هدف مآ رسیدن بھ
جآیۍ است ڪه بتوآنیم
بہ رآحتے از راحـتے بگذریم(:
استاد پناهیان✨
.
.
.
.
پیرزن نابینایی جلوی حضرت موسی را گرفت.
گفت دعا کن خدا چشمانم را برگرداند.
حضرت موسی گفت باشد.
پیرزن گفت: دعا کن جمالم را هم برگرداند.
حضرت یک مکثی کرد. با خود گفت : چشمانش را که خدا داد، حالا دیگر ...
وحی آمد که موسی چرا فکر می کنی؟!
مگر از تو میخواهد؟!
#آیت_الله_فاطمی_نیا
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت24 گذر از طوفان✨ وارد شرکت شدیم نگاهی به پله ها انداختم _پر
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت25
گذر ازطوفان✨
پریسا چشم هاش روبست ونفس عمیقی کشید بعد از چند لحظه چشم باز کرد وسط بحث کل کل خانم شفقت و کارمند شرکت گفت
_خانم چرا دعوا دارید، با همه مراجعه کننده هاتون اینطور برخورد میکنید.
شما آگهی استخدام زدید ما هم برای کار اومدیم وگرنه بیکار نبودیم بیایم شمارو ببینیم
با اخم بهمون خیره شد
_بچه سن شما به کار کردن نمیخوره من هم وقت ندارم هرکی از خونه باباش قهر کنه بیاد دنبال کار بهش جواب بدم مگه کار کردن الکیه که بخوام دوتا خردسالو استخدام کنم
ازلحن حرف زدنش بهمون برخورد دست پریسا رو گرفتم آروم گفتم
_بیا بریم کاری که قرار باشه این بد دهن به ما بده ارزش نداره
_صبرکن حالشو بگیرم بعد میریم
چند قدم جلو رفت دستش رو روی میزی که شفقت پشتش ایستاده بود گذاشت
_فامیلتون شفقته درسته؟
_فکر کن آره
_نمیخوام فکر کنم باید مطمئن بشم دارم با منشی حرف میزنم یا کارمند یا رئیس که ریاست بهت نمیخوره وصاحب اصلی اینجا نوشته شده اسمش فروغیه، پس اینجا پست مهمی نداری که تشخیص بدی ما به درد استخدام میخوریم یا نه
بچه هم به کسی مثل شما گفته میشه البته یه بچه بی ادب که دهنش رو باز میکنه به خودش اجازه میده هر حرفی رو بزنه
الانم بارئیس اینجا کار داریم نه شما
شفت بخاطر حرفهای که شنید جاخورد کمی هول شد
_ببین دختر جون من از صبح تاحالا بخاطر کارهای شرکت با صدنفر سر کله زدم الانم خسته م این آگهی استخدام هم برای الان نیست وقتش گذشته
_پس چرا توی نیازمندی های امروز چاپ شده ؟بعد چرا زنگ زدم نگفتید استخدام ندارید؟
_حتما دفتر روزنامه اشتباه کرده ،من هم متوجه نشدم کدوم استخدام رو میگید وگرنه میگفتم نیاید
_عجب الان آقای فروغی نیستن؟
_نه یکساعت پیش رفتن
_فردا میان؟
_چطور؟
_کارشون دارم
باحالت دست وپاچگی گفت
_نمیدونم شاید بیاد
_باشه فردا بر میگردم خداکنه بیاد سرکار
پریسا با حرف هاش حال شفقت رو آشفته کرد وسمتم اومد
_ترانه بریم
پا به پای هم سمت در رفتیم و از شرکت بیرون رفتیم
_وقتی استخدام ندارن چرا فردا برگردیم؟
انگشتش رو روی بینیش گذاشت
_هیس فعلا بریم بعد حرف میزنیم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان بگو ابراهیم خسته ام از دنیا...
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت25 گذر ازطوفان✨ پریسا چشم هاش روبست ونفس عمیقی کشید بعد از چن
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت26
گذر از طوفان✨
جلوی در پریسا نگاهی به تابلوی که به اسم شرکت بود انداخت
_چرا زوم کردی روی تابلو ها بیا بریم
_دنبال یه شماره تلفن یا همراه گشتم زنگ بزنم بگم منشی شون چقد پررو بی ادبه ،یه تو دهنی بهش بزنن حرف زدن یاد بگیره
_بیخیال بیا بریم اینا که استخدام ندارن فردا هم این همه راه رو نیایم
_فردا نمیایم ولی این شفقت دروغ گفت استخدام ندارن مشکوک میزنه
_چرا الکی بگه استخدام نداریم؟
_همین برام سوال شده ،حواست بود تا گفتم رئیس تون کی میاد چقد هول شد
_آره شاید ترسیده میخوایم بهش بگیم منشی بداخلاقه ،نگران شد
_حیف مسیر اینجا تا خونه دوره وگرنه صبح می اومدیم برجکشو میاوردیم پایین تا حرف زدن یاد بگیره
_چرا انقد حرص میخوری کسی که اخلاقش بد باشه یه روزی چوبشو میخوره اگر با همه مثل ما رفتار کنه جواب رفتار بدش رو میبینه
_آخه پررو بود ،بعضی از منشی ها یه طوری خودشون میگیرن تند و بد با همه حرف میزنن که دکتر یا رئیسی که براشون کار میکنن اونطور حرف نمیزنن
_آره درست میگی ولی به ما چه که حرص بخوریم
_ترانه چقد خونسرد و آرامی من تحمل ندارم جواب اینجور کسی رو ندم
_چند بار بی خیال بشی توجه نکنی دیگه برات مهم نیست
_نمیشه اگر جواب ندم چند روز با خودم میجنگم چرا دو تا حرف بهش نزدم
خنده صدا داری کردم
_خدا به داد کسی برسه پیش تو اشتباه کنه
_آره تا ادبش نکنم کوتاه نمیام
به شوخی گفتم
_اگر قصد کتک زدن منم نداری بگو داریم کجا میریم
لبخندی گوشه لبش نشست
_من دنیا رو بزنم نمیتونم دوست خل چند ساله مو بزنم داریم میریم خونه مادر بزرگم
_مطمئنی داییت خونه س؟
_آره بهش گفتم، احتمالا الانم منتظرماست
_کاش خودمون برمیگشتیم زحمتش نمیدادیم
_زحمت نیست فقط من قضیه رو یه طور دیگه ای براش تعریف کردم چیزی پرسید حواست باشه سوتی ندی
_باشه اصلا حرف نمیزنم تا سوار ماشین بشم میخوام بخوابم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
دوستانی که نتونستن رمان مسیر اشتباه کامل بخون به ادمین پیام بدن
امروز به قید قرعه به پنج نفر لینک رایگان داده میشه
@Karbala15
شـــهــیــدانـــه🌱
دوستانی که نتونستن رمان مسیر اشتباه کامل بخون به ادمین پیام بدن امروز به قید قرعه به پنج نفر لینک را
ماهم به اعتصابات سراسری پیوستیم😂
البته دیروز که جاموندیم،ولی امروز فردا به کوری چشم دشمن برای وی آی پی مسیر اشتباه وحامی من #تخفیف داریم ✌️🇮🇷
بدو جا نمونی فردا هم تخفیف ویژه داریم😍
إحفظ بالذي ينطق إسمك
كأنما يصف مكاناً آمناً
مواظبِ كسی كه از اسمت
مثل يک پناهگاهِ امن ياد ميكنه باش
.
.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین دارایی انسان اندوخته های صدقه است
امام رضا علیه السلام
به قول استاد عباسی:
ببین جوون دهه هشتادی، تو بین سینِ سلبریتی و شینِ شهادتی دیگه حق انتخاب با خودته...
آیت الله #مجتهدی_تهرانی:
🔹جوانی در مسجد گوهرشاد به من گفت:
🔹"لباسهایی که چروک و کثیف است موادی برای شستشو و تمیز کردن آنها هست؛ حال اگر قلب را زنگار بگیرد آیا وسیله ای برای پاک کردن آنها داریم؟"
از سوال او خوشم آمد و گفتم :
🔷" بله! با دو کار میشود این زنگارها را از دل برد؛ یکی #تلاوت_قرآن و دیگری #استغفار کردن خصوصا در سحرها"
✨پیامبر اکرم (ص)فرمودند:
🔷"دلها را زنگار میگیرد مانند زنگار مس، پس آنها را با #استغفار و #قرآن_خواندن جلا دهید"
📚بحارالانوار
🍁🍂🍁🍂
🔴تصویر شهید طلبه بسیجی که با پرتاب کوکتل مولتوف اغتشاشگران در شیراز به شهادت رسید
.
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
🌹 #شهید_محمد_مویدی 🌹
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت26 گذر از طوفان✨ جلوی در پریسا نگاهی به تابلوی که به اسم شرکت
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت27
گذر ازطوفان✨
سر کوچه خونه مادر بزرگش پریسا رو صدا زدم
_جانم؟
_میشه من نیام همین جا منتظرت بمونم؟
_نه نمیشه ،جواب دایی وعزیز رو چی بدم؟
_مگه بهشون گفتی منم باهات اومدم؟
دستم رو گرفتم راه افتادیم
_به دایی گفتم با دوستم میام
_کاش اصلا بهش نمیگفتی
_با اتوبوس تا شب نمیرسیم خونه، کلی هم باید معطل بشیم همه صندلی ها پربشه بعد حرکت کنه
_پس داخل خونه نریم انقد استرس دارم دل تو دلم نیست
_ عزیز گیرنمیده سریع راضی میشه ولی آقاجون خونه باشه تا نهار نخوریم و استراحت نکنیم نمیزاره برگردیم
_وای اینطوری که دیر میشه
انگشتش رو روی دکمه زنگ آیفون گذاشت صدای مهربون مادر بزرگش پخش شد
_کیه؟
_عزیز منم باز کن
_دورت بگردم مادر بیا داخل خوش اومدی
در رو هول داد آروم وارد حیاط شد نگاهی به جلوی در راهرو انداخت با بدو برگشت سمتم
_شانس آوردیم آقاجون خونه نیست
نفس راحتی کشیدم
صدای چرا داخل نمیای مادر بزرگش باعث شد کمی از همدیگه فاصله بگیریم
محض دیدنم لبخند روی صورت مهربون و دلنشینش نشست و از پله ها پایین اومد
سلام کردیم باخوشرویی بهمون نزدیک شد
دستش رو برای پریسا باز کرد خودش رو توی بغل مادر بزرگش انداخت روی سرش رو بوسید، چند قدم جلو تر اومد باهام رو بوسی کرد
_سلام به روی ماهتون خوش اومدید چرا جلوی در ایستادید
_عزیز باید بریم کار داریم
_این همه راه رو اومدی بگی عزیز کار دارم باید برم
_ببخشید قربونتون برم یه کاری داشتیم باید می اومدیم الانم باید زود برگردیم فقط به دایی حامد بگید بیاد بریم
_حداقل نهار بخورید بعد برید زشته دوستت بدون پذیرایی برگرده
_ قول میدم یه روز برای نهار میام ترانه رو هم باخودم میارم
_از دست شما جونا همیشه حرف حرف خودتونه الان بهش میگم بیاد
صبرکنید سه تا ساندویچ ماکارانی براتون درست کنم ببرید داخل ماشین بخورید
_چشم دستت درد نکنه تا دایی بیاد میشینیم روی سکوی داخل حیاط
_باشه دورت بگردم
پریسا خوشحال نگاهی بهم انداخت
_ ماکارانی های عزیز خیلی خوشمزه ش ،خداکنه تا ما میریم آقاجون نرسه
لبخندی زدم
با صدای باز شدن در هال چرخیدیم داییش با دوتا پلاستیکی که یکی ساندویچ ها داخلش بود یکی دیگه میوه از خونه بیرون اومد سلام کردیم جوابمون رو داد دستش رو سمت پریسا دراز کرد و به شوخی گفت
_ بفرما توشه بین راه
پلاستیک ها رو ازش گرفت باشیطنت گفت
_این سهم منو ترانه س ها اگر نهار نخوردی برو یکی دیگه بیار
_اگه شما دوتا سهم خودتون خوردید ساندویچ منم بخوردید
صدای مهربون مادر بزرگش بلند شد
_دخترای منو اذیت نکن، حامد مادر تند نری ها
دستش رو روی چشمش گذاشت وسرش رو خم کرد
_چشم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀همسر #شهید_امنیت شهید سلمان امیر احمدی گفتند:
آشنایان خواب شهید دیدند، گفتند مهمان امیرالمؤمنین هستند و امیرالمؤمنین فرمودند: برای جمع شدن این فتنه نماز استغاثه به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بخوانید.
📌منبع:
🔰برنامه تلویزیونی (ماجرای امروز))
روایت زندگی شهدای امنیت و اغتشاشات
📆 ۲۴ آبان ساعت ۱۸:۳۰- شبکه افق سیما
🔶🔷#تسلیت
🔶فقط میتونم بگم خدا لعنتتون کنه
انشالله به حق حضرت ولیعصر شرتون از سر جمهوری اسلامی کمبشه🙏🏻🙏🏻
🔷برای نابودی دشمنان اسلام وایران لطفا نفری ده تا صلوات بفرستید 🙏🏻🦋
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت27 گذر ازطوفان✨ سر کوچه خونه مادر بزرگش پریسا رو صدا زدم _جا
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت28
گذر از طوفان✨
ماشین رو از پارکینگ گوشه حیاط بیرون آورد کنار در توقف کرد کیف پولش رو برداشت پیاده شد
پریسا نگاه سوالی بهش انداخت
_دایی چرا پیاده شدی؟
_بشینید داخل ماشین برم یه نوشابه بخرم
_خب سر راه میخریدی
_زود میام
در عقب رو باز کردم سوار ماشین شدم سرم رو به صندلی تکیه دادم
پریسا جلونشست و سمتم چرخید
_خوبی؟
بی حال سرم رو تکون دادم
_پس چرا صورتت یه چیز دیگه میگه
_از صبح در حال بدو بدو هستیم خسته نشده باشیم جای تعجب داره
_آره ولی هیچ وقت انقد بی حال نمیشدی
بوی ماکارانی که توی فضا ماشین پخش شده بود باعث شد بیشتر ضعف کنم
کاش پریسا ساندویچم رو بده بخورم
داییش با بدو سمت ماشین اومد در روباز کرد روی صندلی نشست نوشابه رو روی دست پریسا گذاشت و ماشین رو راه انداخت
_چرا نهارتون نخوردید؟
نگاهی به پلاستیک کنارش انداخت
_عه چرا یادم رفت
یکی از ساندویچ هارو برداشت با یه نوشابه سمتم گرفت
_ببخشید یادم رفت ساندویچتو بدم
تشکر کردم سریع گرفتمش نایلون فریزر دورش رو باز کردم
تند تند همه ساندویچ روخوردم در نوشابه رو باز کردم کمی ازش خوردم از داخل آینه با نگاه ولبخند پریسا روبرو شدم
با لبخندجوابش رو دادم
_مزه شو دوست داشتی ؟
_آره خیلی خوشمزه بود ممنون
_نوش جان
نوشابه رو داخل دستم جابجا کردم زشته از داییش تشکر نکنم سرم روبلند کردم
_آقا حامد ممنون بابت نوشابه
_خواهش میکنم نوش جان
سرم رو به صندلی ماشین تکیه دادم وچشم هام روبستم
خدا عزیز رو خیر بده اگر نهار بهمون نمیداد احتمال داشت تاخونه از گرسنگی غش کنم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
_میدونی اون روزی که از دانشگاه آوردنت آگاهی حکم بازداشتت دستمبود؟
دوباره نفس کشیدن برام سختشد.ابرویی بالا داد و آهسته تر گفت
_اونروز همه نظرشون روی این بود که تو هم باهاشون همدست بودی. فقط من بر اینعقیده بودم که تو از سر سادگی پات توی اینپروندهی کثیف باز شده و هیچ نقشی نداشتی.گریه ها و التماسهات باعث شد تا نتونم نگهت دارم ولی تو برنامهم بود که برمپیش پدرت و همه چیز رو بهش بگم چون اونا فکر میکنن که تو بزرگ شدی و بهت اجازهی هر کاری رو میدن.
_چرا از این اتفاق استفاده میکنید که ازتون بترسم؟
لب هاش رو پایین دادو چشم هاش رو ریز کرد و سوالی سرش رو خیلی ریز تکون داد
_بترسی! از چی؟
_از شما، از اون اتفاق
_از اون اتفاق باید درس بگیری نه اینکه بترسی. منم هر وقت هر کاری صلاح بدونم انجام میدم و نیاز ندارم که ازم بترسی.
نگاهش رو توی صورتم چرخوند
_مثلا میتونم توی صورت همسرم که فقط یکروزه به عقدم دراومده نگاه کنم و بگم غلط میکنی پات رو کج بزاری
وقتیزنافسرپروندهایکه توش متهم بودیمیشی همین میشه دیگه😂😂
https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
دنیای ما زمینی ها هم
این روزها میدان مین شده است
اما رهآورد این میدان،
نه شهادت است و نه جانبازی
اینجا غفلت کنی
پا روی مین و
ایمان و آبرو بر زمین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بِأیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ؟؟؟
گاهے باید مڪث ڪرد
روے لبخند هایت!
نگاه هایت!
هر ڪدامشان پیامے دارند
ڪه مے تواند نجات دهنده ی
حال و روز این روز هایمان باشد...
#شهیدمهدیبختیاری