eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
3هزار دنبال‌کننده
56 عکس
35 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔲 چرا حزب الله خلأها را پر نمی کند؟ 🔶 یکی از مسایل بدیهی که گاهی حزب اللهی ها در آن می مانند ترجیح اولویت های موضوعی است. یعنی مثلا می مانند که عرصه مهمتر است یا یا فرهنگ و... 🔷 قبلا نوشته أم که در لایه شخصی مساله باید توان محور باشد نه یعنی هر فرد ببیند کجا دارد و موفق تر خدمت خواهد کرد ولی در سطح اجتماع نیز این دعوا بیجاست چرا که ما به همه این عرصه ها به طور جدی نیاز داریم و ترجیح عمومی هر عرصه نارواست. ❇️ در عین حال، آنچه مهم است تقسیم توان هاست. بدنه نیروهای انقلابی خیلی است و طبعا برای توجه به همه این عرصه ها نیاز مبرم وجود دارد. 🌐 مثلا عرصه بین الملل که معمولا بدلیل دم دست و ملموس نبودن طرفداران کمتری دارد حتی اگر اولویت آخر باشد می تواند سهم 5 درصدی از چند میلیونی حزب الله را به خود اختصاص دهد اما حالا در هیچ عرصه ای چنین جمعیتی نیست! علت چیست⁉️ 💠 گرچه برخی عرصه ها مثل اقتصاد و بین الملل و... ذاتا مورد توجه جریان سیاست زده ما نیست ولی نداشتن که ضامن ایجاد توان جمعی موثر ماست را باید عامل اصلی وجود وضعیت کنونی دانست! ⭕️ یعنی نیروهای انقلابی نوعا نیروی هستند لذا نمی توانند در هیچ عرصه ای باری جدی از دوش انقلاب بردارند لذا شاهد پیش رفتن در عرصه های موقتی هستیم ولی در عمق خبری نیست که نیست! 📍 @komeilialireza
👈 در دفاع از جهت گیری اجتماعی تقریب در دور کنونی با نقد و پیشنهاد! 🔸 مساله و تقریب در کشور ما از چند آسیب رنج می برد. شاید مهمترین آنها این است که در دوره قبل از حضور آیت الله اراکی برای و فراگیری اجتماعی آن کاری نشده و به ارتباطات علمایی و همایش های دارای مدعوین خاص بسنده کرده بودند! ظاهرا این نگاه در برخی هیئت امنای همچنان موجود است. 💠 در دوره حضور دبیر کل جدید ولی مناسبی انتخاب شد. بدین معنا که با فهم این مشکل سعی کردند با اقداماتی چون شب شعر، جشنواره فیلم و عکس، راه اندازی اتحادیه های موضوعی و صنفی و... این مساله را به بدنه های متصل کنند. 👈 گرچه اصل این رویکرد، بسیار مطلوب بود ولی مشکل اصلی در اینجا بود که بدنه باقیمانده از قبل یا برخی منصوبان جدید کافی یا شناخت موردنیاز برای این امر را نداشتند لذا برخی از این اقدامات نتوانست به هدف خود برسد و متاسفانه در حد اقدامات کم اثر باقی ماند! 🔹 بنظر می رسد بازسازی کادر مجمع تقریب و اعتماد به مستعد و دارای تفکر تقریبی می تواند زمینه تحقق بهتر برنامه های ذیل مهم مذکور را مهیا سازد و در این شرایط حساس ما را از این عقب ماندگی تاریخی برهاند انشالله. 📍 @komeilialireza
⭕️ مشکل از الگو شدن امام است! 😔 کمتر حزب اللهی را پیدا می کنید که حاضر باشد 'هر جا هست آنجا را مرکز دنیا بداند' و بخواهد آنجا را به یک بدل کند! 👈 هیچ کدام حاضر نیستند یک تشکل الگو، یک روستای الگو، یک محله الگو، یک موسسه یا مدرسه الگو ایجاد کنند! و دوست دارند قبل از هر چیز، کشور یا جهان را درست کنند! بچه های ساکن یا مهاجر به بیشتر این حس را دارند! در رزومه شان مملو از کارهای نیمه کاره و ضعیف است ولی شبها خواب نجات بشریت را می بینند!! 💠 فکر می کنم این مساله ریشه های مختلفی دارد. از جمله آنها ضعف عقلانیت، وجود برخی منفذهای نفتی رانتی برای حزب اللهی ها، نبود ساختار از عملکرد غیردولتی ها، سلبریتزم مذهبی، رسانه زدگی و... است ولی یکی از ریشه ها هم برداشت غلط از نوع الگو بودن امام است! ⭕️ بدین معنا که همه می خواهند انقلاب کنند! کسی به فکر واقعی انقلاب نیست! کسی به ملزومات دوران ثبات فکر نمی کند و نوعا می بینیم که نویسنده ها بیش از عاملان حقیقی اند! همه فعال رسانه ای شده اند! خطیب بالاتر از قرار دارد و... 🔸 طبعا منکر لزوم نگرش آرمانی و تلاش برای توسعه نیستم أما بشرطی که اولا لتکونوا شهداء علی الناس شده باشد و توسعه نیز موجود باشد! 📍 @komeilialireza
