eitaa logo
فرهنگ کتابخوانی
122 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
545 ویدیو
89 فایل
نشر و گسترش #فرهنگ_کتابخوانی و #ارزشهای_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🛑 انسانی:(()) اولین قدم : 🖋نماز وسیله معراج مومن است. نماز وسیله متقیان است. در نماز معراج اتفاق می افتد. ❇️انسان ممکن است در طول زندگی خود حرکات و تغییراتی داشته باشد اما ملتفت نسبت به آنها نباشد و متوجه آنها نشود. اما آن بالا رفتن و معراجی که در نماز است فرض ندارد که انسان آن را نفهمد. اگر من در نماز یک قدم بالا بروم، می فهمم عمیقا هم می فهمم چون این حرکت در جان من است. این وسیله می خواهد که نماز است. اما وقتی اتفاق نمی افتد معلوم می شود که مانع وجود دارد. معلوم می شود که من مشکل دارم. مانع چیست؟ 📙در روایت آمده یک فردی می آید در مسجد و مشغول به نماز می شود اما با نمارش مورد لعنت قرار می گیرد چون مال مردم را به دوش دارد. کسی که بار از حق مردم به دوشش است و به کسی کرده، نمازشان بالا نمی رود. آن نمازی که به واسطه اش سیل رحمت الهی فرو می ریزد، شامل این فرد نمی شود. دومین قدم : ، اولین مانع عروج نماز اولین مانع عروج انسان در نماز، گناه است. گناه یک موردش هم مانع است. چه برسد به آنجا که من رسم دارم به گناه کردن. کسی گه نگاه می کند در کوچه و خیابان و یا کسی که را کنترل نمی کند و وقتی می شود هر چه دلش بخواهد می گوید، اینها است. اولین و مهمترین و پایین ترین مانع است. اگر من سعی می کنم که از گناه پرهیز کنم، پس دیگر این اولین مانع و البته بزرگترین مانع از سر راه شما برداشته شده. بعد از اینکه گناه نمی‌کنم باز هم ممکن است که اتفاق نیافتد. این بر می گردد به گذشته انسان. اگر آدم به گذشته خودش دقت کند بعضی از گناه هایی که امروز نمی کنم روز های قبل انجام شده نیاز به و جبران دارد. باید گذشته آدم هم جبران شود و هم اصلاح شود تا پاک شود. اگر من گناهی دارم و از آن متنفر نیستم و لذتش مانده است، یعنی هنوز آن توبه واقعی متوقع نشده. اگر آن لذت تبدیل شد به و نسبت به آن گناه، آن وقت این توبه تمام و کامل می شود. سومین قدم : مانع دوم، بد مانع بعدی اخلاقیات بد است‌. یک کسی اگر دارد این مانع عروج در نماز است. 🌻امام‌حسن علیه السلام چندین مرتبه از اموال خودش چشم پوشید و گاهی همه و گاهی نیمی از آن را به فقرا بخشید. این بزرگواران نه حسرتی بر بخشش هایی که انجام داده اند می خورند و نه از این ها احساس خوشحالی می کنند. آنچه را که می بخشند را به حساب و شماره نمی آورند. موانع اخلاقی یک سری دیگر از موانع است که اگر از این ها هم رد شویم، فرض عروج در این حالت وجود دارد. اگر گناه ترک شد، نماز فرق می کند. اگر و صفات بد ترک شود، نماز با قبل آن تفاوت می کند. ترک اخلاقیات بد از ترک گناهان سخت تر است‌. چون اخلاقیات در درجه لطیف تر مانع هستند و از طرفی این گناهان به جان ما چسبیده اند‌. بحث ضیق صدر و شرح صدر مربوط به همین اخلاقیات انسان است که باید اصلاح شود. هرچه بتوان از این گناهان صدر کم ‌کرد و از بین برد،در مقابل می توان آن نماز دارای عروج را خواند‌. آن نمازی که آدم پس از شرح صدر و ترک گناهان می خواهد بخواند، به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیست‌. 💠لذت گریه بر امام حسین در فرضی که سینه انسان از اخلاق بد و رذیله پاک شود بسیار است و ما از این لذت متاسفانه محرومیم. این که ما دعا و عبادت می کنیم و هیچ چیز در سینه مان احساس نمی کنیم، این ثمره ی گناهان ما هست. 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
📚گزیده ای از کتاب؛ اثر 🛑تکنیک های اساس در با : 🔸 و : 📙داستان : متن داستان: گوش بده پسرم! هم اکنون که تو خوابی این را به تو میگویم دست کوچکت زیرگونه ات است و موهای فرفری خرمایی رنگت روی پیشانی ات ریخته . من تنها به اتاق تو آمده ام .همین چند دقیقه پیش که در کتابخانه مشغول خواندن برگه هایم بودم، موج کننده ای از و سراسر وجودم را فرا گرفت. با گناه نزد تو آمده ام . حرف هایی که می خواهم به تو بگویم مطالبی هستند که آن لحظه فکرم را مشغول کردند. پسرم، من همیشه با تو در و بوده ام .وقتی لباس مدرسه ات را می پوشیدی به تو کردم چون باحوله فقط صورتت را نوازش می کردی. من از اینکه کفش هایش را نکرده بودی, کردم و بر دوشت گذاشتم. زمانی که بعضی از وسایلت را روی زمین انداختی بر سرت کشیدم. موقع صبحانه هم در تو دیدم. لباست را کردی.لقمه هایت را نجویده قورت می دادی. آرنج هایت را روی میز گذاشتی. کره ی زیادی روی نان می گذاشتی و وقتی از خانه بیرون میرفتی تا بازی کنی و من هم به سر کار می‌رفتم دستت را بلند کردی و گفتی: « خداحافظ پدر.»و من اخم کردم و در جواب گفتم: « دستت را بینداز ». بعد از ظهر که برگشتم همه چیز دوباره شروع شد .وقتی در خیابان به سمت خانه می آمدم به دنبال تو گشتم. دیدم روی زانوهایت نشسته ای و تیله بازی می کنی. سر زانو های شلوارت را دیدم که سوراخ شده بود. وقتی گوشت را گرفتم و جلوتر از خودم به سمت خانه می کشاندمت، جلوی دوستانت شدی و کشیدی. از نظر من شلوارت گرانقیمت بود و تومی بایست بیشتر می بودی. اما تصور کن پسرم ، این همه سختی از طرف یک پدر! یادت می آید ساعتی بعد که در حال مطالعه بودم ، چقدر با وارد اتاق شدی .نگاهی معصومانه و جریحه دار در چشمانت بود. وقتی سرم را از روی کتاب برداشتم و از آمدنت و وقفه ای که ایجاد کرده بودی و بودم تو یک لحظه دم در ایستادی . مردد بودی که وارد شوی یا نه. بی‌مقدمه فریاد زدم : «چه میخواهی؟» تو هیچ حرفی نزدی ، فقط با زیاد به سمت من دویدی و دستانت را دور گردنم حلقه زدی و مرا . دستان کوچکت با احساس که در تو افروخته بود و به هیچ وجه نمی شد از آن صرف نظر کرد و مرا محکم فشار داد. بعد از آن آنجا را ترک کردی و به سرعت از پله ها بالا رفتی. پسرم ! همان لحظه بعد از اینکه رفتی، کاغذ هایم از دستم افتاد و بزرگ و مرا فرا گرفت. این من چه بلایی بر سرم آورده بود !؟ عادت به گرفتن و کردن را می گویم. این بود هدیه ی من به تو به عنوان پسرم!؟ هر کاری که در در برابر تو کردم به علت این بود که دوستت نداشتم، به دلیل به آن بود که و بیش از حدی داشتم . من تو را با همچون خودم می کردم .ویژگی های زیادی بود که در و تو هویدا بود. قلب کوچک تو به بزرگی طلوع خورشید در تپه های وسیعی بود . این را انگیزه و محرک بی اختیار تو برای هجوم به سوی من و بوسیدن و شب بخیر گفته نشان داد .پسرم ! از امشب دیگر هیچ چیز غیر از تو برایم مهم نیست. من در تاریکی پیش تو آمده ام و با و زانو زده ام. این اقرار کفاره ی ناچیز است که آن را می پردازم. می‌دانم اگر در زمان بیداری این حرفها را به تو می زدم معنی آنها را نمی فهمیدی . اما فردا من یک پدر واقعی خواهم بود! می خوام تو باشم ؛وقتی تو رنج ببری من هم برنجم, وقتی تو میخندی من هم بخندم .هر موقع کلمات و جملات عجولانه ای به زبانم آمد، زبانم را گاز بگیرم. و همچنین یک و همیشگی با خود میگویم: «او فقط یک کودک است؛ یک کودک خردسال .» از اینکه تو را به عنوان یک تصور می کردم ، متاسفم. اکنون که میبینم با خستگی به تختخواب کوچکت خزیده ای و غرق خواب شده‌ای، در می یابم که هنوز به یک نوزاد می مانی. انگار همین دیروز بود که در آغوش مادرت خوابیده بودی. من از تو توقع بیش از حدی داشتم، بیش از حد. به جای کردن ،, بهتر است سعی در آنها داشته باشیم. بهتر است به این نکته پی ببریم که مردم کارهایی را که انجام میدهند چرا انجام میدهند و دلیل آن چیست؟ این نسبت به ، بسیار سودمند تر و موثرتر است و باعث ایجاد /همدردی ،تحمل و مهربانی می شود؛ «شناخت همه مساوی است با بخشش همه » و بر اساس گفته دکتر جانسون: