eitaa logo
🇮🇷کشتی نوحِ آخرالزمان🇮🇷
14.5هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
27 فایل
بسم رب الحسین پیام ناشناس https://eitaa.com/joinchat/2361721550C30996c726d آیدی مدیر کانال @zohor313iran آدرس لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋بسم الله النور علی نور🕋 🌺حال خوب چهارشنبه های امام رضایی🌺 🕌حضرت امام رضا علیه‌السلام با جمعی نشسته بودند  مستمند و فقير و درمانده‌ای از راه رسيد و گفت: آقا بيچاره شده‌ام درمانده شده‌ام نه پول دارم نه آبرو، قرض دارم، بيچاره‌ام و… از من دستگيری كنيد! حضرت جوابش را ندادند. 🍇فصل انگور بود و خادم، سينی بزرگی از انگور آورد و انگورها را برای پذيرايی جلوی حاضران گذاشت حضرت دست بردند و يك خوشه انگور به او دادند مستمند گفت: آقا انگور می‌خواهم چه كنم؟ من دارم از گرسنگی می‌نالم، زن و بچّه‌های من چيزی ندارند، انگور به من می‌دهيد؟! مگر انگور درد ما را دوا می‌كند؟! حضرت انگور را گذاشتند زمين. 🍇 شخص ديگری وارد شد و آمد مؤدب در مجلس نشست، سلام كرد و سرش را پايين انداخت، حضرت جوابش را دادند و بعد يك دانه، يك حبّه از آن انگورها را به او دادند، او بلند شد و دو دستی گرفت و آن را بر روی چشمانش گذاشت و بعد گريه كرد و گفت: آقا اين حبّة انگور را می‌برم آن را طوری‌ تقسيم می‌كنم كه به همه برسد آن را در آب می‌چكانم و به زن و بچّه‌هايم و تمام فاميل می‌دهم كه وجودشان در دنيا و آخرت بيمه شود. حضرت خوشه‌ای به او مرحمت نمودند. او گفت: آقا اين را در خانه حفظ می‌كنم كه اعقاب و بچّه‌هايم تا آخر عمر از آن استفاده كنند، من و اين بی‌لياقتی! آنگاه شما خوشه انگور به من می‌دهيد؟! حضرت سينی را بلند كرده و به او دادند و فرمودند: همه را با خود ببر، عرض كرد: آقا من و اين سينی‌ انگور؟ به خادم فرمودند: قلم و كاغذ بياور و نوشتند كه باغی‌ كه اين انگورها را از آن آورده‌اند، همه را به اين مرد بخشيدم مرد شروع كرد به گريه كردن و گفت: يابن رسول الله! شما خانواده‌ای كريم هستيد و كرم داريد؛ امّا من آمدم فقط شما را ببينم. ديدن شما برايم بس بود، به من دانه انگور داديد كه برای خود و خانواده‌ام كافی بود، خوشه انگور داديد كه اعقابم را تا روز قيامت كفايت می‌كرد، سينی انگور مرحمت فرموديد، ديگر عاجزم از وصفتان، حال باغ انگوری عنايت فرموديد، حضرت فرمودند:يك نامه ديگر بياور و در آن نوشتند: قناتی كه اين باغ و باغ‌های ديگر از آن سيراب می‌شوند با بقيه اراضی را به تو بخشيدم. گفت: ديگر من حرفی ندارم، زبان ندارم و قادر نيستم كه تشكّر كنم، چه بگويم؟ 🍇حضرت فرمودند:يك نامه ديگر بياوريد، نشست، زانوهايش را بغل كرد، چنان حالتی در شادی داشت كه هيچ متوجّه نبود. بهت زده بود عرض كرد: آقا ديگر حرفی نمی‌توانم بزنم ديگر جای حرف نيست حضرت اين آيه را تلاوت كردند: «لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ اگر واقعاً سپاسگزاری كنيد شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسی نماييد، قطعاً عذاب من سخت ‏خواهد بود» 🍇 آن فرد اوّلی برخاست و گفت: آقا شما اماميد، ما درِ خانه چه كسی آمده‌ايم؟ اينكه می‌گويد، نمی‌خواهم، شما می‌ريزيد داخل دامنش، منی كه از فقر دارم می‌ميرم، آنطور سرم آورديد. فرمودند: اوّل به تو خوشه انگور داديم، ديدی چه كار كردی؟ مگر خوشه محبّت در دامنت نريختيم؟! اگر آن شخص به شکرگزاری اش پایان نمی‌داد، ما هم بر حسب جود و کرممان ادامه می‌دادیم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🆔️ @zohor313iran 🆔️ @keshtie_nouh
🕌🌸بسم الله النّور علی نور🌸🕌 حضرت امام رضا علیه‌السلام با جمعی نشسته بودند  مستمند و فقير و درمانده‌ای از راه رسيد و گفت: آقا بيچاره شده‌ام درمانده شده‌ام نه پول دارم نه آبرو، قرض دارم، بيچاره‌ام و… از من دستگيری كنيد! حضرت جوابش را ندادند. 🍇فصل انگور بود و خادم، سينی بزرگی از انگور آورد و انگورها را برای پذيرايی جلوی حاضران گذاشت حضرت دست بردند و يك خوشه انگور به او دادند مستمند گفت: آقا انگور می‌خواهم چه كنم؟ من دارم از گرسنگی می‌نالم، زن و بچّه‌های من چيزی ندارند، انگور به من می‌دهيد؟! مگر انگور درد ما را دوا می‌كند؟! حضرت انگور را گذاشتند زمين. 🍇 شخص ديگری وارد شد و آمد مؤدب در مجلس نشست، سلام كرد و سرش را پايين انداخت، حضرت جوابش را دادند و بعد يك دانه، يك حبّه از آن انگورها را به او دادند، او بلند شد و دو دستی گرفت و آن را بر روی چشمانش گذاشت و بعد گريه كرد و گفت: آقا اين حبّة انگور را می‌برم آن را طوری‌ تقسيم می‌كنم كه به همه برسد آن را در آب می‌چكانم و به زن و بچّه‌هايم و تمام فاميل می‌دهم كه وجودشان در دنيا و آخرت بيمه شود. حضرت خوشه‌ای به او مرحمت نمودند. او گفت: آقا اين را در خانه حفظ می‌كنم كه اعقاب و بچّه‌هايم تا آخر عمر از آن استفاده كنند، من و اين بی‌لياقتی! آنگاه شما خوشه انگور به من می‌دهيد؟! حضرت سينی را بلند كرده و به او دادند و فرمودند: همه را با خود ببر، عرض كرد: آقا من و اين سينی‌ انگور؟ به خادم فرمودند: قلم و كاغذ بياور و نوشتند كه باغی‌ كه اين انگورها را از آن آورده‌اند، همه را به اين مرد بخشيدم مرد شروع كرد به گريه كردن و گفت: يابن رسول الله! شما خانواده‌ای كريم هستيد و كرم داريد؛ امّا من آمدم فقط شما را ببينم. ديدن شما برايم بس بود، به من دانه انگور داديد كه برای خود و خانواده‌ام كافی بود، خوشه انگور داديد كه اعقابم را تا روز قيامت كفايت می‌كرد، سينی انگور مرحمت فرموديد، ديگر عاجزم از وصفتان، حال باغ انگوری عنايت فرموديد، حضرت فرمودند: يك نامه ديگر بياور و در آن نوشتند:ََ قناتی كه اين باغ و باغ‌های ديگر از آن سيراب می‌شوند با بقيه اراضی را به تو بخشيدم. گفت: ديگر من حرفی ندارم، زبان ندارم و قادر نيستم كه تشكّر كنم، چه بگويم؟ حضرت فرمودند: يك نامه ديگر بياوريد نشست، زانوهايش را بغل كرد، چنان حالتی در شادی داشت كه هيچ متوجّه نبود. بهت زده بود عرض كرد: آقا ديگر حرفی نمی‌توانم بزنم ديگر جای حرف نيست حضرت اين آيه را تلاوت كردند: لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ اگر واقعاً سپاسگزاری كنيد شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسی نماييد، قطعاً عذاب من سخت ‏خواهد بود 🍇 آن فرد اوّلی برخاست و گفت: آقا شما اماميد، ما درِ خانه چه كسی آمده‌ايم؟ اينكه می‌گويد، نمی‌خواهم، شما می‌ريزيد داخل دامنش، منی كه از فقر دارم می‌ميرم، آنطور سرم آورديد. فرمودند: اوّل به تو خوشه انگور داديم، ديدی چه كار كردی؟ مگر خوشه محبّت در دامنت نريختيم؟! اگر آن شخص به شکرگزاری اش پایان نمی‌داد، ما هم بر حسب جود و کرم مان ادامه می‌دادیم...🔸️🔸️ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🇮🇷بسم الله النّور علی نور🇮🇷 استاد معظم علامه جوادی آملی حفظه الله در بیانی تصریح فرموده اند: وجود مبارك امام هشتم علیه السلام كه به لقب پر‌افتخار رضا ملقب است به این معناست كه هر انسانی در هر شرایطی بخواهد راضی بشود به وساطت فیض رضاست، در نظام توحیدی هیچ كس، كسی را راضی نمی‌كند مگر به افاضه رضوی!ره توشه رضوی - کشتی نوح آخرالزمان ذات اقدس الهی اگر بخواهد بر اساس رَضِی اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ[۱] فیض رضوان را بهره كسی كند به وساطت رضاست، این القاب از اسمای خاصّ الهی است، به اعتبار تکوینی که مقام خلیفة اللهی از سوی حق تعالی به امام علیه السلام جعل شده است لذا وجود ایشان در ملکوت عالم بنا به مظهریت اسماء الهی، سلطنت داشته و مالک و صاحب تدبیر امر(کون فیکونی) میباشند، یعنی تمام فیوضات معنوی و نوری که منجر به مقام رضاست از سوی آنحضرت است که مخصوص به لقب رضا شده، لذا هیچ كس در هیچ مقطعی از هیچ چیزی یا از هیچ كسی خشنود نخواهد شد مگر به وساطت مقام ولایت رضوی است. مقام رضا نهایت مقام سالک است، سالکى که در طریق محبّت، قدم میگذارد سرانجامش به بهشت رضوان خداوند ختم خواهد شد به همین دلیل اهل معرفت فرموده اند: رضا، مقام واصلان است نه مقام سالکان، زیرا سالک پس از سیر و سلوک و طی منازل و مقامات به تدریج به مراتب یقین راه یافته و با وصول به مقام یقین از تجلّی نفحاتِ بهشتی سکینه الهی بهره مند خواهد شد! در واقع واصل کوى دوست، صاحب مقام رضاست، کسى که دلش به نور یقین آباد شده و با بصر باطنی تحت نور ولی الله الاعظم، قادر است احسن تدبیر و نظام احسن را مشاهده باشد به مقام رضا واصل شده است! مقام رضا نیز همانند محبّت دو سویه میباشد؛ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً:ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺩﺭﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩ[۲]/مقام رضا، رتبه باطنی که بس رفیع و عطیّه ی الهی است که آبادگر قلب، معمار شاکله باطنی و ثمره ی یقین است و جز سوار بر کشتی نجات ولایت تصرّفی رضوی و قرار گرفتن تحت قیّومیّت و سلطنت صاحب اسم رضا میسر نیست و البته شرط آنست که سالک تحت جذبه ی معرفت به نورانیّت و محبّت محمّد و آل محمّد صلی الله علیه و آله، به طواف باطنی کعبه رضوی، مشغول باشد و نماز عشق را بسوی قبله رضا بخواند و سعی و صفا را در حریم رضوی بجای آورد تا ظاهر و باطنش، رنگ و بوی رضوی بگیرد و به سبب آن، کفویّت و سنخیّت حاصل شود برای مقام شفاعت رضوی که باطنش، مقام رضا و ثمره اش، سکینه قلبی است. پس زیارت، حکایت دل را بازگو می‌کند و زائر اگر بداند و بشناسد به نورانیّت قلبی که چه کسی را زیارت می‌کند، دیگر نمی‌پرسد: امام کجاست؟! اصلا در حریم و حرمی که مدفن جسم قدّسی و مطهر ولی الله الاعظم است خشت و گل و سنگ و چوب آن که قرب و همجواری مکانی با ایشان را دارند به عالم نور میدهند! حالا بماند روح و جان و قلب امام علیه السلام، اینکه در روایات تصریح شده ملائکه مقرب به اذن الله، از هم سبقت میگیرند تا خود را به قبر و در و دیوار حرم و حریمی که بدن مطهر و عرشی ولی الله الاعظم را در برگرفته، برسانند و متبرک کنند این در حالیست که ملائکه الهی نور و فعلیّت محض اند! اینکه برخی از عرفا تا آستانه ورودی مشهد امامان علیهماالسلام، جلوتر نمی آمدند و همانجا سر بر سجده خاک می نهادند نشان از اسرار و خبرهای مگو است، اینکه شخص امام علیه السلام تصریح و تاکید فرموده اند: زیارت به شرط عارِفاً بِحَقِّهِ یعنی تحت قُبِّه ی ملکوتی معرفت به نورانیّت راه می‌افتد  آن‌گونه که حضرت خضر علیه السلام به دنبال آب حیات روان شد تا برسد! بیابد! بهره گیرد! و کامیاب شود... پی نوشت: [۱] - مائده - آیه ۱۱۹ [۲] - فجر - آیه ۲۸ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🕌🌸بسم الله النّور علی نور🌸🕌 اهل سلوک و عرفان، تعبیر سلطنت معنوی درباره ائمه ی اطهارعلیهم السلام بکار برده اند اما به نحو اخصّ، سلطنت معنوی - علمیِ وجود نورانی امام رضا علیه السلام در ظهور و نمود، شدّت بیشتری دارد. سلطان در زیارتنامه ھا و توسلات شیعی ھمانند الولی المرشد و السّلطان خطاب به امام ھشتم علیه السلام حکایت از جایگاه خاصّ آن حضرت علیه السلام برای ھدایت و ارشاد اھل سیر و سلوک دارد! همچنان که صورتِ سلطنت معنوی و علمی به وجود امام هشتم علیه السلام برای اولیاء الله نمایان شده و مراتب اعلی وجودی زائرِ عارف، تحت سلطنت خاصّه امام رضا علیه السلام، مورد تایید قرار گرفته و اطمینان و آرامش در قلب ایشان به کمال خود میرسد، در واقع نفس مطئمنه امام علیه السلام به سبب سلطنت تکوینی، با تجلّی بر قلب زائر، او را از مرحله آرامش قلبی به مقام سکینه روحی می رساند و مراد از سکینه یعنی روح و ریحان و مطلق آرامش از مراتب اعلی یا افق اعلی وجودی انسان می جوشد و به مراتب پائین تر، ساری و جاری میشود، آرامشی که ربط و اتصال مستقیم به روح ولی الله الاعظم و تایید تکوینی ایشان دارد! روحی که حامل حقیقت نوری مطلقِ اسماء الله است، هنگامیکه صورت غیبیِ سکینه در وجود انسان تجلّی میکند دیگر هیچ حزن و اندوهی در او راه نخواهد داشت. استیلا و سلطنت معنوی و نوری ولایت رضوی است که زائر و مُحِبّ را از جهنّم طاغوت و ظلمات جهل و نفسانیّات و شیاطین عبور داده و به تدریج وارد بهشت روح و ریحان آرامش و اطمینان و سکینه خواهد نمود! چرا که در نظام آفرینش کاملترین صورتھای سکینه ی قلبیه، چھـره نورانی شمس الشموس، ولایت عظمی، علی بن موسی الرضا علیه السلام میباشد! چھره ملکوتی امام هشتم علیه السلام، مصداق اتمِّ سـکینه ی قلبی در عالم کثرت و تعیّن است که برخی عارفان در سیر و سلوک به دیدار آن نایل آمدند، القـابی چـون شـمس الشّموس و بدرُ النّجوم در ادعیه و زیارات، کنایه از پرتو افشانی امـام علیه السلام ، در قلـوب اھـل ولایـت اسـت. البته سـلطنت معنوی آن حضرت رضا علیه السلام علاوه بر قلوب خاصّه، بـرای عمـوم نیـز در رو ضـه شـریف و حرم رضـوی ھمچنان جلوه گری میکند وجـه اشـتراک ایـن دو جایگـاه، یعنـی قلـب و روضـة مبـارک در سکینه است، اما سلطنت معنوی امام رضا علیه السلام پس از رخت بر بسـتن از جھـان مـادی، ھمچنـان باقی است و روضه مبارک رضوی، مرکزی برای این نورافشانی جھت عام و خاصّ است، فیض از مبدأ فیاض، بسان دریای مـوّاج ، ابتـدا متوجـه روح مطھّـر و روضـه مبـارکِ رضـوی میشود و به ھنگام طغیان دریا و سرریز شـدن آن، عـام و خـاص از ایـن فیوضـات بھـره منـد میشوند. -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🕌🏴🚩بسم رب الحسین🚩🏴🕌 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام السلام علیک یا علی ابن موسی الرضاعلیه السلام حق تعالی در قرآن حکیم اشاره دارند به سلطنت مطلقه که کلِّ زمین و آسمان را فراگرفته است: وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض[۱] کرسی که محل جلوس و تکیه سلطان است، کنایه به سلطنت تکوینی حق تعالی دارد! کرسی، همان علم مطلق خدا(علم الله) است! امام صادق علیه السلام فرمود:اَلْعَرْشُ هُوَ الْعِلْمُ الَّذي لٰا يُقَدِّرُ اَحَدٌ قَدْرَهُ: عرش همان علم است، علم الهی است و احدی قدر و قیمتش را نمی داند! عرشی که اشاره به قلب انسان کامل دارد! قلب انسان کامل، ظرف حقیقت نوری اسماءالله الحسنی الهی است و اسماء الله الحسنی در مقام نورانیّت محض همان علم مطلق در مقام وحدت است! علم الهی یا علم حقیقت به این معنی اشاره دارد! علمی که عرش بر آن استوار است و قوام‌ دارد! علمی که کلمات وجودی عالم(هرشیء) از آن خلق شد! ❓ حقیقت آنی است که در خود انسان، بالقوّه به ودیعت سپرده شده است، حقیقت آنی است که تشبه به الله داردُ در انسان دمیده شده است، حقیقت آنی است که در وجود خود توست! وجود ممتدی و بهم پیوسته که از روز الست تا قیامت، حی و حاضر است! وجودی ممتد و بهم پیوسته که در هر عالمی به صورتی و جلوه ای، ظهور و تعییّن دارد! وجودی که خداوند تبارک و تعالی به سبب آن با تو معیّت دارد الی ابد! بین تو و قلبت، حی و حاضر است! از رگ گردن به تو قریب تر است!... حقیقت اشاره به وجودیست که در تو قائِم است و عین حیات و حضور حضور و شهود است! آنی است که غیبت و شهود برایش یکی است! او خود را در سراسر ذرات کلمات وجودی عالم، قائِم می بیند! پس علم حقیقت، علم به عرش وجودی خود توست! علم حقیقت، علم به عرش اسماء الله است! علم به صورت خداوند تبارک و تعالی(وجه الله) است که انسان بر آن آفریده شده است! علم حقیقت، علم به کرسی پادشاهی ذوات نوری اسماء الله است که حیاتُ قوامُ بقاءُ قدرت ارکان عالم وجود بر آن استوار است! انسان به واسطه علم حقیقت است که قادر است در اقطار آسمان ها و زمین نفوذ و احاطه و سیطره وجودی پیدا کند:وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض[۱] و اگر می‌خواهید در اقطار آسمان ها و زمین نفوذ کنید حال چه آسمان و زمین وجودیِ نفسِ انسان و چه آسمان و زمین آفاقی، باید سلطنت داشته باشی تا بتوانی! يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ[۲] اما در عالم کثرت: ❓ سلطان و سلطنت به واسطه علم حقیقت مطلقه است که نزد انسان کامل است! سلطنت به واسطه مقام خلیفه الله مطلق است که به انسان کامل، جعل تکوینی شده است و به سبب این جعل او را آدم حقیقی نامیدند چرا که به صورت خداوند تبارک و تعالی(وجه الله) خلق و قلب ایشان، کعبه اسماء الله الحسنی شد! لذا مطلق مراتب جزئیه و کلیه اسم العلیم! تمام مراتب اجمالی و تفضیلی اسم العلیم، تحت اسم الولی، از قلّه قاف اعلی علّیین وجودیِ انسان کامل، تجلّی و تنزل و سریان آن به آن دارد بر تمام مراتب وجودی ایشان! به همین دلیل احاطه و سیطره و سیادت وجودی دارد بر کل اسرار خلقت کلمات وجودی عالم و نظام آفرینش! و حالا حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ملقّب به السلطان شده است در روایات و زیارات! پس دریاب انتصاب عالِم آل محمد به امام هشتم علیه السلام و در تعبیر دیگری به مصداق العلم المطلق نیز اشاره شده است. از ناحیه سلطنت علمی - معنوی امام هشتم، تحت قُبّه حریم رضوی از اولیاء الله! عارفان بالله! عالمان ربّانی! برای صیرورت و کمال المطلوب، لقاء المحبوب دستگیری میکند! اگر چه اهل بیت علیهم السلام در مقام واحدیّت حقیقت محمّدیه، کلهم نور واحد هستند اما در عالم و مقام کثرت، ولایت تصرّفی السّطان عالم وجود است که مخصوص شده به علی ابن موسی الرضا علیه السلام در ظهور و بروز و نمود در عالم کثرت برای نفوس مستعد از حیث فاعلیّت... اگر به مشهد الرضا مشرف شدی در نعت سلطان سریر ارتضا علی ابن موسی الرضا، تمام مراتب وجودی از حواس و وهم و خیال و عقل و قلب و روح خویش را بسمت کرسی سلطنت حریم رضوی بگردان تا ره توشه فیوضات علم عالم آل محمّد را دریابیُ بتوانی در اقطار(لایه های باطنی) زمین و آسمان وجودی انسان کامل و آفاق و انفس، سیر نمایی! پی نوشت: [۱] - بقره - آیه ۲۵۶ [۲] - الرحمن - آیه ۳۳ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🕌🏴🚩بسم رب الحسین🚩🏴🕌 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام السلام علیک یا علی ابن موسی الرضاعلیه السلام حدیثی بسیار پیچیده و صعب از امام جعفر صادق علیه السلام، در باب عظمت مقام علمی امام علیه السلام در عالم معنا اشاره میشود! ابوبصير مى گويد: به محضر امام صادق علیه السلام رفتم و بين من و او درباره وسعت دامنه علم امامان چنين سخن به ميان آمد: ابوبصير: از شما سؤ الى دارم ، اگر در اينجا كسى نيست مطرح كنم. امام صادق علیه السلام پرده اى كه در آنجا بود بالا زد و به پشت پرده سر كشيد(كسى نبود) آنگاه فرمود: هر چه خواهى بپرس. ابوبصير: قربانت گردم، شيعيان روايت مى كنند كه پيامبر هزار باب از علم را به على علیه السلام آموخت كه از هر باب آن، هزار باب علم ديگر به روى على علیه السلام گشوده شد آيا راست است؟ امام صادق علیه السلام: آرى همچنين است ابوبصير: به خدا سوگند كه علم حقيقى و كامل همين است. امام صادق علیه السلام پس از اندكى تامل: آن، علم است ولى علم كامل نيست! همانا جامعه در نزد ما است و مردم چه مى دانند كه جامعه چيست؟ ابوبصير: جامعه چيست؟ امام صادق علیه السلام: جامعه طومارى است به طول۷۰ ذراع از ذراع رسول خدا صلی الله علیه و آله كه آن طومار با املاء پيامبرصلی الله علیه و آله و خط على علیه السلام نوشته شده است همه حلال و حرام، و همه مسائل موردنياز مردم، حتى جريمه خراش رساندن به بدن كسى، در آن ذكر شده است. ابوبصير: آنگاه امام دست بر بدن من زد و فرمود: آيا به من اجازه مى دهى؟ عرض كردم: من در اختيار شما هستم، هر چه خواهى انجام بده امام صادق علیه السلام با دست مبارك ، مرا فشار کمی دادند و فرمود: حتى جريمه اين فشار کوچک با دستم، در جامعه ذكر شده است، در اين حال آن بزرگوار خشمگين به نظر مى رسيد. عرض كردم: به خدا علم كامل همين است. امام صادق علیه السلام: اين نيز علم است، ولى باز هم كامل نيست و پس از ساعتى سكوت فرمود: همانا جفر در نزد ما است، مردم چه مىز دانند جفر چيست؟ ابوبصير: جفر، چيست؟ امام صادق علیه السلام: جفر مخزنى از چرم است كه علم پيامبران و اوصياء آنها، و دانش دانشمندان گذشته بنى اسرائيل در آن ثبت شده است. ابوبصير: علم كامل همين است. امام صادق علیه السلام: اين نيز علم است، ولی علم كامل نيست، باز پس از ساعتى سكوت ، فرمود: مصحف فاطمه سلام الله علیه در نزد ما است، مردم چه مى دانند كه مصحف فاطمه سلام الله علیه چيست؟ ابوبصير: مصحف فاطمه سلام الله علیه چيست؟ امام صادق علیه السلام: ورقهاى نوشته شده اى است كه حجم آن سه برابر قرآن هائى است كه در دست شما است، ولى به خدا حتى يك حرف قرآن هم در آن نيست الفاظ قرآن و تفسيرهاى ظاهرى آيات قرآن در آن نيست، ولى روح و معانى عميق قرآن در آن است. ابوبصير: به خدا، علم كامل، همين است. امام صادق علیه السلام: اين هم، علم است، ولى علم كامل نيست و پس از ساعتى سكوت فرمود: علم گذشته و آينده تا روز قيامت در نزد ما است. ابوبصير: به خدا علم كامل همين است. امام صادق علیه السلام : اين نيز علم است، ولى علم كامل نيست. ابوبصير: فدايت شوم، پس علم كامل چيست؟ امام صادق علیه السلام: ما يحدث باليل و النهار، الامر بعد الامر و الشیء بعد الشيى ء الى يوم القيامة:علم كامل آن است كه در هر شب و روز در مورد هر امر و چيزى پس از امر و چيز ديگر پديد آيد. يعنى همان مخزن علم نبوى و الهاماتى كه ساعت به ساعت از جانب خدا بر قلب امامان افاضه مى گردد، و آنها در پرتو آن، بر همه مسائل آگاه مى شوند. علمی که آن به آن بر وجود غیبی امام علیه السلام افاضه میگردد! عبارتست از علم مطلق که از ناحیه اسم مستاثره ذات احدی در مقام جمع الجمعی(وحدت نوری محض) بر مقام واحدیّت امام علیه السلام در مقام جمعی(مقام عرش اسماء الله) تجلّی نموده و از این تجلّی، اسم العلیم با تمام مراتب جزئیه و کلیّه اش، هزار هزار باب علم حقیقت از سرچشمه قلب انسان کامل بر عوالم و مراتب وجودی عالم گشوده میشود! علم مطلق در مقام احدیت! علم به حقیقت جمع الجمعیِ صورت کلمات وجودی عالم از الست تا ازل، در مقام وحدت محض است! انسان کامل وقتی حامل علم مطلق در مقام جمع الجمعی احدی است، یعنی کُنه و حقیقت صورت کلمات وجودی عالم(از خاک تا افلاک و مافوق آن) برایش معلوم و حیُّ و حاضرست! لذا اوّل و آخر و ظاهر و باطن اشیاء و کلمات وجودی عالم، نزد انسان کامل، یکی و یگانه شده و همه حکایت از تجلّی اعظم دولت هوالاوّل و الاخر و الظّاهر و الباطن در مملکت وجودی امام علیه السلام. 📌بحث مرتبط علم رضوی - لینک۱ پی نوشت: [۱] - باب فيه ذكر الصيحفة والجفرالجامه، حدیث۱، ص۲۳۹، ج ۱ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🕌🏴🚩بسم رب الحسین🚩🏴🕌 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام السلام علیک یا علی ابن موسی الرضاعلیه السلام امام علیه السلام که بر قلّه قاف عالم اعلی علّیین مقیم و از آن لازمان لامکان بر عرش اسماء الله، سلطنت دارد! لذا به سبب همین، خلافت اسماء الله را تکویناً در مقام جمعی، عهده دار است! ایشان به سبب مقام خلافت مطلقه اسماء الله است که فیض وجود مقیّد را به صورت علمی کلمات وجودی به میزان برش و استعدادی که در عالم الست، معلوم گردید عطاء می نماید. اما دوازده امام علیهم السلام نیز که بر کرسی خلافت اسماء الله تکیه تکوینی زده و از هر حیث انسان کامل، آدم حقیقی و هویّت غیبیه مقام جمع الجمعی(وحدت نوری محض) در ایشان جمع است با عین حال، این ذوات مقدّس نیز در نظام توحیدی، مخلوق هستند و خلقت نوری دارند لذا ایشان نیز محلی دارند برای رجوع و دریافت فیض وجود مطلق! چه در حیات و چه در علم و چه در قدرت!... در عربی معمولا (امّ) یعنی مادر، اما در اصل کلمه(امّ) به معنی مرجع یا محل رجوع هست! یعنی یک موجودی برای تکمیل خود به موجود دیگری رجوع میکند پس هدف از این رجوع برای کمال هست، کلمه (امّ) در عربی زیاد بکار می رود مثلا چندتا آبادی که نزدیک یک شهری است به این شهر امّ القراء گفته میشود! یعنی مادر آبادیها، محل رجوع ساکنین آبادیها برای رفع نیازها و احتیاجات خود یا مثلا به مغز می گویند ام الراس، یعنی محل رجوع برای رفع نیاز، نواقص و حفاظت از اعضاء و جوارح، حالا (امّ ابیها) یک تعبیر ظاهری دارد که عیان است. اما مقصود معنی باطنی(امّ ابیها)، اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله هر وقت حقیقت نوری قرآن بر ایشان نازل میشد و چون حقیقت قرآن در مقام جمع الجمعی(حقیقت واحد و احد نوری) است باید به تفضیل و تفریق میرسید لذا بر رسول الله صلی الله علیه و آله لازم بود تا در این حالت رجوع کند به قلب حضرت فاطمه سلام الله علیه، با نازل کردن قرآن به قلب حضرت زهرا سلام الله علیه، حقیقت نوری آن از یوم الجمع الجمعی به لیله القدر تنزل داده شود و راز اینکه امام جعغرصادق علیه السلام فرموده اند: مادرمان فاطمه سلام الله علیه لیله القدر است را در همین حقیقت عرشی، باید جستجو کرد چون عقل پیامبر صلی الله علیه وآله عقل کل نظام هستی و در مقام جمع الجمعی است و قلب حضرت فاطمه سلام الله علیه در واقع لیله القدر است و وقتی مجموع قرآن بر عقل رسول الله صلی الله علیه و آله نازل میشود اینجا پیامبر صلی الله علیه و آله باید رجوع کند به قلب فعال حضرت فاطمه سلام الله علیه تا قلب ایشان، آن حقیقت جمع الجمعی قرآن را به تفضیل برساند! خداوند تبارک و تعالی در مقام ذات تجلّی مطلق کرد شد اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمیه)سپس با اسم مستاثره ذات، تجّلی کرد شد حقیقت محمّدیه، بعد از آن با تنزل حقیقت محمّدیه، انوار مقدّس چهارده معصوم علیهماالسلام مشتق شد سپس از این انوار مقدس، عرش و کرسی و لوح و قلم و هشت بهشت و جبروت و هفت آسمان و برزخ و دنیا و ملائکه الله و جنّ و انس و... را خلق کرد! لذا از حیث تقدّم در خلقت نوری، اسم مستاثره ذات سیطره و سیادت و سروری دارد بر حقیقت محمّدیه و حقیقت محمّدیه سیادت و سروری و سلطنت دارد بر انوار مقدس چهارده معصوم و انوار مقدم چهارده معصوم سیادت و سروری و سلطنت دارد بر کل ماسوی الله ازخاک تا افلاک و کل ماسوی الله...حالا میتوان متوجه شد چرا امام حسن عسکری و امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند: ما حجّت خدا بر خلق الله هستیم و مادر ما حجّت خدا بر ما.... لذا از قله قاف عالم اعلی علّیین هرچه نازل میشود از اسم مستاثره ذات یا حقیقت فاطمیّه است! وقتی کل آفریتش از طفیل پیامبرختمی مرتبت صلی الله علیه و آله خلق شده اند حالا همین وجود باعظمت به حضرت فاطمه سلام الله علیه، لقب امّ ابیهام داده اند و حضرت بر اساس قاعده تکوین(مطابق با متن واقع) این لقب را به ایشان داده اند! 📌بحث مرتبط ره توشه رضوی - لینک۲ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🕌🏴🚩بسم ربِّ الحسین🚩🏴🕌 🚩..........هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة...........🚩 اهل سلوک و عرفان، تعبیرسلطنت معنوی درباره ائمه ی اطهارعلیهم السلام بکار برده اند که به نحو اخص، وجود نورانی امام رضا علیه السلام، ظهور آنحضرت شدت بیشتری دارد. سلطان در زیارتنامه ھا و توسلات شیعی ھمانند الولی المرشد خطاب به امام ھشتم علیه السلام، حکایت از جایگاه خاص آن حضرت برای ھدایت، صیرورت و ارشاد اھل سلوک دارد! همچنان که صورت و وجه سلطنت الھی، به روح ولی الله الاعظم، امام هشتم علیه السلام برای مؤمنان نمایان شده و مراتب اعلی وجودی مومن تحت سلطنت خاصه امام رضا علیه السلام مورد تایید قرار گرفته و اطمینان و آرامش در قلب مومن به کمال خود میرسد! در واقع نفس مطئمنه امام هشتم به سبب سلطنت تکوینی، با تجلّی بر قلب مستعد مومن او را از مرحله آرامش به مقام سکینه می رساند! مراد از سکینه یعنی آرامش و اطمینانی که از قلّه قاف اعلی علّیین وجودی شخص می جوشد و به مراتب پائین تر، ساری و جاری و نازل میشود! آرامشی که ربط و اتّصال مستقیم به روح ولی الله الاعظم و تایید تکوینی ایشان دارد! روحی که حامل حقایق اسماء الله و اسم اعظم الهی است! روحی که از قلّه قاف اعلی علّیین اسم مستاثره ذات، جلوه گری میکند از لوح و قلم و کرسی و عرش اسماء الله.... وقتی صورت غیبی سکینه در وجود انسان تجلّی و ظاهر شد به قول حق تعالی در قرآن، هیچ حزن و اندوهی در او راه نخواهد داشت. قلب مومن اگر مستعد شد برای تجلّی، استیلا و سلطنت معنوی و نوری ولایت عظمی شود او را از حُبّ الدّنیا و منشاء جهنّمِ اضطراب باطنی است عبور دادهُ وارد بهشت روح و ریحانِ آرامش، اطمینان و سکینه قلبی خواهد نمود! اما از میان چهارده شمس ولایت عظمی، کاملترین صورتھای سکینه ی قلبیه، چھـره نورانی شمس الشموس، ولایت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در عالم میباشد! چھره ملکوتی امام رضا علیه السلام مصداق اتمّ برای سـکینه قلبی قلب انسانی است که برخی عارفان در سیر و سلوک، به دیدار آن نایل آمدند! القـابی چـون شـمس الشّموس و بدرُ النّجوم کنایه از پرتو افشانی امـام علیه السلام ، در قلـوب اھـل ولایـت اسـت. سـلطنت معنوی آن حضرت، علاوه بر قلوب خاصه، بـرای عمـوم نیـز در رو ضـه شـریف و حرم رضـوی ھمچنان جلوه گری میکند وجـه اشـتراک ایـن دو جایگـاه، یعنـی قلـب و روضـة مبـارک در سکینه است. سلطنت معنوی امام رضا علیه السلام پس از رخت بر بسـتن از جھـان مـادی، ھمچنـان باقی است و روضه مبارک رضوی، مرکزی برای این نورافشانی جھت عام و خاص است هرچند از نگاه ما، از جهان مادی رخت بربسته اما در امام علیه السلام ممات راه ندارد! فیض از مبدأ فیاض، بسان دریای مـوّاج ، ابتـدا متوجـه روح مطھّـر و روضـه مبـارکِ رضـوی میشود و به ھنگام طغیان دریا و سرریز شـدن آن، عـام و خـاص از ایـن فیوضـات بھـره منـد میشوند. باتوجه به آنچه که بیان شد میتوان پی برد که چـرا در احادیـث ثـواب زیـارت مرقد مطھر ایشان، حتی برتر از حج واجب[۱] و بلکـه معـادل ھزار حج و در روایتی دیگر ھفتاد ھزار حـج مقبـول شـمرده شـده است[۲] زیـرا آن حضـرت قبلـۀ بـاطنی اھـل معرفت شمرده است. 📌بحث مرتبط ره توشه رضوی - لینک۳ پی نوشت: [۱] - عیـون اخبارالرضـا - ص ۲۵۸ [۲] - ھمـان - ۲۵۹ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🏴🚩بسم ربِّ الحسین🚩🏴🕌 🚩..........هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة...........🚩 با رویکرد قرآنی میتوان دریافت که بین مفھوم ملکوت القاب و اوصاف امام هشتم علیه السلام که در زیارتنامه ها و تعابیر اولیاء الله اشاره شده است ارتباط بهم پیوسته ای وجود دارد که باید کشف کرد. در آیات بسیاری از قرآن، به ولایت یا سلطنت و غلبه ی قهری حق تعالی بر عالم تصریح شده است: وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ: ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻧﺸﺎﻥ میدﻫﻴﻢ[۱] أَوَلَمْ يَنظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْء: ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭ حاکمیّت ﺑﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ نظر نمی کنید[۲] فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ: ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺼﻲ ﻣﻨﺰّﻩ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﻛﻪ سلطنت ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭﺳﺖ[۳] قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ:ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ:ﻛﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺣﺎﻛﻤﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭﺳﺖ[۴] این تعبیرات دلالت بر تسلّط، چیره گی و احاطه مطلق خداوندتبارک و تعالی بر اوّل و آخر و ظاهر و باطن اشیاءست! اما در مقام کثرت، این انسان کامل است که به سبب خلقت نوری او از اسم اعظم الهی و تجلّی اسم مستاثره ذات، در واقع خلیفه الله مطلق را خلق کرد تا به وجود او نسبت و سببی فراهم شود برای عطاء هستی و فیض وجود به صورت علمی موجودات که در اختفای وجود و وحدت محض مستقرهستند(مقام علم الله)! به سبب خلقت نوری خلیفه الله مطلق، آغاز و انجام و عطاء فیض وجود از علم، حیات و هستیِ کلمات وجودی عالم میسر شد! خلیفه الله، مقام اسم اعظم از حیث فاعلیّت است! اسم اعظم که کعبه اسماء الله است و تمام مراتب اسماء الله در طواف و تصرف اسم اعظم اند! به سبب کرسی خلافت الهی است، ظرف وجودی امام علیه السلام، مشیّت و اذنِ الهی شد! امام علیه السلام به سبب مقام خلیفه الله مطلق، ولایت تصرّفی دارد بر لوح، قلم، کرسی و عرش الهی! روح انسان کامل نه تنها اتِحاد و اتّصال وجودی با اسم اعظم دارد بلکه عین اسم اعظم الهی میباشد! چون خلقت نوری او از اسم اعظم است! امام علیه السلام با تمام مراتب جزئیّه و کلیّه اسم الولی، سیطره، سیادت و احاطه قیّومی دارد بر صورت علمی کلمات وجودی عالم! امام علیه السلام از قلّه قاف اعلی علّیین وجودی خویش که بر کرسی اسم اعظم، تکیه تکوینی زده و علی الّدوام تجلّی دارد بر کائنات لذا او به سبب خلافت تکوینی، با اسم الخالق بر صورت علمی موجودات، هستی افاضه میکند! با اسم الحیّ حیات میدمد به صورت علمی خلائق هنگام خلقتشان! با اسم المصّور، صورتگری میکند در صورت علمی موجودات! با اسم العلیم و الرزاق، فیض وجود میدهد به میزان برش و استعداد صورت علمی موجودات! با اسم الهادی، تربیت و هدایت میکند! لذا انسان کامل، ربط وجود دارد بین عالم هستی و مبداء وجود! اسم اعظم الهی، نور زمین و آسمانهاست! زمین و هفت آسمان و هفتادهزار عالم و عرش و بهشت ها و ملکوت و آنچه درآنها و میان آنهاست همه به اسم اعظم، دوام و بقاء و حیات دارن! ماسوی الله سایه اسم اعظم است که با قلم اسم اعظم، نقش بر لوح انداخته است! پس این امام علیه السلام است که سلطنت تکوینی و ربط وجودی بر غیب و شهادتِ کلمات وجودی عالم از ملک و ملکوت و آنچه درآنها و میان آنهاست دارد. کلمات وجودی یعنی ماسوی الله و مطلق کثرات، تحت اراده و تصرفِ نور اسم اعظم است! پس دریاب سجده ملائکه الله بر مقام خلیفه اللهی آدم را که نشان از تصرف و احاطه و میوند وجودی بر قوای اجرایی عالم و امور آنست. وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا: ﻭﻳﺎﺩ ﻛﻦ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﺑﻪ ﺁﺩم ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ،ﭘﺲ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ[۵] از آنچه که بیان شد سلطنت خدواند تبارک و تعالی که وجود مطلق ازلی ابدی است! وجودی که وحدت محض ماورای حقیقت جمع الجمعی است! به سبب خلقت نور اسم اعظم است که از اختفای وجود، ظاهر شد و نمود پیدا کرد در مقام و عالم کثرت! ملکوت اشیاء عبارتست همان حقیقت نوری آنها که به سبب تجلّی و تنزّل اسم اعظم خلق شده! ملکوت اشیاء که شعاعی از شمس مطلق ولایت عظمی است و عین ربط، تشبّه و نسبت وجودی با نور مطلق اسم اعظم... لذا سلطنت،قهر و غلبه انسان کامل یا امام علیه السلام بر حقیقت اشیاء عبارتست از همان ملکوت یا صورت ربط وجودی با اسم اعظم. 📌بحث مرتبط ره توشه رضوی - لینک۴ پی نوشت: [۱] - انعام- آیه۷۵ [۲] - اعراف- آیه۱۸۵ [۳] - یس- آیه۸۳ [۴] - مومنون- آیه۸۸ [۵] - بقره- آیه۳۴ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🏴🚩بسم ربِّ الحسین🚩🏴🕌 🚩..........هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة...........🚩 اهل سلوک و عرفان، تعبیرسلطنت معنوی درباره ائمه ی اطهارعلیهم السلام بکار برده اند که به نحو اخص، وجود نورانی امام رضا علیه السلام، ظهور آنحضرت، شدت بیشتری دارد، سلطان در زیارتنامه ھا و توسلات شیعی ھمانند الولی المرشد خطاب به امام ھشتم علیه السلام، حکایت از جایگاه خاص آن حضرت، برای ھدایت و ارشاد اھل سلوک دارد، همچنان که صورت و وجه سلطنت الھی، به روح حضرت امام هشتم برای مؤمنان نمایان شده و مراتب اعلی وجودی مومن تحت سلطنت خاصه آنحضرت، مورد تایید قرار گرفته و اطمینان و آرامش در قلب مومن به کمال خود میرسد. در واقع نفس مطئمنه امام علیه السلام به سبب سلطنت تصرّفی، با تجلّی بر قلب مُحِبِّ سالک، او را از مرحله آرامش به مقام سکینه می رساند! مراد از سکینه یعنی آرامش و اطمینانی که خلیفه الله مطلق از مرتبه اعلی علِیین وجودی(مرتبه اخفی سِرّ) بر مملکت وجودی شخص، سرازیر میشود! آرامشی که ربط و اتّصال مستقیم به روح ولی الله الاعظم و تایید تکوینی ایشان دارد! روحی که حامل حقیت نوری و جمعی و جمع الجمعی حقایق اسماء الله و اسم اعظم الهی است! روحی که به تایید اسم مستاثره ذات است! وقتی صورت غیبی سکینه در وجود انسان ظاهر شد دیگر هیچ حزن و اندوهی در او راه نخواهد داشت! حتی اگر عصر عاشورا میان بدنهای ارباًاربا باشی! حتی اگر غروب عاشورا میان بدنهای از سر جدا باشی! اما وقتی اشاره میکنه: ما رایت الاجمیلا، الله اکبر چه صورتی از سکینه قلبی بر او ظاهر شده است امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام دربارۀ ماھیّت سکینه چنین میفرماید: ریح تخرج من الجنة طیبة لھا صورة کصورة الانسان تکون مع الانبیـاء: رایحه ای است خوشبو که از بھشت خارج میشود و صورتی چـون صـورت انسـان دارد و بـا پیامبران ھمراه است[۱] مقصود از ریح در این حـدیث فـوق ھمـان روح الهی اسـت، در قرآن از تأیید مؤمنان با روح الھـی سـخن گفتـه شـده اسـت: أُولَٰئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَٰئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻛﺮﺩﻩ، ﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﺣﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﺷﺎﻥ ﺳﺎﺧﺘﻪ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﺩﺭﻣﻰﺁﻭﺭﺩ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ، ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﺸﻨﻮﺩﻧﺪ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺣﺰﺏ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺣﺰﺏ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﺍنند[۲] ھمانگونه که از نـزول سـکینه در دلھای مؤمنان نیز یاد شده است: هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا:ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ، ﺗﺎ ﺍﻳﻤﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﺪ ﻭ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ[۳] روح الهی در عالیترین درجۀ ظھور در نبی به شکل وحی نمایان میشود!سخن خدای تعالی(وحی) ھمراه با سکینه به ولی میرسد و او با پذیرش آن آرام مـی گیـرد، ویژگی سکینه و روح الھی رایحه خـوش آن اسـت. ھمانگونـه کـه روح و ریحان نیز از خواص بھشت و خاص مقربان درگاه است، فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ[۴] فاعلیّت کلّ روح و ریحان در عالم انفاس از انبیاء و اوصیاء و اولیاء، حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله مربوط است! امادر سـکینه ی نفس مطمئنه، جنبه فاعلیّت آن به مظھر مطلق که سرچشمه یازده نحر لایتناهی بهشتی است!سرچشمه شراب کوثر جمع الجمعیِ بهشتی است! سرچشمه ی هویّت غیبیّه روح و ریحان بهشت است! نبوّت و ولایت و توحید نیز از اسم او متجلّی است! اسمی که در مقام ذات احدی مقیم است! اسمی که حقیقتش از همه پوشیده و کل آفرینش از کنه اش، بریده اند! به همین دلیل نامش در زمین فاطمه و در عالم معنا، حقیقت فاطمی و در مقام غیب الغیوبی، اسم مستاثره ذات! و در نظام توحیدی، فاطمیّت نظام هستی میباشد! پس نهایت و کمال مطلق روح و ریحان که سکینه قلبی است از ناحیه وجود ذی وجود فاطمی است! پس دریاب اسرار ام ابیها یا ریحانـة النبـی را! وجود جسمانی حضرت فاطمه سلام الله علیه یعنی تجسّم جمعی روح و ریحان و سکینه بهشت آل الله! یعنی تجسّم جمعی روح و ریحان و سکینه بهشت پنج تن آل عبا! 📌بحث مرتبط ره توشه رضوی - لینک۵ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🕊🌙بسم الله النّور علی نور🌙🕊 تجلّی سکینه قلبی انسان کامل اهل سلوک و عرفان، تعبیر سلطنت معنوی و علمی درباره ائمه ی اطهارعلیهم السلام بکار برده اند اگرچه این ذوات مقدّس، همه کلّهم نورواحد هستند اما به نحو اخصّ، وجود نورانی امام هشتم، علی ابن موسی الرضا، ظهور آنحضرت از حیث فاعلیت، در سلطنت معنوی و علمی رضویّه، شدیدتر است!... سلطان در زیارتنامه ھا و توسّلات شیعی ھمانند الولی المرشد و السلطان خطاب به امام ھشتم علیه السلام، حکایت از جایگاه خاص آن حضرت در مقام جمعیِ عالم کثرت از حیث عطاء فیض وجود است تا تحت ولایت تصرّفی رضویّه، ھدایت و ارشاد اھل سلوک، هموار گردد! چلّه نشینی های شرعیه عارفان و اولیاء الله در مجاورت حریم رضوی نیز از حیث تکمیل سیرو سلوک و صیرورت وجودی است! وجه سلطنت رضویّه نه تنها برای اخصّ خواصِّ اهل الله نمایان گردیده بلکه برای مؤمنان نیز عیان گشته!.... هنگامیکه مراتب اعلی علّیین مومن، به قابلیتِ ولایت تصرفی رضویه میرسد، در واقع تحت سلطنت خاصّه امام رضاعلیه السلام، مورد تایید قرار خواد گرفت! در این حالت است که با تجلّی اسم الرئوف، الطیف و العلیم از عرش اسماء الله(کرسی خلیفه الله مطلق) بر مرتبه اخفیِ سِرِّ مومن، آرامش به کمال خود میرسد!... آری! تحت تجلّیات علی الدّوام و پیوسته رضویه برای اهل سیر و سلوک است که نفس سرانجام در قابلیّت به چنان شدت وجودی میرسد که مخاطب آیه شریفه يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ[۱] قرار گرفته و وارد بر بهشت رضوی، ناظر به صورت باطنی امام هشتم علیه السلام میگردد! با زیارت چهره دل آرام رضوی، مومن سرانجام به کمالِ آرامش یعنی مقام سکینه واصل می نماید!... مراد از سکینه یعنی آرامش و اطمینانی که از مراتب اعلی علّیین وجودی شخص(مَنِ حقیقی) جوشیده و بر مراتب پایین تر انسان، ساری و جاری میشود(تنزل)! وقتی کار مومن به سکینه قلبی رسید! حقیقت باطنیِ آیه: أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۲] بر او مکشوف و ملموس میشود! این وجود خلیفه الله مطلق است که بر طاق عرش اسماء الله(کرسی سلطنت) تکیه تکوینی زده و به مقام معیّت تام با حقیقت احدی و سِرّیِ فاطمی، مشرّف شده و مستقر است! و در میان ذوات مقدّس چهارده معصوم علیهم السلام، امام هشتم علیه السلام است که از قلّه قاف عالم اعلی علّیین(مقام هویّت غیب الغیوبی حقیقت فاطمی)، از سوی حضرت مادر، مونّث کل عالم، قابلیت و اذن دریافت کرده تا از فاطمیت نظام هستی، فیض وجود را با اسماء الرئوف و اللطیف و العلیم تحت سلطنت رضویه به نحو اخصّ بر کل عالم وجود، ساری و جاری سازد! تا به سبب نزول این فیض وجود از قُبّه رضویه، به تدریج اهل سیروسلوک و عبادالرحمن، از جهنّمِ اضطرات و تشویش مطلقِ انانیّت، شیطان، کثرات و جهل و حُبُّ الدنّیا رهایی و وارد بهشت معرفت و روح و ریحانِ معنویت و سکینه رضویه شوند!... پس در هستی! کاملترین صورت سکینه ی قلبیّه، چھـره نورانی شمسّ الشُّموس تحت ولایت تصرّفی امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام قابل هست برای ظهور تام! و در نظام توحیدی، چھره ملکوتی امام رضا علیه السلام مصداق اتمّ برای سـکینه قلبی است که برخی عارفان به دیدار آن نایل آمدند.... پس دریاب اسرار ولایی القـابی چـون شـمس الشّموس و بدرُ النّجوم و السلطان را درباره امام هشتم علی ابن موسی الرضا علیه السلام را 🔘 پی نوشت: [۱] - فجر - آیه ۲۷ [۲] - یونس - آیه ۶۲ -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104