#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
امام كاظم عليه السّلام در هفتم صفر سال 128 ه ق،( و به گفته بعضى در سال 129 ه ق) در أبواء( نام جايى است در راه مكه و مدينه و قبر آمنة مادر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نيز در آنجا است) چشم به جهان گشود ،حضرت کاظم (علیهالسلام) مدت ۱۰ سال،مورد آزار منصور قرارگرفت. وقتی منصور به هلاکت رسید پسرش «مهدی» به حکومت رسید زندانیان بسیاری را آزاد کرد که بیشتر آنها، شیعیان امام کاظم (علیهالسّلام) بودند؛ اما همچنان به شدت مراقب آنان بود. سرانجام امام کاظم (علیهالسّلام) را از مدینه به بغداد آورد و زندانی نمود
پس از او نیز فرزندش هارون او را در سال 179 ه ق ده روز به آخر ماه شوّال مانده، از مدينه به عراق روانه ساخت، هارون در آن سال پس از انجام عمره ماه رمضان به مدينه وارد شد، سپس براى انجام حجّ به مكّه بازگشت، و موسى بن جعفر عليه السّلام را با خود به مكّه برد، و هنگام مراجعت، از راه بصره حركت كرد، و آن حضرت را وارد بصره نموده، و نزد عيسى بن جعفر بن منصور (پسر عموى خود) زندانى كرد، سپس او را از بصره به سوى بغداد آورد، و آن حضرت را در زندان سندى بن شاهك محبوس نمود، و آن حضرت در 25 ماه رجب سال 183 ه ق در سن 54 يا 55 سالگى، در زندان به شهادت رسید، و در قبرستان قريش، به خاك سپرده شد.
و گفته میشود كه در روايتى نقل شده، آن حضرت را مطابق وصيّتش با همان زنجيرها ئى كه در زندان او را با همانها شكنجه میدادند دفن كردند، و آن بزرگوار، 35 سال امامت كرد
در زندگی امام موسی بن جعفر(علیه السلام) ویژگی خاصی وجود داشته است که موجب شده است زندگی این امام از دیگر امامان متمایز و متفاوت باشد. این ویژگی این است که امام تحت ظلم و ستم شدیدی زندگی میکرده است که در زیارتنامه خاص ایشان نیز به آن اشاره شده است. امام در زندان به سر میبرد و از این زندان به آن زندان منتقل میشد. امام موسی بن جعفر بیشتر دوران زندگیاش را در زیر ظلم و ستمی پیوسته به سر میبرداما هرگز دست از مبارزه با ظلم برنداشت و باعدم حمایت از آنها و برگزاری جلسات مناظره سعی در افشای ظلم ظالمان وتبیین مبانی تشیع می نمود
امام با توجه به شرایط سخت آنروز شاگردان زیادی تربیت نمود که علی بن یقطین و مفصل بن عمر و محمدبن ابی عمیرو...از آن جمله هستند
از دیگر ویژگی آن حضرت عبادت آن حضرت است که شیخ مفید دربارهی آن حضرت میگوید : «کانَ ابُوالحسن مُوسی (ع) اَعبَدَ اَهلِ زَمانِهِ و اَفقَهَهُم و أسخاهُم کفّاً و اکرَمَهُم نفسا
https://eitaa.com/jorenab
#با_امیر_مومنان_چهل_و_یک
مرحوم صدوق ( رحمه الله )در « من لایحضره الفقیه » از رسول الله ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) نقل می کند که فرمود؛
تو وصی من هستی و وصایت تو به امر پرودگارم بود
ای علی آنچه امتم در آن اختلاف میکنند برای آنها روشن میکنی
و دربین آنها درمقام من قرار می گیری
و سخن تو سخن من است
و فرمان تو فرمان است
و اطاعت از تو اطاعت ازمن است و اطاعت من اطاعت الله است
و سرپیچی از فرمان تو سرپیچی از فرمان من است و سرپیچی از فرمان من سرپیچی از فرمان الله است
« وَ رُوِيَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ لِعَلِيٍّ ع
يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي أَوْصَيْتُ إِلَيْكَ بِأَمْرِ رَبِّي
وَ أَنْتَ خَلِيفَتِي اسْتَخْلَفْتُكَ بِأَمْرِ رَبِّي
