eitaa logo
خوبان پارسی‌گو
991 دنبال‌کننده
257 عکس
55 ویدیو
7 فایل
حافظ سعدی فردوسی صائب تبریزی وحشی بافقی خاقانی مولوی بیدل دهلوی باباطاهر خیام حسین منزوی فروغ فرخزاد نیما یوشیج فاضل نظری حامد عسکری حسین دهلوی قیصر امین پور سهراب سپهری فریدون مشیری شهریار @javadmd14
مشاهده در ایتا
دانلود
آه، فرزند! مادری پیر و پریشان احوال عمر او بود فزون از پنجاه زن بی شوهر و از حاصل عمر یک پسر داشت شرور و خودخواه روز و شب در پی اوباشی خویش بی‌خبر از شرف و عزت و جاه دیده بود او به برِ مادر خویش یک گره بستهٔ زر، گاه به گاه شبی آمد که ستاند آن زر بکند صرف عمل‌های تباه مادر از دادن زر کرد ابا گفت: رو، رو که گناه است، گناه این ذخیره است مرا ای فرزند بهر دامادی‌ات ان‌شاءالله حمله آورد پسر تا گیرد آن گره بستهٔ زر خواه مخواه مادر از جور پسر شیون کرد بود از چاره چو دستش کوتاه پسر افشرد گلوی مادر سخت چندان‌که رخش گشت سیاه نیمه‌جان پیکر مادر بگرفت بر سر دوش و بیفتاد به راه برد در چاه عمیقی افکند کز جنایت نشود کس آگاه شد سرازیر پس از واقعه او تا کند در تهِ آن چاه، نگاه از تهِ چاه، بگوشش آمد نالهٔ زار و حزینی ناگاه آخرین گفتهٔ مادر این بود: آه، فرزند! نیفتی در چاه @arayehha
4_6039570968546908321.mp3
21.15M
نقش خواجو در تکوین غزل فارسی با حضور: دکتر بهرام پروین‌گنابادی ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ @arayehha
🍃 عالم همه بی‌قرار و شیدای رضاست نور دو جهان ز نور سیمای رضاست در دفتر دل چرا نباشد مهرش؟! وقتی که جهان غرق تماشای رضاست! 🦋
هدایت شده از رباعی
ای گل! دلم از یاد تو عطاری شد از سینۀ خسته رفع بیماری شد در وقت عیادت تو از من ای ماه! خورشید درون جان من جاری شد @robaee
مَردم به هر که آینه شد سنگ می‌زنند از طعنه‌‌های عالم و آدم غمت مباد
مرا از خانهٔ زنبور آتش‌دیده، روشن شد که حسن عاقبت با مردم‌آزاری نمی‌باشد
حذر از دشمنی کن کز طریق صلح می‌آید از آن دشمن چرا ترسد کسی کز راه جنگ آمد؟
نه از مسجد فتوحی شد نه از میخانه امدادی به هر جانب که رفتم پای امّیدم به سنگ آمد
یک‌دم ز بی‌وفایی عالم غمت مباد یک‌دم از این زمانهٔ محنت غمت مباد داری اگر به شعر، ارادت غمت مباد همواره و همیشه و در هر کجا رفیق! فرموده‌ام به چند روایت: غمت مباد! حالا که اکثراً همه گرگ‌اند، خر مباش پندم اگر که داشت صراحت غمت مباد نان از کنار سفرهٔ کوچک‌تری بخور از وعده‌های گُندهٔ دولت غمت مباد در بین کوچه دختر همسایه را ببوس بعدش اگر که گفت: کثافت! غمت مباد روزی اگر که حوصله‌ات بود، زن بگیر دارد اگرچه رنج و مشقت، غمت مباد آورده‌ام اگر به لبت خنده، مرحبا داری اگر به طنز ارادت غمت مباد
با خویش در ستیزم و از دوست در گریز از حال من مپرس که بسیار خسته‌ام...
صبح یعنی وسط قصّهٔ تردید شما کسی از در برسد نور تعارف بکند...
یک عمر زنده باش ولیکن شهید باش هر دم پی حماسه و عزمی جدید باش حتی اگر تمام جهان غرق تیرگی است چون ماه در سراسر شب روسفید باش یک لحظه از امید دلت را تهی مکن اما ز هرچه غیر خدا ناامید باش چون سرو، سرفراز میان ستمگران در خلوت و نماز ولی مثل بید باش بر دست اهل صدق بزن بوسه چون نسیم بر قامت نفاق چو توفان، شدید باش در ماتم حسین علی گریه کن ولی در فکر محو این همه شمر و یزید باش