eitaa logo
اندیشه تشیّع
17.6هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
43 فایل
مفتخریم که همراه شما هستیم ❤️ کارشناسان ما در زمینه احکام، اعتقادات، ادیان، مشاوره خانواده و... پاسخگوی سوالات هستند. ✅ ارتباط با مشاوره و کارشناس دینی @pasokhgo313 ادمین تبادل: @Sardar69 اندیشه برتر @btid_org اندیشه برتر/ پرسمان @ostadmohamadi
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ این ابیات: منم بنده‌ی اهل بیت نبی ستاینده‌ی خاک پای وصی... که من شهر علمم علیّم در است درست این سخن قول پیغمبراست... که به منتسب میکنن در متون قدیمی وجود نداره بلکه بعدها به شاهنامه الحاق شده... ✅ ✍ اسکن دو نسخه قدیمی شاهنامه رو در تصویر می‌تونید ببینید👆 ✅ منم بندۀ اهل بیت نبی  ستاینده خاک پای وصیّ... 🔺این متن را می‌توانید در تصاویر اسکن شده قدیمی‌ترین نسخه شاهنامه مشهور به "نسخه فلورانس" که در کشور ایتالیا نگهداری می‌شود ببینید 👈سند: w57.ir/F1 🔹که من شهر علمم علیّم در است درست این سخن قول پیغمبر است منم بنده اهل بیت نبی، ستاینده خاک پای وصی 🔺 مشخصات نسخه موجود در کتابخانه مرکزی فیلادلفیای امریکا: Lewis O 52 (Philadelphia, Free Library of Philadelphia, Rare Book Department) 👈سند: w57.ir/F3 📜که من شهر علمم علیّم در است، درست این سخن قول پیغمبر است منم بنده اهل بیت نبی، ستاینده خاک پای وصی... ...اگر چشم داری به دیگر سرای، به نزد نبی و وصی گیر جای گرت زین بد آید گناه من است، چنین است این رسم و راه من است برین زادم و هم برین بگذرم، چنان دان که خاک پَی حیدرم دلت گر به راه خطا مایل است، ترا دشمن اندر جهان خود دل است نباشد بخو (بجز) "بی‌پدر" دشمنش، که یزدان به آتش بسوزد تنش هرآنکس که در دلش بغض علیست، ازو در جهان زارتر زار کیست؟ 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 داستان ام قرفه واقعیت یا شایعه؟ 💬 : اسلام دین صلح و رحمت است اما پیامبر آن دستور داد پیرزنی به نام «ام قرفه» که به پاک‌دامنی معروف بود، به طرز فجیعی کشته شود و دخترش را به کنیزی بگیرند و مورد تجاوز قرار گیرد. ✅ : ✍مخاطب با خواندن این جمله با خود می‌گوید این پیامبر عجب ستمگر و ظالم بوده که به پیرزنی هم رحم نکرده و او را کشته و دخترش را تصاحب کرده است، و این دروغ‌ها و تهمت‌ها را پذیرفته و نسبت به اسلام دید بدی پیدا می‌کنند. 📓 تاریخ طبری نقل می‌کند: «در سال 6 قمری ‌پيغمبر اكرم(ص) «زيد بن حارثه» را با کاروانی تجاری به «وادی‌القری» فرستاد كه مورد حمله قبیله «بنی‌فزاره» قرار گرفت و همه ياران او كشته شدند و تنها زيد توانست فرار كند و همه اموال را نیز دزدیدند، چون زخم های زید بهبود يافت، پيغمبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) او را با سپاهی به سوی بنی‌فزاره فرستاد و این بار زید پیروز شد و همه دشمنان كشته شدند و زید، ام قرفه و دختر او را اسير کرد و گفت تا ام قرفه را بكشند و او را به دو شتر بستند و دو نيم كردند و دخترش را با «عبدالله بن مسعده» نزد پیامبر فرستاد». 👈در رابطه با خود «ام قرفه» نیز نوشته‌اند: «او همسر مالک بن حذیفه بود و از شوهرش مالک دوازده فرزند داشت. او به اندازه‌ای با پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان دشمنی داشت که سی نفر از فرزندان و نوه‌های خود را مجهز کرد تا پیامبر(ص) را به قتل برسانند». 💥اما ماجرا از چه قرار است؟ 🔹عادت دشمن بر این است که از نقل‌های تاریخی تنها قسمتی را انتخاب کند که به سود او باشد. این در حالی‌ست که درباره جنگ مسلمین و قبیله بنی‌فزاره اختلاف بسیار زیاد است و حتی برخی آن را در زمان ابوبکر دانسته‌اند. 🔹«دار قطنی» اين جنگ را متعلق به زمان خلافت ابی‌بكر و جنگ‌‌های «رده» می‌داند. همچنین بيهقی نقل می‌كند كه ام‌قرفه بعد از اسلام آوردنش كافر شد و ابوبكر او را توبه داد و او توبه نكرد، پس ابوبكر او را كشت. ✅بنابراين طبق اين نقل‌‌ها، جريان ام قرفه به زمان خلافت ابوبكر برمی‌گردد. لذا اصل داستان، نحوه کشته شدن ام قرفه و زمان آن مورد تردید است و نمی‌توان با قطعیت در مورد آن صحبت کرد و به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نسبت داد. همچنین اصلا کشتن او به دستور پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نبوده و توسط زید انجام گرفت و بعدا حضرت متوجه شد، لذا نسبت دادن این کار به حضرت - در فرض صحت نقل- درست نیست. btid.org/fa/news/154870 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💬 🔰 چرا اگه یه نفر خانواده اش مسلمان باشه ولی بعدا خودش تو سن تکلیف به این نتیجه برسه که نمیتونه اسلام را قبول کنه، حق نداره دین مورد نظر خودشو اعلام کنه و اگر بکنه مرتد حساب میشه و حکمش اعدامه؟ ✅ ✍ارتداد و مجازات یک حکم اجتماعی است یعنی تا وقتی تغییر عقیده فردی باشد و آن را جار نزند کسی با او کاری ندارد اما اگر با اعلام موضع خود موجب تردید افراد ضعیف الایمان بشه و به تعبیری امنیت اعتقادی جامعه را به خطر بیندازد، مجازات سنگینی در نظر گرفته شده است. 🔹به عبارت دیگر مجازات اخروی تغییر دین را خدا میداند و بس. اگر بدون تحقیق کافی و صرف یک خوش‌آیند ظاهری این کار را کرده باشد قطعا عذاب خواهد شد. اما مجازات دنیوی منوط به اظهار عقیده باطل و تبلیغ آن است وگرنه صرف تغییر عقیده مجازات اعدام ندارد و اساسا تفتیش عقاید در اسلام جایز نیست که ببینیم چه کسی چه عقیده ای دارد. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 آیا نام در شکل گیری شخصیت انسان تاثیر دارد؟: 🔹از نظر روان شناسی اسم در مسمّی تأثیر دارد؛ چون هنگامی که شما یک عمر یک شخص را با یک نامی صدا می زنید و مثلا به او «حسن» می گویید این حُسن و نیکویی حتما در او تأثیرگذار است. 💠 از نظر روایی هم روایات زیادی داریم که توصیه شده به انتخاب اسم نیکو. از جمله روایتی است منسوب به امیرالمؤمنین (علیه السلام) که می فرماید: «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآن‏»(نهج البلاغة صبحی صالح/ص 546) اولین حق فرزند بر پدرش این است که نام نیکو برای او برگزیند. 🔸 همچنین در تاریخ داریم که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله؛ هم اسامی نامناسب افراد را به اسامی نیکو تغییر می دادند. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💧☀️💧☀️💧 💬 : ♻️اگر کسی گناهانش را به عشق یکی از معصومین کنار بگذارد، یعنی علت ترک گناهش، عشق به یک معصوم باشد، دچار شرک شده است؟ ✅ : ✍ شرک در واقع قرار دادن شریک و همتا برای خداوند است که دارای اقسام متعددی می باشد. گاهی انسان دچار شرک در ذات می شود و قائل به چند خدایی و گاهی شرک در صفات 👈بدین معنا که صفات خداوند را از ذات خداوند جدا می داند که این نوع شرک از انواع شرک نظری است و مربوط به عقیده است و گاهی شرک انسان شرک عملی است که خود نیز انواعی دارد. که شرک در خالقیت و شرک در اطاعت و شرک در عبادت مربوط به این بخش می شود. 💢اما آنچه که شما مطرح فرمودید در دایره ی هیچ یک از این امور قرار نمی گیرد . حب نسبت به معصومین علیهم السلام بازتاب حب الهی است و انسان به واسطه ی دوست داشتن خداوند معصومین علیهم السلام را هم دوست دارد ☘️بنابراین این نوع محبت و دوست داشتن محبت استقلالی نیست و ما برای معصوم علیهم السلام جایگاه استقلالی در برابر خداوند در نظر نگرفته ایم و به اصطلاح محبت معصوم در طول محبت الهی است نه در عرض آن ✅بنابراین در این حالت که چنین حبی برانگیزاننده ی انسان برای ترک گناه شود از مراتب شرک محسوب نمی شود به شرط آنکه نگاه استقلالی به معصوم علیهم السلام نداشته باشیم بلکه انگیزه ی حب معصوم علیهم السلام حب خداوند باشد. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 تهمتی ناروا در باب حجاب و حیا به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 💬 : برخی شبکه‌های معاند برای پایین آوردن مقام حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) می‌گویند: روزی سلمان برای دیدار حضرت، خدمت ایشان می‌رسد و می‌بیند که او عبایی بر دوش دارد که چون به سر می‌کشد ساق پایشان مشخص می‌شود و چون به روی پایش می‌کشد موی سرش پیداست. ✅ : 🔹 : پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد سلمان فرمود: سلمان از ما اهل بیت است و در آن زمان بسیار پیر بوده و حدود 300 سال سن داشته است، لذا علاقه یک دختر حدود 10 ساله، به پیرمردی حدودا 300 ساله به خاطر مسائل غیر اخلاقی، معقول نمی‌باشد؛ بنابراین این‌که حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) دوست داشته است سلمان به دیدار ایشان برود، هیچ خللی به عفت و حیای حضرت وارد نمی‌کند. 🔹 : این روایت تنها در کتاب «مهج الدعوات» سید بن طاووس آمده که مربوط به قرن هفتم است، و در کتب معتبر و قدیمی شیعه وجود ندارد؛ همچنین سندی که ابن طاووس برای آن نقل می‌کند بسیار ضعیف است لذا قابل پذیرش نیست. 👈 در ضمن همین روایت را ابن ابی‌حمزه طوسی در کتاب «الثاقب فی المناقب» نقل می‌کند و عبارت: «عبایی در بر داشت که هر وقت سرش می‌کشید ....» را ندارد و چون او در قرن ششم بوده و مقدم بر سید است، لذا احتمال این‌که در کتاب سید این عبارت اضافه شده باشد وجود دارد. 🔹 : این روایت، با آیات قرآنی که در فضیلت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) نازل شده در تعارض است، قرآن کریم در آیه تطهیر هر گونه پلیدی و زشتی را از اهل بیت که بدون شک حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) جزء آن‌ها بوده است پاک می‌گرداند، اما در این روایت حضرت به بی‌عفتی و بی‌حجابی متهم شده که کار حرامی است و لازم بوده ایشان خود را از نامحرم بپوشاند. 👈همچنین با جمع کثیری از روایات شیعه و اهل سنت در فضیلت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و عفاف و حجاب ایشان در تعارض است به طور مثال: اميرالمؤمنين(علیه‌السلام) می‌فرمايد: روزى فاطمه(س) نزد پدرش رسول خدا(ص) بود كه مردى نابينا وارد شد و حضرت فاطمه(ع) خود را مخفى كرد. هنگامى كه مرد نابينا خارج شد، حضرت رسول(ص) فرمود: اى فاطمه، با اين‌كه مى‌دانستى او نابيناست و تو را نمى‌بيند، چرا پنهان شدى؟ 🔹فاطمه(س) گفت: بلى، او نابينا بود، ولى من كه بينا بودم و چشم داشتم؛ همان‌طورى كه مرد نبايد به زن نامحرم نگاه كند، زن هم نبايد به مرد نامحرم نگاه کند، علاوه بر آن، از اندام زن، بوئى تراوش مى‌كند كه نبايد نامحرم نزديك او قرار گيرد. در این هنگام حضرت رسول(ص) فرمود: به راستى كه تو پاره تن من هستى. btid.org/fa/news/144846 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💬 : 🔰 اين چه مذهب شيعه اي هستش که با زيارت حضرت معصومه يا امامان مي رويم بهشت؟: 🔹 : در هيچ مذهبي با صرف زيارت به بهشت نمي رويد. بلکه بهشت يک طراز تکاملي است. يعني شخص براي رفتن به آن سطح بايد کمالاتي را کسب کند. همانند اينکه يک دانش آموز براي رفتن به به پايه بالاتر بايد از پايه پايين تر نمره قبولي را کسب نمايد و توان درک پايه بالاتر را هم داشته باشد. 🔷براي اينکه يک انسان بتواند به پايه بالاتر در انسانيت برود، اعمال مختلفي را مي تواند انجام دهد. اين اعمال در دو سطح فردي و اجتماعي تبيين مي شود. 🗞اسلام نيز يک بسته تربيتي در دو سطح فوق بيان نموده است که از آن جمله مي توان به صدقه، عبادت، زيارت و ... اشاره نمود. پس اگر زيارت منجر به آن سطح از کمال گردد، شخص لايق بهشت است و الا نه. 👈البته غالبا زيارت سبب آن مي شود که شخص از اعمال ناشايست گذشته خود، توبه کرده و به خيرات تمايل يابد. لذا غالبا منجر به آن سطح خواهد شد. 🔹 : در روانشناسي نيز ثابت شده است که تماشاي محيط هاي مذهبي در تربيت افراد تأثير دارد. به عبارتي، وقتي کسي محيط معنوي را تماشا مي کند، سبب مي گردد که داراي روحيه معنوي شود. البته اين روحيه در افراد مختلف متفاوت است. در يکي بيشتر و در ديگري کمتر ظاهر مي گردد. 👈پس زيارت سبب افزايش روحيه معنوي شده و فرد مي تواند خود را به سطح مطلوبي از معنويت و کمال برساند و لايق بهشت گردد. مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💬 🔰 اينکه ميگويند با هر گناهي يک قسمت وبه قولي درصدي از عقل وذهن آدم کم ميشه درسته؟ و آيا آيه ورواياتي در اين باره هست؟آيا ميتوان جبران کرد آن قسمت از ذهن وعقل را که رفته؟: ✍ اين مطلب صحيح است و بطور کلي انجام هر چيزي که منافات با سعادت و کمال انسان دارد موجب کم شدن عقل انسان ميشود. حتي يک شوخي بي جا 🔸اين مطلب هم خيلي واضح است زيرا انسان در مسير کمال و سعادت ميباشد و پيمودن اين مسير هم با پيروي از عقل دروني و پيامبر بيروني است 👈 هر مقدار که از راهنمايي اينها فاصله گرفته شود از مسير خارج شده و در حقيقت از عقل فاصله گرفته ميشود همانگونه که از پيامبر و خدا فاصله گرفته ميشود ☘️از کتاب المحجة البيضاء اثر فيض کاشاني از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است: آن که مرتکب گناه شود، عقل از او دوري گزيند و هرگز به سويش باز نگردد. 📌رذائل اخلاقي هم اينگونه هستند: ♥️ از امام باقر عليه السلام نقل شده که مي فرمايد: مَا دَخَلَ قَلْبَ امْرِئٍ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْكِبْرِ إِلَّا نَقَصَ مِنْ عَقْلِهِ مِثْلَ مَا دَخَلَهُ مِنْ ذَلِكَ قَلَّ ذَلِكَ أَوْ كَثُرَ. در قلب کسي تکبر وارد نمي شود مگر آنکه به همان مقدار از عقلش کاسته ميشود. 1. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏75 ص 186 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 چرا همش بايد مومن زجر بکشه تو دنيا؟