يَا عَلِيُّ أَنْتَ الَّذِي تُبَيِّنُ لِأُمَّتِي مَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ بَعْدِي
وَ تَقُومُ فِيهِمْ مَقَامِی
قَوْلُكَ قَوْلِي وَ أَمْرُكَ أَمْرِي وَ طَاعَتُكَ طَاعَتِي وَ طَاعَتِي طَاعَةُ اللَّهِ
وَ مَعْصِيَتُكَ مَعْصِيَتِي وَ مَعْصِيَتِي مَعْصِيَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»
(شیخ صوق ،من لایحضره الفقیه نشر جامعه مدرسین ج4 ص 179 چاپ دوم )
https://eitaa.com/jorenab
شیخ ابن فهد در کتاب «عدّة الدّاعى» از امام رضا علیه السّلام روایت کرده: هرکس پس از نماز صبح این کلمات را ادا کند حاجتى نخواهد مگر آنکه برایش فراهم شود، و خداوند آنچه براى او اهمیت دارد برایش آماده سازد، و آن کلمات این است:
بِسْمِ اللهِ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ فَوَقَاهُ اللهُ سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ مَا شَاءَ اللهُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ مَا شَاءَ اللهُ لا مَا شَاءَ النَّاسُ،
مَا شَاءَ اللهُ وَ إِنْ کَرِهَ النَّاسُ حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِینَ حَسْبِیَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ حَسْبِیَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِینَ حَسْبِیَ اللهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ حَسْبِی مَنْ هُوَ حَسْبِی حَسْبِی مَنْ لَمْ یَزَلْ حَسْبِی حَسْبِی مَنْ کَانَ مُذْ کُنْتُ لَمْ یَزَلْ حَسْبِی حَسْبِیَ اللهُ لا إِلَهَ اِلّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
📚مفاتیح الجنان
https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ
وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء
وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَوُودُهُ حِفْظُهُمَاوَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
https://eitaa.com/jorenab
#دوستی_در_نهج_البلاغه_چهار
«وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَک فَإِنَّهُ یوشِک أَنْ یلِینَ لَک»؛
نرم باش با آن کس که با تو درشتی کرده؛ زیرا امید است به زودی با تو نرمی کند.
قرآن کریم میفرماید: نیکی وبدی یکسان نیست،همیشه بدی رابه بهترین شیوه (یعنی بانیکی) دفع کن تابا این برخورد همانکسانی که باتودشمن هستندبه¬گونه¬ای شوند، گویادوست مهربان توهستند«وَلاتَسْتَوِی الْحَسَنَةُوَلَاالسَّیئَةُادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَاالَّذِی بَینَک وَبَینَهُ عَداوَةٌکأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ.»
البتّه در ادامه میفرماید:به این مقام بلند (یعنی جواب بدی را به نیکی دادن) کسی نمیرسد،جزآنانکه دارای مقام شکیبایی ودارای بهرهای عظیم از فضل وایمان باشند؛«وَمایُلَقَّاهاإِلَّاالَّذِینَ صَبَرُواوَمایُلَقَّاهاإِلَّاذُوحَظٍّ عَظِیم.»
«وَ خُذْ عَلَی عَدُوِّک بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحْلَی الظَّفَرَینِ»؛
با دشمن خود با بخشش رفتار کن؛ زیرا آن،یکی از دو پیروزی است که شیرین¬تراست.
وقتی انسان بر دشمن خویش پیروز شد، هم میتواند از او انتقام بگیرد و هم از او درگذرد وببخشد. انتقام موجب تشفّی وخنک شدن دل میشود وقوه¬ی شهویه را آرام میسازد.
امّا بخشش ضمن آنکه دیگری را از مجازاتی رها می¬سازد، خود را بر نفس خویش مسلط ساخته وعقل را بر هوای خویش امیر میکند. وآن فرد را بنده¬ی خویش ساخته وتحت منّت خویش در میآورد.
https://eitaa.com/jorenab