eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
664 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️نوحه شب سوم محرم 🎙سبک نوحه ای صاحب درد و آه مستدام گویا هستی بین خرابه ی شام اشکت شد جاری دل بی قراری یا صاحب الزّمان آجرک الله... می بینی عمّه ات ،آن لاله ی پاک دارد در خرابه ، بالشی از خاک از بس دیده غم دارد قدّ خم یا صاحب الزّمان آجرک الله... شده مویش سپید از داغ بسیار در کوچه های شام او دیده آزار با دست بسته سرش شکسته یا صاحب الزّمان آجرک الله... از بس بابای خود را دائم خوانده قلب عمّه ها را خیلی سوزانده بهانه گیر است از هجرش سیر است یا صاحب الزّمان آجرک الله... بهر تسلّایش ،دشمن نامرد سر بابایش را برایش آورد چگونه دیده سر بریده یا صاحب الزّمان آجرک الله... گفت ای باباجانم، ای نور دیده چه کسی حنجر تو را بریده دیدم من تو را روی نیزه ها یا صاحب الزّمان آجرک الله... سر بابایش را گرفت در آغوش دیدند که لاله ی ارباب شد خاموش با حالی پردرد رقیّه دق کرد یا صاحب الزّمان آجرک الله... مهدوی نسب
▪️نوحه شب سوم محرم 🎙سبک نوحه خوش آمدی مهربانِ من ای همدم و همزبانِ من بابا اِی دردت به جان من ای پدر ای پدر تو نبودی بابا،همچو گل پژمردم کربلا تا به شام،تازیانه خوردم یا اباعبدالله... بابا فدای چشم ترت نظری کن سوی دخترت شده ام شَبیهِ مادرت ای پدر ای پدر زحمتِ عمّه ام،آبرویم بخر با خودت اِی بابا،دخترت را ببر یا اباعبدالله... عباسی
آجرک الله یا امام زمان بْنْما فرج بر کار ما شیعیان ماه محرم موسم عزا شد هر سینه ی غم دیده کربلا شد پیغام من را بشنو پور حیدر رو سوی کوفه زینبت نیاور اينجا شود گلهای لاله پرپر اینجا شود سبط پیمبر بی سر شیب الخضیب من پدر پرت کو؟ ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟ کردم خطا اما مرا ببخشا بر جان زینب ای شها ببخشا محمد و عون منند فدايی در راهِ تو شهیدِ کربلایی عمو فدای تو تن و جان من عبدالَّهم من نونهال حسن در کام من شهدِ عسل نشسته در چَشم من خَشمِ جمل نشسته آه از بُریده حَنجرت علی جان شرمنده ام از مادرت علی جان اُميد من بودی به وقت پیری کی باورم میشد که تو بمیری عباس من پُشتِ مرا شکستی ازچه میان موج خون نشستی امشب علی در آغوش رباب است فردا دلش از داغ او کباب است امشب دل زينب به شوروشين است فردا روی نیزه سرِ حسین است از زبان حضرت زینب👇 من که جدا از تو نبودم یک آن من را به همراهت بِبَر حسین جان از زبان امام حسین👇 خواهر بِمان و خیمه را یاری کن از بعدِ عباسم علمداری کن جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است ای حرمت فوق جَنان یاحسین بر حَرمت ما را رِسان یاحسین مهدوی نسب
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب
▪️نوحه شب سوم محرم 👈 دانلود سبک 👉 زد ز شاخِ گل تا جوانه‌ام شامِ غم شده آشیانه‌ام من شهیده‌ی تازیانه‌ام ای پدر بیا ای پدر بیا... روی من کبود همچو معجرم بینِ شامِ غم همچو مادرم غنچه ام ولی یاسِ پرپرم ای پدر بیا ای پدر بیا... زیرِ تازیانه تنم کبود چوب و نیزه ها بر سرم فرود بابا دخترت کاش کِه مرده بود ای پدر بیا ای پدر بیا... در خرابه من گریه‌ها کنم زیرِ لب تو را هی صدا کنم نوحه‌ی عزایت به پا کنم ای پدر بیا ای پدر بیا... محرابی
