🔧 با مهندس های عرصه فرهنگ چه کنیم؟
⚙ بسیاری از فعالان عرصه فرهنگ، یا مهندس اند واقعا یا اصطلاحا یعنی مطالعات مرتبط یا #عمق لازم را ندارند و از طرفی هم بدلیل چند سال حضور در این عرصه، دچار #حجاب_تجربه شده اند و تغییرپذیری شان نیز کم شده است! یعنی بطور طبیعی ثوابتی یافته اند که معمولا لایتغیر است.
⚠️ اتفاقا مهندسان فکر می کنند مهارت فاکتور گیری و ساده سازی و دسته بندی که دارند نقطه قوت شان نسبت به #علوم_انسانی خوانده هاست چرا که اینها برای هر چیزی شقوقی تصویر می کنند و کار را سخت تر می کنند ولی نمی دانند که اساسا جنس مسایل انسانی و #اجتماعی فرق دارد!
⭕️ نگارنده معتقد نیست که هر کس مقداری فقه و فلسفه و علوم اجتماعی خوانده برای عرصه #فرهنگ مناسب تر است ولی کسی که در دوران دانشجویی فرصت کرده پای صحبت این و آن بنشیند و از برخی نویسندگان هم کتبی پراکنده را بخواند صرفا با #ادبیات همه چیز در حد یک وجب آشنا شده و عمق مسایل را در نمی یابد و بدتر اینکه بلافاصله هم وارد عرصه #اقدام شده است!
🌀 سؤال این است که با اینها که تعدادشان کم نیست چه باید کرد تا اقدامات شان حداقل ضرر را داشته و نقاط قوت شان تقویت شود؟
✅ آنچه به ذهن حقیر می رسد تقویت پاتوق های #فکری برای فعالان و مدیران میانی است که متاسفانه کم کم سرشلوغ هم شده اند! خاصیت این جلسات می تواند خارج کردن آنها از بساطت و آشناسازی با #پیچیدگی های موجود در عرصه فرهنگ باشد.
همچنین ایجاد فرهنگ #مشورت با افراد عمیق تر و کار کشته تر امری مفید است هر چند افت وابستگی به یک یا چند نگاه خاص را داراست.
ماذا بعد!؟
📍 @komeilialireza
👌 گاهی تفاوت حق و باطل در میزان دقت است!
✅ در بسیاری از اقدامات میدانی #فرهنگی و غیره که الحمدلله همه مدعی انجام آن هستند میزان موفقیت زمان اجرا تابع میزان #دقت در دوره مطالعه و طراحی آن است!
👈 معمولا فرقی هم میان اینکه مجری #مردمی باشد یا دولتی نیست و به میزان افزایش دقت، #اثربخشی کار هم بالا می رود ولی نهادهای دولتی چون نوعا صرفا دغدغه #گزارش_نویسی دارند و عجله در اجرا، از دقت می کاهند!
⚠️ این نکته را به آنچه قبلا خطاب به فعالان فرهنگی نوشتیم بیافزاییم خواهیم دید که مهمترین مسئله، نداشتن #عمق وتخصص و #عجله در اقدام است والا تیتر و ظاهر اقدامات خوب و بد مثل هم است!
📍 @komeilialireza
💠 چطور جبهه سازی می تواند صوری باشد نه واقعی!؟
🚨 در ادامه مبحث قبل درباره جبهه سازی که تاکید شد بدون وجود تعاملات منضبط و اصولی نمی توان جمع #رشد کننده داشت اشاره کنم به این نکته که اساسا جمع های صوری بسیارند و بنده مجامعی را دیده ام که اسما محل تجمیع دهها فرد یا تشکل بوده ولی عملا عده خاصی در آن فعالیت داشته اند و حتی گاها از ابتدا بنحوی #چینش صورت گرفته که همین ها همه کاره باشند!
⚠️ شکل گرفتن #باند و تیم در میان جمع های بزرگتر که پیش تر با عناوینی چون پدیده "یوگی و دوستان" از آن نام برده بودم یکی از آسیب های اصلی #جبهه_سازی است و مراقبه آن هم سخت است چرا که زمینه شکل گیری این باندها واقعی و #کارکردی است.
👈 توضیح اینکه افراد نوعا با دوستان یا افراد همسو، بهتر کار می کنند و می بینند که کار زمین نمی خورد و از آن مهمتر اینکه بجای تلاش برای ایجاد #اقناع خسته کننده، راحت می توانند بگویند و بشنوند و #مناقشه هم به هر دلیل کمتر رخ بدهد لذا کم کم به این نتیجه می رسند که اساسا این باند، ضامن #موفقیت و کارآمدی آنهاست.
💠 اینگونه است که ناخودآگاه عده ای بتدریج حذف می شوند. البته حذف شده ها هم گاهی مقصرند. گاهی برخی روحیه مخالفت با همه چیز و همه کس را دارند و اعمال نکات خود را بصورت #اصلاحی مدیریت نمی کنند و خیلی وقتها هم منیت یا شخصیت های خودعالم پندار و بعبارتی #هوای_نفس مانع این جمع شدن است.
⭕️ اما مساله اصلی جایی است که متوسط العقول ها محور می شوند و اساسا #حوصله گفت و شنود و مناقشه را ندارند و دائم سعی در تعطیل کردن #فهم و فعال کردن #تعبد و حرف شنوی دارند. ریشه باند که خود نوعی دیکتاتوری فردی یا جمعی است در همین تعطیل شدن #عقل و تمایل به سرعت بخشی در امور است!
🔰 این افراد مدیریت #اعتماد که معمولا با دوستان سابق شکل میگیرد را بر مدیریت #مفاهمه ترجیح می دهند پس در مقابل خودانتقادی نیز کم تحمل می باشند و جای طرح افکار جدید و زاویه های نو را می بندند! با این رویه، دقت و #عمق کارها کم می شود و با اینکه دائما سوتی می دهند ولی بخاطر نبود ساختار #ارزیابی، حتی تشویق هم می شوند!
😞 کم ندیده ام جمع هایی را که عملا یک نفر در آن حاکم بوده و حتی #مدیریت_شورایی نداشته اند و آن جمع نیز بدلیل منافع و گذران زندگی خود تبعیت را ترجیح می دهد!! بله حتما این مدل به #عملگرایی مطلوب این افراد نزدیک تر است ولی حتما #عقل_جمعی بیش از فرد کارایی دارد و حتما در چنین مدیریت هایی افراد قوی تر ریزش می کنند یا سکوت کرده و وارد منفعت طلبی می شوند!
✅ لازمه کار جمعی #واقعی, باور عمیق و قلبی به برتری عقل جمعی است. چیزی که خصوصا در افراد دارای #حجاب_تجربه هر روز کمتر می شود و عملا به حذف جمع های پیرامونی یا صوری شدن آنها منجر می گردد. شاید علت لزوم #تغییر مدیریت ها همین جلوگیری از شکل گیری باند و تیم باشد.
نعوذ بالله من شرور أنفسنا...
📍 @komeilialireza
⭕️ ریشه های بروز "هفت آسیب رایج فعالان فرهنگی!"
👈 بنظر می رسد وجود چند مساله به چنین وضعیت بغرنجی منجر شده که در عین وجود #خروجی های متعدد ولی شاهد #اثربخشی نیستیم:
1. هیچ کس متولی رشددهی به تشکلها و فعالان فرهنگی نیست و نوعا آموزش های خیلی عمومی یا جهت دهی سخنرانانی که گاها توهمات را نیز تقویت می کنند صرفا ورودی اینهاست و این الگوهای غلط همه چیز را در ساحت زبان، ساده سازی کرده و ذهنیت های ساده انگار را شکل می دهند.
2. برای #عمق فکری تلاشی نکرده اند و نوعا شنیده هایی از دوره دانشجویی یا طلبگی با خود دارند و بخاطر غوطه ور شدن در میدان هم دیگر انگیزه بازگشت به مباحث #معرفتی را ندارند!
3. مساله مهم #تمرکز که ضامنی برای یافتن تخصص و کارآمدی احتمالی است وجود ندارد و افراد به اقیانوس هایی به عمق یک وجب و کنشگرانی در عرصه های متعدد تبدیل شده اند نه یک عرصه خاص!
4. مساله #استمرار که ضامن رسیدن به عمق بیشتر و اشراف بالاتر است نیز وجود ندارد و نوعا با اقداماتی مقطعی یا کوتاه مدت روبرو هستیم.
5. بخاطر ضعف #عقلانیت عملی و غلبه احساسات و فضاسازی ها و #کمپین های سیاسی اجتماعی پیاپی، به امر مهم و طبیعی #استدراج کم توجهی می شود و با این توهم که می شود با #طفره از برخی مراحل، زودتر از زمان طبیعی به نقطه ای کارآمد دست یافت چه درباره نیروها و چه خودشان، عجله کرده و به بادکنک هایی زیبا ولی غیر موثر بدل می شوند.
6. مساله لزوم توجه به #بوم و #ظرفیت های محلی موجود مورد توجه نیست و طراحی ها در همه جا #کلان و بدون لحاظ خصوصیت است. نقطه زنی غیر مطلوب و سر و صدا مطلوب تلقی می شود.
7. وابستگی به نهادها و پول نفت نیز در سطحی و عجولانه و گزارشی شدن اقدامات موثر است و اقدامی درخور هم برای #استقلال فکری و مدیریتی و اقتصادی ندارند.
📍 @komeilialireza