معترضانه گفت:
کجایی ای #خدا ؟!
به آرامی ندا داد:
تو کجایی بنده ی من؟!
اِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَاَرى...
«كانت تبكي و تبتسم في ذات اللحظة...
كترتيل آية إن مع العسر يسرا...»
درست در یک لحظه،
هم گریه می کرد و هم می خندید ؛
شبیه تلاوت آیه ی ان مع العسر یسرا...
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت23 گذر از طوفان✨ سوار اتوبوس شدیم روی یه صندلی دو نفره نشستیم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت24
گذر از طوفان✨
وارد شرکت شدیم نگاهی به پله ها انداختم
_پریسا باید بریم طبقه چندم؟
_ طبقه اول
پله ها رو یکی یکی بالا رفتیم جلوی در قهوه ای تابلو اسم شرکت روش نصب شده بود وایسادیم
_زنگ بزن
نگاهی بهش انداختم
_من زنگ بزنم؟
_آره چرا تعجب میکنی
انگشتم رو روی زنگ گذاشتم بعد از چند دقیقه در باز شد خانمی که خستگی توی صورتش موج میزد بین چهار چوب در ظاهر شد و بی حوصله گفت
_بفرمایید؟
پریسا روزنامه رو بالا آورد
_سلام برای آگهی که زدید اومدیم
جوابمون رو داد دستش رو دراز کرد روزنامه روگرفته بهش خیریه شد
_ بیاید داخل در هم پشت سرتون ببنید
پشت سرش داخل رفتیم و در رو بستیم به پریسا نزدیک تر شدم وگفتم
_بنظرت این صاحب شرکته؟
_نه رئیس شرکت خانم نیست
_از کجا میدونی؟
روزنامه رو بالا آورد به اسم شرکت اشاره کرد
_پس خوبه این خانم اخمو نیست
باصدای داد خانمی که با اعتراض گفت
_شما چطوری اومدید داخل شرکت
ساکت شدیم سر جامون خشکمون زد
_باشما هستم
خانمی که در رو برامون باز کرده بود باچند پرونده از اتاق بیرون اومد
_ خانم شفقت چرا داد میزنید برای استخدام اومدن
_شما در رو براشون باز کردید ؟
مگه اینجا خونه خاله س هرکی در بزنه در رو براش بازکنید
_خونه خاله نیست خیلی رفت و آمد داخل شرکت براتون مهمه یه صندلی بزار کنار در بشین همون جا هرکی اومد اول سوال پیچش کن بعد راهش بده
_خوبه والا فروغی همه دردسر و کارای سخت رو رو دوش من انداخته بقیه کارمند ها زبونتون دراز شده
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
🌴زمینى بودند
اما زمین گیر نبودند
آسمانياڹ
دستهايماڹ
به سمت آسماڹ بلنداست ..
مارا نيزدرڪنارخودجاى دهيد
#شادی_روح_شهدا_صلوات
.
.
الهی
بیایی و در استقبالت
خودم دور سرت
اسپند دود کنم
[ امام زمانم (عج)]
.
.
.
در کافی شاپ پیاده شدم
دیدم علی با تیپ عالی و لبخند ژکوند برام دست تکون میده.
سعی کردم آرامش خودمو حفظ کنم.
_سلام خانم، شبنم بانو کجایی شما؟
ناسلامتی دوهفته دیگه عقده ها؟
کلی از برنامه ها مونده.
_علی ببین من چی میگم وسط حرفم نپر منم قضاوت نکن.
با دقت گوش میداد
_من پس فردا قراره عقد کنم
به دلایلی که نمیخوام بگم من نمیتونم با تو ازدواج کنم.
علی امیدوارم بری و خوشبخت بشی
تو لایق بهترینایی...
از روی میز بلند شدم بغضم اجازه نمیداد حرف بزنم رفتم به سمت در
که علی دوید پشت سرم و گوشه کیفم وکشید
_صبر کن ببینم این حرفا چیه میزنی؟ توحالت خوبه؟ تو نامزد منی رسما
شرعا هم تا دوهفته دیگه
_علی ادامه نده. من نمیتونم با تو ازدواج کنم اینقدر سختش نکن
_چرا نمیتونی؟....
https://eitaa.com/joinchat/1909326006C2fcb3adffd
شهید اِدواردو آنیلی کیست؟
به مناسبت ۱۵ نوامبر، سالگرد شهادت ادواردو آنیلی
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
هدیه به
شهید ادواردو آنیلی
#روز_شمار_شهدایی
#دهمرتبه ذکر روز سه شنبه: #یاارحمالراحمین (صدمرتبه)
✅ ذکر روز سه شنبه موجب روا شدن حاجات میشود.
#سالروزشهادت
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
هدیه به
#شهیدمدافعحرمبهزادسیفی
#شهیدمدافعحرمجلیلخادمی
#شهیدمدافعحرمصالححسنزاده
#شهیدمدافعحرممحمدرضاابراهیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بہامید
روزۍ ڪہ
متن تمام روزنامہها🗞
یڪ جملہ باشد
و آن:
"مهدۍ(عج) آمد"♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
عاشق شهادت بود همکارش میگفت،وقتی میرفتم توی اتاقش همیشه رو یه برگه ای مینوشت... شهید ابوذر امجدیان آخرهم به آرزوش رسید
#شهید_مدافع_حرم_ابوذرامجدیان🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز برای آمدنش قدمی برداشته ای؟!
#امام_زمان
هدف مآ رسیدن بھ
جآیۍ است ڪه بتوآنیم
بہ رآحتے از راحـتے بگذریم(:
استاد پناهیان✨
.
.
.
.
پیرزن نابینایی جلوی حضرت موسی را گرفت.
گفت دعا کن خدا چشمانم را برگرداند.
حضرت موسی گفت باشد.
پیرزن گفت: دعا کن جمالم را هم برگرداند.
حضرت یک مکثی کرد. با خود گفت : چشمانش را که خدا داد، حالا دیگر ...
وحی آمد که موسی چرا فکر می کنی؟!
مگر از تو میخواهد؟!
#آیت_الله_فاطمی_نیا
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت24 گذر از طوفان✨ وارد شرکت شدیم نگاهی به پله ها انداختم _پر
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت25
گذر ازطوفان✨
پریسا چشم هاش روبست ونفس عمیقی کشید بعد از چند لحظه چشم باز کرد وسط بحث کل کل خانم شفقت و کارمند شرکت گفت
_خانم چرا دعوا دارید، با همه مراجعه کننده هاتون اینطور برخورد میکنید.
شما آگهی استخدام زدید ما هم برای کار اومدیم وگرنه بیکار نبودیم بیایم شمارو ببینیم
با اخم بهمون خیره شد
_بچه سن شما به کار کردن نمیخوره من هم وقت ندارم هرکی از خونه باباش قهر کنه بیاد دنبال کار بهش جواب بدم مگه کار کردن الکیه که بخوام دوتا خردسالو استخدام کنم
ازلحن حرف زدنش بهمون برخورد دست پریسا رو گرفتم آروم گفتم
_بیا بریم کاری که قرار باشه این بد دهن به ما بده ارزش نداره
_صبرکن حالشو بگیرم بعد میریم
چند قدم جلو رفت دستش رو روی میزی که شفقت پشتش ایستاده بود گذاشت
_فامیلتون شفقته درسته؟
_فکر کن آره
_نمیخوام فکر کنم باید مطمئن بشم دارم با منشی حرف میزنم یا کارمند یا رئیس که ریاست بهت نمیخوره وصاحب اصلی اینجا نوشته شده اسمش فروغیه، پس اینجا پست مهمی نداری که تشخیص بدی ما به درد استخدام میخوریم یا نه
بچه هم به کسی مثل شما گفته میشه البته یه بچه بی ادب که دهنش رو باز میکنه به خودش اجازه میده هر حرفی رو بزنه
الانم بارئیس اینجا کار داریم نه شما
شفت بخاطر حرفهای که شنید جاخورد کمی هول شد
_ببین دختر جون من از صبح تاحالا بخاطر کارهای شرکت با صدنفر سر کله زدم الانم خسته م این آگهی استخدام هم برای الان نیست وقتش گذشته
_پس چرا توی نیازمندی های امروز چاپ شده ؟بعد چرا زنگ زدم نگفتید استخدام ندارید؟
_حتما دفتر روزنامه اشتباه کرده ،من هم متوجه نشدم کدوم استخدام رو میگید وگرنه میگفتم نیاید
_عجب الان آقای فروغی نیستن؟
_نه یکساعت پیش رفتن
_فردا میان؟
_چطور؟
_کارشون دارم
باحالت دست وپاچگی گفت
_نمیدونم شاید بیاد
_باشه فردا بر میگردم خداکنه بیاد سرکار
پریسا با حرف هاش حال شفقت رو آشفته کرد وسمتم اومد
_ترانه بریم
پا به پای هم سمت در رفتیم و از شرکت بیرون رفتیم
_وقتی استخدام ندارن چرا فردا برگردیم؟
انگشتش رو روی بینیش گذاشت
_هیس فعلا بریم بعد حرف میزنیم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان بگو ابراهیم خسته ام از دنیا...
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت25 گذر ازطوفان✨ پریسا چشم هاش روبست ونفس عمیقی کشید بعد از چن
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت26
گذر از طوفان✨
جلوی در پریسا نگاهی به تابلوی که به اسم شرکت بود انداخت
_چرا زوم کردی روی تابلو ها بیا بریم
_دنبال یه شماره تلفن یا همراه گشتم زنگ بزنم بگم منشی شون چقد پررو بی ادبه ،یه تو دهنی بهش بزنن حرف زدن یاد بگیره
_بیخیال بیا بریم اینا که استخدام ندارن فردا هم این همه راه رو نیایم
_فردا نمیایم ولی این شفقت دروغ گفت استخدام ندارن مشکوک میزنه
_چرا الکی بگه استخدام نداریم؟
_همین برام سوال شده ،حواست بود تا گفتم رئیس تون کی میاد چقد هول شد
_آره شاید ترسیده میخوایم بهش بگیم منشی بداخلاقه ،نگران شد
_حیف مسیر اینجا تا خونه دوره وگرنه صبح می اومدیم برجکشو میاوردیم پایین تا حرف زدن یاد بگیره
_چرا انقد حرص میخوری کسی که اخلاقش بد باشه یه روزی چوبشو میخوره اگر با همه مثل ما رفتار کنه جواب رفتار بدش رو میبینه
_آخه پررو بود ،بعضی از منشی ها یه طوری خودشون میگیرن تند و بد با همه حرف میزنن که دکتر یا رئیسی که براشون کار میکنن اونطور حرف نمیزنن
_آره درست میگی ولی به ما چه که حرص بخوریم
_ترانه چقد خونسرد و آرامی من تحمل ندارم جواب اینجور کسی رو ندم
_چند بار بی خیال بشی توجه نکنی دیگه برات مهم نیست
_نمیشه اگر جواب ندم چند روز با خودم میجنگم چرا دو تا حرف بهش نزدم
خنده صدا داری کردم
_خدا به داد کسی برسه پیش تو اشتباه کنه
_آره تا ادبش نکنم کوتاه نمیام
به شوخی گفتم
_اگر قصد کتک زدن منم نداری بگو داریم کجا میریم
لبخندی گوشه لبش نشست
_من دنیا رو بزنم نمیتونم دوست خل چند ساله مو بزنم داریم میریم خونه مادر بزرگم
_مطمئنی داییت خونه س؟
_آره بهش گفتم، احتمالا الانم منتظرماست
_کاش خودمون برمیگشتیم زحمتش نمیدادیم
_زحمت نیست فقط من قضیه رو یه طور دیگه ای براش تعریف کردم چیزی پرسید حواست باشه سوتی ندی
_باشه اصلا حرف نمیزنم تا سوار ماشین بشم میخوام بخوابم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
دوستانی که نتونستن رمان مسیر اشتباه کامل بخون به ادمین پیام بدن
امروز به قید قرعه به پنج نفر لینک رایگان داده میشه
@Karbala15
شـــهــیــدانـــه🌱
دوستانی که نتونستن رمان مسیر اشتباه کامل بخون به ادمین پیام بدن امروز به قید قرعه به پنج نفر لینک را
ماهم به اعتصابات سراسری پیوستیم😂
البته دیروز که جاموندیم،ولی امروز فردا به کوری چشم دشمن برای وی آی پی مسیر اشتباه وحامی من #تخفیف داریم ✌️🇮🇷
بدو جا نمونی فردا هم تخفیف ویژه داریم😍
إحفظ بالذي ينطق إسمك
كأنما يصف مكاناً آمناً
مواظبِ كسی كه از اسمت
مثل يک پناهگاهِ امن ياد ميكنه باش
.
.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین دارایی انسان اندوخته های صدقه است
امام رضا علیه السلام
به قول استاد عباسی:
ببین جوون دهه هشتادی، تو بین سینِ سلبریتی و شینِ شهادتی دیگه حق انتخاب با خودته...
آیت الله #مجتهدی_تهرانی:
🔹جوانی در مسجد گوهرشاد به من گفت:
🔹"لباسهایی که چروک و کثیف است موادی برای شستشو و تمیز کردن آنها هست؛ حال اگر قلب را زنگار بگیرد آیا وسیله ای برای پاک کردن آنها داریم؟"
از سوال او خوشم آمد و گفتم :
🔷" بله! با دو کار میشود این زنگارها را از دل برد؛ یکی #تلاوت_قرآن و دیگری #استغفار کردن خصوصا در سحرها"
✨پیامبر اکرم (ص)فرمودند:
🔷"دلها را زنگار میگیرد مانند زنگار مس، پس آنها را با #استغفار و #قرآن_خواندن جلا دهید"
📚بحارالانوار
🍁🍂🍁🍂
🔴تصویر شهید طلبه بسیجی که با پرتاب کوکتل مولتوف اغتشاشگران در شیراز به شهادت رسید
.
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
🌹 #شهید_محمد_مویدی 🌹