eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
664 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک نوحه یا صاحب الزّمان ،مظلوم حیدر هستی خونین جگر از داغ اصغر شد قلبت بی تاب با روضه ی آب یا صاحب الزّمان آجرک الله... در خیمه ی ارباب، قحطی آب است از ناله ی اصغر، مضطر ؛رباب است دارد در آغوش یک طفل بیهوش یا صاحب الزّمان آجرک الله... ترک ترک شده لب های اصغر جانی ندارد او دیگر در پیکر از آهش زینب گشته جان بر لب یا صاحب الزّمان آجرک الله... برده اصغرش را ارباب به میدان تا آبی رساند به کام عطشان در زیر آفتاب طلب کرده آب یا صاحب الزّمان آجرک الله... به اصغر ندادند یک جرعه ی آب تیر سه شعبه شد پاسخ ارباب با کینه، اصغر شد پاره حنجر یا صاحب الزّمان آجرک الله... با چه حالی شاه ِ قامت خمیده تیر سه شعبه را بیرون کشیده برده اصغر را پشت خیمه ها یا صاحب الزّمان آجرک الله.... وای از دل رباب، رأس اصغر را می بیند چل منزل روی نیزه ها رأس مه جبین می خورد زمین یا صاحب الزّمان آجرک الله... مهدوی نسب
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک نوحه بخواب ای غنچهٔ پرپرم بخواب ای هستی و دلبرم بخواب ای نورِ چشم ترم اصغرم اصغرم مادرت از داغت،مضطر و بیتاب است حاجتش یک قطره،از برایت آب است ای علیّ اصغر... دل با یادِ غمت شعله ور میشود ای جانم را ثمر مَقتَلت روی دست پدر ای علی ای علی داغ قلب مادر،بی شُماره اصغر حنجرت میشود،پاره پاره اصغر ای علیّ اصغر... عباسی
آجرک الله یا امام زمان بْنْما فرج بر کار ما شیعیان ماه محرم موسم عزا شد هر سینه ی غم دیده کربلا شد پیغام من را بشنو پور حیدر رو سوی کوفه زینبت نیاور اينجا شود گلهای لاله پرپر اینجا شود سبط پیمبر بی سر شیب الخضیب من پدر پرت کو؟ ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟ کردم خطا اما مرا ببخشا بر جان زینب ای شها ببخشا محمد و عون منند فدايی در راهِ تو شهیدِ کربلایی عمو فدای تو تن و جان من عبدالَّهم من نونهال حسن در کام من شهدِ عسل نشسته در چَشم من خَشمِ جمل نشسته آه از بُریده حَنجرت علی جان شرمنده ام از مادرت علی جان اُميد من بودی به وقت پیری کی باورم میشد که تو بمیری عباس من پُشتِ مرا شکستی ازچه میان موج خون نشستی امشب علی در آغوش رباب است فردا دلش از داغ او کباب است امشب دل زينب به شوروشين است فردا روی نیزه سرِ حسین است از زبان حضرت زینب👇 من که جدا از تو نبودم یک آن من را به همراهت بِبَر حسین جان از زبان امام حسین👇 خواهر بِمان و خیمه را یاری کن از بعدِ عباسم علمداری کن جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است ای حرمت فوق جَنان یاحسین بر حَرمت ما را رِسان یاحسین مهدوی نسب
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب
▪️نوحه شب هفتم محرم 👈 دانلود سبک 👉 دامنِ رباب مهدِ اصغر است کامِ او ز خونِ گلو تر است از جفای کین غنچه پرپر است لایی لای علی، لایی لای علی... پیکرت پسر غرقِ خون شده صورتت چو گل لاله‌گون شده روی دستِ من واژگون شده لایی لای علی، لایی لای علی... پیشِ چشمِ من حنجرت درید چشمِ روزگار این‌ چنین ندید مرغِ روحِ تو تشنه پَر کشید لایی لای علی، لایی لای علی... محرابی
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙دانلود سبک👉 قهرمان،کودک من قرآنِ کوچک من ای تمام بود و هستم دست و پا زدی بر دستم ولدی علی علی جان... دل به غمت آکنده عطش از تو شرمنده چون نمودی پرسش آب تیر کین شد بر تو جواب ولدی علی علی جان... از حلقت ای مَهپاره خون می زند فوّاره بین خیمه چون کبوتر مادرت می زند پرپر ولدی علی علی جان... عباسی
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙دانلود سبک👉 من گل گلشن آل عبا اصغرم گرچه کودک ولی چون علی اکبرم بر رباب نور عین،گل باغ حسین اصغرم من... آخرین شهید عرصه ی کرب و بلا جان من می شود فدای دین خدا پدر آماده ام،بر تو دلداده ام اصغرم من... ناله ی غربتت به گوش جانم رسید با نوای تو رنگ از رخ اصغر پرید شده ام انتخاب،می کنم انقلاب اصغرم من... سوزم از بهر تو ای پدر غم نصیب بهر یاری تو پدر منم بی شکیب گرچه در محنتم،چون علی غیرتم اصغرم من... آخرین یار و سرباز توام ای پدر اصغرم محرم راز توام ای پدر غم تو قاتلم،زد شرر بر دلم اصغرم من... گرچه تشنه لبم کودک شیرم پدر بر دل دشمنان بسان تیرم پدر با عدو رو به رو،می شوم با گلو اصغرم من... حرمله آمده تیر سه شعبه به کف گلوی اصغرت را می زند او هدف می شوم من شهید،نزد تو روسفید اصغرم من... سر من روی دست تو جدا می شود در ره تو علی تو فدا می شود گرچه ام تشنه کام،به فدای امام اصغرم من... ✍️حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب هفتم محرم کودک جانباز من، شیرین زبانم اصغرم آخرین سرباز من، ای نور دیده ی تَرَم غنچه ی خندان من، چرا اینقَدَر بی تابی خوابیدی یا بی حالی، مگر که تشنه ی آبی ای گل نیلوفرم، علی اصغر پسرم لایی لایی اصغرم (۴) داغ مرگ تو علی، آتش زده بر جگرم مادرِ غم دیده ات، با ناله گوید پسرم من جواب مادرت، رو چی بدم ای اصغرم جسم غرق به خونت، چطور سوی خیمه بَرَم تویی گل پرپرم، تویی علی اصغرم لایی لایی اصغرم... با تیر سه شعبه ای، سَرِ شش ماهه جدا شد توی میدون بَلا، اصغر تقدیم خدا شد بر سر شونه ی من، هدف تیر بلا شد ای خُدا تو شاهد باش، شهید کرببلا شد بر سرِ دست بابا، می زنی تو دست و پا لایی لایی اصغرم... ✍مرتضی شاهمندی
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک: دوباره مرغ روحم مادر تو علی جان،در خیمه بی قرار است از بهر دیدن تو،مادر در انتظار است لای لای علی اصغر۲ دشمن بی مروت،نشسته رو به رویت تیرش نشانه رفته،بر حنجر و گلویت لای لای علی اصغر۲ بابا به روی دستم،یک لحظه خنده کردی با خنده ات پدر را،کشتی و زنده کردی لای لای علی اصغر۲ حرمله با سه شعبه،بریده حنجر تو شرمنده ام علی جان،از روی مادر تو لای لای علی اصغر۲ ای نور چشم بابا،شرمنده ی تو هستم جان داده ای علی جان،با تیر روی دستم لای لای علی اصغر۲ ای طفل شیرخواره،تشنگی گشته چاره به دست دشمن دون،شد حنجر تو پاره لای لای علی اصغر۲ غم در درون سینه،داغ تو کرده افزون دیدم به روی دستم،قنداقه ی پر از خون لای لای علی اصغر۲ رنگ از رخم پریده،قامت من خمیده از داغ تو علی جان،ریزم سرشک دیده لای لای علی اصغر۲ فدای گریه هایت،ای کودک صغیرم خم گشته قامت من،داغ تو کرده پیرم لای لای علی اصغر۲ از حنجر بریده،بابا بده جوابم ای تشنه لب شهیدم،شرمنده از ربابم لای لای علی اصغر۲ قنداقه ی پر از خون،برده توان و تابم هر لحظه ای به یاد،سوز دل ربابم لای لای علی اصغر۲ شش ماهه شیرخواره،حاجی کربلایی در راه دین و قرآن،گشتی علی فدایی لای لای علی اصغر۲ ✍حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک: خیمه ها می‌سوزد و... غنچه ی گلزار دینم فاطمه را نور عین مادرم باشد رباب و باب مظلومم حسین من علی اصغرم۲ روز عاشورا به دشت کربلا عطشان شدم بر غریبی گل زهرا حسین گریان شدم من علی اصغرم۲ روز عاشورا بدیدم من حسین تنها شده بین میدان رو به رو با لشکر اعدا شده من علی اصغرم۲ روی دست مادرم بشنیده ام هل من معین بعد اکبر دیده ام او گشته بی یار و معین من علی اصغرم۲ بر روی دست پدر رفتم سوی میدان عشق رو به روی دشمنان من داده ام جولان عشق من علی اصغرم۲ گشته ام ای وای من با دشمن او رو به رو ناگهان زد حرمله با تیر کینه بر گلو من علی اصغرم۲ بر روی دست پدر افتاده ام دیگر ز پا ذکر بابایم شده وا غربتا واویلتا من علی اصغرم۲ با سه شعبه تیر کینه پاره گشته حنجرم در کنار خیمه ی غم خونجگر شد مادرم من علی اصغرم٢ ✍حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک: ای ساقی لب تشنگان ای نازنین طفل رباب، ای کودک اطهر جانم علی اصغر هستی گل فاطمه و، از نسل پیغمبر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب، ای کودک اطهر جانم علی اصغر... ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان تا که دهی جولان گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ای آخرین سرباز من،ای همه هست من بر روی دست من با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره شد حنجرت پاره با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم بابا روی دستم شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم شعله برافروزم منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب جانم بود بر لب آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم بر تو عزادارم در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر جانم علی اصغر ای نازنین طفل رباب... ✍حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک حاج اکبر ناظم باب الحوائج علیِ اصغر است او در کرامت و سخا محشر است به روی سینه ی پدر زیور است بود رشک قمر به بحر دین گوهر او بال پرواز حسین است سرباز جانباز حسین است مولا مدد یا علی اصغر۲ کودک ولی دین را بود مددکار بعد از اباالفضل علی علمدار آماده بر دست پدر به پیکار حسین را یادگار بوده او بی قرار جانم فدای ماه رویش پیچیده هر جا عطر و بویش مولا مدد یا علی اصغر۲ درد عطش در کربلا چاره شد گلوی نازک علی پاره شد غرقه به خون پیکر مه پاره شد علی روسپید است کودک شهید است حرمله آمد رو به رویش تیر سه پر زد بر گلویش مولا مدد یا علی اصغر۲ خون شد دل غریبه و آشنا زد علی اصغر غنچه ی با صفا به روی دست پدرش دست و پا کشته شد نور عین خونجگر شد حسین دل حسین زین غم کباب است در انتظار او رباب است مولا مدد یا علی اصغر۲ حرمله غنچه ی حسین را بچید رنگ از رخ حسین زهرا پرید به روی دست پدرش آرمید غنچه گشته چیده شد حسین خمیده جان حسین آمده بر لب کنار او رسیده زینب مولا مدد یا علی اصغر۲ ✍حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب هفتم محرم گر کودک صغیرم(در راه دین شهیدم)۲ نزد خدای داور(همیشه روسپیدم)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ بر یاری امامم(رزمنده بی نظیرم)۲ در راه دین و قرآن(کودک ولی چو شیرم)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ بر روی دست بابا(رفتم به سوی میدان)۲ نگاه من به باباست(با دیده ی درافشان)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ حرمله با سه شعبه(نشسته رو به رویم)۲ زده ز ظلم و کینه(با تیر بر گلویم)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ گردیده از شقاوت(قنداقه ام پر از خون)۲ با دیدن گلویم(بابا بگشته محزون)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ با تیر کین دشمن(افتاده ام من از پا)۲ شد غرق خون گلویم(به روی دست بابا)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ در بین خیمه ی غم(گریان من رباب است)۲ با اهل بیت عصمت(عمه دلش کباب است)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ در خیمه مادر من(بر من عزا گرفته)۲ سکینه و رقیه(شور و نوا گرفته)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ باشد به پشت خیمه(قبر من و مزارم)۲ مادر و عمه زینب(نشسته در کنارم)۲ در راه دین و قرآن لب تشنه می دهم جان پدر پدر حسین جان۲ ✍حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب هفتم محرم بر گل فاطمه،نور دو عینم آخرین سرباز،راه حسینم پور ربابم تشنه ی آبم علی اصغرم،فدای دینم۲ گلی از گلشن،آل عبایم آخرین سرباز،کرب و بلایم گر جان بر لبم جان زینبم علی اصغرم،فدای دینم۲ در لحظه ی آخر،بر او نگاهم روی دست پدر،شد قتلگاهم علی اصغر شد پاره حنجر علی اصغرم،فدای دینم۲ با تیر حرمله،سرم جدا شد در راه رهبرم،جانم فدا شد نجل احمدم دست و پا زدم علیِ اصغرم،فدای دینم۲ قامت بابایم،از داغم خمید علی اصغرش،در خون آرمید عمه بی تاب است گریان رباب است علیِ اصغرم،فدای دینم۲ داغم شرر زده،بر قلب مادر در پشت خیمه ها،شد قبر اصغر گرید سکینه ماه مدینه علیِ اصغرم،فدای دینم۲ ✍حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب هفتم محرم از تبار احمد،اصغر حسینم بر رباب و زینب،نور هر دو عینم من گل ولا هستم نور کبریا هستم یا حسین مظلوم۲ روی دست بابا،رفته ام به میدان تا روم به جنت،همره شهیدان خون شده دل بابا از دشمنی اعدا یا حسین مظلوم۲ حرمله نشسته،در رو به روی من با تیر سه شعبه،زد بر گلوی من صد پاره شده حنجر خونجگر شده مادر یا حسین مظلوم۲ در سپهر دینم،ماه بی قرینه بر من زده با تیر،حرمله ز کینه روی من شده گلگون مادرم شده دلخون یا حسین مظلوم۲ تیر کینه ی او،حنجرم بریده رنگ از رخ بابا،زین ستم پریده خون گریه کند بابا از این ستم اعدا یا حسین مظلوم۲ بر سینه ی بابا،اصغرش به خواب است زین همه مصیبت،خون دل رباب است همناله ی با زینب جان او بود بر لب یا حسین مظلوم۲ ✍حاج رضا یعقوبیان
▪️نوحه شب هفتم محرم خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می‌سپارد نه ابری تا نَمی باران ببارد نه آبی تا به روی لب گذارد لب خشکیده اش را می‌فشارد دقایق را به سختی می شمارد نه آبی مانده دیگر در سبوئی نه از علقم رسد مشک عموئی نه یاری تا کند امداد یاران نه سقّایی برای چاره جوئی به دریا رفته سقایم نیامد علمبردار تنهایم نیامد بدیدم مشک آب پاره پاره امید دشت غم هایم نیامد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد عطش بُرده توان اصغرم را بسوزانیده باغ حیدرم را توانی در تن یاران نمانده ربوده تاب طفل پرپرم را اثر دیگر نمی بخشد لالائی تلظّی می کند از بی نوائی چه مظلومانه در آغوش مادر لبان را می‌کمد با غم فزائی خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می‌سپارد به میدان می برم طفل صغیرم یل شش ماهة بی آب و شیرم مگر رحمی کند دشمن به طفلم کنار طفل بی تابم بمیرم دلم آتش گرفته در غم او چو دیدم قطره های نم نم او به نوک نیزه ای سیراب خون شد سه شعبه گشته اینک همدم او خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد در این صحرای خونین بی پناهم فدا کردم صغیر بی گناهم به قنداقی که از خون گشته رنگین به چشمان ترم مانده نگاهم چه مظلومانه در خون غوطه ور شد شهادت گاهِ او دست پدر شد بگو ای سروری مانند اکبر حسین مغموم داغ این پسر شد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد ✍محمد رضا سروری
▪️نوحه شب هفتم محرم من شیرخوارم آماده هستم در راه بابا، جانم به دستم ترسی ندارم از دشمن دون آماده هستم حرمله ملعون بابای خوبم... بابای خوبم یاری ندارد سررا بزانو از غم گذارد پاسخ بگویم هل من معینش شش ماهه گردم سرباز دینش بابای خوبم... خشکیده لبها من تشنه هستم اما زشرب عشق تو مستم هل من مبارز، اینگونه گویم بابا بفرما، این هم گلویم بابای خوبم... چقدر سفیدست زیر گلویش تیر سه شعبه آمد به سویش دستان بابا شد قتلگاهش بر روی بابا خندد نگاهش بابای خوبم... ✍اسماعیل تقوایی
▪️نوحه شب هفتم محرم ای گل زیبا، علی اصغر گریه مکن تو، عزیز مادر مادر دیگه برا تو شیر نداره عزیزم عزیزم رفته عمو برامون آب بیاره عزیزم عزیزم واویلتا واویلتا واویلا واویلا... چند روزه خیمه، قحطی آبه برای اصغر، آب یه سرابه خورده ترک لبای خشک اصغر واویلا واویلا آتش زده به قلب خون مادر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... اصغر با بابا، رفته به میدون تا آب بگیره، براش بابا جون حسین نشون نده گلوی اصغر واویلا واویلا بلند شده حرمله توی لشگر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... شش ماهه سرباز، رو دست بابا سیراب خون و، رفته ز دنیا تیر سه شعبه حلق ناز اصغر واویلا واویلا منتظرش باشه تو خیمه مادر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... سر دو راهی، مونده یه بابا قنداقه رو دست، غریب و تنها پاشید خون اصغرشو آسمون واویلا واویلا به پشت خیمه میره چشم گریون واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... ✍اسماعیل تقوایی
▪️نوحه شب هفتم محرم علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه تیری بدتر از شمشیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد به دیده بدترین تصویر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه صیادی در این نخجیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد مگر شش ماهه کشتن تیر خواهد گل قنداقه تن شمشیر خواهد کسی با ناجوانمردان بگوید علی کشتن کجا تکبیر خواهد ؟! سه شعبه تا بنا گوشت دریده تمام پیکرت در خون کشیده چرا خاموش و بی حرکت شدی تو؟! مگر آبی به حلقومت رسیده ؟! علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد علی تا روی دستم پر گشودی لالایی با عطش در خون سرودی بخواب ای کودک حنجر بریده که آغوش مرا مقتل نمودی دل سنگی که خونین کرده رویت نشانده با مهارت در گلویت خدایا بشکند دست و بسوزد زبان دشمن تکبیر گویت علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه غوغایی به پا شد تیر خوردی عطش را دست تیر غم سپردی گمانم با صدای پره تیر گلویت را به سوی آب بردی علی با نوک پیکان سیر شد سیر جواب العطش ها تیر شد تیر درون خیمه با گهواره دیدن رباب از داغ اصغر پیر شد پیر علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد لبانت از عطش مانند ماهی مثال غنچه اما در سیاهی علی جان روز محشر این جنایت دهم در محضر ایزد گواهی به دنیا شد نصیبت تیر نوشی که آب از تیر با تکبیر نوشی علی نوباوگان را سروری تو به جنت از ملائک شیر نوشی علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد ✍محمد رضا سروری
▪️نوحه شب هفتم محرم روی دستم، گشته پرپر اصغر شیرین زبانم خنده اش در، آخرین دم، می زند آتش به جانم آخرین سرباز بابا ای علی جان کرده ای شرمنده اعدا ای علی جان ای علی جان ای علی جان ای علی جان... کودک من، تشنه بود و، دشمنان آبش ندادند با سه شعبه، داغ او را، بر دل بابا نهادند این گلوی ناز واین تیرِچو شمشیر با نظر بر حلق اصغر گشته ام پیر ای علی جان ای علی جان ای علی جان... کن قبولش، ای خدایا، آخرین قربانی ام را می برم دیگر به پایان، کار گل افشانی را آخرین گل کرده دنیا را معطر می درخشد هر زمانی، همچو اختر ای علی جان ای علی جان ای علی جان... مادر او، بین خیمه، مضطرب در انتظار است زینب من در کنار خیمه ی او بیقرار است رفته از دستم خدایا راه چاره من چسازم با گلوی پاره پاره ای علی جان ای علی جان ای علی جان... ✍اسماعیل تقوایی
▪️نوحه شب هفتم محرم ای علی اصغر، شش ماهه دلبر به روی دستم، زدی تو پرپر سیراب از خون گلو گشتی علی جان بر پدر خود آبرو گشتی علی جان جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ تیر سه شعبه، آمد بسویت بریده آن تیر، کل گلویت دیدار ما افتاد بابا در قیامت لعن خدا بر حرمله آن بی مروت جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ جانم بسوزد، بهر تو بابا تو تشنه بودی، رفتی ز دنیا لبخند تو بابا شرر برجان من شد حسن ختام لحظه ی پایان من شد جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ مادر به خیمه، چشم انتظار است بهر تو بابا، او بی قرار است بابا بیفتاده گره حالا به کارم ماندم چگونه رو بسوی خیمه آرم جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ در پشت خیمه، غلاف شمشیر یک قبر کوچک، این طفل بی شیر ناگه صدا آمد زمادر گوش مولا صبری نما بینم گل خود یابن زهرا جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ ✍اسماعیل تقوایی
