#وداع_آخــر😭
💠حاج جواد ســرسجاده بود...
لقمه شــام روکه توی کیفش گذاشتم.
آخرین باری که اسمم روبه زبون اورد
کنارش او رو به قبله بود..
حرفاش بوی وصیت میداد.
گفــــت:
عزیزمن، همیـشه نیمـه پرلیوان رو ببیـن مثبـت نگـرو دور اندیـش باش!!
وقتے یه مـرد بالاےسـر زن و بچه اش هسـت خدا بواسـطه او خانواده شــو ارتزاق میکنه..اما وقتی این مرد برای خدا میره دیگه خدا مستقــیم به این خانـواده رزق و روزی میده
حالا اگـه این زن فڪر ڪنه مسائل عاطفیمون، مسائل مالیمون چی میـشه؟بچـه هام؟ آیندمـون بی حضــورمرد خونــمون؟
این زن نمیتــونه مشکـلات زندگیش روحل کنه ودرمونده میشــه.
امــا اگه اینطــور فڪر ڪنه خدایے ڪه شوهــرم به خاطــرش رفــته از او مهربونتر،داراتر، نزدیکتر ، داناتر ، غنےتر ... هسـت تحمــل سختیها براش آسونتر میشه و قــدرت حل مســائل زندگیــش و پیدا میکنـــه.....
عــزیز من زیاد #قــرآن بخــون، تو از همکلامےزیاد با هر کسےخســته میشے، حتے من ڪہ شوهــرتم...
اما وقتے قــرآن میخونے خدایے با تــو حرف میزنه که از رگ گردن به تو نزدیکتــره...👌
#شهیــد محمدجواد روزیطلب
#شهداےفارس
#کربلای۵
#سالگردشــهادت
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
دانلود کلیپ ها در کانال ایتا(حافظان_امنیت)
https://eitaa.com/kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شهید_گمنام
#یا_فاطمه_زهرا
#وصیتنامه_شهدا
#حجاب
#شهدای_زن
#رهبری
#شهدا
#شهید
#جانباز_شیمیایی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا
#نیرو_انتظامی
#سپاه
#بختیاری
#ارتش
#ابالفضل
#یا_حسین
@martyr.darabpour
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
دانلود کلیپ ها در کانال ایتا(حافظان_امنیت)
https://eitaa.com/kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شهید_گمنام
#یا_فاطمه_زهرا
#وصیتنامه_شهدا
#حجاب
#شهدای_زن
#رهبری
#شهدا
#شهید
#جانباز_شیمیایی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا
#نیرو_انتظامی
#سپاه
#بختیاری
#ارتش
#ابالفضل
#یا_حسین
@martyr.darabpour
#شهید
🔸 مظلومترین شهید هستهای؛ که نامش را هم نشنیدهای...
امروز سالروز شهادت مظلـومترین و گمنــامترین شهید هستهای کشورمان؛ دکتر اردشیر حسینپور است که در سال ۱۳۸۵ توسط عوامل موساد، در خوابگاه اساتید دانشگاه شیراز [ با گاز سمی ] ترور شد. متاسفانه همان ابتدا سرماخوردگی و گازگرفتگی؛ عامل فوت ایشان معرفی شده بود. اما بعدها موسسه استرارفور و نشریه ساندی تایمز [به نقل از منابع آگاه] موساد را عامل این ترور اعلام کردند. رونن برگمن در کتاب برخیز و تو زودتر بکش؛ تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل را نوشته است. وی در این باره مینویسد: دلیل رسمی جان باختن وی، خفگی ناشی از گاز گرفتگی اعلام شد؛ ولی مقامات اطلاعاتی ایران به این نتیجه رسیدند که وی، قربانی اقدامات اسرائیل شده است.
🇮🇷
#روایت_عشــق
🔰یه برادر بسیجـےاومـده بود پیش چند تا از رفـقا روحانے و سـؤال کرد ادم باید چطـور باشـه تا شهـید بشـه؟
همگے حوالـش دادن به آشیخ صمد که تو حال خودش نشسته بود!
آمد و سؤالــش رو پرسید. ..
آشیخ صمـد یه نگاه بهـش ڪرد و گفـت:برو بعـدأ بهـت میـگم!