▪️نوحه شب سوم محرم 🎙دانلود سبک👉 گلِ پرپر زهرا خوش آمدی ای بابا شده این ویرانه گلشن چشم ما بر رویت روشن ابتا حسین مظلوم... بابا پس پیکرت کو علیِّ اکبرت کو دخترت شد مضطر تو شده غرق خون سر تو ابتا حسین مظلوم... رخسار من شد نیلی خوردم از دشمن سیلی قامتم گشته خمیده شدم از عشقت شهیده ابتا حسین مظلوم... عباسی
▪️نوحه شب سوم محرم 🎙دانلود سبک👉 سه ساله ی شهید کربلایم اسیر رنج و غصه و بلایم شبیه فاطمه به لب این زمزمه پدر بیا گردم فدایت فدای رگهای جدایت واویلا واویلا واویلا... کنج خرابه من ز کین فتادم به زانو عضه سرم نهادم عمه شد یار من یار و غمخوار من پدر بیا دوست بگردم برای تو خون گریه کردم واویلا واویلا واویلا... ✍مرتضی محمودپور
▪️نوحه شب سوم محرم 🎙دانلود سبک👉 یا رقیه تویی گل گلستان دین شیعیان علی را تویی حبل المتین همه بر تو پناه مستمند نگاه یا رقیه... یا رقیه تویی آینه ی فاطمه تویی از لطف حق گره گشای همه گل باغ ولا حاجتم کن روا یا رقیه... ما همه ذره و تویی چنان آفتاب به حق عمه جانت تو به دل ها بتاب تویی خیر کثیر دست ما را بگیر یا رقیه... مونس و همدم حضرت زینب تویی مرهم و محرم حضرت زینب تویی تویی بنت الحسین بر همه نور عین یا رقیه... کربلا و کوفه رنج و محن دیده ای پدرت سر بریده بی کفن دیده ای بر حسین دختری تالی کوثری یا رقیه... چه ستم ها که در شام بلا دیده ای سر پاک پدر به نیزه ها دیده ای با دل پر شرر شده ای خونجگر یا رقیه... در خرابه ی شام سر پدر دیده ای گل بوسه ز لب های پدر چیده ای بر غم تو فزود لب بابا کبود یا رقیه... این سخن گفته ای رقیه با چشم تر پدر مهربان مرا به همره ببر تو فتادی ز پا جان تو شد فدا یا رقیه... ✍️حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب سوم محرم کنج ویرانسرا میمیرم امشب دیگر از زندگانی سیرم امشب جان میدهم جان، در کنج ویران ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... روی من از ستم گردیده نیلی شمر دون بر رُخم زد ضرب سیلی چشمانم از غم گردیده باران ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... ای پدر بر تنم باشد نشانه ضربه ی کعب نی با تازیانه پس کو تنت ای سلطان خوبان ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... یا حسین کُشته ی صوم و صلاتی بر همه شیعیان باب نجاتی جانت فدا شد با کام عطشان ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... یا حسین دستُ میگیرم به دیوار راه رفتن به من سخت است و دشوار از غم رسیده بر لب دگر جان ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... ای پدر جان چه شد طفل صغیرت اصغر ان کودک نا خورده شیرت در این عزا شد ( فرج) نوا خوان ای ماه تابان، مظلوم حسین جان... رضا فرجوند
