eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
937 دنبال‌کننده
31 عکس
6 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اشک غریب عاقبتش شرم آشناست بدبخت آن کسی‌ست که از صاحبش جداست یک عمر از دعای فرج رزق خورده ایم باید وبال گفت به دستی که بی‌ دعاست پایی که نیست در پی تو لنگ میزند دنبال تو دویدن ما آبروی ماست از دیگران دوا برسد درد مطلق است دردی اگر ز تو برسد مرهم و دواست هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم آقا بگو که خیمه زهرایی‌ات کجاست؟ حق می‌دهیم دل به دل ما نمیدهی ما سالهاست عادتمان لاف و ادعاست سجده بغیر تربت اعلی نمیکنیم مهر قبول سجده ما مهر کربلاست هرچه زدند باز ز جایش تکان نخورد زینب کنار نیزه ی آقای سرجداست
این من و هجر تو و حال به هم ریخته ام رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام منم آن عاشق جامانده ی روز عرفه سر به زیرم سر اعمال به هم ریخته ام آرزو داشتم امسال بیایم عرفات گریه دار از غم هر سال به هم ریخته ام هر دل آشفته پی هم نفسی می گردد چند وقتی است به دنبال به هم ریخته ام به گمانم که قرار است نبینم رویت با غمت خورده رقم فال به هم ریخته ام درد، بالاتر از این نیست برایم انگار دوری از توست در اقبال به هم ریخته ام خوش به حال شهدایی که سبکبال شدند به پریدن نرسد بال به هم ریخته ام همه دلشوره ی من ماه محرم باشد مادرت با خبر از حال به هم ریخته ام به تو و گریه هنگام غروبت سوگند فکر جدّ تو و گودال به هم ریخته ام چه کنم دست خودم نیست دلم بی تاب است وقت آوارگی قافله ی ارباب است رضا رسول زاده
آجرک الله یا امام زمان بْنْما فرج بر کار ما شیعیان ماه محرم موسم عزا شد هر سینه ی غم دیده کربلا شد پیغام من را بشنو پور حیدر رو سوی کوفه زینبت نیاور اينجا شود گلهای لاله پرپر اینجا شود سبط پیمبر بی سر شیب الخضیب من پدر پرت کو؟ ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟ کردم خطا اما مرا ببخشا بر جان زینب ای شها ببخشا محمد و عون منند فدايی در راهِ تو شهیدِ کربلایی عمو فدای تو تن و جان من عبدالَّهم من نونهال حسن در کام من شهدِ عسل نشسته در چَشم من خَشمِ جمل نشسته آه از بُریده حَنجرت علی جان شرمنده ام از مادرت علی جان اُميد من بودی به وقت پیری کی باورم میشد که تو بمیری عباس من پُشتِ مرا شکستی ازچه میان موج خون نشستی امشب علی در آغوش رباب است فردا دلش از داغ او کباب است امشب دل زينب به شوروشين است فردا روی نیزه سرِ حسین است از زبان حضرت زینب👇 من که جدا از تو نبودم یک آن من را به همراهت بِبَر حسین جان از زبان امام حسین👇 خواهر بِمان و خیمه را یاری کن از بعدِ عباسم علمداری کن جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است ای حرمت فوق جَنان یاحسین بر حَرمت ما را رِسان یاحسین مهدوی نسب
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب
دلشكسته از فراق و ؛ خسته ايم از اين جدائى شيعه در غم و عذابه ؛ وقتشه ديگه بيائى اى پناه ما ، دافع البلا ، يابن فاطمه كجائى٢ مى زنيم صدات ، العجل مى افتيم به پات ، العجل به تشنه لبِ بى سرِ كنارِ فرات ، العجل امامِ زمان ، العجل… - جدّ تو غريب و تنها ؛ روى خاك قتلگاهه زير دست و پاى لشكر ؛ باز به فكر خيمه گاهه داره روى تَل ، ميگه العجل ، عمهء تو چشم به راهه به جسم السليب ، العجل به خَدُّ التريب ، العجل به شَيْبُ الخَضيب ، العجل آقاى غريب ، العجل امامِ زمان ، العجل… - غارت و هجوم و آتيش ، غصه هاش زياده زينب يك طرف سواره دشمن ؛ يك طرف پياده زينب ميگه الأمان ، صاحب الزمان ، تو برس به دادِ زينب غمِ كودكان ، الأمان حجابِ زنان ، الأمان رسيده سنان تُو حرم ميگه عمه جان ، الأمان امامِ زمان ، العجل…
