eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
161 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه بقره 🔖 آیات: ۶۷-۷۰ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ در بیان شمارش نعم الهی بر بنی اسراییل و کفران آنها و سپس عذاب، به اینجا میرسیم که موسی از طرف خدا به آنها گفت گاوی را کنید. 2⃣همانند همیشه خداوند اصلا در مورد زمان و مکان این داستان هیچ نمیگوید چون اینها نقشی در فهم معارف قرانی ندارند و قرآن، است نه کتاب داستان. 3⃣اگرچه در شروع آیه از ذبح گاو شروع میکند اما فی الجمله این را میفهمیم که اینها کسی را کشتند اما قاتل ناشناس بود. پس پیش حضرت موسی رفتند تا راهی نشان دهد که قاتل شناسایی شود، خدا گوید خاصی را ذبح کنید و گوشتش را به بدن مقتول بزنید تا زنده شده و قاتل را معرفی کند! 4⃣هیچ پیغمبری در مسایل دینی به میل و هوای خود سخن نمیگوید لذا این برای نبوت عامه است. پس وقتی بنی اسراییل به موسی گفتند که با این راه حلت انگار میخواهی ما را مسخره کنی! حضرت میفرماید من به خدا پناه میبرم از اینکه باشم چون اگر جهل در من نبود من معصیتی نخواهم کرد. 5⃣ آن است که «بوسیله آن، خداوند رحمان عبادت شود و بهشت کسب شود»(العقل ما یعبد به الرحمن و یکتسب به الجنان) نه این که افکارش میتواند انسان را بهشتی یا جهنمی کند. لذا موسی فرمود چون من هستم و جهل در من راه ندارد پس استهزاء هم در من نخواهد بود. من این را از جانب خدا میگویم حال چگونه میتوانم به مسخره بگویم. 6⃣یک موحد هیچگاه به پیامبر نمیگوید که از «خدایت» بخواه مشکلاتمان را حل کند اما بنی اسراییل اینطور موسی را خطاب میکردند چنانکه در جهنم هم جهنمیان به خازنان گویند از خدایتان بخواهید ما را برگرداند. 7⃣با این که سخن از بود نه «بقر» یعنی حرف از فرد خارجی و گاو مشخصی بود اما باز هم بنی اسراییل اطاعت نکرده و گفتند این برای ما مشتبه است سپس درباره گاو پرسیدند یعنی «ما هی» به سن بوده نه چیستی ماهیت گاو. خدا به موسی گفت بگو این گاو میانسال است، نه گاوی است که بخاطر آبیاری زمین و شخم زنی، پیر و باشد و نه نوزاد است. او از هر عیبی (بالاتر از سالم) است.(مسلّمة لا شیة فیها) 8⃣سپس خدا گوید بروید انجام دهید! باز هم اطاعت نکردند و گفتند از خدایت بپرس رنگش چه باشد؟ موسی گفت خداوند فرموده این گاو، رنگ است و زردیش خالص است. در روایت است که اگر این همه سوال نمیکردند این همه تکلیف سختتر نمیشد. در آخر گفتند «حالا حق را آوردی». این طرز سخن گفتن با پیامبر صحیح نیست، بجای اینکه بگویند الان برای ما روشن شد گفتند را آوردی! طوری گفتند که انگار تا حالا حضرت، حق نمیگفت. پس گاو را ذبح کردند اما قرآن میفرماید باز هم نزدیک بود حتی همین امر را هم انجام ندهند! 9⃣در ادامه قرآن گوید: شما کسی را کشتید و هر کدامتان گفتید من نبودم!(تَدّارعتم فیها) یعنی توطئه ای دسته جمعی کردید تا درع و شک در شناسایی سبب شود قاتل پنهان بماند اما خدا آن را میفهمد که در باطنتان چیست و قاتل را نشان میدهد. حال مقداری از گاو مرده را به مرده مذکور بزنید تا زنده شود و را ببینید. در پایان میفرماید شما این آیه را هم دیدید اما باز هم برگشتید. اینگونه خدا نشانه هایش را به شما نشان میدهد تا تعقل کنید. 0⃣1⃣چرا را انتخاب کردند؟ چون اینها، طبق رسم معمول مصر، گاو را میپرستیدند و سامری هم از همین عوام سواستفاده کرد. خدا هم در اینجا گاو را انتخاب کرد تا بفهمند که از کشتن گاو آسیبی به اینها نمیرسد. و همچنین از برخورد یک مرده به مرده دیگر ایجاد شد و باطن آنها فاش شد تا قیامت را باور کنند که مرده زنده شده و همه رازها هم فاش میشود.