برادر بسـیجے چند قدمـی ڪه دور شـدیه خمـپاره زمیـن خورد و شیـخ دوسـت داشتے غـرق خـون روی خاڪ گرم شلمـچه افتـاد و تقریبـأ نصف سرش رفــت!
یکے از رفقـاے طـلبه صـداے آن برادر بسیجـی ڪه مےگفت آدم باید چطور باشه تا شهـید بشـه زد گفت برادر بیا....
و اشـاره به آ شیــخ صمد کرد و گفت آدم باید اینجورے باشـه تا #شهیــد بشه!🌹
#شهید شیخ صمد مرادی
#شهداي_فارس
#سالروزشهادت
🍃🌹🍃🌹
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
طی عملیات #تفحص در منطقه #چیلات ، پیکر دو #شهید پیدا شد، یکی از این #شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.
خوب، #پلاک داشتند، پلاکها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً اینها که با هم خیلی #رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند.
اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، #پدر است و آن شهیدی که درازکش است، #پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است.
#شهید_سید_ابراهیم_اسماعیل_زاده موسوی پدر و #شهید_سید_حسین_اسماعیل_زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه #بابلسر .
" شنیدهام عاشقا مخلصو و بیریا بودن؛ من هنوزم نفهمیدم که شهدا کیا بودن؛ همیشه سرگرم دم یا #فاطمه مدد بودن؛ نشون دادن که راههای آسمونو بلد بودن؛ کبوترای رویاییِه آسمون بودن؛ تمومشون مصداقی از وسابقون بودن؛ مُقربون بودن؛ ای دل، ای دل، امون از دست دنیا، ای دل،ای دل، کجا رفتن شهیدا "
#شهدای_مدافع_وطن #شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_بسیجی #پنجشنبه_های_شهدایی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
💠گرماگرم عملیات کربلای 5 بود. طمراس برای ساعتی به عقب آمده بود. من هم در عقبه بودم، با من تماس گرفت و گفت: «آماده باش با هم به حمام شهر برویم.»
در حمام وقتی از زیر دوش بیرون آمد گفت: «من غسل شهادت کردم. وقتی جنازه ام را به عقب آوردند، به مادرم بگو، که طمراس غسل کرده و نیاز به غسل ندارد!»
گفتم: «ان شاء الله سالم بر می گردی!»
با جدیت گفت: « من با خدای خود عهدی بسته ام که تا شهید نشوم به عقب برنگردم!»
یخ کردم از حرف طمراس. نگرانش بودم. روز بعد ظهر نشده خبر شهادتش مرا به آتش کشید، شهیدی که سر نداشت.
#شهید طمراس چگینی
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱🌷🌱
🏴بمناسبت سالروز شهادت حضرت شاهچراغ (سلام الله علیه)
🔰اعتقاد عجیبی به حضرت شاهچراغ(س) داشت. می گفت من باید حداقل هفته ای یک بار به شاهچراغ بروم, در انجا به حرم بچسبم و گریه کنم و راز و نیاز...
🔰می گفت یک بار یکی از بچه هایم از بالای بالکن پایین افتاد. از همه جا قطع امید کرده بودم.رفتم شاهچراغ و با گریه متوسل شدم.
وقتی به خانه برگشتم دیدم حال فرزندم بهتر شده و بعد چند روز کاملا بهبود پیدا کرد.
🔹🔸🔹
#شهید دکترسید محمد ابراهیم فقیهی
فوق تخصص جراحی ارتوپدی
#شهدای_فارس
🌷🍃🌷🌱🌷
#
💢برای بازدید از گردان امام رضا( علیه السلام) به مقر گردان رفته بودیم. اسلام نسب را از صمیم قلب دوست داشتم، همین دوستی ام به اسلام نسب باعث شده بود مهر ابراهیم هم به دلم بنشیند.
کنار ابراهیم ایستاده بودم، حواسش به سمتی دیگری بود، خم شدم و در یک لحظه دستش را بوسیدم!
مثل اینکه او را برق گرفته باشد، از جا پرید، باناراحتی گفت: این چه کاری بود کردی!