کجایی ای منتقم ، بیا برا انتقام بیا که جدت هنوز ، اسیره تو ازدحام به زخم سرنیزه ها ، فقط تویی التیام شاه کربلا ، تو مقتل ، میگه زیر دست و پا زینب میگه از ، روی تل ، با اشک و شور و نوا أین الطالب ، بدم ال ، مقتول بکربلا
دیگه خستم بیا اقا تو محرم بیا اقا اگه زحمت نبود امشب پیش ما هم بیا اقا مادرت می کشه اه نیومدی جمعه اول ماه نیومدی من دلم میخواست که این جمعه بیای با دلم این دفعه راه نیومدی جون امام رضا بیا تا قبل عاشورا تاکه نرفته تن حسین به زیر و دست و پا بیا اقا بیا اقا بیا… این شبا کربلا می ری دور عمتو می گیری عمتون می ره که دیگه بپوشه رخت اسیری از حسین جدا می شه به زودیا بدنش پُر می شه از کبودیا جلوی علیِ اکبر روی نی رد می شه از کوچه یهودیا می بینه رو خاک اکبرو افتادن اب اور و می زنه با چشمای تر محکم گره اون معجرو اقا بیا اقا بیا…
محرمی که نباشی در آن محرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی ... کم نیست خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست هزار بار خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده؛ چشمان ما که مَحرم نیست خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده؟! غم روزگار یادم نیست بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا محرمی که نباشی در آن محرم نیست
میون خیمه هرشب روضه داره نداره خوابُ برلب روضه داره اگه چشمای مهدی غرق خونه به یاد عمه زینب روضه داره
اگر از این در خانه برانی‌ام چه کنم؟ مرا نخواهی و از خود ندانی‌ام چه کنم؟ گناه ذائقه‌ام‌ را ببین عوض کرده اسیر شهوت و نفس جوانی‌ام چه کنم؟ ندیدن تو شبیه شبی غم انگیز است دچار این شب سرد و خزانی‌ام چه کنم؟ بگیر دست مرا تا ز پا نیفتادم نیازمند تو و مهربانی‌ام چه کنم منم شبیه تو هر شب به روضه آمده‌ام که‌ مبتلا به غم روضه‌خوانی‌ام چه کنم؟ مرا ببخش نمردم برای داغ "حسین" پر ازخجالت ازاین سخت‌جانی‌ام چه کنم؟ میان این همه عاشق که زائرت شده‌اند اگر مرا به زیارت نخوانی‌ام چه کنم؟
باز ما را سر این سفره نشاندی آقا باز ما را تو به این خیمه کشاندی آقا دست و پا گیری ما مانع لطف تو نشد دست ما را به محرم تو رساندی آقا مثل هر سال گرفتی تو فقط تحویلم باز هم پای گنهکار تو ماندی آقا گر چه من از همه جا رانده و مانده بودم تو مرا از در این خانه نراندی آقا من به قربان دل تو ، دل سنگ آب شد از روضه هایی که تو در ناحیه خواندی آقا
پریشانِ کربلا ای روضه دار حضرت سلطان کربلا مرثیه خوان هر شب دیوان کربلا روضه بخوان تو از سلیمان کربلا أَذَلَّ عَزِیزَنَا ، عوالم سیاه شد أَذَلَّ عَزِیزَنَا ، خونش مباح شد أَذَلَّ عَزِیزَنَا ، حرم بی پناه شد أَذَلَّ عَزِیزَنَا ، هتک حرمت شدیم أَذَلَّ عَزِیزَنَا ، قتل و غارت شدیم أَذَلَّ عَزِیزَنَا ، بد جسارت شدیم تا به در خیمه زنها...(رسیدن) ۳ خیمه و *خُرگاه و به آتیش (کشیدن) ۳ سر مردامون و لب تشنه (بریدن) ۳ *فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ (عَلی الحُسین) گریانِ کربلا حرمت چه شد میان بیابان کربلا ؟ آتش چه کرد با گل و بستان گربلا ؟ آخر چه رفت بر سر مهمان کربلا ؟ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا ، حق مارو خردن أَسْبَلَ دُمُوعَنَا ، آبرو ها بردن دخترای حیدرو ، به اسیری بردن أَقْرَحَ جُفُونَنَا ، دل سنگم آب شد أَقْرَحَ جُفُونَنَا ، جان هم کباب شد جای روبند و نقاب ، آستین حجاب شد... چیا تو این بند و اسارت ، (کشیدن) ۳ این زن و بچه کلی دشنام ، (شنیدن) ۳ بزم می و مجلس اشرار ، ندیدن (که دیدن)...۲ فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ (عَلی الحُسین) *گریه کنندگان بگریند بر حسین *خیمه فرمانروا