#امام_باقر_سرود
در اول ماه رجب ؛ گردیده روشن عالمین
پسر آورد بنت الحسن ؛ بهرِ علی بن الحسین
آیینه دارِ حسن سرمدی
پنجمین یاس باغِ احمدی
ای نورِ چشم ِ زین العابدین
یا باقرالعلوم خوش آمدی
یا مولانا یا باقرالعلوم
.......
غوغا شده غوغا شده ؛ درهای رحمت وا شده
امشب علی بن الحسین بن علی بابا شده
آمد پاره قلب حسَنِین
بگیر عیدی از این دو نورِ عین
هم یک مدینه از امام حسن
هم یک مدینه از امام حسین
یا مولانا یا باقرالعلوم
.........
مظهرِ نور سرمد است ؛ چشم و چراغ احمد است
جابر اگر بیند رویش ؛ گوید خودِ محمد است
بلغَ العلی بِکمالِه
کشفَ الدُّجی بِجَمالِه
وقتی با جدش مو نمیزند
پس صلّوا علیه و آله
یا مولانا یا باقرالعلوم
#عبدالحسین
#امام_باقر_سرود
ماه اومده
نورِ دلِ فاطمه از راه اومده
آینه دار رسول الله اومده
حق اومده
بر آیه های علم ، رونق اومده
معنیِ زیبایی مطلق اومده
ای آینه ی دو نسل طاهر
یا حضرت باقر
از تو شده ظاهر
نورِ کردگارِ حیِ قیوم
شد از رخ تو مدینه گلشن
چشم همه روشن
ای وارث پنج تن
معصومی و از تبار معصوم
ای آمال و آرزوم ادرکنی
مولا باقر العلوم ادرکنی
رمزِ حیات
اومده همنام سلام و صلوات
اومده یادگار کشتیِ نجات
نور جلی
اومده نور چشم دومین علی
مژده که اومده ولی ابن ولی
اومد کسی که بی قرینه
خورشید زمینه
آقای مدینه
آقای تموم عالمینِ
اومد کسی که از ولادت
تا صبح قیامت
در صبر و شجاعت
مصداق حسن هست و حسینِ
ای آمال و آرزوم ادرکنی
مولا باقر العلوم ادرکنی
#میثم_مومنی_نژاد
ولی الله آمد
پهن شد سفره ی رحمت ، ولی الله آمد
آب و آیینه بیارید شهنشاه آمد
خیره شد چشم فلک ، ماه تر از ماه آمد
اولین مژده ماه رجب از راه آمد
از حسد دشمن این قوم به جان آمده است
پنجمین حیدر کرار جهان امده است
ای دل و دلبر و آرام و قرار حسنین
باقر آل عبا ، باغ و بهار حسنین
ماه دو فاطمه و دار و ندار حسنین
با تو سادات شدند ایل و تبار حسنین
می رسد بوی دل انگیز پیمبر از تو
ما ندیدیم حسینی حسنی تر از تو
ای بزرگ همه ، یاس دو علی بر تو سلام
شاه دین ، سرّ ِ خفی ، نور جلی بر تو سلام
پنجمین سید و سالار و ولی بر تو سلام
قبل میلاد تو داده است نبی بر تو سلام
پیش علم تو زده دشمنت آقا زانو
مدعی را نفس حق تو برده از رو
عشق یعنی ز همه غیر تو آزاد شدن
به فدای سر تو با همه اولاد شدن
کار تو سروری عالم ایجاد شدن
ای برازنده ی تو نایب سجاد شدن
ما مسلمان احادیث توایم و پسرت
مثل پروانه بگردیم فقط دور سرت
چون حسن دست بگیری ز همه بی منت
می دهی بر همه بی چون و چرا تو حاجت
می کند از کرمت حاتم طائی حیرت
همچو مهمان بگذاری سر سائل عزت
سیدی کوه وفای تو چه غوغایی کرد
هر که شد سائل تو تا ابد آقایی کرد
ای به میخانه عشقت دو جهان حلقه به گوش
موقع وصف تو شیرین سخنانند خموش
خط به خط زندگی ات برده جهان را از هوش
شاه دیده است کسی بیل بگیرد بر دوش
داده ای یاد به هر رهرو توحید و کمال
که بُوَد عین عبادت ، طلب رزق حلال
حب تو خیر العمل ، نوکریت آقایی
هیبتت حیدری و مرحمتت زهرایی
طینتت کرببلایی ، دلت عاشورایی
چون حسن قبلگه بی حرم دنیایی
قبر خاکی تو از هر دو جهان سیرم کرد
روضه کودکی تو به خدا پیرم کرد
گرچه ناپاک ترین سائل بیت الکرمم
گرچه نه سینه زن واقعی این علمم
گرچه نه دعبل و عمانم و نه محتشمم
نظری کن بشود مثل کُمِیتت قلمم
نظری کن برود بی سر و سامانی ها
کربلایی بشوم مثل سلیمانی ها
#محمد_حسین_رحیمیان
این الرجبیون
هلال ماه رجب مقدمت مبارکباد
دوباره پرتو رویت به شهر ما افتاد
سلام ماه خدا ماه عفو و بخشایش
ز یمن تو شده بیت گلین دل آباد
سلام بر دو محمد سلام بر دو علی
شرافت تو فزون تر شده است زین میلاد
بنات فاطمه هر یک ستاره ای رخشان
نبی ست از برکات وجود آنها شاد
امام باقر و پنجم تجلی افهام
ز شوق تشنه دانش به پای او افتاد
گشوده دیده به چشمان حضرت سجاد
اگر غلط نبود او حسین دیگر زاد
قرابتی که اجین گشته با علوم و کمال
ز پایه علم و فنون را نهاده او بنیاد
ز فیض ماه رجب باب توبه هم باز است
خدا دوباره به خلقش ز لطف فرصت داد
خجل ز کرده و خودکامگی و بار گنه
به جاست تا که ز اعمال خود زنی فریاد
مرجب است از آن رو که ماه خودسازی است
ذبیح نفس شدن خوش بود در این میعاد
اگر چه دم زدن از عشق بی تکلف نیست
غلام درگه تو هر که شد بود آزاد
ز فیض ماه رجب پر نما تو انبانت
که وِرز نیک بماند برای روز معاد
میان روزه و شب های آرزومندی
به قدر گوشه چشمی نما ز مهدی یاد
#جواد_کلهر
آقای من
روشن تر است این پسر از ماه،صورتش
گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش
ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته
معلول خیره ست به دقت به علتش
ماه تمام اول ماه رجب رسید
قد قامت الصلوه به قد و به قامتش
شد اولین محمد بعد از پیامبر
آمد ز دست های علی هم نبوتش
چون آفتاب وقت طلوع و غروب خویش
عمری نشسته کوه دو زانو به خدمتش
پلکش دلیل روز و شب است و به این دلیل
باید که کوک کرد زمان را به ساعتش
در آفتاب ظهر، زمین سایه اش کم است
خاص است قهر حجت و عام است رحمتش
از شرق تا به غرب جهان،نه بزرگتر
قلب من و تو است حدود حکومتش
قارون اگر شود همه ی عمر چون گداست
در محضر تو هرکه بنازد به ثروتش
این سو پدربزرگ حسن آن طرف حسین
باید که غبطه خورد به شکل سیادتش
بوده علی اگرچه پسرخوانده ی نبی
گشته محمد اِبْنِ علی با ولادتش
داییش قاسم است و رقیه ست عمه اش
از این مسیر رفته به زهرا شباهتش
همبازی رقیه و دلواپس عمو
شد شرح روضه مدت عُمر امامتش
در ظاهرش گرفتن مجلس برای علم
در اصل شرح روضه فقط بوده علتش
تا روضه ی حسین شود زنده، نُه امام
مسموم هم شوند می ارزد به قیمتش
#مهدی_رحیمی_زمستان
تقدیم به عاشقان امام باقر (علیه السلام)
اول ماه رجب تولد امام پنجم
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
از لطف خدا حضرت باقر آمد
آن نور هُدا حضرت باقر آمد
تبریک بگو اهل ولا را زیرا
خورشید ولا حضرت باقر آمد
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
میلاد امام پنجمین آمده است
بر اهل ولا حصن حصین آمده است
از مقدم باقر گل گلزار نبی
