Joze 17.mp3
3.8M
قرائت جز هفدهم قرآن کریم با صدای استاد معتز آقایی به روش تند خوانی
التماس دعا
یکی از بهترین #ورزشهای #خانگی #زنانه تمرین شنا است. حرکت شنا از تمریناتی است که عضلات مختلف بدن را درگیر میکند که اصطلاحا به آن تمرین #فولبادی نیز گفته میشود. با انجام این تمرین به صورت روزانه میتوانید #عضلات سینه، بازو و رانهای خود را تقویت کنید. این حرکت برای شروع ورزش در خانه نیز مناسب است؛ زیرا بدن شما را برای حرکات سختتر آماده خواهد کرد.
🎖نحوه انجام حرکت شنا:
بر روی شکم خود دراز بکشید و به وسیله دو دست بدن خود را بالا ببرید.
باسن خود را نیز بالا ببرید به صورتی که در موازات سینه و کمر قرار بگیرد.
در حالتی که کف دستانتان روی زمین است بدن خود را به سطح زمین نزدیک کرده و دوباره به حالت اولیه برگردید.
بر اساس #آمادگیجسمانی خود میتوانید این حرکت را در ۱-۳ ست ۱۵ تایی انجام دهید.
#ورزش_در_خانه
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
⛳️ورزش تاثیر زیادی در لاغری شما دارد.
💪 همه ما میدانیم که ورزش چه تاثیر زیادی در کاهش وزن دارد. اما وقتی میگوییم ورزش به لاغری کمک میکند همه به یاد ایروبیک و ورزشهای #هوازی میافتند. البته امروزه میدانیم ایروبیک و هوازی به تنهایی کسی را لاغر نمیکند. پس؛ از تاثیر شگرف تمرینات قدرتی روی کاهش وزن غافل نشوید.
مطالعات به ما ثابت کرده که ترکیب ورزش #هوازی با تمرین #قدرتی میتواند چربیسوزی را به حداکثر برساند. در عین حال عضلات ما را حفظ میکند و این نکته مهمی است که باعث عضله سوزی نمیشود.
#ورزشدرخانه برای #بانوان بهخصوص #بدنسازی بانوان، بهترین راه برای کاهش وزن اصولی است. زیرا علاوه بر افزیش سوختوساز بدن، کالریسوزی را بسیار بالا میبرد و به شما در حفظ توده عضلانی هم کمک میکند.
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
🗒لیست کوچک شکرگزاری:
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺣﻤﺎﯾﺘﮕﺮﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩﺍﻡ ﻭ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻤﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﯽ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺣﯿﺎﺕ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻬﻢ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﻫﺪﻑ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺏ ﮔﺬﺷﺘﻪﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺏ ﺍﻻﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺏ ﺁﯾﻨﺪﻩﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻮﺩﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭﻭﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﺷﻨﻮﺍﯾﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﯾﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﭼﺸﺎﯾﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﻻﻣﺴﻪ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﯼﻫﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯾﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺸﮑﻼﺗﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺍﻣﺮﻭﺯﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﺮﺩﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻥ ﺧﻮﺩﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﻮﺩﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻘﻒ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺑﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺑﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺑ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺧﻮﺑﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻌﻤﺖ ﺁﮔﺎﻫﯽ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺗﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﺭﻭنم
خدايا شكرت براى ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺳﺎﻟﻤﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺒﺮﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺍﻣﺮﻭﺯ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﻢ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧم ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻧﻢ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﻢ ﺍﺳﺖ.
#انرژی_مثبت
#شکرگزاری
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅هیچ وقت خودت رو دست کم نگیر
✅هیچ وقت خودت رو دست کم نگیر
✅هیچ وقت خودت رو دست کم نگیر
#جول_اوستین
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
⭕️ قاری ایرانی برنده جایزه بزرگ سعودی شد.👏
شرکت کننده ایرانی به نام « یونس شاهمرادی » با کسب رتبه نخست در مسابقات قرآنی عطر الكلام که در سعودی برگزار میشود، ۳ میلیون ریال سعودی معادل ۴۲ میلیارد تومان برنده شد.
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
InShot_۲۰۲۳۰۴۰۸_۰۷۵۶۴۴۰۸۲.mp3
3.18M
[ ♥️✨ .. کوه .. ]
داستان سوم:
جایی که ما گیر کرده بودیم، تنها نقطهای بود که از ریزش بهمن، در امان مانده بود .. ! 👣
- 🎞🎙 گوینده، ادیت و میکس :
مـ؏صومـہ هنرمنــدپور
✨فایل صوتی داستان رو گوش کنید و گزینه صحیح را انتخاب نمایید.👇
‼️ کدام آیه با داستان مرتبط نمیباشد؟
الف) آیه ۱۱۱ سوره مومنون
ب) آیه ۱۵۳ سوره بقره
ج) آیه ۶۳ سوره انعام
د) آیه ۱۸۶ سوره بقره
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
May 11
کیمیای سعادت (همسران)
[ ♥️✨ .. کوه .. ] داستان سوم: جایی که ما گیر کرده بودیم، تنها نقطهای بود که از ریزش بهمن، در امان
#اطلاعیه
↩️ لطفا پاسخ مسابقه را فقط به صورت الف، ب، ج، د ارسال کنید و از نوشتن آیه و سوره خودداری نمایید!
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مصاحبه بسیار مهم فرمانده نیروی انتظامی در مورد #حجاب
👈 از هفته آینده افرادی که کشف حجاب کنند ابتدا تذکر میگیرند؛ سپس به محاکم قضایی معرفی میشوند ...
توی گروههاتون پخش کنید.
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
بالاترین قابلیت جذب، در شبهای قدر وجود دارد.
چگونه دعا کنیم و چه تصمیمی بگیریم
که بالاترین تقدیرِ خودمان، نصیبمان شود؟
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
38.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️بعد از مکانهای گردشگری و فرودگاه، این بار متروی شهر #شیراز
🔻 درود و آفرین به مسؤولین دغدغهمند و احیاگران فریضه امر بمعروف و نهی از منکر در این شهر👏
🔹 بارها گفتیم حراست مجموعهها به راحتی میتوانند جلوی بیحجابها را بگیرند و اینها هم برای گرفتن خدمات مجبور هستند به قانون احترام بگذارند.
🔹 امیدواریم این روند ادامه داشته باشد.
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
📸 دیوارنگاره «افطارمان در قدس» در میدان جهاد تهران
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️هر کس میگوید روحانی و دولت اصلاحطلبش منافق و خائن نبودند فقط این کلیپ یک دقیقه ای را ببیند .
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضیا بهخاطر مشکلاتی که دارند و همه رو از سمت خداوند میبینند گمان میکنند که خداوند آنها را فراموش کرده اما...
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
🔸این مبلغ را نذر شما کردم🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ...
به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو .
خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ...
🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟
این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم ... بماند.
🔹یک روز صبح گفتند: فردا جلسۀ کمیسیون خبرگان دارم و میخواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ...
بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم.
بقچه ای از حوله، لباس و صابون فلهای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر، دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم.
پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد.
🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید!
نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!!
نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم»
🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجرهای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حَجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد.
پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!»
گفت: «وجوهات نیست، نذر است».
گفتند: «نذر؟»
گفت: «دیروز برای باری که داشتم، در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!»
پدر متبسم شد. رو به من کرد که پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم.
🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! »
من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود.
بعد بدون آنکه چیزی بگویم، درِ گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا» ...
نگاهی به بالا کردند و گفتند: «خدا بیحساب میدهد. به هرکه اهل حساب و کتاب باشد با نشانه میدهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم»
https://eitaa.com/kimiayesaadat1
Joze18.mp3
4.41M
📖 تحدیر جزء هجدهم قرآن کریم
🎙 تلاوت استاد معتز آقایی
التماس دعا