هیچ کس نیست که او را غم و غصه ای فرا گیرد و سر خود را به آسمان بردارد و سه
بار «بسم اللّٰه الرحمن الرحیم » بگوید، مگر این که خدا ناراحتیش را برطرف کند و غصه اش را از میان بردارد، اگر خدای متعال بخواهد.
مَا مِن أَحدٍ دَهَّمَهُ أَمرٌ یَغُمُّهُ أَو کَرَّبَتهُ کُربَةٌ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَی السَّمَاءِ ثُمَّ قالَ ثَلاثَ مَرّاتٍ: « بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ » إِلّا فَرَّجَ اللّٰهُ کُربَتَهُ وَأَذْهَبَ غَمَّهُ إِن شآءَ اللّٰهُ تَعالی
( بحار الأنوار: ج۱۵ص۹۲)
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_یک
#درس_نهم_بخش_اول
امام حسن مجتبی علیه السلام
حضرت در شب ۱۵ رمضان دوم یا سوم هجری در مدینه به دنیا آمدو در۷ بنابر قول مشهور ویا 28 صفر سال 50 هجری به شهادت رسید و هنگام شهادت حدود 47سال از عمر شریفش می گذشت.
مهمترین نکته در زندگی حضرت مسئله پیمان صلح است که با معاویه منعقد نمود.
شرایط سختی که بعد از شهادت حضرت علی علیه السلام برای شیعیان پیش آمد باعث شد تا حضرت معاهده صلح را بپذیرد و توجه به مفاد صلح نامه به خوبی گویای این نکته است.
1-اولین ماده این صلح نامه این است که معاویه طبق کتاب خدا و سنت گرامی رسول اکرم صلی الله عمل کند.
2-یکی دیگر از مفاد این صلح نامه این است که سب امیرالمومنین علیه السلام در منابع و قنوت نماز ها ممنوع شود
( سب یعنی ناسزا گفتن لعن یعنی اینکه خداوند شخص را از رحمتش دور سازد.)
3-ماده دیگر این صلح نامه این است که شیعیان امیرالمومنین علیه السلام در امنیت کامل باشند.
4-ماده دیگر این پیمان صلح این است که معاویه حق ندارد بعد از خودش خلیفه تعیین کند.
نکته:مهمترین مسئله در پذیرش صلح، حفظ جان شیعیان و زمینهسازی برای تغییر وضعیت موجود بود هرچند نزدیکترین افراد به حضرت نتوانستند این حقیقت را درک کنند مانند حجربن عدی که می گوید: سوگند به خدا دوست داشتم کاش مرده بودی ما هم با تو مرده بودیم تا این روز را نمیدیدیم ما با آنچه از آن دوری کردیم باز گشتیم در جایی که دشمنان شادمان بازگشتند.
اما حضرت با کمال خضوع به آنان جواب میداد و میفرمود هدف من حفظ جان و خون شماست.
با توجه به مفاد پیمان نامه صلح به خوبی روشن میشود که اعلام خلافت یزید توسط معاویه بر خلاف صلح نامه بود لذا قیام حضرت امام حسین علیه السلام خروج بر خلیفه محسوب نمیشود.
افرادی که اطراف حضرت بودند
1. دین به دنیا فروشان لذا وقتی حضرت مردم را به جنگ دعوت کرد عده اندکی سخنان حضرت را پذیرفتند.
2. عدم همکاری افراد موثر مانند عبیدالله بن عباس که دو فرزندش توسط معاویه کشته شده بود و فرمانده لشکر امام بود شبانه به خاطر چهار هزار درهم از لشکر بیرون رفت و لشکریان وقتی دیدند فرمانده آنها تسلیم شده بی انگیزه شدند و از هم پاشیدند.
3. دشمنان در دشمنی خود متحد و دوستان دارای اختلاف فراوان بودند.
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_دو
#درس_نهم_بخش_دوم
حل یک شبهه
شبهه ؛چر ا امام مجتبی علیه السلام با معاویه صلح نمود آیا به اندازه امام حسین علیه السلام نیرو نداشت؟
جواب؛ 1- بعداز فرار شبانه عبیدالله بن عباس لشکر امام بطور کامل فر ریخت وبدون شک با چنین افرادی امکان جنگ نبود وتنها تعداد اندکی که از خاصان حضرت بودند به شهادت می رسیدند
به دیگر سخن گرچه تعداد یاران حضرت امام حسین علیه السلام اندک بودند اما برای دفاع از حضرت مصمم بودند اما در سپاه امام حسن علیه السلام چون لشکر از هم فرو پاشید شالوده لشکر بهم ریخت وتجهیز جسمی وروحی افراد باقی مانده بسیار سخت بود
2- معاویه نامه بدون هیچ قراردادی را امضا کرد ودر اختیار حضرت قرار داد تا حضرت هر شرطی می خواهد وهر بندی می خواهد بنویسد وروشن است در صورت اصرار حضرت بر جنگ امام فردی جنگ طلب معرفی میشد ومعاویه می توانست برای نابودی شیعیان ازین حربه به خوبی استفاده نماید
3- گنجاندن عدم حق معرفی کردن برای خویش توسط معاویه عملا موجب شد تا اعلام جانشینی یزید غیر شرعی وبر خلاف پیمان نامه باشد در حالی که چنین امری در جنگ بدست نمی آمد
4-یزید بر خلاف معاویه علنا شراب میخورد واحکام دینی را رعایت نمی کرد لذا امام حسین علیه السلام امکان صلح با اورا نداشت در حالی که امام حسین علیه السلام بعداز شهادت امام مجتبی علیه السلام در عصر معاویه به مفاد صلح پایبند بود وقیام نکرد
5- امام حسین علیه اسلام در حال حرکت به سوی کوفه بود وتوسط لشکریان یزید مورد محاصره قرار گرفت وشرایط بگونه ای بود که چاره ای جز جنگ در برابر سپاه یزید نداشتند
6- بنابراین نه شرایط معاویه ویزید یکسان بود ( زیرا معاویه بظاهر احکام اسلامی را راعایت می کرد برخلاف یزید که هیچ چیزی را مراعات نمی نمود ونه شرایط یاران امام مجتبی علیه السلام با یاران امام حسین علیه السلام مساوی بود زیرا یاران امام مجتبی علیه السلام بخاطر خیانت فرمانده لشکر از هم پاشیده بود اما یاران امام حسین علیه السلام چون تحت محاصره دشمن بودند از خویش دفاع نمودند
@jorenab
چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
که من شهر علمم علیم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست
تو گویی دو گوشم پر آواز اوست
علی را چنین گفت و دیگر همین
کز ایشان قوی شد به هر گونه دین
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بستهٔ یکدگر راست راه
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد
بر انگیخته موج از او تندباد
چو هفتاد کشتی بر او ساخته
همه بادبانها بر افراخته
یکی پهن کشتی به سان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس
محّمد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین
همان چشمهٔ شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
#فردوسی
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_سه
#درس_دهم_بخش_اول
امام حسین علیه السلام
در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد پدر بزرگوارشان حضرت علی علیه السلام و مادر گرامیشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و در دهم محرم سال ۶۱ هجری در کربلا در سن ۵۷ سالگی به شهادت رسید و محل قبر شریفش کربلا می باشد
مهمترین نکته در زندگی امام حسین علیه السلام قیام در برابر یزید بن معاویه است، بعد از مرگ معاویه در۲۸ رجب ۶0 هجری یزید حکومت را به دست گرفت حدود سه سال حکومتش طول کشید و در سال اول حکومتش، امام حسین علیه السلام را به شهادت رساند. درسال دوم جان و مال و ناموس مردم مدینه را بر لشکریانش مباح نمود وعلتش ظاهرا آن بود عده ای از بزرگان مدینه به دیداریزید رفتند و او طبق معمول علنا شرب خمر کرد و آنها این موضوع را به مردم مدینه گفتند و نارضایتی عمومی شروع شد یزید ۱۲ هزار لشکر به فرماندهی مسلم بن عقبه فرستاده و بعد از شکست دادن مردم مدینه مدت سه روز جان و مال و ناموس مردم را بر لشکر حلال ساخت که این در واقع در ۲۶ یا ۲۷ ذیالحجه سال۶۳ اتفاق افتاد. ودر سومین سال حکومت خود کعبه را به منجنیق بست واین در سال ۶۴ هجری بود.
دلیل عدم بیعت امام حسین علیه السلام با یزید:.
الف: تفاوت کیفی:
یزید در نامهای به اندازه گوش موش به فرماندار مدینه می نویسد از حسین بن علی، عبدالله بن عمر، عبدالله ابن زبیر به زور بیعت بگیر و اگر بیعت نکردن سر آنها را برایم بفرست.لذا گرفتن بیعت به زور و تهدید بود در حالی که در مورد کسی دیگر چنین چیزی نبود.
@jorenab
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
به خدا سوگند هیچ گاه فاطمه را به خشم نیاوردم و او را بر کاری که میل نداشت وادار نکردم تا روزی که از دنیا رفت و او نیز هیچگاه مرا به خشم نیاورد و از فرمان من سرپیچی نکرد و هر گاه که به او می نگریستم غصه ها و غمها از من زدوده می شد.
« فَوَ اَللَّهِ مَا أَغْضَبْتُهَا وَ لاَ أَكْرَهْتُهَا عَلَى أَمْرٍ حَتَّى قَبَضَهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لاَ أَغْضَبَتْنِي وَ لاَ عَصَتْ لِي أَمْراً وَ لَقَدْ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا فَتَنْكَشِفُ عَنِّي اَلْهُمُومُ وَ اَلْأَحْزَانُ»
( بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۲۴)
@jorenab