▪️زمزمه شب سوم محرم درسته رو نیزه نشستی اما این که میگن یتیم شدم دروغه سایت هنوزم بالای سرم هست شاید سرِ رو نیزه هم دروغه شاید دارم خوابای بد میبینم سنگی که خورده به سرت دروغه خونی که داره میچکه رو نیزه از تو رگای حنجرت دروغه بگو دروغه که شب و سپر کردی توی تنور بگو دروغه که داری میری بی من یجای دور روزم رو شب کنم بیتو چه جور میخوام که درد دل کنم بابایی مونده تو قلبم حرفای نگفته اما میون زنها پنهون میشم تا که چشات به صورتم نیافته آخه دیگه چیزی نمونده از من نگام کنی بال و پرم میریزه یجوری سوختم توی شعله ها که نازم کنی موی سرم میریزه فقط اگه میشه از اون بالا بخند توو روی من مثه تو میسوزه از تشنگی هنوز گلوی من رو نیزه ها نشستی روبروی من حالا که اومدی بیا بشینیم خستگی در کن روی دامن من پاک کنم این غبارو از رو چشمات اگرچه خاکیه پیراهن من لباس من خاکی تر از زمینه اما تو خاکی تری از لباسم چقد عوض شدی ولی هنوزم همون بابای مهربونی واسم منم عوض شدم چقد بابا شبیه دختره تو بی انگشتری دخترتم بدون معجره ولی هنوز چشات نازمو میخره الزینب
#زنجیرزنی ▪️نوحه شب سوم محرم شمع جمع عالمین بر حسین نور دو عین بر لب عالم بود ذکر یا بنت الحسین تو گلی از گلشن پیغمبری فاطمی سیرت ز نسل حیدری یا رقیة الحسین... نور چشم اولیا هستی خون خدا از تو بر جان می رسد عطر و بوی کربلا ای تمام عالم هستی فدات جنت شیعه بود صحن و سرات یا رقیة الحسین... نیستم بیگانه ات گشته ام دیوانه ات تا نفس آید برون سایلم بر خانه ات یا رقیه گشته ام مهمان تو ریزه خوار سفره ی احسان تو یا رقیة الحسین... شکر لله تا ابد با تولای توام در تمام طول عمر در تمنای تو ام آرزویم دیدن کوی شماست دست های خالی ام سوی شماست یا رقیة الحسین... یا رقیه داغ تو زد شرر بر حاصلم غنچه ی پرپر شده بهر تو سوزد دلم امشب از سوز غمت جان بر لبم یاد آن ویران سرا و زینبم یا رقیة الحسین... سر خونین پدر وارد ویرانه شد محفل اهل حرم باز هم غمخانه شد حل شده دیگر تمام مشکلم ای پدر خوش آمدی در محفلم یا رقیة الحسین... زجر بی دین از ستم زخم هایم زد نمک من فتادم از شتر او مرا می زد کتک من چه گویم از غم و رنج سفر وحشیانه او مرا می زد پدر یا رقیة الحسین... دخت معصوم حسین ناگهان مدهوش شد بلبل باغ حسین از نوا خاموش شد غنچه ی باغ ولا پژمرده بود در کنار رأس بابا مرده بود یا رقیة الحسین... رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب سوم محرم خوش آمدی ای پدر گوشه ی ویران من با سر بی پیکرت شدی تو مهمان من یا ابتا یا حسین... رقیه ات را ببین غمین و بی معجرست خمیده و رخ کبود شبیه یک مادر است یا ابتا یا حسین... فتاده شد بر زمین ز ناقه ای دخترت خورده زمردی کتک سه ساله ی مضطرت یا ابتا یا حسین... کجا بوَد پس تنت که آمدی با سرت ببین به اشک روان کنار من خواهرت یا ابتا یا حسین... شرر زده بر دلم درد فراقت پدر آمده ای همرهت دختر خود راببر یا ابتا یا حسین... تقوایی
▪️نوحه شب سوم محرم ای قرارم بهارم نگارم آمدی با سر ای سربدارم زخم لبهایت اگر خون بر جگر کرد... چشم خونینت شب من را سحر کرد بابا... بوی باران می دهد بی تو هوایم بابا... کی شود گریه حریف غصه هایم بابا... دیدن رویت دوایم یا اباالمظلوم ثارالله... جان بابا توانش ندارم تا سرت را به دامان گذارم دیگر از من جز تنی لاغر نمانده از تو هم دیگر بجز این سر نمانده بابا... گرچه چون شمعی غم تو کرده آبم بابا... گرچه بعد از تو کتک داده عذابم بابا... شد حجابم انقلابم یا اباالمظلوم ثارالله... عظیمی
