•💛🕊•
دلخوشمباتواگرازدورصحبتمیکنم
باسلامی،هرکجاباشمزیارتمیکنم..!
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
___روزت را زیبا کن!
#عزیزم_حسین...♥️
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَ
اَلْفــرَجْ
بحق حضࢪٺزینبڪبرۍ
سلاماللهعلیها 🤲🏻
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت185 گذر از طوفان✨ فروغی متاسف سرش رو تکون داد به کاغذ روی میز اش
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت186
گذر از طوفان✨
همه اتاق رو مرتب کردم صدای زنگ تلفن پخش شد نگاهی به صفحه ش انداختم
این شفقت امروز تا درست وحسابی اعصابم رو بهم نریزه خیالش راحت نمیشه
کلافه تلفن رو برداشتم
_الو
باصدای بلندی گفت
_خانم نیکجو آروم شدی؟
الان جا داره یه به توچه بهش بگم
_بله
_آقای فروغی گفتن برید اتاق مدیریت
_چرا؟
_خب کارتون دارن چرا نداره
چکار داره من که بهش گفتم امروز میرم
صدای شفقت دوباره بلند شد
_خانم نیکجو شنیدی ؟
_بله شنیدم میرم
خداحافظی کردم وتلفن رو قطع کردم
مقنعه م رو مرتب کردم کلید رو از روی میز برداشتم سمت در اتاق رفتم وبیرون رفتم در رو کلید کردم به طرف اتاق مدیریت رفتم
چند ضربه به در اتاق زدم صدای به فرمایید گفتن فروعی بلند شد دستگیره رو پایین کشیدم در رو باز کردم چند قدم جلوتر رفتم سمت در چرخید
_خانم شفقت گفتن بیام
وسط حرفم به مبل روبروی میزش اشاره کرد
_در ببنید بفرمایید بشینید
کاری که گفت رو انجام دادم
روی مبلی که روبروی میزش بود نشستم گوشی رو برداشت شماره ای رو گرفت
_خانم شفقت کسی با اتاق مدیریت کار داشت بگید منتظر بمونه کار پرونده ها تموم بشه زنگ میزنم
تلفن رو سر جاش گذاشت گلوش رو صاف کرد وکمی صندلیش رو جلو کشید دست هاش رو روی میز گذاشت
_شماره پدرتون بدید باهاشون صحبت کنم
نفس کلافه ای کشیدم
_آقای فروغی خواهشا کوتاه بیاید دردسر برام درست نکنید
نگاهش رنگ تعجب گرفت
_چه دردسری میخوام مشکل پدرتون حل بشه شماهم حواستون به کارتون باشه
_توضیح دادم بابام خبر از قسط وبدهی ها نداره
طوری که انگار حرفم رو باور نکرده باشه گفت
_مگه میشه پدرتون از شرایط خونه و زندگیش خبر نداشته باشه
کمی رو مبل جابجا شدم
_برای زندگی ما شده
_پس پدر شما چه نقشی توی زندگی دارن که دخترش باید برای خرج ومخارج زندگی کار کنه
از حرفش عصبانی شدم
_بابام آدم بی خیالی نیست ولی بعد فوت مامانم زن براش گرفتن بعد چند ماه متوجه قرض های که زن بابام برای خونه گرفته بود مجبورشدم برم سرکار چند جایی کار کردم ولی باحقوق خیلی کم روز به روز شرایط نسیه گرفتن ها بدتر میشد
فروغی چشم هاش هر لحظه گرد تر میشد
سوالی گفت
_زن بابات چرا نسیه میگرفت مگه پدرتون همه چی تهیه نمیکرد؟
چه گرفتاری شدم چطوری بگم برادرای ناز بانو باعث شدن بابام درگیر اعتیاد بشه حواسش رو از زندگی پرت کنن و خواهرش بشه خونه خراب کن زندگیمون
کارم بجایی رسیده برای فروغی شرح حال اتفاق های که افتاده رو تعریف کنم
_بابام بعد از فوت مامانم دیگه مثل قبل نبود همه کارت پس انداز و همه چی افتاد زیر دست ناز بانو اونم میگه همه رو دادم بجای بدهی های قبلی میدم
_خب پدرتون چرا قبلا قرض هارو تسویه نکرد
کلافه تر از قبل اعصابم بهم ریخت دندون هام رو روی هم فشار دادم
_چون فکر میکرد زنش فرشته نجاته همه زندگی رو داره درست اداره میکنه
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ
پس آدم از پروردگار کلماتی را آموخت و خدا توبه اش را پذیرفت.
بقره/۳۷
ای کلمه ی رسیدن به خدا #حسین
ما به اصطلاح آدمها از آسمان به زمین می رسیم وقتی دستورات خدا را فدای وسوسه های شیطان می کنیم !