: ✍ اینکه باید دنیا را بشناسیم و آن هم این که دنيا خانه اصطکاک و تزاحم و رنج هاست و در اين مورد بين مومن و غير مومن فرقي نيست همه بيمار مي شوند همه مرگ و نقص و .. را مي بينند هر لذتي در کنارش درد و رنج وجود دارد و .. و در اين ها فرقي بين مومن و کافر نيست چرا که ذات دنيا گرفتاري و مشکلات است اگر تولدي هست مرگي هم هست اگر سيري هست گرسنگي هم هست اگر وصلي هست هجراني هم هست و ... . 👈 اما دين آمده است که قواعد صحيح زندگي کردن را به ما بياموزد تا اين رنج ها و غصه ها به حداقل برسد درست خوردن درست خوابيدن درست زناشويي کردن و ... دست آورد هاي دين است که اگر کسي آن را عمل کند به اين ثمرات هم مي رسد. 👈 دين به ما مي آموزد که اين زندگي ابدي نيست و مرگ پلي براي انتقال به سراي جاويد و زندگي آخرتي است و بايد براي آن سراي جاويد تلاش کرد و براي آخرت در همين دنيا بايد عمل کرد. 🔹 دين به ما مي آموزد بلاهايي که در زندگي انسان ها هست امتحان هاي الهي است که مي تواند پله هاي ترقي انسان براي رسيدن به کمال باشد "و لنبلونکم بشي من الخوف و ..." و در اين مسير بايد آگاهانه صبر کرد "و بشر الصابرين" 💥 وقتي که دريافتيم که مسير زندگي دنيايي مسير صبر و رسيدن به کمال است مومن ها در اين مسير مورد امتحان و ابتلاي بيشتري قرار مي گيرند تا به کمال بيشتري برسند مانند دانش آموز درس خوان و زرنگي که علاوه بر امتحان هاي عمومي مدرسه امتحان هاي ويژه استعدادهاي درخشان و المپياد هاي علمي را هم امتحان مي دهد تا به کمال علمي برسد. بر همين اساس است که روايت مي فرمايد : البلاء للواء. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💬 چرا از زمان دستیابی بشر به تکنولوژی، معجزه ای رخ نداده و خدا به ما معجزه ای نشان نمی دهد؟ و معجزات و شفاهایی که گزارش می شود از کجا معلوم که تاثیر تدریجی درمان ها نباشد؟: ✍برای پاسخ به این سوال باید دو نکته عرض کنم: 🔸 : معجزه فقط یک دلیل بر اثبات ادعای نبوت است، بنابراین تکرار آن در هر زمان و برای هر شخص لزومی ندارد! بلکه در گرو تجدید نبوت و امدن پیامبر جدید است. تا پیامبر جدیدی نیامده خود متدینین هم لزوم تحقق معجزه را ادعا نکرده اند تا با نبودن معجزه ادعای ایشان رد شود! و بعد از این هم پیامبری نخواهد آمد و کار های امامان را هم معجزه نمی گویند بلکه «کرامت» نام دارد. 👈علاوه بر اینکه رویت معجزه برای همه مردم هم لزومی ندارد، بلکه اگر معجزه به اندازه ای که به صورت تواتر نقل شود اتفاق بیفتد حجت تمام خواهد شد. همچنین اگر معجزه ای مانند قرآن جاویدان باشد برای اتمام حجت کفایت می کند. 🔸 : بسیاری از ابراز نظرهای منکرین معجزه به پیش فرض های مادی گرایانه آنها برمی گردد، همانطور که در میان اندیشمندان ملحد به صورت شفاف مشاهده می کنیم، چارچوب ذهنی ایشان اصلا اجازه نمیدهد احتمال خارق العاده بودن هیچ واقعه ای طرح شود!! 🔻روشن است که معجزه به خودی خود محال نیست، یعنی هیچ کسی نمی تواند دلیلی منطقی بیاورد که تبدیل شدن عصا به اژدها محال است، یا بینا شدن یک چشم نابینا امکان ندارد، چون عقل در دقت عقلی خویش می فهمد که دلیلی بر این محال بودن وجود ندارد. همانطور که خاک می تواند تبدیل به گندم و درخت و سیب شود، پس تبدیل بقیه امور هم به یکدیگر محال نیست، چیزی که هست فقط ما آنها را تا کنون تجربه نکرده ایم. بنابراین در دقت عقلی هیچ دلیلی بر ردّ معجزه وجود ندارد مگر استبعاد ذهنی، و پیش فرض های مادی گرایانه که دلیل به شمار نمیروند بلکه صرفا گمانه زنی و بعید شمردن است. ✅ بنابراین مهمترین مانع فکری منکرین معجزه در حقیقت یک محدودانگاری ذهنی ایشان است، یک انکار پیشینی موجوداتی است که هرگز با تجربه قابل نفی و اثبات نیستند. که با توجه به چنین پیش فرضی عکس العمل منکرین به ترتیب چنین است: 🔹در گام اول، ابتدا این وقایع را به شدت انکار می کنند.. 🔹در مرحله دوم در صورتی که برای ایشان وقوع چنین حادثه ای مسلّم و قطعی شود باز هم آن را در دایره علل و معلول مادی و تجربی جستجو می کنند، چون چیزی در ورای آن در چارچوب فکری ایشان امکان ندارد. ✅ بنابراین اگر شما در جلوی چشم ایشان یک عصا را تبدیل به مار کنید هم پذیرفته نشده و حمل بر امور طبیعی خواهد شد، چون از قبل چارچوبی در درون ذهنشان ساخته اند که نمی توانند وقایع را در خارج از آن جستجو کنند. 👈همانطور که منکرین وقتی معجزه انبیا را می دیدند وقتی هیچ توجیهی برای آن نمی یافتند، آن را سحر و جادو معرفی می کردند. چون ایشان در کنار علل طبیعی سحر و جادو را هم قبول داشتند. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 در برخورد با حوادث تلخ، چه کنیم؟ : ✍ در سر یک سفره ممکن است هم ترشی و فلفل قرار دهند و هم شیرینی و مربا؛ کودکان از شیرینی و حلوای سفره لذت می‏برند، و فلفل و ترشی را بی مورد می‏دانند، اما بزرگ ترها هر دو را در سفره لازم می‏دانند. 💎 حوادث تلخ نیز برکاتی دارد، از جمله: 1⃣ توجه انسان را به خدا بیشتر می‏کند. 2⃣ انسان را سنجیده و استعدادهای او را شکوفا می‏سازد. 3⃣ کفاره گناهان و لغزش‏های او می‏شود. 4⃣ قدر نعمت‏ها بیشتر شناخته می‏شود. ✳️ انسان‏ها در برابر حوادث سه گروهند: چنانکه کودک همین که لب به فلفل و پیاز و ترشی می‏گذارد ناراحت می‏شود، نوجوان تحمل می‏ کند و والدین او پول می ‏دهند و فلفل و ترشی را می‏ خرند. 🍃قرآن می‏ فرماید: 👈 گروهی همین که دچار سختی می‏شوند، جیغ می‏زنند، اذا مسه الشر جزوعا ( سوره معارج، آیه 20. ) 👈 گروهی صبر می‏کنند، و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انالله و انا الیه راجعون ( سوره بقره، 154-155. ) 👈و گروهی به استقبال سختی‏ها می‏روند. و منهم من ینتظر. ( سوره احزاب،آیه 23.) 💠 کسانی نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) می‏ آمدند تا آنان را به جهاد و جبهه جنگ اعزام کند،حضرت می ‏فرمود: اسب و شمشیر ندارم تا شما را مجهز کنم آنان گریه کردند که چرا به جبهه نرفتند. از سختی‏ها و حوادث تلخ می‏توان با تدبیر و صبر و استمداد از خداوند،بهترین استفاده را برد. همان گونه که می‏توان از لیموی ترش،شربت لیموناد ساخت. 🍃آری، اگر انسان آشپز ماهری باشد، حتی از پوست پرتقال هم مربا درست می ‏کند.امروزه حتی از زباله ‏ها استفاده بهینه می ‏کنند. 🔹حضرت زینب (علیها السلام) با سخنرانی خود در کاخ ستمگران،از اسارت خود در کوفه و شام آن گونه استفاده کرد که پایه‏ های رژیم اموی را لرزاند. 🔸در مسجد شام امام سجاد (علیه السلام) بر بالای منبر رفت و رژیم بنی امیه را به شدت استیضاح کرد. یزید برای آن که صدای امام را خاموش کند، به موذن دستور داد که با صدای بلند اذان بگوید تا شاید سخنرانی امام سجاد (علیه السلام) قطع شود،ولی امام (علیه السلام) از همین صحنه نیز استفاده کرد و جملات اذان را آن گونه تفسیر کرد که بر مسجد لرزه افتاد، به خصوص پس از گفتن اشهد ان محمدا رسول الله‏ فرمود: ای یزید! این محمد جد من است یا جد تو؟! آیا این اسرار از نسل او نیستند؟ هنگامی که امام کاظم (علیه السلام) را به زندان انفرادی بردند، فرمود: چه جای خوبی برای عبادت است؟! بسیاری از علما، کتاب‏های خود را در شرایط سخت و در زندان و تبعیدگاه‏ها نوشته‏ اند. 📚 پرسش های مهم پاسخ های کوتاه 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 حمله ابرهه به کعبه با دیگر حملات به کعبه تفاوت دارد! : یک مرد سعودی با ماشین وارد مسجدالاحرام شد و درب آن را شکست و خدا هم هیچ کاری نکرد، آنگاه مسلمین می‌گویند ابرهه با سپاهش آمد که کعبه را خراب کند و پرندگان سپاه او را نابود کردند، این تناقض هیچ‌گاه پاسخی ندارد. ✅ : ✍ روش دشمن همیشه این بوده که با مغالطه و در هم آمیختن مسائل متفاوت، تلاش کند تا مخاطب خود را گیج کرده و با خود همراه کند. لذا در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان می‌کنیم: 🔹 : خداوند متعال امور عادی زندگی مردم را از راه طبیعی و عادی خود پیش می‌برد، حتی در مورد خانه خودش، این مساله در روایات ما هم اشاره شده و امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «خدا خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورد پس براى هر چيزى سبب و وسيله‌اى قرار داد». 👈بر همین اساس حفظ خانه خدا نیز باید طبیعی صورت گیرد و توسط بندگان خدا باشد و اگر در این رابطه کوتاهی کنند، مورد مواخذه قرار خواهند گرفت. به همین خاطر است که اگر سیل بیاید خانه خدا نیز تخریب می‌شود، اگر بمب‌گذاری شود، اگر وسایل و ماشین آلات ساخت و ساز درست آنجا نصب نشود و سقوط کنند، خانه خدا تخریب می‌شود، زیرا همه این‌ها اسباب عادی هستند و خدا نیز جلوی این موارد را نمی‌گیرد. 🔹 : داستان سپاه ابرهه با همه این موارد فرق دارد، داستان ابرهه داستان مبارزه‌ طلبی و از بین بردن نام و یاد خداست، او آمده است با خدا مبارزه کند، او به خداوند جهانیان دهن‌کجی کرده و خود را برتر می‌داند؛ لذا این حمله و این حرکت با دیگر حرکات فرق دارد، در دیگر حمله‌ها دو طیف از افراد با هم در حال جنگ هستند و هیچ کدام به ظاهر با خود خدا مبارزه‌ای ندارند، لذا خداوند هم مانع نمی‌شود و اجازه می‌دهد روند عادی زندگی مردم طی شود، حتی اگر منجر به آتش گرفتن خانه‌اش شود. 👈این سنت همینک نیز جاری است اگر کسی به جنگ با خدا بیاید و مبارزه طلبی کند و خداوند قادر و متعال را به مبارزه بطلبد و قصد داشته باشد کعبه را خراب کند و دولت‌های اسلامی نیز توان مقابله با آن را نداشته باشند، بر خود خدا لازم است وارد عمل شده و از راه اسباب غیر عادی مانع این کار شود تا از تخریب اعتقادات مردم جلوگیری کند. btid.org/fa/news/155468 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 تنها فضایل اخلاقی برای سعادتمند شدن کافی نیست! 💬 : خوب زندگی کن، اگر خدایان عادل باشند، پس میزان دین‌داری شما برایشان اهمیت ندارد، آن‌ها شما را بر مبنای فضیلت‌هایتان قضاوت می‌کنند، اگر هم ظالم هستند پس شما نباید آن‌ها را بپرستید. ✅ : ✍ شبهه کننده با این سخن می‌خواهد به مخاطبان خود القا کند دین و شریعت و دستوراتی که ادیان آورده‌اند مهم نیست، مهم این است که شما بر اساس اخلاق و فضایل انسانی رفتار کنید، هم‌چنین اصلا مهم نیست که شما اعتقادی به خدا و روز قیامت داشته باشید یا نه. 👈 این سخن در عین این‌که ظاهری زیبا و دلنشین دارد، به هیچ وجه عاقلانه و صحیح نیست، و در پاسخ به آن چند نکته بیان می‌شود: 🔹 : فضایل اخلاقی و درونی انسان بدون شک در مقام اجرا به پشتوانه‌ای قوی و محکم نیاز دارند تا انسان در شرایط سخت نیز به آن پای‌بند باشد، معمولا در شرایطی که عادی است و ضرری برای انسان ندارد و سود و منافع او تامین می‌شود، همه اصول اخلاقی را رعایت می‌کنند، اما زمانی‌که منافع و لذات انسان در خطر باشد و آدمی سر دوراهی قرار گیرد که کدام را انتخاب کند، غالب انسان‌ها منافع شخصی خود را ترجیح می‌دهند و کمتر انسانی است که به اخلاق بیاندیشد و منافع خود را فدای اصول اخلاقی کند. 🔹 : انکار خداوند تبارک تعالی به عنوان خالق هستی و روز قیامت، خود بزرگ‌ترین گناه و بی‌اخلاقی است، چون مخالف عقل و فطرت آدمی است، هر عقل سلیمی حکم می‌کند این زیبایی‌ها و این نظم موجود در عالم و این خلقت متحیر کننده بدون شک خالقی هوشمند و عالم و آگاه دارد. 🔹 : انسان آمده است که رشد و کمال بیابد، نیامده که فقط زندگی کند و لذت ببرد، دنیا برای آزمایش و رشد و تعالی اختیاری انسان است، این رشد و تعالی هم فقط و فقط در سایه بندگی خداوند متعال و انجام دستورات او میسر است، انسان با عبادت و ارتباط معنوی با او بزرگ می‌شود و رشد می‌یابد؛ گناه، روح و روان را خراب کرده و از خدا دور می‌کند، لذا با دوری از گناهان و تذکیه نفس، می‌توان به خدا نزدیک شد و روح خود را بزرگ کرد و از خطرات محافظت نمود. 🔹 : عقل حکم می‌کند انسان به حکم انسان و عبد بودنش، باید از خداوند متعال اطاعت کند، باید دستورات او را نصب‌العین خود قرار دهد، لذا انسانی که دستورات خدا را رعایت نکند، ولو عالی‌ترین فضایل اخلاقی را داشته باشد، باز خود را ضایع کرده و به رشد و تعالی نرسیده است. ✅ بنابراین انسان موجودی عاقل و صاحب عقل و درایت است، باید با عقل خود تحقیق کند و اعتقادات درست و دین درست را پیدا کرده و به آن‌ها در زندگی عمل کند و نباید تنها به فضایل اخلاقی اکتفا کند و البته فضایل اخلاقی نیز بدون پشتوانه‌ای محکم و قوی انجام نمی‌شوند. btid.org/fa/news/155270 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 تخریب کعبه توسط امام زمان!؟ 💬 : امام زمان شیعیان(عج) حتی به خود آن‌ها رحم نمی‌کند و در روایات شیعه آمده که مهدی وقتی بیاید کعبه را نیز خراب می‌کند. ✅ : ✍ بارها گفته شده که روش دشمن در رویارویی با اندیشه تشیع این است که در بین کتب روایی شیعه جستجو کرده و یک روایت که غالبا ضعیف است و می‌تواند از آن سوء استفاده کند را گرفته و طوری آن را در فضای مجازی ارائه می‌کند که مخاطب فکر کند از اعقتادات قطعی شیعه است. این‌جا نیز همین رویه را دنبال کرده است. 🔹مرحوم خصیبی در کتاب «الهدایه الکبری» نقل می‌کند که مفضل بن عمر می‌گوید: از امام صادق(علیه‌السلام) پرسیدم: «ای آقای من، او(مهدی) با بیت چه می‌کند؟ فرمود: آن را خراب می‌کند و از آن باقی نمی‌گذارد مگر آن ستون‌ها و آن بنای اولیه‌ای که در زمان حضرت آدم در مکه بنا شد و همان چیزی که حضرت ابراهیم و اسماعیل بالا آوردند و تجدید بنا کردند...» 👈 این روایت تنها در کتاب «الهدایه الکبری» مرحوم خصیبی نقل شده و در هیچ کتاب دیگری نقل نشده است. بنابراین سند قوی ندارد. 