
غمامو بهش بگم دونه دونه
راضیام به اینکه بازم برا من
با سر بریده قرآن بخونه
غم کربلا رو من میگم، شما
هر کس و دیدید بهش بگید چی شد
آخه از بالای تل تو قتلگاه
هیشکی اندازهی من ندید چی شد
یکی با نیزه به پهلوهاش میزد
یه نفر عصا میزد روی تنش
تنها بین یه سپاه افتاده بود
بدجوری غریب گیر آوردنش
لحظه لحظه تو هوای قتلگاه
شبیه برگای پاییز شدم
برا اینکه کمتر اونو بزنن
حتی با شمر گلاویز شدم
کی دیده بچههای انبیا رو
با چنین وضعی اسارت ببرن
سر شیشماهه رو میبرن که هیچ
حتی گهوارهشو غارت ببرن
سری که رو نیزه رفته رو کجا
اینهمه با سنگ نشونه میگیرن
دختر بی پناهو آخه کجا
راهشو با تازیونه میگیرن
کجای دنیا دیدید که مردمی
توی جشنشون عزادار ببرن
کی دیده با لباس پاره زنو
برا تحقیر به بازار ببرن
اونروزا خیلی زیاد دقم دادن
بدجوری تو غصه آبم کردن
هیشکی سایهمم ندیده بود ولی
راهی بزم شرابم کردن
توی گودال، سر نی، بزم شراب
هرجا رفت حسین، منم پشت سرش
دل من تنگشه کاش این آخرا
داداشم بیاد کنار خواهرش
شاعر: #وحید_عظیم_پور
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#شب_جمعه
#چارپاره
#محاوره
خو گرفتم با غم در به دری
این روزا سهم منه خونجگری
من دیدم..،بَسّه دیگه..،خدا کنه
داغ شیرخواره نبینه مادری
غم تو پامو توو این بلا کشید
کارِ من ببین که تا کجا کشید
من چجوری تووی سایه بشینم
بدن بابات سه روز گرما کشید
منو سوزوندی با آتیشِ خودت
دعا کن..،منم بیام پیش خودت
چی می شد فقط یه بار می خندیدی
با همون دندونای نیش خودت!
کاشکی می شد بزنم صدات،علی
الهی رباب بشه فدات،علی
یه بارَم شده به خواب من بیا
دل من یه ذرّه شد برات،علی!
گریه هات هنوز تووی گوش منه
انگاری سرت رویِ دوش منه
قدر یک لحظه ازم دور نمیشی
قنداقِ خونیت توو آغوش منه!
یادمه توو خیمه آشوب شده بود
یادمه لبت مثه چوب شده بود
وقت دست و پا زدنهات..،پسرم!
دل مادرت لگدکوب شده بود
مادر تو آرزومنده هنوز
رو لبت حسرت لبخنده هنوز
شب به شب ذبح تو ، کابوس منه...
سر تو به تار مو بنده هنوز
مثه شیشهخرده له شده تنم
اونکه اشکش دمِ مشکشه ،منم!
اگه رو نیزهای..،تقصیر منه
قبر تو نشد عمیقتر بکَنم
حتی دیدنت منو راضی می کرد
دست باد موهاتو نازنازی می کرد
تا منو دقم بده..،جلو چشام
حرمله با گهوارهات بازی می کرد
چه بلایی که نیومد سر تو
جلوی تو میزدن خواهرتو
چشم نیمهبازتو می بستی کاش!
سر بازار نبینی مادرتو
دوس ندارم تو رو مأیوست کنم
با هزار گلایه مأنوست کنم
حالا قدِّ تو ازم بلندتره...
میشه خم بشی..،میخوام بوست کنم!
#بردیا_محمدی
#حضرت_علی_اصغر_شهادت
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#محاوره
دست و پا میزنه تقصیر نداره
شیرخواره تحمل تیر نداره
تقصیر منه که منت کشیدی
بمیرم که مادرش شیر نداره
اونیکه میره دلم براش میاد
آبو خورده داره با باباش میاد
واسه اینکه زیر آفتاب نباشه
بچه مو گرفته توو عباش میاد
تشنگی برده قرار و توونم
سخته راه برم با قد کمونم
یکمی زمان بده منم بیام
تا براش نماز میت بخونم
عرق پیشونیت از شرمه حسین
خون بچه مون هنوز گرمه حسین
خاکو آروم رو تنش بریز آخه
استخون شیش ماهم نرمه حسین
الهی براش بمیره مادرش
جای دستم خاک اومد زیر سرش
نگا کن که روی صورتش هنوز
مونده جای بوسه های خواهرش
خاک میگن سرده، نه خاک اصغرم
تشنه کشتنش، نمیشه باورم
روی میوهی دلم خاک نریزی
خاکو باید بریزی روی سرم
#یامظلوم