eitaa logo
خوبان پارسی‌گو
991 دنبال‌کننده
257 عکس
55 ویدیو
7 فایل
حافظ سعدی فردوسی صائب تبریزی وحشی بافقی خاقانی مولوی بیدل دهلوی باباطاهر خیام حسین منزوی فروغ فرخزاد نیما یوشیج فاضل نظری حامد عسکری حسین دهلوی قیصر امین پور سهراب سپهری فریدون مشیری شهریار @javadmd14
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتی که شاهکارِ شما در زمانه چیست؟ باللَّه که زنده‌بودنِ ما شاهکارِ ماست
از خلق خدا خیر ندیدیم از آن روی در گوشهٔ تنهایی و خلوت بخزیدیم
او گفت که من جان و جهانش هستم آگاه ز پیدا و نهانش هستم پرسید چه نسبتی تو با او داری؟ گفتم نگرانش، نگرانش هستم
مانند گذشته‌ها دلم شیدا نیست شور غزلی برای فرداها نیست رفتی و امید و زندگی را بُردی انگیزه برای مرگ هم حتا نیست
الف مقصوره در زبان فارسی الف مقصوره مانند تشدید و تنوین از علائم الفبای عربی است که به فارسی راه پیدا کرده‌ است. در املای فارسی، رعایت الف مقصوره حالتی بلاتکلیف دارد؛ بدین صورت که اگر از اسامی خاص نباشد به صورت «ا» نوشته می‌شود. مانند: نجوا، فتوا، تماشا، مبتلا، تقوا، شورا، کبرا، صغرا، ماجرا، مستثنا، محتوا، اعلا، مبرا، مصلا، مدعا، مجزا و منتها و هوا (مترادف با هوس) اما در کلمات خاص با همان الف مقصوره روی ی نوشته می‌شوند؛ مانند: موسیٰ، عیسیٰ، حتیٰ، الیٰ، عَلیٰ، مصطفیٰ، مرتضیٰ، مجتبیٰ و... و اگر هر یک از این کلمات به کلمه دیگری اضافه شوند ی تبدیل به ا می‌شود. مانند:   عیسای مسیح، موسای کلیم، مرتضای عزیز اما با این حال، برخی اسامی خاص هستند که نوشتن آن‌ها با الف کم کم در حال رایج‌شدن است. کبرا، هدا، کسرا کلماتی هم هستند که الف مقصوره در وسط آنها به کار رفته است، به جای رحمن، هرون، اسمعیل و اسحق به صورت رحمان، هارون، اسماعیل و اسحاق نوشته می‌شوند. به تمامی این موارد، عبارات و ترکیب‌های عربی را که به همان شکل ی باقی مانده است، اضافه کنید. مانند: سدرةالمنتهی، علم‌الهدی، اعلیحضرت ملک‌الشعرای بهار در این باره عقیده دارد که با الف نوشتن کلماتی که در عربی به یاء مقصوره نوشته می‌شود، کاملاً منطقی است. بهار بیان کرده بارها دیده است که متقدمان در قرون قبل، این کلمات را با الف نوشته‌اند. از آنجایی که این نکته مکرر دیده شده، پس نمی‌توان گفت یک بار کاتبی اشتباهی سهوی کرده است. او معتقد بود که فرهنگستان ایران باید اعلام کند که از این پس کلماتی مانند تمنی، تقاضی، کسری، موسی، مصطفی و نظایر آن را با الف باید نوشت. یعنی به این صورت: تمنا، کسرا، موسا، مصطفا و ... اگر موافق ساده‌سازی رسم‌الخط فارسی باشیم و بخواهیم بر مبنای اصل همخوانی گفتار و نوشتار و یکدستی املای فارسی به این مقوله نگاه کنیم، بهتر است قول ملک‌الشعرای بهار و همفکران او را مورد توجه قرار بدهیم. هرچند که نظر ایشان هنوز هم مورد تأیید فرهنگستان قرار نگرفته است. از سوی دیگر، می‌توان شکل رایج املایی هر کلمه را مبنای کار قرار داد. به هر حال، هر رویه‌ای که اتخاد می‌کنیم، باید در کل متن به آن پایبند باشیم.
یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد.. اللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّلْ مَخْرَجَهُ 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم شیخ‌عباس قمی در کتاب شریف منتهی الآمال، جلد ۲، باب هشتم، زندگی امام صادق علیه‌السلام در ابتدای فصل ۲ می‌فرماید: «مؤلف گوید: که خوب تامّل کن در حال حضرت صادق علیه‌السلام و تعظیم و توقیر او از رسول خدا صلی‌ اللّه‌ علیه‌ و‌ آله‌ و‌ سلم که در وقت نقل حدیث از آن حضرت و بردن اسم شریف آن جناب چگونه حالش تغییر می‌کرده با آنکه پسر پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و پارهٔ تن او است، پس یاد بگیر این را و با نهایت تعظیم و احترام اسم مبارک حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم را ذکر کن و صلوات بعد از اسم مبارکش بفرست و اگر اسم شریفش را در جایی نوشتی صلوات را بدون رمز و اشاره بعد از اسم مبارکش بنویس و مانند بعضی از به رمز (ص) و یا (صلعم) و نحو آن اکتفا مکن بلکه بدون وضو و طهارت اسم مبارکش را مگو و ننویس و با همه اینها باز از حضرتش معذرت بخواه که در وظیفهٔ خود نسبت به آن حضرت کوتاهی نمودی و به زبان عجز و لابه بگو: هزار مرتبه شویم دهان به مشک و گلاب هنوز نام تو بردن کمال بی‌ادبی است» .
امشب اسیر باغچه، مدهوش خانه‌ام گویا نشسته عشق در آغوش خانه‌ام اینجا میان هر تپش قلب زندگی پیچیده است نام تو در گوش خانه‌ام نسپرده‌اند صورت ماه تو را به ذهن آیینه‌های یاد فراموش‌خانه‌ام هر شب سکوت بکر تو تکرار می‌شود در ضبط‌صوت عاشق و خاموش خانه‌ام آه ای درخت بید که مجنون‌تر از منی افتاده است زلف تو بر دوش خانه‌ام از لطف هم‌نشینی با چشم‌های تو خو کرده است خنده به دمنوش خانه‌ام ای دست گرم عشق بدون حضور تو غم می‌شود دو مرتبه تن‌پوش خانه‌ام
بی‌حوصله، سرد، لایق هم بودند بی حرف و دهان موافق هم بودند بی بوسه و لبخند و هم‌آغوشی آه یک عمر دو سنگ عاشق هم بودند
به دردی تازه، دردی کهنه را باید مداوا کرد که شکل دیگر دردند درمان‌های امروزی
بیا که چشم و چراغم تو بودی از همه عالم خدای را به کجا رفتی ای فروغ دو دیده؟