eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
3هزار دنبال‌کننده
66 عکس
51 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔧 با مهندس های عرصه فرهنگ چه کنیم؟ ⚙ بسیاری از فعالان عرصه فرهنگ، یا مهندس اند واقعا یا اصطلاحا یعنی مطالعات مرتبط یا لازم را ندارند و از طرفی هم بدلیل چند سال حضور در این عرصه، دچار شده اند و تغییرپذیری شان نیز کم شده است! یعنی بطور طبیعی ثوابتی یافته اند که معمولا لایتغیر است. ⚠️ اتفاقا مهندسان فکر می کنند مهارت فاکتور گیری و ساده سازی و دسته بندی که دارند نقطه قوت شان نسبت به خوانده هاست چرا که اینها برای هر چیزی شقوقی تصویر می کنند و کار را سخت تر می کنند ولی نمی دانند که اساسا جنس مسایل انسانی و فرق دارد! ⭕️ نگارنده معتقد نیست که هر کس مقداری فقه و فلسفه و علوم اجتماعی خوانده برای عرصه مناسب تر است ولی کسی که در دوران دانشجویی فرصت کرده پای صحبت این و آن بنشیند و از برخی نویسندگان هم کتبی پراکنده را بخواند صرفا با همه چیز در حد یک وجب آشنا شده و عمق مسایل را در نمی یابد و بدتر اینکه بلافاصله هم وارد عرصه شده است! 🌀 سؤال این است که با اینها که تعدادشان کم نیست چه باید کرد تا اقدامات شان حداقل ضرر را داشته و نقاط قوت شان تقویت شود؟ ✅ آنچه به ذهن حقیر می رسد تقویت پاتوق های برای فعالان و مدیران میانی است که متاسفانه کم کم سرشلوغ هم شده اند! خاصیت این جلسات می تواند خارج کردن آنها از بساطت و آشناسازی با های موجود در عرصه فرهنگ باشد. همچنین ایجاد فرهنگ با افراد عمیق تر و کار کشته تر امری مفید است هر چند افت وابستگی به یک یا چند نگاه خاص را داراست. ماذا بعد!؟ 📍 @komeilialireza
👌 گاهی تفاوت حق و باطل در میزان دقت است! ✅ در بسیاری از اقدامات میدانی و غیره که الحمدلله همه مدعی انجام آن هستند میزان موفقیت زمان اجرا تابع میزان در دوره مطالعه و طراحی آن است! 👈 معمولا فرقی هم میان اینکه مجری باشد یا دولتی نیست و به میزان افزایش دقت، کار هم بالا می رود ولی نهادهای دولتی چون نوعا صرفا دغدغه دارند و عجله در اجرا، از دقت می کاهند! ⚠️ این نکته را به آنچه قبلا خطاب به فعالان فرهنگی نوشتیم بیافزاییم خواهیم دید که مهمترین مسئله، نداشتن وتخصص و در اقدام است والا تیتر و ظاهر اقدامات خوب و بد مثل هم است! 📍 @komeilialireza
💠 چطور جبهه سازی می تواند صوری باشد نه واقعی!؟ 🚨 در ادامه مبحث قبل درباره جبهه سازی که تاکید شد بدون وجود تعاملات منضبط و اصولی نمی توان جمع کننده داشت اشاره کنم به این نکته که اساسا جمع های صوری بسیارند و بنده مجامعی را دیده ام که اسما محل تجمیع دهها فرد یا تشکل بوده ولی عملا عده خاصی در آن فعالیت داشته اند و حتی گاها از ابتدا بنحوی صورت گرفته که همین ها همه کاره باشند! ⚠️ شکل گرفتن و تیم در میان جمع های بزرگتر که پیش تر با عناوینی چون پدیده "یوگی و دوستان" از آن نام برده بودم یکی از آسیب های اصلی است و مراقبه آن هم سخت است چرا که زمینه شکل گیری این باندها واقعی و است. 👈 توضیح اینکه افراد نوعا با دوستان یا افراد همسو، بهتر کار می کنند و می بینند که کار زمین نمی خورد و از آن مهم‌تر اینکه بجای تلاش برای ایجاد خسته کننده، راحت می توانند بگویند و بشنوند و هم به هر دلیل کمتر رخ بدهد لذا کم کم به این نتیجه می رسند که اساسا این باند، ضامن و کارآمدی آنهاست. 💠 اینگونه است که ناخودآگاه عده ای بتدریج حذف می شوند. البته حذف شده ها هم گاهی مقصرند. گاهی برخی روحیه مخالفت با همه چیز و همه کس را دارند و اعمال نکات خود را بصورت مدیریت نمی کنند و خیلی وقتها هم منیت یا شخصیت های خودعالم پندار و بعبارتی مانع این جمع شدن است. ⭕️ اما مساله اصلی جایی است که متوسط العقول ها محور می شوند و اساسا گفت و شنود و مناقشه را ندارند و دائم سعی در تعطیل کردن و فعال کردن و حرف شنوی دارند. ریشه باند که خود نوعی دیکتاتوری فردی یا جمعی است در همین تعطیل شدن و تمایل به سرعت بخشی در امور است! 🔰 این افراد مدیریت که معمولا با دوستان سابق شکل می‌گیرد را بر مدیریت ترجیح می دهند پس در مقابل خودانتقادی نیز کم تحمل می باشند و جای طرح افکار جدید و زاویه های نو را می بندند! با این رویه، دقت و کارها کم می شود و با اینکه دائما سوتی می دهند ولی بخاطر نبود ساختار ، حتی تشویق هم می شوند! 😞 کم ندیده ام جمع هایی را که عملا یک نفر در آن حاکم بوده و حتی نداشته اند و آن جمع نیز بدلیل منافع و گذران زندگی خود تبعیت را ترجیح می دهد!! بله حتما این مدل به مطلوب این افراد نزدیک تر است ولی حتما بیش‌ از فرد کارایی دارد و حتما در چنین مدیریت هایی افراد قوی تر ریزش می کنند یا سکوت کرده و وارد منفعت طلبی می شوند! ✅ لازمه کار جمعی , باور عمیق و قلبی به برتری عقل جمعی است. چیزی که خصوصا در افراد دارای هر روز کمتر می شود و عملا به حذف جمع های پیرامونی یا صوری شدن آنها منجر می گردد. شاید علت لزوم مدیریت ها همین جلوگیری از شکل گیری باند و تیم باشد. نعوذ بالله من شرور أنفسنا... 📍 @komeilialireza
⭕️ ریشه های بروز "هفت آسیب رایج فعالان فرهنگی!" 👈 بنظر می رسد وجود چند مساله به چنین وضعیت بغرنجی منجر شده که در عین وجود های متعدد ولی شاهد نیستیم: 1. هیچ کس متولی رشددهی به تشکل‌ها و فعالان فرهنگی نیست و نوعا آموزش های خیلی عمومی یا جهت دهی سخنرانانی که گاها توهمات را نیز تقویت می کنند صرفا ورودی اینهاست و این الگوهای غلط همه چیز را در ساحت زبان، ساده سازی کرده و ذهنیت های ساده انگار را شکل می دهند. 2. برای فکری تلاشی نکرده اند و نوعا شنیده هایی از دوره دانشجویی یا طلبگی با خود دارند و بخاطر غوطه ور شدن در میدان هم دیگر انگیزه بازگشت به مباحث را ندارند! 3. مساله مهم که ضامنی برای یافتن تخصص و کارآمدی احتمالی است وجود ندارد و افراد به اقیانوس هایی به عمق یک وجب و کنشگرانی در عرصه های متعدد تبدیل شده اند نه یک عرصه خاص! 4. مساله که ضامن رسیدن به عمق بیشتر و اشراف بالاتر است نیز وجود ندارد و نوعا با اقداماتی مقطعی یا کوتاه مدت روبرو هستیم. 5. بخاطر ضعف عملی و غلبه احساسات و فضاسازی ها و های سیاسی اجتماعی پیاپی، به امر مهم و طبیعی کم توجهی می شود و با این توهم که می شود با از برخی مراحل، زودتر از زمان طبیعی به نقطه ای کارآمد دست یافت چه درباره نیروها و چه خودشان، عجله کرده و به بادکنک هایی زیبا ولی غیر موثر بدل می شوند. 6. مساله لزوم توجه به و های محلی موجود مورد توجه نیست و طراحی ها در همه جا و بدون لحاظ خصوصیت است. نقطه زنی غیر مطلوب و سر و صدا مطلوب تلقی می شود. 7. وابستگی به نهادها و پول نفت نیز در سطحی و عجولانه و گزارشی شدن اقدامات موثر است و اقدامی درخور هم برای فکری و مدیریتی و اقتصادی ندارند. 📍 @komeilialireza