eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
748 ویدیو
207 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
1️⃣ عصر ما مشهور به عصر انکار خداست. عصری که برخی نئوآتئیست‌ها در جهان غرب معتقدند خداوند از هدایت بشر ناامید شده و دیگر هیچ بشری نماینده او در کره زمین نخواهد بود! در نتیجه غرق شدن در و اعتقاد به بی حد و حصر بشری، تنها نسخه‌ی حیات‌بخش انسان است! 2️⃣ در عصری كه در آن برخی از «کوچ خداوند به مکان دیگر» سخن می‌گویند و معتقدند دورانی را پشت سر می‌گذاریم که دوران «سکوت خداوند» است، با دستمایه قرار دادن گونه‌ی وحشت، حتی خداناباوران را نسبت به قدرت و عظمت مجاب می‌کند! 3️⃣ در این شرایط است كه می‌بینیم، همزمان با این‌كه مسئولان و مدیران فرهنگی نظام جمهوری اسلامی، حتی از رسانه‌های رسمی نظام قائل به آگاهی‌رسانی درباره‌ی این مصادیق نیستند، فیلم‌های هم‌خانواده در ایران طرفداران گسترده‌ای پیدا می‌کنند! 4️⃣ در آسیب‌شناسی فرامتنیِ محبوبیّت فیلم احضار و اسپین‌آفی همچون و سرآغاز روایت این فیلم در قالب ، باید به این مورد اشاره کرد که یک تفکر انحرافی در صداوسیما در نیمه دهه هشتاد، ژانر ترسناک مسیحی را با دستمایه‌های خرافی «محفل زرگنده» آمیختند، که به تولیداتی نظیر «او یک فرشته بود»، «اغما» و «پنج کیلومتر تا بهشت» منجر شد. 5️⃣ در «راهبه» کفر نمایشی جذاب، مرزشکنی می‌کند. در صحنه‌های نخستین فیلم، در بخشی از کلیسا، تابلویی را با عنوان «خدا اینجا پایان می‌یابد» می‌بینیم. 👇👇👇
✡ آزادی عقیده به سبک کوروش (١) 🌐 فرق آزادی عقیده و آزادی تفکر 1⃣ فرق است میان و . تفکر یعنی همان استعداد انسانی که می‌تواند در مسائل، علمی و منطقی بیندیشد. این استعداد حتماً باید آزاد باشد. پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است. اما عقیده چطور؟ 2⃣ هر عقیده‌ای ناشی از تفکر نیست. بسیاری از عقاید بشر ناشی از یک سلسله عادت‌ها، تقلیدها و تعصب‌هاست، نه این‌که چون فکر کرده این عقیده را گرفته است، بلکه چون عادت کرده، به این عقیده چسبیده است. این عقیده نوعی انعقاد است یعنی فکر و اندیشه‌اش به‌جای این‌که باز باشد بسته و منعقد شده و برعکس، آن قوه‌ی مقدس تفکر به‌دلیل این انعقاد و بستگی در درونش اسیر شده. 3⃣ آدمی که یک سنگ یا چوب و ساخته‌ی دست خودش را می‌پرستد، آیا علمی و منطقی فکر کرده و علم و منطق او را رسانده به این‌که بت بپرستد؟! تفکر آزاد است، حالا که تفکر آزاد است پس این آقای بت‌پرست باید آزاد باشد برای این‌که بت را بپرستد؛ یا نه؟ عقل و فکر این شخص اسیر است، باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم، کاری که ابراهیم خلیل الله و بت‌شکن کرد. 4⃣ تبر را برداشت و بت‌ها را خرد کرد الا بت بزرگ و تبر را به گردن بت بزرگ انداخت تا اگر کسی به آنجا رفت، با خودش فکر کند که این خداها با یکدیگر جنگیده‌اند و این بت بزرگ بقیه را خرد کرده و تنها خودش مانده است! اگر این فکر برای مردم پیدا شود، بعد طبعاً به حکم فطرت می‌گویند این‌ها