آنقدر ناراحت شد که بلافاصله از من رو گرفت و سوار بر موتور دور شد.😳
من توی دل خودم از اینکه ابراهیم را رنجانده بودم ناراحت شدم.😔
هنوز بازدید تمام نشده بود که ابراهیم برگشت. به سمت من آمد، مرا در آغوش کشید و گفت: ببخشید سر شما داد زدم!😞
گفتم: شما ببخشید. من به خاطر حرف امام، که فرمودند من دست رزمندگان را می بوسم، به عنوان تبرک دست شما را بوسیدم!🌹
#شهید ابراهیم باقری زاده
سمت: مسئول عقیدتی لشکر 19 فجر، فرمانده گردان امام رضا(ع)
شهادت: ﻛﺮﺑﻼﻱ ۵
💢هدیه به شهید #صلوات
🌹🍃🌹🍃
#
📸از راست سردارن شهیدان رضا بدیهی، مرتضی جاویدی، جلیل اسلامی و علی صیاد شیرازی....
🔰 رضا, علاقه عجیبی به مرتضی جاویدی داشت. همیشه با هم بودند و معاونش. می گفت اگر قرار است شهید شوم دوست دارم با مرتضی باشم.😔
وقتی کربلای ۴ مجروح شد و به عقب می رفت گفت:می ترسم با مرتضی نباشم!😔
وقتی با همان جراحات برگشت گفتم چرا با این وضعیتت برگشتی؟
گفت امدم با مرتضی باشم, اخه وقت تنگه!
حق با او بود. مرتضی ۹.۳۰ صبح شهید شد. دیدم رضا به شدت اشک می ریزد و می گوید:خدایا ما را از هم جدا نکن!
۵.۳۰ دقیقه روز بعد رضا هم شهید شد. هر دو را با هم به شیراز منتقل و با هم در فسا تشییع کردند.
#شهید محمد رضا بدیهی
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌷🍃🌷
💠شهید هاشم پور به نماز شب، مناجات سحر، تلاوت قرآن و زیارت عاشورا اهتمام جدی داشت. شبها آن طور که دوستانش متوجّه نشوند، برمیخواست و گوشهای را برای عبادت برمیگزید و با خدایش مناجات میکرد.
💠کسالت در جذب کودکان، نوجوانان و جوانان در او معنایی نداشت. به صلهی رحم، زیارت اهل قبور و شهدا اهمّیت زیادی میداد و گاه که از حوزهی عملیهی مقدّسهی قم به شیراز میآمد در مدّت کوتاهی به اقوام و خویشان و دوستان سر زده و نیز به زیارت شهدا و همچنین گذشتگان خاک میرفت و به بزرگترها، پدر و مادر احترام زیادی میگذاشت.
💠در نمازجماعات و مجالس دعا و مدّاحی اهل بیت عصمت و طهارت: شرکت مداوم داشت. نسبت به استفاده از وجوهات شرعیه حسّاس بود.
#شهید محمد کاظم هاشم پور
#شهدای_فارس
#سالروز_شهادت
#کربلای۵
🍃🌷🍃🌷🍃
💠بعد از شهادت آقا کمال بود، یکی از دوستانش از جبهه به دیدار ما آمد( ظاهراً شهید محمد باصری). می گفت شب قبل از عملیات کربلای 5 بود که در خیمه ای که داشتیم توسلی به حضرت صاحب الزمان(عج) گرفتیم. دیدم حال آقا کمال دگرگون شد و از خیمه بیرون رفت. بعد از مدتی برگشت. به من گفت مطلبی را به شما می گویم، تا زنده ام به کسی نگو، بعد از شهادت به خانواده ام برسان!
آقا کمال گفت بیرون که رفتم آقایی نورانی به من نزدیک شد و گفت: در عملیات پیش رو پیروز می شوید!
گفتم شما که هستید؟
گفتند همان که صدایش می زدید!
فهمیدم آقایم صاحب الزمان است. گفتم: آقا سرانجام من چه می شود؟
فرمودند: تو و برادرانت مهدی و جمال و سید محمد کدخدا شهید می شوید...
تا آمدم سوال دیگری بپرسم از نظرم غائب شده بودند...
#شهید کمال ظل انوار
#شهدای_فارس
#کربلای۵
🌱🌷🌱🌷
:
#ولادت_امام_حسین(ع) و روز پاسدار به پاسداران انقلاب اسلامی مبارک باد.