👈 از طرف دیگر متن روایت نیز به گونه ایست که به هیچ وجه با چیزی که در شبهه مطرح شده هم‌خوانی ندارد. متن روایت - بر فرض صحت - می‌گوید حضرت بناهایی که در طول تاریخ بر کعبه افزوده شده را تخریب می‌کند نه خود کعبه را، امروزه می‌بینیم که حکّام عربستان بیت الله الحرام را بسیار گسترش داده و بسیار با زرق و برق همراه ساخته است، شاید منظور روایت از بین بردن همین زیبایی‌های ظاهری و زرق و برق‌های اطراف حرم است. ✅ بدون شک فلسفه حج دل کندن از زیبایی‌ها و مظاهر دل‌فریب دنیا است. این ساختمان‌ها و هتل‌ها و بازارهای مجللی که اطراف کعبه وجود دارد و خود کعبه و مسجد‌الحرام و اطراف آن که با آن عظمت و زیبایی و مجلل ساخته شده‌اند، به هیچ وجه با فلسفه حج سازگاری ندارد و مناسب نخواهد بود. 👈شاید به این علت باشد که در این روایت آمده حضرت بناهای اطراف کعبه را تخریب می‌کند و آن را به حالت اولیه آن یعنی به همان حالت ساده و بی‌آلایش اولیه در خواهد آورد. btid.org/fa/news/155611 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 قوانین بهشت با دنیا قابل قیاس نیست! 💬 : گفته می‌شود در بهشت عسل در جوی‌ها روان است. اما برای جاری شدن عسل در یک نهر یا باید درجه حرارتی آن‌جا 70 درجه باشد، یا آن نهر شیبی معال 80 درجه داشته باشد، و در چنین شرایطی انسان نمی‌تواند زندگی کند. ✅ : ✍ شبهه کننده تمام آیات قرآن و دیگر مبانی اسلامی را با فضای ذهنی خود و دنیای مادی با همین شرایط و همین قوانین می‌سنجد و بر اساس آن اشکال می‌کند، اما اگر مقداری تفکر کند، می‌یابد که اگر قرآن از موضوعی سخن می‌گوید تنها کلیات را بیان کرده و جزئیات امر و شرایط آن را بیان نکرده است. لذا در پاسخ می‌گوییم: 👈 قرآن کریم در وصف بهشت می‌فرماید: «در آن نهرهایی است از آبی که مزه و رنگش برنگشته و نهرهایی از شیر که طعمش دگرگون نشده و نهرهایی از شراب که برای نوشندگان مایه لذت است و نهرهایی از عسل خالص است، و در آن از هر گونه میوه‌ای برای آنان فراهم است[محمد/15]». 👈 اما نکته‌ای که شبهه کننده از آن غافل است این می‌باشد که قرآن کریم فرموده: «روزی که زمین به غیر این زمین، و آسمان‌ها [به غیر این آسمان‌ها] تبدیل شود[ابراهیم/48]» این نکته یعنی زمین و تمام قوانین آن و آسمان‌ها تغییر کرده است و هیچ چیزی مانند الان نیست. ✅ بنابراین دنیا به این شکل و با این قوانین وجود ندارد که اشکال کنیم عسل 70 درجه سانتی گراد لازم دارد تا روان شود و... چون شرایط تغییر کرده است. بهتر است برای روشن شدن بحث مثالی ذکر کنیم، همه می‌دانیم که گوشت در شرایط عادی و در محیط بیرون به سرعت خراب شده و گندیده می‌شود و تجزیه می‌گردد، اما اگر شرایط تغییر کند مثلا آن را منجمد کنند تا ماه‌ها سالم می‌ماند و برای انسان نیز قابل استفاده است و حتی در آزمایشگاه می‌توان با منجمد کردن برخی چیزها مانند خون و فرآورده‌های آن و ... تا سال‌ها بعد نیز از آن‌ها استفاده کرد. به همین خاطر است که زندگی در بهشت با زندگی در دنیا متفادت است، چون شرایط و قوانین تغییر می‌کند، مثلا در بهشت پیر شدن، درد و رنج، بیماری، چاق شدن، قضای حاجت و... وجود ندارد، چون بدنی که خدا در بهشت به انسان می‌دهد یک بدن خاص است با شرایط و ویژگی‌های خاص، با قوانین خاصی که مخصوص بهشت است. btid.org/fa/news/155232 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💬 🔰 بعضی داستان‌های قرآن با علم جور در نمیاد مثل تولد حضرت عیسی بدون پدر! ✅ ✍اتفاقا الان علم به جایی رسیده که با گرفتن اسپرم زن و مرد و باروری آن در دستگاه نشان داده که این امر امکان پذیر است. و حتی دانشمندان به دنبال آن هستند که تشکیل جنین را بدون استفاده از نطفه محقق کنند. 👈 مضافاً اینکه اولین انسان (هرکه باشد یا حضرت آدم یا هرکس دیگر) قطعاً بدون پدر و مادر به دنیا آمده است چطور آن شده است؟ پس معلوم می‌شود که امکان تولد فرزند بدون پدر یا مادر یا هردو وجود دارد. ✅ نکته آخر اینکه هنوز علم خیلی چیزها را نمی‌داند که خدا و خالق هستی می‌داند. به همین خاطر بزرگترین دانشمندان مانند ابن سینا می‌گویند علم ما به جایی رسید که دانستیم نادانیم. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 آیا وجود "جهنّم" از انسان‌ها سلب اختیار کرده است؟🔥 💬 : خداوند می‌گوید: من را اطاعت کنید و یا در آتش جهنم بسوزید. مردم آزادند می‌توانند از دستورات خداوند اطاعت کنند یا نه، این چه آزادی است که انسان جرأت انجام گناه را ندارد، لذا وجود جهنم یعنی انسان مجبور است گناه نکند. ✅ : ✍ : با این‌که خداوند به وسیله پیامبران و کتاب آسمانی بارها وجود جهنم و عذاب ناشی از اعمال بد را گوش‌زد کرده است، اما بیشتر انسان‌ها حتی مومنین و کسانی‌که آخرت را قبول دارند، مرتکب گناهانی می‌شوند، پس وجود جهنم، انسان را مجبور نکرده است، بلکه انسان همچنان مختار است و شکی در این زمینه وجود ندارد. 🔸 : اجبار یعنی این‌که اعمال انسان بدون اختیار و بدون این‌که خودش بخواهد و اراده‌ای داشته باشد انجام گیرد، مثلا دست‌های انسان را ببندند و در دهان او چیزی بریزند، یا انسان را در درون چاهی بیاندازند، اما حالتی که خود او انتخاب می‌کند ولو در شرایط بسیار سخت، عمل او از روی اختیار و انتخاب بوده است. 👈 در رابطه با جهنم همین مساله حکم‌فرماست؛ خدا انسان را مجبور نمی‌کند، بلکه فرموده اگر گناه کنید، به چنین عذابی دچار خواهید شد، حال برخی از سخن خدا درس گرفته و با اختیار و انتخاب خود - و لو شرایط سخت است و دوست دارند گناه کنند- سراغ گناه نمی‌روند و یا واجبات را انجام می‌دهند. ✅ پس در این موارد نیز هیچ اجباری وجود ندارد و انسان مختار است و می‌تواند گناه کند و در عذاب آن نیز بیافتد. 👈درست مانند اینکه شخصی به دکتر مراجعه کرده و دکتر به او می‌گوید بیمار هستی و نباید این غذاها را بخوری یا مثلا نباید سیگار بکشی، اما آن شخص با این‌که می‌داند این غذاها یا سیگار برای او مضر است، غذا را می‌خورد یا سیگار را می‌کشد، پس انسان هم‌چنان مختار است. 🔸 : جهنم به خاطر حکمت و عدالت خداست، اگر جهنم نباشد حکمت و عدالت الهی زیر سوال می‌رود، چیزی که در دنیا می‌بینیم این است که عده قلیلی از انسان‌ها به اکثریت انسان‌ها ظلم کرده و جان و مال و ثروت آن‌ها را به تاراج می‌برند، کشورهای پیشرفته و قدرتمند، کشورهای جهان سوم و مردم آن‌ها را استثمار کرده و تمام ثروت و منابع آن‌ها را غارت کرده‌اند، آن‌ها را در گرسنگی و فقر نگه داشته تا خود در آسایش و راحتی باشند. 