eitaa logo
نویسندگان جریان
602 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
138 ویدیو
30 فایل
🌱در جریان باشید. 🌱ادمین: @aseman311 🌱کانال انتشارات @jaryane_zendegi 🌱زیرنظر مجموعه فرهنگی تربیتی کتاب پردازان @ketabpardazan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸🍁 کتاب «نماز گل سرخ»، از آن دسته کتاب هایی است که کم هستند ولی در عین حال وجودشان ضروری و واجب است. از آن کتاب هایی که با تمثیل ها و نمادهایی زیبا به معرفی نماز و ملزوماتش می پردازد. میان دوستی یک دختر و یک گل سرخ حرفی به میان می آورد که مسئله ی بسیاری از والدین امروز است. نویسنده کتاب، آقای ناصر کشاورز، نماز خواندن را بسیار جذاب و زیبا جلوه داده و سعی کرده با استفاده از تصاویری لطیف بر این جذابیت اضافه کند. می توان گفت که این کتاب همنشین خوبی برای فرزند تازه به تکلیف رسیده شماست. دید خوب و مثبتی از نماز به او می دهد و شاید باعث شود فرزند شما وقت نگاه کردن به مهر و تسبیح و جانمازش، این کتاب و تصاویرش را به یاد آورد و لبخند بزند. کتاب حالتی روایت گونه و قصه مانند دارد و مناسب گروه سنی ب است. نماز گل‌سرخ را به نشر منتشر کرده است. با هم قسمتی از کتاب را می خوانیم: «چشمه نگاهی به اطراف خود کرد. کمی گل برداشت. دور تکه گل چرخی زد و آن را به شکل یک قلب کوچک درآورد. خورشید که داشت از آن بالا نگاه می کرد، آن قلب گلی را با تابش خود خشک کرد.»🌹🌹 ✍ فاطمه ممشلی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha
ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد آفرین بر تو که شایسته صد چندینی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب به کنجی خلوت نیاز داریم تا همان کنیم که آقا و رهبرمان به شما توصیه کردند. قلب و روحمان دردمند است از این همه ظلم، از غم نبود اسماعیل هنیه عزیز، از جای خالی شهدای خدمت، از جان دادن هزاران مرد و زن و کودک زیر آتشِ وحشی‌گری های صهیونی، از بی تفاوتی ها. امشب به کنجی خلوت نیاز داریم تا همه خستگی و دردِ ریخته در جانمان را به درگاه خودِ خودِ خداوند عرضه کنیم، با همان زبان عامیانه که گفتید،با واژه هایی که سنگینی وزنه غم بر دلمان را به روشنی بیان کند، با هر اندازه اشک که در چنته داشته باشیم .‌ و آنگاه درهای تازه ای از رحمت خداوند به روی جبهه مقاومت باز گردد. ای خدایی که خیلی کریمی مسلمانان و آزادگان عالم را بر ظالمان و بی غیرت های دنیا پیروز گردان.‌ 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
میان خواندن خبرها و چرخاندن تسبیح در رفت و آمدم. چشمم خواب نمی‌خواهد. دلم با ذکرها آرام نمی‌شود. دانه اسفندم بر آتش. خوب است که بچه ها خوابند، وگرنه مجبور بودم فیلم بازی کنم و الکی لبخند بزنم.‌ بخشی از احساساتم خشک شده اند. نه می‌توانم گریه کنم و نه به خودم اجازه ترس داده‌ام،حتی با خواندن بعضی تحلیل‌ها حرص هم نمی‌خورم.‌ همه چیز ساکن شده در وجودم، انگار منجمد. برای چندمین بار گوشی را برمی‌دارم. کانال خبری مورد اعتمادم را باز می‌کنم. جمله ها را تند و تند می‌خوانم. حوصله ندارم تصاویر و فیلم ها را دانلود کنم. اصل حرف‌ها در چند جمله گفته شده.‌ اما حقیقتش ما مادرها وقتی پای یک کودک در میان باشد دست و‌دلمان زود میلرزد. خبر نوشته :«دختر بچه دیگری سالم از میان آوار نجات یافته است». خدا خدا میکنم خیلی زخم و زیل نشده باشد. دلم را می‌زنم به دریا که با چهره خونی کودک مواجه شوم. انگشت اشاره ام فلش سفید رنگ را روی صفحه گوشی لمس می‌کند. با خودم فکر می‌کنم شاید دیدن چهره دخترک بند دلم را پاره کند و کمی اشک بریزم، اندکی سبُک شوم، یخ سرد روحم باز شود. اما همین که چشمم به تصویر می‌افتد ناخودآگاه لبخند روی صورتم کش می‌آید. دخترک واقعا سالم است و نیروی امدادگر بسیار خوشحال.‌ یک لحظه از شاد شدن خودم عذاب وجدان می‌گیرم. اما ترجیح می‌دهم از همین موقعیت موجود بهترین بهره را ببرم. خدا را قسم می‌دهم به پاکی دل همه کودکان دنیا که از همین لبخندهای ناخودآگاه قسمت مردم غزه و لبنان کند.‌ پیروزی طلب می‌کنم برای جبهه حق. سلامت آرزو می‌کنم برای سیّد و رهبر لبنان. گوشی را کنار می‌گذارم و همه اتفاقات خوبی که می‌شود فردا خبرش را شنید بر دانه های تسبیح سوار می‌کنم. ✍فهیمه فرشتیان .‌ 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
بسم الله... اهرم شیر آب را می‌چرخانم سمت نشانک قرمز. به بهانه‌ی چرب بودن ظرف‌ها آب داغ روی دست‌های سردم می‌ریزم. در لحظه آرزو می‌کنم کاش این گرما به پنجه‌ی پاهایم برسد. اصل شستن ظرف‌ها هم بهانه است. مدتهاست خستگی آخر شب حوصله‌ی شستن ظرف‌ها را ازم می‌گیرد ولی امشب که دست هایم یخ زده است انگار بهترین کار شستن ظرف‌ها با آب داغ است. همسرم خسته است. روز جمعه بوده و کارهای فنی خانه را انجام داده است. چند ریزه کاری مانده بود. اگر یک شب معمولی بود ریزه کاری‌ها باقی می‌ماند برای شب بعد اما امشب فرق می‌کند. آچار و پیچ گوشتی از دستش نمی‌افتد. لابد دست و پاهای او هم یخ و بی قرار است. دست‌های مان را گرم کار کرده ایم و دل‌های بی قرار را با ذکر خدا آرام نگه داشته‌ایم. عجیب است این شب های انتظار ... ✍انیسه سادات یعقوبی 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
۶ مهر ، رهبر جبهه‌ی مقاومت سید حسن نصر الله ۷ مهر ، سید حسن نصر الله حالا باید عکس‌هایتان را، از پوشه‌ی شخصیت‌های محبوبم بیرون بیاورم، مقابلم بگذارم، به چشم‌هایتان نگاه کنم که جهادم را به خاطرم می‌آورند، آرمان‌هایم را، امیدم را، آرزوهایم را، هدف‌هایم را، و طریق و جبهه و مسیرم را. اشک در چشم‌هایم بدود، قلبم در آتش بسوزد و با شما عهد ببندم. عکس‌هایتان را روی قلبم بگذارم و این روحِ مضطرب و سرگردان را آرام کنم. بعد، یکی یکی، آهسته آهسته، با احتیاط، آن‌ها را به پوشه‌ی تصاویر شهدا انتقال دهم... شبیه مرگ تدریجی می‌ماند سید. با خودم فکر می‌کنم، هنوز به آرزویم نرسیده بودم. هنوز شما را از نزدیک ندیده بودم. سهمِ منِ دهه هشتادی، این همه داغِ از دست دادنِ رهبر و فرمانده نبود... اما سید، خدای جبهه‌ی مقاومت، هنوز خدای جبهه‌ی مقاومت است... یادمان هست. همه چیز یادمان است. مراقب ما باش. / ✍سیده فاطمه میرزایی 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«گریه‌هایم را کرده‌ام.به محمدعلیِ سه‌ساله می‌گویم:«بپوش بریم میدون فلسطین.» مات و مبهوت می‌گوید:«میدون فلسطین برای چی؟» _که بریم بگیم مرگ بر اسرائیل. چون سید حسن رو شهید کردن. بغض دوباره راه گلویم را می‌بندد. سید را از قبل می‌شناسد. + بریم اونجا خوبش کنیم؟ آه!عزیزکم! سید باید ما مجاهدانِ بدحالِ راه قدس را خوب کند. ما که فقط بلدیم به‌هنگام شهادت فرماندهان، اشک بریزیم و تجمع کنیم و شعار سر دهیم. نوشته‌ای منتشر کنیم و پست‌های مرتبط را لایک. از جهاد همین مناسکش را فهمیده‌ایم. سید خوب است. می‌رویم بلکه این‌بار ما هم خوب شویم.» ✍ نجمه سادات اصغری نکاح 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