آه، فرزند!
مادری پیر و پریشان احوال
عمر او بود فزون از پنجاه
زن بی شوهر و از حاصل عمر
یک پسر داشت شرور و خودخواه
روز و شب در پی اوباشی خویش
بیخبر از شرف و عزت و جاه
دیده بود او به برِ مادر خویش
یک گره بستهٔ زر، گاه به گاه
شبی آمد که ستاند آن زر
بکند صرف عملهای تباه
مادر از دادن زر کرد ابا
گفت: رو، رو که گناه است، گناه
این ذخیره است مرا ای فرزند
بهر دامادیات انشاءالله
حمله آورد پسر تا گیرد
آن گره بستهٔ زر خواه مخواه
مادر از جور پسر شیون کرد
بود از چاره چو دستش کوتاه
پسر افشرد گلوی مادر
سخت چندانکه رخش گشت سیاه
نیمهجان پیکر مادر بگرفت
بر سر دوش و بیفتاد به راه
برد در چاه عمیقی افکند
کز جنایت نشود کس آگاه
شد سرازیر پس از واقعه او
تا کند در تهِ آن چاه، نگاه
از تهِ چاه، بگوشش آمد
نالهٔ زار و حزینی ناگاه
آخرین گفتهٔ مادر این بود:
آه، فرزند! نیفتی در چاه
#یحیی_دولتآبادی
@arayehha
4_6039570968546908321.mp3
21.15M
نقش خواجو در تکوین غزل فارسی
با حضور: دکتر بهرام پروینگنابادی
۲۰ بهمن ۱۳۹۵
@arayehha
🍃
عالم همه بیقرار و شیدای رضاست
نور دو جهان ز نور سیمای رضاست
در دفتر دل چرا نباشد مهرش؟!
وقتی که جهان غرق تماشای رضاست!
#به_وقت_سلام 🦋
#جواد_محمدی_دهنوی
هدایت شده از رباعی
ای گل! دلم از یاد تو عطاری شد
از سینۀ خسته رفع بیماری شد
در وقت عیادت تو از من ای ماه!
خورشید درون جان من جاری شد
#زینب_نجفی
@robaee
مَردم به هر که آینه شد سنگ میزنند
از طعنههای عالم و آدم غمت مباد
#فاضل_نظری
مرا از خانهٔ زنبور آتشدیده، روشن شد
که حسن عاقبت با مردمآزاری نمیباشد
#صائب_تبریزی
حذر از دشمنی کن کز طریق صلح میآید
از آن دشمن چرا ترسد کسی کز راه جنگ آمد؟
#صائب_تبریزی
نه از مسجد فتوحی شد نه از میخانه امدادی
به هر جانب که رفتم پای امّیدم به سنگ آمد
#صائب_تبریزی
یکدم ز بیوفایی عالم غمت مباد
#فاضل_نظری
یکدم از این زمانهٔ محنت غمت مباد
داری اگر به شعر، ارادت غمت مباد
همواره و همیشه و در هر کجا رفیق!
فرمودهام به چند روایت: غمت مباد!
حالا که اکثراً همه گرگاند، خر مباش
پندم اگر که داشت صراحت غمت مباد
نان از کنار سفرهٔ کوچکتری بخور
از وعدههای گُندهٔ دولت غمت مباد
در بین کوچه دختر همسایه را ببوس
بعدش اگر که گفت: کثافت! غمت مباد
روزی اگر که حوصلهات بود، زن بگیر
دارد اگرچه رنج و مشقت، غمت مباد
آوردهام اگر به لبت خنده، مرحبا
داری اگر به طنز ارادت غمت مباد
#جواد_محمدی_دهنوی
با خویش در ستیزم و از دوست در گریز
از حال من مپرس که بسیار خستهام...
#محمدعلی_بهمنی
صبح یعنی
وسط قصّهٔ تردید شما
کسی از در برسد
نور تعارف بکند...
#سهراب_سپهری
یک عمر زنده باش ولیکن شهید باش
هر دم پی حماسه و عزمی جدید باش
حتی اگر تمام جهان غرق تیرگی است
چون ماه در سراسر شب روسفید باش
یک لحظه از امید دلت را تهی مکن
اما ز هرچه غیر خدا ناامید باش
چون سرو، سرفراز میان ستمگران
در خلوت و نماز ولی مثل بید باش
بر دست اهل صدق بزن بوسه چون نسیم
بر قامت نفاق چو توفان، شدید باش
در ماتم حسین علی گریه کن ولی
در فکر محو این همه شمر و یزید باش
#افشین_علا