که نمی‌توانند از جایشان بجنبند! همین امر فکر این‌ها را عوض می‌کند. 5⃣ این کار را کرد. وقتی که مردم برگشتند و وضع را آن‌چنان دیدند، رفتند سراغ ابراهیم. ابراهیم در پاسخ به آنها گفت: مجرم آن کسی است که تبر به گردن اوست! این‌ها گفتند: از او که این کار ساخته نیست. گفت: چطور کار زد و خورد از او ساخته نیست، ولی روا کردن حاجت‌هایی که انسان‌ها در آن درمانده‌اند ساخته است؟! قرآن می‌گوید: فَرَجَعُوا إلی أنْفُسِهِمْ این سبب شد که به خود باز گردند. 6⃣ تعبیر عجیبی است! این‌ها از خودشان جدا و دور شده بودند (خودِ واقعیِ انسان، عقل و فکر و منطق انسان است)، قرآن می‌گوید این سبب شد که به سوی خودشان بازگشتند و خودشان را دریافتند، گفتند که او راست می‌گوید. 7⃣ حال درباره این کار ابراهیم (ع) چه باید بگوییم؟ آیا ابراهیم کاری کرد برخلاف آزادی عقیده؟ یا کاری کرد در خدمت آزادی عقیده؟ کاری کرد در خدمت آزادی عقیده به معنی واقعی، یعنی . یعنی ابراهیم با این عمل، از خودبیگانگی آنها را از آنان گرفت، آنها را به خود بازگرداند و آنان را به آن‌ها بازگرداند. 8⃣ ابراهیم (ع) می‌توانست مطابق همین فلسفه‌ای که اغلب فرنگی‌ها می‌گویند که: «انسان هر عقیده‌ای را اتخاذ کند آن عقیده محترم است»! بگوید: «چون این بت‌ها مورد احترام میلیون‌ها انسان هستند پس من هم به آنها احترام می‌گزارم». از نظر این کار «اغراء به جهل» است نه خدمت به آزادی. ✍ استاد شهید آیةالله مطهری ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter #⃣ هشتگ اصلی :
✡ آزادی عقیده به سبک کوروش (٢) 🌐 مقایسه میان کار «حضرت ابراهیم و رسول اکرم» با کار «ملکه انگلستان و کوروش»! 1⃣ شما مقایسه‌ای کنید میان کار ابراهیم و همچنین کار رسول اکرم از یک طرف و کار ملکه انگلستان و کوروش از طرف دیگر. 2⃣ پیغمبر اکرم (ص) پس از فتح مکه، به‌عنوان بت‌ها را باقی نگذاشت، زیرا این بت‌ها سمبل مردم‌اند. 3⃣ صدها سال بود که فکر این مردم اسیر این بت‌های چوبی و فلزی بود که به خانه کعبه آویخته بودند. تمام این‌ها را در هم ریخت و واقعاً مردم را آزاد کرد. 4⃣ حال شما این‌را مقایسه کنید با این که چند سال پیش در سفری که به هندوستان رفته بود وقتی که می‌خواست به تماشای یک برود، مردم وقتی می‌خواستند داخل صحن آن بتخانه شوند کفش‌هایشان را می‌کندند، او هنوز به صحن نرسیده کفش‌هایش را به احترام کند و بعد، از همه‌ی آن بت‌پرست‌ها مؤدب‌تر در مقابل بت‌ها ایستاد! 5⃣ یک عده هم گفتند: ببینید! ملت چقدر به عقاید مردم احترام می‌گزارد! نمی‌دانند که این نیرنگ است. استعمار می‌بیند که همین بت‌خانه است که هند را به زنجیر کشیده و رام استعمارگران کرده. این احترام به نیست، خدمت به استعمار است. ملت هند اگر از زیر بار این خرافات بیرون بیاید، باج به انگلیس‌ها نمی‌دهد. 6⃣ یا در گذشته می‌گفتند ببینید چقدر مرد بزرگِ بزرگواری بوده! که وقتی به رفت و آنجا را فتح کرد تمام بت‌خانه‌ها را محترم شمرد! 7⃣ این کار از نظر یک فاتح که سیاست استعمارگری دارد و می‌خواهد مردم را بفریبد توجیه می‌شود ولی از نظر بشریت چطور؟ آیا خود جناب کوروش به آن بت‌ها اعتقاد داشت؟ نه! کوروش چه فکر می‌کرد؟ می‌گفت این اعتقاد، این مردم را بدبخت کرده یا نه؟ بله! ولی در عین حال دست به ترکیب آنها نزد، چرا؟ چون می‌خواست که آنها در زنجیر بمانند. این بود نه خدمت! 📚 استاد شهید آیةالله مطهری، مجموعه آثار، ج٢۴، ص١٢٠-١٢٣ 📖 متن همین مقاله در سایت اندیشکده: 👉 http://jscenter.ir/slave-jews/cyrus/7364 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter #⃣ هشتگ اصلی :
✡️ «راز مذهب واقعی یهود» را چنین بیان می‌دارد: ✍️ شالودهٔ سکولار چیست؟ [اصالت] نیاز عملی و منافع فردی. مذهب زمینی چیست؟ ! خدای زمینی او کیست؟ ! بسیارخوب‌! آزادی از دلالی و پول، و در نتیجه رهایی از یهودیت عملی و واقعی، عصر ما خواهد بود. آن سازمان اجتماعی که بتواند پیش‌شرط‌های دلالی، و بدین‌سان امکان دلالی، را از میان بردارد، را غیرممکن ساخته است… از سوی دیگر، اگر یهودی به بیهودگی سرشت عملی خود پی بَرَد و در راه از میان برداشتن آن بکوشد، خود را از گذشتهٔ خویش جدا ساخته است… از این‌رو، ما در یهودیت یک عنصر ضداجتماعی عام دوران حاضر را می‌یابیم… بنابراین، در تحلیل نهایی، آزادی یهودیان عبارت است از آزادی بشریت از یهودیت!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ «بازی ماهی مرکب»؛ لذت سادیسمی ایلومیناتی از نمایش ماتریکس به توده‌ها (١) 1️⃣ این‌که گمان ببریم سیستم اجازه می‌دهد که بدون هماهنگی و تأیید آن‌ها، سوپرکمپانی‌های سرگرمی‌ساز، تولیدات عظیمی (بیگ پروداکشن) در راستای «افشاء» و تخطئه‌ی این یا همان بسازند، بسیار ساده‌اندیشی و خام‌فکری است، چرا که «بازوی الیت جهانی» است. 2️⃣ تصور این‌که آثاری چون سریال (Squid Game)، آثاری افشاگر و آزادی‌خواه در تقدیس بشریّت و ضربه‌زدن به حکومت جهانی است، یک بزرگ است که از قضاء ایجاد همین توهم جزء اهداف اصلی ساخت چنین آثاری است. 3️⃣ «بازی ماهی مرکب»، دنباله‌ی فیلم‌های اما (همانند و ) است که دربارهٔ یک «جهان بازنمایی‌شده» و یک «سیستم کنترل‌کننده» حرف می‌زنند. 4️⃣ نکتهٔ کلیدی سریال «بازی ماهی مرکب» اشاره به مفهوم است. الیت طراح و کنترل‌کنندهٔ بازی بارها روی این مسأله تاکید می‌کنند که کسی را به زور به محل بازی نیاوردند و کل بازی بر اساس یک «قرارداد» است که شرکت‌کنندگان در کمال اختیار و امضاء کرده‌اند و حتی هر وقت بخواهد، بازی تمام می‌شود. 5️⃣ قطعاً نویسنده و خالق این سریال، به‌خوبی بر مفاهیم اندیشهٔ سیاسی پشت سیستم آشنا بوده که این‌چنین مفاهیم مقدس در قاموس ، یعنی «آزادی»، «قرارداد» و «اکثریت» را سوژه‌ی طنز سیاه خود قرار داده است. 6️⃣ به این‌ها باید مفهوم را هم افزود که آگاهان و علاقمندان به تاریخ می‌دانند، کلیدی‌ترین مؤلفه در مکتوبات «فریدریش فون هایک» و «میلتون فریدمن» (آباء فکری ) در دفاع از سیستم بوده است. ✍️ نویسنده: سهیل صفاری ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ «بازی ماهی مرکب»؛ لذت سادیسمی ایلومیناتی از نمایش ماتریکس به توده‌ها (۲) 1️⃣ سریال با بی‌رحمی، واقعیت را به رخ می‌کشد، که بخش عمدهٔ کسانی که در دور اول بازی، رأی به پایان بازی مرگبار دادند، وقتی دوباره به دامن برگشتند، شرایط «بیرون» را سخت‌تر و بی‌رحمانه‌تر از یافتند و از این‌رو دوباره (با میل و اختیار) به بازی برگشتند. این دقیقاً همان در نظام نولیبرالیستی جهانی است. 2️⃣ در واقع، بازیگران درمی‌یابند که آن یعنی «در جامعه» هم «بردهٔ سیستم» هستند، منتهی لعابی از و روی زندگی جمعی و فردی کشیده‌اند که داغ و رنج را قابل‌تحمل‌تر کند، اما کارکرد این لعاب هم برای «محرومان» و افراد «حاشیه‌ای» که هویّت اجتماعی و شأن انسانی خود را به‌دلیل «شارژ نشدن کارت اعتباری» از دست داده‌اند، از بین رفته و بردگی عیان‌تر است. 3️⃣ در واقع، سیستم ، فشردهٔ همان اجتماع بیرونی است که تعارفات را کنار گذاشته و خشونت و سبعیت و را به رخ می‌کشد و البته برای کسی که زودتر به (تعبیر معروف توماس هابز در کتاب لویاتان) تبدیل شود، پاداش فوری‌تری در نظر گرفته است. 4️⃣ این ماتریکس ظالمانهٔ جهانی، که از قضاء در کشورهای پیشرو لیبرال سرمایه‌داری چون آمریکا، ژاپن و سویه‌های به‌شدت تاریک خود را زیر زرق و برق پنهان کرده است، درست مانند بازی ماهی مرکب، انسان‌ها را به یک فرو می‌کاهد (شاید شمارهٔ و فردا شاید شمارهٔ دیجیتال و…). 5️⃣ و در ادامه آن‌ها را وارد یک جدال بی‌پایان برای «برنده شدن» می‌کند و آتش طمع آن‌ها را با «تبلیغات» پیوسته روشن می‌دارد، آن‌ها را در غل و زنجیر اسیر می‌کند و آن‌گاه این ماتریکس، در جزیره‌های اختصاصی و در دژهای نفوذناپذیر خود که در سایه و خارج از دید بنا کرده‌اند، به ریش آدمیان می‌خندند! 6️⃣ نگارنده تردیدی ندارد که اتفاقاً بامزه‌ترین بخش این سرگرمی در مشاهدهٔ مشقّت و جان‌کندن نوع بشر، تماشای موفقیت سیستم‌های و تبلیغات است که محتوای فکری عامه اهل زمین را دستکاری می‌کند و دروغ‌های شاخدار دربارهٔ عالم را به حقایقی تردیدناپذیر در ذهن آنان بدل می‌سازد! ✍️ نویسنده: سهیل صفاری ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 امام خامنه‌ای: به همین معنایی که امروز در فرهنگ سیاسی دنیا ترجمه می‌شود، یک چنین ریشهٔ قرآنی دارد. هیچ لزومی ندارد که ما به قرن هجدهم اروپا مراجعه کنیم و دنبال این باشیم که و و دیگران چه گفته‌اند! ما خودمان حرف و منطق داریم... کسانی هستند که در کلماتشان، مرتّب از گفته‌های فلاسفهٔ دو سه قرن اخیر غربی برای مسألهٔ شاهد می‌آورند: فلان‌کس این‌طور گفته است، فلان‌کس آن‌طور گفته است. البته اینها نجیب‌ها هستند که اسم این فلاسفه را می‌آورند؛ اما بعضی فیلسوف‌نماهای مطبوعاتی هم هستند که حرف و حرف فلان فیلسوف فرانسوی یا آلمانی یا آمریکایی را می‌آورند، ولی اسمش را نمی‌آورند؛ به نام خودشان می‌گویند! اینها هم تقلّب می‌کنند، لیکن باز هم به این‌که این فکر به وجود آید که تفکّر آزادی و مفهوم آزادی اجتماعی، یک فکر غربی و یک هدیه از سوی غرب برای ماست، کمک می‌کنند! 📚 بیانات در دانشگاه تربیت مدرّس‌ ۱۳۷۷/۰۶/۱۲ ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ «یووال نوح هراری»؛ یهودی همجنس‌بازی که «پیشگوی آینده بشر» شد! (٢) 1️⃣ مدعی است که در آینده‌ای نزدیک، «الیت» حاکم بر جوامع می‌توانند مغز مردم را کنند!! 2️⃣ او که شاید امروز مشهورترین مدافع ترکیب بدن انسان با رایانه و چیپ‌های رایانه‌ای است و حد و مرزی را برای قائل نیست، دعاوی شوم دیگری از این قبیل نیز دارد: 👈 علم، «تکامل از طریق انتخاب طبیعی» (مفهوم داروینی تکامل) را با «تکامل از طریق طراحی هوشمند» جایگزین کرده است. نه طراحی هوشمند خدایی در بالای ابرها، بلکه طراحی هوشمند «ما»!! 3️⃣ استاد دانشگاه عبری اروشلیم که تبار و شهروندی رژیم غاصب را دارد، مدعی است که قبلاً به پایبند بوده، اما اکنون و است. 4️⃣ هراری مدعی شده که طبق آموزه‌های که به آن باور دارد، انسان‌ها خود باید خوب و بد خویش را تشخیص دهند و کاری به تعیین شده از طرف «خدا» نداشته باشند. 5️⃣ او که به‌شدت دیدگاه ماتریالیستی و بر تفکّرش غلبه دارد، چنین تبلیغ می‌کند که چیزی جز یک افسانه نیست و اصولاً از چشم‌انداز فیزیکی و زیستی، معنا ندارد. او می‌گوید که این یک اسطورهٔ پوچ است که بشر ابداع کرده، همان‌طور که مفهوم «خدا» و «بهشت و جهنم» را ابداع کرده بود!! 6️⃣ این فرد مرموز که بی‌‌وقفه توسط تبلیغ و برجسته شد و امروز به‌عنوان «پیشگوی آیندهٔ نوع بشر»، روزی نیست که یک مصاحبه در امپراتوری رسانه‌ای با او صورت نگیرد، قصد دارد با بزرگ‌نمایی خطر «هک شدن» مغز انسان در آیندهٔ نزدیک، لزوم وجود یک مرکز فرماندهی (نوعی از حکومت واحد جهانی) را تئوریزه کند. آن مرکز واحد، قرار است مافوق همهٔ حکومت‌ها و مرزهای ملّی، کل نوع بشر را هدایت کند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ میلتون فریدمن و استبداد نئولیبرالی (٣) 📚 برگی دیگر از پروندهٔ 💥 نئولیبرالیسم؛ استبداد تحت لوای آزادی 1️⃣ در نظام فکری مهم‌ترین مسئله حفظ مفهوم لیبرالی است. برای او اهمیتی ندارد اگر تحقق و بسط موجب تعمیق بی‌عدالتی‌های اجتماعی اقتصادی و تشدید فقر و فلاکت اکثریت مردم شود (که همیشه هم همین‌گونه می‌شود). 2️⃣ برای فریدمن آنچه اصالت دارد، تحقق و حفظ آزادی‌های لیبرالیستی است که باطن این آزادی‌ها، آزادی (سوژهٔ نفسانی یا همان بشر مدرن) در جهت «سکولار اومانیستی» نامشروع نامشروط نامحدود و سکولاریستی نامشروع و نامحدود است. 3️⃣ ساختار نظام به‌گونه‌ای است که اساساً آزادی لیبرالی شامل حال طبقهٔ می‌شود؛ زیرا لیبرالیسم و نئولیبرالیسم ایدئولوژی‌های سرمایه‌داری و حافظ منافع کلان‌سرمایه‌داران سکولاریست مدرن هستند و فریدمن به‌عنوان یک در واقع سخنگو و مدافع منافع آنان است. 4️⃣ در واقع تجربیات تاریخی به‌روشنی نشان داده‌اند سیطرهٔ اقتصاد نئولیبرالی و به‌اصطلاح مدنظر آن در بسیاری موارد با استبدادی‌ترین رژیم‌ها برای مدت بسیار طولانی جمع‌شدنی است! 5️⃣ به‌علاوه این‌که روی کار آمدن اقتصادهای نئولیبرالی با درهم شکستنِ سازمان‌ها و مؤسساتی نظیر اتحادیه‌ها و ایجاد محدودیت برای فعالیت‌های اجتماعی اقتصادی، در عمل بسیاری از ظواهرِ توخالی، اما فریبندهٔ لیبرالیسم سوسیال دموکراتیک را نیز از بین برده و به‌دنبال آن عریان و بی‌رحم کلان‌سرمایه ‌داران را حاکم کرده است. 6️⃣ از این‌رو، درست و حقیقی آن است که از به‌عنوان پایهٔ اقتصادی نوعی نئولیبرالی که خود را پشت شعار پنهان می‌کند، نام ببریم. ✍️ نویسنده: شهریار زرشناس ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ اجرای طرح‌های صهیون در آمریکا؛ مجلات بی‌مایه و داستان‌های پلیسی (٢) 1️⃣ نویسندهٔ «فاتحین جهانی» با اشاره به غفلت‌های توده‌های مردم نسبت به از گسترش و ابتذال، می‌گوید غفلت توده‌ها دربارهٔ این مسائل و موضوعات اخلاقی اجتماعی چندان طبیعی به نظر نمی‌رسد. در این‌زمینه او به پروتکل ۱۳ یهود اشاره کرده که می‌گوید: 📚 «برای این‌که توده‌های مردم خودشان نفهمند که برنامه‌ها چیست و چه خواب‌هایی برایشان دیده شده، ما هرچه بیشتر آن‌ها را با انواع و اقسام سرگرمی‌ها، بازی‌ها، تفریحات، هوس‌بازی‌ها، کاخ‌های جوانان و… سرگرم خواهیم کرد… به زودی در مطبوعات، مسابقات و رقابت‌های هنری، ورزشی و جز آن راه خواهیم انداخت.» 2️⃣ فیلم‌های آمریکایی، روزنامه‌ها، مطبوعات، برنامه‌های رادیو و تلویزیون ابزارهایی هستند که برای دفاع از جهان به‌اصطلاح آزاد، توسط مورد استفاده قرار می‌گیرند و مهم‌تر از کارخانه‌های هستند و طبق تصمیم ، قرار است جهت‌گیری فکری مردم و توده‌ها را تعیین کنند. 3️⃣ مارشالکو می‌گوید تأکید زیادی که این رسانه‌ها و ابزارها روی واژهٔ دارند، چیزی جز فریب و نفاق نیست و برای تأیید این مطلب، ماجرای مقالهٔ دوروتی تامپسون را مثال می‌زند که می‌خواست در مقالهٔ خود تنفری را که به شکل مصنوعی در جامعهٔ آمریکا ایجاد شده بود تا ذهن‌های مردم را به سمت ببرد، محکوم کند، اما هیچ ناشر یا سردبیری را برای چاپ نوشته‌هایش پیدا نمی‌کرد. چون به‌گفته‌ی سران یهود: 👈 «اگر کسی بخواهد ضد ما چیزی بنویسد، کسی را پیدا نخواهد کرد که مایل به چاپ مطلب او باشد.» ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ فرانتس کافکا یهودی صهیونیست (٢) 1️⃣ وقتی راوی، از پیرِ شغال‌ها می‌پرسد «شما چه می‌خواهید؟»، او فریاد می‌کشد: ! و تمام شغال‌ها زوزه می‌کشند. به‌طوری‌که از دور نغمه‌ای به گوش می‌آید که می‌گوید: «ارباب! تو باید به این کشمکشی که دنیا را از هم مجزا کرده، خاتمه بدهی.» 2️⃣ شغال می‌افزاید: «تمام علایم کسی که پیران ما خبر داده‌اند که این کار از او برمی‌آید، در قیافهٔ تو خوانده می‌شود. باید مزاحمِ ما نشوند. ما یک هوای قابل استنشاق می‌خواهیم. ما افقی می‌خواهیم که از وجود آنها پاک باشد… ما فقط خواهان پاکیزگی هستیم و پاکیزگی را تقاضا می‌کنیم… فقط منظرهٔ هیکل زندهٔ آنها، ما را وادار به فرار می‌کند. وقتی که ما این منظره را می‌بینیم، به جستجوی هوای تمیزتری می‌رویم.» 3️⃣ بعد، شغال‌ها گریه و زاری می‌کنند و به مرد اروپایی می‌گویند: «چطور تو تحمّل این آدم‌ها را می‌کنی؟ تو که قلب جوانمردانه‌ و حساس داری! سفیدی آنها پلید است، سیاهی آنها پلید است، ریش آنها وحشت قلب می‌آورد. فقط منظرهٔ گوشهٔ پلک‌های چشم آنها، دل را به هم می‌زند؛ و نمی‌توان از انداختن تف خودداری کرد... به‌این‌جهت، ای ارباب؛ ای استاد عزیز! با دست‌های توانایت، با این قیچی‌ها، گلویشان را قطع کن.» 4️⃣ در گفت‌وگویی میان رئیس عربِ کاروان و مرد اروپایی، مرد عرب، به تنفر شغال‌ها از اعراب اقرار می‌کند. مرد عرب، برای مرد اروپایی می‌گوید که از زمانِ پا به عرصهٔ وجود گذاشتنِ اعراب، این شغال‌ها، همین قیچی‌ها را در صحرا می‌گردانند؛ و به‌محض این‌که یک اروپایی از آنجا بگذرد، آن‌ها را به او پیشکش می‌کنند، تا با آن‌ها، دست به اقدامی بزرگ بزند. شغال‌ها، در چنین مواقعی، همیشه تصور می‌کنند که او، همان مردی است که قضا و قدر، از قبل، وی را برای این کار تعیین کرده است… ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ ژانر وسترن در خدمت نظام لیبرالیسم 1️⃣ (Western) یک «فُرم هنری» ظهور یافته در پسِ شکل‌گیری ایالات متحده آمریکا است که توانست در «پیش‌برد اهداف رسانه‌ای» این کشور نقشی بی‌بدیل ایفا نماید و موفق شد تا الگوی و نوینی را مبتنی بر «تفکر لیبرالیسم» ایجاد نماید و توده‌های اجتماعی را به آن الگو رهنمون شود. 2️⃣ در تنظیم الگوی جدید «شهروندی» با چالش مهمّی مواجه بود. زیرا پذیرش و تن دادن به هرگونه «مقرراتی» در حکم پذیرش تلقّی می‌شد و این همان چیزی بود که در تعارض با آن اعلام موجودیّت کرده بود!! 3️⃣ با توجه به شعارهای لیبرالی، انسان‌ها هستند و پی‌گیری «قوانین دینی» و «مقرّرات شرعی» در امور حاکمیتی و تنظیم روابط اجتماعی امری مردود است؛ زیرا موجب ایجاد برای انسان خواهد شد! اما حالا همین تفکر برای تحقق و شکل‌دادن به یک ساختار «حاکمیتی» ناگزیر به وضع یک سری و بود که موجب ایجاد محدودیت در روابط اجتماعی انسان‌ها می‌شد! 4️⃣ در این شرایط بود که «نظام لیبرالیسم» با استفادهٔ هوشمندانه از ظرفیت و بهره‌گیری هوشمندانه از قابلیت «ژانر وسترن» توانست این «تناقض» و «پارادوکس» را بدون پاسخ منطقی رها کرده و الگوی «شهروندی» و «قانون‌مداری» نوینی را تعریف نماید که وضع قوانین و مقررات اجتماعی در آن به‌صورت یک مطالبهٔ عمومی درآمده باشد و به هیچ عنوان عملی شیطانی برای حذف قوانین و مقرّرات الهی از زندگی اجتماعی انسان‌ها خوانده نشود و در نتیجه شعار و ژست غربی را با چالش مواجه نسازد. 5️⃣ در تولیدات سینمایی ژانر سعی می‌شد تا از عدم حضور «قانون» و عدم توانمندی «مجریان قانون» به‌عنوان عامل اصلی ایجاد «ناامنی» تعبیر شود و از این طریق درخواست حضور قدرتمند طیفی را تحت عنوان (Sheriff) موجّه ساخته و به یک مطالبهٔ عمومی مبدل نمود. «کلانترهایی» که با حضور کلیدی در توانستند زمینه‌ساز پذیرش حضور گسترده و مقتدر در زندگی انسان غربی شوند و نقشی کلیدی را در اعمال محدودیّت در جامعه ایفا نمایند. ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter