eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.3هزار عکس
15.2هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️😠 ☆ •°• ، یکی از یاران صِدّیق و باوفای سردار در برگی از خاطرات خودش - در کتاب ، صفحهٔ ۲۵ - گفته است: 👉 «وقتی در ماه‌های آغازین جنگ، بنی‌صدر از اعزام نیرو به کردستان جلوگیری کرد، برای رفع این نقیصه و حفظ عناصر موجود در به شیوه‌های مختلفی متوسل شد؛ از جمله سخت‌گیری در اعطای مرخصی. ما در واحد ادوات کار می‌کردیم و آموزش خمپاره دیده بودیم. مدت مأموریت‌مان در مریوان رو به اتمام بود و تصمیم داشتیم به تهران برگردیم. یک روز پای قبضه‌ی خمپاره‌اندازِ روسی مشغول جابجایی جعبه‌های مهمات بودیم که حاج‌احمد به سراغ‌مان آمد. بعد از حال و احوال‌پرسی به من گفت: - شنیدم می‌خوای بری؟ - با اجازهٔ شما، بله. - تو خجالت نمی‌کشی؟ از این حرف او تعجب کردم و پرسیدم: - چطور برادر احمد؟ خب، مأموریت‌مون تموم شده، حالا هم باید برگردیم سر زندگی‌مون. دست انداخت، شانه‌ام را فشار داد و گفت: برادر! تو ظرف این مدت لااقل هزار گلوله‌ی خمپاره زدی. هر گلوله دونه‌ای این‌قدر قیمت داره. اگه روی هم حساب کنیم، کلّی از خرج شده تا فوت و فن کارو یاد گرفتی. از هزار گلوله‌ای که زدی، نُهصد تای اون به هدف نخورده. همه‌ی این‌ها انجام شده تا تو کاردان شدی. حالا همین‌قدر باید خرج یکی دیگه بشه و هزار گلوله خمپاره را حیف کنه تا تازه بشه یکی مثل تو. روی همین اصل، برای هم که شده، برادرجون! تو باید توی جبهه بمونی. صحبت‌های برادرانه و منطقی تأثیرش را روی من گذاشت و گذاشت و در مریوان ماندگار شدم.» •°• °•° 📸 شناسنامه‌ی عکس اول: تابستان ۱۳۶۰، سروآباد، آزادسازی محور مریوان-سنندج - از راست: (عباس برقی، شهید عثمان فرشته، ، کاک صمد (بی سیم چی)، ناشناس، کاک حمید) ☆ - عکس‌های سوم و چهارم: سردار ؛ فرمانده سابق تیپ ذوالفقار از ، با آرزوی سلامتی روزافزون برای این سردار عزیز و بزرگوار س.پ.اه اسلام.
17.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏷هفده ساله ش بود. متولد ۱۳۵۰ زیراب سوادکوه. داشت می‌رفت جبهه به مادرش گفت : مامان اگه جنازه م اومد نتونستین شناسایی م کنین ، این شلوار و ببین که پاره بود واسم دوختی ، از همین شلوار من و بشناس ، از پام درش نمیارم. ۲۴ فروردین ۱۳۶۷ تو فاو بشهادت رسید. شادی روحش صلوات.🇮🇷 . 🎥 مصاحبه با قربانعلی نوری(زیراب) از ویژه ۲۵ کربلا... ۲۴ ۱۳۶۷ ... .