⚠️ فاصله توقع رهبری با توان جوانان زیاد است! خلاصه تحلیل ملزومات تحقق بیانیه در جمع تشکل طلبگی ربیون مشهد ❇️ بیانیه گام دوم از حیث محتوا جمع بندی همان حرف های گذشته رهبری است ولی در قامت گذشته، حال و آینده انقلاب اسلامی بیان شده است. بنظرم خود رهبری هم حسب شرایط کشور سیر تطوری داشته اند. ایشان یک دوره برای اصلاح بروکراسی ساختار موروثی اداری-اجرایی کشور از تلاش جدی می کنند و به مسوولان تذکر می دهند. از دهه 80 است که ظاهرا تذکرات درونی را کافی نمی بینند و برای فعال کردن از مسوولان در بدنه مردمی تلاش می نمایند و از ابتدای دهه 90 هم که شاهدیم با ادبیات فعالسازی و جوانان و آتش به اختیار سعی می کنند تا خود را فعال کنند. طی این مراحل شاید به این خاطر بود که در ابتدا توان بدنه مردمی در حدی نبود که بتوان برای اداره کشور به آن اتکا کرد والا مبنای ما لیقوم الناس بالقسط است و اتکای اصلی ما مردم بوده اند، اما بعد از جریان دوم خرداد که بدنه انقلابی نگران فعلیت انقلاب شد و از خواب خوش بینی بیدار و تازه وارد مباحث فکری و عمیق تر شد، رویش های جدی در بدنه انقلابی اتفاق افتاد و یک جدی برای انقلاب رقم خورد. 🌹 وجه ممیزه گام دوم هدف گیری جدی به عنوان مسئول مدیریت انقلاب است و رهبری تاکید می کنند که در جهاد بزرگ پیش رو جوانان باید شانه های خود را زیر بار مسئولیت قرار بدهند. ایشان می خواهند انقلاب را به دوش جوانان بگذارند و خودباوری را در آن ها ایجاد کنند تا در این سطح جدی احساس مسئولیت کنند. گام دوم باید در باب فهم مسائل کشور بصیرتی در بدنه انقلابی ایجاد کند و مقدمه اش این است که خود را متولی حاکمیت بدانند. 👈 متاسفانه ولی فاصله ای که بین باور نسل جوان به خودش و حد توقع رهبری وجود دارد خیلی زیاد است! خیلی از ما می دانیم که کارمان حیاتی نیست و در صورت تعطیل شدن خلائی ایجاد نمی کند یعنی اگر بپرسی حالا شما نروی اردوی جهادی چه می شود نخواهی شنید که مردم گرسنه می مانند یا فلان درصد اشتغال استان تغییر خواهد کرد! یعنی ما در دل مان جدی برای کارهای فعلی مان قائل نیستیم! ⭕️ ساختار اداری اجرایی کشور ما میراث گذشته است و کارآمدی انقلاب را با مخاطره روبرو کرده است. یک رویکرد اصلاحی نسبت به ساختار موجود داریم. ساختاری که قدرتش زیاد و تاثیرگذاری اش کم است. رویکرد کوچک کردن نهادهای بزرگ و فشل یا بعبارتی رویکرد اصل چهل و چهاری! البته اگر افرادی بتوانند داخل همین ساختار تغییراتی بدهند خیلی خوب است ولی ساختارها تا اطلاع ثانوی فشل اند! اما لزوما فرایند حرکت این نیست که باید وارد ساختار و نهادهای حکومتی بشویم و اصلاح کنیم. گام دوم صرفا قرار نیست با نهادهای موجود اتفاق بیفتد. بخشی از آن به عهده بدنه مردمی است. شاید مطلوب این باشد که مثلا وزارت ارشاد یک نهاد نظارتی بشود و تمام کار فرهنگ و هنر کشور به موسساتی چون اوج و عمار و... و در اقتصاد به هزاران شرکت خصوصی و مجموعه های سیاست گذار مردمی سپرده شود. البته باید برنامه ریزی برای ورود به ساختار موجود داشته باشیم تا بتوانیم رویکرد اصلاحی را حتی المقدور پیاده سازی کنیم ولی نباید به آن خیلی دل بست! چنانچه رهبری مخاطب شان را جوانان گذاشتند نه ادارات! ⏹ ما امروز در دو جنبه نظری و ساختاری ضعف داریم. مساله ما مبانی حاکم بر برنامه های توسعه است که رویکردهای کشور را به سمت شدن می برد و ما مدل توسعه جایگزین ارائه نداده ایم و در جنبه تحقق هم می خواهیم با یک ابزار خراب به اسم ادارات موجود به اهداف برسیم که شدنی نیست!
