#با_امیر_مومنان_چهل_و_یک
مرحوم صدوق ( رحمه الله )در « من لایحضره الفقیه » از رسول الله ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) نقل می کند که فرمود؛
تو وصی من هستی و وصایت تو به امر پرودگارم بود
ای علی آنچه امتم در آن اختلاف میکنند برای آنها روشن میکنی
و دربین آنها درمقام من قرار می گیری
و سخن تو سخن من است
و فرمان تو فرمان است
و اطاعت از تو اطاعت ازمن است و اطاعت من اطاعت الله است
و سرپیچی از فرمان تو سرپیچی از فرمان من است و سرپیچی از فرمان من سرپیچی از فرمان الله است
« وَ رُوِيَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ لِعَلِيٍّ ع
يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي أَوْصَيْتُ إِلَيْكَ بِأَمْرِ رَبِّي
وَ أَنْتَ خَلِيفَتِي اسْتَخْلَفْتُكَ بِأَمْرِ رَبِّي
يَا عَلِيُّ أَنْتَ الَّذِي تُبَيِّنُ لِأُمَّتِي مَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ بَعْدِي
وَ تَقُومُ فِيهِمْ مَقَامِی
قَوْلُكَ قَوْلِي وَ أَمْرُكَ أَمْرِي وَ طَاعَتُكَ طَاعَتِي وَ طَاعَتِي طَاعَةُ اللَّهِ
وَ مَعْصِيَتُكَ مَعْصِيَتِي وَ مَعْصِيَتِي مَعْصِيَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»
(شیخ صوق ،من لایحضره الفقیه نشر جامعه مدرسین ج4 ص 179 چاپ دوم )
https://eitaa.com/jorenab
شیخ ابن فهد در کتاب «عدّة الدّاعى» از امام رضا علیه السّلام روایت کرده: هرکس پس از نماز صبح این کلمات را ادا کند حاجتى نخواهد مگر آنکه برایش فراهم شود، و خداوند آنچه براى او اهمیت دارد برایش آماده سازد، و آن کلمات این است:
بِسْمِ اللهِ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ فَوَقَاهُ اللهُ سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ مَا شَاءَ اللهُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ مَا شَاءَ اللهُ لا مَا شَاءَ النَّاسُ،
مَا شَاءَ اللهُ وَ إِنْ کَرِهَ النَّاسُ حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِینَ حَسْبِیَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ حَسْبِیَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِینَ حَسْبِیَ اللهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ حَسْبِی مَنْ هُوَ حَسْبِی حَسْبِی مَنْ لَمْ یَزَلْ حَسْبِی حَسْبِی مَنْ کَانَ مُذْ کُنْتُ لَمْ یَزَلْ حَسْبِی حَسْبِیَ اللهُ لا إِلَهَ اِلّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
📚مفاتیح الجنان
https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ
وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء
وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَوُودُهُ حِفْظُهُمَاوَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
https://eitaa.com/jorenab
#دوستی_در_نهج_البلاغه_چهار
«وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَک فَإِنَّهُ یوشِک أَنْ یلِینَ لَک»؛
نرم باش با آن کس که با تو درشتی کرده؛ زیرا امید است به زودی با تو نرمی کند.
قرآن کریم میفرماید: نیکی وبدی یکسان نیست،همیشه بدی رابه بهترین شیوه (یعنی بانیکی) دفع کن تابا این برخورد همانکسانی که باتودشمن هستندبه¬گونه¬ای شوند، گویادوست مهربان توهستند«وَلاتَسْتَوِی الْحَسَنَةُوَلَاالسَّیئَةُادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَاالَّذِی بَینَک وَبَینَهُ عَداوَةٌکأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ.»
البتّه در ادامه میفرماید:به این مقام بلند (یعنی جواب بدی را به نیکی دادن) کسی نمیرسد،جزآنانکه دارای مقام شکیبایی ودارای بهرهای عظیم از فضل وایمان باشند؛«وَمایُلَقَّاهاإِلَّاالَّذِینَ صَبَرُواوَمایُلَقَّاهاإِلَّاذُوحَظٍّ عَظِیم.»
«وَ خُذْ عَلَی عَدُوِّک بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحْلَی الظَّفَرَینِ»؛
با دشمن خود با بخشش رفتار کن؛ زیرا آن،یکی از دو پیروزی است که شیرین¬تراست.
وقتی انسان بر دشمن خویش پیروز شد، هم میتواند از او انتقام بگیرد و هم از او درگذرد وببخشد. انتقام موجب تشفّی وخنک شدن دل میشود وقوه¬ی شهویه را آرام میسازد.
امّا بخشش ضمن آنکه دیگری را از مجازاتی رها می¬سازد، خود را بر نفس خویش مسلط ساخته وعقل را بر هوای خویش امیر میکند. وآن فرد را بنده¬ی خویش ساخته وتحت منّت خویش در میآورد.
https://eitaa.com/jorenab
#تلنگر_هجده
تاخالق جهان، سایه گستری نموده. برعالمیان،لحظه تلخی نیست که تحملش ناممکن باشد ومحال.
با توکل بر نام اعظمش و اعتماد بر قدرت بی منتهایش، هیچگاه هیچ دستی بی همراهی دست ازلی بر زمین نخواهد ماند و زمینگیر نخواهد شد.
و اگر آدمیان مسیر دعوت به حقِ موسی(ع) را در زندگی خویش به یاد آورند،به وضوح می بینند که اندازه مشکلاتشان دربرابرذات اقدس حق ناچیز وبیمقدار است.
پس زمزمه لا حول و لا قوة الا بالله را عادت زبانمان کنیم و توکل بر او را مونس جانمان.
موسیٰ (ع)در لحظه لحظه زندگی خویش جز از آفریدگارش چیزی طلب ننمود و جز او بر کس دیگری توکل و توسل نکرد و این حال واحوالات روزگار او از اعتماد و توکل خویش بر خدایش بود .
موسی (ع)در مسیر دعوت به حق هیچ گاه دست نیاز از خالق خود برنگرداند .
خدای عصایِ موسی(ع)هم به میزان اعتماد و توکل موسی(ع) به کفه ترازوی ایمانِ او
نعمت ولطف عطا فرمود.
اعتماد موسی(ع) بر پروردگار جهانیان گنجی بود که به ازای آن همراهیِ همیشگی خدایش را در برداشت.
آن زمان که موسی سخت گرسنه بود و دست بر درگاه حق برد و فرمود:
فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ (قصص۲۴)
خداوند در جواب اعتماد او زندگانی سرشار از امنیت و آسایش ،اهل بیتی پاکدامن و کارو کسبی آباد بر او نازل کرد.
(#سرکار_خانم_صانعی)
https://eitaa.com/jorenab
الهی ؛
از: « رَبِّ إ نِّي لِما أَ نْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِير»([1]) د انستم خیر آن است که تو عنایت فرما یی « فارزقنی خیر ما سأ له عبادک الصالحون
[1] - قصص :24
https://eitaa.com/jorenab