🔸 : وجود جهنم انگیره خوبی برای ترک گناه است، بدون شک همه انسان‌ها ایمان‌شان آن‌قدر قوی نیست که عاشق خدا شده و به خاطر محبت و عشق به خداوند متعال گناهان را ترک کنند، لذا وجود جهنم و عذاب الهی و ترس از افتادن در جهنم، خود بهترین انگیزه برای فرار از گناهان و کارهای بد است. btid.org/fa/news/155193 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 خدا موجودی غیر مادی و بی‌انتهاست! ✍ اشکال بر برهان علیت: این علت اولیه هر چیزی می‌تواند باشد، مانند جوهر مادی جهان، بیگ بنگ، فضا و زمان یا هر چیز دیگری. هیچ دلیلی وجود ندارد که ما تصور کنیم علت اولیه وجود، یک موجود آگاه و شعورمند و بیکران است. ✅ : ✍ مستشرقین و کسانیکه خود را فیلسوف غرب می‌نامند، با درک سطحی از این برهان دو اشکال بر این برهان کرده‌اند: یکی این‌که چه اشکالی دارد که آن زنجیره موجودات تا بی‌نهایت ادامه پیدا کند، دوم این‌که آن موجود اولیه جهان هستی خود ما باشد، یعنی هم‌چنان‌که شما می‌گویید خدایی در راس عالم است، ما می‌گوییم خود دنیا قدیم است و ازلی. 👈 در حقیقت این اشکالات یعنی متوجه نشدن برهان، چرا که بطلان تسلسل حکمی عقلی است و به اجتماع نقیضین منتهی می‌شود، زیرا در رابطه با تسلسل می‌گوییم وجود «الف» وابسته به وجود «ب» است و موجودیت و هستی خود را از «ب» گرفته و «ب» نیز از «ج»، و «ج» نیز از «د»، لذا اگر به موجودی که مستقل است و وجود، از آن خود اوست نرسیم، هیچ چیزی به وجود نخواهد آمد، چون همه وجودشان را از دیگری گرفته‌اند و این یعنی غیر مستقل و زمانی‌که می‌گوییم موجودی در راس است و او هستی را به وجود آورده، یعنی مستقل است و به شخص دیگری نیاز ندارد، پس مستقل بودن و غیر مستقل بودن، نقیض هم هستند و نمی‌توان تصور کرد یک موجود هم مستقل باشد و هم غیر مستقل، بنابراین در راس عالم تنها یک موجود وجود دارد و او مستقل و بی‌نیاز از غیر است. لذا بنا بر این‌که موجودی که در راس هستی است، نیازی به غیر خود ندارد، هر صفتی که به نحوی به نیاز و نقص برگردد از او منتفی می‌شود، از جمله جسم داشتن، اگر او جسم داشته باشد، اولا: به مواد تشکیل دهنده خود نیاز دارد، دوما: به غذا و تغزیه‌ای متناسب با خود، برای ادامه حیات نیاز خواهد داشت، سوما: دارای اجزاست و برای کامل شدن به اجزای خود نیاز خواهد داشت. چهارما: او در قالب مکان و زمان اسیر می‌شود و محدود می‌گردد. بنابراین خالق هستی نمی‌تواند ماده باشد، چون خودش نیز مانند این اجسام مادی، محدود و اسیر مکان و زمان می‌شود. لذا ما آن موجود را غیرمادی و غیر جسمانی می‌دانیم، نامحدود و دارای قدرتی بی‌نهایت. نکته دومی که در شبهه وجود دارد این است که گفته چرا آن موجود اولیه باید دارای شعور و آگاهی باشد، پاسخ این اشکال نیز روشن است، خلقت و ساختن یک مجموعه منظم، به آگاهی و شعور نیاز دارد، کدام عقل سلیمی می‌پذیرد یک تلفن همراه، یا یک کامپیوتر، کاملا بر اثر تصادف و شانسی از برخورد برخی مواد به وجود آمده باشد؟! این‌جا نیز می‌گوییم خالق انسان و دیگر حیوانات و عالم هستی، باید آگاه باشد، باید بداند چگونه خلق کند، باید با تدبیر و علم و شعور خلق کند. از طرف دیگر نبود علم در او نقص است و برای برطرف کردن این عیب و نقص، به شخص و موجود دیگری نیاز خواهد داشت تا به او تعلیم دهد و بیاموزد که چگونه خلق کند، پس ناقص و نیازمند به غیر است و این مطلب با بی‌نیازی آن موجود اولیه سازگاری ندارد. btid.org/fa/news/154991 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 پیامبران برای تبلیغ دین سختی‌ها را به جان می‌خرند! 💬 : مسلمین می‌گویند: پیامبر آن‌ها هر روز از مکانی عبور می‌کرد که شخصی یهودی بر سر او خاکروبه می‌ریخت و پیامبرشان بعد از بیمار شدن آن شخص، به عیادت او رفت. خوب مگر پیامبر مجبور بوده از آن مسیر برود؟ هیچ عاقلی ماشینش را هم جایی که پرنده‌ها هستند و خراب‌کاری می‌کنند پارک نمی‌کند، حال چگونه است که پیامبر آن‌ها هر روز آن مسیر را رفته است تا روی سرش خاک بریزند؟ ✅ : ✍ گوینده این سخن، در صدد است با بعید دانستن این موضوع، در ذهن مخاطب خود صحنه را طوری جلوه دهد تا مخاطب نیز تصدیق کند که چنین قضیه‌ای بسیار بعید است و قابل قبول نیست و حال آن‌که باید گفت انبیا و حالات عالی آنان با سایر مردم بسیار متفاوت است و آنان هوا و هوسی ندارند و حاضرند برای هدایت مردم سختی‌های بسیاری را تحمل کنند تا حتی یک نفر هدایت شود. 📓 در تاریخ نقل شده پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای هدایت مردم طائف به این دیار سفر کرد و به خانه برخی بزرگان آنان رفت، اما آن‌ها با بی‌مهری تمام پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از خانه بیرون کردند و او را دروغ‌گو و ساحر خواندند و بچه‌ها و سفیهان را تحریک کردند که ایشان را سنگ بزنند، حضرت از شهر بیرون رفت و در باغی که بیرون از طائف بود توقف کرد تا مقداری زیر سایه درختان آن استراحت کند و سپس به مکه برگردد. 👈🏻در این حین «عداس» که باغبان آن باغ بود به سمت حضرت آمد و بعد از گفتگویی بین آن‌ها، او به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ایمان آورد و دعوت حضرت را پذیرفت. بعدها پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود من می‌دانستم که جز عداس کسی دعوتم را نمی‌پذیرد. 🔹این سیره پیامبران است که برای هدایت مردم و لو یک نفر حاضر هستند سختی‌های زیادی تحمل کنند، مسیرهای طولانی را طی کنند و ناملایمات زیادی را با جان و دل پذیرا باشند. حتی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) چنان دل‌سوز مردم بود و برای هدایت شدن آن‌ها خود را اذیت می‌کرد که قرآن در مورد ایشان می‌فرماید: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ [شعرا/3] گویی می‌خواهی جان خود را از شدت اندوه از دست دهی به خاطر این‌که آن‌ها ایمان نمی‌آورند!». 👈🏻حتی در امت‌های گذشته پیامران زیادی به خاطر تبلیغ دین خدا کشته شدند. حضرت نوح حدود 950 سال قوم خود را به دین خدا دعوت کرد و هر روز طعنه و نیش و کنایه می‌شنید و مورد تمسخر و اذیت دیگران واقع می‌شد و حتی پسر خود او نیز او را مورد تمسخر قرار می‌داد، اما ثابت قدم بود و در راه دین تلاش می‌کرد. ✅ بنابراین گوینده این سخن پیامبران را مانند خود و دیگر افراد عادی فرض کرده - کافر همه را به کیش خود پندارد- و بر آن اساس اشکال کرده که اگر کسی یک بار از مسیری عبور کند که بر سر او خاکستر بریزند، دیگر از آن مسیر عبور نمی‌کند، اما او سخت در اشتباه است، انبیا با او و انسان‌های عادی متفاوت هستند و نفسی عالی دارند که از هرگونه هوای و هوسی بدور است و برای هدایت مردم دل‌سوز است و هر گونه سختی و اذیتی را تحمل می‌کند. btid.org/fa/news/154765 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 عقل و فطرت، پشتوانه خداپرستی 💬 : 🔸 آیا از اینکه گروهی از مردم در جاهایی از جهان، آلت‌پرستی یا گاوپرستی می‌کنند تعجب می‌کنید، بهتر است بدانید آنان نیز از رفتار و مراسمات شما اظهار تعجب می‌کنند؛ آیا با دیدن آیین آن‌ها، آنان را به حماقت و نادانی متهم می‌کنید، بدانید که آنان نیز با دیدن آیین و رسومات شما، شما را به حماقت و نادانی متهم می‌کنند. ✅ : ✍ گوینده این سخن در صدد است که با بیان این سخن، به مخاطب خود القا کند که همه ادیان و آداب و رسوم آن‌ها تقلیدی هستند و تفکر و تعقلی در میان آن‌ها نیست و همه کورکورانه انجام می‌شود و تنها برای پیروان آن آیین، مقدس و محترم هستند، لذا نماز و روزه مسلمانان با آلت‌پرستی و گاوپرستی و برخی آیین هندوان که به دور از تعقل و تفکر است، فرقی ندارد و همه مثل هم هستن؛ لذا برای درست زیستن باید همه ادیان و آداب و رسوم آن‌ها را کنار گذاشت. 