⭕️ سختی جمع نگاه‌های توکلی و تعقلی! 👹 ویروس بهانه ای شد تا مساله نیاز جدی جامعه ما به پاتوق های تعمیق معرفت دینی، خود را نشان دهد. هنوز در سطوح کلان دعواست که میزان توجه و اتکای ما به علم چقدر باید باشد و در کنار آن جای توکل و دعا و توسل چیست! 🤩 برخی وقتی مساله از نظر روشن است و دوا و درمان مشخص دارد نافی و ذکر هستند و برخی هم بالکل نافی درمان های پزشکی اند و معتقدند باید در این ابتلائات به خداوند پناه برد چرا که زمان، زمان تذکر و است و وقتی حرم محل شفاست دیگر سخن گفتن از آلودگی ویروسی در آنجا روا نیست! جالب اینکه طرفین هم اماراتی در میان و روایات دارند و بیراه هم نمی گویند. ❇️ البته کم نیستند کسانی که به جمع میان هر دو نیز قائل اند ولی بخاطر کمبود مباحث دقیق نظری و ، جمع بندی های صفر و یکی همچنان زیست فعالی دارند! ⁉️ براستی بین معممین درس خوانده ای که درباره حدود و تعقل، رابطه درستی برقرار کرده باشند چطور باید تشخیص داد؟ اصلا مگر مسائل را می توان ساده سازی کرد و بدون کنکاش و تلاش به دست یافت؟! 💠 ما از سویی با "یمددکم ربکم بخمسة آلاف من الملائكة مسومین" روبروییم که نیست و از سوی دیگر با "لايغير مابقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم" که ظاهرا کاملا این جهانی است. این گزاره ها در مقابل یکدیگر نیستند ولی نوعا جمع میان آنها در مصادیق مختلف به درستی صورت نمی گیرد! ⚠️ مدیران معممی داریم که تکلیف برخی طرح های میلیاردی را با معلوم می کنند و برخی هم گرچه مدعی اند ولی عملا نقشی برای نیروهای فوق مادی و توکل و به خداوند قائل نیستند! حال سوال اینجاست که ما در چه شرایطی مکلف به چه چیزی هستیم؟! پاسخ در یک خاطره برای من تجلی کرده است: 🙂 حاج احمد فتوحی، معاون زین الدین سالها قبل برایم تعریف می کرد که ما آنقدر شبهای قبل عملیات، می رفتیم که حالا بعد از سالها چشم بسته هم می توانم همان مسیرها و آبراهها را بروم! اصلا در این مساله کوتاهی در کار نبود. 😢 در یکی از عملیات های غرب، نقطه ای زیر پای دشمن یافتیم که از آن بی اطلاع بود و مطمئن شدیم موفق می شویم. از خستگی غش کردم که با صدای گریه زین الدین بیدار شدم که داشت می گفت خدایا ما هر آنچه در داشتیم انجام دادیم و حالا جز تو امیدی نداریم... 📍 @komeilialireza
🚨 حکمرانی بر اساس: اعتماد و رابطه یا صلاحیت و ضابطه؟ 😞 چندی قبل با دوستانم سر این مساله بحثم شد که آیا ملاک از اقدامات یا اشخاص در نهادهای مختلف کشور صلاحیت و کارنامه است یا رابطه و اعتمادسازی های شکل گرفته مبتنی بر روابط و باندهای علنی یا ناخودآگاه شکل گرفته؟ ⛔️ متاسفانه بر اساس تجربه می گویم که تقریبا هیچ جا را نمی شود یافت که کسی در این کشور بخاطر صلاحیت و موفق اش بکارگیری شده باشد و هزاران گزینه دیده ام که گرچه کاملا بی هنر نبوده اند ولی هنر اصلی شان رفاقت یا و طی مرحله اعتمادسازی با آن صاحب منصب یا پول بیت المال بوده است! 