▪️زمزمه نوحه شب هفتم محرم میان گهواره،تشنه و بیتاب است غنچه ی نشکفته به حسرت آب است لبش ترک خورده،اصغر بی شیرم پریده رنگ او،شبیه مهتاب است وای علی اصغر... عموی او رفته،همره مشک آب دل علی آرام،رفته کمی درخواب علقمه نزدیک است،چرا نیامد او اصغر معصومم،دگر نخواهد آب وای علی اصغر... ز بی کسی خود،حرفی مزن بابا مرده مگر اصغر،که تو شدی تنها مرا ببر میدان،شش ماه سربازم راه سعادت را،به روی من بگشا وای علی اصغر... سپیدی زیرِ، گلوی او را دید حرمله با تیرش،گل حسین را چید دلخوشی بابا،این گل شش ماهه پرپر شد اما بر،روی پدر خندید وای علی اصغر... رباب در خیمه،منتظر اصغر حسین در میدان،درمانده ومضطر خدا چه سازم من،چسان روم خیمه به مادرش گویم،گلش شده پرپر وای علی اصغر... ✍اسماعیل تقوایی
▪️نوحه شب هفتم محرم آماده ام آماده ی جهادم در راه تو سر را به کف نهادم بابا ببر میدان سرباز شش ماهه بابای مظلومم... هل من معینت را که من شنیدم از بین گهواره برون پریدم بابا مشو غمگین اصغر شود یارت بابای مظلومم... ای حرمله تیر خودت کمان گیر آماده ی رزمم مکن تو تاخیر سرباز میدانم بر کف بود جانم بابای مظلومم... سیراب از خون گلوی خویشم جانم شده بابا فدای کیشم جان در رهت دادم مسرور و دلشادم بابای مظلومم... ای اصغرم رفتی و دل کبابم از بهر تو شرمنده ی ربابم رویی ندارم تا بر خیمه بر گردم شش ماهه ی پرپر بابا علی اصغر بابای مظلومم... ✍اسماعیل تقوایی
▪️دودمه شب هفتم محرم 1⃣ طفل چون نامش علی شد اصغرش هم اکبر است در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است گرچه باشد شیرخواره ، شیر مرد لشگر است در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است 2⃣ خنده بر روی پدر زد یعنی ای مولای من غم مخور بابای من، غم مخور بابای من می شود آغوش زهرا بعد از این مأوای من غم مخور بابای من، غم مخور بابای من 3⃣ ای تمام بود و هستم بر روی دستم بخواب وای بر حال رباب، وای بر حال رباب آرزو دارم ببینی ای علی جان خواب آب وای بر حال رباب، وای بر حال رباب 4⃣ نوه ی آخر شاهنشه خیبر شکنم یل ششماهه منم، یل ششماهه منم مادرم بسته دو دستم که قيامت نکنم یل ششماهه منم، یل ششماهه منم
آجرک الله یا امام زمان بْنْما فرج بر کار ما شیعیان ماه محرم موسم عزا شد هر سینه ی غم دیده کربلا شد پیغام من را بشنو پور حیدر رو سوی کوفه زینبت نیاور اينجا شود گلهای لاله پرپر اینجا شود سبط پیمبر بی سر شیب الخضیب من پدر پرت کو؟ ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟ کردم خطا اما مرا ببخشا بر جان زینب ای شها ببخشا محمد و عون منند فدايی در راهِ تو شهیدِ کربلایی عمو فدای تو تن و جان من عبدالَّهم من نونهال حسن در کام من شهدِ عسل نشسته در چَشم من خَشمِ جمل نشسته آه از بُریده حَنجرت علی جان شرمنده ام از مادرت علی جان اُميد من بودی به وقت پیری کی باورم میشد که تو بمیری عباس من پُشتِ مرا شکستی ازچه میان موج خون نشستی امشب علی در آغوش رباب است فردا دلش از داغ او کباب است امشب دل زينب به شوروشين است فردا روی نیزه سرِ حسین است از زبان حضرت زینب👇 من که جدا از تو نبودم یک آن من را به همراهت بِبَر حسین جان از زبان امام حسین👇 خواهر بِمان و خیمه را یاری کن از بعدِ عباسم علمداری کن جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است ای حرمت فوق جَنان یاحسین بر حَرمت ما را رِسان یاحسین مهدوی نسب
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب
دودمه های محرم ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب