⭕️ سختی جمع نگاههای توکلی و تعقلی!
👹 ویروس #کرونا بهانه ای شد تا مساله نیاز جدی جامعه ما به پاتوق های تعمیق معرفت دینی، خود را نشان دهد. هنوز در سطوح کلان دعواست که میزان توجه و اتکای ما به علم چقدر باید باشد و در کنار آن جای توکل و دعا و توسل چیست!
🤩 برخی وقتی مساله از نظر #علمی روشن است و دوا و درمان مشخص دارد نافی #دعا و ذکر هستند و برخی هم بالکل نافی درمان های پزشکی اند و معتقدند باید در این ابتلائات به خداوند پناه برد چرا که زمان، زمان تذکر و #تضرع است و وقتی حرم محل شفاست دیگر سخن گفتن از آلودگی ویروسی در آنجا روا نیست! جالب اینکه طرفین هم اماراتی در میان #آیات و روایات دارند و بیراه هم نمی گویند.
❇️ البته کم نیستند کسانی که به جمع میان هر دو نیز قائل اند ولی بخاطر کمبود مباحث دقیق نظری و #معرفتی، جمع بندی های صفر و یکی همچنان زیست فعالی دارند!
⁉️ براستی بین معممین درس خوانده ای که درباره حدود #تعبد و تعقل، رابطه درستی برقرار کرده باشند چطور باید تشخیص داد؟ اصلا مگر مسائل را می توان ساده سازی کرد و بدون کنکاش و تلاش به #حقیقت دست یافت؟!
💠 ما از سویی با "یمددکم ربکم بخمسة آلاف من الملائكة مسومین" روبروییم که #مشهود نیست و از سوی دیگر با "لايغير مابقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم" که ظاهرا کاملا این جهانی است. این گزاره ها در مقابل یکدیگر نیستند ولی نوعا جمع میان آنها در مصادیق مختلف به درستی صورت نمی گیرد!
⚠️ مدیران معممی داریم که تکلیف برخی طرح های میلیاردی را با #استخاره معلوم می کنند و برخی هم گرچه مدعی اند ولی عملا نقشی برای نیروهای فوق مادی و توکل و #اعتماد به خداوند قائل نیستند! حال سوال اینجاست که ما در چه شرایطی مکلف به چه چیزی هستیم؟! پاسخ در یک خاطره برای من تجلی کرده است:
🙂 حاج احمد فتوحی، معاون زین الدین سالها قبل برایم تعریف می کرد که ما آنقدر شبهای قبل عملیات، #شناسایی می رفتیم که حالا بعد از سالها چشم بسته هم می توانم همان مسیرها و آبراهها را بروم! اصلا در این مساله کوتاهی در کار نبود.
😢 در یکی از عملیات های غرب، نقطه ای زیر پای دشمن یافتیم که از آن بی اطلاع بود و مطمئن شدیم موفق می شویم. از خستگی غش کردم که با صدای گریه زین الدین بیدار شدم که داشت می گفت خدایا ما هر آنچه در #توان داشتیم انجام دادیم و حالا جز تو امیدی نداریم...
📍 @komeilialireza
⭕️ ریشه های بروز "هفت آسیب رایج فعالان فرهنگی!"
👈 بنظر می رسد وجود چند مساله به چنین وضعیت بغرنجی منجر شده که در عین وجود #خروجی های متعدد ولی شاهد #اثربخشی نیستیم:
1. هیچ کس متولی رشددهی به تشکلها و فعالان فرهنگی نیست و نوعا آموزش های خیلی عمومی یا جهت دهی سخنرانانی که گاها توهمات را نیز تقویت می کنند صرفا ورودی اینهاست و این الگوهای غلط همه چیز را در ساحت زبان، ساده سازی کرده و ذهنیت های ساده انگار را شکل می دهند.
2. برای #عمق فکری تلاشی نکرده اند و نوعا شنیده هایی از دوره دانشجویی یا طلبگی با خود دارند و بخاطر غوطه ور شدن در میدان هم دیگر انگیزه بازگشت به مباحث #معرفتی را ندارند!
3. مساله مهم #تمرکز که ضامنی برای یافتن تخصص و کارآمدی احتمالی است وجود ندارد و افراد به اقیانوس هایی به عمق یک وجب و کنشگرانی در عرصه های متعدد تبدیل شده اند نه یک عرصه خاص!
4. مساله #استمرار که ضامن رسیدن به عمق بیشتر و اشراف بالاتر است نیز وجود ندارد و نوعا با اقداماتی مقطعی یا کوتاه مدت روبرو هستیم.
5. بخاطر ضعف #عقلانیت عملی و غلبه احساسات و فضاسازی ها و #کمپین های سیاسی اجتماعی پیاپی، به امر مهم و طبیعی #استدراج کم توجهی می شود و با این توهم که می شود با #طفره از برخی مراحل، زودتر از زمان طبیعی به نقطه ای کارآمد دست یافت چه درباره نیروها و چه خودشان، عجله کرده و به بادکنک هایی زیبا ولی غیر موثر بدل می شوند.
6. مساله لزوم توجه به #بوم و #ظرفیت های محلی موجود مورد توجه نیست و طراحی ها در همه جا #کلان و بدون لحاظ خصوصیت است. نقطه زنی غیر مطلوب و سر و صدا مطلوب تلقی می شود.
7. وابستگی به نهادها و پول نفت نیز در سطحی و عجولانه و گزارشی شدن اقدامات موثر است و اقدامی درخور هم برای #استقلال فکری و مدیریتی و اقتصادی ندارند.
📍 @komeilialireza