eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
663 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آئینه ی حق ، طیب و طاهر آمد از نسل حسن ، فَخرِ  مَفاخِر آمد در مَطلع و روز اول ماهِ رجب فرزند  علی حضرت باقر آمد
داری دوباره در دل ما غم می آوری ُبغضی پر از غریبی و ماتم می آوری حالا که بزم روضه بنام تو زینب است حال و هوای ماه محرم می آوری دلداده ی حسینی و با عشق خود به او اصلاً تویی که عشق مُجسم می آوری تو دخت مرتضایی و با تیغ خطبه ات پیوسته لرزه بر همه عالم می آوری ارث از علی گرفته و طوفان غیرتی در موج هر بلا تو مگر کم می آوری؟ اما هلال غرق به خون با دلت چه کرد در پیش او دو دیده ی زمزم می آوری بی خود نبود بعد غم دلبرت حسین دستی به زانو و کمر خم می آوری
از غربت زینب دل من بی تاب است ازغصه ی اوست دیده ام پر آب است امشب شده ام اگر غمین زینب از لطف دعای حضرت ارباب است
اگر که  بر  عشق علی  راغبیم ما  همه  مدیون   ابو طالبیم کیستی  ای  سَید والا  نَسَب علی شده  به  نام  تو مُنتسب دین خدا  را  همه  جا یاوری از  دل و  جان  یاور  پیغمبری مثل  علی  بر  همگان سَروری چون که اَبالعشق  اَبا الحیدری گفته به  وصف  تو  امام  صادق دین  تو   برتر   بُود  از  خلائق هر که به  توحید تو  باور نداشت معرفتی  به   نام  حیدر  نداشت نام  تو  آویزه ی  عرش  خداست چونکه  پیمبر  ِز تو  بهتر  نداشت دین  نبی  از  تو   شرف  یافته با  پسرت   به مشرکان  تاخته وقت  عروج  تو  شده  سالِ حُزن نشسته  بر دلِ  نبی حالِ  حُزن قلب  نبی  زِ  داغ  تو  سوخته غم  تو  شعله  به دل  افروخته شیر خدا  با دلِ  پُر از مَحَن پیکر  پاک تو   نموده  کفن آه ، ولی حسین  شده  بی کفن جسم  مطهرش  شده  پاره تن
ای دختر نبیِّ خدا ، فاطمه سلام ای همسر ولیِّ خدا ، فاطمه سلام آتش گرفته سینه ی من با نوای تو مادر دلم گرفته دوباره برای تو بر روضه های پُر غم تو گریه می کنم بر ناله ها و ماتم تو گریه می کنم مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را شکسته اند مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا سیلیِ محکمی زده بر صورت شما مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای
آئینه ی حق ، طیب و طاهر آمد از نسل حسن ، فَخرِ  مَفاخِر آمد در مَطلع و روز اول ماهِ رجب فرزند  علی حضرت باقر آمد
داری دوباره در دل ما غم می آوری ُبغضی پر از غریبی و ماتم می آوری حالا که بزم روضه بنام تو زینب است حال و هوای ماه محرم می آوری دلداده ی حسینی و با عشق خود به او اصلاً تویی که عشق مُجسم می آوری تو دخت مرتضایی و با تیغ خطبه ات پیوسته لرزه بر همه عالم می آوری ارث از علی گرفته و طوفان غیرتی در موج هر بلا تو مگر کم می آوری؟ اما هلال غرق به خون با دلت چه کرد در پیش او دو دیده ی زمزم می آوری بی خود نبود بعد غم دلبرت حسین دستی به زانو و کمر خم می آوری
از غربت زینب دل من بی تاب است ازغصه ی اوست دیده ام پر آب است امشب شده ام اگر غمین زینب از لطف دعای حضرت ارباب است
اگر که  بر  عشق علی  راغبیم ما  همه  مدیون   ابو طالبیم کیستی  ای  سَید والا  نَسَب علی شده  به  نام  تو مُنتسب دین خدا  را  همه  جا یاوری از  دل و  جان  یاور  پیغمبری مثل  علی  بر  همگان سَروری چون که اَبالعشق  اَبا الحیدری گفته به  وصف  تو  امام  صادق دین  تو   برتر   بُود  از  خلائق هر که به  توحید تو  باور نداشت معرفتی  به   نام  حیدر  نداشت نام  تو  آویزه ی  عرش  خداست چونکه  پیمبر  ِز تو  بهتر  نداشت دین  نبی  از  تو   شرف  یافته با  پسرت   به مشرکان  تاخته وقت  عروج  تو  شده  سالِ حُزن نشسته  بر دلِ  نبی حالِ  حُزن قلب  نبی  زِ  داغ  تو  سوخته غم  تو  شعله  به دل  افروخته شیر خدا  با دلِ  پُر از مَحَن پیکر  پاک تو   نموده  کفن آه ، ولی حسین  شده  بی کفن جسم  مطهرش  شده  پاره تن
ای دختر نبیِّ خدا ، فاطمه سلام ای همسر ولیِّ خدا ، فاطمه سلام آتش گرفته سینه ی من با نوای تو مادر دلم گرفته دوباره برای تو بر روضه های پُر غم تو گریه می کنم بر ناله ها و ماتم تو گریه می کنم مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را شکسته اند مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا سیلیِ محکمی زده بر صورت شما مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای
آئینه ی حق ، طیب و طاهر آمد از نسل حسن ، فَخرِ  مَفاخِر آمد در مَطلع و روز اول ماهِ رجب فرزند  علی حضرت باقر آمد