. 💠 بچه پولداری که به دنیا پشت پا زد ..! محله نیاوران تهران متولد شد خدا نعمت را برای او تمام کرده بود هوش و استعداد بالا هیکل درشت و موزون چهره زیبا و دوست داشتنی قدرت بدنی خوب امکانات دنیایی فوق‌العاده... اما حمید تمام این نعمت‌ها را برای صاحب نعمت خرج کرد ... دیپلم که گرفت خانواده مقدمات ادامه تحصیل در آمریکا را برایش فراهم کردند اما همراهی چمران برایش جذاب‌تر بود این شد که سر از لبنان درآورد! و چندی بعد در ۱۸ سالگی و اوج جوانی ، سنگرهای خاکی جبهه را ترجیح داد به زندگی در ناز و نعمت شمیران .... نام او در جبهه با نام گردان قمر بنی هاشم (ع) پیوند خورده بود، درست مثل روح و جانِ رزمنده‌ها با محبتِ حمید.... او علاوه بر جمال و جلالش، با زبان شیرین و شوخ‌طبعی‌اش همه را شیفته‌ی خود کرده بود. به شوخی به رزمنده‌های جنوب شهر می‌گفت: «شهدای شمرون افضل من شهدای خراسون» حمید در کنار احمد ساربان‌نژاد عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر یک، دو، چهار و خیبر را تجربه کرد و حماسه حضور او در این میدان های کارزار شنیدنی است. تا اینکه در عملیات خیبر شهید احمد ساربان نژاد به دیدار حق شتافت و به قول شهید حمید، کمر بچه های گردان قمربنی هاشم (ع) را شکست.... حمید بعد از شهادت احمد تلاش کرد که جای او خالی نماند و در این کار هم موفق بود در عملیات عاشورای ۳ که در مردادماه ۶۴ در منطقه فکه انجام شد، این بار حمید در کنار شهید رضا عبدی نام گردان قمر بنی هاشم(ع) را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت. سرانجام این سردار دلاور در روز ۳۰ بهمن ۱۳۶۴ در حالی که جانشین گردان قمر بنی‌هاشم (ع) بود هنگام عزیمت رزمندگان گردان برای ماموریت فاو توسط بمب رها شده از هواپیمای دشمن به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدا چیذر میهمان خاک شد. 🌷 (ع)
و ”شهادت“ نصیب کسانی می‌شود که در ره عشق بی‌ترس با جانِ خود بازی کنند ... 📸 حاج قاسم همان فرمانده‌ای بود که در شب عملیات با جان خود بازی کرد! روی سیم خاردار‌ها خوابید! تا نیرو‌ها از روی بدنش رد شوند و عملیات به سرانجام برسد...
❤ ☆ ♡ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ عملیات الی بیت‌المقدس(آزادسازی خرمشهر) سالروز شهادت یکی از شیرانِ پیل‌افکنِ س.پاه اسلام مؤسس و فرماندهٔ پرآوازه‌ی از (ص) اسطوره‌ی مقاومت سردار 🌸🌸🌸 - ولادت: ۱۳۳۷، اصفهان - ورود به عرصه‌ی مبارزات سیاسی علیه رژیم شاه در سال ۱۳۵۳ - قهرمانی کشتی آزاد جوانان و نوجوانان کشور در چندین سال پیاپی - تشکیل گروه ضربت جهت مبارزه با باندهای فساد بعد از انقلاب - پیوستن به س.پاه پا.سداران و فرماندهی س.پاه زرین‌شهر - عزیمت به ترکمن‌صحرا جهت مبارزه با ضدانقلاب در سال ۱۳۵۸ - نفوذ به تشکیلات فدائیان خلق با مدارک و هویت جعلی و شناسایی دقیق از مناطق آلوده شهر سنندج در سال ۱۳۵۹ و ایفای نقش مهم در پاکسازی آن شهر - پیوستن به سپ.اه مریوان تحت فرماندهی سردار بزرگ در پاییز ۱۳۵۹ و مسئولیت عملیات و فرماندهی سپ.اه - ایفای نقش موثر در عملیات محمدرسول‌الله(ص) در دی‌ماه ۱۳۶۰ - انتصاب به فرماندهی با حکم سردار بزرگ - شرکت جانانه در عملیات درخشان فتح‌المبین و تسخیر ارتفاعات ابوصلیبی خات در فروردین ۱۳۶۱ - مأموریت سخت و بسیار کلیدی در حفظ ضلع غربی جاده اهواز-خرمشهر در اردیبهشت ۱۳۶۱ و نهایتاً به همراه تمامی یارانش در ۱۵ ارديبهشت ۱۳۶۱ پس از شش شبانه‌روز نبرد بی‌وقفه بدون آب و غذا و تجهیزات...
عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن ور کنی بدرود کن خواب و قرار خویش را..! اردیبهشت ۱۳۶۱ عملیات بیت المقدس… نزدیک ظهر بود، رزمنده‌ها در حال استراحت بودند از دور متوجه این صحنه شدم و بدون آنکه این دو شهید متوجه شوند از آن‌ها عکس گرفتم ”شهید احمد ملاسلیمانی“ فرماندهی گردان فتح، در بین بچه‌ها خیلی محبوبیت داشت، برای استراحت سرش را روی پای ”شهید احمدی“ گذاشته بود، خیلی صحنه زیبایی بود که برای ثبت عکس جلو رفتم این دو شهید هیچ نسبتی با همدیگر ندارند، صمیمت بین این دو در این عکس خیلی زیباست و همیشه من را متاثر می‌ کند هر دو در همین عملیات به شهادت رسیدند... (راوی و عکاس: رزمنده ملکوتی)
🌸 🌷 🌠 🌟 سحرگاه دوم خرداد ۱۳۶۱ عملیات الی‌بیت‌المقدس سالروز شهادت یکی از سرداران دلیر و دریادل سپاه اسلام جانشین لشکر خط شکن (ص) ( ) 🚩 متولد ۱۳۳۷ ، اصفهان عاشق قرآن گذراندن دوره ابتدایی و دبیرستان در اصفهان اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۶ قبولی کنکور در همان سال پذیرفته شدن در رشته مهندسی‌صنایع در دانشگاه‌علم‌و‌صنعت‌تهران از اولین پایه گذاران انقلاب‌فرهنگی در دانشگاه شروع مبارزات سیاسی علیه رژیم فاسد و منحوط پهلوی از همان دانشگاه آشنایی با «شهید بروجردی» و «گروه توحیدی صف» جزو اعضای کمیته محافظت حضرت‌امام (ره) در بهشت‌زهرا عضویت در سپاه‌پاسداران‌ بعد از پیروزی انقلاب فعالیت در دفتر هماهنگی ستاد کل همزمان با ادامه تحصیل جزو پیشگامان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان لانۀ جاسوسی آمریکا در روز ۱۳ آبان ۵۸ عزیمت به جبهه سرپل ذهاب با دوست و همرزم وفادارش «محسن وزوایی» تا اواخر بهمن ۵۹ هدایت اطلاعاتی جبهه سرپل ذهاب در همان زمان انتصاب به فرماندهی سپاه پاسداران استان همدان در اسفند ۵۹ حضور چشمگیر در عملیات های درخشان بازی‌دراز ( ۲ و ۳ ) و مطلع الفجر تشرف به خانۀ خدا در مهر ۱۳۶۰ به همراه یاران وفادار و مخلصی همچون و ابراهیم همت عزیمت به جنوب به همراه اعضای سپاه همدان جهت تشکیل تیپ۲۷ به همراه و انتصاب به عنوان جانشین توسط سردار در دی ماه ۱۳۶۰ شهادت : دوم خرداد ۱۳۶۱ ، در آستانه‌ی ورود به خرمشهر ، در جبهۀ «نهر خَیِّن».⚘🚩
📄 ابلاغیه شهید مهدی باکری به فرماندهان زیر دستش: 🔺 بعد از همه نیروها غذا بگیرید، غذایتان کمتر و هم نوع سربازها باشد! 🔺در داشتن وسایل چادر و پتو و غیره فرقی با بقیه نداشته باشید! 🔺 در داشتن مواد غذایی، کمپوت و میوه و چای و غیره کمتر از بقیه باشید! 🔺 در گرفتن لباس و پوشاک و کفش کمتر از بقیه باشید!
عشـ♡ــق یعنی به حسین (ع) رسیدن... تا نشستیم روی موتور، گفت: روضه بخوان!! هرچه بهانه آوردم قبول نکرد! قسمم داد...!! می‌گفت: من چند شب دیگه مهمان امام حسین (ع) هستم. می خواهم به آقا بگویم که همه جا برایت گریه کرده‌ام پشت ماشین، سنگر، حسینیه. فقط مانده پشت موتور..! با سلام به امام حسین (ع) روضه کوتاهی را شروع کردم؛ اما او گریه‌اش طولانی شد. رسیدیم اردوگاه شهدای تخریب، هنوز گـریه می کرد..!! چند شب بعد عازم مهمانی شد... راوی: حاج حسین کاجی کتاب خط عاشقی
اين‌ها سربازان امام زمان (عج) هستند و موعود خويش را باز يافته‌اند. اصحاب آخرالزمانی سيدالشهداء به خونخواهی او آمده‌اند ؛ و همين پيمان است كه آنان را در زير علم صاحب‌الزمان گرد می‌آورد، چرا كه علم امام زمان (عج) نيز علم خونخواهی سيدالشهداست يا لثارات‌ الحسين (ع) ای خونخواهان حسين‌(ع‌) گرد آييد. "شهیدآوینی"
✍ در اش می‌نویسد: مقدار پولی که هست برای کفن و دفن، که ان‌شا‌الله لازم نمی‌شود چون آرزویم این‌ است که در صحنه نبرد تکه تکه شوم تا در روز قیامت در پیش سالار شهیدان اباعبدالله و سایر شهدا سرافکنده نباشم! ▪️حاج در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ در ارتفاعات سردشت هنگامی که در حال خنثی کردن مین بود اجر جهادش را گرفت و به درجه شهادت رسید.
✍ در اش می‌نویسد: مقدار پولی که هست برای کفن و دفن، که ان‌شا‌الله لازم نمی‌شود چون آرزویم این‌ است که در صحنه نبرد تکه تکه شوم تا در روز قیامت در پیش سالار شهیدان اباعبدالله و سایر شهدا سرافکنده نباشم! ▪️حاج در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ در ارتفاعات سردشت هنگامی که در حال خنثی کردن مین بود اجر جهادش را گرفت و به درجه شهادت رسید.