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه بقره 🔖 آیات: ۷۱ - ۷۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ «و اذ» در ابتدای هر داستان قرآن که بیاید یعنی متذکر داستانی که میخواهیم بگوییم باشید. در این داستان، خدا امر به ذبح بقره کرد. آنها تمسخر کردند و موسی فرمود پناه میبرم به خدا از اینکه جاهل باشم و این را نشان میدهد که گوید جاهل نبودن من به خواست خداست. 2⃣تا آنجا که آیه الهی در حد است بنی اسراییل میپذیرفتند و همینکه به حد و استدلال عقلی میرسید در مقابلش می ایستادند چون بهره ای نداشتند 3⃣گاوها دو قسمند. برخی عواملند که کار میکنند و برخی نیز در مراتع چرا می کنند. اینکه عامل نیست نه با پا کار میکند نه با دوش اما گاو عامل، یا با پا کار میکند برای شخم و یا با دوش کار میکند برای آب بردن. 4⃣خداوند میفرماید ما این را با معجزه برای شما حل کردیم تا بفهمید. بعد گوید خدا سرهای پنهانتر را هم میداند یعنی ما آنچه در قلبهایتان نگه داشته اید را دانسته و آنرا آشکار میکنیم اگرچه شما میخواستید آن پنهان بماند. 5⃣قرآن درباره اینکه کجای گاو را به مرده زدند چیزی نمیگوید چون قرآن، و است نه کتاب داستان و تاریخ. میخواهد بگوید که ما با یک معجزه‌ی کاملا حسی به بنی اسراییل نشان دادیم که با یک مرده میتوان یک مرده دیگر را زنده کرد. 6⃣خاصیت بودن همین است که تا به تفکر عقلی و استدلالی میرسند میمانند. لذا تا زمانیکه معجزه را دیده و در یادشان بود ایمان داشته اند و همینکه مدت کوتاهی میگذشت و یادشان میرفت دوباره دچار غفلت میشدند. 7⃣حال اگر کسی باشد نیازی به دیدن مکرر معجزه ندارد لذا گویند به دیدن مردگان در قبرستان بروید تا مطلبی دائمی را دیده و در خاطرتان بسپارید تا یادتان نرود. در انتهای آیه گوید حتی با دیدن این همه معجزه باز هم گمراه شده و دچار قساوت قلب شدید. برای کسیست که معجزه را ببیند و پس از آن غافل شود و دور شود. 8⃣تمام تلاش خدا اینست که انسان را تقویت کند. اگر کسی که نیروی ادراکی را تقویت کرد با فرشتگان محشور میشود. اما اگر کسی این نیرو را تضعیف کرد طبق آیات قرآن، وارد یک سیر چهار مرحله ای از بالا به پایین میشود. ۱. در حد حیوان (کالانعام) ۲. پستتر از حیوان (بل هم اضل) ۳. در حد سنگ (کالحجارة) ۴. سختتر از سنگ (او اشد قسوة) 9⃣مثال مورد چهارم را اینطور میزند که برخی سنگها که در دل کوهند، آب، آنها را میشکافد و منفجر میشوند و نهر از میانشان سرازیر میشود.. برخی دیگر در حد نیستند بلکه در حد هستند، از آنها چشمه میجوشد. بعضی از سنگها هم بخاطر خشوع و ترس از خدا میکنند. انسانی که نصیحت در او اثر نکند دلش از سنگ سختتر است. 0⃣1⃣سنگها هم میفهند و اگر نمیفهمیدند که نمیتوانستند در قیامت دهند. هر ادای شهادتی نیاز به تحمل شهادت دارد یعنی اینها اول باید چیزی را دیده باشند که بعدا بتوانند شهادت دهند، دیدن هم نیاز به و درک دارد. اگر خدا بعدا به اینها این چیزهارا یاد داده باشد که شهادتشان مسموع نیست و انسان میتواند به شهادتشان اعتراض کند. عالم محضر خداست، یعنی همه‌ی موجودات میفهمند و میبینند چون هرچه خدا خلق کرده دارای درک است. 1⃣1⃣خداوند میفرماید با آمدن هر آیه، آنکه مومن است مومنتر و آنکه شقی است شقیتر میشود مانند خوردن یک گلابی شیرین که وقتی انسان سالم آنرا میخورد برایش لذیذ است اما وقتی کسی که «زخم معده» دارد آنرا میخورد وضعش بدتر میشود! اینجا اشکال از گلابی شیرین نیست بلکه از دستگاه هاضمه شخص مریض است. 2⃣1⃣قبل از نزول آیات، درون انسانها آشکار نمیشود. لذا خدا کسی را قسی و شقی نمیکند. پس از مشخص شدن رشد و غی(گمراهی)، بنی اسراییل بیشتر گمراه شدند چون بودند و این گمراهیست.