و اینجاست که بار دیگر خالق، مخلوقش را تنها و سرگردان نمی گذارد و مشتاقانه او را در آغوش می کشد و حسین علیه السلام تسبیح وصل عبد و معبود می شود یا قدیم الاحسان به حق الحسین ....
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت186 گذر از طوفان✨ همه اتاق رو مرتب کردم صدای زنگ تلفن پخش شد ن
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت187
گذر از طوفان✨
فروغی چند دقیقه ای توی فکر رفت دستش رو زیر چانه ش گذاشته
_خب پدرتون چرا پیگیر نشده
هر سوال فروغی باعث میشد کلافه تر وعصبی تر بشم نفس عمیقی کشیدم که به اعصابم مسلط بشم از کوره در نرم
_بابا پیگیر چی میشد؟
_از خانمش میپرسید بدهی هاروتسویه کرده یانه اصلا چطور اجازه داده با این سن کم سرکار برید؟
خدایا چرا سوالاش تموم نمیشه
_ناز بانو طوری پیش بابا وانمود میکرد که همه چی عالیه وخوب پیش میره وهیچ مشکلی نداریم منم از نسیه گرفتنش وپس ندادن قرض ها خبر نداشتم یه روز دو نفر اومدن جلوی در خونه گفتن اگر بابا تا یه هفته دیگه قرضشو پس نده شکایت میکنن وحکم جلب بابا رو میگیرن کسی خونه نبود از استرس حالم بد شد ناز بانو برگشت خونه قضیه روبهش گفتم طلبکار شد خیال داری با این کارتی که دو ریال رو حسابشه من خرج زندگی و مهمونی بدم بعد قرض ها روهم پس بدم برو سرکار قرض هارو پس بده
فروغی که داستان زندگی ما براش جالب شده بود کنجکاو تر از قبل پرسید
_مگه پدرت قبل از فوت مادرت کارش چی بود؟وضع زندگیتون چطور بود؟
هرچی سعی میکنم این بحث رو جمعش کنم بازم یه سوال دیگه میپرسم ای کاش اصلا نمی اومدم
_وضعمون بدنبود یه مغازه داریم که قبلا خواربار فروشی بود بابا چند نفر کارمندش بودن زمین کشاوزی وباغ هم داریم
بابا هم بیمه س حقوق داره
فروغی به صندلیش تکیه دارد دست به سینه با تعجب نگاهی بهم انداخت
_با این شرایط چرا قرض وبدهی داشتید و زن بابات تسویه شون نکرده؟
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
•💛🕊•
دلخوشمباتواگرازدورصحبتمیکنم
باسلامی،هرکجاباشمزیارتمیکنم..!
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا خواسته تو عزیز باشی ...
**می دانم که میخندی به بازی های اهل دنیا!
بعد طلاق فکر انتقام کورم کرد. وضعیت حجابم روز به روز بدتر میشد. طوری که اگر خودم رو معرفی نمیکردمکسی نمی شناختم. اولین سوژهم رو انتخاب کردم. یکی از هم محلی هامون بود. مرده دلش پسر میخواست و همسرش دو تا دختر بدنیا آورده بود. این ضعف خوبی بود برای فریبش. خودم رو سرراهش قرار دادم. با هر ترفندی بود بهش نزدیک شدم و از درد دل شروع کردم.کمکم بهم پا داد و صمیمی شدیم. درد از ظاهر رو به درد دل های یک زن بیوه رسوندم و گفتم که دنبال یه سایهی سر هستم. خودم پول دارم و اصلا دنبال خرجی گرفتن نیستن. خیلی زودتر از چیزی که فکرش رو میکردم گول خورد و محرمم کرد...
https://eitaa.com/joinchat/925958166C647d227a1a
محرمش شدم. دوست داشتم تحقیر و آزار همسرش رو ببینم. بهش گفتم من اصلا ناراحت نمیشمتوی این وضع گرونی از کجا بیاری دو تا خونه بگیری. منو ببر خونه پیش زنت. طوری جلوه دادم که انگار اینرفتار خیلی طبیعی هست. احمق تر از هر حرفی بود.دستم رو گرفت و برد خونهش. همسرش با دیدنم....
https://eitaa.com/joinchat/925958166C647d227a1a
وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ
قصص/۸۸
و با خدای یکتا خدای دیگری مخوان.
یه وقتا یادمون میره این خداست که همه ی گره ها رو باز میکنه...
#قرآن_بخوانیم 🍃
to ay eshgh.mp3
4.66M
👌تو ای عشق و تمام وجودم
❣ #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
🎙علی فانی
.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
•💛🕊•
دلخوشمباتواگرازدورصحبتمیکنم
باسلامی،هرکجاباشمزیارتمیکنم..!
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
می گفت:
تو یه گودال شهید پیدا کردیم
هر چی خاک بیرون میریختیم انگار دوباره بر می گشت و تمومی نداشت..