خشنودی کُلِّ مسلمین آمده است
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
بر خیز که نور مشرقین آمده است
فرزند علی ابن حسین آمده است
تبریک بگو به چارمین حجت حق
زیرا که بر او نور دو عین آمده است
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
بر اهل جهان سید و سرور آمد
نوباوه ی زهرا و پیمبر آمد
خشنود دل امام چارم گردید
چون حضرت باقر ابن حیدر آمد
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
بر خیز که باقرالعلوم آمده است
ای غمزده دافع الغموم آمده است
درماه رجب ماه خداوند غفور
از سوی خدا عفو عموم آمده است
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
باقر علم النبی ( مسمط مخمس )
ای پنجمین نورالولا شمس درخشان مبین/
در آسمانها و زمین، هستی امام العارفین/
ای وارث کرب و بلا دست خدا در آستین/
ای نوگل باغ علی فرزند زین العابدین/
"ای باقر علم نبی نور دو چشمان رسول"/
"نجل علی شیر خدا فرزند زهرای بتول"/
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
بابت امام الساجدین شد مادرت بنت الحسن/
ای سبط ختم المرسلین پور امام ممتحن/
ای سرو بستان نبی زیبا گلی اندر چمن/
ذکر لب هر مرد و زن گشتی تو در هر انجمن/
"ای باقر علم نبی نور دو چشمان رسول"/
"نجل علی شیر خدا فرزند زهرای بتول"/
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
از جانب ختم رسل جابر سلامت داده است/
دل را جلا از لطف حق نور مدامت داده است/
هم راه و رسم زندگی بر ما مرامت داده است/
درس وفاداری و عشق بر ما غلامت داده است/
"ای باقر علم نبی نور دو چشمان رسول"/
"نجل علی شیر خدا فرزند زهرای بتول"/
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
بنیانگذار نهضت علم رسول اکرمی/
ای یادگار کربلا اسرار حق را مَحرَمی/
بر زخم درد عاشقان از لطف یزدان مرهمی/
ای صاحب لطف و عطا بالاتر از صد حاتمی/
"ای باقر علم نبی نور دو چشمان رسول"/
"نجل علی شیر خدا فرزند زهرای بتول"/
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
"ناطق" زند از جان و دل دست توسل بر شما/
گوید ز لطف و مکرمت یک دم نظر بر ما نما /
دارد طلب هر روز و شب از درگه لطف خدا/
عجل علی ظهورک ای مهدی زهرا بیا/
"ای باقر علم نبی نور دو چشمان رسول"/
"نجل علی شیر خدا فرزند زهرای بتول"/
🎋💐🎋🌺🎋🌹🎋
غلامرضامحمودنژاد(ناطق) قم صلوات
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_محمدباقر_علیهالسلام
جلوه میبارد از جمالِ علی
جذبه میجوشد از جلالِ علی
همه خیراتِ آسمان و زمین
نوشِ جانِ علی و آلِ علی
هرچه دارد خدا به خاطر اوست
هرچه دارد خدا حلالِ علی
مرتضی را چه کار با عالم
هست عالم فقط وَبالِ علی
ای نفسهات در خِصالِ صدوق
ای بزرگیت از خِصالِ علی
همهی حرف توست قالَ نبی
همهی حالِ توست حالِ علی
آمدی تا که با تو ما برسیم
ما همه میوههایِ کالِ علی
لطف زهرا تو را به ما دادند
از کَرَمخانهی عیالِ علی
شب شب عشق آفرین ، علی است
شب لبخندِ پنجمین علی است
ای نمازِ مطهرِ زهرا
سجدههای معطرِ زهرا
خیرهای خیره بر مقاماتش
مثلِ قابی برابرِ زهرا
میوزد در هوای گیسویت
عطرِ گلهایِ قمصرِ زهرا
آسمانی و مژدهات را داد
به زمینها پیمبرِ زهرا
بیخودی نیست فاطمی هستی
پُری از نورِ کوثرِ زهرا
میزند موج در احادیثت
جلوههای مُکررِ زهرا
با شما جبرئیل نامِ مرا
میرساند به محضرِ زهرا
فاطمه عاشق همین علی است
شبِ لبخندِ پنجمین علی است
ای طلوعِ علیالدوامِ حسن
آفتابِ بلندِ بامِ حسن
جابر آوردهات سلامِ رسول
مادرت گفتهات سلامِ حسن
میرسند از تبارِ مادریات
هفت معصوم بر امام حسن
حسنی زادهای از آلِ حسین
ای حسینی ترین کلامِ حسن
دست تو دست مجتبای کریم
به تو زیبنده است نامِ حسن
به عمویت ارادتت پیداست
در بقیعی به احترامِ حسن
چارتا مجتبی کنارِ همید
ای تمامِ شما تمامِ حسن
هم حسن هم حسین این علی است
شبِ لبخندِ پنجمین علی است
ای محمدترین دعایِ حسین
دومین احمدِ حرایِ حسین
آمدی تا به انتها برسد
امتدادی از ابتدایِ حسین
از پدر ارث بُردهای ، داری
به سرِ شانهات رَدایِ حسین
آنکه روزی "حسینُ مِنی "گفت
گفت مثلَش تویی برایِ حسین
ای علی اکبرِ امام شده
اکبرِ بعدِ کربلایِ حسین
تو حسینیهی خدا هستی
با تو ماندیم در هجایِ حسین
عشق دنبالِ آخرین علی است
شبِ لبخندِ پنجمین علی است
(حسن لطفی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_محمدباقر_علیهالسلام
از دامن دو فاطمه و دو علی رسید
جانها به لب رسید به شوقش، ولی رسید
اصلا نه پنجمین که همان اولی رسید
تا دومین محمدِ نوری جلی رسید
در جام مجتبی شده پُر بادهی حسین
قربانت نامت ای حسنی زادهی حسین
خوش آمدی شبیه ترینها به مصطفی
ای رفته در جمال سراپا به مصطفی
ای بهترین هدیهی زهرا به مصطفی
ای خندهی خدای تعالی به مصطفی
شُکر خدا به خاک شما سر رساندهام
من جابرم سلام پیمبر رساندهام
در هر نظر محمد و از هر نظر حسین
نیمی علی و فاطمه نیمی دگر حسین
ای رفته بر امام حسن رفته بر حسین
یعنی رسیده است حسن ضربدر حسین
نوری میان نور، نسب در نسب سلام
حُسن شروعِ روشنِ ماهِ رجب سلام
ای عین و لام و میم و الف لام میمها
حیرانِ موشکافیات عبدالعظیمها
زانو زده به طور کلامت کلیمها
آفاق پُر شد از معارف تو از قدیمها
از آنچنان پدر پسری اینچنین خوش است
از چهارده علی، علیِ پنجمین خوش است
یک نقطه از معانیِ تو آفتاب شد
یک نکته از مباحث تو بی حساب شد
درسی ندادهای و هزاران کتاب شد
تو جلوه کردی و همه جز تو سراب شد
برهان تویی دلیل تویی مدعیٰ تویی
احمد تویی حسین تویی مرتضی تویی
جبریل را دوباره به حیرت کشاندهای
اِدریس را برای کتابت کشاندهای
ما را به پای درس محبت کشاندهای
دل را برای فهم امامت کشاندهای
زهرِ هلائلاند همه جز شما قسم
بی راهه است غیر ره کربلا قسم
فرمودهاید غیر شما جمله باطلاند
دریا فقط تویی همه شنهای ساحلاند
درسی بگو برای قلوبی که مایلاند
تا عالمان شهر بفهمند جاهلاند
این چشم را برای تو ویرانه ساختیم
ما را ببخش صحن شما را نساختیم
(حسن لطفی ۴۰۲/۱۰/۲۲)
هر زمان، وقتِ واقع بینی شد
شعرم انگار درسِ دینی شد
مکتبی رفته ام که اُستادش...
خودِ علامهٔ اَمینی شد
گِل ایجادم از غدیرِ خُم است
اینچنین عبد آفرینی شد
همهٔ ماه ها به نامِ علیست
رجب اما عجب نگینی شد
در طلوعِ رجب خبر آمد
پنجمین آسمان، زمینی شد
بعد از آن پُشتِ نامِ محبوبم
تا سرِ جاده نقطه چینی شد
علتِ خلقت نجوم آمد
حضرتِ باقرالعلوم آمد
چون مسافر که مقصدی دارد
دل به شوقش چه مَعبدی دارد
شده هم نامِ مصطفی یعنی...
خُلق و خوی محمدی دارد
مثلِ پیغمبر است و تا معراج...
صبح و شب رفت و آمدی دارد
از علومِ غریبه در عالَم
اوست آنکه مُجلدی دارد
شده عالِم اگر کسی حتما...
از کفِ پاش درصدی دارد
قدرِ زر، زرگری بداند پس
نور در نور، مرقدی دارد
از ستون هایِ نور، گلدسته
فوقِ خورشید، گُنبدی دارد
حَرمش وسعتِ فَلک دارد
عرش، در آن حرم سَرَک دارد
آمد آن حِکمتِ کمال و تمام
آمد آنی که هست خیرِ مُدام
دانشش را به پایِ دین آورد
پایه ریزی شده از او احکام
حرفِ او را به اِستناد آورد
تا که شد از فقیه، استعلام
قالَ باقر بگو که شیرین شد
کامم از راهِ گوش از این نام
نفخه ای از نسیمِ او آمد
رفت با پایِ خود دلم در دام
ما که گَردی ز خاکِ او هستیم
صبحِ محشر هلاکِ او هستیم
عشق، با ما دوباره راه آمد
باز معشوقِ دل بخواه آمد
اولِ ماه، وقتِ استهلال
همه دیدند قرصِ ماه آمد
ظلمت و کینه ی جهالت رفت
نورِ آفاق در پگاه آمد
اگر افتاده ای، بخوان او را
بی پناهی اگر ، پناه آمد
یوسفی در کنارِ یعقوب و
نوهٔ یکهٔ دو شاه آمد
باز سکه به نامِ ارباب است
به صفِ کربلا سپاه آمد
مدحِ او تا ابد به تحلیل است
مدح، با شرحِ روضه تکمیل است
رفت در کربلا مصیبت دید
در طفولیَتش اسارت دید
با زن و بچه هایِ اهل حرم
آتشِ خیمه دید و غارت دید
شام در مجلسِ مِیِ و مستی
به نوامیس حق جسارت دید
در میان خرابه حتما او...
قلبِ آیینه اش جراحت دید
با مقامِ امامت از خیمه...
شمر را روی سینه راحت دید
دست و پا زد قتیلِ بیچاره
فقط از قاتلش لجاجت دید
ای که از آب هم شدی محروم
السلام علیک یا مظلوم
#شعر_ولادت_حضرت_امام_محمد_باقر
#مهدی_قربانی