💎 در این شرایط، واقعا نمی فهمم جوانی که دنبال است و طبعا آنقدر خود را نساخته که از هوس های طبیعی بلند مدت دوران جوانی فارغ شود چرا نباید بجای تلاش برای کسب صلاحیت ها و لازم، به دنبال توسعه و نفوذ در دل این و آن با هر حیله ای باشد؟ ⭕️ بسیاری از مدیران و متولیانی که امروز بعنوان کارشناس یک عرصه مطرح اند ولی همچنان درک درستی از آن کار ندارند و در رزومه شان نیز می توان دهها کار و ضعیف دید، در کشور حلوا حلوا می شوند و از این مسوولیت به آن یکی می روند و به به و چه چه مادحان پیرامون نیز برای شان بلند است! چون دقیقی نیست و آنان همچنان می تازند! ⚠️ کاش می توانستم اسم بیاورم از این آدم هایی که دارند و محبوب و مورد اعتماد همه اند... مثال هایی هست از بزرگ و کوچک هایی که نسل جدید همان هایند! که در همه جا بطور طبیعی به هم پیوسته اند و منافع هم را تامین می کنند... البته همگی هم ظاهر موجهی و خوبی دارند برای این باندبازی و رابطه محوری! 👈 در این شرایط چرا باید انتظار پیشرفت داشت؟ آنها که برای پیشرفت دنبال فرمول های علمی هستند اگر توهم ندارند اول به این فرمول کارای در همه لایه ها عمل کنند: 💠 يستدل علي ادبار الدول باربع تقديم الأراذل و تاخیر الافاضل.. 📍 @komeilialireza
🚨 هفت آسیب رایج در فعالان فرهنگی! خیلی وقت است که با گروه‌های مختلف مردمی که به اسم شناخته می شوند می نشینم. چند نکته برایم خیلی عجیب است که در اکثر آنان مشهود است : 1. لایه در کارشان خیلی ضعیف است یا اصلا نیست و عملگرایانه به همه چیز می نگرند حال آنکه است که جهت گیری کار را مشخص می کند و کار بدون عمق چه بسا که به تقویت تجدد یا تحجر کمک کند ولو فاعل آن نداند! 2. در بسیاری امور وارد شده اند که کافی از آن عرصه ندارند و عجیب تر اینکه احساس نیاز به دانش بیشتر را نیز حس نمی کنند. واقعا جالب است که مدتها در کاری بوده اند ولی به ابعاد آن اصلا اشراف ندارند! این یعنی احتمالا حاکمیت نوعی ! 3. از روش‌های تحقق، اطلاع کافی ندارند و مسیر رسیدن به اهداف شان، خیلی بسیط و بدون پیچیدگی و نوآوری است. فرایندهایی که گاها بدون آنها هدفی محقق نمی شود را که اصلا نمی بینند و جزئی نگری حاکم است. 4. در مقام عملی هم بشدت ضعف مدیریتی مشهود است. گاهی ایده ها هم خوب بوده ولی در دل کار به همین دلیل چیزی بیرون نیامده است. مساله نیروها، زمان صحیح واسپاری کار به آنها، ایجاد زمینه تجربه‌اندوزی تدریجی نیرو و... که در باید توسط مدیر مجموعه مد نظر باشد هم نوعا وجود ندارد. 5. شیوه دور هم جمع شدن که کاری سخت است را نیاموخته اند و بلافاصله پس از یک ، می خواهند وارد اقدامات عملی جمعی میدانی شوند بدون آنکه به لوازم تشکیل یک توجه داشته باشند. 6. برنامه ریزی را از ارایه ایده شروع می کنند قبل از آنکه مراحل دقیق عرصه و تحلیل و بررسی آن و راهکارهای محتمل و از همه مهمتر نسبت آن راهکارها با جمع خودشان را بسنجند! 7. کارهای بزرگ و صوري را بر کارهای کوچک ولی ترجیح می دهند! همه به دنبال همه کار هستند و کسی به دنبال محدودسازی و معین سازی اقدامات خود نیست. 📍 @komeilialireza