اذان شد گفتیم بریم فردا برگردیم شب خواب جوونی رو دیدم گفت:
دوست دارم گمنام بمونم، بیلت رو بردار و ببر...
✍اگــر در خواسته هایت
حکمت خـــدا را در نظــر بگیری؛
هــرگــز نـاراحت نخواهے شــد..
🌷#شهید_محمد_حسین_محمدخانی
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت187 گذر از طوفان✨ فروغی چند دقیقه ای توی فکر رفت دستش رو زیر چ
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت188
گذر از طوفان✨
تا سر از کل زندگی من در نیاره کوتاه بیا نیست
_همسربابام بهش گفته بود همه رو تسویه کرده ولی دروغگو گفته بود
فروغی زیر لب عجبی گفت دوباره دستش رو روی میز گذاشت وپرسید
_زن بابات از نظر روح و روان وعقلی سالمه؟
_آره چطور مگه؟
_آخه کسی با این طرز رفتاری بعید میدونم در سلامت عقلانی به سر ببره
شما چرا به پدرتون نگفتید بدهی ها تسویه نشدن
کاش گردنم میشکست پام به اتاقش نمیرسید هرچی میگم سوالاش تموم نمیشه
آروم روی میز زد
_خانم نیکجو باشمام سوالم رو نشنیدید؟
نفس عمیقی کشیدم
_چرا شنیدم
_خب جواب نداره؟
چرا انقد سمجه وقتی جواب ندادم باید متوجه بشه دوست ندارم بگم
باخانم نیکجو گفتنش کلافه تر از قبل گفتم
_بله ؟
_نمیخواید جواب بدید یا دنبال جواب میگردید
از حرفش جا خوردم
_متوجه منظورتون نشدم
_جواب دادن به یه سوال انقد سکوت وفکر کردن نمیخواد
چقد پررو تشریف داره بزور میخواد حرف از دهنم بیرون بکشه معلومه تا جوابشو ندم ول کن نیست
گلوم رو صاف کردم وگفتم
_بخاطر شرایط بابا نمیشد حرف بزنم
طوری که حرفم رو باور نکرده باشه نگاهی بهم انداخت وسوالی پرسید
_چه شرایطی؟
بهتره برم بیرون خسته شدم از دست سوال پرسیدنش
کلافه از روی مبل بلند شدم فروغی نگاهش رنگ تعجب گرفت
_از حرف من ناراحت شدید؟
چه رویی داره خدایا خیال داره ناراحت نشم از ریز و درشت زندگیم با خبر بشه
به مبل اشاره کرد
_بشینید حرف بزنیم میخوام یه راهی برای حل کردن مشکلتون پیدا کنم اگرم سوالی پرسیدم از رو فضولی نبوده
چقد خودشم تحویل میگیره
_خانم نیکجو بشینید
_آقای فروغی ممنون از لطف شما گفتم که خودم حلش میکنم
از بالای چشم نگاهی بهم انداخت
_چطوری میخواید حلش کنید ؟
به سرامیک های وسط اتاق خیره شدم
_پول قرض میگیرم بعد پسش میدم
_توی این سن پول قرض گرفتن برای یه دختر بد نیست؟
چه حرف پر دردی زد پول قرض گرفتن و رو انداختن بدترین چیزیه که برای یه دختر پیش بیاد
_وقتی مجبوربشی فقط میخوای حلش کنی
ابرو هاش رو بالا انداخت
_یعنی اگر کسی مجبور بشه از دیوار مردم بره بالا تا بدهیش رو بده کارش اشتباه نیست؟
چی فکر کرده راجب من فقط مونده تهمت از دیوار مردم بالا رفتن بهم بچسبونن
اخم کردم وناراحت گفتم
_نخیر مگه دیونه م از دیوار مردم بالا برم شماهم مثل همسر بابام که میگفت برو از خودت مایه بزار فکر کردی بخاطر حل مشکلاتم حاضرم برم دزدی
فروغی با چشم های گرد شده وصورت متعجبش بهم خیره شد
_زن باباتون چی گفتن؟
خاک تو سرم انقد رو اعصابم راه رفت وهی سوال پرسید چه گندی زدم نفهمیدم چی گفتم آبروم رفت
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
تو مناجات شعبانیه میخونیم :
وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ
أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا
أَنِّي أُحِبُّكَ ...
#معبودم
اگر در دوزخم افكني
به دوزخيان اعلام خواهم كرد كه
تو را دوست دارم...♥️
با اون شـٰال سبز محمدیش💚؛
با هیبت علویش ، با وقار فاطمیش ،
با بیانِ زینبیش، از همھ دلبرۍ میکنھヅ
هࢪ دل سختـے رو آب میڪنھ . .
هر پشیمونـے رو میبخشھ!(:🙃🍃'
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا صاحب الزمان ...💔😭