▪️نوحه شب سوم محرم دلتنگ روی ماه تو باشد رقیه دخترت یکسر بیا ویرانه ام بابا به جان مادرت بابای من بابای من... ای آفتاب نیزه ها خوش آمدی خوش آمدی بابا کجا باشد تنت با سر به دختر سر زدی بابای من بابای من... سنگ صبور من بیا تا قصه ها گویم تو را از بعد عاشورای تو تا شام و این ویرانسرا بابای من بابای من... بابا منم غارت زده زینت گوشم برده اند ای وای از آن نامردمان بس عمه را آزرده اند بابای من بابای من... از ناقه زیر افتاده ام نالیدم وحیران شدم سیلی چو خوردم از عدو از بی‌کسی گریان شدم بابای من بابای من... درد یتیمی سخت بود درد اسیری سخت تر در کوفه وشام بلا دلخسته گشتم ای پدر بابای من بابای من... هرجا روی ای جان من دیگر مرا با خود ببر خواهم از این دنیا روم من سوی دنیای دگر بابای من بابای من... تقوایی
▪️نوحه و زمزمه شب سوم محرم سه ساله ام اما کمر خمیدم من کودکم و اما موی سپیدم من ندیده ام خیری، ز بعد تو بابا درد غم و هجران سخت کشیدم من وای حسین بابا... بشد حرم غارت، رفت ز کف چاره به دست نامردی، گوش شده پاره ز ناقه افتادم، روی زمین گرم ز ضرب یک سیلی، دیده ی من تاره وای حسین بابا... سخت مرا می‌زد ، دشمن مجنونم پناه من بوده، عمه ی محزونم به جای من خورده، عمه بسی شلاق به خواهرت بابا همیشه مدیونم وای حسین بابا... اسیری ام بابا، مرا گران آمد دخترت از دست، عدو به جان آمد بر سر بازارِ، یهودیان رفتیم ز دیده ام بابا اشک روان آمد وای حسین بابا... به کنج ویرانه خوش آمدی بابا چرا کمی زودتر نیامدی بابا کودک شامی گفت پدر نداری تو خوب شده بر ما تو سر زدی بابا وای حسین بابا... تقوایی
آجرک الله یا امام زمان بْنْما فرج بر کار ما شیعیان ماه محرم موسم عزا شد هر سینه ی غم دیده کربلا شد پیغام من را بشنو پور حیدر رو سوی کوفه زینبت نیاور اينجا شود گلهای لاله پرپر اینجا شود سبط پیمبر بی سر شیب الخضیب من پدر پرت کو؟ ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟ کردم خطا اما مرا ببخشا بر جان زینب ای شها ببخشا محمد و عون منند فدايی در راهِ تو شهیدِ کربلایی عمو فدای تو تن و جان من عبدالَّهم من نونهال حسن در کام من شهدِ عسل نشسته در چَشم من خَشمِ جمل نشسته آه از بُریده حَنجرت علی جان شرمنده ام از مادرت علی جان اُميد من بودی به وقت پیری کی باورم میشد که تو بمیری عباس من پُشتِ مرا شکستی ازچه میان موج خون نشستی امشب علی در آغوش رباب است فردا دلش از داغ او کباب است امشب دل زينب به شوروشين است فردا روی نیزه سرِ حسین است از زبان حضرت زینب👇 من که جدا از تو نبودم یک آن من را به همراهت بِبَر حسین جان از زبان امام حسین👇 خواهر بِمان و خیمه را یاری کن از بعدِ عباسم علمداری کن جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است ای حرمت فوق جَنان یاحسین بر حَرمت ما را رِسان یاحسین مهدوی نسب
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب
دودمه های محرم ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب