eitaa logo
فرهنگ کتابخوانی
122 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
545 ویدیو
89 فایل
نشر و گسترش #فرهنگ_کتابخوانی و #ارزشهای_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ چه روزی شود روزی که صبحم را با سلامِ به شما خوشبو کنم هرگاه سلامتان می دهم بند بند وجودم لبخندتان را می کند عليٰ آلِ يٰس ... ✋سلام صبحت بخیرگوهرنایابم☀️
📚گزیده ای از کتاب؛ اثر 🛑تکنیک های اساس در با : 🔸 و : 📙داستان : متن داستان: گوش بده پسرم! هم اکنون که تو خوابی این را به تو میگویم دست کوچکت زیرگونه ات است و موهای فرفری خرمایی رنگت روی پیشانی ات ریخته . من تنها به اتاق تو آمده ام .همین چند دقیقه پیش که در کتابخانه مشغول خواندن برگه هایم بودم، موج کننده ای از و سراسر وجودم را فرا گرفت. با گناه نزد تو آمده ام . حرف هایی که می خواهم به تو بگویم مطالبی هستند که آن لحظه فکرم را مشغول کردند. پسرم، من همیشه با تو در و بوده ام .وقتی لباس مدرسه ات را می پوشیدی به تو کردم چون باحوله فقط صورتت را نوازش می کردی. من از اینکه کفش هایش را نکرده بودی, کردم و بر دوشت گذاشتم. زمانی که بعضی از وسایلت را روی زمین انداختی بر سرت کشیدم. موقع صبحانه هم در تو دیدم. لباست را کردی.لقمه هایت را نجویده قورت می دادی. آرنج هایت را روی میز گذاشتی. کره ی زیادی روی نان می گذاشتی و وقتی از خانه بیرون میرفتی تا بازی کنی و من هم به سر کار می‌رفتم دستت را بلند کردی و گفتی: « خداحافظ پدر.»و من اخم کردم و در جواب گفتم: « دستت را بینداز ». بعد از ظهر که برگشتم همه چیز دوباره شروع شد .وقتی در خیابان به سمت خانه می آمدم به دنبال تو گشتم. دیدم روی زانوهایت نشسته ای و تیله بازی می کنی. سر زانو های شلوارت را دیدم که سوراخ شده بود. وقتی گوشت را گرفتم و جلوتر از خودم به سمت خانه می کشاندمت، جلوی دوستانت شدی و کشیدی. از نظر من شلوارت گرانقیمت بود و تومی بایست بیشتر می بودی. اما تصور کن پسرم ، این همه سختی از طرف یک پدر! یادت می آید ساعتی بعد که در حال مطالعه بودم ، چقدر با وارد اتاق شدی .نگاهی معصومانه و جریحه دار در چشمانت بود. وقتی سرم را از روی کتاب برداشتم و از آمدنت و وقفه ای که ایجاد کرده بودی و بودم تو یک لحظه دم در ایستادی . مردد بودی که وارد شوی یا نه. بی‌مقدمه فریاد زدم : «چه میخواهی؟» تو هیچ حرفی نزدی ، فقط با زیاد به سمت من دویدی و دستانت را دور گردنم حلقه زدی و مرا . دستان کوچکت با احساس که در تو افروخته بود و به هیچ وجه نمی شد از آن صرف نظر کرد و مرا محکم فشار داد. بعد از آن آنجا را ترک کردی و به سرعت از پله ها بالا رفتی. پسرم ! همان لحظه بعد از اینکه رفتی، کاغذ هایم از دستم افتاد و بزرگ و مرا فرا گرفت. این من چه بلایی بر سرم آورده بود !؟ عادت به گرفتن و کردن را می گویم. این بود هدیه ی من به تو به عنوان پسرم!؟ هر کاری که در در برابر تو کردم به علت این بود که دوستت نداشتم، به دلیل به آن بود که و بیش از حدی داشتم . من تو را با همچون خودم می کردم .ویژگی های زیادی بود که در و تو هویدا بود. قلب کوچک تو به بزرگی طلوع خورشید در تپه های وسیعی بود . این را انگیزه و محرک بی اختیار تو برای هجوم به سوی من و بوسیدن و شب بخیر گفته نشان داد .پسرم ! از امشب دیگر هیچ چیز غیر از تو برایم مهم نیست. من در تاریکی پیش تو آمده ام و با و زانو زده ام. این اقرار کفاره ی ناچیز است که آن را می پردازم. می‌دانم اگر در زمان بیداری این حرفها را به تو می زدم معنی آنها را نمی فهمیدی . اما فردا من یک پدر واقعی خواهم بود! می خوام تو باشم ؛وقتی تو رنج ببری من هم برنجم, وقتی تو میخندی من هم بخندم .هر موقع کلمات و جملات عجولانه ای به زبانم آمد، زبانم را گاز بگیرم. و همچنین یک و همیشگی با خود میگویم: «او فقط یک کودک است؛ یک کودک خردسال .» از اینکه تو را به عنوان یک تصور می کردم ، متاسفم. اکنون که میبینم با خستگی به تختخواب کوچکت خزیده ای و غرق خواب شده‌ای، در می یابم که هنوز به یک نوزاد می مانی. انگار همین دیروز بود که در آغوش مادرت خوابیده بودی. من از تو توقع بیش از حدی داشتم، بیش از حد. به جای کردن ،, بهتر است سعی در آنها داشته باشیم. بهتر است به این نکته پی ببریم که مردم کارهایی را که انجام میدهند چرا انجام میدهند و دلیل آن چیست؟ این نسبت به ، بسیار سودمند تر و موثرتر است و باعث ایجاد /همدردی ،تحمل و مهربانی می شود؛ «شناخت همه مساوی است با بخشش همه » و بر اساس گفته دکتر جانسون:
📚گزیده ای از کتاب ؛ _برتر راهنمای تجربی برای دسترسی به منابع غنی اثر 🛑: را نسبت به «صدایی» که در هست بالا ببرید و از چیزهایی که درباره خودتان به خودتان می‌گویید بردارید. (( مهربان هستید, یا انتقادی؟و.....)) و را کنید تا ذهن_ بدن شما تجربه ی متفاوتی داشته باشد. بنشینید و چند لحظه به توجه کنید تا زمانی که بودن و را داشته باشید . در طول روز وقتی برخی اجسام را لمس می‌کنید، لحظه‌ای تامل کرده و را قبل از لمس آن کنید. دستتان را کمی بالاتر از سطح نگهدارید تا تراکم انرژی که بین دست شما و آن جسم مغناطیسی ایجاد می‌شود را احساس کنید. « ادامه دارد....» 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
🛑 هر روز خودت را ، به بگو که من را با به می رسانم ، من و هستم، با باش، را کن به بودن و داشتن به . ایجاد شده بواسطه و سطح ارتعاشتان را بالا می برد و شما در مدار بالا ، و قرار خواهید گرفت. و در نهایت با اتفاقاتی روبرو می شوید که شماست. بنابراین امروز به بده، از که هایت و در جهت جریان دارد، شما بر می کند... 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
📚گزیده ای از کتاب ؛ 🖋ایجاد یعنی بالا بردن کیفیت رابطه، امری مهم در شخصی و اجتماعی محسوب می شود. از طریق و و ، و ، ، و بودن می توانیم معتبری برای روابط خود ایجاد کنیم . 🌟از شش راه می توان هر رابطه ای را اعتبار و تعالی بخشید. این شش طریق عبارتند از : ✅۱- مهربانیهای ساده کوچک: تشکر و قدردانی و احوالپرسی و تحسین و نزاکت و ادب. ✅۲- صداقت: به همین سادگی، کافی است انسان صادقی باشید. ✅۳- تصریح و تشریح توقعات: یا مدیریت انتظارات. ✅۴- وفاداری: فرض کنید همکار هستیم و داریم درباره سرپرست خود حرف می زنیم و من پشت سر او بد گویی می کنم. آیا این فکر برایتان پیش نخواهد که در غیاب شما نیز همین کار را خواهم کرد؟ کسانی که نسبت به غایبان وفادارند، به حاضران نیز وفادار خواهند بود. ✅۵- تمامیت وجود: یعنی حس تعهد نسبت به اصول، انطباق اندیشه و گفتار، با قصد و عمل و توجه مدام به استحکام منش خویش و در نظر گرفتن همه جنبه های روابط خود. ✅۶- صمیمانه پوزش بطلبید: هرگاه یکی از پنج مورد بالا را رعایت نکردید، بیاموزید به اشتباه خود اقرار و عذرخواهی کنید. 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1