👈🏻 در پاسخ به این مطلب می‌گوییم خداوند متعال نیرویی به نام عقل و فطرت به انسان ارزانی داشته است که معیاری برای پالایش تمام سخنان و رفتار و عمل‌کرد انسان است. بدون شک یکی از نیازهای انسان که از فطرت او نشأت می‌گیرد، میل به پرستش و عبادت موجودی برتر است، میل به معنویت و اعمال عبادی و دعا کردن است، اما این میل را باید درست هدایت کرد و با نیروی عقل و حکمت راهنمایی کرد تا به بیراهه نرود. ✅ بنابراین یگانه معیار ارزشیابی اعتقادات و عمل‌کرد انسان، عقل آدمی و تفکر اوست. بر این اساس، باید دید کدام اعتقاد و کدام رفتار بر پایه استدلال و برهان و دلیل است و کدام رفتار دلیل و مبنایی ندارد و از روی عادت و سنت‌های آبا و اجداد ایجاد شده و کورکورانه است و هیچ پشتوانه‌ای ندارد. 👈🏻 عقل آدمی هیچ دلیل و هیچ استدلالی برای پرستش بت، آلت انسانی، گاو یا هر موجود زمینی دیگر را نمی‌یابد، لذا آن‌ها را باطل می‌داند، آیینی هم که از این اعتقادات ناشی می‌شود را نیز عاقلانه نمی‌داند و جاهلانه و غیرمعقول می‌داند. چرا که عقل حکم می‌کند موجودی زمینی که خود مانند ما نیازمند است و هزار و یک نیاز و حاجت دارد، چگونه می‌تواند خالق و هستی بخش دیگران باشد. btid.org/fa/news/154497 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 آیا امام حسن مجتبی(ع) از معاویه پول گرفته است؟ 💬 : مقرری امام حسن و امام حسین(ع) از معاویه سالانه پنج هزار درهم بود که معاویه آن‌را به سالی یک میلیون درهم(معادل 4هزار کیلو نقره) افزایش داد. ✅ : ✍ دشمنان اسلام برای تخریب ائمه اطهار(علیهم‌السلام) و بدنام کردن آنان از هیچ عملی و هیچ دروغ و تهمتی دریغ نمی‌کنند. در این شبهه نیز دشمن با دروغ‌گویی تلاش می‌کند مخاطب را منحرف کند. لذا در پاسخ می‌گوییم: 🔸 تاریخ گواه است که امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) چند ماه سپاه خود را تدارک دید که به جنگ با معاویه برود، اما متاسفانه هر روز تعداد لشکریانش کم می‌شد و به سپاه معاویه می‌پیوستند. لذا حضرت مجبور به صلح شد و برای صلح شرایطی را برای معاویه قرار داد، برخی از آن شروط نیز به مسائل مالی برمی‌گشت از جمله این‌که حضرت نوشت: 👈🏻 مبلغ پنج‌میلیون درهم که در بیت‌المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) مصرف شود. البته در برخی نقل‌ها هم وارد شده که معاویه باید هرساله مقداری از بیت المال را به امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) بدهد، ولی در رابطه با مقدار آن اختلاف وجود دارد. در رابطه با این شرط دو نکته قابل طرح است: 1. معاویه بعد از رسیدن به خلافت، به قولش وفا نکرد، لذا هیچ پولی به امام داده نشد. معاویه وقتی به کوفه رسید به منبر رفت و خطبه‏ خواند، ولى نه تنها در مورد پای‌بندى به شرائط صلح تاكيدى نكرد، بلكه با حالت تحقیر و تمسخر گفت: «من به خاطر اين با شما نجنگيدم كه نماز و حج به جا آوريد و زكات بپردازيد! چون می‌دانم كه اين‌ها را انجام می‏‌دهيد، بلكه براى اين با شما جنگيدم كه شما را مطيع خود ساخته و بر شما حكومت كنم». آن‌گاه گفت: «آگاه باشيد كه هر شرط و پيمانى كه با حسن بن على بسته‏‌ام زير پاهاى من است، و هيچ‌گونه ارزشى ندارد». 2. امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) امام شیعیان است و عده‌ای از مردم پیرو او هستند، هم‌چنین بسیاری از فقرا و یتیمان شهر مدینه و کوفه و دیگر بلاد اسلامی، نیاز به کمک داشتند و چشم امید به امام دوخته بودند، لذا حضرت می‌خواست با موجودی بیت المال کوفه و پولی که سالانه از معاویه می‌گرفت، این افراد را تحت پوشش گرفته و به آن‌ها کمک کند. btid.org/fa/news/155868 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 برخورد امیرالمؤمنین علیه السلام با مخالفان 💬 : اگر داعش انسان‌ها را می‌سوزاند، این را از علی بن ابی‌طالب(ع) فرا گرفته است، او نیز مخالفین و کفار را می‌سوزاند، چرا که در کتاب کافی شیعیان بیان شده علی بن ابی‌طالب(ع) مخالفان را آتش زد. ✅ : ✍ بارها گفته شده که روش دشمن برای تخریب اعتقادات شیعه سوء استفاده از روایات و مطالب تاریخی و تقطیع آن‌ها و بیان آن مقداری از روایت یا تاریخ است که به نفع او و قابل سوء استفاده است. 👈🏻 در کافی بیان شده امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: 🔸 «عده ای از مردم نزد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمدند و گفتند: «سلام بر تو ای خدای ما» پس از آن‌ها خواست تا توبه کنند، اما توبه نکردند، پس چاهی را حفر کرد و در آن آتش قرار داد، سپس چاه دیگری کنار آن چاه حفر کرد و سوراخی بین آن دو ایجاد کرد، سپس آن افراد را در حفره دوم قرار داد تا مردند». 🔹 : در این روایت بیان شده که آن‌ها گفتند تو خدای ما هستی، لذا آن‌ها مخالف حضرت نبودند، آن‌ها مرتد شده و خدای عالم را منکر بودند، اما دشمن با زیرکی این روایت را تحریف کرده و گفته است حضرت مخالفان را آتش زد، در حالی‌که این غلط است و در آن زمان اکثر مردم در مقام عمل مخالف حضرت بودند و کسی با آنها کاری نداشت.. 👈🏻 سیره حضرت در برخورد با مخالفان نیز بر این بوده که تا آنان برای جامعه و جان و مال و آبروی مردم ایجاد مشکل نمی‌کردند، حضرت آنان را رها می‌کرد و برخورد نظامی نمی‌کرد، به طور مثال در جنگ صفین بیش از چهار هزار نفر از سپاه حضرت جدا شده و حضرت را مخالف اسلام و دین معرفی کردند، اما حضرت هیچ برخوردی با آن‌ها نکرد، تا زمانی‌که آن‌ها به جنگ و خون‌ریزی روی آوردند، آن زمان بود که حضرت با آن‌ها جنگید. 🔹 : در این روایت بیان نشده که حضرت آن‌ها را در آتش انداخت و سوزاند، بلکه بیان شده حفره‌ای کنار آتش ایجاد کرد و آن افراد را در آن انداخت. لذا در این قسمت نیز تحریف واقع شده است. همچنین در برخی روایات که بیان شده آن‌ها را سوزاند بسیاری از علما معتقدند که حضرت ابتدا آن‌ها را گردن زده است و سپس آتش زده است. 🔹 : این کشتن نیز بر اساس حکمت و ضرورت جامعه بود، زیرا آن‌ها ادعای ربوبیت و الوهیت حضرت را داشتند و از این کار نیز توبه نکردند، لذا حضرت برای عبرت گرفتن بقیه و این‌که خود او مبرای از این حرف‌هاست، آنان را کشت. btid.org/fa/news/156561 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 گرو دادن لباس زیر توسط امام علی(ع) واقعیت یا دروغ!؟ 💬 : مخالفان حدیثی نقل کرده‌اند به این مضمون که امیرالمومنین(علیه‌السلام) از فرط گرسنگى، به سوى شخص يهودى رفته و از وى طلب جو می‌كند. آن شخص یهودی برای ضمانت از وى چيزى به عنوان گرو می‌خواهد. حضرت نيز لباس زیر حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) را به عنوان گرو به شخص يهودى می‌دهد. سپس می‌گویند حضرت(نعوذ‌بالله) بی‌غیرت بوده که چنین کاری کرده است. ✅ : 🔸 : این حادثه در دو کتاب «الثاقب فی المناقب» و کتاب «الخرائج و الجرائح» نقل شده و علامه مجلسی(رحمه‌الله‌علیه) نیز از همین دو کتاب نقل می‌کند. در این دو کتاب هیچ سندی برای این حدیث نقل نشده لذا روایت بدون سند و ضعیف است، در ضمن در هیچ کتابی از شیعه و اهل سنت سخنی از این حدیث به میان نیامده است، لذا خبر واحد است و ضعیف محسوب شده و اصلا قابل قبول نیست. 👈🏻کتاب «الثاقب» از «ابن حمزه طوسى» است که در قرن ششم بوده و قبل از ایشان در هیچ کتاب روایی نقل نشده و اولین بار ایشان این حدیث را نقل کرده است و بزرگانی مانند کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی که قبل از ایشان بوده اند، هیچ اشاره‌ای به این حدیث ندارند، لذا اعتباری ندارد. 🔸 : محتوای این حدیث نیز هیچ دلالتی بر این ادعا ندارد؛ زیرا اولا: لفظ «مُلَاءَة» در حدیث، از سوی شخص معاند به معنای لباس زیر(مانند شرت و شلوارک) معنا شده است، در حالی که هیچ‌کدام از کتب لغت‌ معتبر چنین معنایی را بیان نکرده‌اند، در بیشتر کتب لغت‌ مانند کتاب العین(قرن دوم)، المحيط فی اللغة(قرن چهارم)، لسان العرب(قرن هشتم) و المصباح المنير(قرن هشتم) این لغت با «مِلْحَفَة» هم معنا دانسته شده وملحفه هم به معنای پارچه بلندی است مانند روپوش که روی لباس‌های دیگر قرار می‌گیرد. 👈🏻حتی علامه مجلسی در توضیح لغت «الملاءة» می‌نویسد: «الملاءة بالضم و المد الإزار و الريطة» در فرهنگ لغت نیز الإزار به معنای هر پوششى براى انسان و یا ملافه به کار رفته است و الريطة نیز به معنای پارچه ى دو تكه كه از يك جنس بافته يا آماده شده باشد، كفن، جامه‌اى كه مانند ملافه باشد، به همین خاطر اصلاً علامه مجلسی نیز این لفظ را به معنای لباس زیر نگرفته است. btid.org/fa/news/145159 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💬 : 🔰اگر در نهايت هر آنچه به صلاح است پيش مياد و پشت هر اتفاقي حکمت خدا قرار دارد پس چرا خدا گفته دعا کنيد؟ ✅ : ✍ در باره نقش وتاثير دعا بايد گفت : 🔹امام صادق(علیه السلام) مي‌فرمايد: "دعا، قضاي الهي را بر مي‌گرداند، اگر چه قضاي الهي محکم شده باشد. از اين رو زياد دعا کن که آن کليد هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است". (1) 💠از امام کاظم (علیه السلام) نقل شده : "بر شما باد به دعا کردن زيرا دعا و درخواست از خدا بلائي را که از مرحله‌قدر و قضا گذشته و جز امضاي آن نمانده (يعني تمامي اسباب آن فراهم شده، ولي هنور در خارج وجود پيدا نکرده) بر مي‌گرداند". (2) 🗞امام صادق (علیه السلام) مي‌فرمايد: "خدا را بخوان و دعا کن و مگو کار گذشته است!". (3) 🌿البته نبايد از ياد برد که تاثير دعا و ديگر عوامل در تغيير قضا و قدر تاثيري مطلق نيست و همه تقديرات و قضاها قابل تغيير نيستند؛ به عبارت روشن تر فقط قضاي غير حتمي هستند که تغيير پذيرند نه قضاي حتمي و قطعي . 📚پی نوشت: 1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه ش ، ج 2، ص 470. 2. ترجمه تفسير الميزان‏ ، موسوى همدانى سيد محمد باقر ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم‏ ، قم‏ 1374 ش، ج 2، ص 55. 3. اصول کافي،همان ج 4، ص 466 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 پیام‌های اسلام قبل و بعد از هجرت فرقی نکرده است! 💬 : اغلب آیات صلح جویانه قرآن کریم از قدیمی‌ترین آیات هستند که مربوط به دوره اعلام پیامبری محمد(ص) در مکه بوده‌اند. پس از هجرت محمد(ص) به مدینه، پله پله آیات جنگجویانه فزونی یافت. در نتیجه ذکر «اسلام دین صلح است» قریب 1400 سال است که منسوخ شده است. ✅ : ✍ در این شبهه دشمن می‌خواهد بگوید اسلام به محض قدرت گرفتن، خشونت ذاتی خود را نشان داده و دیگر از صلح و دوستی صحبتی ندارد و همه آیات نازل شده درباره جنگ و خون‌ریزی است، که کاملا نادرست و کذب است و هرگز با واقعیت سازگاری ندارد. 👈🏻متخصصان علوم قرآنی می‌گویند حدود 28 سوره از قرآن مدنی هستند و در شهر مدینه و برخی در اوج قدرت مسلمانان بر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شده‌اند که مفاد بسیاری از آن‌ها احکام، اعتقادات و اخلاق و رأفت اسلامی است. به طور مثال سوره حجرات در سال پنجم هجرت نازل شده که در آن به عالی‌ترین دستورات اخلاقی می‌پردازد و مسلمین را از غیبت کردن، مسخره کردن، تهمت زدن، حتی فکر بد و پلید نسبت به همدیگر منع می‌کند، و در آیه‌ای عالی و بلند مرتبه به مساوات بین همه انسان‌ها اشاره کرده و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ [حجرات/13] ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و ملت‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. 🔸بی‌تردید گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست» یعنی هیچ چیز مادی و دنیوی مانند پول و ثروت و نژاد و قوم و قبیله و ... سبب برتری انسان‌ها نیست. 👈🏻دو نمونه نیز از رأفت اسلامی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیان می‌شود تا نشانه صحت سخنان ما باشد، حضرت در سال ششم هجرت - که مقداری قدرت یافته بود- برای انجام اعمال حج به سوی مکه می‌رود که ابوسفیان مانع این کار می‌شود و در آن‌جا صلح حدیبیه بین آن‌ها بسته می‌شود، حتی برخی از اصحاب به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) اعتراض می‌کنند که چرا صلح کردید و باید می‌جنگیدیم، اما حضرت صلح را با همه شرایطی که آن‌ها تعیین کرده بودند پذیرفت. 🔸نمونه دوم فتح مکه در سال هشتم هجرت است، بعد از آن‌که مسلمانان به اوج قدرت رسیده بودند، با حدود 10 هزار نفر به نزدیکی مکه رسیدند، اهل مکه همان کسانی بودند که مهاجران را از خانه و کاشانه خود بیرون کرده بودند، اموال آن‌ها را مصادره و برخی از عزیزان آن‌ها را کشته بودند، نقل شده وقتی سپاه اسلام به نزدیکی مکه رسید، «سعد بن عباده» که پرچم سپاه اسلام را در دست داشت، این شعر را می‌سرود: «الیوم یوم الملحمه، الیوم تستحل الحرمه: امروز روز نبرد است، امروز جان و مال شما حلال شمرده می‌شود.» پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از شنیدن این سخن، بسیار ناراحت شدند و بلافاصله فرمودند: «الیوم یوم المرحمه: امروز روز رحمت است» سپس سعد را از مقام خود عزل کردند و امیرالمومنین(علیه‌السلام) را به جای او منصوب نمود. btid.org/fa/news/157147 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