eitaa logo
خوبان پارسی‌گو
990 دنبال‌کننده
272 عکس
58 ویدیو
7 فایل
حافظ سعدی فردوسی صائب تبریزی وحشی بافقی خاقانی مولوی بیدل دهلوی باباطاهر خیام حسین منزوی فروغ فرخزاد نیما یوشیج فاضل نظری حامد عسکری حسین دهلوی قیصر امین پور سهراب سپهری فریدون مشیری شهریار
مشاهده در ایتا
دانلود
تا هوای آسمان در سر ندارد زنده نیست مرغ اگر پرواز را باور ندارد زنده نیست جان اگر بخشید بر دشت و دمن جاوید شد ابر اگر در چنته چشمی تر ندارد زنده نیست جای دارد در دل ما مهر ختم‌المرسلین این صدف در خود اگر گوهر ندارد زنده نیست شوق دیدار شه لولاک در جان‌های ماست هر دلی این شوق را در سر ندارد زنده نیست در دو عالم رزق ما از سفرهٔ احسان اوست توشه از این سفره هرکس بر ندارد زنده نیست
☘️عید بزرگ مبعث مبارک☘️ نسیم نام محمد وزید در ملکوت و نور آمد و بارید در دل برهوت جهان به فصل جدیدی پر از شکوفه نشست بهاربودن او ریشه داشت در لاهوت خدا دمید در او روح کبریایی را به یمن آیهٔ لولاک هست شد ناسوت بعید نیست که آدم به شوق دیدن او دل از بهشت برید و به خاک کرد هبوط دم محمدی‌اش زنده می‌کند ما را مسیح مانده از آیات روشنش مبهوت گره ز رنج بشر واکند به معجزه؟ نه! به سجده‌های خشوع و به دست‌های قنوت پیام‌آور توحید و منجی انسان امین قافلهٔ وحی و پیک صلح و سکوت به وصف او همه سعی و صفای من باطل از ابتدا همهٔ واژه‌های من باطل شروع می‌کنم این شعر را دوباره و بعد مدد بگیرم از آن چارده ستاره و بعد شروع می‌کنم از ابتدا به اذن خدا به وصف مصحف روی تو شرح اعطینا به روی مأذنه نامت ترانهٔ خوبی است چقدر صوت اذان عاشقانهٔ خوبی است چکید از گل لب‌های تو گلاب بهشت نگاه روشن تو شرح آفتاب بهشت دخیل نام تو بوده است آسمان حجاز تو با تبسم هر صبح می‌کنی اعجاز گرفته بوی خدا مکه از دم نابت حرا نشسته در آغوش کوه بی‌تابت به دور کعبهٔ نامت علی طواف کند به شوق هر شب قدر تو اعتکاف کند نگاه فاطمه معراج هر سپیده‌دمت امید قلب تو و التیام بغض و غمت به عمق جان من از جام خود شراب بریز درون سینهٔ من واژه‌های ناب بریز منم که تشنهٔ یک جرعه از مِیِ حسنم دخیل نام حسین و کسای پنج‌تنم
بخوان به نام خدایی که آفرید تو را که برکشید و برآورد و برگزید تو را به نام او که قلم برگرفت و بر سر سطر نوشت نامهٔ ناخوانده‌ای سپید تو را بخوان به نام خدایی که روی لوح وجود میان گرمی آغوش خود کشید تو را دمید در تنت از روح خویش و بعد از آن شبیه روح به جسم جهان دمید تو را برای رخت خلافت گرفت میزانی به قدّ و قامت موزون خود برید تو را تویی که سایهٔ صد آرزوی زنده‌به‌گور به قلب خسته صدا می‌زنند امید تو را رسید رکعت پایانی، السلام علیک و رحمت و برکات ای نبی! نوید، تو را!
کيستی ای خنده‌هايت رحمةٌ للعالمين گيسوانت ليلةالقدر سماوات و زمین ای اشارت‌های ابروهای تو لا ريب فيه مهربانی‌های چشمانت هدیً للمتقين ای شب معراج، سبحان الذی أسرای من عروة الوثقاست دامان تو يا حبل‌المتين ايّها المزّمّل امشب تا سحر بيدار باش تا طلوع فجر قرآن‌ها بخوانی با یقین در رکوع کيست آن زيباترين انگشتری راز بگشا ای نماز اولين و آخرين نخل‌های سال‌ها خشکيده خرما می‌دهند می‌نشينی تا کنار اين دل چادرنشين
دوجهان غرق در کرامت اوست عالمی چشم بر عنایت اوست مـن بـنـازم بـه آن خــــــداونــــدی که نبی شاهکار خلقت اوست
مانده‌ام، احمد پیمبر بود یا عطار عشق؟ بس‌که سلمان‌ها مسلمان کرد با بوی علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از [ساعت نیامدن!]
•. | کاری ز دست شعرهایت برنمی‌آید وقتی دل معشوق جای دیگری باشد | سلام ساعت نیامدن پاتوقی‌ست برای انتشار اشعار و نوشته‌های من: اگر دوست داشتید مرا اینجا بخوانید. https://eitaa.com/s_nayamadan
قربان مهربانی‌ات ای هشتمین امام آقای مهربان به غنی و گدا، سلام صدها گره به پنجره‌فولاد بسته‌ام هُرم نگاهِ توست به چشمانم التیام در آستان مهرِ تو با سر دویده‌ام چشمم که پای‌بوس تو باشم به احترام من در نگاه ِماهِ تو منزل گزیده‌ام آهو شوم و یا که کبوتر، بگو کدام؟ ای مهربان‌تر از پدر و مادرم به من دلبستهٔ حریم تو هستم علی‌الدوام دستم بگیر و چشمِ مرا غرق نور کن غیر از تو آفتابِ دگر نیست والسلام
خاطره‌ها گاه‌وبی‌گاه می‌آیند کنارم می‌نشینند می‌خندند گریه می‌کنند اما، پیر نمی‌شوند