#روز_پاسدار
#روز_جانباز
*ماسینه زدیم..بی صداباریدند*
*ازهرچه که دم زدیم...آنهادیدند*
*مامدعیان صف اول بودیم..*
*ازآخرمجلس شهدا را چیدند*
🌹🌹صلوات
#شهید_گمنام
#دهه_فجر
#شلمچه
#فکه
#وصیتنامه_شهدا
#حجاب
#شهدای_زن
#بیست_دو_بهمن
#رهبری
#شهدا
#شهید
#جانباز_شیمیایی
#امام_علی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#روز_بصیرت
#یا_زینب
#مدافعان_حرم
:
🌸اًٍلًٍلًٍهًٍمًٍ عًٍجًٍلًٍ لًٍوًٍلًٍیًٍکًٍ اًٍلًٍفًٍرًٍجًٍ🌸
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
کانال ایتا(#حافظان_امنیت)
@kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️
#ولادت_حضرت_ابولفضل(ع) و روز جانباز به جانبازان دفاع مقدس و انقلاب اسلامی مبارک باد.
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
دانلود کلیپ ها در کانال ایتا(حافظان_امنیت)
https://eitaa.com/kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#روز_پاسدار
#روز_جانباز
#شهید_گمنام
#دهه_فجر
#شلمچه
#فکه
#وصیتنامه_شهدا
#حجاب
#شهدای_زن
#بیست_دو_بهمن
#رهبری
#شهدا
#شهید
#جانباز_شیمیایی
#امام_علی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#روز_بصیرت
#یا_زینب
#مدافعان_حرم
✍همسرانه:
از ویژگی های بارز شهید که باعث میشد تو زندگی مشترکمون من هر روز بهش دلگرم تر بشم، چشم پاکی ایشون بود؛ من به یاد دارم وقت هایی رو که ایشان وقتی نامحرم بی حجابی رو میدید به آسمون نگاه میکرد یا مهمانی هایی که نامحرمی درآن بی حجاب بود شرکت نمیکرد، حتی عروسی فامیل بیشتر آخر مراسم میرفت هدیه میداد یا جایی مینشستند که کمتر کسی ایشان را ببیند.
در وصیت نامه شهید نوشته بود:
پشتیبان ولایت فقیه باشید و بدون شک و تردید به رهنمودهای رهبر عزیز ودلسوزمان حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) عمل نمایید. اشاره میکنم.
#شهید محسن جعفری
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
🍃🌷🍃🌷
💠می گفتم شیرعسکر، تو نباید شهید بشی، آخه آنقدر بلندی که پاهات از تویوتا و آمبولانس می زنه بیرون، مجبور میشم خمش کنیم!
می خندید و می گفت تو دعا کن من شهید بشم، با تریلی و لودر بیا جنازه من را ببر!
💠چندین شب بود که در حال خاکریز زدن بودیم. سر و روی همه شده بود پر از خاک. شیرعسکر گفت: می خواهم فردا برم حمام!
گفتم: نور بالا می زنی، حتماً غسل شهادت هم بکن!
گفت: تو هم برو دنبال تریلی، که جنازه ام روی زمین نمونه!
روز بعد رفت حمام و طرف های ظهر بود که برگشت. آتش سنگین پاتک دشمن روی خط بود. یک لحظه بدنم گرم شد و افتادم. وقتی به هوش آمدم، راننده آمبولانس گفت: رفیقت هم شهید شد!
اشک در چشم هایم پیچید، به او قول داده بودم برای جنازه اش تریلی ببرم، اما نتوانستم!
#شهید شیرعسکر رضا زاده
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
🌱🌹🌱🌹
#ماجراےطوطےهاےعاشق_یڪ_شهید
🔸دو طوطے در خانه نگهـداری می ڪرد. این دو پرنده عــلاقه ی زیادے به او داشتنــد.
🕊پرنــده ها در آخریــن روزےکه شهیــد آمــاده ی رفتن به جبهــه بود، خیلی سـر و صدا و بی قراری می کردند!
🚶♂چند قدمــی تا در خـانه رفتنـد، دوباره به ســراغ آنها آمدنــد و با لبخــند از من پرسـیدند: «میدانے اینهــا چه می گوینــد؟!»
گفــتم: «نـه!»
گفـت: «اینـها سـفارش مے کـنند که در جبهـه باید بجنگے و حتما #شـهید شوی!»
گفتـم: «این چه حرفیه؟! مگر هرکس که رفت جبهه، شـهید می شـود؟
اِن شاء الله حالا حالاها باید خدمت کنید.
👋پس از خداحافظے در آخرین لحظـه برگشـت و گـفت: «اگر که من شـهید شـدم، طوطے ها را آزاد کنید.
📆روز هـفتم وقتے طوطے ها را آزاد کردیـم، هر دو پرواز کردند و با وجودی که قبرهای زیاد دیگری هم در گلزار شهدا بود، اما مستقیما روی قبر محمد صادق نشسـتند و شروع به نوڪ زدن قـبر کردند.
#شهید_محمدصادق_سرنوبه
🕊🕊
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊
🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹
#سلام_بر_شهدا 🌷
سلام بر مردان بی ادعا 🌷
خوشا آنانڪ جان را میشناسند
طریق عشق و ایمان را میشناسند
بسے گفتند و گفتیم از #شهیدان
#شهیدان را #شهیدان مے شناسند
🕊 #ای_شهید 🌹
تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن
براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند
باور ڪن ...
✍️ امروز #پانزدهم_اسفند_ماه
سالروز عروجتان است🕊
🌹 #شهدای والامقام
🌹شهرستان نجف آباد
🌹 ڪہ در چنین روزی
🌹 آسمانی شده اند
🌹 این #شهدای والامقام محل تولد و قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان
محل مزار ذکرمی گردد : ✍️
🌷 بسیجی #شهید مصطفی ناصحی 💐 (محمد حسن) ـ ۲۱ ساله ـ نجف آباد
🌷 بسیجی #شهید احمد اسعد سامانی 💐 (اکبرعلی) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد
🌷 سرباز #شهید مجتبی هادیان 💐 (قدیرعلی) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد
🌹 سالگرد
🌹آسمانی شدنتان
🌹 مبارڪ باد ...
#روحشان_شاد 🕊
#یادشان_گرامی 🌹
#راهـشان_پر_رهرو 🕊
🥀🌹
💔
تیر مستقیم توپ بدن حجت را برده بود و تنها سر و دستش مانده و از سینه به پائین چیزی نمانده بود تازه آرزوی حجت یادم آمد...
می گفت: «خدایا! برای حجت گلوله توپی بفرست،
گلوله کلاش برای حجت افت داره...»
همین مانده از پیکر را داخل یک جعبه مهمات گذاشتیم و راهی شدیم .....
#شهید_حجت_فتوره_چی
#معجزه
#شهید
#شهادت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
23.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید حاج محمد رضا زاهدی
فرمانده لشکر امام حسین علیه السلام
ایستگاه حسینیه هنگام پاتک عراق
بعد قطعنامه سال ۶۷
#ورق_بزنید
کمیل،کمیل،حمید
حمیدجان به گوشم
اینجا هوا صافه ، اونجا چی؟
هی حاجی کجایی که ببینی اینجا چه خبره؟
هوا صاف صافه
به صافی تمامی موهای بیرون ریخته به صافی نگاه های دوخته
به صافی مانتوهای چسبیده
به صافی مارک های ازپشت دیده آگ حاجی نمیشه جاتو عوض کنی؟
سید مرتضی را دیدی بگو دوربینش را بیاورد یک مستند بسازد از ما بنام روایت غفلت!
حاجی اینجا روسری ها عقب نشینی کردن...
دشمن محاصرمون کرده!
رو پشت بومھا بمبهای بشقابی گذاشته!
قلب و فکرمون رو هدف گرفته!
خیلی تلفات دادیم...
حاجی اینجا مانتو ها دیگه دکمه نداره...
اونم با آستین های کوتاه !!!
سلاح جدیدشون ساپورته...
چشم اکثر جونارو آلوده کردن!
حاجی صدامو میشنوی؟
حــــــاجـــــی!
(صدای بیسیم قطع و وصل میشه)
ﺣﺎﺟﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺸﻨوی؟
ﻣﺠﻨوﻥ ﺟﺎﻥ! ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻢ.
ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﺗﻨﮓ ﺗﺮ ﺷﺪﻩ برادر ...
ﺣﺎﺟﻲ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻧﺮﻡ ﺍﺳﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﺧﻮﯼ...
ﺧﻮﺍﻫﺮﺍ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍ ﺭو ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻗﯿﭽﯽ ﻣﯽ کنن نامردا ...
ﻋﺎﻣﻞ ﺧﻔﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻮﯼ ﮔﯿﺎﻩ نمیده، ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺎﻩ میده ...
ﺣﺎﺟﯽ! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﺍ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﭘﺮ ﭼﺎﺩﺭﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺣﺎﺋﻞ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﺸﺎﻣﺘﻮنُ ﺍﺫﯾﺖ ﻧﮑﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﮐﻮ ﮔﻮﺵ ﺷﻨﻮﺍ...؟
ﺣﺎﺟﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﮐﺶ ﻫﺎﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍ ﻓﻘﻂ قلبُ ﻣﯿﺰﻧﻪ!
لقمه های حروم هم که دمار از همه بریده
ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﻢ ﺣﺎﺟﯽ ...
تازگی ها جیش الشیطان اسمش رو عوض کرده گذاشته داعش!
دارن سر بچه های شیعه رو بیخ تا بیخ میبرن ...
حاجی صِدامو داری ؟؟؟
به حسن باقری بگو در این جنگ نابرابر تاکتیک نداریم!
فقط علی اکبر شیرودی چیزی نفهمد اگر بفهمد واویلاست، میمرد برای خمینی!
شاهرخ ضرغام را حتما خبر کن، بگو به خمینی ای که روی سینه ات خالکوبی کردی، میخندند!
راستی؛ حاج احمد، اصلا میدانی موبایل چیست ؟
تا حالا با وایبر و واتس آپ کار کرده ای ؟
بیخیال برادر، همان بیسیمت را بیاور، من آخرین نسخه ی اندروید را رویش نصب میکنم!
فقط خواهشا به نیروهایت دستور بده آن تندروی هایی که در مریوان و پاوه و فکه و خرمشهر و شلمچه کردند،
در فضای مجازی نکنند!
اینجا آداب خودش را دارد!
باید همه چیز را با گفتگو حل کنیم!
حاج احمد، تلفات زیاد داده ایم!
مسامحه و غفلت امانمان را بریده!
عده ای به اسم جذب حداکثری، حداقل اعتقاداتشان را به حراج گذاشته
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
دانلود کلیپ ها در کانال ایتا(حافظان_امنیت)
https://eitaa.com/kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شهید_گمنام
#عید_فطر
#وصیتنامه_شهدا
#حجاب
#شهدای_زن
#رهبری
#شهدا
#شهید
#جانباز_شیمیایی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا
#نیرو_انتظامی
#سپاه
#یاعلی
#رمضان
#ابالفضل
#یا_حسین
@martyr.darabpour
😂😂😂😂😂😂😂😂😂
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
دانلود کلیپ ها در کانال ایتا(حافظان_امنیت)
https://eitaa.com/kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شهید_گمنام
#عید_فطر
#وصیتنامه_شهدا
#حجاب
#شهدای_زن
#رهبری
#شهدا
#شهید
#جانباز_شیمیایی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا
#نیرو_انتظامی
#سپاه
#یاعلی
#رمضان
#ابالفضل
#یا_حسین
🌦🌈#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
#وصیت_شهدا
🥀🕊 🕊
💠دائماً با طهارت بود و قرآن خواندن ایشان چه در سفر و چه در حضر ترک نمیشد. عاشقی بی قرار و با سوز و حُسن بشاشت همه را شیفتۀ رفاقت و مصاحبت خود مینمود.
به مستحبات شدیداً مقید بود و تلاوت قرآن مجید از اعمال هر روز و هر شبش بود.
با بچهها چنان مهربان بود که مانند پروانه به دورش حلقه میزدند. در کارگشایی و راحتی رساندن به دل دوستان جدّاً کمنظیر بود....
#شهید محمد حسین نجابت
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
🌹🌱🍃🌹
#سیره_شهدا
💠پدرش کارمند بود و گاهی مقداری ارزاق از طرف اداره به انها داده میشد, برنج و روغن و ...
احمد هروقت می شنید که این ارزاق را گرفتیم می گفت سهم من را بدید؟
می گفتیم به چه دردت می خوره؟
می گفت سهم خودمه, می دونم باهاش چه کار کنم!
می گرفت و می برد. بعد از ان هروقت غذایی از ان درست می کردیم لب نمی زد,می گفت من سهمم را گرفتم دیگر از این غذا سهمی ندارم.
بعدها فهمیدیم آن برنج و روغن و ... را بین فقرا تقسیم می کرده است!
#شهید احمد كشاورزى
#شهدای_فارس
🌷🍃🌷🍃
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
شب آخر، آقارضا منو صدا کرد به سختی بهم گفت:
کمکم کن بنشینم. پرسیدم برای چی؟
گفتن: میخوام اذان بگم. به سختی نشست.
چهار تا الله اکبرهای اذان رو که گفتند به سمت در خیره شدن
انگار که منتظر ورود کسی باشند سه بار آروم گفتند:
(یاحسین، یاحسین، یاحسین)
من فکر کردم کسی اومده. برگشتم نگاه کردم. کسی نبود
وقتی برگشتم آقارضا شهید شده بود.
#شهید غلامرضا مروجی هاشمی
#شهدای_فارس
#سالگردشهادت
🌱🌷🍃🌷
نشردهید
💠یادی از #شهید اسماعیل محمدابراهیمی
🌷نیمه شعبان بود. قرار بود در خانه جشن بگیریم.
اسماعیل ۷ ساله بود.
گفت چرا امروز که میلاد امام زمان هست، خانه را تزئین نکردید.
مقداری پول گرفت تا کاغذ رنگی بخرد.
رفت.
کمی بعد خبر دادند در عبور از خیابان به شدت تصادف کرده است. نگران به بیمارستان رفتیم. در کما بود.🥺
پزشک گفت شدت تصادف و ضربه به سرش زیاد بوده و امیدی به برگشت هوشیاری و زنده ماندن ایشان نداشته باشید!😭
همه شیون و گریه می کردند، اما مادر سر به سمت آسمان گرفت و دستش را بالا برد و گفت:
خدایا من اسماعیل پاره تنم را به شما و آقا امام زمانم می سپارم و شفای او را از شما می خواهم!
پدر پانسمان روی سر او را برداشته بود، دیده بود محل زخم به شکل "یا علی" است، یقین کردیم خوب می شود.
مدتی بعد در کمال ناباوری از کما خارج شد.اسماعیل در ۱۷ سالگی وقتی هنوز رد یا علی زیر موهایش مشخص بود، در ایام ولادت امام علی، در عملیاتی با رمز یا علی به شهادت رسید.
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱🌷
#ڪانال_شهدا
💠عباس در کودکی دچار بیماری منژیت شد . خیلی حالش بد شد . همه دکترها ازش قطع امید کردند . اما پدرش امیدش ناامید نشد . درب خانه اهل بیت (ع) جایی که یک عمر رفته بود ، متوسل شد . در عین ناباوری شفای عباس را گرفت . عباس شد ذخیره ای برای انقلاب اسلامی....
💠 در هفت سالگی ضمن آموختن علم، قرائت کلامالله مجید را به دیگر دانشآموزان می آموخت تا آنجا که با پول هفتگی خود جوایزی تهیه کرده و به افرادی که احادیث یا قرآن را صحیح میخواندند، جایزه میداد.
💠 عباس در زمان قبل از انقلاب ، تمام وقت خود را صرف مبارزه با فساد و طاغوت و عبادت و خودسازی کرد. او دوستانش را به کوههای اطراف شیراز میبرد و در آنجا علیه استبداد پهلوی صحبت میکرد.
اولین فعالیت انقلابیاش حمله به مشروبفروشیها و سینماها بود. او با دوستانش شیشههای مشروب را خرد می کرد که توسط عمال شهربانی بازداشت شد.
#شهید عباس ذاکر حسین
#شهدای_فارس
#سالگردشهادت
🌱🌷🌱🌷🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا